تاریخ نگارش : دوازدهم تير 1391
نقش عبادت و نیایش در پرورش روح
صفدر فولادی
انسان وقتى عبادتى را خالصانه و مخلصانه و با حضور قلب انجام مى دهد، بعد از آن نورانیّت و صفاى دیگرى در قلب و جان خود احساس مى کند، میل او به خوبیها بیشتر مى شود و تنّفر او از بدیها افزون مى گردد; خود را به خدا نزدیکتر مى بیند و روح خضوع و تواضع و عبودیّت و تسلیم در برابر حق را در خود زنده مى بیند.
این نکته قابل توجّه است که همه عبادات یک اثر مشترک دارند و هر کدام یک تأثیر ویژه، اثر مشترک همه آنها پرورش روح خضوع و اخلاص و تسلیم در مقابل حق، و بیدارى و هوشیارى و ترک غفلت است.
و اثر ویژه هر کدام متناسب آن عبادت است; نماز نهى از فحشاء و منکر مى کند، و روزه اراده را قوى و هواى نفس را تحت کنترل نیروى عقل در مى آورد; حج، انسان را از تمام رزق و برق هاى زندگى و تعلّقات حیات دور مى سازد، و زکات، بخل و حرص و دنیا پرستى را کم مى کند.
ذکر خدا مایه آرامش دل است; و هر یک از اذکار، انسان را متوجّه یکى از صفات جلال و جمال خدا مى کند، و او را به هماهنگى با حق تشویق مى نماید.
به این ترتیب، کسى که همه این عبادات را به جا مى آورد، هم از اثرات عامّ آن بهره مى گیرد و هم از تأثیرات ویژه آنها استفاده مى کند; و مى تواند فضایل اخلاقى را در پرتو آنها در وجود خود پرورش دهد; بنابراین، عبادت و نیایش ما در برابر پروردگار، یکى از گامهاى مؤثّر خود سازى ماست، مشروط بر این که با روح و فلسفه عبادت آشنا باشیم و تنها به جسم آن قناعت نکنیم
کلید واژه : عبادت - اخلاق - تکامل روح
براى پى بردن به تأثیر عبادت و نیایش در تهذیب نفوس و پرورش فضائل اخلاقى، قبل از هر چیز باید با مفهوم و حقیقت عبادت آشنا شد.
گرچه بحث درباره حقیقت عبادت سخنى مبسوط و گسترده را مى طلبد و بزرگان در تفسیر و اخلاق و فقه و حدیث درباره آن سخن بسیار گفته اند، امّا در یک اشاره کوتاه چنین مى توان گفت: براى یافتن حقیقت عبادت باید به واژه «عبد» و مفهوم آن که ریشه اصلى عبادت است توجّه نمود.
«عبد» از نظر لغت به انسانى گفته مى شود که سر تا پا تعلّق به مولا و صاحب خود دارد; اراده اش تابع اراده او، و خواستش تابع خواست اوست; در برابر او خود را مالک چیزى نمى داند و در اطاعت او سستى بخود راه نمى دهد.
بنابراین، عبودیّت اظهار آخرین درجه خضوع در برابر کسى است که همه چیز از ناحیه اوست، و بخوبى مى توان نتیجه گرفت که تنها کسى مى تواند «معبود» باشد که نهایت انعام و اکرام را کرده است و او کسى جز خدا نیست!
به تعبیر دیگر، و از بُعد دیگر ـ «عبودیّت» نهایت اوج تکامل روح یک انسان و قرب او به خداست، و عبودیّت تسلیم مطلق در برابر ذات پاک اوست; عبادت تنها رکوع و سجود و قیام و قعود نیست، بلکه روح عبادت تسلیم بى قید و شرط در برابر کمال مطلق و ذات بى مثالى است که از هر عیب و نقص مبرّاست.
بدیهى است چنین عملى بهترین انگیزه توجّه به کمال مطلق و پرهیز از هرگونه آلودگى و ناپاکى است; چرا که انسان سعى مى کند خود را به معبود خویش نزدیک و نزدیکتر سازد تا پرتوى از جلال و جمال او در وجودش ظاهر شود که گاه از آن تعبیر به «مظهر صفات خدا شدن» مى کنند.
در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «اَلْعُبُوُدِیَّةُ جَوْهَرَةٌ کُنْهُها الرُّبُوبِیَّةُ; عبودیّت گوهرى است که ربوبیّت در درون آن نهفته شده است.»( مصباح الشّریعه، صفحه 536)
اشاره به این که عبد تلاش و کوشش مى کند که خود را در صفات شبیه معبود سازد و پرتوى از صفات جلال و جمال او را در خود منعکس کند، و نیز انسان در سایه عبودیّت به جاى مى رسد که به اذن پروردگار مى تواند در جهان تکوین، تدبیر و تصرّف کند، و صاحب ولایت تکوینیّه شود، همان گونه که آهن سرد و سیاه بر اثر مجاورت با آتش، گرم و سرخ و فروزان مى شود; این حرارت و نورانیّت از درون ذات او نیست بلکه پرتو ناچیزى از آتش به او افتاده و به این رنگ در آمده است.
بررسی چگونگى تأثیر عبادت در پرورش فضائل اخلاقى در آیات قرآن :
1 ـ یا اَیُّـهَا النّـاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ الَّذِى خَـلَقَـکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُـونَ (سوره بقره، آیه 21)
2 ـ یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِـبَ عَلَـیْکُمُ الصِّـیامُ کَما کُـتِبَ عَلَى الَّـذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ (سوره بقره، آیه 183)
3 ـ وَ اَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ (سوره عنکبوت، آیه 45)
4 ـ اِنَّ الاِْنـْسانَ خـُلِقَ هَلُوعاً ـ اِذا مَسـَّهُ الشَّرُّ جَـزُوعاً ـ وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً ـ اِلاَّ الْمُصَّلِینَ ـ اَلَّذینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِـمُونَ (سوره معارج، آیات 19 تا 24)
5 ـ خُذْ مِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها (سوره توبه، آیه 103)
6 ـ اَلَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ اَلا بِـذِکْرِاللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُـوبُ (سوره رعد، آیه 28)
7 ـ یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ اِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرینَ (سوره بقره،آیه 153)
در تمام آیاتى که در بالا آمده، رابطه نزدیکى میان «عبادت» و تقوا و پرهیز از گناه و پرورش فضائل اخلاقى دیده مى شود و نشان مى دهد کسانى که مى خواهند به تهذیب نفس راه یابند باید از درِ عبودیّت و پرستش خداوند وارد شوند; سالکان راه خدا، و پویندگان طریق خودسازى و تقوا، باید از نیایش و عبادت یارى طلبند و ناخالصیهاى وجود خود را در کوره داغ عشق به خدا بسوزانند و از بین ببرند، و مس وجود خود را با کیمیاى عبادت زر کنند.
در همین راستا، در نخستین آیه، همه انسانها را بدون استثنا مخاطب ساخته و راه تقوا را این گونه به آنها نشان مى دهد; مى فرماید: «اى مردم! پروردگارتان را که شما و پیشینیان شما را آفریده پرستش کنید تا پرهیز کار شوید!» (یا اَیُّهَا النّاسُ اعْبُدُوا رَبَّکُمْ الَّذِى خَلَقَکُمْ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)
تکیه بر آفرینش پیشینیان ممکن است اشاره به این باشد که اعراب جاهلى براى توجیه پرستش بتها، تکیه بر فعل پیشینیان داشتند، آیه فوق مى گوید خداوند هم آفریدگار شماست و هم آفریننده پیشینیان است; آرى! او خالق همه کس و همه چیز و مالک همه کس و همه چیز است; و تنها او شایسته عبادت است، نه بتها; اگر رو به سوى عبودیّت خالص او آرید، شکوفه هاى تقوا بر شاخسار جان شما آشکار مى شود; و این آلودگیهاى اخلاقى شما ناشى از عبادت خرافى شماست.
در حالى که در آیه بعد به رابطه «روزه» ـ که یکى از عبادات مهم است ـ و «تقوا» اشاره شده است; مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید روزه بر شما نوشته شده ـ همان گونه که بر کسانى که قبل از شما بودند نوشته شد ـ تا پرهیزگار شوید!» (یا اَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمْ الصِّیامُ کُما کُتِبَ عَلَى الَّذِینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ)
هرکس به روشنى در مى یابد که به هنگام روزه داشتن، نور و صفاى تازه اى در دل احساس مى کند، خود را به نیکیها نزدیکتر، و از زشتیها و بدیها دورتر مى بیند، حتّى آمارهاى مستند نشان مى دهد که در ایّام ماه مبارک سطح جرائم در جامعه روزه دار، بسیار پایین مى آید، تا آنجا که مأموران انتظامى به اعتراف خودشان در این ماه به کارهاى عقب مانده ماههاى دیگر مى پردازند
در سومین آیه، به رابطه نزدیک «نماز» و پرهیز از گناه و فحشاء و منکر اشاره شده است; در این آیه شخص پیامبر(صلى الله علیه وآله) به عنوان یک الگو و اسوه، مخاطب به این خطاب شده است: نماز را بر پا دار که نماز (انسان را) از زشتیها و گناه باز مى دارد (وَ اَقِمِ الصَّلوةَ اِنَّ الصَّلوةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ)
«فحشاء و منکرات» مجموعه افعال غیر اخلاقى است، و مى دانیم تمام افعال غیر اخلاقى سرچشمه اى از صفات ضدّ ارزشى در درون جان انسان دارد; و به تعبیر دیگر، همیشه اخلاق درونى است که در اخلاق برونى اثر مى گذارد.
تأثیر نماز در باز داشتن از فحشاء و منکر نیز درست به همین دلیل است; زیرا نماز با افعال و اذکار بسیار پر محتوایش، انسان را در جهانى برتر و والاتر ـ جهان قرب به خدا ـ وارد مى کند; و این نزدیکى او را از سرچشمه هاى اصلى فحشاء و منکر که همان هواى نفس و حبّ افراطى به دنیا است دور مى سازد.
به همین دلیل، نماز گزاران واقعى کمتر گِرد گناه مى گردند; و هر قدر نماز روح و جان و محتواى بیشترى داشته باشد، به همان نسبت انسان از منکرات و زشتیها دورتر مى شود و شکوفه هاى فضائل و اخلاق در درون جانش آشکارتر مى گردد.
در چهارمین آیه، بعد از اشاره به بعضى از رذائل اخلاقى مانند جزع و بى تابى به هنگام بروز مشکلات، و بخل به هنگام دست یافتن به خیرات، تنها نماز گزاران را استثنا مى کند، و مى فرماید: انسان حریص و کم طاقت آفریده شده است ـ هنگامى که بدى به او رسد بى تابى مى کند ـ و هنگامى که خوبى به او رسد بخل مىورزد و مانع دیگران مى شود ـ مگر نمازگزاران ـ آنها که نماز را بطور مرتّب به جا مى آورند. (اِنَّ الاِْنْسانَ خُلِقَ هَلُوعاً ـ اِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً ـ وَ اِذا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعاً ـ اِلاَّ الْمُصَّلِینَ ـ اَلَّذِینَ هُمْ عَلى صَلاتِهِمْ دائِمُونَ)
این آیات به روشنى ثابت مى کند که توجّه به ذات پاک پروردگار و عبادت و نیایش در پاکسازى روح و جان از رذائل اخلاقى مانند بخل و جزع و بى تایى اثر مستقیم دارد.
در پنجمین آیه، اشاره به تأثیر مسأله زکات در پاکسازى روح و تزکیه نفس مى کند و مى دانیم زکات در اسلام یکى از عبادات مهم محسوب مى شود; مى فرماید: از اموال آنها صدقه اى (به عنوان زکات) بگیر تا به وسیله آن، آنها را پاک سازى و پرورش دهى (خُذْ مِنْ اَمْوالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَ تُزَکِّیهِمْ بِها)
تعبیر «تزکّیهم بها» دلیل روشنى بر این حقیقت است که تطهیر و تزکیه نفس به وسیله زکات حاصل مى شود، چرا که زکات، رذائلى همچون بخل و دنیاپرستى و حرص و آز را از روح، زائل مى کند، و نهال نوعدوستى و سخاوت و حمایت از مستضعفان را در سرزمین دل پرورش مى دهد.
روایاتى که در ذیل این آیه نقل شده است نیز این حقیقت را روشنتر مى کند:
در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «ما تَصَدَّقَ اَحَدُکُمْ بِصَدَقِة مِنْ طَیِّب ـ وَ لا یَقْبَلُ اللّهُ اِلاّ الطَّیِّبَ ـ اِلاّ اَخَذَهَا الرَّحْمانُ بِیَمینِهِ وَ اِنْ کانَتْ تَمْرَةً فَتَربُو مِنْ کَفِّ الرَّحْمانِ فِى الرَّحْمانِ حَتّى تَکُونَ اَعْظَمُ مِنَ الْجَبَلِ; هیچ کس از شما صدقه اى از مال حلال نمى پردازد ـ و البتّه خداوند جز حلال قبول نمى کند ـ مگر این که خداوند آن را با دست خود مى گیرد، حتّى اگر یک دانه خرما باشد، سپس در دست خدا نمو مى کند تا بزرگتر از کوه شود!»( صحیح مسلم، جلد 2، صفحه 702)
این حدیث که تشبیه و کنایه پرمعنایى در بردارد اهمّیّت فوق العاده این عبادت بزرگ، و ارتباط مستقیم آن را با خدا و مسائل معنوى روشن مى سازد.
در ششمین آیه، به یکى دیگر از عبادات مهم و معروف، یعنى ذکر خدا اشاره شده و از تأثیر عمیق آن در آرامش دلها، سخن مى گوید; مى فرماید: آنان کسانى هستند که ایمان آورده اند، و دلهایشان به یاد خدا مطمئن (و آرام) است، آگاه باشید با یاد خدا دلها آرامش مى پذیرد! (اَلَّذِینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللّهِ اَلا بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ)
آرامش دل همیشه توأم با توکّل بر خدا، و عدم وابستگى به مادّیات و عشق به زرق و برق دنیا و آز و طمع و بخل و حسد است. چرا که اگر این صفات رذیله در دل باشد، آرامشى در آن نخواهد بود. بنابراین، یاد خدا مى تواند اثر عمیقى در دور ساختن انسان از این رذائل داشته باشد، تا شکوفه آرامش بر شاخسار دل آشکار گردد.
به تعبیر دیگر، اگر یک نظر اجمالى به ریشه هاى ناآرامى روح و پریشانى خاطر و اضطرابها و نگرانیها بیندازیم، مى بینیم همه آنها از رذائل اخلاقى سرچشمه مى گیرد، ولى یاد خدا آنها را مى خشکاند و نا آرامى را به اطمینان و آرامش مبدّل مى سازد.
در هفتمین و آخرین آیه، به تأثیر نماز و روزه در تقویت روح انسان اشاره کرده، مى فرماید: «اى کسانى که ایمان آورده اید! از صبر (روزه) و نماز کمک بگیرید! (زیرا) خداوند با صابران است!» (یا اَیُّها الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ اِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرینَ)
در بعضى از روایات اسلامى صبر به روزه تفسیر شده است که یکى از مصداقهاى روشن صبر است، و گر نه صبر مفهوم وسیعى دارد که هرگونه استقامت در برابر هواى نفس و وسوسه هاى شیطان و استقامت در طریق اطاعت پروردگار، و در برابر حوادث ناگوار و مصائب را شامل مى شود.
در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم که هرگاه کار مهمّى براى او پیش مى آمد نماز مى خواند، سپس آیه وَاسْتـَعِینُوا بِالصـَّبْرِ وَ الصَّلوةِ را تلاوت مى فرمود (کانَ علىٌّ اِذا اَحالَهُ اَمْرٌ فَزِعٌ، قامَ اِلَى الصَّلَوةِ ثُمَّ تَلا هذِهِ الاْیـَةَ وَ اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلوةِ) اشاره به این که نماز به من نیرو مى بخشد.
آرى! این عبادتهاى مهم فضائلى همچون توکّل و شجاعت و شهامت و صبر و استقامت را در وجود انسان زنده مى کند، و از رذائل اخلاقى همچون جبن و ترس، تردید و دو دلى، و اضطراب و نگرانى در برابر حوادث مهم، و دنیا پرستى، دور مى سازد; و به این ترتیب، بخش مهمّى از فضائل اخلاقى را در وجود انسان زنده مى کند، همان گونه که بخش قابل توجّهى از رذائل را مى میراند.
نتیجه گیری :
از آنچه در بالا آمد بخوبى مى توان نتیجه گرفت که عبادات اثر بسیار عمیقى از جهات مختلف در تهذیب اخلاق دارند; این تأثیر را مى توان در چند جهت خلاصه کرد:
1 ـ توجّه به مبدأ آفرینش و حضور پروردگار در تمام زندگى انسانها سبب مى شود که انسان مراقب اعمال و رفتار خویش باشد، و هواى نفس را تا آنجا که مى تواند کنترل کند، چرا که عالم محضر خداست، و در محضر خداوند کریم، گناه کردن و راه خلاف پیمودن عین ناسپاسى است.
2 ـ توجّه به صفات جلال و جمال او که در عبادات و مخصوصاً دعاها آمده است، نیایش کننده را دعوت مى کند که پرتوى از آن اوصاف کریمه را در درون روح و جان خود منعکس کند و در مسیر تکامل اخلاقى قرار گیرد.
3 ـ توجّه به معاد، همان دادگاه بزرگى که همه چیز در آنجا حسابرسى مى شود، نیز اثر باز دارنده قوى و نیرومندى براى پاکسازى روح و جسم انسان دارد.
4 ـ عبادت و نیایش اگر با حضور قلب و آداب آن باشد، صفا و نورانیّت غیر قابل توصیفى مى آورد که در برابر آن ظلمات اخلاق رذیله تاب مقاومت ندارد; به همین دلیل، انسان پس از یک عبادت آمیخته با حضور قلب، خود را به نیکیها نزدیکتر مى بیند.
5 ـ محتواى عبادات و دعاها مملّو است از آموزشهاى اخلاقى و بیان راه و رسم سیر و سلوک الى اللّه، که دقّت در آنها نیز درسهاى بزرگى به انسان در این زمینه مى دهد. عاشقان خود سازى و سالکان الى اللّه از طریق عبادت مى توانند به هدف والاى خود برسند و بدون عبادت و نیایش و مناجات و راز و نیاز با پروردگار مخصوصاً در خلوت و بویژه در سحرگاهان راه به جایى نمى برند
منابع :
1-قرآن کریم
2- صحیح مسلم، جلد 2
3- شرح فارسی مصباح الشریعه با نام عرفان اسلامی مشتمل بر 12 جلد توسط شیخ حسین انصاریان
4- اخلاق در قرآن ، جمعی از نویسندگان