تاریخ نگارش : بیست و نهم بهمن 1390
آثار امیدواری و نا امیدی در انسان از نظر آیات و روایات
حاجیه تقی زاده فانید
گناهان کبیره یاس و ناامیدی ازرحمت خداوند است.

درآیات نورانی قرآن کریم آمده است که: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم؛ بگو: این بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید! از رحمت خدا مایوس نشوید. همانا خداوند، همه گناهان را (با شرایطش ) می آمرزد، که او خود آمرزنده ی مهربان است» (سوره زمر –آیه 53).
کلید واژه : آثار امیدواری و نا امیدی

1,649



اگر درختی از لحاظ ریشه و تنه سالم بوده باشد و آنگاه به واسطه بعضی پیشامدها و در اثر برخی علل و عوامل خارجی میوه اش از بین برود و یا برگش بریزد و یا شاخه اش قطع شود، سرما شکوفه اش را بزند و یا پرندگان میوه اش را منقار بزنند و فاسد کنند و نظیر اینها، در عین اینکه موجب تأسف است باعث نگرانی نیست، چرا؟ زیرا خود درخت اگر سالم باشد بار دیگر برگ و شکوفه خواهد داد، میوه خواهد داد، از نو جوانه خواهد زد و سایه خواهد انداخت، در این گونه مواقع است که آدمی به خود حق می دهد که خود را تسلی داده و بگوید: "سر خود درخت سلامت باشد".

وجود آدمی نیز مانند یک درخت با اراده و ثمر بخش است، اگر سالم و بی عیب باشد خرم و با نشاط است، میوه ها و شکوفه ها می دهد، بر سر ها سایه می افکند، رهگذران در سایه اش از رنج آفتاب می آسایند، مانند همان درخت انواع حوادث و پیشامدها ممکن است داشته باشد، ممکن است کودکان به او سنگ بپراکنند. آدمی سالها زحمت می کشد و رنج می برد و دسترنجی تهیه می نماید، بعد در اثر حوادثی آن دسترنج از دستش می رود، سرمای فقر او را بی برگ و نوا می سازد، متاع دنیا ربوده شدن و سوختن و غرق شدن و هزاران آفت دیگر دارد، در عین اینکه این حوادث موجب تأسف است، برای یک روحیه سالم و با نشاط و امیدوار جای نگرانی نیست. همان طوری که اگر یک بدن، جوان و سالم بود وارد شدن جراحتی چندان نگرانی ندارد زیرا دوباره نسجها به هم می آید ولی بدن ناسالم و مبتلا به مرض قند مثلا، مدتها وقت لازم است تا بتواند یک زخم کوچک را جبران کند. روحیه سالم و با نشاط و امیدوار نیز چنین است، هر نقصی را جبران می کند. مصیبت آن وقتی است که آفت به ریشه درخت بخورد، اگر آفت به ریشه خورد محفوظ ماندن شاخه و میوه و برگ و شکوفه اثر ندارد. اگر خدای ناخواسته آدمی در ناحیه روح و قلب و احساسات پژمرده و افسرده باشد، ناراضی و ناخشنود باشد، به جهان بدبین باشد، خودش را تک و تنها و بی غمخوار و مدد کاری ببیند، دیگر همچو شخصی نه برای خودش و نه برای دیگران مفید نخواهد بود، آنچنان زندگی با مرگ چندان تفاوتی ندارد هر چند هزاران برگ و نوا داشته باشد.

در قرآن کریم این تعبیر زیاد آمده که خسران و بدبختی آنجاست که آدمی در ناحیه معنی و روح ببازد، باختن اثرات و ثمرات زندگی چندان اهمیت ندارد. زندگی اگر باشد، همیشه اثرات و ثمرات دارد، ولی خدای ناخواسته اگر آدمی مثلا امید و رجاء خود را ببازد و از دست بدهد اهمیت فوق العاده دارد. بالاتر از آن، هنگامی است که ایمان و معرفت خود را ببازد، زیرا ایمان است که منبع امید و رجاست، ایمان است که توکل و اعتماد و امیدواری می آورد. آدم با ایمان هیچوقت خودش را تک و بی مدد کار و بی غمخوار نمی بیند، همیشه در نماز می گوید: "خدایا تو را می پرستیم و از تو مدد می خواهیم". آدم مؤمن می گوید: "خدایا ما به تو توکل کرده ایم و به سوی تو بازگشت کرده ایم". آدم با ایمان فرضا در اثر پیشامدهای روزگار صدمات و لطماتی ببیند، چندان نگرانی ندارد. در مورد این افراد و اشخاص باید گفت: " سر ایمان و عقیده و روحیه آنها سلامت باشد ".

قرآن کریم خطاب به رسول اکرم می فرماید: بگو من هم مانند شما بشری هستم، مثل شما خواب و خوراک و احتیاجات دارم، مثل شما میل و فکر و آرزو دارم، آنچه نوع بشر باید داشته باشد من دارم، با این فرق که به من وحی می رسد که خدای شما و معبود شما یگانه است، بنابراین هر کس که امید لقاء پروردگار خود را دارد لازم است عمل نیک انجام دهد و با خدا هیچ کس را شریک نسازد.

آثار امیدواری:
انسان نه تنها برای رفع بیماریهای روحی و جسمی می تواند از داروی امید و آرزو استفاده نماید بلکه وسیله ای برای به دست آوردن سایر نیازها نیز می باشد زیرا با امیدواری کار و تلاش افزایش می یابد و با افزایش کار و تلاش حوائج شخص برآورده می شود. امید و آرزو رحمتی ازجانب خداوند است که به انسانها عطا شده تا هیچگاه ازتلاش باز نایستند و امید به بخشش داشته باشند. پیامبراکرم صلی الله علیه واله فرمودند: «الامل رحمة لامتی» ترجمه: آرزو رحمت خداست برامت من. علی علیه السلام در دعای کمیل ضرورت امیدواری به فضل و رحمت الهی را بیان می فرماید: «ام کیف تولمه النار وهو یامل فضلک ورحمتک» ترجمه: چگونه دربرمی گیرد او را آتش در حالیکه او امید واراست و آرزوی فضل و رحمت تو را دارد.

آثار ناامیدی:
اینکه گفته می شود ناامیدی زشت و ناروا است منظور ناامیدی نسبت به رحمت بیکران هستی بخش و کسی است که شایستگی امیدواری داشته باشد و گرنه ناامیدی ازمخلوقات حسن و نیکواست و امیدواری به آنان نه تنها موجب پیشرفت انسان نمی گردد بلکه خداوند عظیم می فرماید که: «وعزتی وجلالی ومجدی وارتفاعی علی عرشی لا قطعن کل من مومن من الناس غیری بالیاس ولا کسونه ثوب العذلةعند الناس ... بیدی مفاتیح الابواب » ترجمه: به عزت و جلالم و عظمتم و بلند مرتبگی من برعرش سوگند می خورم که قطع می کنم امید هر مومنی را که به مردم غیر ازمن امید بسته است و تبدیل به یاس می نمایم و بر لباس مذلت نزد مردم می پوشانم .... زیرا که کلیدهای درها به دست من می باشد.

در واقع ناامیدی ناشی از وسوسه های شیطانی است که دردل فرد می افتد و از این محل باید به خدا پناه برد که نیروی کار و تلاش را از انسان می گیرد و او را تبدیل به موجودی منزوی وخانه نشین می نماید به د نبال آن شکستهای پی درپی و فقر برایش حاصل می گردد. در عین حال ناامیدی خود نیز از گناهان کبیره محسوب می شود. ازسخنان و مواعظ امام رضا علیه السلام است که می فرمایند: «من الکبائر الیاس من روح الله» ترجمه: ازجمله
1,649



اگر درختی از لحاظ ریشه و تنه سالم بوده باشد و آنگاه به واسطه بعضی پیشامدها و در اثر برخی علل و عوامل خارجی میوه اش از بین برود و یا برگش بریزد و یا شاخه اش قطع شود، سرما شکوفه اش را بزند و یا پرندگان میوه اش را منقار بزنند و فاسد کنند و نظیر اینها، در عین اینکه موجب تأسف است باعث نگرانی نیست، چرا؟ زیرا خود درخت اگر سالم باشد بار دیگر برگ و شکوفه خواهد داد، میوه خواهد داد، از نو جوانه خواهد زد و سایه خواهد انداخت، در این گونه مواقع است که آدمی به خود حق می دهد که خود را تسلی داده و بگوید: "سر خود درخت سلامت باشد".

وجود آدمی نیز مانند یک درخت با اراده و ثمر بخش است، اگر سالم و بی عیب باشد خرم و با نشاط است، میوه ها و شکوفه ها می دهد، بر سر ها سایه می افکند، رهگذران در سایه اش از رنج آفتاب می آسایند، مانند همان درخت انواع حوادث و پیشامدها ممکن است داشته باشد، ممکن است کودکان به او سنگ بپراکنند. آدمی سالها زحمت می کشد و رنج می برد و دسترنجی تهیه می نماید، بعد در اثر حوادثی آن دسترنج از دستش می رود، سرمای فقر او را بی برگ و نوا می سازد، متاع دنیا ربوده شدن و سوختن و غرق شدن و هزاران آفت دیگر دارد، در عین اینکه این حوادث موجب تأسف است، برای یک روحیه سالم و با نشاط و امیدوار جای نگرانی نیست. همان طوری که اگر یک بدن، جوان و سالم بود وارد شدن جراحتی چندان نگرانی ندارد زیرا دوباره نسجها به هم می آید ولی بدن ناسالم و مبتلا به مرض قند مثلا، مدتها وقت لازم است تا بتواند یک زخم کوچک را جبران کند. روحیه سالم و با نشاط و امیدوار نیز چنین است، هر نقصی را جبران می کند. مصیبت آن وقتی است که آفت به ریشه درخت بخورد، اگر آفت به ریشه خورد محفوظ ماندن شاخه و میوه و برگ و شکوفه اثر ندارد. اگر خدای ناخواسته آدمی در ناحیه روح و قلب و احساسات پژمرده و افسرده باشد، ناراضی و ناخشنود باشد، به جهان بدبین باشد، خودش را تک و تنها و بی غمخوار و مدد کاری ببیند، دیگر همچو شخصی نه برای خودش و نه برای دیگران مفید نخواهد بود، آنچنان زندگی با مرگ چندان تفاوتی ندارد هر چند هزاران برگ و نوا داشته باشد.

در قرآن کریم این تعبیر زیاد آمده که خسران و بدبختی آنجاست که آدمی در ناحیه معنی و روح ببازد، باختن اثرات و ثمرات زندگی چندان اهمیت ندارد. زندگی اگر باشد، همیشه اثرات و ثمرات دارد، ولی خدای ناخواسته اگر آدمی مثلا امید و رجاء خود را ببازد و از دست بدهد اهمیت فوق العاده دارد. بالاتر از آن، هنگامی است که ایمان و معرفت خود را ببازد، زیرا ایمان است که منبع امید و رجاست، ایمان است که توکل و اعتماد و امیدواری می آورد. آدم با ایمان هیچوقت خودش را تک و بی مدد کار و بی غمخوار نمی بیند، همیشه در نماز می گوید: "خدایا تو را می پرستیم و از تو مدد می خواهیم". آدم مؤمن می گوید: "خدایا ما به تو توکل کرده ایم و به سوی تو بازگشت کرده ایم". آدم با ایمان فرضا در اثر پیشامدهای روزگار صدمات و لطماتی ببیند، چندان نگرانی ندارد. در مورد این افراد و اشخاص باید گفت: " سر ایمان و عقیده و روحیه آنها سلامت باشد ".

قرآن کریم خطاب به رسول اکرم می فرماید: بگو من هم مانند شما بشری هستم، مثل شما خواب و خوراک و احتیاجات دارم، مثل شما میل و فکر و آرزو دارم، آنچه نوع بشر باید داشته باشد من دارم، با این فرق که به من وحی می رسد که خدای شما و معبود شما یگانه است، بنابراین هر کس که امید لقاء پروردگار خود را دارد لازم است عمل نیک انجام دهد و با خدا هیچ کس را شریک نسازد.

آثار امیدواری:
انسان نه تنها برای رفع بیماریهای روحی و جسمی می تواند از داروی امید و آرزو استفاده نماید بلکه وسیله ای برای به دست آوردن سایر نیازها نیز می باشد زیرا با امیدواری کار و تلاش افزایش می یابد و با افزایش کار و تلاش حوائج شخص برآورده می شود. امید و آرزو رحمتی ازجانب خداوند است که به انسانها عطا شده تا هیچگاه ازتلاش باز نایستند و امید به بخشش داشته باشند. پیامبراکرم صلی الله علیه واله فرمودند: «الامل رحمة لامتی» ترجمه: آرزو رحمت خداست برامت من. علی علیه السلام در دعای کمیل ضرورت امیدواری به فضل و رحمت الهی را بیان می فرماید: «ام کیف تولمه النار وهو یامل فضلک ورحمتک» ترجمه: چگونه دربرمی گیرد او را آتش در حالیکه او امید واراست و آرزوی فضل و رحمت تو را دارد.

آثار ناامیدی:
اینکه گفته می شود ناامیدی زشت و ناروا است منظور ناامیدی نسبت به رحمت بیکران هستی بخش و کسی است که شایستگی امیدواری داشته باشد و گرنه ناامیدی ازمخلوقات حسن و نیکواست و امیدواری به آنان نه تنها موجب پیشرفت انسان نمی گردد بلکه خداوند عظیم می فرماید که: «وعزتی وجلالی ومجدی وارتفاعی علی عرشی لا قطعن کل من مومن من الناس غیری بالیاس ولا کسونه ثوب العذلةعند الناس ... بیدی مفاتیح الابواب » ترجمه: به عزت و جلالم و عظمتم و بلند مرتبگی من برعرش سوگند می خورم که قطع می کنم امید هر مومنی را که به مردم غیر ازمن امید بسته است و تبدیل به یاس می نمایم و بر لباس مذلت نزد مردم می پوشانم .... زیرا که کلیدهای درها به دست من می باشد.

در واقع ناامیدی ناشی از وسوسه های شیطانی است که دردل فرد می افتد و از این محل باید به خدا پناه برد که نیروی کار و تلاش را از انسان می گیرد و او را تبدیل به موجودی منزوی وخانه نشین می نماید به د نبال آن شکستهای پی درپی و فقر برایش حاصل می گردد. در عین حال ناامیدی خود نیز از گناهان کبیره محسوب می شود. ازسخنان و مواعظ امام رضا علیه السلام است که می فرمایند: «من الکبائر الیاس من روح الله» ترجمه: ازجمله گناهان کبیره یاس و ناامیدی ازرحمت خداوند است.

درآیات نورانی قرآن کریم آمده است که: «قل یا عبادی الذین اسرفوا علی انفسهم لاتقنطوا من رحمة الله ان الله یغفر الذنوب جمیعا انه هو الغفور الرحیم؛ بگو: این بندگان من که بر خویشتن زیاده روی روا داشته اید! از رحمت خدا مایوس نشوید. همانا خداوند، همه گناهان را (با شرایطش ) می آمرزد، که او خود آمرزنده ی مهربان است» (سوره زمر –آیه 53).

امید و آرزو باعث ایجا انگیزه کار و فعالیت در انسانها می شود و هدفی را برای آنها مشخص می نماید و به دنبال فعالیت بیشتر، نشاط و شادابی بیشتر خواهد شد. از انواع بیماریهای روانی از جمله یاس و افسردگی از میان می رود به جای آن آرامش روانی حاصل می گردد. حتی بنا بر نظریات پزشکان بسیاری از بیماریهای جسمی نیز بر اثر افسردگی و عدم نشاط و شادابی در انسان ایجاد می گردد. به عنوان مثال پزشکان به انسانهایی که دچار بیماریهای لاعلاج باشند خنده؛ مسافرت؛ فعالیت و رفت و آمد با دیگران و تفریحات سالم و ورزش را تجویز می نمایند تا هر چه بیشتر آنها را از محیط غم افزا و ناامیدی دور نگه دارند.

امید و آرزو باعث ایجا انگیزه کار و فعالیت در انسانها می شود و هدفی را برای آنها مشخص می نماید و به دنبال فعالیت بیشتر، نشاط و شادابی بیشتر خواهد شد. از انواع بیماریهای روانی از جمله یاس و افسردگی از میان می رود به جای آن آرامش روانی حاصل می گردد. حتی بنا بر نظریات پزشکان بسیاری از بیماریهای جسمی نیز بر اثر افسردگی و عدم نشاط و شادابی در انسان ایجاد می گردد. به عنوان مثال پزشکان به انسانهایی که دچار بیماریهای لاعلاج باشند خنده؛ مسافرت؛ فعالیت و رفت و آمد با دیگران و تفریحات سالم و ورزش را تجویز می نمایند تا هر چه بیشتر آنها را از محیط غم افزا و ناامیدی دور نگه دارند.
منابع-
حکمتها و اندرزها صفحه 175،
بحارالانوار، ج77، ص173،
مفاتیح الجنان، ص87،
وسائل الشیعه ، ج15، ص214، باب عدم جواز تعلق الرجاء والامل،
تحف العقول