تاریخ نگارش : بیست و هشتم اسفند 1389
ویژگی های رسول اکرم صلی الله علیه و آله از دیدگاه قرآن
ابراهیم چراغی
وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد. خداوند او را نیکو تربیت فرمود و از گزند محیطی که در آن می زیست، در امان نگاه داشت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آراسته به سجایای نکوی اخلاقی بود، به همین دلیل خدای متعال او را در قرآن بدین صفت توصیف فرمود: «وإِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظیم.» بنابراین، محمد صلی الله علیه و آله برجسته ترین نمونه کمال انسانی و شایسته ترین الگوی مسلمانان است و از این رهگذر، خداوند به ما فرمان داده است که از او پیروی کنیم و برای دست یابی به رضوان الهی، به آموزه های وی عمل کنیم. خدای سبحان، مؤمنان را در قرآن مخاطب ساخته و فرموده است:

لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللّه ِ اُسْوَةٌ حَسَنةٌ لِمَنْ کان یَرْجُواللّه َ وَ الیومَ الآخِرَ و ذَکَرَللّه َ کَثیرا.(احزاب:21)

برای کسانی که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا را زیاد یاد می کنند، رسول خدا بهترین الگو است.


ناشر : سایت تبیان
کامل ترین انسان

وجود رسول اکرم صلی الله علیه و آله سرشار از فضیلت های انسانی و صفت های پسندیده و سیر و سلوکی پایدار بود که از بزرگی، اصالت و خوی ناب وی را حکایت می کرد. خداوند او را نیکو تربیت فرمود و از گزند محیطی که در آن می زیست، در امان نگاه داشت. پیامبر خدا صلی الله علیه و آله آراسته به سجایای نکوی اخلاقی بود، به همین دلیل خدای متعال او را در قرآن بدین صفت توصیف فرمود: «وإِنَّک لَعَلی خُلُقٍ عَظیم.» بنابراین، محمد صلی الله علیه و آله برجسته ترین نمونه کمال انسانی و شایسته ترین الگوی مسلمانان است و از این رهگذر، خداوند به ما فرمان داده است که از او پیروی کنیم و برای دست یابی به رضوان الهی، به آموزه های وی عمل کنیم. خدای سبحان، مؤمنان را در قرآن مخاطب ساخته و فرموده است:

لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللّه ِ اُسْوَةٌ حَسَنةٌ لِمَنْ کان یَرْجُواللّه َ وَ الیومَ الآخِرَ و ذَکَرَللّه َ کَثیرا.(احزاب:21)

برای کسانی که به خدا و روز قیامت امیدوارند و خدا را زیاد یاد می کنند، رسول خدا بهترین الگو است.

این آیه، خود قوی ترین دلیل و بزرگ ترین گواه بر این است که رسول خدا صلی الله علیه و آله از شایسته ترین اخلاق و پسنده ترین فضیلت های انسانی بهره مند بوده است.
پیام متن:

رسول اکرم صلی الله علیه و آله بهترین و شایسته ترین الگوی اخلاقی برای مسلمانان است.
فروتنی، از ویژگی های اخلاقی پیامبر

بیشتر فرمانروایان صاحب قدرتی که زمام امور مردم را به دست دارند، از فروتنی به دورند؛ به ویژه در روزگاران گذشته که فخرفروشی لازمه حکومت حکم رانان کشورها به شمار می آمد.

حضرت محمد صلی الله علیه و آله در زمان خود با این شیوه ناپسند به مخالفت برخاست و فروتنی را پیشه حکومت خود ساخت، به گونه ای که یکی از اهداف رسالت آن بزرگوار، ریشه کن کردن خودپسندی در جامعه بود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بیشتر وقت ها، هواداران خویش را پند و اندرز می داد و می فرمود:«کسی که ذره ای تکبر در دل او باشد، هرگز روی بهشت را نخواهد دید». پیامبر خود، در نهایت تواضع با مردم رفتار می کرد. در باب رفتار رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که آن حضرت در آخر مجلس می نشست و با افرادی که در مجلس بودند، به گونه ای یکسان برخورد می کرد تا کسی از جمع تصور نکند فرد دیگری که در آن مجلس حضور دارد، بیشتر از او مورد احترام پیامبر است.

روزی رسول خدا صلی الله علیه و آله با تکیه بر عصا نزد اصحاب رفت. آنان به احترام حضرت از جای خود برخاستند. پیامبر فرمود:«مانند عجم ها نایستید که برخی بر بعضی دیگر تعظیم و کرنش می کنند».

از جمله سفارش های حضرت به یارانش این بود که:

شما در مدح و ستایش من مبالغه نورزید، آن گونه که مسیحیان درباره فرزند مریم راه افراط پیش گرفتند و او را فرزند خدا خواندند. من بنده ای از بندگان خدا هستم. از این رو، به من، بنده خدا و فرستاده او بگویید.

از نمونه های تواضع و فروتنی آن حضرت این بود که کفش خود را پینه و لباسش را وصله می زد؛ در کارهای خانه همکاری می کرد. به کمک آنها گوشت خرد می کرد. با حیاترین انسان ها بود. به چهره کسی خیره نمی شد به پرسش برده و شخص آزاد پاسخ می گفت و به گونه ای در جمع یاران می نشست که آخر مجلس واقع شود، اگر کسی در مورد نیازش با حضرت به گفت وگو می پرداخت و سخن به درازا می کشید، حضرت حوصله به خرج می داد تا آن فرد خودش سخن کوتاه کند و کسی که حاجتی از او می خواست، آن را برآورده می کرد و یا در زمینه برآورده شدن نیازش، با او سخن می گفت.

روز فتح مکه، مردی نزد پیامبر آمد، در حالی که اندامش از ترس می لرزید. آن حضرت فرمود: «نترس، من که پادشاه نیستم. من فرزند بانویی هستم از قبیله قریش که خوراکش گوشت خشکیده بود»
پیام متن:

فروتنی و تواضع، از برجسته ترین خصلت های اخلاقی رسول اکرم صلی الله علیه و آله است.
محبت و مهربانی رسول صلی الله علیه و آله

مهربانی عملی نیک و پسندیده در اسلام و یکی از صفت های پروردگاری است که او خود به مصداق «وَ رحمتی وسِعَت کُلَّ شی ءٍ»، رحمان است و رحیم.

خدای سبحان، رسول اکرم صلی الله علیه و آله را خاص این صفت گرداند و در خطاب به مؤمنان فرمود:

لَقد جاءکُمْ رسَولٌ مِنَ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ علیه ما عَنِتُّم حریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤمِنینَ رَئوُوفٌ رحیمٌ. (توبه: 128)

پیامبری از بین خودتان به سویتان آمد. وضع پریشانی و جهل شما بر او دشوار می آید. به شما اهتمام دارد و با مؤمنان رئوف و مهربان است.

در آیه ای دیگر، خداوند پیامبرش را این گونه می ستاید:

فَبما رَحْمَةٍ مِنَ اللّه ِ لِنْتَ لَهُمْ وَلَوْ کُنْتَ فَظّا غَلیظَ الْقَلْب لاَْنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِک. (آل عمران: 159)

خداوند با رحمت خویش تو را با مردم مهربان و خوش خو گرداند و اگر تندخو و سخت دل بودی، مردم از پیرامون تو پراکنده می شدند.

سراسر زندگی رسول اکرم صلی الله علیه و آله رأفت و مهربانی بود؛ چه در رفتارش با مردم و چه در رهنمودهایی که به امت خویش داشت. آن حضرت به پیروان خود سفارش می فرمود:

به زمینیان مهربانی کنید تا آن که در آسمان است [خدا] به شما مهر بورزد. کسی که با مردم مهربانی نکند، مشمول مهر و محبت الهی نخواهد بود. مهربانی از دل شقاوتمند سلب می شود.

گفتنی است مهربانی کردن در حق کسانی که از حیث قدرت و مقام پایین ترند، ضرورت بیشتری می یابد. یکی از یاران حضرت رسول می گوید: من هرگز ندیدم پیامبر خدا صلی الله علیه و آله یکی از خدمتکاران خود را کتک بزند.

مسلم، از انس روایت می کند:

ده سال خدمت گزاری رسول خدا صلی الله علیه و آله را کردم، آن حضرت هرگز به من اُف نگفت و هر کاری انجام دادم، نفرمود چرا انجام دادی و چیزی را که انجام ندادم، نفرمود چرا انجام ندادی.

از توصیه های آن حضرت درباره بردگان، این بود که:

آنها برادران شما هستند که زیردستتان قرار دارند. از آنچه می خورید، بدانان نیز بخورانید و از آنچه می پوشید، آنها را نیز بپوشانید و کاری را که در توان آنها نیست، از آنان درخواست نکنید. و اگر درخواست کردند، به آنها کمک کنید.

مهربانی و عطوفت پیامبر شامل حیوانات نیز می شد. ایشان در این باره می فرمود: «هر مسلمانی که درختی بکارد و یا زراعتی کشت کند و پرنده یا انسان و یا حیوانات از آن بهره مند شوند، صدقه به شمار می آید».

حضرت در این سخن کسی را که به حیوانی غذا بدهد، ستوده و آن را عملی نیک دانسته است که آدمی به واسطه آن، به پیشگاه خداوند تقرب می جوید. رسول خدا صلی الله علیه و آله درباره کسانی که به حیوان ترحم و مهربانی نشان می دهند، حکایتی این چنین نقل می کند:

فردی در راهی می گذشت، تشنگی بر او چیره شد. چاه آبی دید و از آن پایین رفت و آب نوشید و بالا آمد.

ناگهان سگی را دید که از شدت تشنگی زبانش بیرون آمده است. مرد با خود گفت: تشنگی، قدرت و توان این سگ را نیز به اندازه من سلب کرده است. از این رو، از چاه پایین رفت و کفش خود را پر از آب کرد و آن را به دهان گرفت و بالا آمد و سگ را سیراب ساخت. خداوند نیز او را ستود و گناهان وی را بخشید.

باز از این بزرگوار در روایتی می خوانیم: «زنی بر اثر زندانی کردن گربه ای که به او خوراک و آب نداد و نیز آن را رها نساخت تا از حشرات بیابان بخورد، به عذاب الهی دچار شد».
پیام متن:

1. مهربانی، در اسلام صفتی نیک و برجسته است

2. رأفت و مهربانی رسول اکرم صلی الله علیه و آله نیز سرچشمه خدایی داشت.

3. مهربانی پیامبر صلی الله علیه و آله حتی با حیوانات.
شکیبایی و سخاوت

رسول خدا صلی الله علیه و آله در عین قدرت بر انتقام، گذشت و بردباری می نمود. این شکیبایی و بخشش، در واقع پیروی از دستور الهی بود که: «خُذِالْعَفْوَ و أمُرْ بِالعُرْفِ و أَعْرِضْ عنِ الجاهِلینَ». (اعراف: 199)

در تفسیر این آیه شریفه آمده است: با کسی که با تو قطع رابطه کرده است، ارتباط برقرار کن. به کسی که تو را از بخشش محروم ساخته است، عطا کن و کسی را که به تو ستم روا داشته است عفو کن؛ زیرا اگر با کسی که با تو قطع رابطه کرده است ارتباط برقرار کنی، در حقیقت او را بخشوده ای و اگر به کسی که تو را از عطا محروم ساخته است بخشش نمایی، کار نیکی انجام داده ای و اگر از کسی که به تو ستم روا داشته است بگذری، در واقع از افراد نادان و جاهل روگردان شده ای. خداوند در قرآن کریم درباره تشویق به عفو و بخشش فرموده است.

ولاتستوی الحسنةُ و لاالسَّیِّئَةُ إدفَعْ بِالّتِی هِیَ أَحْسَنُ فَإذا الذّی بَیْنَکَ وَ بَیْنَهُ عَداوَةٌ کأَنَّهُ وَلیٌّ حَمیمٌ. (فصلت: 34)

خوبی و بدی با هم یکسان نیستند. بدی مردم را همیشه با نیکی دفع کن تا همان کس که بین تو و او دشمنی وجود دارد، دوست تو باشد.

رسول خدا صلی الله علیه و آله ، هرگز برای خود از کسی انتقام نگرفت، مگر در مواردی که هتک حرمت الهی می شد که در آن صورت، برای خدا انتقام می گرفت.

یکی از رخدادهایی که بخشش کریمانه حضرت شامل آن شد و از بردباری بی نظیر وی دلالت داشت، این بود که در جریانی، تعداد هشتاد تن از اهالی مکه مجهز به انواع سلاح ها، از ناحیه کوه «تنعیم» به سمت رسول خدا صلی الله علیه و آله و یارانش فرود آمدند و آهنگ حمله به رسول خدا صلی الله علیه و آله را سردادند که یاران آن حضرت، با درایت، آنها را به اسارت درآوردند، ولی پیامبر از خطای آنها گذشت.
پیام متن:

1. عفو و گذشت، از صفت های برجسته اخلاقی رسول اکرم صلی الله علیه و آله .

2. انتقام نگرفتن رسول خدا صلی الله علیه و آله از کسی، مگر به جهت جلوگیری از هتک حرمت الهی.
پیامبر پارسا

از دیدگاه اسلام، امور مادی نباید انسان را از پرداختن به وظایفش در پیشگاه آفریدگار بازدارد. انسان هر اندازه در زندگی، اموال و دارایی گرد آورد، سرانجام وی مرگ است و از آنچه گرد آورده است، باید دل برکند. بر این اساس، خداوند پیامبرش را این گونه به زهد دعوت می کند:

وَلا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلی ما مَتَّعنا بِهِ أَزْواجا مِنْهُمْ زَهْرةَ الحیاةِ الدُّنیا لِنَفْتِنَهُمْ فیهِ و رِزْقُ رَبّکَ خیرٌ و أَبْقی.(طه: 131)

خدای سبحان در این آیه شریفه، پیامبر خود و نیز مؤمنان را از طمع به مال دنیا و روآوردن به انواع لذت های حرام برحذر داشته است؛ زیرا همه نعمت های دنیا تنها برای آزمودن آدمی در اختیار اوست. بنابراین آنچه از خوبی ها که خداوند برای آخرت مؤمنان ذخیره می کند، جاودانی و ارزشمند است. این پیام به معنای دنیاگریزی و دوری از ابزارهای مادی و زیستن، به امید یاری دیگران نیست، بلکه منظور گذشتن ازخوشی های زودگذر در راه کمک به حق و دست گیری مستمندان است. سفارش رسول اکرم صلی الله علیه و آله برای کاستن از طمع ورزی و کشمکش بر سر دنیا، زهد و پرهیزکاری است. حضرت رسول در حدیثی می فرماید: «به مال دنیا بی اعتنا باش تا خداوند تو را دوست بدارد و به آنچه مردم دارند، چشم نداشته باش تا مردم تو را دوست داشته باشند».

نبی گرامی اسلام خود، الگوی بی نظیر زهد و پارسایی بود و از لذت های دنیا دوری می کرد. زهد آن حضرت از دلایل راستی نبوت ایشان بود؛ زیرا زمانی که دنیا به آن بزرگوار به ویژه پس از فتح مکه ـ رو آورده بود، شیوه حضرت در خوراک و پوشاک و اثاثیه منزل، هرگز تغییر نکرد.

یکی از همسران پیامبر زندگی ساده رسول خدا صلی الله علیه و آله را این گونه توصیف می کند:

رختخوابی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله در آن می خوابید، از پوستی پر شده با لیف خرما تهیه گشته بود. گاهی ما به عنوان خانواده رسول خدا صلی الله علیه و آله به مدت یک ماه، برای پختن غذا آتش روشن نمی کردیم و خوراک ما تنها خرما و آب بود. تا آن زمان که پیامبر رحلت کرد، خانواده وی دو روز پی در پی از قرص نان جو هم سیر نگشتند.

البته، این سخنان بدین معنا نیست که پیامبر خدا در مدت عمر خود از این گونه غذاها استفاده می کرد، بلکه روایت شده است که آن حضرت حلوا و عسل را دوست داشت و از گوشت و سبزیجات و میوه تناول می فرمود، ولی برای کمک به تهی دستان امت خود، از خوردن آنها خودداری می کرد و جز به مقداری که رفع گرسنگی کند، نمی خورد.
پیام متن:

رسول خدا صلی الله علیه و آله الگوی زهد و ساده زیستی امت خویش است.

طوبی :: شهریور 1385، شماره 9
نویسنده: |
طبقه بندی:مقالات قرآنی، |
نظرات(setCommentCnt(3850)0) |
ارسال به
اصلاح و اصلاحگری از دیدگاه قرآن
شنبه 7 آذر 1388


اصلاح

اصلاح در لغت به معنای : درست کردن ، بهینه ساختن ، پیراستن و آراستن است که در اصطلاح علوم سیاسی ، آن را «رفورم (Reform)» می گویند؛ یعنی اقداماتی که برای تغییر و تعویض برخی از جنبه های اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی صورت می گیرد ، بدون آن که جامعه را دگرگون سازد . اصلاحات یا «رفورم» در اصطلاح ، در برابر مفهوم «انقلاب» قرار می گیرد و فرآیندی آرام ، صلح جویانه ، معتدل ، متعادل و غیر جهشی در بهسازی جامعه به شمار می رود .

در فرهنگ دینی ما ، اصلاح ، یعنی سامان بخشیدن ، و نقطه مقابل «اِفساد» است . به همین جهت ، اصلاح و افساد ، یکی از زوج های متضادّ قرآن است که مکرّر در قرآن ، مطرح می شوند (مثل توحید و شرک ، ایمان و کفر) . برخی از این زوج های متضاد ، از آن جهت در کنار یکدیگر مطرح می شوند که یکی باید نفی شود و دیگری باید جامه تحقّق بپوشد و اصلاح و افساد هم از این قبیل است .

اصلاح در قرآن ، گاهی در مورد رابطه میان دو نفر است که از آن ، به «اصلاح ذات البین» یاد می شود و گاهی در مورد اصلاح محیط خانوادگی و گاهی اصلاح محیط بزرگ اجتماعی است . در این مقاله ، ما عمدتا به اصلاح اجتماعی از دیدگاه قرآن خواهیم پرداخت .

شیوه های اصلاح از دیدگاه قرآن

بر اساس تعالیم آسمانی ، آرمان والای انبیای الهی ، برقراری جامعه ای سالم و عاری از مفاسد اخلاقی ، سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی و اقتصادی و در تعبیر قرآن ، «حیات طیّبه» یا «زندگی پاک» است .

در حیات طیّبه و جامعه سالم قرآنی ، منافع و مصالح بشر ، بدون آن که با یکدیگر در تضاد قرار گیرند ، برآورده خواهند شد و تنها به شرط برقراری چنین زندگی سالمی ، ساختن انسان ها و اصلاح و تغییر ساختارهای اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی جامعه انسانی (و به عبارت دیگر : سازندگی) ، در دو بعد فردی و اجتماعی ، امکان پذیر خواهد بود .

قرار گرفتن فرد و جامعه در مسیر خواست الهی و برنامه تکامل خداوندی ، محو اصلاحات در چشم انداز قرآن کریم است .

با دقّت در آموزه های قرآن کریم ، به روشنی در می یابیم که در راه تحقق این اهداف بلند و متعالی در زندگی انسان ها ، یک استراتژی (راهبرد) مهم و اساسی به نام «دعوت» وجود دارد و در راه پیشگیری این راهبُرد از سوی مصلحان حقیقی ، تاکتیک (راه کار)های متعدّدی نیز در خلال آیات قرآن آمده است که شاید رساترینِ آنها ، آیه «با حکمت و اندرز نیکو ، به راه پروردگارت دعوت نما و با آنها به روشی که نیکوتر است استدلال و مناظره کن»1 باشد .

از این آیه شریف بر می آید که برای اصلاح فرد و جامعه ، مصلحان ، موظّف اند که به سوی جامعه حرکت کنند و برای رفع موانع حرکت جامعه به سمت رشد و شکوفایی تلاش کنند . از این رو ، مصلح حقیقی باید از مردم ، با مردم و برای مردم باشد ، با آنان زندگی کند و دردهای آنان را احساس کند و برای خیر آنان تلاش نماید . از تعبیر زیبای «به راه پروردگارت» می توان دریافت که تمام تلاش های اصلاحی باید به هر چه نزدیک تر شدنِ انسان به خدا و الهی تر شدن سمت و سوی روابط میان افراد و ساختارهای اجتماعی ، اقتصادی و فرهنگی و سیاسی کمک کنند تا در بستر فراهم آمده در جامعه ، انسانْ رشد کند و به هدف والای آفرینش دست یابد .

در این آیه ، همچنین راه کارها و ابزارهای تحقّق اصلاحات ، یعنی : حکمت ، اندرز نیکو و مناظره (گفتگوی استدلالی) معرفی شده اند و به نظر می رسد این سه ابزار ، همگی فرهنگی و تبلیغی محسوب می شوند .

در این دیدگاه قرآنی ، مشکلات و موانع اصلاح فرد و جامعه ، جهل یا غفلت انسان ها از مسیر درست کمال و رستگاری قلمداد شده است و از این رو ، جهل زدایی و غفلت زدایی ، از طریق به کارگیری استدلال و موعظه و نیز تبادل اندیشه در فضای گفتگو و مفاهمه (مناظره) مورد عنایت خداوند متعال است .

از سوی دیگر ، لازمه موفّقیت جریان اصلاحی در جامعه ، نرمش و ملایمت مصلحان در برخورد با انسان هاست که عمدتا در برخوردهای فردی و هدایت افراد ، مورد تأکید قرآن است . بدون شک ، برخوردهای خشن و قهرآمیز در روند اصلاح مفساد ، قطعا تأثیر منفی خواهد داشت . قرآن در نقل خطاب خدا به موسی و هارون (ع) می فرماید : «به سوی فرعون بروید ، که طغیان کرده است؛ امّا به نرمی با او سخن بگویید ، شاید متذکّر شود یا [ از خدا ] بترسد» .2

بنا بر آیات قرآن ، اصل در اصلاح مفاسد و رفع موانع کمال انسان ها ، کاربرد روش های فرهنگی و روشنگرانه و تبلیغی در یک فرآیند تدریجی و همراه با صبر ، حوصله و تحمّل است .

بنا بر این اصل ، به کارگیری روش های خشونت آمیز در برخورد با مفاسد در حوزه عمومی و خصوصی زندگی انسان ها مذموم شمرده می شود؛ اما طبیعی است که دامنه فساد ، همیشه به یک اندازه نیست و حوزه عمل مُفسدان نیز تنها به حوزه فردی خود آنها محدود نمی شود . مفساد کلان اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی ، غالبا با روش های مسالمت آمیز و فرهنگی ، اصلاح نخواهند شد و همیشه کار جامعه ای که گرفتار مفاسد است ، با اندرز و نصیحت و روش های زبانی و موعظه ، سامان نمی یابد و قطعا به کارگیری روش های برخورد عملی و قهرآمیز با مفاسد کلان جامعه در این مرحله ، نتیجه بخش خواهد بود . آیات قرآن کریم ، به صراحت از ضرورت به کارگیری این روش در اصلاح مفاسد ، تأکید دارد و در همین زمینه می فرماید : «با پیشوایان کفر ، پیکار کنید؛ چرا که آنها پایبندی به پیمان ندارند»3 .

پیشوایان کفر ، بر خلاف همه موازین و تعهّدات انسانی و حقوقی ، به پایمال کردن مصالح عمومی جامعه می پردازند و جز به مطامع پست خویش ، به چیز دیگری نمی اندیشند . در برخورد با چنین مفسدانی ، قطعا تنها روش های قهرآمیز ، مؤثر است و آیه شریف : «ای موسی! به سوی فرعون برو! به درستی که او طغیان کرده است»4 ، بیانگر این مطلب است که اگر کسانی فکر می کنند با حفظ طاغوت ها و گردن کشان در رأس هِرم اجتماعی و از طریق اصلاحات آرام و تدریجی می توانند کمکی به روند ساماندهی جوامع انسانی نمایند ، سخت در اشتباه اند و آب در هاون می کوبند (البته همچنان که پیش تر بیان شد ، در برخورد با چنین انسان هایی نیز در ابتدا باید سعی در ارشاد و هدایت داشت) .

گذشته از طاغوت ها ، گروه هایی نیز وجود دارند که به ستیز با حرکت های اصلاحی می پردازند . قرآن مجید ، در مورد آنها نیز حکم به جهاد و مبارزه می دهد : «ای پیامبر! با کفار و منافقان ، به جهاد بپرداز و بر آنها سخت بگیر» .5

[قرآن کریم ، همچنین به سه شرط ضروری دیگر در اصلاحگری ، اشاره دارد که عبارت اند از : توفیق الهی ، آگاهی و پاکی (سلامتی اخلاقی) . خداوند می فرماید : «چون به آنها گفته شود که در زمین ، فساد نکنید ، می گویند : ما تنها اصلاح می کنیم و بس! امّا بدانید که آنها تباهی آفرین اند و خود نمی دانند»6 و از قول شعیب (ع) می گوید : «من جز در پی اصلاح ـ تا آن جا که بتوانم ـ نیستم و البته توفیق من به دست خداست که بر او توکّل کرده ام»7 و می افزاید : «خداوند ، کار مُفسدان را اصلاح نمی کند»8 ، با آن که درباره «مصلح صالح» می فرماید : «ما پاداش مصلحان را ضایع نمی کنیم»9 و «خداوند ، مصلح و مفسد را از یکدیگر ، باز می شناسد» .10 (بخش علمی)]

رابطه انقلاب و اصلاح

از منظر قرآن ، انقلاب ، یکی از شیوه های «اصلاح» محسوب می شود ، بر خلاف فرهنگ سیاسی امروز که انقلاب را در تقابل با اصلاحات می دانند .

همان طور که بیان شد ، گاهی رفع موانع فساد از جامعه ، از طریق برخوردهای عملی و بعضا قهرآمیز ، صورت می گیرد و قرآن نیز آن را در مواردی خاص ، توصیه و تجویز می کند . مثلاً قرآن درباره مبارزه قهرآمیز با ستمگران می خوانیم : «چرا در راه خدا و در راه [ نجات ] مردان و زنان و کودکانی که [ به دست ستمگرانْ ] تضعیف شده اند ، نمی جنگید؟» .10 از این رو باید گفت بر اساس آیات قرآن ، تلاش های دسته جمعی برای برانداختن بنای ستم و استکبار ، (به مثابه ریشه های مفساد اجتماعی و سیاسی) سهمی بسیار حائز اهمیت دارد .

به عبارت دیگر ، آن جا که دست خداوند ، از آستین مردمی حق جو و مبارز در راه حذف موانع هدایت بیرون آید و دامنه این اصلاح طلبی عمیق و فسادزدایی به همه آحاد جامعه مظلوم و تحت ستم ، گسترش یابد و همگان در مسیر یک حرکت مردمی و فراگیر در راستای حذف موانع عدالت اجتماعی و سیاسی و اقتصادی قرار گیرند و با الهام از تعالیم آسمانی و در پیروی از رهبری الهی ، در جهت حاکمیت ارزش های انسانی و الهی ، به مبارزه ای قهرآمیز دست زنند ، این حرکت مردمی ، «انقلاب» نام می گیرد و چون در راستای اصلاح مسیر غلط جامعه و تخریب ساختارهای غیر عادلانه آن و برقراری مُناسبات و ساختارهای جدید و الهی است ، مورد عنایت و پشتیبانی خداوند ، قرار خواهد گرفت .

پانوشت ها :

1 . سوره نحل ، آیه 125 : «اُدعُ إلی سبیل ربّک ...» .

2 . سوره طه ، آیه 43 و 44 .

3 . سوره توبه ، آیه 12 .

4 . سوره طه ، آیه 24 .

5 . سوره توبه ، آیه 73 .

6 . سوره بقره ، آیه 11 .

7 . سوره هود ، آیه 88 .

8 . سوره یونس ، آیه 81 .

9 . سوره اعراف ، آیه 170 .

10 . سوره بقره ، آیه 220 .

11 . سوره نساء ، آیه 75 .

منابع

1 . تاریخ نهضت های دینی سیاسی معاصر ، علی اصغر حلبی ، تهران : بهبهانی .

2 . اسلام و اندیشه سیاسی معاصر ، عبدالرحمان کواکبی ، ترجمه : عبد الرحمن میرزایی ، قم : دفتر تبلیغات اسلامی ، 1372 .

3 . علل و عوامل ضعف و انحطاط مسلمین ، سید احمد موثّقی ، تهران : دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1378 .

4 . نهضت های اسلامی در چند ساله اخیر ، مرتضی مطهری ، تهران : صدرا ، 1371 .


منبع :حدیث زندگی ،فروردین و اردیبهشت 1385، شماره 28