از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید لغت ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  اعظم زارع بيدکي - تفسیر نور
3) الثَّاقِبُ » : : سوراخ‌کننده .درخشان و فروزان [ نظرات / امتیازها ]
3) « النَّجْمُ » : ستاره .
 توضيح : اسم جنس است و مراد همه ستارگان است [ نظرات / امتیازها ]
4) « حَافِظٌ » : : مُراقب .
 توضيح : مُحافظ . مراد فرشتگان آفریدگارند که به منزله سپاهیان محافظ و مراقب انسان هستند . هم او را از چیزهائی که خدا بخواهد حفظ می‌کنند ، و هم اعمال او را می‌پایند و می‌نگارند [ نظرات / امتیازها ]
  حسن حميدي سولا - تفسیر مبین استاد ابوالفضل بهرام پور
1) «والطَّارِقِ»(طرق) : سوگند به ستاره شبگرد، سوگند به راه پیمای شب رو، سوگند به آنچه در شب ظاهر شود
 توضيح : وستارگان شب ظاهر می شوند گفته شده طارق ستاره پرنوری است که به طور مشخص دیده می شود [ نظرات / امتیازها ]
3) ثاقب : سوراخ کننده ، درخشنده نافذ [ نظرات / امتیازها ]
4) إِنْ کُلُّ نَفْسٍ لَمَّا : هیچ نفسی نیست مگر این که [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استاد خرمدل
1) «السَّمَآءِ» : آسمان
 توضيح : «السَّمَآءِ»: آسمان. مراد جهان بالای سر ما زمینیان است. [ نظرات / امتیازها ]
1) «الطَّارِقِ»: : مهمان شبانه.
 توضيح : «الطَّارِقِ»: مهمان شبانه. راه‌پیمای شبرو. در اینجا مراد ستارگانی است که شبانگاهان پدیدار می‌آیند و انگار مسافران یا مهمانانی هستند که در شب درگاه خانه‌ها را بر روی آدمیان می‌زنند. واژه آسمان عام است، و واژه ستارگان خاصّ و بیانگر اهمّیّت ویژه آنها است. [ نظرات / امتیازها ]
3) «النَّجْمُ» : ستاره.
 توضيح : «النَّجْمُ»: ستاره. اسم جنس است و مراد همه ستارگان است. [ نظرات / امتیازها ]
3) «الثَّاقِبُ» : سوراخ‌کننده
 توضيح : «الثَّاقِبُ»: سوراخ‌کننده (نگا: صافّات / 10). درخشان و فروزان (نگا: فرهنگ لغات قرآن دکتر قریب، جزء عمّ ترجانی‌زاده) [ نظرات / امتیازها ]
4) «إِن کُلُّ : مسلّماً هرکسی [ نظرات / امتیازها ]
4) «حَافِظٌ»: : مُراقب. مُحافظ.
 توضيح : «حَافِظٌ»: مُراقب. مُحافظ. مراد فرشتگان آفریدگارند که به منزله سپاهیان محافظ و مراقب انسان هستند. هم او را از چیزهائی که خدا بخواهد حفظ می‌کنند، و هم اعمال او را می‌پایند و می‌نگارند (نگا: زخرف / 80، انفطار / 10 و 11). [ نظرات / امتیازها ]
4) «لَمَّا»: : مگر این که
 توضيح : «لَمَّا»: مگر این که. به معنی (إِلاّ) است. این آیه، جواب قسم است.] [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر هدایت
1) [و الطارق‌]: : آن‌ ستاره‌ای‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ نور ‌خود‌ ‌به‌ افقهای‌ آسمان‌ برخورد می‌کند.
 توضيح : [و الطارق‌]: ‌آن‌ ستاره‌ای‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌با‌ نور ‌خود‌ ‌به‌ افقهای‌ آسمان‌ برخورد می‌کند. و می‌گویند «طرقنی‌ فلان‌» ‌یعنی‌فلانی‌ شب‌ هنگام‌ نزد ‌من‌ آمد، و اصل‌ معنی‌ «طرق‌» کوبیدن‌ ‌است‌، و ‌به‌ همین‌ جهت‌ چکش‌ ‌را‌ مطرقة می‌خوانند، و راه‌ ‌را‌ بدان‌ سبب‌ «طریق‌» می‌خوانند ‌که‌ ‌در‌ زیر پای‌ راه‌ روندگان‌ ‌بر‌ ‌آن‌ کوبیده‌ می‌شود. و «طارق‌» ‌به‌ معنی‌ آینده ‌در‌ شب‌ ‌است‌ ‌که‌ نیازمند ‌به‌ کوبیدن‌ ‌در‌ خانه‌ دارد. [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تفسیرالمیزان
3) ثقب : در اصل به معنای دریدن بود ، و بعدها به معنای هر چیز نورانی و روشنگر شد ، به این مناسبت که چنین چیزی پرده ظلمت را با نور خود می‏درد . [ نظرات / امتیازها ]
 » مجمع البیان
1) طارِق : کوبیدن آمده است
 توضيح : طارِق: این واژه از ماده «طرق» به معنى کوبیدن آمده است. واژه «مطرقه» به معنى چکش و پتک نیز از همین ریشه مى باشد. همین گونه واژه «طریق»، چراکه رهروان با پاى خود آن را مى کوبند. و بدان دلیل که درها را شب هنگام مى بندند و کسى که شب مى آید ناگزیر از در زدن است، به کسى که شب وارد مى شود «طارِق» گفته اند. و «طرقنى فلان» یعنى او شب نزد من آمد. [ نظرات / امتیازها ]
3) نجم : ستاره فروزانى که در آسمان پدیدار مى گردد
 توضيح : نجم: ستاره فروزانى که در آسمان پدیدار مى گردد. به همین دلیل به کسى که ظاهر شود، «ناجم» مى گویند؛ چرا که به ستاره شبگرد و ظاهرشونده شباهت دارد. همین گونه به گیاه نیز «نجم» گفته مى شود. [ نظرات / امتیازها ]
3) ثاقب: : به روشنایى بسیار شدید و نفوذ کننده گفته مى شود
 توضيح : ثاقب: به روشنایى بسیار شدید و نفوذ کننده گفته مى شود؛ به همین دلیل «نجم ثاقب» یعنى ستاره بسیار پر نور و فروزان. [ نظرات / امتیازها ]
  فريده رجبي فرد - مفردات
1) الطارق : رونده راه
 توضيح : طارق:رونده راه،اما درعرف به معنای کسی است که درشب می آید.به ستاره هم طارق می گویندزیرادرشب ظاهرمی شود. [ نظرات / امتیازها ]
  عبد بائس - تفسیر نور
1) طارق : کسى که در شب وارد شود و در را بکوبد.
 توضيح : «طَرق» کوبیدن و «مِطرقة» وسیله کوبیدن است و «طریق» به راه گفته مى‏شود، زیرا زیر پا کوبیده مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
  حسن اعظمي - قاموس قرآن , سید علی اکبر قرشی
1) طارق : کوبنده
 توضيح : طارق از ریشه طرق به معنی کوبیدن است . مثل کوبیدن آهن و در زدن. در اقرب آمده: «طرقه طرقا: ضربه بالمطرقة- طرق الباب: قرعه». راه را از آن طریق گویند که رهگذران آنرا با پا میکوبند.
طارق بنا بر معناى اوّلى بمعنى کوبنده و ضارب است و نیز بکسیکه در وقت شب میاید و هکذا بستاره صبح گفته میشود در نهج البلاغه خطبه 222 فرموده: «طارق طرقنا بملفوفة فى وعائها» یعنى شبروى در شب نزد ما آمد با حلوائى در ظرفش. [ نظرات / امتیازها ]
 » قاموس قرآن تألیف سید علی اکبر قرشی
4) نفس : نفس در اصل بمعنى ذات است.
 توضيح : طبرسى ذیل آیه وَ ما یَخْدَعُونَ إِلَّا أَنْفُسَهُمْ (بقره: 9) فرموده: نفس سه معنى دارد یکى بمعنى روح دیگرى بمعنى تأکید مثل «جائنى زید نفسه» سوم بمعنى ذات و اصل همان است. و در صحاح نیز گفته شده است که نفس بمعنى روح است. [ نظرات / امتیازها ]
  سيروس عزيزي - پژوهش های شخصی
1) «الطارق» : در متن آمده است.
 توضيح :  ریشه‌شناسی و تعریف لغوی
واژه «طارق» از مادۀ «طَرَقَ» (ثلاثی مجرد، باب نصر: طَرَقَ - یَطرُقُ - طَرْقاً) گرفته شده که در اصل به‌معنای کوبیدن، زدن و وارد شدن در شب است. در زبان عربی، «الطُّرُق» به معنای راه‌ها و مسیرهایی است که مردم آن‌ها را می‌کوبند و هموار می‌سازند. به کسی که شبانه از راهی وارد شود نیز «طارق» گفته می‌شود، زیرا در شب برای ورود به خانه دیگران در می‌زنند یا چیزی را می‌کوبند. بنابراین «طارق» در اصل وصفی است برای هر چیزی که شب‌هنگام ظاهر شده، ورود کند یا کوبشی ایجاد کند.

در لسان‌العرب آمده است که «الطُّرُق» به راه‌هایی گفته می‌شود که انسان‌ها از آن‌ها رفت‌وآمد می‌کنند، و «طارق» کسی است که شبانه فرود آید یا بر خانه‌ای وارد شود. همچنین راغب اصفهانی در «مفردات» تصریح می‌کند که «طرق» دلالت بر کوبیدن و آمدن در شب دارد، و از همین معناست که به زائر شبانه یا ستارۀ شب‌تاب، «طارق» گفته می‌شود.

 کاربرد قرآنی
واژه «طارق» در قرآن کریم تنها یک‌بار به‌صورت اسمی به‌کار رفته است و آن هم در آیات آغازین سوره مبارکه «الطارق» است:

وَالسَّمَاءِ وَالطَّارِقِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا الطَّارِقُ ﴿٢﴾ النَّجْمُ الثَّاقِبُ ﴿٣﴾
«سوگند به آسمان و طارق! و تو چه می‌دانی طارق چیست؟ آن ستارۀ فروزان و نفوذگر است.»

در این آیات، «طارق» با تعبیر «النجم الثاقب» توصیف شده و به‌صراحت بر ستاره‌ای اشاره دارد که در شب ظاهر می‌شود و دارای ویژگی نفوذ و درخشندگی است. تعبیر «الثاقب» به‌معنای چیزی است که می‌شکافد، فرو می‌رود و می‌درخشد؛ از این‌رو مفسران آن را به ستارۀ پرنور، سوزان یا نفوذکننده تفسیر کرده‌اند.

 مصادیق و دلالت‌ها
واژه «طارق» در قرآن مصداق مشخصی نیافته، اما بر اساس توصیف آن به‌عنوان «النجم الثاقب»، می‌توان گفت که بر ستاره‌ای بزرگ، پرنور و مؤثر دلالت دارد که شبانه در آسمان پدیدار می‌شود. این ستاره، نمادی از حقیقتی ناپیدا، غیبی و نافذ است که در دل شب جلوه‌گر می‌شود.

با توجه به نقش نمادین ستاره‌ها در قرآن (نک: الانعام، ۷۶؛ الصافات، ۶؛ الحجر، ۱۶)، می‌توان گفت که طارق مظهر راهبری در تاریکی، نشانه‌ای برای تدبّر، و تجلی‌ای از قدرت و نظم آفرینش است. همچنین در روایاتی، طارق به «ستاره‌ای کوبنده»، یا «ستاره‌ای که شبانه فرود می‌آید»، یا حتی به جبرئیل نیز تطبیق داده شده، گرچه سیاق آیات و تعبیر «النجم الثاقب» بر معنای نجومی آن دلالت دارد.

 جمع‌بندی نهایی
واژه «طارق» در قرآن تنها یک‌بار، در سوره‌ای مستقل و در آغاز آن آمده و به پدیده‌ای آسمانی و شبانه اشاره دارد. این واژه، برگرفته از ریشۀ «طَ رَقَ» به‌معنای کوبیدن و آمدن در شب است و بر ستاره‌ای دلالت می‌کند که شبانه ظاهر شده و با نور خود در دل تاریکی نفوذ می‌کند. توصیف آن با «الثاقب» نشان‌دهندۀ ویژگی‌های خاصی چون فروزندگی، نفوذ، تأثیر و هدایت‌گری است.

«طارق» در قرآن نه‌تنها نام یک ستاره، بلکه نماد حقیقتی عظیم، رازآلود و الهی است که با آمدن شب، خود را بر انسان عرضه می‌کند. سوره طارق با قسم به این پدیده، زمینه را برای تأکید بر نظارت و حسابرسی الهی بر انسان فراهم می‌سازد و بدین ترتیب، طارق را به عنصری کلیدی در ساختار پیام سوره بدل می‌سازد.
[ نظرات / امتیازها ]