- تنها کسانى خود را از تذکرات قرآن، دور نگه مى دارند که تیره بخت تر از دیگران و گرفتار دشوارترین فرجام اند.
و یتجنّبها الأشقى
«أشقى» اسم تفضیل از ماده «شقاوت» است. ریشه اصلى این کلمه بر سختى کشیدن دلالت دارد و نقطه مقابل سهولت و سعادت است (مقاییس اللغة). ذکر این کلمه ـ خالى از قید زمان و مکان و متعلق ـ سبب شده است که بر هر نوع تیره بختى در دنیا و آخرت، قابل تطبیق باشد. آیه بعد، نوع اخروى آن را بیان داشته است.
2 - مخالفان قرآن، با زحمت خود را از تأثیر تذکّرات آن، دور نگه مى دارند.
و یتجنّبها
باب تفعّل ـ که فعل «یتجنّب» از آن باب است ـ بر تکلّف دلالت دارد. این فعل بیان گر آن است که تذکرات قرآنى، با فطرت انسان ها ملایمت و مناسبت کامل دارد; به گونه اى که مخالفان، باید براى دور ماندن از تأثیرات آن، خود را به زحمت اندازند.
3 - قرآن، داراى تأثیرى قطعى بر هر کس که خود را از تذکّرات آن محروم نسازد.
و یتجنّبها الأشقى
گزینش فعل «یتجنّب» (کناره گیرى مى کند)، نشانگر این نکته است که آنچه مانع تأثیر قرآن در مخالفان است، کناره گیرى آنان است; نه ناتوانى قرآن از تأثیر در مردم.
4 - محرومان از خشیت الهى، شقى ترین افراداند.
من یخشى ... الأشقى
تقابل دو گروه «اهل خشیت» و «اهل شقاوت»، بیانگر این است که در نگاه قرآن، «شقاوت» نیز مانند «خشیت»، حالتى نفسانى و هر یک ملازم با نبود دیگرى است.
5 - خداترسان و پندپذیران، سعادتمنداند.
سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى
این آیه با آیه قبل، داراى «احتباک» (از وجوه بلاغت) است; یکى از «خشیت» سخن گفته و دیگرى از «شقاوت» و بیان نقطه مقابل هر یک را به قرینه بودن دیگرى موکول کرده است; بدین معنا که اهل خشیت، نقطه مقابل «شقاوت»; یعنى، سعادت را دارند و اهل «شقاوت» گرفتار نقطه مقابل «خشیت»; یعنى، گستاخى هستند.
6 - شقاوتمندان، در برابر خداوند و پیام هاى قرآن، گستاخ و بى پروایند.
سیذّکّر من یخشى . و یتجنّبها الأشقى
7 - پیامبر(ص)، تا زمانى موظف به ابلاغ قرآن به مخالفان است که آنان، راه هاى آگاهى به آن را بر خود نبسته اند.
فذکّر ... سیذّکّر من یخشى و یتجنّبها الأشقى
منافع تذکر ـ که در این دو آیه بیان شده است ـ یکى پندپذیرى اهل خشیت و دیگرى بروز عکس العمل اهل شقاوت است. از آن جا که واکنش شقاوتمندان، اعراض بوده و تذکر مجدد به آنان سودى ندارد، تکلیف «فذکّر» نیز ساقط مى گردد.
8 - تیره بختان در روى گردانى از تعالیم قرآن، درنگى نکرده و شتابزده خود را از آن دور مى سازند.
سیذّکّر ... و یتجنّبها الأشقى
فعل «سیذکّر» در آیه قبل، تصمیم اهل خشیت بر پذیرش تذکرات قرآن را، به دور از شتاب زدگى و همراه با درنگ و تأمل، معرفى کرد و در این آیه فعل «یتجنّب» ـ بدون حرف «سین» ـ درباره شقاواتمندان آمد تا بر عجولانه بودن واکنش آنان دلالت کند.
9 - شقاوت، داراى مراتب است.
الأشقى
[ نظرات / امتیازها ]
[11] اما کافری که در شقاوت و سخت دلی به درجهای رسیده که درهای معرفت بر روی او بسته شده، از تذکره و پند دوری میجوید.
«وَ یَتَجَنَّبُهَا الأَشقَی- و آن که شقیتر است از آن اجتناب میورزد.»
پس از آن میگریزد که گویی به زیان او است، و در برابر آن مانعهایی قرار میدهد تا به او نرسد، و در پیرامون صاحب تذکره تهمتهایی از خود میسازد تا خود را قانع کند که حق با او است، و او اشقی است از آن جهت که امیدی به درمان شدن او نمیرود، و اگر شقاوت او از اینکه کمتر میبود، از پند در بعضی از ساعتهای زندگی بهرهمند میشد.
[ نظرات / امتیازها ]
وَ یَتَجَنَّبُهَا الْأَشْقَى
بدان دلیل در آیه واژه «اشقى» را به کار مى برد که گناه کاران و تیره بختان نیز در گناه و شقاوت براى خود مراحل و درجاتى دارند، که پست ترین آنان کسانى هستند که به خداى یکتا شرک ورزیده و یا جز او را بپرستند و فرمان برند.
به باور «ابومسلم» تیره بخت ها آنانى هستند که در گناه و نافرمانى خدا غرق گردند و از یاد خدا و اندرز کتاب او دورى جویند.
[ نظرات / امتیازها ]