از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید تفسیر ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » تفسیر المیزان - خلاصه
7) (ان الذین امنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریه ):(بدرستی کسانیکه ایمان آورده و اعمال صالح بجا آورده اند، ایشان بهترین خلق خدایند) [ نظرات / امتیازها ]
8) (جزاؤهم عند ربهم جنات عدن تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ابدارضی الله عنهم و رضوا عنه ذلک لمن خشی ربه ):(پاداش آنان در نزد پروردگارشان بهشتهای جاویدی است که نهرها در دامنه آن روان است و در آن تا ابد خواهند بود، هم خدا از ایشان راضیست و هم آنها از خدا راضی هستند، این عاقبت کسی است که ازپروردگارش خشیت داشته باشد)این آیات در مقام بشارت و وعده به مؤمنان است ، می فرماید: مؤمنانی که اعمال صالح بجا آوردند، بهترین خلق خدا هستند(46)، یعنی خیریت منحصر در مؤمنان است ،آنگاه به شرح عاقبت ایشان می پردازد و می فرماید: جزای آنها در نزد پروردگارشان بهشتهای خالد و جاودانه است که نهرها در زیر درختان آن جاریست و این مؤمنان تا ابددر آن جاودانه خواهند بود و هیچ زوال و دگرگونی در نعمات آنها نخواهد بود.در ادامه می فرماید: خدا از ایشان راضیست ، رضایت از صفات فعلی خداست ومصداق آن همان ثوابیست که به ایشان اعطامی کند تاجزای ایمان واعمال صالحشان باشد،از جانب دیگر آنها هم از خدا راضی هستند، چون به نعم و سعادت ابدی رسیده اند،آنگاه می فرماید: این عاقبت و سرنوشت کسانی است که از پروردگارشان می ترسند،یعنی علامت بهترین خلق خدا و کسانیکه به بهشت عدن نایل می شوند، همین است که ازمقام پروردگارشان خشیت دارند و از آنجا که در جای دیگر فرموده :(انما یخشی الله من عباده العلماء فقط بندگان عالم از خدا می ترسند)، معلوم می شود،علم به خدا خشیت از او را به دنبال دارد و خشیت خدا هم ایمان به او را در پی خواهد داشت ، لذا فردی که از خدا می ترسد، قهرا در باطنش ملتزم به ربوبیت و الوهیت اوست و در ظاهر هم ،اعمالش صالح و مطابق اوامر الهی می باشد . [ نظرات / امتیازها ]
  حاجيه تقي زاده فانيد - تفسیر اثنا عشری‏
8) جَزاؤُهُم‌ عِندَ رَبِّهِم‌: پاداش‌ ‌ایشان‌ ‌که‌ بهترین‌ خلق‌اند نزد پروردگار ‌ایشان‌ جَنّات‌ُ عَدن‌ٍ: بوستانهای‌ ‌با‌ اقامت‌ ‌است‌ تَجرِی‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ: ‌که‌ جاری‌ ‌است‌ ‌از‌ زیر اشجار ‌ یا ‌ قصور ‌آنها‌ نهرها چه‌ بوستانهای‌ بی‌آب‌ روان‌ مرغوب‌ نیست‌ خالِدِین‌َ فِیها أَبَداً: ‌در‌ حالتی‌ ‌که‌ پاینده‌ باشند ‌در‌ ‌آن‌ بهشت‌ها همیشه‌ و أبد الآباد متنعم‌اند رَضِی‌َ اللّه‌ُ عَنهُم‌: خشنود ‌باشد‌ ‌خدا‌ ‌از‌ ‌ایشان‌ ‌به‌ جهت‌ توحید و تنزیه‌ سبحانی‌ ‌از‌ آنچه‌ سزاوار ذات‌ ‌او‌ نیست‌ و کسب‌ طاعات‌ و خیرات‌.

‌از‌ حضرت‌ رضا ‌علیه‌ السّلام‌ مروی‌ ‌است‌ ‌که‌ مراد خشنودی‌ ‌خدا‌ ‌از‌ ‌ایشان‌، عطاء ثواب‌ عظیم‌ و رسانیدن‌ ‌ایشان‌ ‌به‌ مرتبه جلیل‌ ‌است‌«1» وَ رَضُوا عَنه‌ُ: و خشنود باشند ‌ایشان‌ ‌از‌ ‌خدا‌ ‌به‌ آنچه‌ ‌از‌ ثواب‌ بی‌حساب‌ ‌به‌ ‌ایشان‌ مرحمت‌ فرموده‌. ذلِک‌َ لِمَن‌ خَشِی‌َ رَبَّه‌ُ: آنچه‌ مذکور شد ‌از‌ جنان‌ و رضوان‌ ‌برای‌ کسی‌ ‌است‌ ‌که‌ بترسد ‌از‌ عقوبت‌ پروردگار ‌خود‌ ‌یعنی‌ ‌از‌ معاصی‌ اجتناب‌ نماید و ‌به‌ موجبات‌ مثوبات‌ ‌که‌ طاعت‌ ‌است‌، اشتغال‌ نماید.

تنبیه‌‌-‌ آیه شریفه‌ آگاهی‌ ‌است‌ ‌به‌ آنکه‌ اعطای‌ نعم‌ عظیمه‌ و ثواب‌ دائمه‌، ‌در‌ مقابل‌ ‌آن‌ چیزی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌به‌ ‌آن‌ متصف‌ بوده‌اند ‌از‌ ایمان‌ و اعمال‌ صالحه‌. و نیز دال‌ّ ‌است‌ ‌بر‌ آنکه‌ ملاک‌ امری‌ ‌که‌ موجب‌ چنین‌ مکرمت‌ و عنایت‌ عظمی‌ ‌باشد‌، ترس‌ الهی‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌آن‌ مقدم‌ ‌به‌ طاعات‌ و تارک‌ محرمات‌ ‌باشد‌ و لذا ختم‌ ‌آیه‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌آن‌ فرمود ‌که‌ (ذلِک‌َ لِمَن‌ خَشِی‌َ رَبَّه‌ُ).

بیان‌‌-‌ خشیت‌ (ترس‌ خاص‌) حالت‌ نفسانیه‌ ‌است‌. ناشی‌ شود ‌از‌ شعور ‌به‌ عظمت‌ پروردگار و هیبت‌ و خوف‌ حجب‌ ‌از‌ قرب‌ ‌او‌، و ‌اینکه‌ حالت‌ حاصل‌ نمی‌شود مگر ‌برای‌ کسی‌ ‌که‌ اطلاع‌ یابد ‌بر‌ جلال‌ کبریائی‌ و بچشد لذت‌ قرب‌ سبحانی‌ ‌را‌ و لذا ‌در‌ ‌آیه‌ دیگر اختصاص‌ داده‌ خشیت‌ ‌را‌ ‌به‌ علما و فرموده‌. (إِنَّما یَخشَی‌ اللّه‌َ مِن‌ عِبادِه‌ِ العُلَماءُ)«2». [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر انگلیسی- ابن کثیر
7) This is because Allah says,
إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ

(They are the best of creatures.)
﴿أُوْلَـئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ﴾ [ نظرات / امتیازها ]
8) Then Allah says,


﴿جَزَآؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ﴾


(Their reward with their Lord) meaning, on the Day of Judgement.


﴿جَنَّـتُ عَدْنٍ تَجْرِى مِنْ تَحْتِهَا الاٌّنْهَـرُ خَـلِدِینَ فِیهَآ أَبَداً﴾


(is Eternal Gardens underneath which rivers flow. They will abide therein forever,) meaning, having no end, no break and no conclusion.


﴿رِّضِىَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُواْ عَنْهُ﴾


(Allah will be pleased with them, and they well-pleased with Him.) The condition of Him being pleased with them is more illustri- ous than all of the everlasting delights that they will be given.


﴿وَرَضُواْ عَنْهُ﴾


(and they well-pleased with Him.) Due to the comprehensive favors He has given them. Then Allah says,


﴿ذَلِکَ لِمَنْ خَشِىَ رَبَّهُ﴾


(That is for him who fears his Lord.) meaning, this is the reward that will be attained by those who revere Allah and fear Him as He deserves to be feared. This is the person who worships Allah as if he sees Him, and he knows that even though he does not see Him, indeed Allah sees him. Imam Ahmad recorded from Abu Hurayrah that the Messenger of Allah said,


«أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ الْبَرِیَّةِ؟»


(Shall I not inform you of the best of creation) They said, "Of course, O Messenger of Allah!'' He said,


«رَجُلٌ آخِذٌ بِعِنَانِ فَرَسِهِ فِی سَبِیلِ اللهِ، کُلَّمَا کَانَتْ هَیْعَةٌ اسْتَوَى عَلَیْهِ. أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ الْبَرِیَّة»


(A man who takes the reins of his horse in the way of Allah, and whenever there is a fearful cry from the enemy, he climbs upon it. Shall I not inform you of the best of creation) They said, "Of course, O Messenger of Allah!'' He said,


«رَجُلٌ فِی ثُلَّةٍ مِنْ غَنَمِهِ، یُقِیمُ الصَّلَاةَ وَیُؤْتِی الزَّکَاةَ. أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِشَرِّ الْبَرِیَّةِ؟»


(A man who has a flock of sheep and he establishes the prayer and gives the obligatory charity. Shall I not inform you of the worst of creation) They said, "Of course.'' He said,


«الَّذِی یُسْأَلُ بِاللهِ وَلَا یُعْطِی بِه»


(The person who is asked by Allah and he does not give by Him.) This is the end of the Tafsir of Surat Lam Yakun (Al-Bayyinah), and all praise and thanks are due to Allah.

[ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر حسینی همدانی
7) إِن‌َّ الَّذِین‌َ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحات‌ِ أُولئِک‌َ هُم‌ خَیرُ البَرِیَّةِ:

اهل‌ ایمان‌ ‌که‌ ‌از‌ مکتب‌ قرآن‌ و برنامه‌ ‌آن‌ پیروی‌ می‌نمایند و پیوسته‌ رعایت‌ وظایف‌ دینی‌ و باداء حقوق‌ مردم‌ قیام‌ می‌نمایند اینان‌ عضو صالح‌ اجتماع‌ خواهند ‌بود‌ ‌از‌ نظر اینکه‌ ‌از‌ زمره‌ دانشجویان‌ مکتب‌ قرآن‌ بوده‌ و پیرو برنامه‌ اعتقادی‌ و عملی‌ صحیح‌ هستند. [ نظرات / امتیازها ]
8) جَزاؤُهُم‌ عِندَ رَبِّهِم‌ جَنّات‌ُ عَدن‌ٍ تَجرِی‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِین‌َ فِیها أَبَداً:

‌آیه‌ ایمان‌ و عمل‌ صالح‌ و تقوی‌ ‌را‌ هدایت‌ و خیر محض‌ و معرفت‌ صفات‌ پروردگار معرفی‌ نموده‌ و ایمان‌ صورت‌ اعتقادی‌ بارکان‌ دین‌ اسلام‌ و قائم‌ بشخص‌ مؤمن‌ بلکه‌ حقیقت‌ ‌او‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌آن‌ خیر و تقرب‌ بساحت‌ کبریائی‌ و نیز تشبه‌ بصفات‌ ‌او‌ میتوان‌ تعبیر نمود ‌یعنی‌ ایمان‌ قلبی‌ صورت‌ اعتقادی‌ عبودیت‌ ‌است‌ و اعمال‌ صالحه‌ تصدیق‌ و اظهار انقیاد و لازم‌ و شاهد ‌بر‌ صدق‌ آنست‌ و صورت‌ علمی‌ و اعتقادی‌ چنانچه‌ صادق‌ و مستقر ‌باشد‌ اطاعت‌ جوارحی‌ ثبات‌ عقیده‌ ‌را‌ تصدیق‌ مینماید و عمل‌ هرگز آنرا تکذیب‌ نخواهد نمود.

زیرا عمل‌ و حرکت‌ جوارحی‌ ‌بر‌ طبق‌ صورت‌ علمی‌ ‌است‌ و ‌در‌ صورت‌ تخلف‌ عملی‌ شاهد آنستکه‌ صورت‌ اعتقادی‌ و ایمان‌ استقرار ندارد و ‌به‌ مختصر عایقی‌ تزلزل‌پذیر ‌است‌ و التزام‌ باطاعت‌ جوارحی‌ تأثیر بسزائی‌ ‌در‌ باره‌ رسوخ‌ ایمان‌ و حیات‌ معرفت‌ و استقرار صورت‌ علمی‌ دارد و آنرا بحد کمال‌ و ملکه‌ و صفت‌ میرساند و ‌از‌ مرتبه‌ خطور و حالت‌ ارتقاء می‌یابد ‌بر‌ ‌اینکه‌ اساس‌ التزام‌ باعمال‌ صالحه‌ و انقیاد جوارحی‌ سبب‌ کمال‌ روح‌ و استقرار ایمان‌ و شهود علمی‌ خواهد ‌بود‌.

و ‌بر‌ حسب‌ تحلیل‌ ایمان‌ صورت‌ علمی‌ و نور هدایت‌ و دارای‌ درجات‌ بی‌شمار ‌است‌ و ‌هر‌ چه‌ اطاعت‌ و التزام‌ باعمال‌ صالحه‌ زیاده‌ ‌باشد‌ و عائقی‌ ‌از‌ ‌آن‌ جلوگیری‌ ننماید شاهد ‌بر‌ استقرار صورت‌ علمی‌ و تمکن‌ نور هدایت‌ و تقرب‌ بساحت‌ کبریائی‌ و تشبه‌ بصفات‌ کامله‌ ‌او‌ ‌است‌.

خلاصه‌ خیر بطور اطلاق‌ و روح‌ ایمان‌ همانا صورت‌ علمی‌ ‌که‌ حقیقت‌ انسانی‌ ‌است‌ و لازم‌ ‌لا‌ ینفک‌ و ظهور اثر و تمثل‌ ‌اینکه‌ حقیقت‌ ‌در‌ نظام‌ خارج‌ اطاعت‌ و قیام‌ بوظایف‌ دینی‌ و تصدیق‌ عملی‌ ‌است‌.

بعبارت‌ دیگر ایمان‌ رابطه‌ قلبی‌ ‌با‌ ساحت‌ کبریائی‌ ‌است‌ و عمل‌ صالح‌ تمثل‌ و ظهور ایمان‌ ‌در‌ نظام‌ خارج‌ ‌است‌ و سیرت‌ ایمان‌ و التزام‌ باعمال‌ صالحه‌ خلود ‌در‌ سعادت‌ و سکونت‌ جوار رحمت‌ خواهد ‌بود‌.

و ‌بر‌ حسب‌ ‌آیه‌ (لَهُم‌ ما یَشاؤُن‌َ) اهل‌ ایمان‌ ساکنان‌ جوار رحمت‌ دارای‌ قدرت‌ و اراده‌ بطور اطلاق‌ هستند بدین‌ جهت‌ اراده‌ و خواسته‌ آنان‌ پرتوی‌ ‌از‌ مشیت‌ قاهره‌ کبریائی‌ ‌است‌ ناگزیر ‌بر‌ نظام‌ ‌آن‌ جهان‌ بطور محدود فرمانروا بوده‌ و ‌هر‌ چه‌ ‌را‌بخواهند بیدرنگ‌ پدید میآید.

زیرا ساحت‌ کبریائی‌ آنرا خواسته‌ ‌است‌ و هرگز محکوم‌ اسباب‌ مانند عالم‌ دنیا نخواهند ‌بود‌.

خالِدِین‌َ فِیها أَبَداً:

نظر ‌به‌ ‌اینکه‌ ‌که‌ سیرت‌ ایمان‌ و نیروی‌ تقوی‌ ‌از‌ طریق‌ اکتساب‌ صورت‌ و فعلیت‌ روح‌ و روان‌ آنان‌ گشته‌ تغییر و ‌ یا ‌ زوال‌ پذیر نیست‌ و ‌در‌ سعادت‌ خلود دارند و ظهوری‌ ‌از‌ ‌آن‌ خوشنودی‌ پروردگار ‌از‌ ‌آنها‌ و موهبت‌ اراده‌ بطور اطلاق‌ بآنها ‌است‌ و نیز منازلی‌ ‌است‌ ‌در‌ جوار رحمت‌ کبریائی‌ و بطور خلود ‌در‌ ‌آنها‌ سکونت‌ خواهند داشت‌ رَضِی‌َ اللّه‌ُ عَنهُم‌:

رضایت‌ و خوشنودی‌ پروردگار ‌از‌ اهل‌ ایمان‌ ‌در‌ اثر عمل‌ و اکتسابی‌ ‌است‌ ‌یعنی‌ ‌در‌ اثر ایمان‌ قلبی‌ و اعمال‌ صالحه‌ ‌آنها‌ ‌است‌.

و عبارت‌ ‌از‌ توفیق‌ اهل‌ ایمان‌ بالتزام‌ بوظایف‌ و نیز صفت‌ فعل‌ و اجر و نعمتهای‌ همیشگی‌ ‌است‌ و رضایت‌ پروردگار ‌از‌ اهل‌ ایمان‌ اساس‌ ‌هر‌ نعمت‌ و سعادت‌ ‌است‌ و ظهوری‌ ‌از‌ ‌آن‌ موهبت‌ بطور اطلاق‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌هر‌ چه‌ ‌را‌ اراده‌ نمایند ظهور و پرتوی‌ ‌از‌ اراده‌ قاهره‌ خواهد ‌بود‌ و هرگز ‌از‌ ‌خود‌ بطور استقلال‌ اراده‌ای‌ نخواهند داشت‌ ‌که‌ پرتو و شعاع‌ اراده‌ کبریائی‌ نباشند.

وَ رَضُوا عَنه‌ُ:

و نیز ‌از‌ نعمتهای‌ زیاده‌ ‌بر‌ تصوری‌ ‌که‌ ‌در‌ اختیاری‌ ‌او‌ نهاده‌ ‌شده‌ خوشنود بوده‌ و رضایت‌ و خوشنودی‌ ساحت‌ کبریائی‌ ‌از‌ ‌او‌ ‌از‌ ‌هر‌ نعمت‌ لذیذتر و گواراتر خواهد ‌بود‌ رضایت‌ پروردگار ‌را‌ مقدم‌ داشته‌ ‌بر‌ رضایت‌ اهل‌ ایمان‌ ‌از‌ ساحت‌ پروردگار بمناسبت‌ آنستکه‌ خوشنودی‌ مقام‌ پروردگار ‌از‌ اهل‌ ایمان‌ و تقوی‌ سبب‌ صلاحیت‌ هنگام‌ ‌که‌ همه‌ افراد بشر ‌از‌ اولین‌ و آخرین‌ ‌برای‌ حساب‌ گرد خواهند آمد شیعیان‌ ‌علی‌ ‌در‌ حالی‌ ‌که‌ چهره‌های‌ آنان‌ درخشان‌ ‌است‌ ‌برای‌ حساب‌ احضار خواهند شد و نیز ‌در‌ تفسیر مجمع‌ بسندی‌ ‌از‌ ‌إبن‌ عباس‌ روایت‌ نموده‌ ‌در‌ مورد ‌آیه‌ (هُم‌ خَیرُ البَرِیَّةِ) ‌گفت‌ ‌آیه‌ ‌در‌ شأن‌ ‌علی‌ ‌علیه‌ السّلام‌ و اهل‌ بیت‌ ‌او‌ نازل‌ ‌شده‌ ‌است‌. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر راهنما
7)
1 - افراد مؤمن و داراى عمل صالح، بهترین مردم و برترین موجودات اند.

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت أُولـئک هم خیر البریّة

2 - توأم بودن ایمان و عمل صالح، شرط ثمربخشى آنها است.

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت أُولـئک هم خیر البریّة

3 - مؤمنان نیک کردار، گرفتار عذاب ابدى جهنم نخواهند شد.

إنّ الذین کفروا ... فى نار جهنّم ... إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت أُولـئک هم خیر البریّة

4 - ایمان، داراى حقیقت و مفهومى سازگار با ترک عمل صالح

ءامنوا و عملوا الصـلحـت

عطف، نشانه تغایر است و تفکیک ایمان از عمل صالح، بیانگر تفاوت مفهوم و حقیقت هر یک، با دیگرى است. [ نظرات / امتیازها ]
8)
1 - استقرار در باغ هاى بهشت و جاودانگى در آن، پاداش تضمین شده خداوند براى مؤمنان نیکوکردار

الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت ... جزاؤهم عند ربّهم جنّـت عدن تجرى من تحتها الأنهـر خـلدین فیها أبدًا

2 - پاداشِ مؤمنان شایسته کردار، جلوه ربوبیت خداوند بر آنان است.

عند ربّهم

3 - بهشت، داراى بستان هاى فراوان و درختانى انبوه

جنّـت

«جنّة»، بستانى است که با درختانش زمین را بپوشاند (مفردات). جمع بودن «جنّات» ـ به قرینه آیاتى که وجود یک بهشت را مطرح کرده است ـ به اعتبار تعدّد بستان هاى آن است.

4 - جارى بودن نهرهاى فراوان، از زیر درختان بهشت

عدن تجرى من تحتها الأنهـر خـلدین فیها أبدًا

درباره مفاد «تجرى من تحتها الأنهار»، سه تصور وجود دارد; 1. با تقدیر کلمه «أشجار»، مراد جریان آب از زیر درختان و کنار ساقه هاى آن است; 2. مراد جریان آب، زیر کاخ ها و تخت هاى بهشتیان است; 3. مراد بیان آب خیز بودن زمین بهشت است; به گونه اى که آب نهرها، از زیر زمین بهشت سرچشمه مى گیرد.

5 - بهشت و جریان نهرهاى آن، جاودانه است.

جنّـت عدن تجرى من تحتها الأنهـر خـلدین فیها أبدًا

6 - وجود تمامى امکانات، براى اقامت دائمى انسان در بهشت

جنّـت عدن ... خـلدین فیها أبدًا

«عدن»، معرفه است; خواه علم براى مصدر «العدن» (اقامت گزیدن) باشد و خواه علم براى زمین بهشت. در صورت دوم نیز، تناسب معناى لغوى آن مورد نظر بوده است; یعنى، بهشت داراى تمام امکاناتى است که لازمه اقامت دائمى انسان در آن است.

7 - بهشت، داراى ابعاد مکانى است.

تحتها

8 - انسان، شیفته ابدیت و دوستدار زندگى جاودانه است.

خـلدین فیها أبدًا

نوید، آن گاه براى شخص سودمند است که باب طبع و موافق خواسته هاى او باشد.

9 - ایمان و عمل، مکمل یکدیگر در رساندن انسان به بهشت جاویدان

إنّ الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت ... جزاؤهم عند ربّهم جنّـت عدن ... خـلدین فیها أبدًا

10 - اهل کتاب و مشرکان، در صورت کفر به اسلام، از لذّت مناظر پردرخت و زمین آب خیز بهشت محروم خواهند بود.

من أهل الکتـب و المشرکین فى نار جهنّم ... الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت ... جزاؤهم عند ربّهم جنّـت

11 - رضایت خداوند، از مؤمنان شایسته کردار در جهان آخرت

رضى اللّه عنهم

12 - رضایت مؤمنان شایسته کردار، از خداوند در آخرت

و رضوا عنه

13 - رضایت خداوند، از مؤمنانِ صالح و رضایت آنان از او، پاداش ایمان و عمل نیک ایشان است.

جزاؤهم ... رضى اللّه عنهم و رضوا عنه

14 - بهشت جاودان و نعمت هاى آن، کسب رضایت خداوند و راضى شدن از او، ویژه کسانى است که به عظمت خداوند، پى برده و از او هراس دارند.

جنّـت عدن تجرى من تحتها الأنهـر خـلدین فیها أبدًا رضى اللّه عنهم و رضوا عنه ذلک لمن خشى ربّه

«خشیت»، به معناى ترس آمیخته با احساس عظمت است. (مفردات)

15 - توجّه به ربوبیت خداوند، مایه خداترسى و پیدایش هول و هراس در دل عاقبت اندیشان

ذلک لمن خشى ربّه

16 - مؤمنان داراى عمل صالح، هراسان از فرجام خویش و نگران از کوتاهى در برابر عظمت خداوند

الذین ءامنوا و عملوا الصـلحـت ... ذلک لمن خشى ربّه

ترس از خداوند، به معناى نگرانى و هراس از فرجام خویش هنگام روبه رو شدن با او است.

17 - خشیت از خداوند، شرط رضایت مندى او از مؤمنان داراى عمل صالح

رضى اللّه عنهم ... ذلک لمن خشى ربّه

18 - «قال أبوعبداللّه(ع) اللّه راض عن المؤمن فى الدنیا و الآخرة و المؤمن و إن کان راضیاً عن اللّه فإنّ فى قلبه ما فیه لما یرى فى هـذه الدنیا من التمحیص فإذا عاین الثواب یوم القیامة رضى عن اللّه الحقّ حقّ الرضا و هو قوله «و رضوا عنه» و قوله «ذلک لمن خشى ربّه» أى أطاع ربّه;(1)

امام صادق(ع) فرمود: خداوند از مؤمن در دنیا و آخرت راضى است و مؤمن، گرچه از خدا راضى است; ولى در قلب او چیزهایى است به جهت آنچه به عنوان تمحیص (به سختى ها گرفتار ساختن براى امتحان و پاکى از گناه) در دنیا مى بیند. پس چون پاداش اخروى را در قیامت مشاهده کند، از خداوند ـ که حق است ـ به طور کامل خشنود خواهد شد و این [معناى] سخن خداوند است «و رضوا عنه» و [اما این] گفته خداوند «ذلک لمن خشى ربّه»; یعنى، [این براى کسى است که] پروردگارش را اطاعت کند». [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر مجمع البیان
8) آن گاه در مورد پاداش پرشکوه خدا به آنان مى افزاید:

جَزاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ

پاداش آنان نزد پروردگارشان بوستان هاى جاودانه بهشت است که از زیر درختان کاخ ها و سراهاى آن، جویبارها روان است.

خالِدِینَ فِیها أَبَداً

در آنجا براى همیشه خواهند بود و خواهند زیست؛

رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ

خدا به خاطر درست اندیشى و کارهاى شایسته آنان، از آن ها خشنود است،

وَ رَضُوا عَنْهُ

واینان نیز به خاطر پاداش پرشکوه و ارزشمندى که خدا به آنان مى دهد از او خشنودند.

به باور پاره اى از مفسران منظور این است که: خدا بدان دلیل از آنان خشنود است که او را به یکتایى و بى همتاى خوانده و پرستیده اند و آنچه در خور ذات بى همتاى او نیست، به او نسبت نداده و او را پاک و منزه شمرده و در زندگى مقررات او را رعایت نموده اند و آنان نیز بدان دلیل که به بخشایش و رحمت و مهرى که از بارگاه او انتظار داشتند، رسیده اند.

ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ

این خشنودى و پاداش براى آن کسى است که از پروردگار خویش بترسد و ضمن رعایت مقررات و انجام فرمان او، از گناه و ستم دورى جوید.

«حاکم حسکانى»، از دانشمندان نامدار اهل سنت با اسناد خویش از امیرمؤمنان آورده است که: پیامبر گرامى در حالى که در واپسین ساعت زندگى اش در این جهان بر سینه من تکیه داشت فرمود:

یا على أَلم تسمع قول الله: إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ أُولئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ؟

على جان! آیا این سخن خدا را نشنیده اى که مى فرماید: آن کسانى که ایمان آورده و کارهاى شایسته انجام دادنده اند، آنان هستند که بهترین آفریدگانند؟ آن گاه فرمود:

هم شیعتک، و موعدى و موعدکم الحوض اذ اجتمعت الأمم للحساب یدعون غرّاً محجّلین.(240)

على جان! این آیه در وصف تو و شیعیان راستین توست. وعده گاه من و شما در کنار حوض کوثر است، و این دیدار هنگامى خواهد بود که تمام جامعه ها و امت ها براى حساب، گرد مى آیند؛ آن جا شما را دعوت مى کنند در حالى با پیشانى هایى سپید و چهره هایى نورانى، نامدار و سرشناس هستید و مورد احترام.

و نیز از «ابن عباس» آورده است که در تفسیر آیه مورد بحث مى گفت: نزلت فى علّى و اهل بیته(241) این آیه در وصف على (ع) و خاندان پرمعنویت او فرود آمد. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر نمونه
7) در آیه بعد به گروه دوم که نقطه مقابل آنها هستند و در قوس صعودى قرار دارند اشاره کرده مى فرماید: کسانى که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند آنها بهترین مخلوقات خدا هستند (ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریة ). [ نظرات / امتیازها ]
8) سپس پاداش آنها را در چند جمله کوتاه چنین بیان مى کند: جزاى آنها نزد پروردگارشان باغهاى بهشت جاویدان است که نهرها از زیر درختانش پیوسته جارى است ، در حالى که همیشه در آن مى مانند (جزاؤ هم عند ربهم جنات عدن تجرى من تحتها الانهار خالدین فیها ابدا).
((هم خدا از آنها خشنود است و هم آنها از خدا خشنود)) (رضى الله عنهم و رضوا عنه ).
و این مقام والا و پاداشهاى مهم و بى نظیر از آن کسى است که از پروردگارش بترسد (ذلک لمن خشى ربه ).
قابل توجه اینکه در مورد مؤ منان سخن از انجام اعمال صالح نیز به میان آمده که در حقیقت میوه درخت ایمان است ، اشاره به اینکه ادعاى ایمان به تنهائى کافى نیست ، بلکه اعمال انسان باید گواه بر ایمان او باشد، ولى کفر به تنهائى هر چند تواءم با عمل ناصالحى نیز نباشد مایه سقوط و بدبختى است ، گذشته از این کفر معمولا مبداء انواع گناهان و جنایات و اعمال خلاف نیز مى شود.
تعبیر ((اولئک هم خیر البریة )) به خوبى نشان مى دهد که انسانهاى مؤ من و صالح العمل حتى از فرشتگان برتر و بالاترند، چرا که آیه مطلق است ، و هیچ استثنائى در آن نیست ، آیات دیگر قرآن نیز گواه بر این معنى مى باشد ، مانند آیات سجود فرشتگان بر آدم ، و آیه و لقد کرمنا بنى آدم (اسراء - 70).
به هر حال در این آیه نخست از پاداش مادى و جسمانى آنها که باغهاى پر نعمت بهشتى است سخن به میان آمده ، و بعد از پاداش معنوى و روحانى آنان که هم خدا از آنان راضى است و هم آنان از خدا راضى .
آنها از خدا راضى اند چرا که هر چه خواسته اند به آنها داده ، و خدا از آنها راضى است چرا که هر چه او خواسته انجام داده اند، و اگر هم لغزشى بوده به لطفش صرف نظر کرده ، چه لذتى از این برتر و بالاتر که احساس ‍ کند مورد قبول و رضاى معبود و محبوبش واقع شده ، و به لقاى او واصل گردیده است .
دارند هر کس از تو مرادى و مطلبى
مقصود ما ز دنیى و عقبى لقاى تو است !
آرى بهشت جسم انسان ، باغهاى جاویدان آن جهان است ، ولى بهشت جانش رضاى خدا و لقاى محبوب است .
جمله ((ذلک لمن خشى ربه )) نشان مى دهد که تمام این برکات از ((خوف
و خشیت و ترس از خدا)) سرچشمه مى گیرد، چرا که همین ترس ‍ انگیزه حرکت به سوى هر گونه اطاعت و تقوى و اعمال صالح است .
بعضى از مفسران با ضمیمه کردن این آیه به آیه 28 سوره فاطر انما یخشى الله من عباده العلماء تنها دانشمندان از خدا مى ترسند چنین نتیجه گرفته اند که بهشت در واقع حق مسلم دانشمندان و آگاهان است .
البته با توجه به اینکه خشیت مراتب و مراحلى دارد و علم و دانش و آگاهى نیز داراى سلسله مراتب است مفهوم این سخن روشن مى شود.
ضمنا بعضى عقیده دارند که مقام ((خشیت )) مقامى برتر از مقام ((خوف )) است ، زیرا خوف به هر گونه ترس گفته مى شود ولى خشیت ترسى است تواءم با تعظیم و احترام .
1 - على (علیه السلام ) و شیعیانش خیر البریه اند
در روایات فراوانى که از طرق اهل سنت و منابع معروف آنها، و همچنین در منابع معروف شیعه نقل شده ، آیه ((اولئک هم خیر البریة )) (آنها بهترین مخلوقات خدا هستند) به على (علیه السلام ) و پیروان او تفسیر شده است .
((حاکم حسکانى )) نیشابورى که از دانشمندان معروف اهل سنت در قرن پنجم هجرى است این روایات را در کتاب معروفش ‍ ((شواهدالتنزیل )) با اسناد مختلف نقل مى کند، و تعداد آن بیش از بیست روایت است که به عنوان نمونه چند روایت را از نظر مى گذارنیم :
1 - ((ابن عباس )) مى گوید: هنگامى که آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریة نازل شد پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به على (علیه السلام ) فرمود:
هو انت و شیعتک تاتى انت و شیعتک یوم القیامة راضیین مرضیین ، و یاتى عدوک غضبانا مقحمین :
منظور از این آیه تو و شیعیانت هستید که در روز قیامت وارد عرصه محشر مى شوید در حالى که هم شما از خدا راضى و هم خدا از شما راضى است و دشمنت خشمگین وارد محشر مى شود و به زور به جهنم مى رود (در بعضى از نسخه هاى حدیث مقمحین آمده است که به معنى بالا نگاه داشتن سر به وسیله غل و زنجیر مى باشد). <5>
2 - در حدیث دیگرى از ((ابوبرزه )) آمده است که وقتى پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) این آیه را قرائت کرد، فرمود: هم انت و شیعتک یا على ، و میعاد ما بینى و بینک الحوض : آنها تو و شیعیانت هستید، اى على ! و وعده من و شما کنار حوض کوثر است !. <6>
3 - در حدیث دیگرى از ((جابر بن عبدالله انصارى )) آمده است که ما خدمت پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) کنار خانه خدا نشسته بودیم على (علیه السلام ) به سوى ما آمد، هنگامى که چشم پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به او افتاد فرمود: قد اتاکم اخى : برادرم به سراغ شما مى آید سپس رو به کعبه کرد: فقال و رب هذه البنیة ! ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامة : به خداى این کعبه قسم که این مرد و شیعیانش در قیامت رستگارانند سپس رو به سوى ما کرد و افزود:
اما و الله انه اولکم ایمانا بالله ، و اقومکم بامر الله ، و اوفاکم بعهد الله و اقضاکم بحکم الله و اقسمکم بالسویة ، و اعدلکم فى الرعیة ، و اعظمکم عند الله مزیة .
قال ((جابر)): فانزل الله : ((ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات
اولئک هم خیر البریة )) فکان على اذا اقبل قال اصحاب محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) قد اتاکم خیر البریة بعد رسول الله .
به خدا سوگند او قبل از همه شما به خدا ایمان آورد، و قیام او به فرمان خدا بیش از همه شما است ، وفایش به عهد الهى از همه بیشتر، و قضاوتش به حکم الله افزونتر، و مساواتش در تقسیم (بیت المال ) از همه زیادتر، عدالتش درباره رعیت از همه فزون تر، و مقامش نزد خداوند از همه بالاتر است .
جابر مى گوید: در اینجا خداوند آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریة را نازل فرمود و از آن به بعد هنگامى که على (علیه السلام ) مى آمد یاران محمد (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى گفت ند: بهترین مخلوق خدا بعد از رسول الله آمد!. <7>
نزول این آیه در کنار خانه کعبه منافات با مدنى بودن سوره ندارد، زیرا ممکن است از قبیل نزول مجدد، و یا تطبیق بوده باشد، بعلاوه بعید نیست که نزول این آیات در سفرهائى که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) از مدینه به مکه آمده است واقع شده باشد، به خصوص ‍ اینکه راوى روایت جابر بن عبد الله انصارى است که در مدینه به حضرت ملحق شد، و اطلاق مدنى بر اینگونه آیات بعید نیست .
بعضى از این احادیث را ((ابن حجر)) در کتاب ((صواعق )) آورده و بعضى را محمد ((شبلنجى )) در ((نور الابصار)). <8>
((جلال الدین سیوطى )) در ((در المنثور)) نیز قسمت عمده روایت اخیر را از ((ابن عساکر)) از ((جابر بن عبدالله )) نقل کرده است . <9>
4 - در ((درالمنثور)) از ((ابن عباس )) آمده است که وقتى آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریة نازل شد پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به على فرمود: هو انت و شیعتک یوم القیامة راضیین مرضیین : آن تو و شیعیان تو در قیامت مى باشید که هم شما از خدا خشنود هستید و هم خدا از شما خشنود! <10>
5 - نامبرده در حدیث دیگرى از ابن مردویه از على (علیه السلام ) نقل مى کند که پیغمبر اکرم (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به من فرمود: ا لم تسمع قول الله : ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریة ؟ انت و شیعتک و موعدى و موعدکم الحوض ، اذا جئت الامم للحساب ، تدعون غرا محجلین : آیا این سخن خدا نشنیده اى که مى فرماید: کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده اند بهترین مخلوقاتند؟ این تو و شیعیان تو هستید، و وعده گاه من و شما کنار حوض ‍ کوثر است ، هنگامى که من براى حساب امتها مى آیم و شما دعوت مى شوید در حالى که پیشانى سفید و شناخته شده اید. <11>
بسیارى دیگر از دانشمندان اهل سنت نیز همین مضمون را در کتب خود نقل کرده اند از جمله خطیب خوارزمى در ((مناقب )) و ((ابو نعیم اصفهانى )) در ((کفایة الخصام )) و ((علامه طبرى )) در ((تفسیر معروفش )) و ابن صباغ مالکى در ((فصول المهمه )) و ((علامه شوکانى )) در ((فتح الغدیر)) و ((شیخ سلیمان قندوزى )) در ((ینابیع المودة )) و آلوسى در ((روح المعانى )) ذیل آیات مورد بحث و جمعى دیگر.
کوتاه سخن اینکه حدیث فوق از احادیث بسیار معروف و مشهور است که از سوى غالب دانشمندان و علماى اسلام پذیرفته شده ، و این فضیلتى است بزرگ و بى نظیر براى على (علیه السلام ) و پیروانش .
ضمنا از این روایات به خوبى این حقیقت آشکار مى شود که واژه ((شیعه ))
از همان عصر رسول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) به وسیله آن حضرت در میان مسلمین نشر شد، و اشاره به پیروان خاص امیر مؤ منان على (علیه السلام ) است ، و آنها که گمان مى کنند تعبیر شیعه از تعبیراتى است که قرنها بعد به وجود آمده سخت در اشتباهند.
2 - لزوم اخلاص نیت در عبادت
بعضى از علماى اصول فقه به آیه و ما امروا الا لیعبدوا الله مخلصین له الدین براى لزوم قصد قربت در عبادات ، و اینکه اصل در اوامر تعبدى بودن است نه توصلى استدلال کرده اند، و این منوط به آن است که دین در اینجا به معنى عبادت بوده باشد، تا دلیل بر لزوم اخلاص در عبادات گردد و امر را در این آیه به طور مطلق قرار دهیم تا مفهومش لزوم قصد قربت در همه اوامر باشد (مگر مواردى که به دلیلى خارج شده ) در حالى که مفهوم آیه ظاهرا هیچ یک از اینها نیست ، بلکه مقصود اثبات توحید در مقابل شرک است ، یعنى آنها جز به توحید دعوت نشده اند و با این حال ارتباطى با احکام فرعى ندارد.
3 - قوس عجیب صعودى و نزولى انسان
از آیات این سوره به خوبى استفاده مى شود که هیچ مخلوقى در عالم فاصله قوس صعودى و نزولیش به اندازه انسان نیست ، اگر داراى ایمان و اعمال صالح باشد (توجه داشته باشید که عملوا الصالحات همه اعمال صالح را شامل مى شود نه بعضى را) برترین خلق خدا است ، و اگر راه کفر و ضلالت و لجاج و عناد را بپوید چنان سقوط مى کند که بدترین خلق خدا مى شود!
این فاصله عظیم میان قوس صعودى و نزولى انسان گر چه مساءله
حساس و خطرناکى است ، ولى دلالت بر عظمت مقام نوع بشر و قابلیت تکامل او دارد، و طبیعى است که در کنار چنین قابلیت و استعداد فوق العادهاى امکان تنزل و سقوط فوق العاده نیز باشد. خداوندا! براى رسیدن به مقام شامخ خیر البریة از لطف تو استمداد مى طلبیم . پروردگارا! ما را از شیعیان و پیروان آن بزرگ مردى قرار ده که براى این عنوان از همه شایسته تر است . بارالها! چنان اخلاصى مرحمت کن که جز تو را نپرستیم و به غیر تو عشق نورزیم . [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر کشاف
7) قرأ نافع : البریئة بالهمز ، والقراء علی التخفیف . والنبی ، والبریة : مما استمر الاستعمال علی تخفیفه ورفض الأصل وقرئ : خیار البریة : جمع خیر ، کجیاد وطیاب : فی جمع جید وطیب . عن رسول الله صلی الله علیه وسلم : " من قرأ لم یکن کان یوم القیامة مع خیر البریة مساء ومقبلا " . [ نظرات / امتیازها ]
8) قرأ نافع : البریئة بالهمز ، والقراء علی التخفیف . والنبی ، والبریة : مما استمر الاستعمال علی تخفیفه ورفض الأصل وقرئ : خیار البریة : جمع خیر ، کجیاد وطیاب : فی جمع جید وطیب . عن رسول الله صلی الله علیه وسلم : " من قرأ لم یکن کان یوم القیامة مع خیر البریة مساء ومقبلا " . [ نظرات / امتیازها ]
  احمد يوسفي - تفسیر الجلالین
7) «إن الذین آمنوا وعملوا الصالحات أولئک هم خیر البریة» الخلیقة. [ نظرات / امتیازها ]
8) «جزاؤهم عند ربهم جنات عدن» إقامة «تجرى من تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا رضی الله عنهم» بطاعته «ورضوا عنه» بثوابه «ذلک لمن خشی ربه» خاف عقابه فانتهى عن معصیته تعالى. [ نظرات / امتیازها ]
 » تفسیر تقریب القرآن إلى الأذهان آیة الله العظمى السید محمد الحسینی الشیرازی
7) ((إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا)) بالله ورسوله والیوم الآخر ((وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ)) أی الأعمال الصالحة - الملازم لعدم الإتیان بالأعمال الفاسدة ((أُوْلَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ))، أی الأفضل من جمیع الخلق، وفی مقابلهم من آمن وعصى، فانه لیس بذلک الشر ولا بذلک الخیر. [ نظرات / امتیازها ]
8) ((جَزَاؤُهُمْ عِندَ رَبِّهِمْ)) أی المحل الذی أعده للحساب والجزاء، فإنه سبحانه لا مکان له ((جَنَّاتُ عَدْنٍ))، أی بساتین إقامة، من "عدن" بالمکان إذا أقام فیه، ((تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ))، أی من تحت أشجارها وقصورها أنهار من عسل ولبن وماء، ((خَالِدِینَ فِیهَا)) أی فی تلک الجنات ((أَبَدًا)) دائماً، لا یزلون عنها، ((رَّضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ)) حیث عبدوه وأطاعوه، ((وَرَضُوا عَنْهُ)) حیث أکرمهم وتفضل علیهم بالخیر والسعادة، ((ذَلِکَ)) الثواب والفضل ((لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ))، أی خافه فلم یعصه، ولم یرتکب ما یخالف أوامره. [ نظرات / امتیازها ]
  سيد مصطفي فاطمي کيا - سایت نوگرا - استاد شهید ناصر سبحانی
7) همانطور خیر البدیّه هم اگر فرض شود کافرین خوبی وبِهْ بودنی دارند مؤمنین بهتر هستند. می‌فرماید آنان بدترین خلقند نه کسان دیگر. که کافرین بر حسب میزان و معیار خودشان گمان می‌برند که مؤمنین بدترین خلقند.* إن الذین آمنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریّه * و بدون تردید کسانی‌که ایمان آوردند ( وقتی که این بینه برایشان آمد و حق برایشان روشن شد و شناختند و گرویدند وتسلیم شدند ) گرویدنی که نتیجه‌اش اعمال صالح بشود و بعد هم کردارهای شایسته و اعمال صالح که انجام دادند، آنان و نه غیر آنان بهترین خلقند. [ نظرات / امتیازها ]
8) جزاءهم عند ربهم جنات عدنٍ تجری من تحتها الأنهار خالدین فیها أبدا * پاداششان در نزد خداوندشان باغهای پردرخت و درختهای پرثمری هست که زمینهای زیر آن درختها را فرا گرفته‌اند و پوشانیده‌اند، باغهایی که جای اقامت و عدن و جایگزینی هستند و در آنها اقامت به صورت همیشگی صورت می‌گیرد که از زیر آن درختهای باغها نهرها در جریانند که ایشان در آن باغها قرار دارند جاودانه و برای همیشه. خداوند از ایشان خشنود شد و ایشان هم از او خشنود شدند. او از ایشان خشنود شد چون ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند و آنان از او خشنود شدند چون جزای خود را یافتند و از هیچ طرف اعتراضی نیست. البته اینکه انسان از خداوند خشنود می‌شود بر اساس یک فضلی از طرف خداوند است، خودش مقرر فرموده، اگر ایمان و عمل صالح باشد جزایی هم هست وگرنه انسان هیچ حقی بر خداوند ندارد.

اگر ایمان و عمل صالح داشته باشد چیزی انجام نداده که بگوید مزد می‌خواهم چون برای خودش کار کرده. در حقیقت برای خودش نفع رسانیده در دنیا حیات خوب و زندگی طیبه‌ای داشته است. خود خداوند به فضل خودش قرار گذاشته که بر ایمان و عمل صالح یک جزایی داده بشود و بر این اساس انسان صاحب حق شده است و مطالبه می‌کند و وقتی که پرداخـت می‌شود رضایت حاصل می‌کند. * ذلک لمن خشی ربه * آنچه که ذکر شد ( * جزاءهم عند ربهم * تا آخر ) برای کسی است که از خداوندش خشیّت داشته باشد با توجه به عظمت خداوندش و تذلّل خودش در مقابل او ترس بر او حاکم شد و موضع‌گیری داشت که بر اساس این ترس و خشیّت بود و در نتیجه همین بود که ایمان و عمل صالح داشت و آن جهت‌گیری خاصی را که خداوند از او خواسته بود، بدان تحقق بخشید. [ نظرات / امتیازها ]
  نيره تقي زاده فايند - یوسفعلی
7) 6232. Contrast this with the preceding verse. Human beings who live a life of faith and good justify the purpose of their probation here. They attain the fulfillment of their highest hopes. (R). [ نظرات / امتیازها ]
8) 6233. The Good Pleasure of Allah is the final Bliss of Salvation. The good pleasure is mutual; the truly saved is he whose will has become completely identified with Allah's Universal Will. (R).
6234. The fear of Allah is the fear to offend against His Holy Law, the fear to do anything which is against His Holy Will. Such fear is akin to love; for with it dawns the consciousness of Allah's loving care for all His creatures. [ نظرات / امتیازها ]
  مسعود ورزيده - المیران
8) جزاؤهم عند ربهم ... ذلک لمن خشی ربه کلمه عدن به معنای استقرار و ثبات است ، پس جنات عدن به معنای بهشت‏های خالد و جاودانه است ، و توصیف دوباره‏اش به اینکه خیر البریة در آن بهشت‏ها خالدند و ابدا خالدند تاکید همان جاودانگی است ، که اسم عدن بر آن دلالت داشت رضی الله عنهم - خدا از ایشان راضی است ، و رضایت خدا از صفات فعل خداست و مصداق و مجسم آن همان ثوابی است که به ایشان عطا می‏کند ، تا جزای ایمان و
اعمال صالحشان باشد .
ذلک لمن خشی ربه - این جمله علامت بهشتیان و آنانکه به سعادت آخرت می‏رسند را بیان می‏کند ، می‏فرماید : علامت خیر البریه و آنهایی که به جنات عدن می‏رسند این است که از پروردگار خود ترس دارند .
در جای دیگر هم فرموده : انما یخشی الله من عباده العلماء ، پس علم به خدا خشیت از خدا را به دنبال دارد ، و خشیت از خدا هم ایمان به او را به دنبال دارد ، یعنی کسی که از خدا می‏ترسد ، قهرا در باطن قلبش ملتزم به ربوبیت و الوهیت او است ، و در ظاهر هم ملازم با اعمال صالح است .
این را هم بدان که مفسرین در تفسیر مفردات این آیات به شدت اختلاف کرده ، اقوالی بسیار دارند که چون فایده‏ای در تعرض آنها نبود از نقل آنها و پاسخ دادن و اشکال کردن به آنها صرفنظر شد ، خواننده می‏تواند به تفسیرهای مطول مراجعه نماید .
[ نظرات / امتیازها ]
 » المیزان
7)
ان الذین امنوا و عملوا الصالحات اولئک هم خیر البریة در این آیه خیریت را منحصر در مؤمنین کرده ، که اعمال صالح می‏کنند ، همچنان که در آیه قبلی شریت را منحصر در کفار می‏کرد ، ( و این انحصار از آوردن ضمیر هم استفاده می‏شود ، چون اگر فرموده بود : اولئک شر البریة معنایش این می‏شد که ایشان بدترین خلقند ، و این منافات نداشت با اینکه اشخاص دیگری هم بدترین خلق باشند ، ولی عبارتی که در آیه آمده معنایش این است که ایشان ، آری ایشانند بدترین خلق) .
[ نظرات / امتیازها ]
 » تدبرقران
7) إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ هُمْ خَیْرُ الْبَرِیَّةِ (٧) آنهایی که ایمان آوردند
به این رسول و کتاب آسمانی او، و عمل صالح انجام دادند، آنها بهترین جنبندگانند. [ نظرات / امتیازها ]
8)
جَزَاؤُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتُ عَدْنٍ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الأنْهَارُ خَالِدِینَ فِیهَا أَبَدًا رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ذَلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ (٨) و اگر سیر مفهومی سوره را پی‌گیری کنیم، مفهوم آیه (۱) را آیه (۴) و مفهوم آیه(۴) را هم‌ آیه (۶) ادامه می‌دهد.
یعنی سه قدم در این سوره است:
قدم اول: لَمْ یَکُنِ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ مُنْفَکِّینَ حَتَّى تَأْتِیَهُمُ الْبَیِّنَةُ (١)
خدا در این قدم چون کسی از سنت هدایت منفک نیست، کسی را عذاب نمی‌کند و مواخذه هم نمی‌کند.
قدم دوم: وَمَا تَفَرَّقَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ إِلا مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَةُ (۴)
کفری که اینها ورزیدند بعد از آمدن بیّنه بود، بیّنه آمد ولی اینها به او کافر شدند! بیّنه رسولی است از جانب خدا که صحیفه‌های قیّمه را بر مردم می‌خواند.
چون کفر شما، کفر بعد از اتمام حجت است:
قدم سوم: إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتَابِ وَالْمُشْرِکِینَ فِی نَارِ جَهَنَّمَ خَالِدِینَ فِیهَا أُولَئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّةِ (۶)
سوره در سه گام، یک جواب دندانشکن به اندیشه پولورالیزم دینی می‌دهد. همان چیزی که خیلی‌ها برای اثباتش به قرآن متمسک می‌شوند.
این سوره می‌گوید که کفر انسان به قرآن و پیامبر، تا قبل از آمدن بیّنه توجیه دارد، ولی بعد از اینکه بینه آمد، و راه را به او نشان داد، تفرق از حول این بیّنه، کفر بعد از بینه و تمام شدن حجت است و این کفر انسان را در ردیف بدترین جنبندگان قرار می‌دهد. می‌خواهد اسم او اهل کتاب باشد یا مشرک باشد.
و نیز می‌خواهد بگوید که جاهای دیگر قرآن که آمده «الَّذِینَ آمَنُوا وَالَّذِینَ هَادُوا وَالنَّصَارَى وَالصَّابِئِینَ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْیَوْمِ الآخِرِ وَعَمِلَ صَالِحًا فَلَهُمْ أَجْرُهُمْ عِنْدَ رَبِّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ» این آیه ناظر به این است که من اسلام و قرآن را درک کردم ولی پدر من که اسلام را درک نکرد و از دنیا رفت، تکلیفش چیست؟ این آیه می‌گوید که پدر تو در هر دینی که بود، اگر به آن دین مومن بود و از دنیا رفت، او اجرش در نزد پروردگارش محفوظ است. ولی در هر زمانی، ایمان به قیامت و خدا را بیّنه آن زمان، تعیین می‌کند.
آن آیه به این معنا نیست که شما از هر طریقی که خواستی به سوی خدا برو!
[ نظرات / امتیازها ]
  آسيه افشار - انوار درخشان، ج‏18، ص: 246
8) آیه ایمان و عمل صالح و تقوى را هدایت و خیر محض و معرفت صفات پروردگار معرفى نموده و ایمان صورت اعتقادى بارکان دین اسلام و قائم بشخص مؤمن بلکه حقیقت او است و از آن خیر و تقرب بساحت کبریائى و نیز تشبه بصفات او میتوان تعبیر نمود یعنى ایمان قلبى صورت اعتقادى عبودیت است و اعمال صالحه تصدیق و اظهار انقیاد و لازم و شاهد بر صدق آنست و صورت علمى و اعتقادى چنانچه صادق و مستقر باشد اطاعت جوارحى ثبات عقیده را تصدیق مینماید و عمل هرگز آنرا تکذیب نخواهد نمود.
زیرا عمل و حرکت جوارحى بر طبق صورت علمى است و در صورت تخلف عملى شاهد آنستکه صورت اعتقادى و ایمان استقرار ندارد و به مختصر عایقى تزلزل‏پذیر است و التزام باطاعت جوارحى تأثیر بسزائى در باره رسوخ ایمان و حیات معرفت و استقرار صورت علمى دارد و آنرا بحد کمال و ملکه و صفت میرساند و از مرتبه خطور و حالت ارتقاء مى‏یابد بر این اساس التزام باعمال صالحه و انقیاد جوارحى سبب کمال روح و استقرار ایمان و شهود علمى خواهد بود.
و بر حسب تحلیل ایمان صورت علمى و نور هدایت و داراى درجات بى‏شمار است و هر چه اطاعت و التزام باعمال صالحه زیاده باشد و عائقى از آن جلوگیرى ننماید شاهد بر استقرار صورت علمى و تمکن نور هدایت و تقرب بساحت کبریائى و تشبه بصفات کامله او است.
خلاصه خیر بطور اطلاق و روح ایمان همانا صورت علمى که حقیقت انسانى است و لازم لا ینفک و ظهور اثر و تمثل این حقیقت در نظام خارج اطاعت و قیام بوظایف دینى و تصدیق عملى است.
بعبارت دیگر ایمان رابطه قلبى با ساحت کبریائى است و عمل صالح تمثل و ظهور ایمان در نظام خارج است و سیرت ایمان و التزام باعمال صالحه خلود در سعادت و سکونت جوار رحمت خواهد بود.
و بر حسب آیه (لَهُمْ ما یَشاؤُنَ) اهل ایمان ساکنان جوار رحمت داراى قدرت و اراده بطور اطلاق هستند بدین جهت اراده و خواسته آنان پرتوى از مشیت قاهره کبریائى است ناگزیر بر نظام آن جهان بطور محدود فرمانروا بوده و هر چه را بخواهند بیدرنگ پدید میآید.
زیرا ساحت کبریائى آنرا خواسته است و هرگز محکوم اسباب مانند عالم دنیا نخواهند بود.
خالِدِینَ فِیها أَبَداً:
نظر به این که سیرت ایمان و نیروى تقوى از طریق اکتساب صورت و فعلیت روح و روان آنان گشته تغییر و یا زوال پذیر نیست و در سعادت خلود دارند و ظهورى از آن خوشنودى پروردگار از آنها و موهبت اراده بطور اطلاق بآنها است و نیز منازلى است در جوار رحمت کبریائى و بطور خلود در آنها سکونت خواهند داشت رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُمْ:
رضایت و خوشنودى پروردگار از اهل ایمان در اثر عمل و اکتسابى است یعنى در اثر ایمان قلبى و اعمال صالحه آنها است.
و عبارت از توفیق اهل ایمان بالتزام بوظایف و نیز صفت فعل و اجر و نعمتهاى همیشگى است و رضایت پروردگار از اهل ایمان اساس هر نعمت و سعادت است و ظهورى از آن موهبت بطور اطلاق است که هر چه را اراده نمایند ظهور و پرتوى از اراده قاهره خواهد بود و هرگز از خود بطور استقلال اراده‏اى نخواهند داشت که پرتو و شعاع اراده کبریائى نباشند.
وَ رَضُوا عَنْهُ:
و نیز از نعمتهاى زیاده بر تصورى که در اختیارى او نهاده شده خوشنود بوده و رضایت و خوشنودى ساحت کبریائى از او از هر نعمت لذیذتر و گواراتر خواهد بود رضایت پروردگار را مقدم داشته بر رضایت اهل ایمان از ساحت پروردگار بمناسبت آنستکه خوشنودى مقام پروردگار از اهل ایمان و تقوى سبب صلاحیت آنان مى‏شود که از خود اراده و کرامتى نداشته باشند و آنچه بر حسب تدبیر نظام جهان پیش آید بآن راضى بوده و هم‏چنین هر وظیفه‏اى که از او خواسته شده در مقام اطاعت برآمده است.
ذلِکَ لِمَنْ خَشِیَ رَبَّهُ:
اساس رضایت و خوشنود ساحت کبریائى از اهل ایمان در اثر معرفت بعظمت و صفات کبریائى است که بیم و هراسى پیوسته در قلوب آنان پدید آورده و این نیرو سبب اطاعت و قیام بوظایف و پرهیز از گناهان مى‏باشد بالاخره معرفت عظمت و صفات پروردگار بهترین شعار عبودیت و درک حاجت و لازم آن استقامت در ایمان و خلود در سعادت خواهد بود. [ نظرات / امتیازها ]
 » انوار درخشان، ج‏18، ص: 245
7) اهل ایمان که از مکتب قرآن و برنامه آن پیروى مى‏نمایند و پیوسته رعایت وظایف دینى و باداء حقوق مردم قیام مى‏نمایند اینان عضو صالح اجتماع خواهند بود از نظر اینکه از زمره دانشجویان مکتب قرآن بوده و پیرو برنامه اعتقادى و عملى صحیح هستند. [ نظرات / امتیازها ]