● جهت هدایتی -
مسعود ورزيده
1) فرمان تسبیح اسم پروردگار به پیامبر.
ای رسول ما اسم پروردگار بلند مرتبهات را منزه دان!
کسی که خلق و هدایت تکوینی به دست اوست و هم او حد رشد برخی از مخلوقات را ناچیز و بهره آنها را از هدایت تکوینی کم قرار داده است.
توضیحی کوتاه در مورد دلیل خشک شدن علف
پس علفی که خشک میشود، خروج از هدایت تکوینی نکرده است و در همان چهارچوب خشک شده است، پس مستلزم نقص و عجز و ضعف در خدا نیست، بلکه حدش همین قدر بوده است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● پیام آیات: -
مسعود ورزيده
1) یعنی این آیات میخواهد بگوید که ای مردم تحت پوشش تذکر پیامبر قرار بگیرید.
گویا در این آیات یک بار خطاب آیات، پیامبر گرامی اسلام بوده است و خدا به پیامبر خود میفرماید:
سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسَى (۶)إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى (٧)وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى (٨)فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى (٩)سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى (١٠)وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى (١١)الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى (١٢)ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَا (١٣)
حال رو به مردم میفرماید:
ای مردم من به پیامبر خودم میگویم که تو کارت این است که تذکر را به مردم بدهی، اما در قبال عکسالعمل مردم تو مسئولیتی نداری.
حال شما چکار میکنید، هر کس از شما باید راه خودش را انتخاب کند، اساس این انتخاب، دنیاگرایی و آخرت گرایی است، هر کس که آخرت را که خیر و «ابقی» است برگزید، طبیعی است که اراده تزکیه میکند و وقتی تزکیه شد، یاد خدا در وجودش میآید و یاد خدا هم آمد، نمازگزار میشود و به فلاح میرسد، اما شما دنیا را برگزیدید و ترجیح دادید، هر چقدر پیامبر تلاش میکند، بیفایده است.
اگر شما راه دنیا را انتخاب کنید تا تبعات شقاوت به دنبالش باشد، مسئولیت این کار با خودتان است و با پیامبر نیست.
این فرمول که اگر کسی حیات آخرت را برگزیند، راه تزکیه را میرود و یاد خدا در وجود او زنده خواهد شد و نماز خواهد خواند و به فلاح خواهد رسید و اگر کسی حیات دنیا را خواهد گزید، غفلت وجودش را خواهد گرفت و بینماز خواهد شد و به جهنم واصل خواهد شد و راه شقاوت هم این است؛ این فرمول تازه و در زمان پیامبر ابداع نشده است، إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الأولَى (١٨)
چرا که لبّ دین از همان ابتدا و همان صحف اولی و اولین صحیفههای آسمانی که از طرف خدا نازل شده است، همین است، و از میان صحیفههای اولی دو مورد را مثال میزند:
صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى (١٩)
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جمع بندی سوره -
مسعود ورزيده
1) فضای سوره
سوره با فرمان «تسبیح» به پیامبر آغاز میشود و بعد به ایشان فرمان «ذکّر» میدهد و بعد به مردم میفرماید که راه خود را خودتان انتخاب کنید.
از ارتباط سیاق اول با دو سیاق بعدی به این نتیجه میرسیم که بحث سوره، یک بحث تکوینی نیست، آن چیزی که در سوره به دنبال «سبح» پیگیری میشود، «ذکّر» است و بعد از آن هم بحث سوره، قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى (١۴)وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (١۵)بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا (١۶)وَالآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى (١٧) است.
بحث سوره گیاه شناسی و علف شناسی نیست، بحث سوره در فضای تشریعی است.
الان باید دنبال این باشیم که چرا خدا به پیامبر میفرماید: سبح؟
در سیاق اول صحبت از وَالَّذِی أَخْرَجَ الْمَرْعَى (۴)فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَى (۵) است و این را اگر در سوره پیگیری میکنیم که بدانیم ما به ازای آن در سوره چیست، به این نتیجه میرسیم که ما به ازای این جمله در سوره همان «اشقا»یی است که فرموده است: وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى (١١)الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى (١٢)ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَا (١٣)
اینها انسانهایی هستند که از تذکر دوری میکنند و با اختیار خودشان خشک میشوند و سیاه میشوند.
در چنین فضایی فرمان «سبح» به این خاطر است که فرض کنید که پیامبر تذکر را میدهند ولی مردم دوری میکنند و با دوری از تذکر پیامبر از هدایت پیامبر سهمی نمیبرند و خشک میشوند و دلشان میسوزد که چکار باید بکنند؟ آیا فرمان تذکر اشکال دارد؟ یا محتوا غلط است؟ یا روش من ایراد دارد؟ ایراد کار از کجاست که اکثریت مردم فرار میکنند و خشک میشوند و خاشاک میشوند و بر زمین میریزند؟ و خوراک جهنم میشوند؟
خدای متعالی در این فضا وارد میشوند:
سَبِّحِ اسْمَ رَبِّکَ الأعْلَى (١)
پروردگار بلند مرتبه تو اشکال و ضعف و فتور ندارد، او را منزه بدان!
این نظام (در این سیاق) هدایت تکوینی را منزه از اشتباه و خطا بدان! این پروردگار تو همان «خلق فسوی» است و همان «قدر فهدی» است، اگر أَخْرَجَ الْمَرْعَى (۴)فَجَعَلَهُ غُثَاءً أَحْوَى (۵) است، در همین چهارچوب «خلق فسوی» و« قدر فهدی» است، کسی از زیر قدرت خدا خارج نشده است، سهمهای اینها فرق میکند، چرا که در نظام تکوینی خدا وقتی قدرتش را اجرا میکند، سهمها کم و زیاد دارند و این نقص برای نظام تکوینی به حساب نمیآید.
حال خودت:
سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسَى (۶)إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى (٧)
اولا اینکه ما تو را به قرائت وا میداریم، پس تو فراموش نمیکنی، همین مای خدای منزه هستیم که تو را به قرائت وا میداریم و همین که فراموش نمیکنی، با مشیت ما است.
وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى (٨) و این ما هستیم که راه ابلاغ را طوری مهیا میکنیم که تو درست میروی.
فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى (٩) پس تو تذکر بده، چرا که این تذکر سودمند است و اینکه دیگران چه عکسالعملی دارند، در محدوده مسئولیت تو نیست.
سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى (١٠)وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى (١١)الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى (١٢)ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَا (١٣)
در نظام تقدیر الهی هر دو راه وجود دارد، یکی خشیت پیشه کند، به فلاح میرسد و یکی که از تذکر دوری کند، راه شقاوت را پیش گرفته است و هیچ کدام از قدرت ما خارج نیستند و هیچ کدام فراموش نشدهاند.
بعد خطاب به مردم میفرماید:
شما ننشینید و فقط پیامبر برای هدایت دست و پا بزند، ریشه اینکه شما خودتان میسوزید و راه شقاوت را در پیش میگیرید، این است که حیات دنیا را برگزیدید.
قَدْ أَفْلَحَ مَنْ تَزَکَّى (١۴)وَذَکَرَ اسْمَ رَبِّهِ فَصَلَّى (١۵)بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَیَاةَ الدُّنْیَا (١۶)وَالآخِرَةُ خَیْرٌ وَأَبْقَى (١٧)إِنَّ هَذَا لَفِی الصُّحُفِ الأولَى (١٨)صُحُفِ إِبْرَاهِیمَ وَمُوسَى (١٩)
سرّ اینکه شما رشد کنید و به بالندگی و فلاح برسید، یا اینکه خشک و سیاه شوید، این است که چه راهی را انتخاب کنید.
پس بنابراین سوره دارای دو مخاطب است: یک کار روی پیامبر انجام میدهد و یک کار هم روی مردم انجام میدهد.
پیامبر را قرص و محکم میکند که تو کار خودت را انجام بده و کاری با نتیجه نداشته باش!
مردم را مورد خطاب قرار میدهد که شما هم راه خودتان را انتخاب کنید.
در جمع بندی سوره دو شاخه را باید در نظر گرفت، دو سیاق اول باهم خطابشان روی پیامبر است و شاخه دوم که همان سیاق سوم است، روی خطاب با مردم است.
پس در میان دو سیاق اول و دوم سیاقی که تابع است و خدمت به سیاق بعدی میکند، سیاق اول است که به سیاق دوم خدمت میکند چرا که آنچه که در سوره پیگیری میشود، ناظر به سیاق دوم است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جمعبندی سیاقهای اول و دوم: -
مسعود ورزيده
1) *راهنمایی پیامبر برای حفظ روند تذکر وحیانی.
اما سیاق سوم در عرض این دو سیاق قرار میگیرد.
*هدایت مردم به سوی بهرهمندی از آن.
جهت هدایتی کل سوره
ای رسول ما هدایت تشریعی همانند هدایت تکوینی در دست خداست و هیچ کمبودی ندارد، با پشتیبانی پروردگارت راه تذکر وحیانی را ادامه بده و نسبت به نتیجه آن نگران نباش!
ای مردم! تا زمانی که دنیا را بر آخرت ترجیح میدهید، از تذکر وحیانی رسول خدا بهرهمند نمیشوید، به رستگاری نمیرسید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیر هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) مردی از جانب خدا مبعوث شده است تا واسطه هدایت تشریعی باشد. مردمی را می بیند که از تذکرات وحیانی او دوری می کنند. از ضعف خویش برای حفظ و ابلاغ وحی نگران است. نسبت به سودمندی تذکرات وحیانی خویش برای این جامعه قرآن گریز درتردید است. خود را دربرابر بازتاب مردمی تذکرات وحیانی خود مسئول می بیند.
سوی دیگر، مردمی هستند که از تذکرات او دوری می جویند و آهنگ تزکیه و یاد خدا و قصد پیوستن به جرگه نمازگزاران را ندارند. وحی الهی چنین ره می نماید:
ای فرستاده ما! نزاهت نام پروردگار بلند مرتبه ات را مورد توجه قرار ده و با مطالعه روند هدایت تکوینی، از فضای ابهام و تردید نسبت به جریان هدایت تشریعی فاصله بگیر! ما تو را برای حفظ و ابلاغ وحی آماده می کنیم. تو تذکر بده و نسبت به سودمندی آن تردید نکن و بدان که مسئولیت عکس العمل مردمان در قبال تذکرات وحیانی تو بر عهده خود ایشان است و متوجه تو نیست.
و ای دوری کنندگان از تذکرات وحیانی رسول ما! بدانید که رستگاری شما در گرو پاکی و یاد خداست و تا وقتی که دل در بند دنیا دارید، به رستگاری نخواهید رسید. این حقیقتی نوپدید نیست و در همه کتاب های آسمانی پیشین و از جمله در صحف ابراهیم و موسی(علیهمالسلام) آمده است.
به این ترتیب، فضایی که می توانست جریان مبارک تذکر وحیانی را تحت تأثیر قرار دهد، خنثی می گردد و دوام این روند مبارک از جانب خدا ضمانت می شود و راه بهره مندی هرچه بیشتر انسانها از این مایه حیات روحانی مشخص می گردد.
راهنمایی پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) برای حفظ روند تذکر وحیانی و هدایت مردم به سوی بهره مندی از آن
ای رسول ما! هدایت تشریعی همانند هدایت تکوینی، در دست خداست و هیچ کمبودی ندارد. با پشتیبانی پروردگارت راه تذکر وحیانی را ادامه بده و نسبت به نتیجه آن نگران مباش. ای مردم! تا زمانی که دنیا را بر آخرت ترجیح می دهید، از تذکر وحیانی رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) بهره مند نمی شوید و به رستگاری نمی رسید.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) فضای سخن: فضای سیاق نخست، تابعی از فضای سیاق دوم است، چون وجه فرمان به تسبیح، از سیاق دوم فهمیده می شود. تفاوت فضای سیاق دوم و سوم نیز در این است که یکی مربوط به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) و دیگری مربوط به مردم است. بدین ترتیب فضای سوره با این بیان قابل طرح است که پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) نسبت به توانایی دریافت وحی، ابلاغ آن و آینده تذکر وحیانی، نیازمند تثبیت و تقویت الهی است و مردم به سبب دنیاگرایی، آماده تزکیه و یاد خدا نیستند.
جهت هدایتی: ابتدا باید نسبت میان سیاقهای سه گانه مشخص شود:
أ. سیاق نخست از توابع سیاق دوم است، زیرا با توجه به فضای سوره، فرمان تسبیح، مقدمه فرمان تذکر است. وجه مقدمیت سیاق اول برای سیاق دوم، از مقایسه محتوای سیاق اول و دوم به دست می آید: رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نسبت به توانایی خود برای دریافت، حفظ و ابلاغ وحی و همچنین نسبت به نتیجه مردمی آن ابهام دارد. خدای متعالی ابتدا ایشان را به تسبیح نام مقدس خود فرمان می دهد و در دامنه همین فرمان، به هدایت تکوینی خود و سهم اندک برخی از مخلوقات از این هدایت اشاره می کند. به این ترتیب، می فهماند که سیستم هدایت تشریعی الهی نیز جایی برای تردید و ابهام ندارد و اگر کسانی از این هدایت الهی بهره مند نشوند یا بهره ناچیزی داشته باشند، به قصور قابلیت خودشان مربوط است نه نقص سیستم هدایتی خدا؛ بنابراین سیاق اول، هم به لحاظ فرمان تسبیح و هم به لحاظ بیان هدایت تکوینی، مقدمه سیاق دوم است.
ب. هیچ یک از دو سیاق دوم و سوم نسبت به یکدیگر اصالت ندارد و جهت هدایتی سوره از جمع جهات هدایتی این دو سیاق استفاده می گردد؛ هرچند به سبب تقدم و حجم، نقش سیاق دوم در سوره، پررنگ تر است. به قرینه تقابل مفهومی فلاح: (قد أفلح) و شقاوت: (الأشقی) می توان فهمید که روی سخن سیاق سوم: (قد أفلح… بل تؤثرون…) با کسانی است که در سیاق دوم با تعبیر تیره بخت ترین: (و یتجنبها الأشقی) از آنها یاد شد؛ بنابراین سیاق دوم به پیامبر خدا(صلی الله علیه وآله) فرمان تذکر میدهد و دوری جویندگان از تذکر آن حضرت را شقی ترین مردمان معرفی می کند و سیاق سوم، همان دوری جویندگان از تذکر وحیانی را مخاطب قرار می دهد و به ایشان می فهماند که مشکل اصلی آنان، ترجیح دنیا بر آخرت است که با وجود این مشکل، هرگز تزکیه نمی شوند و از غفلت خارج نمی گردند و به رستگاری نمی رسند. وجود این اشتراک بین سیاق دوم و سوم، نشان می دهد که مهم ترین عامل نیاز رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به تثبیت و تقویت الهی، دوری جستن مردم از تذکر وحیانی ایشان است.
بر این اساس، جهت هدایتی سوره چنین خواهد بود: «راهنمایی پیامبر(صلی الله علیه وآله) برای حفظ روند تذکر وحیانی و هدایت مردم به سوی بهره مندی از آن: ای رسول ما! هدایت تشریعی همانند هدایت تکوینی، در دست خداست و هیچ کمبودی ندارد. با پشتیبانی پروردگارت راه تذکر وحیانی را ادامه بده و نسبت به نتیجه آن نگران مباش. ای مردم! تا زمانی که دنیا را بر آخرت ترجیح می دهید، از تذکر وحیانی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) بهره مند نمی شوید و به رستگاری نمی رسید».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● تشخیص فضای سخن و جهت هدایتی سوره -
مسعود ورزيده
1) فضای سخن و جهت هدایتی سیاق نخست
فضای سخن: مخاطب این سیاق رسول مکرم اسلام(صلی الله علیه وآله) است و بجا بودن آیات آن، حاکی از فضای مقتضی تسبیح و تنزیه پروردگار از زبان مبارک ایشان است (آیه ۱) هرچند که وجه این اقتضا از آیات سیاق بعد مشخص می شود.
جهت هدایتی: در این سیاق، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به تسبیح و تنزیه اسم پروردگار بلندمرتبه فرمان داده میشود (آیه ۱) و در دامنه همین فرمان، برخی از اوصاف پروردگار بیان می گردد (آیه ۲ تا ۵). روشن است که فرمان تسبیح، جهت هدایتی است. با این حال، توجه به رویکرد اوصاف مذکور نیز لازم است:
أ.آفریدن، اعتدال بخشیدن، تعیین کردن حدی برای رشد و کمال و هدایت کردن و رساندن مخلوق به حد معین شده، اوصافی عام است که در دامنه فرمان به تسبیح بیان می شود (آیه ۲ و ۳) و جامع این اوصاف، هدایت تکوینی است.
ب.رویاندن چراگاهها و خشک و تیره ساختن آنها اوصافی خاص است که در این مجال مطرح میگردد (آیه ۴ و ۵). این اوصاف، بیان مصداقی از مخلوقات است که حد رشد آنها، ناچیز و بهره آنها از هدایت تکوینی، کم است.
به این ترتیب، جهت هدایتی سیاق نخست چنین است: «فرمان تسبیح اسم پروردگار به پیامبر(صلی الله علیه وآله): ای رسول ما! اسم پروردگار بلندمرتبه ات را منزّه دان؛ کسی که هدایت تکوینی به دست اوست و همو حد رشد برخی از مخلوقات را ناچیز و بهره آنها را از هدایت تکوینی، کم قرار داده است».
فضای سخن و جهت هدایتی سیاق دوم
فضای سخن: مخاطب این سیاق نیز رسول اکرم(صلیاللهعلیهوآله) است و آیات آن در فضایی بجاست که آن حضرت برای اقدام به تذکر وحیانی، نیازمند تقویت و تثبیتی از جانب خدا باشد (آیه ۹). نگرانی از توانایی دریافت و حفظ وحی (آیه ۶ و ۷)، احساس دشواری در تبلیغ وحی (آیه 8) و ابهام نسبت به آینده تذکر دادن و عکس العمل مردم در قبال تذکر وحیانی (آیه ۱۰ تا ۱۳)، عوامل فعلیت یافتن این نیاز است.
جهت هدایتی: درباره این سیاق باید گفت:
أ.ابتدا دو وعده به رسول خدا(صلی الله علیه وآله) داده شده است: إقراء وحی به گونه ای که آن حضرت فراموش نکند و آماده سازی آن حضرت برای پیمودن راه آسان تبلیغ وحی که جامع این دو وعده، رفع نگرانی نسبت به توانمندی دریافت، حفظ و ابلاغ وحی است.
ب.سپس برمبنای دو وعده پیشین، رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به تذکر دادن فرمان داده میشود و در دامنه همین فرمان، بر سودمندی تذکر تأکید می گردد.
ج.در ادامه، عکس العمل مردم در قبال تذکر وحیانی رسول خدا(صلی الله علیه وآله) به این صورت بیان میشود که اهل خشیت، پذیرندگان تذکر تو هستند و هرکس از تذکر تو دوری کند، شقاوتمندی است که در آتش قرار میگیرد. با توجه به اینکه این عکس العمل خطاب به پیامبر(صلی الله علیه وآله) مطرح میگردد، میتوان نتیجه گرفت که در مقام بیان این مهم است که ای رسول! پذیرش تذکر تو تابع خشیت مخاطبان و دوری از آن، به بار آورنده آتش دوزخ برای آنان است؛ یعنی تو نسبت به عکس العمل مردم در قبال تذکر وحیانی مسئول نیستی.
دو وعده ابتدایی، مقدمه فرمان تذکر و بررسی عکس العمل مردمی نیز در دامنه همین فرمان است؛ بنابراین جهت هدایتی این سیاق چنین خواهد بود: «فرمان تذکر وحیانی به رسول الله(صلی الله علیه وآله): ای رسول ما! امکان دریافت، حفظ و ابلاغ وحی را برای تو فراهم می سازیم. تو براساس وحی تذکر بده و بدان که نسبت به عکس العمل مردم در قبال تذکر خود مسئول نیستی».
فضای سخن و جهت هدایتی سیاق سوم
فضای سخن: مخاطب سیاق سوم کسانی هستند که پیامبر(صلی الله علیه وآله) به سوی آنها مبعوث شده است و آیات این سیاق در فضایی بجاست که آنان از تزکیه دوری جویند (آیه ۱۴)، از یاد خدا غفلت ورزند (آیه ۱۵) و دنیا را بر آخرت ترجیح دهند (آیه ۱۶ و ۱۷).
جهت هدایتی: این سیاق دارای دو مطلب است: آیه ۱۴ – ۱۷ و آیه ۱۸ – ۱۹٫
أ. مطلب اول: رستگاری در گرو تزکیه و یاد خداست، ولی شما حیات دنیا را بر آخرت ترجیح می دهید.
اینک می توان کادرهای خالی را با استفاده از قرینه تقابل (مستفاد از بل) پر کرد:
ب. مطلب دوم: حقیقت پیش گفته در صحیفه های آسمانی پیشین، از جمله صحیفه های ابراهیم(علیهالسلام) و موسی(علیه السلام) وجود دارد.
مطلب دوم، توضیحی درباره مطلب نخست است؛ بدین ترتیب، جهت هدایتی این سیاق چنین است: «حقیقتی در همه کتب آسمانی: با ترجیح حیات دنیا بر آخرت، به رستگاری نمی رسید: رستگاری در گرو تزکیه و یاد خداست. کسی که دنیا را بر آخرت ترجیح دهد، هرگز تزکیه نمی شود و در غفلت از خدا غوطه ور و گرفتار شقاوت خواهد بود».
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● سیاقهای سوره -
مسعود ورزيده
6) این سوره مبارکه دارای سه سیاق است:
سیاق اول: آیات ۱ تا ۵
سیاق دوم: آیات ۶ تا ۱۳
سیاق سوم: ۱۴ تا ۱۹
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● بررسی سیاق دوم -
مسعود ورزيده
6) سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسَى (۶)إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى (٧)وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى (٨)فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى (٩)سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى (١٠)وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى (١١)الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى (١٢)ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَا (١٣)
دلیل جدایی دو سیاق
دلیل اینکه «سنقرئک» از گذشته جدا شده است، روشن است، این آیات نه از جهت ادبی با آیات قبلی اتصال دارند و نه از جهت مفهومی با آیات قبلی اتصال دارند، چرا که آیات قبلی فرمان تسبیح به پیامبر گرامی اسلام بود و نیز توصیف رب در سه «الذی» است.
ولی در این سیاق سخن مربوط به دریافت و حفظ وحی و ابلاغ آن و فرمان تذکر متفرع بر آن است که با گذشته ارتباطی ندارد.
سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسَى (۶)
تو را به زودی به قرائت وا میداریم پس فراموش نمیکنی.
با توجه به سیاق و با توجه به اینکه مخاطب پیامبر گرامی اسلام است، روشن است که مراد از قرائت، قرائت قرآن کریم است.
إِلا مَا شَاءَ اللَّهُ إِنَّهُ یَعْلَمُ الْجَهْرَ وَمَا یَخْفَى (٧)
این فراموش نکردن تو به مشیت الهی انجام میشود، تنها خداست که موضوع فراموشی برای او تصور ندارد، چرا که او آشکار و آنچه مخفی است را میداند.
بعد میفرماید:
وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى (٨)
بین «نقرئک» و «ذکّر»، معلوم میشود که مراد از « َنُیَسِّرُکَ» آسان سازی راه ابلاغ است، یعنی تو را به گونهای آماده میکنیم که بتوانی راه آسان ابلاغ وحی را بروی، التبه مراد از بدون سختی این است که سختی که ناشی از اشکال خود راه باشد در این راه وجود ندارد.
بر اساس این دو وعده میفرماید:
فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى (٩)
یعنی «نفرئک فلا تنسی» و «نیسرک» «فذکر» را نتیجه میدهد و «الا ما شاء الله» نباید جهت را عوض کند چرا که در حد یک توضیح برای «فلا تنسی» است.
** توضیح «ان نفعت الذکری» هم در بحث قبلی داده شده است.
سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى (١٠)
هرکسی که اهل خشیت است، تذکر را خواهد پذیرفت.
وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى (١١)
و هر کسی که اهل شقاوت است از این تذکر دوری خواهد کرد.
همان قدر که از ذکر دوری میکند به نار نزدیک میشود و ادامه آیات هم این را بیان میکند و یک معرفی انذار آمیز از «اشقی» میکند.
الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى (١٢)
کسی که در آتش بزرگ میافتد.
ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَا (١٣)
سپس در آن نه میمیرد و نه زنده میماند.
پس در این مجموعه آیات:
آیات: سَنُقْرِئُکَ فَلا تَنْسَى (۶) و وَنُیَسِّرُکَ لِلْیُسْرَى (٨) مقدمهای برای «ذکّر» است.
و آیات : سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى (١٠)وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى (١١) میفرمایند که تو تذکر بده، چرا که تذکر سودمند است و کاری با نتیجه نداشته باش، یک عدهای میپذیرند و یک عدهای هم راه شقاوت را انتخاب میکنند و از آن دوری میکنند که آنها خودشان در آتش گرفتار خواهند شد.
پس پیام مجموع این آیات این است که:
در اجرای فرمان تذکر نگاهت به عکس العمل مردم نباشد.
فَذَکِّرْ إِنْ نَفَعَتِ الذِّکْرَى (٩)
این آیه (سودمند بودن تذکر)دو شاخه دارد:
۱٫ سَیَذَّکَّرُ مَنْ یَخْشَى (١٠)
۲٫ وَیَتَجَنَّبُهَا الأشْقَى (١١)الَّذِی یَصْلَى النَّارَ الْکُبْرَى (١٢)ثُمَّ لا یَمُوتُ فِیهَا وَلا یَحْیَا (١٣)
یعنی ای رسول ما! فکر نکن که کسانی که تذکر را نمیپذیرند، به گونهای توانستهاند که از قبضه قدرت ما خارج شوند، نه! اینها همه (اگر چه که همه مردم باشد!)کسانی هستند که شقاوتمند و خوراک آتشند و در این نظام هیچ اشکالی نیست.
ما مسیر را مهیا کردیم و فرمان تذکر را هم به تو میدهیم، و تو هم بدون رعایت عکس العمل تذکر بده، هر کسی خشیت دارد، میپذیرد و هر کسی هم که نپذیرفت در آتش جهنم وارد خواهد شد.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● جهت هدایتی -
مسعود ورزيده
6) فرمان تذکر وحیانی به رسول الله (ص).
ای رسول ما امکان دریافت، حفظ و ابلاغ وحی را برای تو فراهم میسازیم، تو بر اساس وحی تذکر بده و بدان که نسبت به عکسالعمل مردم در قبال تذکر خود مسئول نیستی.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● محتواى سوره اعلى و فضیلت آن -
مسعود ورزيده
1) محتواى سوره اعلى و فضیلت آن
این سوره در حقیقت از دو بخش تشکیل یافته ، بخشى که در آن روى سخن به شخص پیامبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) است و دستوراتى را در زمینه تسبیح پروردگار ، و اداى رسالت ، به او مىدهد ، و اوصاف هفتگانهاى از خداوند بزرگ در این رابطه مىشمرد .
و بخش دیگرى که از مؤمنان خاشع ، و کافران شقى ، سخن به میان مىآورد ، و عوامل سعادت و شقاوت این دو گروه را به طور فشرده در این بخش بیان مىکند.
و در پایان سوره اعلام مىدارد که این مطالب تنها در قرآن مجید نیامده است ، بلکه حقایقى است که در کتب و صحف پیشین ، صحف ابراهیم و موسى ، نیز بر آن تاکید شده است.
در فضیلت تلاوت این سوره روایات فراوانى رسیده : از جمله در حدیثى از پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) مىخوانیم : من قرئها اعطاه الله عشر حسنات بعدد کل حرف انزل الله على ابراهیم و موسى و محمد ( صلوات الله علیهم ) : هر کسى سوره اعلى را بخواند خداوند به عدد هر حرفى که بر ابراهیم (علیهالسلام) و موسى (علیهالسلام) و محمد (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) نازل کرده ده حسنه به او عطا مىفرماید .
و در حدیث دیگرى از امام صادق (علیهالسلام) مىخوانیم : من قرأ سبح اسم ربک الاعلى فى فرائضه او نوافله قیل له یوم القیامه ادخل الجنة من اى ابواب الجنة شئت ان شاء الله!
کسى که سوره اعلى را در فرائض یا نوافل خود بخواند ، روز قیامت به او گفته مىشود : از هر یک از درهاى بهشت مىخواهى وارد شو ان شاء - الله .
در روایات متعددى نیز آمده است هنگامى که پیغمبر (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) یا ائمه هدى (علیهمالسلام) آیه سبح اسم ربک الاعلى را مىخواندند بعد از آن به این دستور عمل کرده مىفرمودند سبحان ربى الاعلى.
و در روایت دیگرى آمده که یکى از یاران على (علیهالسلام) مىگوید : بیست شب پشت سر آن حضرت نماز خواندم جز سوره سبح اسم ربک الاعلى را در نماز نمىخواند ، و مىفرمود اگر مىدانستید چه برکاتى در آن است هر یک از شما در هر روز ده بار آن را تلاوت مىکردید ، و هر کس آن را بخواند گوئى کتب و صحف موسى و ابراهیم را تلاوت کرده است .
خلاصه از مجموعه روایاتى که در این زمینه رسیده استفاده مىشود که این سوره از اهمیت خاصى برخوردار است ، تا آنجا که در حدیثى از على (علیهالسلام) مىخوانیم : این سوره محبوب پیغمبر اکرم (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) بود کان رسول الله (صلىاللهعلیهوآلهوسلّم) یحب هذه السورة سبح اسم ربک الاعلى.
در اینکه آیا این سوره در مکه نازل شده یا در مدینه ؟ در میان مفسران گفتگو است مشهور آن است که این سوره در مکه نازل شده است ، در حالى که بعضى معتقدند که مدنى است .
علامه طباطبائى ( رحمة الله علیه ) ترجیح مىدهد که قسمت اول سوره مکى باشد ، و ذیل سوره مدنى ، چرا که در آن سخن از نماز و زکات است و طبق
تفسیرى که از ائمه اهل بیت (علیهمالسلام) رسیده منظور نماز عید فطر و زکات فطره است ، و مىدانیم روزه ماه مبارک و نماز عید و زکات فطره در مدینه نازل شده است.
ولى این احتمال وجود دارد که دستور به نماز و زکات در بخش آخر این سوره یک دستور عام باشد هر چند نماز عید فطر و زکات فطره یکى از مصادیق روشن آن محسوب مىشود ، و مىدانیم تفسیر بهمصداق روشن در روایات اهل بیت (علیهمالسلام) بسیار فراوان است.
بنا بر این نظر مشهور که مىگویند تمام سوره مکى است بعید به نظر نمىرسد ، به خصوص اینکه آیات آغاز و پایان سوره کاملا از نظر مقاطع حروف هماهنگ است ، و مشکل بتوان گفت قسمتى در مکه و قسمتى در مدینه نازل شده در روایتى نیز آمده است که هر گروهى از مسلمانان وارد مدینه مىشدند این سوره را براى مردم مدینه مىخواندند.
و این احتمال که فقط صدر آن خوانده مىشد و ذیل آن در مدینه نازل شده بسیار بعید است.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه ج : 26ص :382 |
قالب : تفسیری |
موضوع اصلی : سوره اعلی |
گوینده : مسعود ورزیده |
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.