از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
(لا اقسم بهذا البلد):(به این شهر مکه سوگند) [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر راهنما

1 - سوگند مؤکّد خداوند به شهر مکه

لا أُقسم بهـذا البلد

حرف «لا» در «لا أُقسم»، زاید و تأکیدى بر سوگند است. برخى گفته اند: «لا أُقسم» با همین ترکیب، کلمه قسم است و در سوگند مؤکّد، به کار مى رود، و برخى دیگر آن را براى نفى قسم دانسته و گفته اند: مراد این است که مدّعا بقدرى واضح است که سوگند نمى خواهد.

2 - شهر مکه، سرزمینى باعظمت در پیشگاه خداوند

لا أُقسم بهـذا البلد

تعبیر «لا أُقسم» ـ چه سوگند باشد و یا نفى سوگند ـ بیانگر عظمت شهر مکه است; زیرا در هر دو صورت، حاکى از شایستگى مکه براى سوگند است. جز این که در صورت نفى قسم، علاوه بر آن مى رساند که محتواى «لقد خلقنا الإنسان فى کبد» واضح و بى نیاز از سوگند است.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : سلام.نمی تونیم بگیم منظور شهر مکه نیست و سرزمین دیگریست که قسم خوردن به آن درست نیست؟!
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرآسان
تفسیر:آیه‌-‌ 1‌-‌ 2‌-‌ لا أُقسِم‌ُ بِهذَا البَلَدِ

معنای‌ کلمه (لا أُقسِم‌ُ) ‌را‌ ‌در‌ ذیل‌ آیه‌-‌ 15‌-‌ سوره: تکویر نوشتیم‌. مفسرین‌ عموما میگویند: سوگند ‌اینکه‌ ‌آیه‌ ‌به‌ شهر مکه معظمه‌ ‌است‌ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیرهدایت
[1] ‌برای‌ فهم‌ دامنه اهمیت‌ یک‌ قضیه‌، ‌آن‌ ‌را‌ ‌با‌ قضیه دیگری‌ ‌از‌ راه‌ سوگند خوردن‌ مقایسه‌ می‌کنیم‌، و هنگامی‌ ‌که‌ پای‌ قسم‌ ‌در‌ کلام‌ ‌خدا‌ ‌به‌ میان‌ می‌آید، ‌بر‌ ‌اینکه‌ امر دو چیز دیگر افزوده‌ می‌شود: اولا، عظمت‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌آن‌ سوگند یاد می‌کنیم‌، ‌به‌ همان‌ گونه‌ منعکس‌ می‌کند ‌که‌ عظمت‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌بر‌ ‌آن‌ سوگند یاد می‌کنیم‌ منعکس‌ می‌سازد، ثانیا، ‌از‌ ارتباطی‌ پنهان‌ ‌ یا ‌ آشکار میان‌ دو امر خبر می‌دهد. و ‌در‌ آغاز ‌سورة‌ البلد مشاهده‌ می‌کنیم‌ ‌که‌ پرداختن‌ ‌به‌ سوگند خوردن‌ ‌به‌ بلد و والد و ولد، ‌برای‌ بیان‌ مشقتهایی‌ ‌است‌ ‌که‌ انسان‌ ‌با‌ ‌آنها‌ رو ‌به‌ رو ‌است‌، ‌پس‌ میان‌ ‌آنها‌ چه‌ ارتباطی‌ وجود دارد! ‌اینکه‌ نکته‌ ‌را‌ روشن‌ می‌کند ‌که‌ بیشتر رنجی‌ ‌که‌ آدمی‌ تحمل‌ می‌کند، برخاسته ‌از‌ زمین‌ و اولاد ‌است‌.

«لا أُقسِم‌ُ بِهذَا البَلَدِ‌-‌ سوگند می‌خورم‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ شهر.»
گفتیم‌ ‌که‌ هدف‌ ‌از‌ قسم‌ افکندن‌ سایه‌هایی‌ ‌از‌ عظمت‌ ‌بر‌ موضوع‌ ‌است‌، و ‌به‌ زودی‌ ‌اینکه‌ هدف‌ نفی‌ ‌ یا ‌ اثبات‌ ‌آن‌ ‌را‌ تحقق‌ می‌بخشد، و گاه‌ نفی‌ قسم‌ اشاره‌ ‌به‌ اهمیت‌ چیزی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌آن‌ سوگند خورده‌ می‌شود و ‌در‌ عظمت‌ ‌آن‌ مبالغه‌ ‌شده‌ ‌است‌، و ‌به‌ همین‌ سبب‌ مفسران‌ گفته‌اند ‌که‌ «‌لا‌» ی‌ نفی‌ ‌در‌ ‌اینکه‌ جا زاید ‌است‌، و بعضی‌ گفته‌اند ‌که‌: ‌آن‌ شبیه‌ کلمه «کلّا» ‌است‌ ‌که‌ افکار جاهلی‌ ‌را‌ نفی‌ می‌کند.

بلد‌-‌ بنا ‌بر‌ گفته‌های‌ مفسران‌‌-‌ مکه‌ ‌است‌ و شرف‌ مکه‌ آشکار ‌است‌. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : عالی است
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  اعظم زارع بيدکي - تفسیر المیزان
مفسرین گفته اند منظور از (هذا البلد) مکه است، مؤید این احتمال سیاق سوره است که گفتیم سیاق سوره هاى مکى را دارد، و نیز آیه بعدى یعنى آیه (و والد و ما ولد) آن را تأیید مى کند، البته بنا بر اینکه منظور از (والد)، ابراهیم (علیه السلام) باشد، که بیانش ‍ مى آید. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : عالی است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مسعود ورزيده - تدبرقران

توضیح «لا» در اول این سوره:

لا أُقْسِمُ بِهَذَا الْبَلَدِ (١)

اولین بحث در این سورۀ مبارکۀ کلمۀ «لا اقسم» است که یعنی چه؟

دو نظر در این مورد وجود دارد یکی این که این «لا» در اینجا زائده است. و یکی این که نافیه است. کسانی که گفته‌اند که زائده هست، دلیلشان این بود که اگر «لا» زائده نباشد، تأکید قسم از بین می‌رود. در حالی که ما می‌گوییم که «لا» نافیه هست. و هیچ آسیبی به تأکید قسم نمی رساند.

چرا که قسم نمی‌خورم اگر تأکیدش از قسم می‌خورم بیشتر نباشد کمتر نیست. چرا که با این «لا» می‌رساند این مقسم به آن قدر بدیهی و روشن است که به آن قسم نمی‌خورم یا آن قدر برای من عظمت دارد که به آن قسم نمی‌خورم.

ما در میان این دو نظر در مورد «لا»، نظر دوم را که «لا» به معنای نفی است را اولی می‌دانیم.

چون زائده، بود و نبودش بلا فرق است و این هم قابل قبول نیست و اگر بگوییم که «لا» برای تأکید آمده که آن هم خیلی روشن نیست. و کلمۀ زائده هم برازندۀ قرآن نیست. «لا» در جای خودش نافیه است و در عین حال هم تأکید را افزایش می‌دهد و کاهش نمی‌دهد. و ما نباید بگوییم که این «لا» زائده هست ولی مفید تأکید است. همان نافیه است و شدت تأکید را بیشتر می‌کند.

و در محاورات خودمان هم همین طور عمل می‌کنیم و می‌گوییم که من دیگر قسم نمی‌خورم به خدا یعنی جا داشت که قسم بخورم.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 8


سوگند به این شهر مقدس
سنت قرآن در بسیارى از موارد بر این است که بیان حقایق بسیار مهم را با سوگند شروع مى کند، سوگندهائى که خود نیز سبب حرکت اندیشه و فکر و عقل انسان است ، سوگندهائى که ارتباط خاصى با همان مطلب مورد نظر دارد. در اینجا نیز براى بیان این واقعیت که زندگى انسان در دنیا تواءم با درد و رنج است از سوگند تازه اى شروع مى کند و مى فرماید: قسم به این شهر مقدس شهر مکه (لا اقسم بهذا البلد).
شهرى که تو ساکن آن هستى (و انت حل بهذا البلد).
گرچه در این آیات نام مکه صریحا نیامده است ، ولى با توجه به مکى بودن سوره از یکسو، و اهمیت فوق العاده این شهر مقدس از سوى دیگر، پیدا است که منظور همان مکه است ، و اجماع مفسران نیز بر همین است .
البته شرافت و عظمت سرزمین مکه ایجاب مى کند خداوند به آن سوگندیاد نماید، چرا که نخستین مرکز توحید و عبادت پروردگار در اینجا ساخته شده ، و انبیاى بزرگ گرد این خانه طواف کرده اند، ولى جمله ((و انت حل بهذا البلد)) مطلب تازه اى در بر دارد، مى گوید این شهر به خاطر وجود پر فیض و پر برکت تو چنان عظمتى به خود گرفته که شایسته این سوگند شده است .
و حقیقت همین است که ارزش سرزمینها به ارزش انسانهاى مقیم در آن است ، مبادا کفار مکه تصور کنند اگر قرآن به این سرزمین قسم یاد مى کند براى وطن آنها و یا کانون بتهایشان اهمیت قائل شده است ، نه چنین نیست ، تنها ارزش این شهر (گذشته از سوابق تاریخى خاص آن ) به خاطر وجود ذیجود بنده خاص خدا محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) است .
اى کعبه را ز یمن قدوم تو صد شرف
وى مرده را از مقدم پاک تو صد صفا
بطحا ز نور طلعت تو یافته فروغ
یثرب ز خاک تو با رونق و نوا
در اینجا تفسیر دیگرى نیز وجود دارد و آن اینکه من به این شهر مقدس ‍ سوگند یاد نمى کنم در حالى که احترام تو را هتک کرده اند، و جان و مال و عرضت را حلال و مباح شمرده اند.
و این توبیخ و سرزنش شدیدى است نسبت به کفار قریش که آنها خود را خادمان ، و حافظان حرم مکه مى پنداشتند، و براى این سرزمین آنچنان احترامى قائل بودند که حتى اگر قاتل پدرشان در آنجا دیده مى شد در امان بود، حتى مى گویند کسانى که از پوست درختان مکه بر مى گرفت ند و به خود مى بستند به خاطر آن در امان بودند. ولى با این حال چرا تمام این آداب و سنن در مورد پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) زیر پا گذارده شد؟!
چرا هر گونه اذیت و آزار نسبت به او و یارانش روا مى داشتند، و حتى خونشان را مباح مى شمردند؟!

این تفسیر در حدیثى از امام صادق (علیه السلام ) نیز نقل شده است .
سپس مى افزاید: ((و قسم به پدر و فرزندش )) (و والد و ما ولد).
در اینکه منظور از این پدر و فرزند کیست ؟ تفسیرهاى متعددى ذکر کرده اند:
نخست اینکه : منظور از ((والد)) ابراهیم خلیل و از ((ولد)) اسماعیل ذبیح است و با توجه به اینکه در آیه قبل به شهر مکه سوگند یاد شده و مى دانیم ابراهیم و فرزندش بنیانگذار کعبه و شهر مکه بودند این تفسیر بسیار مناسب به نظر مى رسد بخصوص اینکه عرب جاهلى نیز براى حضرت ابراهیم و فرزندش اهمیت فوق العادهاى قائل بود، و به آنها افتخار مى کرد و بسیارى از آنها نسب خود را به آن دو مى رساندند.
دیگر اینکه : منظور آدم و فرزندانش مى باشد.
سوم اینکه : منظور آدم و پیامبرانى هستند که از دودمان او برخاسته اند. و چهارم اینکه : منظور سوگند به هر پدر و فرزندى است ، چرا که مساءله تولد و بقاء نسل انسانى در طول ادوار مختلف ، از شگفت انگیزترین بدایع خلقت است ، و خداوند مخصوصا به آن سوگند یاد کرده است .
جمع میان این چهار تفسیر نیز بعید نیست هر چند تفسیر اول از همه مناسب تر به نظر مى رسد.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  عبد بائس - تفسیر مجمع البیان
به باور همه مفسران منظور از واژه «بلد» در آیه «مکه» مى‏باشد، و خدا در نخستین آیه این سوره به مکه سوگند یاد مى‏کند.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  آسيه افشار - انوار درخشان، ج‏18، ص: 142
لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ:
آیه مبنى بر سوگند ببلد حرام یعنى بمکه معظمه است و حرف لا براى تأکید سوگند است آیه مبنى بر سوگند بشهر مکه در اثر فضیلت آن که حرم امن پروردگار معرفى شده و مسقط رأس و زادگاه رسول صلّى اللّه علیه و آله و حرم امن و بنا نهاده ابراهیم خلیل علیه السّلام و محلى است که اسماعیل ذبیح علیه السّلام در آن زندگى مینمود و قبله اسلام مقرر شده است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه علمدار .ب
سوگند به این شهر مقدس! سنّت قرآن در بسیارى از موارد بر این است که بیان حقایق بسیار مهم را با سوگند شروع مى‏کند، سوگندهائى که خود نیز سبب حرکت اندیشه و فکر و عقل انسان است و ارتباط خاصى با همان مطلب مورد نظر دارد.
در اینجا نیز براى بیان این واقعیت که زندگى انسان در دنیا توأم با درد و رنج است از سوگند تازه‏اى شروع کرده، مى‏فرماید: «قسم به این شهر مقدس» [- مکّه‏] (لا اقسم بهذا البلد).
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيدابراهيم غياث الحسيني - تفسیر نور
سوره بلد، بیست آیه دارد و در مکّه نازل شده است.
نام سوره برگرفته از آیه اول است و مراد از «بلد»، شهر مکّه است که مورد سوگند خداوند قرار گرفته است.
سوره با سوگند آغاز شده و با اشاره به نظام توالد و تناسل انسان، زندگى این دنیا را همراه با تلاش و زحمت معرّفى مى‏کند.
آنگاه انسان‏هاى غافل و مغرور را مورد سرزنش قرار داده و به نعمت‏هاى با ارزشى که خداوند به انسان عطا کرده اشاره نموده و راه سپاس از این نعمت‏ها را رسیدگى به محرومان و خدمت به یتیمان بیان مى‏دارد.
البتّه در برابر این نعمت‏ها، انسان‏ها دو گروه مى‏شوند، گروهى سپاس‏گزار که عاقبتى میمون و مبارک دارند و گروهى کفران پیشه که پایانى شوم و سخت در انتظار آنهاست. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  داريوش بيضايي - تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی
قوله تعـــالی: {لا أُقْسِمُ بِهذَا الْبَلَدِ وَ أَنْتَ حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ}
"سوگند یاد نمیکنم به شهر مکه و حال آنکه تو ای پیغمبر فرود آمده ای به این شهر مکه و سوگند به پدر و آنچه زاده از فرزندان همانا ما انسان را در سختی و رنج و مشقت آفریده ایم, آیا با این ناتوانی گمان میکند که هیچکس بر او قدرت و توانائی ندارد."
این آیات توبیخ و سرزنشی است برای کفار مکه چه آنها حلال نمیداسنتند که ظلم و ستم کنند بر کسی در شهر مکه, با این وصف بر پیغمبر اکرم ﷺ ظلم و ستم کردند.
مفسرین گفتند آیه در روز فتح مکه نازل شد و خــــداوند حلال نمود بر پیغمبرش قتل کفار را در شهر مکه یکساعت و مؤید آن و رسول خـــدا ﷺ فرمود: از آنروز که پــــروردگار آسمان و زمین و خورشید و ماه را آفرید, حرام نمود جنگ و قتال را در شهر مکه تا روز قیامت و پیش از من برای کسی حلال نبوده و بعد از من هم حلال نخواهد بود و برای من نیز جز یکساعت از روز حلال نیست و اصحاب آنحضرت در آن ساعت ابن اخطل که دست در پرده کعبه زده بود و مقبس بن صبابه و جماعت دیگری از کفار را بقتل رسانیدند و معنای {حِلٌّ بِهذَا الْبَلَدِ} اشاره بهمین لست یعنی پیغمبر بر تو حلال است کشتن هر کافریکه در این شهر مکه مشاهده کردی.
در اختصاص آیه {وَ والِدٍ وَ ما وَلَدَ} از سلمیان بن قیس شامی روایت کرده که امیرالمؤمنین ع فرمود: من و اوصیاء بعد از من , هدایت کنندگان و محدث هستیم, عرض کردند کدام یک از فرزندانت وصی شما میباشد فرمود حسن و حسین پس از آن فرزندم علی بن حسین و در آنروز آنحضرت طفل شیر خواری بود پس از آن هشت نفر از فرزندان علی بن الحسین و یکی را بعد از دیگری نام برد و آنها هستند که خــــداوند در قرآن به ایشان سوگند یاد نموده و میفرماید: {وَ والِدٍ وَ ما وَلَد} و والد پیغمبر اکرم ﷺ و ولد ائمه هستند.
سلیمان میگوید عرض کردم یا امیر المؤمنین ع آیا دو امام در یک عصر و زمان جمع میشوند؟ فرمود بلی لکن یکی از آنها ساکت است تا دیگری وفات کند.
سلیمان میگوید از محمد بن ابی بکر سؤال کردم آیا امیرالمؤمنین ع محدث است گفت بلی فرشتگان با او حدیث میگویند و میشنوند مگر قرائت نکردی آین آیه که میفرماید {وَ ما أَرْسَلْنا مِنْ قَبْلِکَ مِنْ رَسُولٍ وَ لا نَبِیٍّ و لا محدث, امیرالمؤمنین ع محدث و حضرت فاطمه ع محدثه است ولی نبی و نبیه نیستند. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.