1 ـ هشدار خداوند به مؤمنان، نسبت به وجود منافقانى ناشناخته در اطراف ایشان از بادیه نشینان و نیز از اهل مدینه
و ممن حولکم من الأعراب منفقون و من أهل المدینة مردوا على النفاق
2 ـ برخى از منافقان، آن چنان به دیانت تظاهر و نفاق خود را پنهان مى کردند که حتى براى پیامبر(ص) هم ناشناخته بودند.
و ممن حولکم من الأعراب ... لا تعلمهم
3 ـ وجود منافقانى مرموز و عادت کرده بر نفاق، در میان اهل مدینه
و من أهل المدینة مردوا على النفاق
یکى از معانى «مَرَدَ» «استمر» و «قَرِنَ» (استمرار و عادت) است.
4 ـ حرکتهاى نفاق آمیز منافقان مدینه، پیچیده تر و شدیدتر از منافقان بادیه نشین بود.
و ممن حولکم ... و من أهل المدینة مردوا على النفاق
5 ـ منافقان، با همه تردستى و پنهان کارى، از حیطه علم الهى بیرون نخواهند بود.
و ممن حولکم ... لاتعلمهم نحن نعلمهم
6 ـ اطلاع یافتن پیامبر (ص) و مؤمنان از وجود منافقان، در پرتو وحى
و ممن حولکم ... نحن نعلمهم
7 ـ منافقان مرموز و پنهان کار مدینه، از سوى خداوند به دو مرتبه عذاب علاوه بر عذاب بزرگ نهایى در قیامت، تهدید شدند.
سنعذبهم مرتین ثم یردون إلى عذاب عظیم
8 ـ علم نامحدود خداوند، پشتوانه رسوایى و کیفر به حق منافقان
نحن نعلمهم سنعذبهم مرتین ثم یردون إلى عذاب عظیم
9 ـ لزوم هشیارى همیشگى جوامع اسلامى، نسبت به وجود و عملکرد منافقان مرموز
و ممن حولکم من الأعراب
10 ـ حاضران در مرکز معرفت و پایگاه اسلامى، داراى مسؤولیتى بیشتر و حرکت منافقانه در آن جا، داراى عذابى مضاعف*
و ممن حولکم من الأعراب ... سنعذبهم مرتی
دو مرتبه عذاب شدن منافقان مذکور احتمال دارد از آن جهت باشد که با وجود نزدیک بودن به مؤمنان (ممن حولکم) و با وجود حضور در مرکز تبلیغ دین (المدینة) راه نفاق پیموده اند.
11 ـ دورى منافقان بادیه نشین از مدینه و مهارت منافقان داخل مدینه، سبب ناشناخته ماندن آنان نزد پیامبر (ص) و مؤمنان شد.
و ممن حولکم من الأعراب ... لاتعلمهم
12 ـ منافقان مرموز و نهانکار، داراى عذابى در دنیا و برزخ و نیز در قیامت*
سنعذبهم مرتین ثم یردون إلى عذاب عظیم
به احتمال اینکه مراد از عذاب قبل از آخرت، یکى عذاب دنیوى و دیگرى عذاب برزخ باشد، برداشت فوق به دست مى آید.
13 ـ منافقان، مورد تهدید خداوند به بازگشت قهرى و ابتلا به عذاب بزرگ در قیامت
ثم یردون إلى عذاب عظیم
14 ـ شهرنشینى با وجود در پى داشتن فرهنگ بالاتر، خطر نفاق و پیچیده تر شدن در طریق انحراف را نیز در پى دارد.
الأعراب أشد کفراً و نفاقاً ... و من أهل المدینة مردوا على النفاق
در آیه «97» با مذمت بادیه نشینان ـ به خاطر فرهنگ پایینشان ـ تلویحاً پیوستن به مجامع بزرگ را تمجید مى کند و در این آیه، منافقان اهل مدینه را به مهارت داشتن در نفاق و زبر دست بودن بر بادیه نشینان متهم مى کند; یعنى، در کنار آن ارزش، چنین ضد ارزشى بروز مى کند.
[ نظرات / امتیازها ]