● حاجيه تقي زاده فانيد -
تفسیر اثنا عشری
وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتابَ: و متفرق نشدند، یعنی اختلاف نکردندآنان که داده شدند کتاب تورات و انجیل در شأن حضرت ختمی مرتبت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم إِلّا مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَیِّنَةُ: مگر بعد از آنکه آمد ایشان را حجتی مبین و آشکارا که حضرت رسالت باشد. یعنی پیش از بعثت حضرت همه مجتمع بودند بر تصدیق او و بعد از آنکه مبعوث شد، مختلف شدند. بعضی به او ایمان آوردند و بعضی کافر شدند و در طریق انکار و عناد باقی ماندند و بعضی در وادی شک و تردید افتادند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتابَ إِلاّ مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَیِّنَةُ (4)
وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتابَ: و متفرق نشدند، یعنی اختلاف نکردندآنان که داده شدند کتاب تورات و انجیل در شأن حضرت ختمی مرتبت صلّی اللّه علیه و آله و سلّم إِلّا مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَیِّنَةُ: مگر بعد از آنکه آمد ایشان را حجتی مبین و آشکارا که حضرت رسالت باشد. یعنی پیش از بعثت حضرت همه مجتمع بودند بر تصدیق او و بعد از آنکه مبعوث شد، مختلف شدند. بعضی به او ایمان آوردند و بعضی کافر شدند و در طریق انکار و عناد باقی ماندند و بعضی در وادی شک و تردید افتادند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
Allah says,
﴿وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُواْ الْکِتَـبَ إِلاَّ مِن بَعْدِ مَا جَآءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ ﴾
(And the People of the Scripture differed not until after there came to them the Bayyinah.) This is similar to Allah's statement,
﴿وَلاَ تَکُونُواْ کَالَّذِینَ تَفَرَّقُواْ وَاخْتَلَفُواْ مِن بَعْدِ مَا جَآءَهُمُ الْبَیِّنَـتُ وَأُوْلَـئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴾
(And be not as those who divided and differed among themselves after the Bayyinat came to them. It is they for whom there is an awful torment.) (3:105) This refers to the people of those divinely revealed Scriptures that were sent down to the nations that were before us. After Allah established the proofs and evidences against them, they divided and differed concerning that which Allah had intended in their Scriptures, and they had many differences. This is like what has been reported in a Hadith that has many routes of transmission,
«إِنَّ الْیَهُودَ اخْتَلَفُوا عَلَى إِحْدَى وَسَبْعِینَ فِرْقَةً، وَإِنَّ النَّصَارَى اخْتَلَفُوا عَلى ثِنْتَیْنِ وَسَبْعِینَ فِرْقَةً، وَسَتَفْتَرِقُ هَذِهِ الْأُمَّةُ عَلَى ثَلَاثٍ وَسَبْعِینَ فِرْقَةً، کُلُّهَا فِی النَّارِ إِلَّا وَاحِدَة»
(Verily, the Jews differed until they became seventy-one sects. And verily, the Christians differed until they became seventy-two sects. And this Ummah will divide into seventy-three sects, and all of them will be in the Fire except one.) They said, "Who are they, O Messenger of Allah'' He replied,
«مَا أَنَا عَلَیْهِ وَأَصْحَابِی»
((Those who are upon) what I and my Companions are upon.)
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر حسینی همدانی
نظر به اینکه که دعوت جامعه بشر بتوحید و اعتقاد بیگانگی پروردگار بصفات ذاتی و کمالی او و همچنین اعزام رسولان و بناگذاری مکتب توحید و خداپرستی از شئون صفت ربوبیت ساحت پروردگار است ناگزیر همه رسولان اینکه حقیقت را که وظیفه تعلیم و تربیت بشر است بعموم مردم جهان در هر عصر و زمان اعلام نمودهاند و هرگز عصری از اعصار نبوده که رسول و یا پیامبری بشر را باین حقیقت رهبری ننموده باشد.
خلاصه پیامبران و رسولان پیوسته در جهان بشریت پرچم توحید و خداپرستی را برافراشته و فریاد یکتائی و بیهمتائی و توحید ساحت کبریائی را بگوش جهانیان رسانیدهاند و لحظهای بشر را بیخبر از مسیرشان نگذارده بلکه پیوسته وظیفه بشر را تعیین و اعلام نموده و بحکم فطرت و نیروی خدا داده آنان را متوجه نموده که بحکم خرد باید در برابر نعمت آفرینش بسپاس آن قیام نمود و انکار نعمت پروردگار مبارزه با ساحت پروردگار و محرومیت از رحمت و فیض سعادت خواهد بود.
بر اینکه اساس بت پرستان نیز چه بحکم فطرت و خرد و چه بر حسب دعوت رسولان و پیامبران فریاد یکتائی و بیهمتائی آفریدگار جهان را بگوش خرد شنیدهاند بدین جهت نیز بتپرستان آفریدگار را خالق موجودات و جهانیان میدانند ولی نسبت بتدبیر موجودات چنین پندارند که پروردگار پس از خلق و آفرینش تدبیر پارهای از موجودات را بعهده فرشتگان مقرب خود نهاده بدین جهت نیز فرشته مقرب را قابل پرستش میدانند و آفریدگار از نظر اینکه تدبیر ننموده و نفع و ضرری از او متوجه نیست شایسته پرستش نخواهد بود.
بالاخره قیام رسولان بدعوت جامعه بشر در برافراشتن پرچم توحید در سرتاسر جهان در اثر مساعی رسولان و پیامبران بوده بنابراین بت پرستان نیز مانند پیروان مکتب توحید و اهل کتاب فریاد و دعوت صفت خالقیت پروردگار را شنیدهاند که باید بسپاس نعمت آفرینش قیام بشکر گذاری نمایند.
هم چنانکه بر حسب آیه إِنَّ اللّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُم فَاعبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُستَقِیمٌ) عیسی مسیح علیه السّلام با اینکه در طی سخنان و دعوت خود جامعه بشر را به پیروی از مکتب توحید دعوت مینمود و نیز اعلام مینمود که آفریدگار جهان او را بطور خارق طبع و عادت آفریده و همچنین افراد بشر را از طریق تناسل آفریده است شایسته عبودیت و پرستش میباشد و بحکم فطرت و خرد باید در مقام سپاسگزاری از نعمت آفرینش برآید و اینکه طریق مستقیم عبودیت و سپاس از منعم حقیقی است بدیهی است تأکید عیسی علیه السّلام در باره آفریدگار خود و سایر افراد بشر بمنظور اعلام و تأکید بآنستکه عیسی بن مریم نیز مانند سایر افراد بشر مخلوق و آفریده است و در باره او طرح اختلاف ننمایند.
با تأکید عیسی بن مریم علیه السّلام در باره خلقت خود که بدون پدر پروردگار او را خلق نموده و آفریده است معذلک پیروان مکتب او در باره عیسی سخنان گفته و او را فرزند آفریدگار معرفی نموده و فقط پیروان مکتب عالی قرآن است که او را رسول و صاحب دین و کتاب آسمانی میدانند.
هم چنانکه آیات قرآنی بصراحت اعلام نموده است ولی پیروان مکتب آئین مسیحیت شعار خود را شرک و سه گانه پرستی قرار دادهاند و بساحت کبریائی افترائات بیپایه و سخنان شرکآمیز گفته همچنین بمقام عیسی علیه السّلام هتک نموده و او را از بشریت و اینکه فردی از بشر و مخلوق است انکار نموده و سمت فرزندی ساحت کبریائی را باو نسبت دادهاند و گفته شده مفاد آیه وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الکِتابَ إِلّا مِن بَعدِ ما جاءَتهُمُ البَیِّنَةُ) آنستکه اهل کتاب یهود در باره رسالت رسول صلّی اللّه علیه و آله قبل از بعثت او اختلاف نداشته برسالت او معترف بودند ولی پس از بعثت و رسالت او در باره او تردید نموده یهود در مقام انکار برآمده و با او مبارزه نمودند.
بالاخره اهل کتاب یهود معترف بودند به بعثت و رسالت رسول صادع اسلام و در انتظار او میزیستند و به بتپرستان نیز مژده رسالت و بعثت او را داده و میدادند تا هنگام که زمان بعثت او فرا رسید در باره تصدیق رسالت او اختلاف نموده بعض از آنان در مقام ایمان و تصدیق برآمدند و بسیاری از آنان در مقام انکار برآمده و مبارزه با رسول صلّی اللّه علیه و آله نمودند هم چنانکه بت پرستان نیز حجت بر آنان تمام شده ولی در مقام انکار و عناد برآمدند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر راهنما
1 - خداوند، بر همه امت هاى پیشین، اتمام حجت کرده، آنان را از برهانى آشکار، برخوردار ساخته بود.
و ما تفرّق الذین أُوتوا الکتـب إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
2 - خداوند، براى تمامى انسان ها، کتاب آسمانى فرستاده است.
الذین أُوتوا الکتـب
تفاوتى که تعبیر «الذین اُوتوا الکتاب» با تعبیر «أهل الکتاب» دارد، ناظر به اختلاف مصادیق آنها است. «أهل الکتاب» ـ که اصطلاح خاصى است ـ تنها بر یهود و نصارا و یا به ضمیمه صابئان و مجوسیان اطلاق مى گردد; ولى «الذین اُوتوا الکتاب» ـ که عنوان گروه مشخصى نیست ـ بر همه کسانى صادق است که رسولان الهى، پیام خداوند را به آنان رسانده اند; گرچه مشرک یا بى دین باشند.
3 - کتاب هاى آسمانى و برهان هاى روشن الهى، فاقد هرگونه زمینه تفرقه، و محورى شایسته براى وحدت
و ما تفرّق الذین أُوتوا الکتـب إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
4 - دریافت کنندگان کتاب آسمانى در عصرهاى گذشته، به رغم دستیابى به برهان روشن، فرقه فرقه گشته و داراى مکاتب گوناگون شدند.
و ما تفرّق الذین أُوتوا الکتـب إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
5 - بروز اختلاف در میان امت هاى پیشین، با وجود دستیابى آنان به کتاب آسمانى و برهان، نمونه اى از انفکاک ناپذیرى برخى کافران از مرام خویش; حتى با پى بردن به تضاد آن با برهان
لم یکن ... منفکّین ... حتّى تأتیهم البیّنة ... و ما تفرّق... إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
6 - رسولان الهى در طول تاریخ، کتاب هایى پاک و استوار بر مردم تلاوت نموده، معارف آن را به همگان ابلاغ کرده اند.
البیّنة . رسول من اللّه یتلوا صحفًا مطهّرة . فیها کتب قیّمة ... إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
مراد از «البیّنة» (در این آیه) جنس آن است; نه مصداقى که در آیات پیشین مراد بود; ولى بیان وضع گذشتگان به عنوان نمونه بارز، بیانگر تشابه کامل بین دو «بیّنه» است. بنابراین بیّنه گذشتگان نیز مانند بیّنه درخواستى کافران، رسولى همراه با تلاوت کتاب هاى مطهر و قیم بوده است.
7 - توجّه به سابقه دار بودن امتناعِ کفرپیشگان از پذیرش فرستادگان الهى و کتاب هاى آسمانى، تسلاّبخش پیامبر(ص)
لم یکن ... منفکّین ... و ما تفرّق الّذین أُوتوا الکتـب إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
8 - پیامبر(ص) و قرآن، در ادعاى واهى و نادرست اهل کتاب و مشرکان، مصداق «بیّنه» نبوده و برهان درخواستى آنان را تأمین نمى کردند.
لم یکن ... منفکّین حتّى تأتیهم البیّنة ... و ما تفرّق الذین أُوتوا الکتـب إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
این آیه، تسلاّى خاطرى است براى پیامبر(ص) در برابر کافرانى که حتى پس از مشاهده آن حضرت و قرآن، هنوز خود را منتظر «بیّنه» قلمداد مى کردند و بیان مى کند که در گذشته نیز کافران همین رویه را داشتند و آمدن بینه براى آنان اثرى نداشت.
9 - جدایى کافران اهل کتاب و مشرکان از حرکت اسلام گرایانه دیگر هم کیشان خود، پس از اتمام حجت بر آنان بود.
و ما تفرّق الذین أُوتوا الکتـب إلاّ من بعد ما جاءتهم البیّنة
در برداشت یاد شده «الذین اُوتوا الکتاب» همان «الذین کفروا» در آیه اول، دانسته شده است; با این فرض که مراد از آنان، کسانى اند که پس از ظهور اسلام، به آن کافر شدند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر مجمع البیان
وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلاَّ مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ
اهل کتاب دستخوش پراکندگى و کشمکش نشدند، مگر پس از آن که دلیلى روشن و پیامبرى روشنگر براى آنان آمد.
به باور پاره اى منظور این است که: پیروان کتاب هاى آسمانى پیشین در مورد پیامبر اسلام و دعوت او دستخوش کشمکش نشدند، مگر پس از آن که از کتاب هاى آسمانى خود مژده آمدن محمد(ص) را دریافت داشته و دیگر بهانه اى براى حق ناپذیرى و اختلاف نداشتند.
امّا به باور پاره اى دیگر منظور این است که: اهل کتاب به خاطر روشنگرى پیامبران و کتاب هاى خود آمدن محمد(ص) در آینده را گواهى نموده و در انتظار آمدنش بودند، امّا پس از بعثت آن حضرت و فرود قرآن، گروهى بر باور خویش ماندند و ایمان آوردند و گروهى به کشمکش پرداخته و حق را نپذیرفتند و بر آن حضرت کفر ورزیدند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر نمونه
و آنها در دین خدا اختلاف کردند و اهل کتاب اختلاف نکردند مگر بعد از آنکه دلیل روشن و پیامبر راستین و آشکار براى آنها آمد، (و ما تفرق الذین اوتوا الکتاب الا من بعد ما جاءتهم البینة ).
به این ترتیب آیات فوق ادعاى اهل کتاب و مشرکان را بازگو مى کند که در آغاز اصرار داشتند که اگر پیامبرى با دلائل روشن براى دعوت ما بیاید پذیرا مى شویم .
ولى بعد از آمدنش از این قول خود سرباز زدند، و با او به مقابله و ستیز برخاستند، جز گروهى که طریق ایمان را پیش گرفتند.
بنابراین آیه فوق شبیه چیزى است که در سوره بقره آیه 89 آمده است : و لما جائهم کتاب من عند الله مصدق لما معهم و کانوا من قبل یستفتحون على الذین کفروا فلما جائهم ما عرفوا کفروا به فلعنة الله على الکافرین : هنگامى که از طرف خداوند کتابى براى آنها آمد که موافق نشانه هائى بود که با خود داشتند، و پیش از آن به خود نوید فتح مى دادند، هنگامى که این کتاب و پیامبرى را که از قبل شناخته بودند نزد آنها آمد کافر شدند، پس لعنت خدا بر کافران باد.
مى دانیم اهل کتاب انتظار چنین ظهورى را داشتند، و قاعدة مشرکان عرب که اهل کتاب را از خود عالم تر و آگاه تر مى دانستند نیز در این برنامه با آنها همصدا بودند، ولى بعد از تحقق آرزوهایشان مسیر خود را تغییر دادند و به صف مخالفان پیوستند.
جمعى از مفسران اعتقاد دیگرى در تفسیر این آیات دارند، و آن اینکه : منظور این است که آنها واقعا نه بر حسب ادعا از آئین خود دست بر نمى داشتند و منفک و جدا نمى شدند، تا دلیل روشنى به سراغشان آید.
ولى مفهوم این سخن آن است که بعد از آمدن چنین دلیل روشنى ایمان آوردند، در حالى که آیات بعد نشان مى دهد این مطلب چنین نبود، مگر اینکه گفته شود منظور ایمان آوردن گروهى از آنها است هر چند در اقلیت باشند، و به اصطلاح از قبیل موجبه جزئیه است
ولى به هر حال این تفسیر بعید به نظر مى رسد، و شاید به همین دلیل فخر رازى در تفسیر خود آیه نخست را از پیچیده ترین آیات قرآن مى شمرد که در تضاد با آیات بعد است ، و بعد براى حل مشکل طرقى ذکر مى کند که بهترین آن همان است که ما در بالا آوردیم .
در اینجا تفسیر سومى نیز وجود دارد و آن اینکه : منظور این است که خداوند مشرکان و اهل کتاب را به حال خود رها نمى کند، تا زمانى که به آنان اتمام حجت نماید، و بینه اى بفرستد، و راه را به آنان نشان دهد و لذا پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را براى هدایت آنها فرستاد.
در حقیقت این آیه اشاره به قاعده لطف است که در علم کلام مطرح مى باشد که خداوند براى هر قوم و ملتى دلائل روشن را براى اتمام حجت خواهد فرستاد. <2>
به هر حال منظور از ((بینه )) در اینجا دلیل روشن است که مصداق آن طبق آیه دوم شخص ((رسول الله )) است ، در حالى که قرآن مجید را بر زبان داشت .
((صحف )) جمع ((صحیفه )) به معنى اوراقى است که چیزى بر آن مى نویسند، و منظور از آن در اینجا محتواى اوراق است ، زیرا مى دانیم پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) هرگز چیزى را از روى اوراق نمى خواند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تفسیر کشاف
فإن قلت : لم جمع بین أهل الکتاب والمشرکین أولا ثم أفرد أهل الکتاب فی قوله ( وما تفرق الذین أوتوا الکتاب ) ؟ قلت : لأنهم کانوا علی علم به لوجوده فی کتبهم ، فإذا وصفوا بالتفرق عنه کان من لا کتاب له أدخل فی هذا الوصف .
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● مسعود ورزيده -
المیزان
و ما تفرق الذین اوتوا الکتاب الا من بعد ما جاءتهم البینة آیه اول سوره که میفرمود : ما دست بردار از کفار اهل کتاب و مشرکین نیستیم تا حجت بر آنان تمام شود ، به کفرشان به نبوت رسول خدا (صلیاللهعلیهوآلهوسلّم) و کتاب او ، که متضمن دعوت حق او است اشاره میکرد ، و آیه مورد بحث به اختلافی که قبل از دعوت اسلامی داشتند اشاره میکند ، و در قرآن کریم در چند جا به این اختلاف اشاره شده ، از آن جمله میفرماید : و ما اختلف الذین اوتوا الکتاب الا من بعد ما جاءهم العلم بغیا بینهم ، و از این قبیل آیاتی دیگر .
و منظور از آمدن بینه برای کفار همان بیانات کتب انبیای گذشتهای است که در کتبشان آمده بود ، و یا کلام انبیای آنان در توضیح و تفسیر بیان الهی است ، همچنان که در آیه
زیر بینه را به همین دو قسم بیان تفسیر نموده ، میفرماید : و لما جاء عیسی بالبینات قال قد جئتکم بالحکمة و لابین لکم بعض الذی تختلفون فیه فاتقوا الله و اطیعون ان الله هو ربی و ربکم فاعبدوه هذا صراط مستقیم فاختلف الاحزاب من بینهم .
در اینجا ممکن است این سؤال پیش آید که : چرا در آیه مورد بحث متعرض اختلاف اهل کتاب در مذاهب خود شد ، ولی اختلاف و تفرقه مشرکین و اعراضشان از دین توحید و انکارشان مساله رسالت را متعرض نگردید ؟ در پاسخ میگوییم : بعید نیست جمله و ما تفرق الذین اوتوا الکتاب ، شامل مشرکین هم بشود ، چون در آیه مورد بحث میتوانست بفرماید : و ما تفرق اهل الکتاب الا من بعد ... ، ولی به جای جمله اهل الکتاب جمله الذین اوتوا الکتاب را آورد ، و تفاوت بین این دو تعبیر بر کسی پوشیده نیست ، چون تعبیر اهل کتاب در عرف قرآن تنها شامل یهود و نصاری و صابئان و مجوسیان ، و یا تنها یهود و نصاری میشود .
ولی تعبیر دوم یعنی آنانکه کتاب برایشان نازل شده ، شامل مشرکین هم میشود ، چون کتاب خدا برای عموم بشر نازل شده ، و در قرآن کریم تصریح فرموده به اینکه خدای تعالی در اولین روز تشکیل اجتماع بشری ، و بروز اختلافهای حیوانی در بینشان کتاب برای آنان نازل کرد ، یعنی شریعت و قانونی بر ایشان تشریع کرد تا در اختلافهایی که در امور زندگی و حیوانیشان رخ میدهد حکومت کند ، ولی بشر بعد از آمدن شریعت هم آن اختلافهای قبلی را در شریعت خدا سرایت دادند ، با اینکه حق برایشان روشن شده و حجت بر آنان تمام گشته بود ، پس به حکم این آیات ، عموم بشر مشمول کتب آسمانی بوده و هستند ، چیزی که هست در اثر اختلاف ( ناشی از پیروی هوای نفس ) ، بشر چند طایفه شدند ، بعضیها به کلی فراموش کردند که کتابی از ناحیه آفریدگارشان برایشان نازل شده ، و بعضی دیگر این معنا را از یاد نبردند و لیکن هوای نفس را در دین خدا رخنه داده ، به دینی تحریف شده متدین شدند ، طایفهای دیگر دین خدا را بدون کم و کاست حفظ کرده ، بدان متدین شدند ، اینک یکی از آن آیات از نظر خواننده میگذرد : کان الناس امة واحدة فبعث الله النبیین مبشرین و منذرین و انزل معهم الکتاب بالحق لیحکم بین الناس فیما اختلفوا فیه و ما اختلف فیه الا الذین اوتوه من بعد ما جاءتهم البینات
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
» تدبرقران
وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ (۴)و متفرق نشدند کسانی که
به آنها کتاب داده شده است مگر بعد از اینکه برای آنها بیّنه آمد.
فاعل «تفرق»: «الذین اوتوا الکتاب».
در بالا فرمود «حتی تاتیهم البینه»، در اینجا فرمود: «من بعد ما جاءتهم البیّنه».
یعنی تا وقتی که «بیّنه» بیاید منفک از سنت هدایت نبودند، اما اینها متفرق نشدند مگر بعد از اینکه «بیّنه» آمد، یعنی بیّنهای که اینها منتظرش بودند و هنوز از سنت هدایت منفک نبودند، این «بیّنه» آمد و بعد اینها متفرق شدند.
یعنی کفر ورزیدن اینها، کفر بعد از مجیء بیّنه است. کفر بعد از منفک شدن است، یک بار انسان مشمول سنت هدایت است و کافر است، هنوز حجت تمام نیست، کافر است ولی هنوز رسولی که «یتلوا صحفا مطهره» برای او بکند، بر او نیامده است، هنوز مشمول عذاب نیست.
ولی کافران مورد بحث سوره بعد از آنکه بیّنه آمد، از حول رسول الهی و از حول رسولی که قرآن تلاوت میکند، تفرق پیدا کردهاند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
● آسيه افشار -
انوار درخشان، ج18، ص: 235
نظر به این که دعوت جامعه بشر بتوحید و اعتقاد بیگانگى پروردگار بصفات ذاتى و کمالى او و همچنین اعزام رسولان و بناگذارى مکتب توحید و خداپرستى از شئون صفت ربوبیت ساحت پروردگار است ناگزیر همه رسولان این حقیقت را که وظیفه تعلیم و تربیت بشر است بعموم مردم جهان در هر عصر و زمان اعلام نمودهاند و هرگز عصرى از اعصار نبوده که رسول و یا پیامبرى بشر را باین حقیقت رهبرى ننموده باشد.
خلاصه پیامبران و رسولان پیوسته در جهان بشریت پرچم توحید و خداپرستى را برافراشته و فریاد یکتائى و بىهمتائى و توحید ساحت کبریائى را بگوش جهانیان رسانیدهاند و لحظهاى بشر را بىخبر از مسیرشان نگذارده بلکه پیوسته وظیفه بشر را تعیین و اعلام نموده و بحکم فطرت و نیروى خدا داده آنان را متوجه نموده که بحکم خرد باید در برابر نعمت آفرینش بسپاس آن قیام نمود و انکار نعمت پروردگار مبارزه با ساحت پروردگار و محرومیت از رحمت و فیض سعادت خواهد بود.
بر این اساس بت پرستان نیز چه بحکم فطرت و خرد و چه بر حسب دعوت رسولان و پیامبران فریاد یکتائى و بىهمتائى آفریدگار جهان را بگوش خرد شنیدهاند بدین جهت نیز بتپرستان آفریدگار را خالق موجودات و جهانیان میدانند ولى نسبت بتدبیر موجودات چنین پندارند که پروردگار پس از خلق و آفرینش تدبیر پارهاى از موجودات را بعهده فرشتگان مقرب خود نهاده بدین جهت
نیز فرشته مقرب را قابل پرستش میدانند و آفریدگار از نظر اینکه تدبیر ننموده و نفع و ضررى از او متوجه نیست شایسته پرستش نخواهد بود.
بالاخره قیام رسولان بدعوت جامعه بشر در برافراشتن پرچم توحید در سرتاسر جهان در اثر مساعى رسولان و پیامبران بوده بنابراین بت پرستان نیز مانند پیروان مکتب توحید و اهل کتاب فریاد و دعوت صفت خالقیت پروردگار را شنیدهاند که باید بسپاس نعمت آفرینش قیام بشکر گذارى نمایند.
هم چنانکه بر حسب آیه إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّی وَ رَبُّکُمْ فَاعْبُدُوهُ هذا صِراطٌ مُسْتَقِیمٌ) عیسى مسیح علیه السّلام با اینکه در طى سخنان و دعوت خود جامعه بشر را به پیروى از مکتب توحید دعوت مینمود و نیز اعلام مىنمود که آفریدگار جهان او را بطور خارق طبع و عادت آفریده و همچنین افراد بشر را از طریق تناسل آفریده است شایسته عبودیت و پرستش میباشد و بحکم فطرت و خرد باید در مقام سپاسگزارى از نعمت آفرینش برآید و این طریق مستقیم عبودیت و سپاس از منعم حقیقى است بدیهى است تأکید عیسى علیه السّلام در باره آفریدگار خود و سایر افراد بشر بمنظور اعلام و تأکید بآنستکه عیسى بن مریم نیز مانند سایر افراد بشر مخلوق و آفریده است و در باره او طرح اختلاف ننمایند.
با تأکید عیسى بن مریم علیه السّلام در باره خلقت خود که بدون پدر پروردگار او را خلق نموده و آفریده است معذلک پیروان مکتب او در باره عیسى سخنان گفته و او را فرزند آفریدگار معرفى نموده و فقط پیروان مکتب عالى قرآن است که او را رسول و صاحب دین و کتاب آسمانى میدانند.
هم چنانکه آیات قرآنى بصراحت اعلام نموده است ولى پیروان مکتب آئین مسیحیت شعار خود را شرک و سه گانه پرستى قرار دادهاند و بساحت کبریائى افترائات بىپایه و سخنان شرکآمیز گفته همچنین بمقام عیسى علیه السّلام هتک نموده و او را از بشریت و اینکه فردى از بشر و مخلوق است انکار نموده و سمت فرزندى ساحت کبریائى را باو نسبت دادهاند و گفته شده مفاد آیه وَ ما تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتابَ إِلَّا مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ) آنستکه اهل کتاب یهود در باره رسالت رسول صلّى اللّه علیه و آله قبل از بعثت او اختلاف نداشته برسالت او معترف بودند ولى پس از بعثت و رسالت او در باره او تردید نموده یهود در مقام انکار برآمده و با او مبارزه نمودند.
بالاخره اهل کتاب یهود معترف بودند به بعثت و رسالت رسول صادع اسلام و در انتظار او میزیستند و به بتپرستان نیز مژده رسالت و بعثت او را داده و میدادند تا هنگام که زمان بعثت او فرا رسید در باره تصدیق رسالت او اختلاف نموده بعض از آنان در مقام ایمان و تصدیق برآمدند و بسیارى از آنان در مقام انکار برآمده و مبارزه با رسول صلّى اللّه علیه و آله نمودند هم چنانکه بت پرستان نیز حجت بر آنان تمام شده ولى در مقام انکار و عناد برآمدند.
[ نظرات / امتیازها ]
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.