توضیح : (ساعت ) از نظر لغت به معنى بخشى از زمان است ، خواه کوتاه باشد یا طولانى ، البته به زمانهاى خیلى طولانى ، ساعت گفته نمى شود، و (عسرت ) به معنى مشقت و سختى است .
تاریخ اسلام نشان مى دهد که مسلمانان هیچگاه به اندازه جریان تبوک در فشار و زحمت نبودند.
زیرا از طرفى حرکت به سوى تبوک در موقع شدت گرماى تابستان بود.
و از سوى دیگر خشکسالى مردم را به ستوه در آورده بود.
و از سوى سوم فصلى بود که مى بایست مردم همان مقدار محصولى که بر درختان بود جمع آورى و براى طول سال خود آماده کنند.
از همه اینها گذشته فاصله میان مدینه و تبوک بسیار طولانى بود.
و دشمنى که مى خواستند با او روبرو شوند، امپراطورى روم شرقى ، یکى از نیرومندترین قدرتهاى جهان روز بود.
اضافه بر اینها، مرکب و آذوقه در میان مسلمانان به اندازه اى کم بود که
گاه ده نفر مجبور مى شدند به نوبت از یک مرکب استفاده کنند، بعضى از پیاده ها حتى کفش بپانداشتند، و مجبور بودند با پاى برهنه از ریگهاى سوزان بیابان بگذرند، از نظر غذا و آب به قدرى در مضیقه بودند که گاهى یک دانه خرما را چند نفر به نوبت ، در دهان گرفته و مى مکیدند تا موقعى که تنها هسته آن باقى مى ماند، و یک جرعه آب را چند نفر مى نوشیدند.
ولى با تمام این اوصاف مسلمانان غالبا روحیه قوى و محکم داشتند و على رغم تمام این مشکلات به سوى دشمن همراه پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) حرکت کردند و با این استقامت و پایمردى عجیب درس بزرگى براى همه مسلمین جهان در تمام قرون و اعصار به یادگار گذاشتند، درسى که براى همه نسلها کافى بود، و وسیله پیروزى و غلبه بر دشمنان بزرگ و مجهز و خطرناک .
شک نیست در میان مسلمانان افرادى بودند که روحیه ضعیفترى داشتند، و همانها بودند که فکر بازگشت را در سر مى پروراندند که قرآن از آن تعبیر به (من بعد ما کاد یزیغ قلوب فریق منهم ) کرده است (زیرا (یزیغ ) از ماده (زیغ ) به معنى تمایل و انحراف از حق به سوى باطل است ).
ولى همانگونه که دیدیم روحیه عالى اکثریت ، و لطف پروردگار آنها را نیز از این فکر منصرف ساخت ، و به جمع مجاهدان راه حق پیوستند.
[ بستن توضیحات ]