● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر راهنما
1 - سوگند خداوند به جان انسان ها
و نفس
«نفس»، به معناى روح و نیز جسد آمده است (صحاح اللغة). آیات بعد ـ که ویژگى هاى روح انسان را مطرح مى کند ـ قرینه بر اراده معناى اول است. کلمه «نفس» گرچه نکره است; ولى بر ابهام دلالت ندارد. بلکه مراد جنس نفس است; زیرا آنچه بعد از آن، درباره نفس ذکر شده مربوط به تمام نفس ها است. نکره در این موارد، مفید تفخیم است.
2 - روح، موجودى با عظمت و شایسته سوگند خداوند
و نفس
3 - سوگند خداوند، به آفرینش متعادل و به دور از افراط و تفریط نفس انسان
و ما سوّیها
حرف «ما» در «ماسوّاها» مصدرى بوده و مفاد آیه شریفه، سوگند به تسویه نفس است. برخى آن را موصول و تعبیر «و ما سوّاها» را سوگند به خداوند دانسته اند. سیاق آیات ـ که نمودار سوگند به مخلوقات است ـ با احتمال اول مناسب تر است.
4 - تعادل توانمندى هاى روح انسان و دور بودن آنها از هر گونه افراط و تفریط، وصفى شگفت و نشانه عظمت خداوند است.
و ما سوّیها
5 - خداوند، جان انسان ها را متعادل و به دور از افراط و تفریط آفریده است.
سوّیها
«سوّاه»; یعنى، آن را «سوىّ» قرار داد (قاموس). «سوىّ» درباره چیزى گفته مى شود که از افراط و تفریط، در مقدار و کیفیت مصون باشد. (مفردات)
6 - سوگند خداوند، به تعدیل کننده و سامان دهنده قواى روحى انسان
و ما سوّیها
چنانچه مراد از «ما» در «ما سوّاها» خداوند باشد، جایگزین ساختن آن به جاى «من»، به جهت ابهام عظمت آمیزى است که در «ما» وجود دارد.
7 - سوگند خداوند به خود
و ما سوّیها
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر منهج الصادقین
(7)- وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها ای و الارض و القادر الکامل التام القدرة الذی طحیها و نفس و الحکیم الباهر الحکمة الذی سویها یعنی سوگند بزمین و بآن قادر تمام القدره که گسترده آن را و مسطح گردانیده برای مقر بندگان و بنفس آدم«1» علیه السّلام یا مطلق نفوس و بآن حکیم غالب الحکمة که تسویه فرمود اعضای او را و وی را راست خلقت و منقب الخلقه گردانید و تنکیر نفس یا بجهت تعظیم است اگر مراد نفس آدم باشد ای نفس خاصة من بین النفوس یا بجهت تکثیر اگر مراد جمیع نفوس باشد بر طریق قوله عَلِمَت نَفسٌ و نزد بعضی ما آت مذکوره ما آت مصدریهاند ای و السماء و ما بنیها مع احکامها و اتساقها و الارض و طحوها و تسطیحها و بسطها و نفس و تسویتها، و اول اولی است بجهت اینکه اینوجه مستلزم تجرد فعل است از فاعل و اختلال آن بنظم قوله تعالی:
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
سرانجام به دهمین و یازدهمین سوگند که آخرین قسمها در این سلسله است ، پرداخته مى فرماید: سوگند به نفس آدمى ، و آن کس که آن را منظم و مرتب ساخت (و نفس و ما سواها).
همان انسانى که عصاره عالم خلقت ، و چکیده جهان ملک و ملکوت ، و گل سرسبد عالم آفرینش است :
این خلقت بدیع که مملو از شگفتیها و اسرار است آنقدر اهمیت دارد که خداوند به خودش و خالق آن یکجا قسم یاد کرده !.
در اینکه منظور از ((نفس )) در اینجا روح انسان است ، یا جسم و روح هر دو؟ مفسران احتمالات گوناگونى داده اند.
اگر منظور روح باشد مراد از ((سواها)) (از ماده تسویه ) همان تنظیم و تعدیل قواى روحى انسان است ، از حواس ظاهر گرفته ، تا نیروى ادراک ، حافظه ، انتقال ، تخیل ، ابتکار، عشق ، اراده و تصمیم ، و مانند آن در مباحث علم النفس مطرح شده است .
و اگر منظور روح و جسم هر دو باشد تمام شگفتیهاى نظامات بدن و دستگاه هاى مختلف آن را که در علم ((تشریح )) و ((فیزیولوژى )) (وظایف الاعضاء) به طور گسترده مورد بحث گرفته شامل مى شود.
البته نفس به هر دو معنى در قرآن مجید اطلاق شده است :
در مورد روح در آیه 42 زمر مى خوانیم : الله یتوفى الانفس حین موتها: خداوند ارواح را به هنگام مرگ مى گیرد.
و در مورد ((جسم )) در آیه 33 قصص آمده است که موسى مى گوید قال رب انى قتلت منهم نفسا فاخاف ان یقتلون موسى گفت پروردگارا من یکى از آنها (از فرعونیان ظالم ) را کشته ام مى ترسم مرا به قتل برسانند.
ولى مناسب در اینجا این است که هر دو را شامل شود چرا که شگفتیهاى قدرت خداوند هم در جسم است و هم در جان و اختصاص به یکى از این دو ندارد جالب اینکه نفس در اینجا به صورت نکره ذکر شده ، که مى تواند اشاره به عظمت و اهمیت نفس آدمى باشد، عظمتى مافوق تصور و آمیخته با ابهام که آن را به صورت یک ((موجود ناشناخته )) معرفى مى کند، همانگونه که بعضى از بزرگترین دانشمندان امروز از انسان به همین عنوان تعبیر کرده ، و انسان را موجود ناشناخته نامیده اند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرآسان
- وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها- ضمیر کلمه (سَوّاها) به کلمه نفس برمیگردد. معنای کلمه (سَوّاها) اینکه است: اعضاء نفس را با یکدیگر متساوی و مناسب قرار داد- یعنی سوگند به نفس مؤمن و پاک و آن تساوی که بین اندام و اعضایش قرار داد
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیرهدایت
[7] آسمان و زمین برای چه آفریده شده و بنیان محکم پیدا کرده است، آیا برای انسان نبوده است! بیایید و در اینکه جهان بزرگ به تفکر بپردازید: انسان آیتی برای آفریدههای خدا بر زمین از زندگان و چیزها است.
«وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها- و سوگند به نفس آدمی و آن که آن را به استواری ساخت.»
در ژرفناهای اینکه نفس نشانهها و آیاتی است که جز برای صاحب آن دسترس پیدا کردن به عمق آنها میسّر نیست، و چنین است در ژرفناهای دیگر نفوس و دیگر حقایق. تو خورشید را از ظاهرش میبینی، و دیوارهای بیرونی آن را به صورتی لمس میکنی، آیا میدانی که در درون آن چه میگذرد! و چنین است ماه و شب و روز. در صورتی که نفس نزدیکترین فرد کاینات به تو است، توانایی اکتشاف گوشهای از اعماق درونی آن را نداری، پس نیک بیندیش که اینکه نفسی که خداوند متعال آن را آماده کرده و امر آن را به بهترین صورت منظم ساخته، چه آفرینش بزرگی دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
[7] آسمان و زمین برای چه آفریده شده و بنیان محکم پیدا کرده است، آیا برای انسان نبوده است! بیایید و در اینکه جهان بزرگ به تفکر بپردازید: انسان آیتی برای آفریدههای خدا بر زمین از زندگان و چیزها است.
«وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها- و سوگند به نفس آدمی و آن که آن را به استواری ساخت.»
در ژرفناهای اینکه نفس نشانهها و آیاتی است که جز برای صاحب آن دسترس پیدا کردن به عمق آنها میسّر نیست، و چنین است در ژرفناهای دیگر نفوس و دیگر حقایق. تو خورشید را از ظاهرش میبینی، و دیوارهای بیرونی آن را به صورتی لمس میکنی، آیا میدانی که در درون آن چه میگذرد! و چنین است ماه و شب و روز. در صورتی که نفس نزدیکترین فرد کاینات به تو است، توانایی اکتشاف گوشهای از اعماق درونی آن را نداری، پس نیک بیندیش که اینکه نفسی که خداوند متعال آن را آماده کرده و امر آن را به بهترین صورت منظم ساخته، چه آفرینش بزرگی دارد.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» محمد حسینی همدانی
وَ نَفسٍ وَ ما سَوّاها:
و نیز سوگند یاد نموده بروح و نیروی عاقله بشر و نیز سوگند بآفریدگار کبریائی که سیرت روح را آنچنان عمیق آفرید و اسراری در کمون او نهاده که جز ساحت کبریائی او بر آن احاطه و آگهی نخواهد یافت.
و تسویه و چگونگی خلقت بشر را آیات کریمه بیان نموده آغاز آن از ماده تناسلی است که در رحم بصورت جنین در میآید و در اثر تحولاتی که بر آن رخ میدهد آماده شده که روح نیروی الهی بآن دمیده و نیروی نباتی آن ارتقاء یافته بصورت نیروی ادراک و نطق درآمده و آغاز نیروی نطق قوه و استعداد محض بوده و هیچگونه صورت ادراکی نداشته ولی در کمون آن زیاده بر تصور از تعلیمات و فیوضات غیبی نهاده شده است.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.