● معنای بروج -
ليلا حسين زاده
1) بروج جمع برج در اصل به معنى قصر است ، و بعضى آن را به معنى شىء ظاهر و آشکار مىدانند ، و نامگذارى قصرها و عمارتهاى بلند و مرتفع را به این نام به خاطر وضوح و ظهورشان دانستهاند ، به همین جهت قسمت مخصوصى از دیوار اطراف شهر یا محل اجتماع لشکر که بروز و ظهور خاصى دارد برج نامیده مىشود ، و هنگامى که زن زینت خود را آشکار سازد تبرجت المراة مىگویند.
برجهاى آسمانى یا به معنى ستارگان درخشان و روشن آسمان است یا به معنى صورتهاى فلکى است ، یعنى مجموعهاى از ستارگان که در نظر ما شباهت به یکى از موجودات زمینى دارد ، و برجهاى دوازدهگانه دوازده صورت فلکى است که خورشید در مسیر سالانه خود در هر ماه محاذى یکى از آنها قرار مىگیرد ( البته خورشید حرکت نمىکند بلکه زمین به دور آن مىگردد ولى به نظر مىرسد که خورشید جا به جا مىشود و محاذى یکى از این صورتهاى فلکى مىگردد ) .
سوگند به هر یک از این معانى باشد حکایت از عظمت آن مىکند ، عظمتى که شاید در آن زمان در نظر عرب روشن نبود ، ولى امروز براى ما کاملا شناخته شده است ، هر چند بیشتر به نظر مىرسد که منظور همان ستارگان درخشان آسمانى باشد.
لذا در حدیثى آمده است که از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) تفسیر این آیه را خواستند فرمود : منظور کواکب و ستارگان است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : ستاره |
گوینده : لیلا حسین زاده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● این سوره مبارکه دارای دو سیاق است: -
مسعود ورزيده
1) این سوره مبارکه دارای دو سیاق است:
سیاق اول: آیات ۱ تا ۱۱
سیاق دوم: ۱۲ تا ۲۲
بررسی سیاق اول ۱ تا ۱۱
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (١)
سوگند به آسمان که دارای برجهاست( برجهایی که در آن ستارگان و اجرام نورانی آسمان را رصد میکنند و از شر شیاطین حفظ میکنند.)
«برج»: به معنای آشکار و روشن، به همین مناسبت به ساختمانهای بلند که از بین سایر ساختمانها نمایان هستند، برج گفته میشود، و به همین مناسبت هم به قلعههای بلند برج گفته میشود.
و در سوره «حجر» هم میفرماید:
وَلَقَدْ جَعَلْنَا فِی السَّمَاءِ بُرُوجًا وَزَیَّنَّاهَا لِلنَّاظِرِینَ (١۶)وَحَفِظْنَاهَا مِنْ کُلِّ شَیْطَانٍ رَجِیمٍ (١٧)
در آسمان برجهایی قرار دادیم و به وسیله این برجها آسمانها را زینت دادیم، و باز هم آسمان را از همه شیطانها حفظ کردیم.
برج در آسمان همان مکانها و موقعیتهایی که در آن ستارگان قرار دارند و بدین وسیله آسمان حفظ میشود.
وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ (٢)
روزی که در آن حسابرسی وعده داده شده است.
وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (٣)
سوگند به آن شاهد عظیم(پیامبر) و آنچه که مشاهده میکند(صحنه شکنجه مومنان را مشاهده میکند.)
مراد از شاهد و مشهود
در این آیه شاهد میتواند با توجه به ادامه آیات که عدهای فتنه جویانه مومنان را مورد شکنجه قرار میدهند تا آنان از ایمان خود دست بردارند، کسی باشد که این صحنه را مشاهده میکند، و مشهود هم خود همین صحنه باشد.
با توجه به استعمالات دیگر قرآن که از رسول مکرم اسلام به عنوان شاهد نام میبرد و نیز با توجه به سیاق بعدی همین سوره که برای تثبیت خاطر رسول اکرم ایشان را مورد خطاب قرار میدهد، نزدیک به ذهن میرسد که شاهد همان رسول گرامی اسلام باشد.
قُتِلَ أَصْحَابُ الأخْدُودِ (۴)
اصحاب اخدود کشته شدند.
توضیح
«اخدود» به معنای شکاف در زمین است؛ ولی وقتی که این کلمه را میخواهد وصف کند، از کلمه «النار» استفاده میکند. مانند جایی که فرمود: «الم تر کیف فعل ربک بعاد، ارم ذات العماد».
مانند اینکه بگوییم: گودال چه گودالی؟! آتش! آتش!
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (۵)
آتشی که دارای هیزمهای فراوانی است.
«وقود»: اگر این وقود به معنای شعلهور گرفته شود، مانعی ندارد.
سوگندها: وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (١)وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ (٢)وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (٣)
جواب این قسم: قُتِلَ أَصْحَابُ الأخْدُودِ (۴)
علت این که «قتل اصحاب الاخدود» جواب قسم است:
خیلیها نخواستند که این آیه را جواب قسم بگیرند و جواب قسم را از آیات «ان الذین فتنوا المومنین و …» بگیرند.
اگر «قُتل» دعایی گرفته شود، این آیه نمیتواند جواب قسم باشد، ولی خبری گرفته شود، چون ظرف دارد، و یک ماجرای تاریخی است و قسم خوردن وجه ندارد، ثانیا اگر فعل ماضی بخواهد در جواب قسم بیاید، باید اول آن «لقد» یا «قد» باشد.
به این دو دلیل از اینکه این آیه جواب قسم باشد، فاصله گرفتهاند، ولی اولا با توجه به اینکه آیات اول قسم است و مقتضی جواب قسم است ، اگر این آیه جواب قسم بودن را تحمل کند، اصل این است که جواب قسم باشد، و بر اینکه جواب قسم نباشد قرینه لازم دارد.
اگر گفته شود که این یک واقعه تاریخی است و تاکید لازم ندارد، جواب این است که وجه تاکید کردن بر یک واقعه تاریخی گاهی میتواند عبرت گرفتن با انشاء عبرتگیری از آن واقعه تاریخی باشد.
به عنوان مثال:
فرض کنید که یک شخصی راننده بیاحتیاط یا کم احتیاطی هست، و بزرگتر او به او تذکر میدهند که خوب رانندگی کن، و اتفاقا در نزدیکان او یک رانندهای مانند او هم هست، از روی اتفاق این راننده خاطی (که از نزدیکان بود) تصادف میکند و میمیرد، پدر و مادر شدت آن تذکر را بخواهند به فرزند خودشان بدهند، میگویند که به پیر و به پیغمبر که فلانی مرد، این سوگندها و تاکیدها نه به این منظور است که او باور ندارد که فلانی مرد، بلکه به این معناست که تو هم اگر دست از این طرز رانندگی برنداری، میمیری.
در اینجا هم میفرماید:
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (١)وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ (٢)وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (٣)قُتِلَ أَصْحَابُ الأخْدُودِ (۴)
یعنی ای مخاطبی که داری «فتنوا المومنین و المومنات» میکنی، اصحاب اخدود کشته شدند، تو هم راهی را که میروی، این عاقبتش است.
پس میشود بر یک واقعه تاریخی به قصد شدت بخشیدن به لزوم عبرتگیری از این واقعه میشود به آن قسم خورد.
پاسخ اینکه چرا «لقد» ندارد: اگر در بررسی قواعد ادبی یکی از منابع را خود قرآن در نظر بگیریم، خیلی از جاها از این توجیهات نجات پیدا میکنیم.
و از این آیه میتوان نتیجه گرفت که وجود «لقد» در اول جملهای که بخواهد جواب قسم باشد و فعل آن ماضی باشد، ضرورت ندارد.
مانند سوره فجر که قسمها جمعبندی شده است و یک جریان دیگری شروع شده است، «الم تر کیف فعل ربک بعاد» نمیتواند از لحاظ مفهومی جواب قسم باشد.
البته در جاهایی که قرینه قطعیه از مفهوم یا از آیات در دست باشد که قسم، یک قسم بیجواب است و باید جواب آن را جستجو کنیم یا یک حاکی بر جوابی از ادامه سوره پیدا کنیم یا حاکی بر جوابی از معنا به دست بیاوریم. باید دنبال جواب بگردیم.
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ (۶)
هنگامی که بر روی آن نشسته بودند.
وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (٧)
و آنها بر آنچه که با مومنان به انجام میدادند، آن شاهد بودند.
آنها مومنان را در گودال آتش ریخته بودند و به سوختن آنها شاهد بودند.
جرم مومنان:
وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (٨)
آنها از مومنان انتقام نگرفتند مگر به خاطر اینکه آنها به خدای شکست ناپذیر ستوده ایمان آورده بودند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● اصحاب الاخدود -
مسعود ورزيده
1) در «قتل اصحاب الاخدود، اذ هم …»، «اذ» ظرف «قُتل» است به دو صورت این ظرفیت قابل تصور است، یکی اینکه خود قرآن دلیل گرفته شود بر اینکه خود اصحاب اخدود در دقیقا همان هنگامی که مومنان را میسوزاندند، دچار عذاب الهی شده و هلاک شدند.
و یا اینکه اگر کسی بگوید که من دلیل قطعی تاریخی دارم که اصحاب اخدود در آن موقع هلاک نشدند، و در یک واقعه دیگری کشته شدند، در آن صورت «قتل اصحاب الاخدود» را میتوان این گونه تبیین کرد:
فرض کنید که یک شخصی دیگری را کشته است و بعد از مدتی، او را به دار میکشند، یکی میگوید فلانی زمانی کشته شد که آن شخص را کشت و یا چوب را به سر او کوبید و مردن او را به نظاره نشست.
در مورد «اصحاب اخدود» هم میتوان گفت که «قتل اصحاب الاخدود»، به این معناست که آنها زمانی کشته شدند که مومنان را سوزاندند و بالای گودال نشستند و شکنجه و سوختن آنها نظاره کردند.
که البته ظاهر اول این آیات فعلیت این واقعه در همان زمان شکنجه کردن مومنان اتفاق افتاده است ولی آیات وجه دوم را هم تحمل میکنند.
الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (٩)
همان اللهی که فرمانروایی آسمانها و زمین برای اوست و خدا بر همه چیز شاهد است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توضیح عزیز و حمید -
مسعود ورزيده
1) توضیح عزیز و حمید
اصحاب اخدود مومنان را به جرم ایمان به خدای «عزیز حمید» شکنجه میکردند، و در اینجا صفت «عزیز» خدا نماینده اوصاف جلالی است و صفت «حمید»، نماینده اوصاف جمالی است.( نظر علامه طباطبایی)
خدا عزیز است، به این معنا که هیچ عیب و نقص و فتور و شکست و ضعفی در او راه ندارد، حمید است، به این معنا که هر کاری که میکند، حمد بر او واجب است و آن کار زیباست.
این نشان میدهد که کافران در شکنجهای که مومنان را کردند، راه خطا را رفتند، چرا که آنها به یک شخصیت عزیز حمید، که مستحق ایمان است، ایمان آورده بودند و مومنان در صبری که کردند، مأجورند، چرا که به یک الله عزیز حمید ایمان آوردهاند و کسانی که خواستند با شکنجه مومنان در برابر خدا بایستند و او را شکست بدهند، از کار خودشان نتیجه نخواهند گرفت، چرا که آن الله شکست ناپذیر است و صبر خدا و تحمل خدا، این صحنههایی که اتفاق میافتد، خدا بر همه اینها حیمد است، یعنی این صحنهها زشت نیست، اینها نظام احسنی است که خدا خلق کرده است، یکی آن طور امتحان میشود و اینها نظام زیبایی است که او خلق کرده و هر کسی یک جور امتحان میشود.
و بعد خدا میفرماید که خدا فرمانروای مطلق آسمانها و زمین است، و همه چیز را میبیند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● ساختار این آیات: -
مسعود ورزيده
1) وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (١)
برج در آسمان همان مواقعی است که اجرام آسمانی در این مواقع قرار دارند و آسمان به وسیله اینها رصد میشود، ولی ما خود این موقعیتها را نمیبینیم ولی ستارههای واقع در آنها را میبینیم.
یک معنای دیگر هم اینکه خود این ستارهها به معنای برج باشد و از آنجایی که آشکار و هویدا هستند، برج نامیده شدهاند.
کلمه برج به خاطر این در اینجا بکار برده میشود به خاطر اینکه با کلمه برج دیدهبانی و رصد در ذهن تداعی میشود و خدا میخواهد بگوید چطور آسمان از شیاطین رصد میشود، قسم به آسمان که دارای برجها است و این برجها که جایگاه حفظ آسمان از شرّ شیاطین است، ( در جواب قسم، میخواهد سراغ اصحاب اخدود بیاید).
یعنی ما شیاطین را یا شیطان صفتانی مانند اصحاب اخدود را در منظر و مشهد خودمان داریم و آنها را رصد میکنیم، همان طور که به موقع شرشیاطین را دفع میکنیم، این انسانهای شیطان صفت را هم به موقع دفع میکنیم. در جواب قسم صحبت از کشته شدن اصحاب اخدود است.
این سوگند یک نوع سوگند تهدید آمیز است.
وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ (٢)
سوگند به روز قیامت.
که در روز قیامت وعده عذاب آنها در آن روز داده شده است. این قسم هم با جواب قسم متناسب است.
وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (٣)
همان طور که بیان شد، در ادامه سوره خطاب سوره به پیامبر گرامی اسلام است و متناسب است که شاهد را پیامبر گرامی اسلام بدانیم که شاهد این صحنه شکنجهگری است.
کسی که بیش از همه در فضای فتنهگری و شکنجهگری در فشار است، پیامبر گرامی است، چون مومنان به آن حضرت ایمان دارند و به جرم این ایمان است که شکنجه میبینند.
قُتِلَ أَصْحَابُ الأخْدُودِ (۴)
این آیه جواب قسم است.
اخدود را در آیه بعد توضیح میدهد.
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (۵)
زمان کشته شدن اصحاب اخدود:
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ (۶)
وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (٧)
این کافران در بالای گودال نشسته و شکنجه مومنان را مشاهده میکنند.
جرم مومنانی که شکنجه میشوند در آیه بعد مشخص میشود:
وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (٨)
جرم مومنان، ایمان به خدای عزیز حمید است.
همان اللهی که:
الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (٩)
در آیات بعدی از «قتل اصحاب الاخدود» یک قاعده عام میگیرد:
إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ (١٠)
نقطه مقابل:
إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ ذَلِکَ الْفَوْزُ الْکَبِیرُ (١١)
کل سیاق به دو مطلب قابل تقسیم است:
مطلب اول قسم و جواب قسم و دامنههای جواب قسم.
مطلب دوم بیان سنتی است که در مورد فتنهگران و مومنان وجود دارد، و این مطلب دو ضلع دارد، یکی جزای فتنهگری است و دیگری جزای مومنانی است که در شرایط فتنه ایمان و عمل صالح را حفظ کردند و در مقایسه با مطلب اول این سیاق، از بین دو ضلع مطرح در مطلب دوم، آنچه که اصالت دارد، ضلع جزای فتنهگری است.
هدف از آوردن «اصحاب الاخدود» این است که بگوید این یک مصداقی است که نشان میدهد این سنت سابقه دارد، و کسانی که مومنان را شکنجه کردند، کشته شدند
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● توضیح سنت -
مسعود ورزيده
1) اصحاب اخدود یک نمونه ظاهری و روشن از فتنهگری هستند ولی تنها نمونه نیستند، فتنهگری انواع و اقسام دارند، یک بار آتشی که برافروخته میشود تا مومنان دست از ایمان بردارند، آتش ظاهری است، ولی یک بار شرایطی که در جامعه ایجاد شود که هر کسی که ایمان داشته باشد، احساس خطر جانی و عدم امنیت بکند.
این فضای فتنهگری است، فضای فتنهگری که قرآن از آن صحبت میکند، فضایی است که حفظ ایمان در آن برای مومنان آسان نیست، باید انتخاب کنند، اگر بخواهند ایمان حفظ کنند، باید سختی و فشار و شکنجه تحمل کنند.
در سنتی که بیان میکند، لزوما فتنه همان کندن گودال نیست، بلکه سنت، خود فتنه است و گودال و سوزاندن مومنان یک مصداق است.
در خیلی از جاها ایمان داشتن جرمی است که باید تبعات زیادی را به خاطر آن تحمل کنی، الان در بسیاری از کشورها، خود انسان و یا خانواده او و یا آبروی او به جرم مسلمان بودن در معرض خطر است، این مراتب علنی است.
ولی یک بار هم خفی است، مثل اینکه شرایطی را ایجاد کنند مثلا در یک فضایی جوانی که نماز خوان باشد، در آن جمعی که هست، آبرو نداشته باشد و انگشت نما و مضحکه باشد.
خیلیها در این فضاها ایمانشان را از دست میدهد.
پس فضای فتنهگری فضایی است که در آن انسان در معرض انتخاب بین نگه داشتن ایمان و تحمل شکنجه، و یا از ایمان دست برداشتن است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سیاق اول -
مسعود ورزيده
1) تهدید کسانی که مومنان را دچار فتنه میکنند.
آنان که مومنان را در معرض انتخاب بین ترک ایمان یا شکنجه و عذاب قرار میدهند، ناکام میمانند و مانند اصحاب اخدود عذاب میشوند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دامنه قسم و جواب قسم در آیه ۹ تمام میشود: -
مسعود ورزيده
1) قسم:
وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الْبُرُوجِ (١)وَالْیَوْمِ الْمَوْعُودِ (٢)وَشَاهِدٍ وَمَشْهُودٍ (٣)
جواب قسم:
قُتِلَ أَصْحَابُ الأخْدُودِ (۴)
توضیح «الاخدود»:
النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ (۵)
ظرف «قُتل»:
إِذْ هُمْ عَلَیْهَا قُعُودٌ (۶)
وَهُمْ عَلَى مَا یَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِینَ شُهُودٌ (٧) این آیه عطف به «هم علیها قعود» است.
وجه شکنجه گری
وَمَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلا أَنْ یُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِیزِ الْحَمِیدِ (٨)
معرفی خدای عزیز حمید
الَّذِی لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ وَاللَّهُ عَلَى کُلِّ شَیْءٍ شَهِیدٌ (٩)
آیات ۱۰ و ۱۱ سنت را بیان میکنند:
إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِینَ وَالْمُؤْمِنَاتِ ثُمَّ لَمْ یَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَلَهُمْ عَذَابُ الْحَرِیقِ (١٠) همانا کسانی که بر مردان و زنان مومن فتنه کردند، سپس توبه نکردند، پس برای آنها عذاب جهنم است و برای آنها عذاب آتش است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) فضای سخن: کافران، مؤمنان را دچار فتنه می سازند؛ یعنی ایشان را تهدید می کنند که اگر از ایمان خویش دست برندارند، زیر شکنجه و حتی در معرض قتل قرار می گیرند. آنان با تهدید قرآن مواجه می شوند، اما آن را تکذیب می کنند تا شدت و حتمیت عذاب پروردگار را زیر سؤال ببرند و رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را در موضعی انفعالی قرار دهند؛ به این پندار که آن حضرت از ادامه ابلاغ تهدیدات الهی دست بردارد و فضای مطلوب کافران برای فتنهگری نسبت به مؤمنان محفوظ بماند.
جهت هدایتی: سیاق نخست، کافران فتنه جو را تهدید می کند و سیاق دوم در تکمیل محتوای انذاریِ سیاق اول و به منظور خنثی سازی نتیجه سوء تبلیغ کافران علیه تهدیدات پیش گفته نازل می شود و زمینه تثبیت قلب پیامبر (صلی الله علیه وآله) و تشدید تهدید کافران را فراهم می آورد؛ بنابراین جهت هدایتی سیاق دوم در طول جهت هدایتی سیاق نخست و مکمل آن ارزیابی می گردد.
بر این اساس، مبحث مستمر این سوره، مقابله با آزار و اذیت مشرکان نسبت به مؤمنان است و عنوان مناسب برای جهت هدایتی سوره چنین خواهد بود: «مقابله شدید با کافران فتنه گر: برخی از راه تهدید به شکنجه و قتل، مؤمنان را در معرض ترک ایمان قرار می دهند و چون وحی الهی تهدیدشان می کند، تکذیبش می کنند تا رسول خدا (صلی الله علیه وآله) را به موضع انفعال بکشانند و رفتار فتنه جویانه خویش را ادامه دهند. ایشان منتظر عذاب شدید و حتمی پروردگار باشند».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● دو سیاق سوره در طول همند: -
مسعود ورزيده
1) سیاق اول: تهدید کسانی که مومنان را دچار فتنه میکنند.
سیاق دوم: تثبیت قلب پیامبر و تشدید تهدید کافران فتنهگر.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) مقابله شدید با کافران فتنهگر.
برخی از راه تهدید به شکنجه و قتل مومنان را در معرض ترک ایمان قرار میدهند و چون وحی الهی تهدیدشان میکند، تکذیبش میکنند تا رسول خدا را به موضع انفعال بکشانند و رفتار فتنهجویانه خودشان را ادامه دهند، ایشان منتظر عذاب شدید و حتمی پروردگار باشند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیر هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) نخستین سیاق این سوره مبارک، تهدید کسانی است که مؤمنان را آزار می دهند تا از ایمانشان دست بردارند و سیاق دوم، تبلیغات سوء این کافران علیه پیام انذاریِ سیاق پیشین را خنثی می کند.
گفتنی است که روی دیگر سکّه مقابله با کافران فتنه گر، حمایت از مؤمنانی است که مورد ظلم و آزار و اذیت آنان قرار می گیرند. بنابراین سوره «بروج» در عین تهدید سخت کافران زورگو، تثبیت جایگاه انذاریِ رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و حمایتی بی دریغ از مؤمنان مظلوم است.
مقابله شدید با کافران فتنه گر
برخی از راه تهدید به شکنجه و قتل، مؤمنان را در معرض ترک ایمان قرار می دهند و چون وحی الهی تهدیدشان می کند، تکذیبش می کنند تا رسول خدا(صلی الله علیه وآله) را به موضع انفعال بکشانند و رفتار فتنه جویانه خویش را ادامه دهند. ایشان منتظر عذاب شدید و حتمی پروردگار باشند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تشخیص سیاقهای سوره -
مسعود ورزيده
1) این سوره مبارکه دارای دو سیاق است: آیه ۱ – ۱۱ و آیه ۱۲ – ۲۲٫
وجه پیوست درونی سیاق نخست: آیه اول تا سوم، سوگند است. برخی مفسران جواب این سوگندهای سه گانه را محذوف دانسته اند. اینان آیه چهارم را به عنوان جواب قسم، مناسب نمی دانند؛ به دو دلیل:
این آیه از یک ماجرای تاریخی مورد اتفاق خبر می دهد که بیان آن نیازمند تأکید نیست.
وجود ادات «لقد» در ابتدای جواب قسمی که ماضی مثبت باشد، لازم است.
اما به نظر می رسد که آیه چهارم جواب سوگندهاست، زیرا:
تأکید یک ماجرای متفق علیه تاریخی می تواند با داعیه عبرت گیری از آن باشد.
«لقد» در ابتدای جواب قسم ماضی مثبت، ضروری نیست؛ به دلیل استعمال قرآن کریم.
اتصال سیاقی ادامه آیات تا آیه نهم روشن است. آیه دهم و یازدهم، بیان قاعده ای کلی است که ماجرای اصحاب اخدود یکی از مصادیق آن به شمار می رود.
وجه گسست سیاق دوم از سیاق نخست: آیه دوازدهم، سرآغاز توصیف پروردگار خطاب به پیامبر(صلی الله علیه وآله) است.
وجه پیوست درونی سیاق دوم: اتصال سیاقی تا آیه شانزدهم مشخص است. آیه هفدهم و هجدهم، شاهدی برای مبحث محوری آیات پیشین: (إن بطش ربک لشدید) است. آیات نوزدهم تا بیست و دوم، با «بل» اضراب به آیات پیشین سیاق متصل است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تشخیص فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) · فضای سخن و جهت هدایتی سیاق نخست
فضای سخن: فضای این آیات، فتنه گری کافران نسبت به مردان و زنان مؤمن است؛ بدین معنی که کافران، مؤمنان را در شرایطی قرار می دهند که مجبور شوند از ایمان خویش دست بکشند؛ همانند اصحاب اخدود که مؤمنان را در معرض انتخاب بین ترک ایمان و سوختن با آتش قرار می دادند. بجا بودن تأکید بر عاقبت اصحاب اخدود از آیه اول تا نهم و بجا بودن آیه دهم، شاهد این فضاست.
جهت هدایتی: این آیات دارای دو مطلب است: آیه ۱ تا ۹ و ۱۰ و ۱۱٫
أ. مطلب نخست، سوگند و جواب است و جهت هدایتی آن از جواب تشخیص داده می شود. جواب سوگند، اِخبار از ماجرای تاریخی کشته شدن اصحاب اخدود است. وجه تأکید این خبر به وسیله سوگندهای سهگانه اول سیاق، دعوت مخاطبان به عبرت گیری از عاقبت اصحاب اخدود است.
ب. مطلب دوم، دو فراز است: فراز نخست، بیان عاقبت سوء کسانی است که مردان و زنان مؤمن را گرفتار فتنه می کنند و فراز دوم، بیان سرانجام نیکوی مؤمنان اهل عمل صالح است. توجه به سابقه سیاق، نشان دهنده اصالت فراز نخست است.
بنابراین مطالب این سیاق، هشدار و انذار کسانی است که راه اصحاب اخدود را در پیش می گیرند و مؤمنان را در معرض ترک ایمان قرار می دهند؛ بنابراین برای جهت هدایتی این سیاق چنین خواهد بود: «تهدید کسانی که مؤمنان را دچار فتنه می کنند: آنان که مؤمنان را در معرض انتخاب بین ترک ایمان یا شکنجه و عذاب قرار میدهند، ناکام می مانند و مانند اصحاب اخدود عذاب می شوند».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره بروج |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.