– آیا میتوان «سبح اسم ربک الاعلی» را این طور معنا کرد: «نام پروردگارت را در کنار نامهای دیگر نبر!»؟
توضیح : – این نگاه استقلالی که از این آیه استفاده میشود و آن اینکه نام خدا را در کنار نامهای دیگر نبر، مثلا در دوران طاغوت میگفتند بنام خدا و شاه! و این آیه از آن نهی میکند، این در جای خود به قوت خود باقی.
ولی در اینجا ما چند چیز را در نظر میگیریم:
۱٫ باید توجه داشت که این فرمان برای رسول اکرم (ص) صادر شده و به ایشان میگوید که اسم پروردگارت را تسبیح کن!
۲٫ آنچه که در ادامه میآید وجه تسبیح را هم ذکر میکند.
در سه صفتی که برای خدا ذکر میکند، دو صفت از آنها عام است ولی صفت سوم که «الذی اخرج المرعی * فجعله غثاء احوی»، نه مانند آنها عام است و نه مانند آنها مطلق است و نه مانند آنها بیسوال است.
اولا یک مورد است. و این خودش یک سوال ایجاد میکند.
بعد میفرماید که او آن علف را خشک میکند و این هم خودش یک سوال ایجاد میکند. این سوال را «سبح» جواب میدهد.
«سبح» در نگاه استقلالیش عام است ولی وجه فرمان «سبح» را سیاق مشخص میکند، سیاق میگوید که مراد از «سبح» این است اسم خدا( به آن معنا که در توضیحات اول سوره بیان شده است) یعنی فعل خدا را بیعیب بدانید، بینقص بدانید، اگر خدا خلق میکند، خالق منزه است و اگر تسویه میکند، تسویه کننده منزه است و اگر تقدیر دارد، تقدیر منزه است و اگر هدایت کننده است، هدایت منزه است.
بنابراین اگر علفی هم میرویاند و خشکش میکند، این هم منزه است چرا که خدا این قدر برای او قدر تعیین کرده است.
پیامبر نگران است که چرا تذکرهای ایشان نتیجه نمیدهد و خدا با این بیان به ایشان میفرماید این افرادی که از دست تو فرار میکنند، از دست ما نمیتوانند فرار کنند، اینها از نظام خارج نیستند و در همین چهارچوب نظامند.
نظام تکوین و تشریع هر دو مقدّر هستند ولی فرق در این است که در نظام تکوین انسان نمیتواند بین مقدّرات انتخاب داشته باشد، اما در نظام تشریعی انسان انتخابگر است.
اگر انسان حیات دنیا را انتخاب کرد، باز هم اندازه و نتیجه با خداست، اگر حیات آخرت را انتخاب کرد، باز نتیجه با خداست، چون هر دو مقدّر است و هیچ کدام خارج از تقدیر نیست، و سرّ سوره هم همین جاست که انسان میخواهد کدامیک از راههای مقدّر خدا را برود؟
[ بستن توضیحات ]