از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
5) (فاما من اعطی و اتقی ):(اما آنکه انفاق کند و پرهیزکار باشد) [ نظرات / امتیازها ]
6) (و صدق بالحسنی ):(و پاداش نیک روز جزا را تصدیق کند) [ نظرات / امتیازها ]
7) (فسنیسره للیسری ):(به زودی راه انجام کارهای نیک را برایش آسان می سازیم )مراد از (اعطاء) انفاق مال در راه خداست و مراد از (تقوا)اعطاء به روش تقوای دینی است ، و مراد از (تصدیق حسنی ) تصدیق و باور داشتن وعده ثوابیست که خدای تعالی در مقابل انفاق در راه رضای او، به ایشان داده است ، و چنین تصدیقی لازمه اش تصدیق به توحیدربوبیت و الوهیت پروردگاروتصدیق رسالت رسولان الهی و تصدیق معادنیزهست ، (تیسیر) یعنی تهیه کردن و آماده نمودن و (یسری )یعنی خصلتی که در آن آسانی باشد.می فرماید: کسی که به خدا و رسول او به روز جزا مؤمن باشد و مال خود را به خاطررضای خدا و تحصیل ثواب او انفاق کند و ثوابی را که خداوند به زبان رسولش به آنان وعده داده تصدیق نماید، ما او را آماده حیاتی سعادتمندانه و طیب در جوارپروردگارش می نمائیم و یا توفیق اعمال صالحی به او می دهیم که او را به سعادت ابدی نایل می سازند. [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر اثنا عشری‏
6) وَ صَدَّق‌َ بِالحُسنی‌ (6)

وَ صَدَّق‌َ بِالحُسنی‌: و تصدیق‌ کرد ‌به‌ کلمه‌ نیکو، ‌که‌ ‌آن‌ شهادتین‌ ‌است‌ (‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ ‌محمّد‌ ‌رسول‌ اللّه‌)، ‌ یا ‌ تصدیق‌ نمود وعده عوض‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌اینکه‌ ‌است‌:

«وَ ما أَنفَقتُم‌ مِن‌ شَی‌ءٍ فَهُوَ یُخلِفُه‌ُ»[‌اینکه‌‌ما «2» و «مَن‌ جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَه‌ُ عَشرُ أَمثالِها»[‌اینکه‌‌ما «3» و «مَثَل‌ُ الَّذِین‌َ یُنفِقُون‌َ أَموالَهُم‌ فِی‌ سَبِیل‌ِ اللّه‌ِ»[‌اینکه‌‌ما «4» ‌ یا ‌ ‌غیر‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌هر‌ کلمه‌ ‌که‌ دلالت‌ ‌بر‌
حق‌ کند، ‌ یا ‌ باور داشت‌ حسنی‌ ‌را‌ ‌که‌ ایمان‌ ‌است‌، ‌ یا ‌ ملت‌ حسنی‌ ‌را‌ ‌که‌ ملت‌ اسلام‌ ‌است‌، ‌ یا ‌ مثوبت‌ حسنی‌ ‌را‌ ‌که‌ بهشت‌ ‌است‌ [ نظرات / امتیازها ]
7) فَسَنُیَسِّرُه‌ُ لِلیُسری‌ (7)

فَسَنُیَسِّرُه‌ُ: ‌پس‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ آسانی‌ دهیم‌ ‌او‌ ‌را‌، ‌یعنی‌ توفیق‌ دهیم‌ و اسباب‌ لطف‌ ‌به‌ ‌او‌ کرامت‌ فرمائیم‌ ‌تا‌ آماده‌ شود، لِلیُسری‌: ‌برای‌ اطاعتی‌ ‌که‌ آسان‌تر و راحت‌تر امور ‌باشد‌ ‌بر‌ ‌او‌ و ‌به‌ طیب‌ نفس‌ ‌به‌ ‌آن‌ اقدام‌ نماید. ‌ یا ‌ آماده‌ سازیم‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌برای‌ حالتی‌ ‌ یا ‌ طریقه‌ای‌ ‌که‌ مؤدّی‌ شود ‌به‌ یسر و راحت‌ ‌که‌ ‌آن‌ دخول‌ بهشت‌ ‌است‌.

‌از‌ حضرت‌ امیر المؤمنین‌ ‌علیه‌ السّلام‌ مروی‌ ‌است‌ ‌که‌ روزی‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ ‌به‌ جنازه‌ حاضر شد و چوبی‌ ‌در‌ دست‌ داشت‌ و ‌به‌ طریق‌ تفکّر ‌آن‌ ‌را‌ ‌بر‌ زمین‌ می‌زد. ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ فرمود ‌که‌ هیچ‌ کس‌ نباشد الا آنکه‌ ‌او‌ ‌را‌ جائی‌ ‌در‌ بهشت‌ ‌باشد‌ و جائی‌ ‌در‌ جهنم‌. مردی‌ ‌گفت‌: ‌ یا ‌ ‌رسول‌ اللّه‌ ‌پس‌ ‌ما ترک‌ عمل‌ کنیم‌. فرمود نه‌. «اعملوا فکل‌ّ میسّر ‌لما‌ خلق‌ ‌له‌» کار کنید ‌که‌ ‌هر‌ کس‌ مهیّا کرده‌ ‌شده‌ ‌برای‌ کاری‌ ‌که‌ آفریده‌ ‌شده‌ ‌است‌ ‌برای‌ ‌او‌. ‌پس‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌:

خواند.[‌اینکه‌‌ما «1» و نیز ‌از‌ حضرت‌ ‌رسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ مروی‌ ‌است‌ ‌که‌: ‌ما طلعت‌ شمس‌ قطّ الّا بجنبیها ملکان‌ یقولان‌: اللّهم‌ّ عجّل‌ لمنفق‌ خلفا و لممسک‌ تلفا ‌یعنی‌ هیچ‌ روز آفتاب‌ ‌بر‌ نیاید، مگر ‌که‌ دو جانب‌ ‌او‌ دو ملک‌ باشند ‌که‌ می‌گویند:

بار خدایا ‌هر‌ ‌که‌ مالی‌ نفقه‌ کند عوض‌ ‌او‌ ‌به‌ تعجیل‌ ‌به‌ ‌او‌ برسان‌ و ‌هر‌ ‌که‌ امساک‌ کند ‌از‌ انفاق‌ ‌به‌ تعجیل‌ مال‌ ‌او‌ ‌را‌ تلف‌ نما. ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ فرمود: مصدّق‌ ‌اینکه‌ سخن‌ ‌آن‌ ‌است‌ ‌که‌: «فامّا ‌من‌ اعطی‌ و اتّقی‌ و صدّق‌ بالحسنی‌ فسنیسّره‌ للیسری‌»[‌اینکه‌‌ما «2». [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر راهنما
5)
1 - دسته اى از مردم، انفاقگر و اهل جود و تقوایند.

فأمّا من أعطى و اتّقى

مراد از «إعطاء» ـ به قرینه مقابله با «بخل» (در آیات بعد) ـ انفاق مال و جود و کرم است.

2 - سخاوت مندى، انفاق و تقواپیشگى، توصیه خداوند به تمام مردم

فأمّا من أعطى و اتّقى

ذکر پاداش نیک براى این گروه (در آیات بعد)، ترغیب مردم به اعطاى مال و تقوا است.

3 - توأم بودن انفاق و تقوا با هم، شرط ارزش مندى آنها است.

من أعطى و اتّقى

4 - انفاق، پرهیز از ثروت اندوزى، تزکیه خواهى، سخاوت مندى و اخلاص، از نشانه هاى تقواپیشگى است.

أعطى و اتّقى

فعل «اتّقى» در مقابل فعل «استغنى» (در آیات بعد)، قرار گرفته و نقطه مقابل استغنا (ثروت اندوزى) را «تقوا» نامیده است. از طرف دیگر عطف «اتّقى» بر «أعطى» ـ که با عطف تفسیرى یا سبب بر مسبب و یا عکس آن سازگار است ـ انفاق را نشانه تقوا قرار داده است. آیات آخر سوره ـ که از عنوان «من أعطى و اتّقى» با نامى دیگر (الأتقى . الذى یؤتى ماله یتزکّى ...) یاد کرده ـ مصادیق دیگر تقوا را بر شمرده است.

5 - «قال البزنطى: ... و سمعت الرضا(ع) یقول فى تفسیر «و الّیل إذا یغشى» قال: إنّ رجلاً من الأنصار کان لرجل فى حائطه نخلة و کان یُضِرّ به فشکا ذلک إلى رسول اللّه(ص) فدعاه فقال: اعطنى نخلتک بنخلة فى الجنّة فأبى فبلغ ذلک رجلاً من الأنصار یکنّى أبا الدحداح فجاء إلى صاحب النخلة فقال: بعنى نخلتک بحائطى فباعه فجاء إلى رسول اللّه(ص) فقال: یا رسول اللّه قد اشتریت نخلة فلان بحائطى، قال: فقال رسول اللّه(ص) فلک بدلها نخلة فى الجنّة فأنزل اللّه تبارک و تعالى على نبیّه(ص) «...فأمّا من أعطى» یعنى النخلة «و اتّقى و صدّق بالحسنى» بوعد رسول اللّه(ص)...;(1)

بزنطى گفت: از امام رضا(ع) شنیدم که در تفسیر «و الّیل إذا یغشى» سخن مى گفت و فرمود: در باغِ مردى از انصار درخت خرمایى متعلق به شخص دیگرى بود و آن شخص [به هنگام استفاده از درخت] به مرد انصارى زیان مى رساند. مرد انصارى از این عمل به رسول خدا(ص) شکایت کرد; رسول خدا(ص) صاحب درخت را فراخواند و به او فرمود: درخت خرمایت را در ازاى یک اصله درخت خرما در بهشت، به من واگذارکن و آن مرد امتناع کرد. پس این خبر به مردى از انصار رسید که کنیه او «ابودحداح» بود. وى نزد صاحب آن درخت رفت و گفت: آن درخت خرمایت را در ازاى باغ من به من بفروش، او هم فروخت. آن گاه ابودحداح نزد رسول خدا(ص) آمد و عرض کرد: درخت خرماى فلانى را در عوض باغ خود خریدم، رسول خدا(ص) به او فرمود: تو به جاى آن درخت، درختى را در بهشت مالک هستى. پس خداى تبارک و تعالى بر پیامبرش [این آیه را] نازل فرمود: «فأمّا من أعطى» مقصود [بخشیدن ]درخت خرما است «و اتّقى و صدّق بالحسنى» مقصود [تصدیق ]وعده رسول خدا است».

6 - «عن على بن الحسین(ع) قال: کان رجلٌ موسِرٌ على عهد النبىّ(ص) فى دار [له ]حدیقة و له جار له صِبْیَةٌ فکان یتساقط الرُطب عن النخلة فیَشُدُّون صِبْیانُه یأکلون فیأتى الموسر فیُخرِج الرطب من جوف أفواه الصِبْیة فشکى الرجل ذلک إلى النبىّ(ص) فأقبل وحده إلى الرجل فقال: بِعْنى حدیقتک هـذه بحدیقة فى الجنّة فقال له الموسر: لا أبیعک عاجلاً بآجل فبکى النبىّ(ص) و رجع نحو المسجد فلقیه أمیرالمؤمنین على بن أبى طالب(ع) فقال له: یا رسول اللّه مایبکیک؟ لا أبکى اللّه عینیک فأخبره خبر الرجل الضعیف و الحدیقة فأقبل أمیرالمؤمنین حتّى استخرجه من منزله و قال له، بِعْنى دارک قال الموسر: بحائطک الحِسْىِ فصفق على یده و دارَ إلى الضعیف فقال له: دُرْ إلى دارک فقد ملککها اللّه ربّ العالمین و أقبل أمیرالمؤمنین(ع) و نزل جبرائیل على النبىّ(ص) فقال له: یامحمد إقرء «و الّیل إذا یغشى و النهار إذا تجلّى و ما خلق الذکر و الاُنثى» إلى آخر السورة فقام النبىّ(ص) فقبّل بین عینیه ثمّ قال: بأبى أنت قد أنزل اللّه فیک هـذه السورة کاملة;(2)

از امام سجاد(ع) روایت شده که شخص ثروتمندى در زمان پیامبر(ص) در خانه اى ساکن بود که [در آن خانه ]باغى بود و براى او همسایه اى بود که چند کودک خرد سال داشت و هر زمان که خرماى رسیده از درخت مى افتاد، کودکان مى دویدند که آن خرما را بخورند. آن مرد ثروتمند مى آمد و خرما را از داخل دهان آن کودکان بیرون مى آورد. آن مرد نزد پیامبر(ص) شکایت کرد. حضرت به تنهایى نزد صاحب خانه رفت و فرمود: باغ خود را در ازاى باغى در بهشت به من بفروش. آن مرد گفت: نقد را به نسیه نمى فروشم. پیغمبر گریست و به طرف مسجد بازگشت پس امیرالمؤمنین على(ع) حضرت را ملاقات کرد و گفت: اى رسول خدا! چه چیز تو را به گریه انداخته است؟ خداوند چشمان تو را گریان نسازد. حضرت داستان آن مرد ضعیف و باغ را به او خبر داد و امیرالمؤمنین(ع) نزد آن مرد رفت و او را از منزل خواست و گفت: خانه ات را به من بفروش. او گفت: مى فروشم در ازاى بستانت که هموار و آبگیر است. على(ع) دست خود را[ به علامت قبول بیع] بر دست او زد و به سوى آن مرد ضعیف رفت و فرمود: به خانه خود برگرد، پروردگار عالمیان آن خانه را به ملک تو درآورد. امیرالمؤمنین برگشت و جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد و به او گفت: اى محمد! بخوان «و الّیل إذا یغشى...». پیامبر(ص) برخاست و پیشانى حضرت على(ع) را بوسید و فرمود: پدرم فداى تو! خداوند این سوره را کامل درباره تو نازل فرمود».
[ نظرات / امتیازها ]
6)
1 - دسته اى از مردم، پاداش هاى موعود الهى را تصدیق کرده، براى رسیدن به آن تلاش مى کنند.

و صدّق بالحسنى

مراد از «الحسنى» ـ به قرینه فعل هاى «صدّق» و «کذّب» ـ پاداش هاى نیکو و وعده به آنها است; بنابراین مراد از آن، «المثوبة الحسنى» یا «العِدَة الحسنى» و نظایر آن است. جمله «صدّق بالحسنى» بیان یکى از مصداق هاى «سعى» در آیات پیشین است; از این رو شامل تصدیق عملى نیز مى شود.

2 - پاداش هاى موعود خداوند، نیکو و تصدیق آن بر همگان لازم است.

و صدّق بالحسنى

کلمه «حسنى» یا مصدر است (مانند «رجعى») و یا مؤنث «أحسن» است. در صورت اول معناى تفضیلى نخواهد داشت; بلکه با تأویل به مشتق، معناى «حَسَن» دارد. وصف «الحسنى» خود نشانگر مطلوب بودن تصدیق آن است و وعده به فرجام راحت (در آیه بعد) نیز بر سزاوار بودن تصدیق، تأکید کرده است.

3 - سخاوت مندى، انفاق و تقواپیشگى، نشانه پذیرش وعده هاى خداوند و باور داشتن پاداش هاى الهى است.

فأمّا من أعطى و اتّقى . و صدّق بالحسنى

عطف این آیه بر آیه قبل، عطف سبب بر مسبب و یا عکس آن است و در هر صورت، برداشت بالا استفاده مى شود.

4 - وجود زمینه بهره مندى از پاداش هاى نیکوى الهى، براى سخاوتمندان و تقواپیشگان

من أعطى و اتّقى . و صدّق بالحسنى
[ نظرات / امتیازها ]
7)
1 - خداوند، اهل سخاوت و تقوا و تصدیق کنندگان پاداش هاى موعود را، براى انجام دادن کارهاى خیر، آماده و توانا مى سازد.

فسنیسّره للیسرى

فعل «یسّر»; یعنى، آسان ساخت (قاموس) و توفیق داد (صحاح). «یسرى» وصف براى موصوف محذوفى از قبیل «الطریقة»، «الشریعة» و یا نظایر آن و به معناى سهل تر و آسان تر است. تغییر عبارت از «سنیسّر له الیسرى» به «سنیسّره للیسرى» بیانگر آن است که خداوند، وعده ایجاد تحولاتى را در درون شخص مى دهد تا با سهولت، پذیراى آسان ترین شریعت ها گردد.

2 - انفاق، تقوا و ایمان به وعده هاى خداوند، فراهم سازنده زمینه براى دستیابى به آینده اى آسوده و راحت

فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى

حرف «سین» در «سنیسّره»، براى تأکید است و بعید نیست که براى استقبال و ناظر به این باشد که رسیدن به این نتیجه، نیازمند گذشت زمان و تکرار اعمالى است که آیات پیشین، بیانگر آن بود.

3 - انفاق گرانِ متقى و مؤمن، داراى آخرتى سرشار از آسایش

فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى

آیات بعد ـ که از «عسرى» سخن گفته است ـ با جمله «و ما یغنى عنه ماله إذا تردّى» مصداق «عسرى» را زمان هلاکت شخص و بى فایده بودن مال معرفى کرده است که بر جهان آخرت تطبیق مى کند. بنابراین مى توان گفت: «یسرى» ـ که در مقابل آن است ـ نیز شامل آخرت مى باشد. آیه «و إنّ لنا لَلآخرة و الاُولى» نیز شاهد تعمیم آن بر جهان آخرت است.

4 - اسلام، آسان ترین شریعت و به دور از تکالیف دشوار و مشقّت بار

فسنیسّره للیسرى

آیات بعد ـ که سخن از «هدایت» به میان آورده ـ با این احتمال سازگار است که مراد از «یسرى»، طریق هدایت باشد. در این صورت مصداق مورد نظر از آن «آیین اسلام» خواهد بود. توصیف آن به «آسان»، به اعتبار سهل بودن برنامه هاى آن و یا منتهى شدن به فرجامى راحت و به دور از سختى ها است. برداشت یاد شده، ناظر به احتمال اول است.

5 - توفیق انسان در انجام دادن تکالیف دینى، نیازمندِ امدادهاى ویژه خداوند

فسنیسّره للیسرى

6 - سخاوت مندى، انفاق، تقواپیشگى و تصدیق وعده هاى الهى، زمینه ساز امدادهاى ویژه خداوند و مایه نشاط انسان در انجام دادن تکالیف دینى است.

فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى

7 - دستیابى انسان به فرجام آسوده و راحت، در گرو کردار او است.

فأمّا من أعطى ... فسنیسّره للیسرى

8 - «عن أبى جعفر(ع) فى قول اللّه عزّوجلّ: «... فسنیسّره للیسرى» قال: لایرید شیئاً من الخیر إلاّ یسّره اللّه له;(1)

از امام باقر(ع) درباره سخن خداى عزّوجلّ «فسنیسّره للیسرى» روایت شده که فرمود: [هر که در راه خدا بخشش کند و تقوا پیشه سازد و نیکوترین پاداش الهى را تصدیق کند] هیچ خیرى را اراده نمى کند، جز آن که خداوند انجام دادن آن را براى او آسان مى سازد». [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر مجمع البیان
5) نخست در وصف نیکان و کمال جویان مى فرماید:

فَأَمَّا مَنْ أَعْطى وَ اتَّقى

اما آن کسى که حق خدارا پرداخت و پرواى او را پیشه ساخت... منظور از انفاقگر نیک اندیش در آیه - که هم حقوق خدا و بندگان محروم او را مى پردازد و هم پروا پیشه مى سازد - «ابو دحداح» است. در برابر آن مرد آزمند و بخیل است که بخل مى ورزد و بى نیازى مى جوید و مى پندارد که از درخت بهشت و بهایى که پیامبر پیشنهاد مى کرد، و نیز از انفاق در راه خدا بى نیاز است!

همین گونه آیه 15 در نکوهش آن مرد بخیل است که مى فرماید: جز نگون بخت ترین مردم در آن آتش دوزخ وارد نمى گردد، و در برابر آن آیه 17 در وصف «ابو دحداح» مى باشد.

همین گونه آخرین آیه این سوره که مى فرماید: و به یقین به زودى آن گاه که وارد بهشت گردد از کار خویش و از معامله پر سود خشنود خواهد شد.

در این مورد آورده اند که: پیامبر گرامى هنگامى که عبورش به آن خانه مى افتاد و محصول آن درخت، به بار نشسته بود، مى فرمود: خرماى بهشت، آرى، خرماى بهشت از آن «ابو دحداح» باد که برایش آماده است.

«ابن زبیر» بر این باور است که این آیات در وصف «ابوبکر» فرود آمد، چرا که او برده هاى ترقى خواهى، چون «بلال» و «عامر» را خرید و در راه خدا آزاد ساخت.

امّا به باور ما شأن نزول هر چه باشد، پیام و مفهوم آیات جهانشمول است و این درس را مى دهد که هر کس حقوق محرومان را براى به دست آوردن خشنودى خدا از مال خود بدهد، آن پاداش را خواهد داشت و هر کس هم بخل ورزد و حقوق محرومان را پایمال سازد این کیفر و نکوهش را؛ و این دو درس انسان پرور و رشدبخش، ماندگار و براى همگان است.

از امام باقر آورده اند که در تفسیر آیه فرمود:

فاما من اعطى مما اتاه الله و اتقى و صدق بالحسنى اى بانّ الله یعطى بالواحد عشراً الى کثیر من ذالک(184)

و امّا کسى که از آنچه خدا به او ارزانى داشته است انقاق کند، و پاداش نیکوتر را تصدیق کند، و باور دارد که خدا در برابر یک انفاق و یک کار شایسته، ده، یا صد، یا هزار، بلکه صد هزار برابر، و باز هم بیشتر از آن پاداش خواهد داد، به زودى راه آسانى پیش پاى او خواهیم گذاشت؛ به گونه اى که هرگاه اراده کار نیکى نمود، انجام آن را بر او آسان خواهیم ساخت. امّا آن کسى که بخل ورزد و از پرداخت حقوق محرومان و پاره اى از نعمتى که خدا به او داده است خوددارى ورزد و خود را بى نیاز پندارد و پاداش نیکویى را که خدا به صورت ده، صد، هزار، ده هزار برابر و یا فراتر از این ها وعده فرموده است، با عملکرد خود دروغ شمارد، به زودى راه دشوارى به او خواهیم نمود، که هر گناه و بدى را اراده کرد، برایش آسان مى گردد.

سپس افزود: وخدا عذاب را از او و مال او باز نمى دارد، و آن گاه که به دوزخ در غلطد، آگاه باشید که از کوه و دیوارى سقوط نمى کند و به چاهى نمى افتد، بلکه به آتش شعله ور دوزخ و اعماق آن سقوط مى کند. [ نظرات / امتیازها ]
7) سپس مى فرماید:

فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى

پس به چنین کسى انجام کارهاى شایسته را پیاپى آسان مى سازیم.

به باور گروهى منظور این است که: به زودى انجام کارهاى شایسته را با انگیزشِ جدیت و شور و شوق در او، برایش آسان مى سازیم.

امّا به باور گروهى دیگر او را براى رفتن به بهشت پر طراوت و زیبا و استقبال فرشتگان از او و نوید دادن به او موفق مى سازیم. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر منهج الصادقین
6) (6)‌-‌ وَ صَدَّق‌َ بِالحُسنی‌ و تصدیق‌ کرد بکلمه‌ نیکوتر ‌که‌ ‌آن‌ ‌لا‌ اله‌ الا اللّه‌ محمّد ‌رسول‌ اللّه‌ ‌است‌ ‌ یا ‌ وعده‌ عوض‌ ‌را‌ ‌که‌ اینست‌ ‌که‌ وَ ما أَنفَقتُم‌ مِن‌ شَی‌ءٍ فَهُوَ یُخلِفُه‌ُ و مَن‌ جاءَ بِالحَسَنَةِ فَلَه‌ُ عَشرُ أَمثالِها و مَثَل‌ُ الَّذِین‌َ یُنفِقُون‌َ أَموالَهُم‌ فِی‌ سَبِیل‌ِ اللّه‌ِ‌-‌ الایة ‌ یا ‌ ‌غیر‌ ‌آن‌ ‌از‌ ‌هر‌ کلمه‌ ‌که‌ دلالت‌ ‌بر‌ حق‌ کند، ‌ یا ‌ باور داشت‌ خصلت‌ حسنی‌ ‌را‌ ‌که‌ ایمانست‌ ‌ یا ‌ ملت‌ حسنی‌ ‌را‌ ‌که‌ ملت‌ اسلام‌ ‌است‌ ‌ یا ‌ مثوبت‌ حسنی‌ ‌را‌ ‌که‌ جنت‌ ‌است‌. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر منهج الصادقین
7) (7)‌-‌ فَسَنُیَسِّرُه‌ُ ‌پس‌ زود ‌باشد‌ ‌که‌ آسانی‌ دهیم‌ وی‌ ‌را‌ یعنی‌ توفیق‌ دهیم‌ و اسباب‌ لطف‌ باو کرامت‌ فرمائیم‌ ‌تا‌ آماده‌ شود لِلیُسری‌ ‌برای‌ اطاعتی‌ ‌که‌ ایسر و اهون‌ امور ‌باشد‌ ‌بر‌ ‌او‌ و بطیب‌ نفس‌ بآن‌ اقدام‌ نماید و نظیر اینست‌ ‌قوله‌ فَمَن‌ یُرِدِ اللّه‌ُ أَن‌ یَهدِیَه‌ُ یَشرَح‌ صَدرَه‌ُ لِلإِسلام‌ِ ‌ یا ‌ آماده‌ سازیم‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌برای‌ حالتی‌ ‌ یا ‌ طریقه‌ای‌ ‌که‌ مؤدی‌ شود ‌به‌ یسر و راحت‌ ‌که‌ ‌آن‌ دخول‌ جنت‌ ‌است‌ و ‌اینکه‌ مأخوذ ‌است‌ ‌از‌ یسر للرکوب‌ اذا اسرجها و ألجمها، و ‌از‌ امیر المؤمنین‌ سلام‌ ‌علیه‌ روایتست‌ ‌که‌ روزی‌ ‌رسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ بجنازه‌ای‌ حاضر شد و چوبی‌ ‌در‌ دست‌ داشت‌ و بطریق‌ تفکر ‌آن‌ ‌را‌ ‌بر‌ زمین‌ میزد و ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ فرمود ‌که‌ هیچکس‌ نباشد الا ‌که‌ ‌او‌ ‌را‌ ‌در‌ بهشت‌ جایی‌ ‌باشد‌ و ‌در‌ دوزخ‌ جایی‌ مردی‌ ‌گفت‌ ‌ یا ‌ ‌رسول‌ اللّه‌ ‌پس‌ ‌ما ترک‌ عمل‌ کنیم‌ فرمود نه‌

اعملوا فکل‌ میسر ‌لما‌ خلق‌ ‌له‌

کار کنید ‌که‌ ‌هر‌ کس‌ مهیا کرده‌ ‌شده‌ ‌برای‌ کاری‌ ‌که‌ آفریده‌ ‌شده‌ ‌است‌ ‌برای‌ ‌او‌ ‌پس‌ ‌اینکه‌ ‌آیه‌ ‌بر‌ خواند، و نیز ‌از‌ حضرت‌ ‌رسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ روایتست‌ ‌که‌

‌ما طلعت‌ شمس‌ قط الا بجنبیها ملکان‌ یقولان‌ اللهم‌ عجل‌ خلفا لمنفق‌ و لممسک‌ تلفا

‌یعنی‌ هیچ‌ روز آفتاب‌ برنیاید الا ‌که‌ برد و جانب‌ ‌او‌ دو فرشته‌ باشند ‌که‌ میگویند بار خدایا ‌هر‌ ‌که‌ مالی‌ نفقه‌ میکند عوض‌ وی‌ بتعجیل‌ بوی‌!!! و سان‌ و ‌هر‌ ‌که‌ انفان‌ نمیکند مال‌ وی‌ بتعجیل‌ تلف‌ کن‌ و ‌بعد‌ ‌از‌ ‌آن‌ فرمود ‌که‌ مصدق‌ ‌اینکه‌ سخن‌ اینست‌ ‌که‌ فَأَمّا مَن‌ أَعطی‌ وَ اتَّقی‌ وَ صَدَّق‌َ بِالحُسنی‌ فَسَنُیَسِّرُه‌ُ لِلیُسری‌. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
5) منظور از ((اعطى )) همان انفاق در راه خدا و کمک به نیازمندان است .
و تاءکید بر ((تقوى )) به دنبال آن ممکن است اشاره به لزوم نیت پاک و قصد خالص به هنگام انفاق ، و تهیه اموال از طریق مشروع ، و انفاق آن نیز در طریق مشروع ، و خالى بودن از هر گونه منت و اذیت و آزار بوده باشد، چرا که مجموعه این اوصاف در عنوان تقوى جمع است .
بعضى نیز گفته اند: ((اعطى )) اشاره به عبادات مالى است ، و ((اتقى )) اشاره به سایر عبادات ، و انجام واجبات ، و ترک محرمات است ، ولى تفسیر اول هم با ظاهر آیه سازگارتر است ، و هم با شاءن نزولى که در بالا آوردیم . [ نظرات / امتیازها ]
6) تصدیق کردن ((حسنى )) ( ((حسنى )) مؤ نث ((احسن )) به معنى نیکوتر است )
اشاره به ایمان به پاداشهاى نیکوى الهى است ، همانگونه که در شاءن نزول آمده بود که ابو الدحداح با ایمان به پاداشهاى خداوند اموالش را انفاق کرد، در آیه 95 نساء نیز مى خوانیم : و کلا وعد الله الحسنى : خداوند هر یک از آنها را وعده پاداش نیک داده است (حسنى در این آیه نیز به معنى پاداش نیک است ).
بعضى نیز گفته اند: منظور ((شریعت حسنى )) یعنى ایمان به آئین اسلام است که بهترین آئینهاست .
و بعضى آن را به کلمه لا اله الا الله یا شهادتین تفسیر کرده اند.
اما با توجه به سیاق آیات و شاءن نزول ، و ذکر حسنى به معنى پاداش نیک در بسیارى از آیات قرآن تفسیر اول مناسب تر به نظر مى رسد. [ نظرات / امتیازها ]
7) جمله ((فسنیسره للیسرى )) ممکن است اشاره به توفیق الهى ، و آسان کردن امر طاعت بر چنین اشخاص بوده باشد، و یا گشودن راه بهشت به روى آنها و استقبال ملائکه و فرشتگان با تحیت و سلام از آنان ، و یا همه اینها!.
مسلم است آنها که راه انفاق و تقوى پیش مى گیرند، و به پاداشهاى بزرگ الهى مؤ من و دلگرمند، مشکلات براى آنها آسان مى شود، و در دنیا و آخرت از آرامش خاصى برخوردارند.
از همه اینها گذشته ، ممکن است انفاقهاى مالى در ابتدا بر طبع انسان شاق و مشکل باشد، ولى با تکرار و ادامه راه چنان بر او آسان مى شود که از آن لذت مى برد.
چه بسیارند افراد سخاوتمندى که از حضور میهمان بر سر سفره خود شاد و به عکس اگر یک روز میهمانى براى آنها نرسد ناراحتند، و این نیز نوعى آسان کردن مشکلات براى آنها است .
از این نکته نیز نباید غفلت کرد که اصولا ایمان به معاد و پاداشهاى عظیم
الهى تحمل انواع مشکلات را براى انسان سهل و آسان مى کند، نه تنها مال که جان خود را نیز در طبق اخلاص مى گذارد و به عشق شهادت در میدان جهاد شرکت مى کند، و از این ایثارگرى خود لذت مى برد.
((یسرى )) از ماده ((یسر)) در اصل به معنى زین کردن اسب و لجام نمودن و آماده ساختن آن براى سوارى است ، و سپس به هر کار سهل و آسانى اطلاق شده است . <4>
به این ترتیب که خداوند گروه اول را مشمول توفیقات خود قرار مى دهد، و پیمودن راه اطاعت و انفاق را بر آنها آسان مى سازد، تا از مشکلات در زندگى رهائى یابند، [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرآسان
6) 6‌-‌ وَ صَدَّق‌َ بِالحُسنی‌‌-‌ و نیز مژده ‌آن‌ ثواب‌هائی‌ ‌را‌ ‌که‌ ‌در‌ عالم‌ آخرت‌ ‌به‌ نیکرفتاران‌ داده‌ تصدیق‌ نماید [ نظرات / امتیازها ]
7) 7‌-‌ فَسَنُیَسِّرُه‌ُ لِلیُسری‌‌-‌ پاداش‌ یک‌ چنین‌ مسلمانی‌ ‌اینکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌ما بزودی‌ آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ میخواهد و می‌پسندد بنحو آسانی‌ ‌به‌ ‌او‌ خواهیم‌ داد‌-‌ حضرت‌ ‌علی‌ ‌بن‌ أبی طالب‌ ‌علیه‌ السّلام‌ میفرماید: ‌اگر‌ همه درهای‌ آسمانها و زمین‌ها بروی‌ بنده‌ای‌ بسته‌ باشند، ولی‌ ‌او‌ ‌با‌ تقوا ‌باشد‌ خدای‌ توانا راه‌ نجاتی‌ ‌برای‌ وی‌ باز خواهد کرد‌-‌

(کیفر بخیلان‌ یأس‌ و ناامیدی‌ ‌است‌:) [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرهدایت
5) [5] ‌هر‌ کس‌ ‌که‌ ‌از‌ مادر زاده‌ ‌شده‌، ‌در‌ زندگی‌ ‌خود‌ تلاش‌ می‌کند، و می‌کوشدو مبارزه‌ می‌کند، ولی‌ ‌آن‌ کس‌ ‌که‌ مالش‌ ‌را‌ ‌در‌ راه‌ ‌خدا‌ می‌دهد و ‌از‌ مال‌ حرام‌ پرهیز می‌کند، کسی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ بخشیدن‌ مال‌ ‌خود‌ بهره‌ می‌برد.

«فَأَمّا مَن‌ أَعطی‌ وَ اتَّقی‌‌-‌ ‌پس‌ ‌آن‌ کس‌ ‌که‌ ببخشد و پرهیزگار ‌باشد‌.»

‌با‌ کسی‌ تفاوت‌ دارد ‌که‌ می‌بخشد و منت‌ می‌گذارد، ‌ یا ‌ ‌از‌ چیزی‌ می‌بخشد ‌که‌ ‌از‌ مردم‌ دزدیده‌ ‌است‌، ‌ یا ‌ فاسدترین‌ چیزی‌ ‌را‌ ‌که‌ دارد انفاق‌ می‌کند، ‌ یا ‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌در‌ ‌غیر‌ محل‌ ‌خود‌ و ‌به‌ مدّاحان‌ و چاپلوسان‌ نسبت‌ ‌به‌ خودش‌ می‌بخشد، ‌ یا ‌ هدفش‌ ‌از‌ بخشیدن‌ مال‌ ریا و شهرت‌ پیدا کردن‌ ‌به‌ نیکی‌ و مسلط شدن‌ ‌بر‌ مستضعفان‌ ‌است‌.

چنین‌ عملی‌ ‌از‌ ‌او‌ پذیرفته‌ نمی‌شود، بدان‌ سبب‌ ‌که‌ ‌خدا‌ گفته‌ ‌است‌: «إِنَّما یَتَقَبَّل‌ُ اللّه‌ُ مِن‌َ المُتَّقِین‌َ‌-‌ ‌خدا‌ ‌از‌ پرهیزگاران‌ می‌پذیرد»، بلکه‌ ‌اینکه‌ بخشش‌ و بالی‌ ‌برای‌ ‌او‌ ‌در‌ روز باز پسین‌ ‌است‌ و ‌در‌ دنیا نیز تنگی‌ و دشواری‌ ‌برای‌ ‌او‌ فراهم‌ می‌آورد. [ نظرات / امتیازها ]
6) [6] چه‌ چیز ‌است‌ ‌که‌ تلاش‌ آدمی‌ و بخشش‌ ‌او‌ ‌را‌ مورد پسند ‌خدا‌ قرار می‌دهد! ایمان‌ ‌به‌ ‌خدا‌ و تصدیق‌ ‌به‌ رسالتها و رسولهای‌ ‌او‌.

«وَ صَدَّق‌َ بِالحُسنی‌‌-‌ و آنچه‌ ‌را‌ ‌که‌ نیک‌ ‌است‌ تصدیق‌ می‌کند.»

چه‌ ایمان‌ ‌به‌ ‌خدا‌ وجهه نظر انسان‌ ‌را‌ محدود می‌کند، ‌پس‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌به‌ مسجد می‌شتابد ‌با‌ ‌آن‌ ‌که‌ ‌به‌ محل‌ لهو و لعب‌ می‌شتابد یکسان‌ نیست‌؟ و سپس‌ کسانی‌ هستند ‌که‌ قصد رفتن‌ ‌به‌ مسجد دارند ولی‌ راه‌ ‌آن‌ ‌را‌ نمی‌دانند، و ‌آن‌ کس‌ ‌که‌ راههای‌ سالم‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌ما معرفی‌ می‌کند، ‌تا‌ بتوانیم‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌آن‌ جا ‌که‌ خیرات‌ و نیکیها ‌است‌ برسانیم‌، پیامبر ‌است‌، و ‌هر‌ کس‌ پیامبران‌ ‌را‌ تکذیب‌ کند، راه‌ ‌را‌ گم‌ کرده‌ ‌است‌، و همچون‌ کسی‌ ‌است‌ ‌که‌ قصد مکه‌ دارد، و ‌با‌ گم‌ کردن‌ راه‌ سر ‌از‌ یمن‌ بیرون‌ می‌آورد.

‌به‌ همین‌ سبب‌ «رسالت‌» ‌با‌ لفظ «حسنی‌» خوانده‌ ‌شده‌، ‌که‌ ‌ما ‌را‌ ‌به‌ نیکوترین‌ راه‌ ‌برای‌ رسیدن‌ ‌به‌ بهترین‌ هدف‌ هدایت‌ می‌کند.

و ‌در‌ حدیث‌ مأثور ‌از‌ ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ آمده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌گفت‌: «هیچ‌ روزی‌ خورشید غروب‌ نمی‌کند مگر ‌آن‌ ‌که‌ ‌در‌ دو کنار ‌آن‌ دو فرشته‌ فریاد می‌کنند ‌که‌ ... خدایا ‌به‌ انفاق‌ کننده‌ خلف‌ بده‌، و ‌به‌ ممسک‌ تلف‌».«1» و بسیاری‌ ‌از‌ اصحاب‌ ‌رسول‌ اللّه‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ درس‌ عمل‌ می‌کردند و دیگران‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌خود‌ ترجیح‌ می‌دادند، و اموال‌ ‌خود‌ ‌را‌ بی‌ حساب‌ ‌برای‌ رضای‌ ‌خدا‌ انفاق‌ می‌کردند. ‌رسول‌ اللّه‌‌-‌ ‌صلی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌‌-‌ بدین‌ گونه‌ آنان‌ ‌را‌ تربیت‌ کرد ‌تا‌ ‌بر‌ بخل‌ و حرص‌ ‌خود‌ پیروز شدند. و ‌در‌ روایتی‌ مأثور ‌از‌ امام‌ باقر‌-‌ ‌علیه‌ ‌السلام‌‌-‌ آمده‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌گفت‌: «پیامبر ‌بر‌ مردی‌ گذشت‌ ‌که‌ ‌در‌ محوطه‌ای‌ مشغول‌ کاشتن‌ درخت‌ ‌بود‌، ‌پس‌ ایستاد و ‌گفت‌:

آیا دوست‌ داری‌ تو ‌را‌ ‌به‌ کاشتن‌ چیزی‌ هدایت‌ کنم‌ ‌که‌ ریشه استوارتر دارد و زودتر رشد می‌کند و میوه پاکیزه‌تر و ماندنی‌تر دارد! ‌گفت‌: آری‌، مرا ‌به‌ ‌آن‌ راهنمایی‌ کن‌ ای‌ ‌رسول‌ ‌خدا‌. ‌پس‌ پیامبر (ص‌) ‌گفت‌: صبح‌ و شام‌ بگو: سبحان‌ اللّه‌، و الحمد للّه‌، و ‌لا‌ اله‌ إلّا اللّه‌، و اللّه‌ اکبر، ‌که‌ ‌اگر‌ ‌آن‌ ‌را‌ بگویی‌، ‌برای‌ ‌هر‌ یک‌ تسبیح‌ ده‌ درخت‌ میوه‌ ‌برای‌ تو ‌در‌ بهشت‌ کاشته‌ خواهد شد، و ‌آن‌ ‌از‌ باقیات‌ صالحات‌ ‌است‌. ‌پس‌ ‌آن‌ مرد ‌گفت‌: ‌ یا ‌ ‌رسول‌ اللّه‌؟ ‌من‌ تو ‌را‌ گواه‌ می‌گیرم‌ ‌که‌ ‌اینکه‌ زمین‌ محصور ‌من‌ صدقه‌ ‌برای‌ فقرای‌ مسلمان‌ اهل‌ صدقه‌ ‌است‌».«2» [ نظرات / امتیازها ]
7) [7] هنگامی‌ ‌که‌ نیت‌ شایسته‌ و صالح‌ ‌باشد‌، و قلب‌ پاکیزه‌، راههای‌ نیکوکاری‌ خواهندگان‌ ‌آن‌ ‌را‌ ‌به‌ جایی‌ رهبری‌ می‌کند ‌که‌ خوشبختی‌ و رستگاری‌ ‌در‌ ‌آن‌ جا ‌است‌.

«فَسَنُیَسِّرُه‌ُ لِلیُسری‌‌-‌ ‌او‌ ‌را‌ موفق‌ می‌داریم‌ ‌به‌ طاعتها و ‌هر‌ چه‌ سبب‌ آسانی‌ ‌است‌.»

‌یعنی‌ زندگی‌ مرفه‌ و آسان‌، و عاقبت‌ نیکو. چگونه‌! الکترون‌ بسیار کوچک‌ ‌در‌ داخل‌ جهان‌ هسته‌ ‌در‌ راه‌ محدود ‌خود‌ پیش‌ می‌رود، و کهکشان‌ بزرگ‌ نیز ‌در‌ فلک‌ مخصوص‌ ‌خود‌ شناوری‌ می‌کند، و ‌برای‌ همه چیزهای‌ دیگر جهان‌ واقع‌ میان‌ ‌اینکه‌ دو نیز راههایی‌ ‌است‌، ‌پس‌ چون‌ راههای‌ چیزها ‌را‌ شناختی‌، و توانستی‌ زندگی‌ ‌خود‌ ‌را‌بنا ‌بر‌ ‌آنها‌ تنظیم‌ کنی‌، ‌در‌ راه‌ هدفهایت‌ پیش‌ خواهی‌ رفت‌، و گرنه‌ ‌با‌ راههای‌ زندگی‌ و سنتهای‌ ‌خدا‌ تصادم‌ پیدا خواهی‌ کرد و ‌به‌ خواسته ‌خود‌ نخواهی‌ رسید. [ نظرات / امتیازها ]
 » محمد حسینی همدانی
5) فَأَمّا مَن‌ أَعطی‌ وَ اتَّقی‌

بیان‌ اختلاف‌ سعی‌ و حرکات‌ و افعال‌ اختیاری‌ بشر ‌است‌ کسیکه‌ ‌به‌ فقراء و بینوایان‌ و ‌در‌ مورد مصالح‌ عمومی‌ بقدر وسع‌ ‌خود‌ مال‌ بذل‌ نماید و ‌بر‌ اساس‌ تقوی‌ و شعار عبودیت‌ ‌باشد‌ . [ نظرات / امتیازها ]
6) وَ صَدَّق‌َ بِالحُسنی‌:و نیز بوعده‌های‌ اجر و ثواب‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌که‌ پروردگار وعده‌ فرموده‌ تصدیق‌ نموده‌ و ایمان‌ آورد بالاخره‌ بتعالیم‌ قیامت‌ و جزاء معتقد ‌باشد‌ ‌که‌ لازم‌ اعتقاد بتوحید و برسالت‌ ‌رسول‌ صلّی‌ اللّه‌ ‌علیه‌ و آله‌ ‌باشد‌ و لازم‌ دیگر ‌آن‌ قیام‌ باداء وظایف‌ عبودیت‌ و پیروی‌ ‌از‌ برنامه‌ مکتب‌ قرآن‌ ‌است‌ ‌از‌ جمله‌ بذل‌ مال‌ بمنظور تأمین‌ مصالح‌ عمومی‌ ‌برای‌ جلب‌ رضایت‌ پروردگار می‌باشد. [ نظرات / امتیازها ]
7) فَسَنُیَسِّرُه‌ُ لِلیُسری‌:

جواب‌ شرط ‌است‌ اهل‌ ایمان‌ ‌که‌ ‌در‌ مقام‌ اداء وظایف‌ دینی‌ ‌خود‌ باشند و ‌با‌ ‌اینکه‌ تصمیم‌ ‌به‌ اعمال‌ صالحه‌ ‌خود‌ ادامه‌ دهند ‌در‌ حقیقت‌ ‌خود‌ ‌را‌ آماده‌ رسیدن‌ بسعادت‌ نموده‌اند و ‌بر‌ اساس‌ ‌اینکه‌ تصمیم‌ قیام‌ باداء وظایف‌ دینی‌ ‌از‌ امتثال‌ بواجبات‌ و پرهیز ‌از‌ گناهان‌ بسی‌ سهل‌ و آسان‌ خواهد ‌بود‌ و لازم‌ ‌اینکه‌ تصمیم‌ ‌که‌ شعار عبودیت‌ ‌باشد‌ پروردگار نیز ‌در‌ باره‌ ‌او‌ نیل‌ بسعادت‌ دو جهان‌ ‌را‌ سهل‌ و آسان‌ خواهد فرمود و پیوسته‌ و بطور تجدد فیض‌ ‌او‌ ‌را‌ توفیق‌ میدهد ‌که‌ بتواند بسهولت‌ قیام‌ باداء وظایف‌ نموده‌ و نیز بمقصد و قرب‌ رحمت‌ ‌او‌ ‌را‌ میرساند.

‌آیه‌ اشاره‌ ‌به‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ چنانچه‌ بشر تصمیم‌ بگیرد ‌که‌ ‌بر‌ طبق‌ فطرت‌ ‌خدا‌ داده‌ ‌خود‌ و تهیه‌ وسایل‌ ‌در‌ مقام‌ عبودیت‌ برآید ‌خود‌ ‌را‌ صالح‌ و شایسته‌ ‌آن‌ نموده‌ ‌که‌ ساحت‌ کبریائی‌ نیز ‌در‌ باره‌ ‌او‌ افاضه‌ فرماید و بطور تجدد فیض‌ ‌او‌ ‌را‌ بسوی‌ اداء وظایف‌ و نیل‌ بسعادت‌ توفیق‌ فرماید و ‌او‌ ‌را‌ ‌برای‌ اجراء ثواب‌ و نعمتهای‌ جاودان‌ آماده‌ نماید بعبارت‌ دیگر اصول‌ اعتقادی‌ و ارکان‌ توحید و قیام‌ باداء وظایف‌ و برنامه‌ مکتب‌ عالی‌ قرآن‌ ‌برای‌ اهل‌ ایمان‌ بسی‌ سهل‌ و آسان‌ ‌است‌ زیرا ‌بر‌ طبق‌ فطرت‌ و ظهور آنچه‌ ‌در‌ کمون‌ ‌او‌ سپرده‌ ‌شده‌ ‌است‌.

و ‌در‌ اثر صلاحیت‌ اهل‌ ایمان‌ پروردگار نیز فیوضات‌ تکوینی‌ و تشریعی‌ ‌را‌ ‌بر‌ ‌او‌ ارزانی‌ فرموده‌ و توفیق‌ داده‌ ‌تا‌ بتواند قیام‌ باداء وظایف‌ عملی‌ بنماید ‌از‌ جمله‌ قیام‌ ببذل‌ مال‌ ‌برای‌ تأمین‌ مصالح‌ عمومی‌ بمنظور اداء وظیفه‌ ‌است‌.

خلاصه‌ ‌آیه‌ اشعار بآنستکه‌ چنانچه‌ بشر ‌در‌ مقام‌ اداء وظیفه‌ و شعار عبودیت‌ برآید ‌که‌ ‌بر‌ ‌او‌ سهل‌ و آسان‌ ‌است‌ ‌خود‌ ‌را‌ آماده‌ و شایسته‌ نموده‌ ‌که‌ فیوضات‌ الهی‌ ‌را‌ بپذیرد و ‌در‌ مورد شایسته‌ بکار بندد ‌در‌ نتیجه‌ بمقصد و سعادت‌ ‌که‌ منتهای‌ سیر اهل‌ ایمان‌ و تقوی‌ ‌است‌ نائل‌ شوند و ‌در‌ جوار رحمت‌ و فضل‌ کبریائی‌ سکونت‌ گزینند.

و ‌آیه‌ (فَسَنُیَسِّرُه‌ُ لِلیُسری‌) ‌از‌ نظر توحید افعالی‌ بقای‌ شعار عبودیت‌ اهل‌ ایمان‌ ‌را‌ بپروردگار نسبت‌ داده‌ ‌که‌ اهل‌ ایمان‌ ‌با‌ کمال‌ رضایت‌ و تسلیم‌ پیوسته‌ ‌خود‌ ‌را‌ آماده‌ اداء وظایف‌ الهی‌ می‌نمایند و ‌از‌ اداء وظیفه‌ متنعم‌ و مسرور ‌است‌ و احیانا ‌از‌ عدم‌ توفیق‌ ‌خود‌ غمگین‌ می‌شوند. [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - استاد راهنما
5) آیـه5)ـ سـپـس مردم را به دو گروه تقسیم کرده , و ویژگیهاى هریک رابرمى شمرد, مى فرماید: ((اما آن کس که (در راه خدا) انفاق کند و پرهیزکارى پیش گیرد)) (فاما من اعطى واتقى ).

تاکید بر ((تقوا)) به دنبال انفاق اموال , اشاره به لزوم نیت پاک و قصد خالص به هنگام انفاق , و خالى بودن از هرگونه منت و اذیت و آزار مى باشد.

[ نظرات / امتیازها ]
7) آیـه7)ـ ((مـا او را در مـسـیـر آسـانى قرار مى دهیم )) و به سوى بهشت جاویدان هدایت مى کنیم (فسنیسره للیسرى ).

اصـولا ایمان به معاد وپاداشهاى عظیم الهى تحمل انواع مشکلات رابراى انسان سهل و آسان مى کند, نـه تـنـهـا ((مـال )) کـه ((جـان )) خـود را نـیـز در طـبق اخلاص مى گذاردوبه عشق شهادت درمیدان جهاد شرکت مى کند, واز این ایثارگرى خود لذت مى برد.

[ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - تدبرقران
5)

«امّا»یی که در آیۀ پنجم آمده، «شتی» را باز می‌کند.

فَأَمَّا مَنْ أَعْطَى وَاتَّقَى (۵)پس اما کسی که عطا کرد و خود داری کرد.

[ نظرات / امتیازها ]
6)
وَصَدَّقَ بِالْحُسْنَى (۶)تصدیق کرد نیکی کردن را. در این جا نیکی کردن به تناسب

«اعطی» معنا می‌شود: کسی که عطا کرد و نیکی این عطا کردن را تصدیق کرد. یعنی باور داشت که نیکی کردن عاقبت خوب و نیکی به دنبال خواهد داشت.

در ادامه می‌فرماید که کسی که عطا کرد و تقوا پیشه کرد و عاقبت نیک این نیکی کردن را باور داشت:

[ نظرات / امتیازها ]
7)


فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرَى (٧)او را آماده می‌کنیم برای آسانی.

وَأَمَّا مَنْ بَخِلَ وَاسْتَغْنَى (٨)وَکَذَّبَ بِالْحُسْنَى (٩)فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْعُسْرَى (١٠)

«نیسره» برای هر دو نفر آمده است

در این جا معنای «نیسره» با آیۀ بعدی که او را آماده می‌کنیم برای سختی بیشتر، فهمیده می‌شود که در مورد هر دو نفر «نیسره» آمده است. که به معنای آسان کردن و فراهم کردن راه برای هر دو نفر است.

که همین نشان می‌دهد که آسانی و سختی ناظر به عاقبت است، یعنی در دنیا یکی را برای رفتن به سمت عاقبت آسان آماده می‌کنیم و یکی را برای رفتن به سمت عاقبت سخت.

این دو نفر این راه را به راحتی می‌پیمایند چون در مورد هر دو نفر «نیسره» آورده است و یکی را «نیسره» و یکی را «نعسره» نیاورده، پس بنابراین این دو نفر مسیری که در پیش رو دارند را به راحتی می‌پیمایند.

خدا می‌فرماید: ما در برابر شخصی که آیات ما را تصدیق نکرد و تکذیب کرد، حجابی ایجاد کرده‌ایم که مانع دیدن وی می‌شود و این فرد به راحتی به سمت آتش می‌رود. چون در حالت عادی رفتن به سوی آتش آسان نیست و ذاتاً کار سختی است، اما ما با قرار دادن حجاب طی این مسیر را برای او فراهم کرده‌ایم(آسان کرده‌ایم).

پس «نیسره» در مورد کسی که به سمت «عسری» می‌رود ناظر به مسیر است.

در مقابل کسی می‌خواهد به سوی بهشت برود و به طرف بهشت رفتن آسان است. پس در مورد رفتن به بهشت چرا می‌فرماید «نیسره»؟ چون رفتن به سمت بهشت آسان است، ولی محفوف به سختیها و مشکلات و گرفتاریها و از جان گذشتگیها و از مال گذشت‌گیها است. ولی ما این سختیها را برای او آسان می‌سازیم. در این آیات در هر مورد به تناسب خودش معنا می‌شود.

«اعطی و اتقی و تصدیق عاقبت نیک»: فراهم سازی رفتن به سوی آسانی.

بخل و بی نیاز دانستن خود از رعایت تقوی و تکذیب عاقبت نیک: فراهم سازی رفتن به سوی سختی. چون «اعطی» در مقابل بخل، و تقوا که به معنای پرهیز کردن است در مقابل «استغنی» است، که مراد افرادی هستند که خود را بی‌نیاز از پرهیزکاری می‌دانند و تصدیق هم در مقابل تکذیب قرار

می‌گیرد.

در این راه یکی مسیرش سخت است و دیگری عاقبتش سخت است. برای کسی که راهش سخت است کاری می‌کنم که راهش را به سوی بهشت به آسانی طی کند و در پیمودن این مسیر به سوی عاقبت نیک موفق شود. کسی که عاقبتش سخت است باز کاری می‌کنیم که حجابی بین او و این عاقبت سخت قرار می‌گیرد و او به سوی این عاقبت سخت به راحتی می‌رود.



[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیرالمیزان
5)
فاما من اعطی و اتقی و صدق بالحسنی و مراد از اعطاء انفاق مال در راه رضای خداست ، به دلیل اینکه در مقابلش بخل را آورده ، که ظهور در امساک از انفاق مال دارد ، و نیز به دلیل اینکه دنبالش می‏فرماید : و ما یغنی عنه ماله اذا تردی و جمله و اتقی به منزله تفسیری است برای اعطاء ، و می‏فهماند که مراد از اعطاء ، اعطای بر سبیل تقوای دینی است .
[ نظرات / امتیازها ]
6) و صدق بالحسنی - کلمه حسنی صفتی است که در جای موصوف خود نشسته ، و ظاهرا موصوفش وعده باشد ، و تقدیر کلام و صدق بالعدة الحسنی باشد ، و مراد از عده وعده ثوابی است که خدای تعالی در مقابل انفاق به انگیزه رضای او داده ، انفاقی که تصدیق قیامت و ایمان بدان باشد ، که لازمه چنین انفاق و چنین تصدیقی ، تصدیق به وحدانیت خدای تعالی در ربوبیت و الوهیت نیز هست ، و همچنین مستلزم ایمان به رسالت رسولان هم هست ، چون رسالت تنها راه رسیدن و ابلاغ وعده ثواب او است .

و حاصل دو آیه این است که : کسی که مؤمن به خدا و به رسول او و به روز جزا باشد ، و مال خود را به خاطر خدا و تحصیل ثواب او انفاق کند ، ثوابی که به زبان رسولش وعده‏اش را داده ( ما چنین و چنانش می‏کنیم ) به او می‏دهیم .
[ نظرات / امتیازها ]
7) (فسنیسره للیسری ):(به زودی راه انجام کارهای نیک را برایش آسان می سازیم )مراد از (اعطاء) انفاق مال در راه خداست و مراد از (تقوا)اعطاء به روش تقوای دینی است ، و مراد از (تصدیق حسنی ) تصدیق و باور داشتن وعده ثوابیست که خدای تعالی در مقابل انفاق در راه رضای او، به ایشان داده است ، و چنین تصدیقی لازمه اش تصدیق به توحیدربوبیت و الوهیت پروردگاروتصدیق رسالت رسولان الهی و تصدیق معادنیزهست ، (تیسیر) یعنی تهیه کردن و آماده نمودن و (یسری )یعنی خصلتی که در آن آسانی باشد.می فرماید: کسی که به خدا و رسول او به روز جزا مؤمن باشد و مال خود را به خاطررضای خدا و تحصیل ثواب او انفاق کند و ثوابی را که خداوند به زبان رسولش به آنان وعده داده تصدیق نماید، ما او را آماده حیاتی سعادتمندانه و طیب در جوارپروردگارش می نمائیم و یا توفیق اعمال صالحی به او می دهیم که او را به سعادت ابدی نایل می سازند. [ نظرات / امتیازها ]
  آسيه افشار - ترجمه تفسیر جوامع الجامع
7) فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْرى‏ یعنى بزودى او را براى آسانى مهیّا مى‏کنیم، «یسرى» از یسّر الفرس للرّکوب، گرفته شده، هر گاه بر اسب زین و لگام بزند [و مهیّاى سوارى شود] و از همین ریشه است سخن معصوم علیه السّلام: هر مخلوقى مهیّاست براى همان منظورى که خلق شده است و خلاصه معنى این است که بزودى او را توفیق مى‏دهیم تا بندگى و عبادت برایش آسان‏ترین کارها باشد. [ نظرات / امتیازها ]
  داريوش بيضايي - تفسیر هفت جلدی جامع قرآن بقلم و جمع آوری مرحوم علامه حاج سید ابراهیم بروجردی
5) قوله تعـــالی: {فَأَمَّا مَنْ أَعْطی‏ وَ اتَّقی‏ وَ صَدَّقَ بِالْحُسْنی‏ فَسَنُیَسِّرُهُ لِلْیُسْری}
در این آیه حال مؤمنین را بیان میکند که هر کس عطا کند و احسان نماید و پرهیزکار و خــــدا ترس باشد به ثواب و پاداش یقین دارد, و ما کار او را سهل و آسان کنیم تا به ثواب رسد و توفیق او را و راه تکلیف را بر او آسان کنیم.
طبرسی از ابن عباس روایت کرده که آیه فوق در شان ابو دحداح نازل شده و سبب نزول, آن بود که مردی در خانه یکی از انصار درخت خرمائی داشت و بدون اجازه وارد خانه می شد و چون خرما از درخت می افتاد کودکان انصاری از آن میخوردند و صاحب درخت با انگشت خرما را از دهان کودکان انصاری بیرون می آورد, اصحاب انصاری شکایت صاحب درخت را به پیغمبر اکرم ﷺ نمودند و آنحضرت دستور داد او را حاضر کردند, فرمود آن درخت را بمن بفروش به درختی در بهشت گفت نمیفروشم فرمود به باغی در بهشت بفروش, عرض کرد نمی فروشم و رفت, بعداً ابو دحداح آندرخت را به چهل درخت خرما خرید و حضور پیغمبر آمد عرض کرد ای رسول خــــدا, درخت را از آنمرد خریداری کردم تقدیم حضورت می نمایم در عوض درختی در بهشت بمن مرحمت فرمائید, فرمود ای ابو دحداح برای تو در بهشت باغهائی است که یکی بعد از دیگری...
و خــــداوند آیات فوق را نازل نمود و فرمود:" سعی و کوشش مردم مختلف است" و سعی ابودحداح هم برای آخرت و سعی صاحب درخت برای دنیا است. [ نظرات / امتیازها ]