تاریخ نگارش : بیست و پنجم فروردين 1391
رقابت تا مرز حسادت
حاجیه تقی زاده فانید
حسادت را می توان در دو معنای عام و خاص در نظر گرفت .حسادت در معنای عام ،حسی محرک است که انگیزه بسیاری از فعالیتهای عالی و دقیق بشر را تشکیل می دهد و در معنای خاص، آرزوی سلب نعمت از دیگران است .حسادت تنها در این معنا - که شکل انحراف یافته ی آن است - ،مذموم است.
کلید واژه : رقابت تا مرز حسادت
حسادت ،نعمت خوب خدا

حسادت واژه ای است که تا به کار برده می شود ،آرزوی سلب نعمت از دیگران و بدبختی آنها نیز به ذهن متبادر می شود .اما این معنایی است که تنها در قله این کوه قرار دارد. درحالیکه آنچه در دامنه ها و پایین تر از آن وجود دارد،عاطفه ی هیجان زایی است که موجب انگیزش و تحرک می شود. حسادت،مولد بیشترین فعالیتهای هنری و فوق غریزی بشر است و بدون آن پیشرفت و تعالی ،با کندی و نقصان روبرو خواهد شد.در اثر حسادت از نوع مثبت، فرد بی انگیزه به سمت فعالیتهای سطح بالا با ظرافتهای عالی سوق داده می شود. چنانچه اگر حسادت نبود همان کارها در مقیاس حداقلی انجام می شد و دلیلی برای انجام بهتر و عالیتر آن وجود نمی داشت .



هرکسی در مواجهه با زیبایی ها و نعمتهای دیگران ممکن است در وهله اول درکی از نداشته های خود و تمنای نعمات دیگران احساس کند و این انگیزه ای برای حرکتش شود حال آنکه اگر این درک برایش حاصل نمی شد هیچگاه به سمت تعالی و ترقی پیش نمی رفت.دانش آموزی که در کلاس درس، حسادت نمی کند ،قائدتا برای رسیدن به نمره بیست هم تلاش نخواهد کرد او قبولی را، نهایت همت خود قرار خواهد داد.

گاهی دیده می شود خانمی بعد از ازدواج تحولات چشمگیری پیدا کرده و هنرهای چندی را در مدت کوتاهی کسب می کند.در حالیکه قبلا ، هیچ علاقه ای در زمینه کسب این هنرها از خود نشان نمی داد. شاید وجود خواهر شوهری هنرمند ،یا جاریی که توجه همه را به سمت هنرهای خود جلب کرده است ،مهمترین علت پیشرفت او باشد. بنابراین حسادت می تواند سر منشا پیشرفت و ترقی بشر باشد تنها باید توجه داشت که به جنبه منفی آن بها ندهیم و هیچ گاه از نعمات دیگران اندوهگین نشویم. اگر گاهی چینن حسی در دلمان ایجاد شد باید سریع به خدا پناه ببریم و با تنبیه کردن دل ،او را از پیشروی بیشتر در جنبه های منفی حسادت بر حذر داریم .دعا کردن به نفع کسی که به او حسادت می کنیم یکی از راههای تنبیه دل در این میدان است.


حسادت ،از احساسات مخصوص آدمی است

حسادت در حد ضعیف ،یکی از احساسات بشری است که در دیگر موجودات وجود ندارد، حال آنکه عواطف ستوده شده ای همچون غیرت ،فرزنددوستی و...در انسان و حیوان مشترک است . چنانچه به ماده هر حیوانی تعرض شود ،نر از آن دفاع خواهد کرد و چنانچه جوجه کلاغی در خطر باشد ،کلاغ مادر به حمایت برخواهد خواست .اما حسادت به اندازه و مثبت که موجب صرف کمال دقت و تمام همت می شود ،غریزه ای است که تنها محرک آدمی است .و حد ضعیف و اولیه ی آن در همه افراد وجود دارد. چراکه خداوند، خود،انسان را با انرژی حسادت آفرید و او را بواسطه همین نیرو ، در وادی کودکی به سمت رشد هدایت فرمود .لذا بیشترین محرک کودکان،برای و رشد و فعالیتهای اجتماعی ،حسادت است. اما پس از رشد و بلوغ عقلی ،آرمان الهی این است که بشر تنها به خاطر رضای خداوند و نه از روی غریزه،کاری را انجام دهد.
غبطه - که از آن می توان به رقابت مثبت یاد کرد - ،شکل خوب حسادت است که در برخورد حسادت با روح فرد سالم به وجود می آید. لذا غبطه و "حسادت بیمار آلود" ،هر دو از شکل کلی حسادت تغذیه می شوند، اما ضد هم هستند
وقتی حسادت با حقارت در هم می آمیزد

وقتی توجه فردی ، ناگهان به نعمتهای شخص دیگری جلب می شود،حسادت کلید می خورد،و حسی ایجاد می شود که هر چند برای مدت کوتاهی، تعادل روحی فرد را بهم می زند. بنابراین حرکت، برای رسیدن به تعادل مجدد آغاز می شود.اکنون اگر این شخص دارای عزت و اعتماد به نفس باشد ،مسیری را برای حرکت بر می گزیند که هماهنگ با بلندای درونش بوده و منجر به رشد او خواهد شد.بدون اینکه آرزوی بدی برای دیگران داشته باشد. اما اگر، شخص حقیر و فرومایه ای باشد ،به راهی می رود که بیش از پیش، بر حقارتش خواهد افزود و نهایتا او را مبتلا به بیماری روانی حسادت در معنای خاص آن خواهد نمود آنگاه بستری برای وساوس شیطانی بوجود می آید.

غبطه - که از آن می توان به رقابت مثبت یاد کرد - ،شکل خوب حسادت است که در برخورد حسادت با روح فرد سالم به وجود می آید. لذا غبطه و "حسادت بیمار آلود" ،هر دو از شکل کلی حسادت تغذیه می شوند، اما ضد هم هستند.
تبیان