1) در اینکه این سوره در مکه نازل شده یا در مدینه ؟ در میان مفسران گفتگو است.
شان نزولى نشان مىدهد که آیات آغاز این سوره که درباره کمفروشان سخن مىگوید ناظر به افرادى است که در مدینه به این کار کثیف مشغول بودند.
ولى لحن دیگر آیات این سوره شباهت زیادى با سورههاى مکى دارد که در آیاتى کوتاه و پر طنین از رستاخیز و حوادث قیامت خبر مىدهد ، مخصوصا آیات اواخر این سوره که بیانگر استهزاى کفار نسبت به مسلمانان است نیز تناسب زیادى با محیط مکه دارد که مؤمنان در اقلیت بودند و کفار در اکثریت قاطع .
و شاید به همین دلیل است که بعضى قسمتى از سوره را مکى و قسمتى را مدنى مىدانند ولى روى هم رفته این سوره به سورههاى مکى شبیهتر است.
به هر حال بحثهاى این سوره بر پنج محور دور مىزند:
1 -هشدار و تهدید شدیدى نسبت به کمفروشان.
2 -اشاره به این مطلب که گناهان بزرگ از عدم ایمان راسخ به رستاخیز سر چشمه مىگیرد.
3 -بخشى از سر نوشت فجار در آن روز بزرگ.
4 -قسمتى از مواهب عظیم و نعمتهاى روحپرور نیکوکاران در بهشت.
5 -اشارهاى به استهزاى جاهلانهکافران نسبت به مؤمنان و معکوس شدن این کار در قیامت.
فضیلت تلاوت این سوره
در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم : من قرأ سورة المطففین سقاه الله من الرحیق المختوم یوم القیامة : هر کس سوره مطففین را بخواند خدا او را از شراب طهور زلال و خالص که دست احدى به آن نرسیده است در آن روز سیراب مىکند.
و در حدیثى از امام صادق (علیهالسلام) آمده است : من قرأ فى فرائضه ویل للمطففین اعطاه الامن یوم القیامة من النار ، و لم تره ، و لم یرها ... : هر کس در نمازهاى فریضه خود سوره مطففین را بخواند خداوند امنیت از عذاب دوزخ را در قیامت به او عطا مىکند ، نه آتش دوزخ او را مىبیند و نه او آتش دوزخ را پیدا است ، اینهمه ثواب و فضیلت و برکت براى کسى است که خواندن آن را مقدمهاى براى عمل قرار دهد .
[ نظرات / امتیازها ]
1) چند روز پیش برای خرید شیرینی به یک قنادی رفتم . پس از انتخاب شیرینی ، برای توزین و پرداخت مبلغ آن به صندوق مراجعه کردم. آقای صندوقدار مردی حدوداً ۵۰ساله به نظر می رسید . با موهای جوگندمی ، ظاهری آراسته ، صورتی تراشیده... القصه… ، هنگام توزین شیرینی ها ، اتفاقی افتاد عجیب غریب ! اتفاقی که سالهاست حداقل در شهر(مشهد) مدتها بود که چنین چیزی را ندیده بودم. آقای شیرینی فروش جعبه را روی ترازوی دیجیتال قرار داد، بعد با استفاده از جدول مقابلش وزن جعبه را از وزن کل کم کرد . یعنی در واقع وزن خالص شیرینی ها را به دست آورد. سپس وزن خالص را در قیمت شیرینی ضرب کردو خطاب به من گفت: "۸۰۰۰ تومان قیمت شیرینی به اضافه ۲۵۰تومان پول جعبه می شودبه عبارت۸۲۵۰تومان " نمی دانم مطلع هستید یا خیر! ولی سایر شیرینی فروشیهای شهرمان ، جعبه را هم به قیمت شیرینی به خلق الله می فروشند. و اصلاً راستش را اگر بخواهید بیشترشان معتقدند که بیش از نیمی از سودشان از این راه است. اما فروشنده مذکور چنین کاری نکرد. شیرینی را به قیمت شیرینی فروخت و جعبه را به قیمت جعبه. کاری که شاید درذهن شمای خواننده عادی باشد ولی در این صنف و در این شهر به غایت نامعمول و نامعقول ! رودربایستی را کنار گذاشتم و از فروشنده پرسیدم : " چرا این کار را کردید؟!! " ابتدا لبخند زد و بعد که اصرار مرا دید ، اشاره کرد که گوشم را نزدیک کنم. سرش را جلو آورد و با لحن دلنشینی گفت : " اعوذ بالله من الشیطان الرجیم. ویل للمطففین…" و بعد اضافه کرد : " وای بر کم فروشان! داد از کم فروشی! امان از کم فروشی!" پرسیدم : " یعنی هیچ وقت وسوسه نمی شوید؟!! هیچ وقت هوس نمی کنید این سود بی زحمت را…." حرفم را قطع می کند : "چرا ! خیلی وقتها هوس می کنم. ولی این را که می بینم…" و اشاره می کند به شیشه میز زیر ترازو. چشم می دوزم به نوشته زیر شیشه : امان ز لحظه غفلت که شاهدم هستی! چیزی درونم گر می گیرد . ما کجاییم و بندگان مخلص خدا کجا ! حالم از خودم بهم می خورد. هزاربار تصمیم گرفته ام آدمها را از روی ظاهرشان طبقه بندی نکنم. به قول دوستم برچسب نزنم روی آدمها! ولی باز روز از نو و روزی از نو. راستی ما کم فروشی نمی کنیم؟ کم فروشی کاری ، کم فروشی تحصیلی ، گاهی حتی کم فروشی عاطفی!!!!
[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ] [ نظرات / امتیازها ]