از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید نکته ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
  معنای کلمه «مسغبة»
14) کلمه «مسغبة» به معناى گرسنگى و قحطى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 491 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «مقربة»
15) کلمه «مقربة» به معناى قرابت نسبى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 491 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «متربة»
16) کلمه «متربة» از ماده «تراب» (خاک) گرفته شده و معنایش خاک‏نشینى از شدت فقر است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 491 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه‌های «اقتحام» و «عقبة»
11) کلمه «اقتحام» به معناى داخل شدن به سرعت و با فشار و شدت در چیزى است، و کلمه «عقبة» به معناى راه سنگلاخى و دشوار است که به طرف قله کوه منتهى مى‏شود، و «اقتحام عقبه» اشاره است به انفاقهایى که براى انفاقگر بسیار دشوار باشد، که بعدا هم به این معنا تصریح مى‏کند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 490 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  مراد از «ما أَدْراک»
12) تعبیر اینکه تو نمى‏دانى، کنایه است از عظمت شان عقبه، همانطور که این تعبیر در هر جا همین معنا را افاده مى‏کند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 490 قالب : تفسیری موضوع اصلی : علم گوینده : علامه طباطبایی
  مراد از «فَکُّ رَقَبَةٍ»
13) «فَکُّ رَقَبَةٍ» یعنى آزاد کردن برده، ممکن هم هست تقدیر کلام«هى (عقبة) فک رقبة» باشد، یعنى عقبه عبارت است از آزاد کردن برده، پس مراد از عقبه، خود آزاد کردن است، که عملى از اعمال آدمى است، و مراد از اقتحام این عمل، آوردن آن است، و معلوم است که آوردن عمل همان عمل است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 490 و 491 قالب : تفسیری موضوع اصلی : آزادی گوینده : علامه طباطبایی
  مراد از تواصی به صبر و مرحمة
17) کلمه «مرحمة» مصدر میمى از ماده رحمت است، و کلمه «تواصوا» از مصدر «تواصى» است، و «تواصى به صبر» سفارش کردن این به آن و آن به این به صبر کردن در برابر اطاعت خدا است، و نیز سفارش کردن یکدیگر به ترحم کردن بر افراد فقیر و مسکین است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 491 قالب : لغوی موضوع اصلی : صبر- شکیبایی گوینده : علامه طباطبایی
  معرفی کسانی که صاحب یمن و شگونند
18) اشاره «اولئک» به کسانى است که سیاق آیات قبل بر آنان دلالت دارد. و معناى آیه این است که: اینان که به هر عقبه دشوارى قدم نهادند، و از کسانى بودند که به خدا ایمان آورده، یکدیگر را به صبر و مرحمت سفارش کردند، مردمى صاحب یمن و شگونند، و ایمان و اعمال صالحى که از پیش براى آخرت خود مى‏فرستند چیزى به جز شگون و مبارکى و زیبا و مرضى نمى‏دانند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 491 قالب : تفسیری موضوع اصلی : مومنین گوینده : علامه طباطبایی
  معنای کلمه «میمنة»
18) کلمه «میمنة» از ماده یمن، ضد شوم است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 491 و 492 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  معطوف علیه این آیه کدام جمله است؟
17) جمله «ثُمَّ کانَ ...» عطف است بر جمله «اقتحم»، و تقدیر کلام «فلا اقتحم العقبة و لا کان من الذین امنوا ...- نه در عقبه‏اى قدم نهاد، و نه از کسانى بود که ایمان آوردند ...» است، و مفسرین دیگر در باره این جمله و اینکه به کجا عطف مى‏شود سخنان بى‏فایده‏اى گفته‏اند که به همین جهت از نقلش خوددارى مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 492 قالب : قواعد عربی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : علامه طباطبایی
  اطعام مسکین، راهی به سوی بهشت
11) امام ابو الحسن رضا (علیه‌السلام) را رسم چنین بود که وقتى غذا مى‏خورد ظرفى در کنار سفره‏اش مى‏گذاشت، و نخست از بهترین طعامى که برایش آورده بودند بر مى‏داشت و در آن ظرف مى‏گذاشت، آن گاه دستور مى‏داد آن را به مسکینان بدهند، بعد این آیه را مى‏خواند: «فلا اقتحم العقبة».
و سپس مى‏فرمود: خداى عز و جل مى‏دانست که همه مردم قادر بر بنده آزاد کردن نیستند، و لذا راه دیگرى به سوى بهشت برایشان باز کرد، و آن اطعام مسکین است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 494 قالب : روایی موضوع اصلی : اطعام گوینده : علامه طباطبایی
  اعمالی که شخص را وارد بهشت می‌کند
13) مردى عرب نزد رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) شد و عرضه داشت: یا رسول اللَّه مرا علمى بیاموز که داخل بهشتم کند. فرمود: اگر من کمتر سخن گفتم و منبر را زود ختم کردم تو در عوض مساله خود را پرسیدى، یا بنده‏اى را آزاد کن و یا رقبه‏اى را فک کن. عرضه داشت: مگر این دو یکى نیستند؟ فرمود: نه، عتق رقبه این است که انسان همه بهاى آن را خودش به تنهایى بپردازد، و فک رقبه این است که دیگرى را در پرداختن بهایش کمک کند. و سوم آشتى کردن با کسى که از ارحام است و به تو ستم کرده.
و اگر این هم نشد گرسنه‏اى را سیر و تشنه‏اى را سیراب کنى، امر به معروف و نهى از منکر کنى، اگر این را هم نتوانستى زبانت را باز بدارى مگر از خیر.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 494 قالب : روایی موضوع اصلی : عمل صالح گوینده : علامه طباطبایی
  مراد از «مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ»
16) در تفسیر قمى در ذیل آیه «أَوْ مِسْکِیناً ذا مَتْرَبَةٍ» مى‏گوید: یعنى مسکینى که جامه خوابى ندارد که او را از آلودگى به خاک نگه بدارد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : ترجمه المیزان، ج‏20، ص: 494 قالب : روایی موضوع اصلی : مسکینان گوینده : علامه طباطبایی
  معنای لغوی «عقبة» و «اقتحام»
11) «عقبة» به معناى گردنه و گذرگاه باریک و سخت است و «اقتحام» به معناى خود را به سختى انداختن است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 486 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  انفاق امام رضا (علیه‌السلام)
14) در حدیثى مى‏خوانیم که امام رضا (علیه‌السلام) هنگام غذا خوردن، سینى بزرگى کنار سفره‏اش قرار مى‏داد و از هر چه در سفره بود بهترینش را در آن مى‏گذاشت و براى فقرا مى‏فرستاد و آیه «او اطعام فى یوم ذى مسغبة» را تلاوت کرده و مى‏فرمود: خداوند مى‏داند همه مردم توان آزاد کردن برده را ندارند، لذا راه دیگرى را براى بهشت رفتن مردم باز کرد.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 486 قالب : روایی موضوع اصلی : اِنفاق گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای لغوی «مسغبة»
14) «مسغبة» به معناى گرسنگى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 486 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای لغوی «مقربة»
15) «مقربة» به معناى خویشاوندى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 486 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای لغوی «متربة»
16) «متربة» از تراب به معناى خاک نشینى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 486 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  بیان مصادیق معنوی آیات 13 تا 16
13) شاید بتوان براى این آیات، مصادیق معنوى در نظر گرفت و گفت: مراد از «فکّ رقبة» آزاد کردن مردم از آتش دوزخ، با هدایت است و مراد از اطعام «او اطعام فى یوم ذى مسغبة» (بلد/14) اطعام روحى نیازمندان به وسیله تعلیم و ارشاد است و مراد از «یتیماً ذا مقربة» (بلد/15) ایتام آل‏محمّد (صلى‌الله‌علیه‌وآله) هستند و مراد از «مسکیناً ذا متربة» (بلد/16)، نیازمندان به هدایت هستند.
ناگفته نماند که براى تأکید این معانى، در حدیث (تفسیر اطیب البیان) مى‏خوانیم: مراد از آیه «فلینظر الانسان الى طعامه» (عبس/24) نظر به علمى است که انسان مى‏آموزد که طعام معنوى است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 488 قالب : تفسیری موضوع اصلی : هدایت گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  بیان معنای «فکّ رقبه»
13) در حدیثى مى‏خوانیم که رسول خدا (صلى‌الله‌علیه‌وآله) فرمودند: «عتق رقبه» آن است که شخصى خودش به تنهائى برده‏اى را آزاد کند، ولى «فکّ رقبه» آن است که به آزاد کردن برده‏اى کمک کند.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 488 قالب : روایی موضوع اصلی : نیکی- احسان گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  اهتمام اسلام به نجات انسان‌ها
13) نجات دیگران از فقر و اسارت، لازم است، حتّى اگر کافر باشند. لذا در آیه، شرط آزاد کردن برده و سیر کردن فقیر، ایمان داشتن برده و فقیر نیست. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 488 قالب : تفسیری موضوع اصلی : اسلام گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  وابسته بودن ارزش کارها به شرایط زمانى، مکانى و خصوصیات افراد
14) شرایط زمانى و مکانى و خصوصیات افراد ارزش کارها را تغییر مى‏دهد:

اطعام ارزش دارد، ولى در زمان قحطى ارزش بیشترى دارد. {فى یوم ذى مسغبة}

یتیم نوازى با ارزش است، ولى یتیمى که فامیل باشد اولویّت بیشترى دارد. «ذا مقربة» (بلد/15)

رسیدگى به فقرا مهم است، به خصوص آنانکه از شدّت فقر خاک‏نشین هستند. «ذا متربة» (بلد/16) [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 488 قالب : تفسیری موضوع اصلی : کار گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  اگر طالب بهشتی، از گردنه‌ها نهراس
15) دل کندن از مال به نفع فقرا همچون عبور از گردنه‏هاست، و راه بهشت از میان این گردنه‏ها مى‏گذرد. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 488 قالب : تفسیری موضوع اصلی : بهشت گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  بیان معنای عبارت «ثمّ کان من الّذین آمنوا»
17) عبارت «ثمّ کان من الّذین آمنوا» دو گونه معنا شده است:

الف: کارهاى خیر مثل آزاد کردن برده و سیر کردن گرسنه، بسترى براى گرایش به ایمان و سفارش دیگران به کارهاى نیک است.

ب: مقام و ارزش ایمان، بالاتر از سیر کردن گرسنه و آزادى برده است، لذا با کلمه «ثمّ» فاصله شده است.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 490 قالب : تفسیری موضوع اصلی : ایمان گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  در قرآن چند بار کلمه «تواصوا» آمده است؟
17) در قرآن، چهار بار کلمه «تواصوا» به کار رفته است: یک بار «تواصوا بالحق»، دو بار «تواصوا بالصبر» و یک بار «تواصوا بالمرحمة». [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 490 قالب : تفسیری موضوع اصلی : کلمه گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  تکرار کلمه «تواصوا» در یک آیه بیانگر چه مطلبی است؟
17) تکرار کلمه «تواصوا» در یک آیه، یا براى تأکید است و یا براى آنکه هر یک از صبر و مرحمت، یک تکلیف مستقل هستند و با ترک یکى زمینه دیگرى از بین نمى‏رود.

[ برای مشاهده توضیحات کلیک کنید. ]

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 490 قالب : تفسیری موضوع اصلی : کلمه گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  سفارش به نیکى‏ها یک جریان دو طرفه است
17) هیچکس بى‏نیاز از سفارش و تشویق نیست. کلمه «تواصوا» که در قالب باب تفاعل آمده، به معناى آن است که سفارش به نیکى‏ها باید طرفینى و به صورت یک جریان عمومى باشد نه یک طرفه. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 490 قالب : تفسیری موضوع اصلی : نیکی- احسان گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  سفارش به یتیم نوازی
17) در آیات قبل سفارش شد که به یتیم و مسکین رسیدگى کنیم، در این آیه مى‏فرماید: دیگران را هم به رسیدگى و رحم کردن سفارش کنیم. {تواصوا بالمرحمة} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 490 قالب : تفسیری موضوع اصلی : موعظه- پند- اندرز گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  در آیه اشاره به چه عمل صالحی شده است؟
17) با اینکه معمولاً در کنار «آمنوا»، «عملوا الصالحات» به کار مى‏رود، ولى در اینجا به جاى «عملوا الصالحات»، «تواصوا بالصبر و تواصوا بالمرحمة» آمده است گویى این دو سفارش، خود عمل صالح است. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 490 قالب : تفسیری موضوع اصلی : عمل صالح گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  معنای «میمنة»
18) «میمنة» از یمن و یمین به معناى میمنت و مبارکى است و اصحاب میمنة یعنى کسانى که برکت دائمى، ملازم و مصاحب آنان است. گویا اصحاب میمنه همان کسانى باشند که نامه عملشان به دست راستشان داده مى‏شود. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 490 قالب : لغوی موضوع اصلی : بدون موضوع گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  انجام کار نیک به شرط ایمان، انسان را سعادتمند می‌کند
17) اسلام، علاوه بر کار نیک، به عقائد و انگیزه‏هاى افراد نیز توجه کامل دارد یعنى فرد علاوه بر آزاد کردن برده و اطعام بینوایان باید اهل ایمان نیز باشد. چه بسیارند کسانى که حاضرند کمک‏هاى مالى و خدمات انسان دوستانه ارائه دهند ولى حاضر نیستند مکتب و راه و استدلال حق را بپذیرند! اینگونه افراد نیز واماندگانند و از عقبه‏ها و گردنه‏ها عبور نکرده‏اند، لذا قرآن مى‏فرماید: شرط عبور از گردنه، خدمات و کمک‏هاى مالى به اسیر و مسکین و یتیم است به شرط آنکه همراه با روحیه حق پذیرى و ایمان باشد. {ثم کان من الّذین آمنوا} [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نور: ج10، ص: 491 قالب : اعتقادی موضوع اصلی : ایمان گوینده : حجت الاسلام و المسلمین قرائتی
  اشاره به پدیده شیر دادن در این آیات - مسعود ورزيده
11) یک گزینۀ دیگری باقی می‌ماند، این است که مجموع « أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ (٨)وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ (٩) اشاره می‌کند به پدیدۀ شیر خوردن .

کدام انسان؟ انسانی که یَقُولُ أَهْلَکْتُ مَالا لُبَدًا (۶)انسانی که ولخرجی می‌کند و خدا را

قادر و ناظر و بالای سرش نمی‌بیند، و حالا وقتی که خدا او را به «اقتحام عقبه» دعوت می‌کند فَلا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (١١) وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ (١٢)فَکُّ رَقَبَةٍ (١٣)أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ (١۴)یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ (١۵)أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ (١۶)

می‌خواهد انسان را متوجه این معنا کند که آیا در کودکی ما به او دو چشم ندادیم و دو لب، و او را به دو برجسته که شیر مادرش را بخورد هدایتش نکردیم؟

ما او را سر پایش کردیم! حالا از گردنه بالا نمی‌رود؟ ای انسان تو یک موجود ضعیف بودی که حتی یک مگس را نمی‌توانستی از خودت دور کنی! ما این پدیدۀ تکوینی شیر خوردن را سامان دادیم و تو شیر خوردی و بزرگ شدی، و حالا یتیم را بلند نمی‌کنی؟ حالا مسکین و فقیر را دست گیری نمی‌کنی؟

این نگاهی است که در آن فقط به «عینین» اشکال می‌شود که آیا بدون چشم نمی‌شود شیر خورد؟ ما برای آن دو جواب داریم: غلبه به این است که چشم در شیر خوردن دخالت دارد هر چند که رکن نیست، ولی متخصصی در این رشته می‌گفت که امروزه ثابت شده که نگاه کودک در جریان دادن به شیر دخیل است.

به نظر می‌رسد که این نظر چند حسن دارد: یکی این که این پدیده با «عینین و لساناً و شفتین و نجدین» همه در یک سنخ و در ارتباط باهم فهمیده می‌شود. دوم این که ارتباط روشنی دارد با ادامۀ سوره که «اقتحام عقبه» است.

«بگیر دست فتادگان را به حکم بازوی پرتوان»،

در «یوم ذی مسغبه» روزی که تو گرسنه بودی ما تو را با جعل چنین پدیده‌ای با چشم و زبان و لب، وهدایتت به «نجدین» از گرسنگی نجاتت دادیم، و روزی که به خاک افتاده بودی، ما دست تو را گرفتیم و توانمندت کردیم.

با این پدیده چون در ادامه دو چیز را مطرح می‌کند یکی گرسنگی و دیگری به خاک افتادن. یعنی این پدیده مقدمۀ خوبی است برای آن نتیجه‌ای که در آخر می‌گیرد. و انسان را به یاد دست گیری خدا از خودش در وقت گرسنگی و به خاک افتادن می‌اندازد.

[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : سوره بلد گوینده : مسعود ورزیده
  مومن یعنی چه - مسعود ورزيده
11)
فَلا اقْتَحَمَ الْعَقَبَةَ (١١)وَمَا أَدْرَاکَ مَا الْعَقَبَةُ (١٢)فَکُّ رَقَبَةٍ (١٣)أَوْ إِطْعَامٌ فِی یَوْمٍ ذِی مَسْغَبَةٍ (١۴)یَتِیمًا ذَا مَقْرَبَةٍ (١۵)أَوْ مِسْکِینًا ذَا مَتْرَبَةٍ (١۶)ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (١٧)

دو چیز را از انسان خواسته؛ یکی اقتحام عقبه و یکی مومن شدن.

مومن یعنی چه؟ اینجا «آمنوا» عام و «تواصو ا بالصبر و تواصو بالمرحمه» خاص آن است، با توجه به این نکته، چیزهایی که از انسان خواسته شده می‌شوند: یکی اقتحام عقبه و یکی تواصی به صبر و مرحمه است.

می‌فرماید أَلَمْ نَجْعَلْ لَهُ عَیْنَیْنِ (٨)وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ (٩)وَهَدَیْنَاهُ النَّجْدَیْنِ (١٠)آیا به او دو چشم و زبان و دو لب ندادیم و او را به دو برجسته هدایتش نکردیم؟

ما به او دو چشم دادیم، که راه را و عقبه را ببیند و زبان و دو لب دادیم که اهل تواصی به صبر و مرحمه باشد. برای اینکه بتواند از عقبه بگذرد و به آن منطقۀ ایمان و تواصی برسد، او را به دو برجسته و دو حائل کنار این عقبه راهنمایی کردیم.

مثلاً در اتوبان یک بار خود این اتوبان است، و یک بار هم گاردریل‌های کنار اتوبان است که مسیر را به تو نشان می‌دهد و مانع خارج شدن تو از مسیر می‌شود.

و در اینجا هم که اگر انسان قرار است که در گردنه حرکت کند، همیشه در معرض خطر است. ما حائل‌های دو طرف گردنه را برای او مشخص کردیم یعنی راست و چپ گردنه را به او نمایان کرده‌ایم، که از راه خارج نشود و در مسیر بماند تا به مقصد برسد و در این گزینه برجستگی‌ها واجباتی است که انسان باید رعایت کند تا از مسیر خارج نشود که همان حلال و حرامها می‌شود. (البته این نظر هنوز به نظر نهایی نرسیده است).

وعلتی که بحث به سمت این نظر کشیده می‌شود چیست؟

دلیل طرح وجه سوم

اولاً معنایی که علامه طباطبایی و سایر مفسران برای این آیات مطرح کرده‌اند که این جریان خیر و شر واین معنا به دلایلی که گفتم اشکال دارد، یعنی «هدیناه النجدین» را تکوینی بگیریم، یک اشکال و تشریعی بگیریم، یک اشکال پیدا می‌کند. اما در این بیان خیر و شر نیست که بخواهیم آن را توجیه کنیم، بلکه هر دو خیر است. مانع است که از افراط و تفریط جلوگیری می‌کند، و از سقوط کردن از راست و چپ جلوگیری می‌کند و عوامل ماندن در راه راست است، راه را از بیراهه جدا کردن است.

و اگر بیان پدیدۀ شیر خوردن را در نظر بگیریم، این بیان برای طیف قابل توجهی نامأنوس به نظر می‌آید و در نگاه آنها جایگاهی ندارد. و این سخن را در شأن قرآن نمی‌بینند چون در ذهن آنها این پدیده یک پدیدۀ قابل توجهی نیست. و این نظریه سوم که عرض شد نتیجۀ بحثهای طولانی است که می‌گفتند که این قول دوم بیشتر از بیرون آمده و باید از خود سوره ما در بیاوریم و تلاش شد از خود سوره استفاده بکنیم.

با توجه به آنچه که گفتیم قوی‌ترین وجه هنوز گزینۀ دوم است که شیر خوردن انسان است که با سوره هم تناسب دارد و جایگاهش در سوره قبل از اینکه مؤخرۀ مباحث قبلی باشد مقدمۀ مباحث بعدی است.

پس از گردنه بالا نرفت یعنی به رغم این که ما به او چشم و زبان و دولب دادیم و او را به دو برجستگی هدایت کردیم، و به این وسیله از گرسنگی نجاتش دادیم و از به خاک‌افتادگی بلندش کردیم، آیا او از عقبه بالا نرفت؟ و تو چه می دانی که عقبه چیست؟ که «فک رقبه» به معنای کسی که گردنش در زیر دین کسی است، که یکی از مصادیقش آزاد کردن بردگان است.

و محدود در آزاد کردن برده نیست، بلکه هر انسانی که گردنش در گرو دیگری است و از یتیمانی که از نزدیکان است و فقیرانی را که به خاک افتاده بودند را در روز شدت گرسنگی دست گیری نکرد. پس عقبه دو چیز شد «فک رقبه» و اطعام به دو گروه یتیم و مسکین.

بعد می‌فرماید ثُمَّ کَانَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا وَتَوَاصَوْا بِالصَّبْرِ وَتَوَاصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ (١٧)«ثم»، «کان» را به «اقتحم» عطف می‌کند یعنی «لا اقتحم» و «لا کان» یعنی از گردنه بالا نرفت و از مؤمنان نشد. یعنی وقتی می‌توانست از مؤمنان باشد که از گردنه بالا برود مؤمنان چه کسانی هستند؟ کسانی که یکدیگر را به صبر سفارش کردند.

چون در فضای قحطی است و نیز یکریگر را به رحمت و شفقت دربارۀ یکدیگر سفارش کردند، چون باز روزگار، روزگاری است که باید هوای هم را داشت. و باید همدیگر را به رحمت نسبت به فقرا، سفارش کرد. پس این هم ادامۀ آن «اقتحام عقبه» است. در اینجا مطلب تمام می شود.

«اولئک» به «الذین آمنوا» می‌خورد، یعنی این انسان از عقبه بالا نرفت و از مؤمنان نشد، ولی مؤمنان کسانی هستندکه اصحب میمنه هستند. یعنی آن کسی که از گردنه بالا نرفت، اصحاب میمنه نشد.

«والذین کفروا بآیاتنا»:کسانی که به آیات ما کفر ورزیدند آنها اصحاب شومی هستند، بر آنها آتشی در بسته است که راه نجات از آن ندارند.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : تدبرقران قالب : تفسیری موضوع اصلی : مومنین گوینده : مسعود ورزیده
  عقبه - مسعود ورزيده
11) بعضى ((عقبه )) را در اینجا به معنى هواى نفس تفسیر کرده اند که جهاد با آن را پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) طبق حدیث معروف ((جهاد اکبر)) نامید. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر نمونه جلد 27 صفحه 35 قالب : لغوی موضوع اصلی : سوره بلد گوینده : مسعود ورزیده
  گذشتن از گردنه بااعمال خیر - مرضيه علمدار .ب
16) این گردنه صعب العبور که انسانهاى ناسپاس هرگز خود را براى گذشتن از آن آماده نکرده‏اند، مجموعه‏اى است از اعمال خیر که عمدتا بر محور خدمت به خلق و کمک به ضعیفان و ناتوانها دور مى‏زند، و نیز مجموعه‏اى از عقائد صحیح و خالص است که در آیات بعد به آن اشاره شده.
و به راستى گذشتن از این گردنه با توجه به علاقه شدیدى که غالب مردم به مال و ثروت دارند کار آسانى نیست.
[ نظرات / امتیازها ]
منبع : - قالب : تفسیری موضوع اصلی : اِنفاق گوینده : مرضیه علمدار .ب
  ویژگی انسانهایی که موفق به عبور از گردنه هستند - مرضيه علمدار .ب
17) کسانى از این گردنه سخت عبور مى‏کنند که هم داراى ایمان هستند و هم اخلاق والائى همچون دعوت به صبر و عواطف انسانى دارند، و هم اعمال صالحى همچون آزاد کردن بردگان و اطعام یتیمان و مسکینان انجام داده‏اند [ نظرات / امتیازها ]
منبع : - قالب : تفسیری موضوع اصلی : ایمان گوینده : مرضیه علمدار .ب
  ویژگی اصحاب یمین - داريوش بيضايي
17) قوله تعـــالی: {ثُمَّ کانَ مِنَ الَّذینَ آمَنُوا وَ تَواصَوْا بِالصَّبْرِ وَ تَواصَوْا بِالْمَرْحَمَةِ أُولئِکَ أَصْحابُ الْمَیْمَنَةِ}
آنهائیکه به خــــدا ایمان آورده از گذر کنندگان باشند که دیگران را به صبر در واجبات و مهربانی با خلق سفارش میکنند و ایشان اصحاب یمین و دست راست هستند یعنی از طرف راست به بهشت ورود میکنند و آنها دوستان امیرالمؤمنین ع باشند. [ نظرات / امتیازها ]
منبع : تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی قالب : فلسفی موضوع اصلی : مومنین گوینده : بیضائی