تاریخ نگارش : بیست و هفتم دي 1391
۴۸ مهارت زندگی از زنبور عسل
مریم بالیده
به نام خدا این مقاله در وبلاگی بود وقتی که خوندم دیدم خیلی جالبه
خوبه ماانسانها بتونیم مهارتهای زندگیمون را از موجودی به این کوچکی یاد بگیریم!!
درسته که زنبور در مقابل ما انسانها خیلی کوچکه ولی خداوند بزرگ با آفرینش این موجود کوچک مهارتهای زندگی را به ما آموزش داده وبا تفکر وتعقل در کارها و زندگی زنبور ها
ما می توانیم زندگی خوب و موفقی را داشته باشیم...


بسم الله الرحمن الرحیم
به نام خدا این مقاله در وبلاگی بود وقتی که خوندم دیدم خیلی جالبه
خوبه ماانسانها بتونیم مهارتهای زندگیمون را از موجودی به این کوچکی یاد بگیریم!!
درسته که زنبور در مقابل ما انسانها خیلی کوچکه ولی خداوند بزرگ با آفرینش این موجود کوچک مهارتهای زندگی را به ما آموزش داده وبا تفکر وتعقل در کارها و زندگی زنبور ها
ما می توانیم زندگی خوب و موفقی را داشته باشیم...

۴۸ مهارت زندگی از زنبور عسل


۱) انتخاب الگو:
زنبور عسل حشرات مفید و ارزشمند و پاکیزه ای هستند. در تمام طول عمرشان الگویشان گل است. فقط دنبال گل هستند تا از شکوفه تلخ گل، گرده و شهد تهیه کنند. گرده گل را برای غذای نوزادان و شهد گل را برای شفای مردم درست می کنند. اگر ما برای به دست آوردن غذای روح و جسم خود الگوی خوب داشته باشیم بسیاری از مشکلات ما حل می شود.

۲) درست استفاده کردن:
کوچکترین شکوفه گل توسط زنبور عسل گرده افشانی می شود ولی زنبور طوری روی آن قرار می گیرد که آسیبی به آن نرسد. بنابراین ما هم می توانیم در برخورد و تعامل با همنوعان خود طوری عمل کنیم که هیچ وقت مشکلی به وجود نیاوریم.

۳) محصول زنبو عسل، “عسل” است:
بنابراین ما هم می توانیم با زبان و اعمال خود نتایج شیرین تر از عسل داشته باشیم ولی در صورتی که قضاوت عجولانه و غیرمنطقی داشته باشیم نتایج آثار اعمال و زبان ما تلخ تر از همه چیز خواهد بود.

۴) ملایمت و انعطاف پذیری:
زنبور عسل، تولید موم می کند زنبور با ترشح غده های موم ساز خانه هایی از موم می سازد و داخل آن عسل می ریزد. موم با اینکه خیلی شکننده و ملایم است ولی در گرما و سرمای زیاد هم می تواند ظرف خوبی برای نگهداری عسل باشد.

۵) سرافرازی و صبوری:
همیشه زنبور عسل چون از دسترنج خودش استفاده می کند سرافراز و صبور است. برای تهیه یک قاشق عسل که ۲۵ گرم می باشد، چهار هزار زنبور بیست هزار گل را ملاقات می کنند، ۷ بار فاصله بین کره ماه و زمین را می پیمایند. برای تهیه ۱ کیلو عسل ۱۰۰ تا ۱۵۰ میلیون گل را باید گرده افشانی کنند.

۶) سخت کوشی و تلاشی خستگی ناپذیر:
یک عدد زنبور در طول ۱۵ روز عمرش در فصل بهار و تابستان ۷۰ هزار سورتی پرواز می کند. سرانجام بر اثر بال زدن زیاد (چون ۴۰۰ دفعه در هر ثانیه بال می زند، ۳۵ کیلومتر را در یک ساعت می پیماید و ۲۰ کیلومتر را بدون وقفه می رود) با بال های مجروح و بدن زخمی و خون آ لود جانش را به جان آفرین تسلیم می کند.

۷) ایثار و تسلیم بدون توقع:
فاصله بین قاب ها در کندوی لانکسروت هشت میلیمتر است. یک زنبور باید با تن خسته و کیسه پر از عسل بخصوص در اواخر روزهای گرم تابستان از درب پرواز وارد کندو شده و در یک جای تنگ و تاریک عسل (شهد گل) را از میان قاب ها از پایین کندو به طبقات دوم و سوم برساند. جالب است بدانیم در بهار و تابستان در هر کندو بین ۹۰ تا ۱۲۰ هزار زنبور وجود دارد، ازدحام جمعیت خود مهمترین عامل فشار و گرما و ضیق جا است.

۸) سازماندهی و تقسیم وظایف:
معمولا یک زنبور کارگر بعد از تولد ۱۲ روز اول نگهبانی و پرستاری از ملکه و نوزادان و نظافت را به عهده دارد. بعد از ۱۲ روز علاوه بر وظایف یاد شده کار معماری و مهندسی و بنایی را باید انجام دهد. یعنی سه نوع خانه باید بسازد؛حجره های کوچک برای کارگران، حجره ای متوسط برای زنبوران نر، حجره بزرگ شبیه بادام زمینی برای پرورش ملکه که در اصطلاح به آن سلول ملکه یا شاخون می گویند. بعد از ۲۱ روز زنبور کارگر بالغ شده تا ۱۵ روز پرواز می کند. برای تهیه شهد، گرده، زهر، بره موم، آب به فعالیت می پردازد.

مهمترین فعالیتهای اثربخش را در کندو زنبوران کارگر (ماده بکرزا) انجام می دهند. زنبور نر خاصیتش فقط برای باروری ملکه جوان است. تاکنون حشره شناسان وظیفه دیگری برای زنبور نر اعلام نکرده اند .

ملکه زنبور عسل که حکم “شاه کندو” را دارد ۲۰۰ روز در سال تخمگذاری می کند روزی ۱۵۰۰ تخم. وظیفه ملکه حفظ و بقای نسل است. ضمنا ملکه گازی از خود متصاعد می کند که به آن فرمون یا نظم دهنده اجتماعی نیز می گویند. این گاز موجب می شود که تمام زنبورها به وظایف خود به خوبی عمل کنند.

۹) ایثار ملکه در کندوی عسل:
حدود ۱۱ تا ۱۴ روز طول می کشد تا یک تخم به ملکه تبدیل شود. ملکه ۳ تا ۱۰ روز بعد از تولد آواز مخصوص جهت آغاز زندگی جدید را می خواند. معمولا بعد از ظهر یک روز آفتابی در فصل بهار ملکه جدید از کندو خارج شده چون بسیار خوشبو و معطر است بیش از ۱۰۰۰ زنبور نر برای رسیدن به وصالش به تعقیب ملکه می پردازند. ملکه برای اینکه بهترین نژاد را نسل آینده به وجود آورد در آسمان لایتناهی صعود می کند و اوج می گیرد. نرهایی که وی را تعقیب می کنند یکی پس از دیگری از پا در می آ یند.

چون به دلیل خستگی پرواز به فضای بالا نفسشان می برد. ملکه آنقدر اوج می گیرد که هیچ پرنده دیگری نمی تواند در آن فضا پرواز کند تا مزاحمش شود. معمولا در ارتفاع بالا حرکت باد هم ضعیف، آسمان صاف و روشن و دور از چشم همه موجودات زمینی آخرین زنبور نری که جسارت و قدرت جسمی مناسبی داشته باشد و به ملاقات وی می آید باهم زندگی جدید را شروع وقدرت باروری ملکه را تنظیم می کند. بعد همین زنبور بعد از ازدواج یک دقیقه ای خودش مثل شهاب سنگ به زمین می افتد و ملکه مزدوج شده و با وقار و متانت به کندوی خودش بر می گردد تا آخرعمرش هیچوقت کندو را ترک نمی کند مگر در شرایط بچه دهی. عمر ملکه ۲ تا ۴ سال است. یکبار در عمرش ازدواج می کند و اسپرم هایی را که با ازدواج اولیه گرفته برای تمام عمرش ذخیره و بارور می کند.

۱۰) مفید بودن زنبور عسل برای خود و دیگران:
هر موجودی جهت زنده ماندن مجبور است موجودی دیگر را از بین ببرد یا خودش موقع صید و صیادی از بین برود جز زنبور عسل که برای سیر شدن خودش و سیر کردن انسان ها هزاران موجود دیگر را هم سیر می کند بدون اینکه مزاحم و باعث از بین رفتن موجودی شود. یعنی زنبور عسل با عمل گرده افشانی موجب ازدیاد تولید محصولات باغی، صیفی، زراعی شده همچنین غذای شیرین انگبین یا عسل را تولید می کند اما ما انسان ها برای سیر شدن خود و پذیرایی از مهمان ها و همنوعان خود حتما باید جانداری را بی جان کنیم مثل کشتن و سر بریدن پرندگان، ماهی، گوسفند، گاو، شتر، غاز، بوقلمون، اردک، مرغ و …

۱۱) آگاهی، بصیرت و دوراندیشی:
تمام موجودات بخصوص انسان ها در مواقع قحطی (مشکلات، جنگ، زلزله، سیل) قوه جنسی آنها جهت بقای نسل ادامه می یابد جز زنبور عسل (شما شاهد هستید در کشورهای جهان سوم بخصوص کشورهای فقیر آفریقایی ازدیاد نسل و زاد و ولد بسیار زیاد و نامناسب است).

ولی زنبور عسل در مواقع کمبود گرده و گل و شهد به ملکه خود اطلاع می دهد و ملکه از تخم ریزی باز می ایستد تا نوزادانش دچار گرسنگی و قحطی نشوند. تا زمانی که وضعیت گل و شهد عادی نشده، ملکه تخم ریزی نامحدود نمی کند. به محض عادی شدن گل و شهد دوباره ملکه شروع به تخم ریزی و فعالیت می کند.

۱۲) جامع و فراگیر بودن موجوداتی که از زنبور عسل بهره می برند:
▪ انسان ها، از انگبین یا عسل، از گرده گل، از موم، ژله
▪ طیور و پرندگان: گرده افشانی گل موجب ازدیاد آفتابگردان، پنبه، سویا، کلزا شده، پستانداران، پرندگان اهلی و وحشی زیادی از آن بهره می برند.

۱۳) قانع و نجیب بودن زنبور عسل:
زنبور عسل دارای ۲ معده است. معده اول یا چینه دان برای جمع آوری و حمل شهد است که زنبور پس از حمل آن به کندو از معده اول یا کیسه عسلی داخل حجره ها خالی می کند . بین کیسه عسلی یا معده اول و معده دوم دریچه ای است که روزی یک سر سوزن عسل یا شهد را از دریچه وارد معده اصلی خود کرده، آن را جهت سوخت و ساز خودش مصرف می کند. هیچوقت از ذخیره عسل خودش مصرف بی رویه یا اسراف نمی کند. به حق خود قانع است. از قناعت و مناعت طبع عالی برخوردار است.

۱۴) تیزبینی و هوش زنبور عسل:
دنیای زنبور نه فقط از حیث زیبایی جالب توجه است بلکه از لحاظ روایح عدیده نیز مطلوب می باشد. زیرا در انتهای شاخک های زنبور عسل ۵ هزار حفره شامه قرار گرفته که بدان وسیله روایح دنیا را استشمام می کند و نیروی این حفره شامه به قدری زیاد است که زنبور عسل بوی یک گل سیب (فقط یک گل را) از مسافت ۱ کیلومتر استشمام می کند. زنبور کارگر ۳ چشم مرکب و ۱۳ هزار چشم ساده در سرش تعبیه شده که در آن واحد پس از پرواز می تواند تمام اشیا و علائم محیط خود را ببیند و شناسایی و نشانه گذاری کند تا موقع برگشت به کندویش اشتباه نکند.

۱۵) طرد ناپاکان:
هیچ زنبوری حق ندارد در مکان کثیف و آ لوده بنشیند. چنانچه زنبوری با دست و پای کثیف و آ لوده (نجس) وارد کندو شود بلافاصله توسط نگهبانان خشن و بدون مماشات اعدام و به بیرون انداخته می شود تا درس عبرت برای دیگر زنبورها باشد. اگر در جوامع انسانی همین روش پیاده شود آیا افراد محتکر، سودجو، مفسد و ولگرد می توانند عرض اندام کنند؟

۱۶) اجتماعی بودن زنبور عسل:
زنبور عسل همیشه باید به صورت اجتماعی و جمع زندگی کند تا بتواند با تعامل با دیگران همزیستی و آرامش داشته باشد. شاید ما انسان ها زندگی در اجتماع را نمی توانیم تحمل کنیم. گاهی مشاهده می شود که افراد دوست دارند برخلاف قانون اجتماع بابرهم زدن رسوم و آ داب اجتماع موجب آزار و اذیت دیگران شوند!

اما اگر شما یک زنبور عسل را در بهترین شرایط سلامتی و آ ذوقه فراوان به تنهایی در یک اتاق یا یک جعبه نگهداری کنید، بعد از چند روز آن حیوان می میرد. البته مرگ او ناشی از گرسنگی و یا سرما و گرما نیست بلکه از تنهایی و نداشتن مونس و همدم جان می سپارد.

۱۷) عدم مماشات و مصلحت جویی:
در شهر زنبور عسل تنبلی و تن پروری در کار نیست و همه باید کار کنند. به همین جهت بیکاران و مفت خوران را بدون هیچ ترحمی طرد می کنند.

۱۸) از خود گذشتگی:
در فصل بهار جمعیت کندو به طور بی سابقه ای زیاد می شود طوری که شب ها وقتی که کارگران از صحرا مراجعت می نمایند، در داخل کندو جایی برای استراحت پیدا نمی کنند. ناچارند که خارج از کندو و در آستان آن به خواب روند چون شب های بهار سرد است روز دیگر عده زیادی از آنها که بیرون کندو خوابیده بودند بر اثر سرمای شب از بین می روند.

۱۹) آگاهی و شعور:
ملکه زنبور به عنوان یک حاکم و مدیر آگاه هر روز حساب متولد شدگان را می کند و دقت دارد که مبادا شمار موالید از میزان گل های صحرا زیادتر باشد و وقتی که دید در صحرا گل فراوان است ازدیاد موالید را شروع می کند.

۲۰) اطاعت از جمع:
وقتی که ملکه یا حاکم پیر شده و نمی تواند تخم گذاری کند به راحتی اجازه می دهد که کارگران ملکه جدید را به وجود آورند و حکومت را از دستش بگیرند. در اینجا حاکم مطیع محض جمع است و هیچ اصراری به ادامه حکومت ندارد.

۲۱) دوراندیشی ساکنین شهر عسل:
زنبورهای عسل وقتی که می خواهند ملکه پیر را عوض و جانشین برای او انتخاب کنند با احتیاط و دوراندیشی تا لحظه آخر جهت اطمینان ۲ یا ۳ ملکه نوزاد را نگهداری می کنند در صورتی که ملکه منتخب در پرواز ازدواج خودش دچار مخاطره شود جایگزین داشته باشد.

۲۲) تقسیم وظایف براساس استعداد و توانایی:
ملکه زنبور عسل وظیفه هریک از ساکنان شهر را بر طبق استعداد آنها معلوم می کند و هرکسی را به یک کار می گمارد.

▪ به دایه ها و پرستاران دستور می دهد که تخم ها و لاروها و شفیره ها را مورد پرستاری قرار دهند.
▪ به ندیمه ها دستور پرستاری از خودشان را می دهد که همواره مواظف او باشند.
▪ بعضی از زنبورها وظیفه تهویه کندو را در گرما دارند.
▪ بعضی از زنبورها به عنوان مهندسین و کارگران و بناها هستند که معمولا کارشان خانه سازی است.

بعضی وظیفه آوردن صمغ نباتی را دارند که بدان وسیله شکاف ها و سوراخ های کندو را مسدود کنند. این وظیفه کارگران است، همچنین کارگران برای ادامه حیات زنبوران آب مورد نیاز کندو و نمک برای رشد و نمو نوزادان را تامین می کنند.

۲۳) رعایت مسائل بهداشتی و ذخیره آ ذوقه:
ملکه به بعضی از کارگران دستور می دهد که مقداری “اسیدفرمیک” وارد عسل کنند که از فاسد شدن و متعفن شدن آن جلوگیری شود و هروقت عسل حجره به غلظت کافی رسید درش را ببندند (باموم.) و بعضی از کارگران موظفند داخل کندو را تمیز نگاه دارند. اگر لاشه زنبور مرده وجود داشته باشد صریحا بیرون ببرند و از ورود زنبورهای بیگانه به داخل کندو جلوگیری کنند.

۲۴) هدف والا و ارزشمند داشتن:
در روزهای بهار و تابستان می بینیم از اول طلوع آفتاب تا غروب آ فتاب هریک از زنبورها بیش از ۵ هزار بار پرواز می کنند تا شهد و گرده جمع آوری کنند. سوال این است که آیا این زنبورها برای رفع گرسنگی خود این تعداد پرواز را انجام می دهند؟ در جواب این سوال باید بگوییم خیر، اینها می توانند حتی با یک پرواز به اندازه نیاز خود غذا تهیه کنند. ولی این حشرات ارزشمند هدف بالاتر از رفع نیاز خود دارند.

۲۵) مهاجرت برای تکامل و پیشرفت دیگران:
مهاجرت زنبور عسل با مهاجرت انسان ها تفاوت زیادی دارد.چون بیشتر مهاجرت انسان برای نجات خویش است و برای به دست آوردن امکانات بهتر و راحت تر یا از ترس گرسنگی، قحطی، جنگ، خشکسالی و سایر عوامل طبیعی و غیرطبیعی (انسانی).

اما زنبور عسل مهاجرتش برای بقای نسل و سعادت و رفاه دیگران است. چون بدون اینکه عاملی آنها را تهدید کند خانه آباد و پر از عسل خود را رها کرده و با ایثار و از خودگذشتگی حدود ۷۰ هزار نفر از جمعیت ۹۰ هزار نفری کندوی خود را ترک کرده و با اینکه مهاجرت ممکن است مخاطراتی را در پیش داشته باشد ولی این کار را کرده و کندوی آباد و پر از آ ذوقه را جهت رشد و نمو شفیره و کارگران تازه به دنیا آمده ترک می کنند و خودشان زندگی جدیدی را در خانه هایی که دوباره می سازند و آ باد کنند شروع می کنند

شایان ذکر است که زنبورها دارای ۲ چشم مرکب، ۳ چشم ساده هستند.هریک از چشم های مرکب دارای ۶ تا ۷ هزار سطح است یعنی حدود ۱۳ هزار آ ئینه در چشم آنها تعبیه شده که بتوانند با زیبایی خاصی جهان پیرامون خود را ببینند.

۲۶) داشتن علائم گوناگون:
زنبوران عسل چند نوع آواز دارند.
▪ آواز شادمانی و سرور
▪ آواز فراوانی و وسعت معیشت
▪ آواز مرثیه و آهنگ های غم آ ور (در موقع مرگ ملکه (یتیمی)
▪ آواز کوبنده وخشم (موقع قتل عام نرها)

جالب است بدانیم زنبوران عسل به صداهایی که ما تولید می کنیم چون ربطی به زندگی آنها ندارد هیچ توجهی ندارند و با صدای جهان خارج کندو از فعالیت خود دست نمی کشند.

۲۷) غنای طبع:
زنبور عسل غنای طبع زیادی دارد به دلیل اینکه اگر بعد از مهاجرت از گرسنگی هم بمیرند محال است از یکی از شهرهای مجاور کمک بخواهند یا به کندوی خودشان برگردند. چنانچه هر بدبختی و فاجعه ای هم برای زنبور مهاجر پیش بیاید هرگز به شهر اول بازگشت نمی کنند.

صدها بار اتفاق افتاده صاحبان کندو بعد از مهاجرت، زنبورهای مهاجر را گرفته و نزدیک شهر اول جا داده اند. ولی آنها از گرسنگی یا سرما جان داده اند و حاضر نشدند که وارد شهر اول که شاید رایحه آن را هم استشمام می نمودند بشوند، در صورتی که تمام آن شهر با دسترنج آنها به وجود آمده بود.

۲۸) آرمان داشتن:
تمام کارهایی را که زنبور عسل انجام می دهد دارای آرمان است. نمونه ای از آرمان این است که می خواهد نسل آ ینده راحت زندگی کند.

۲۹) وظیفه شناسی دقیق و صرفه جویی:
زنبور عسل تمام حرکات و اصوات و فعالیت هایش از روی منطق و دقت است. در تمام عمرش خواب ندارد. شبانه روز به فعالیت هدفدار و منطقی خویش ادامه می دهد.

۳۰) مقررات و نظامات و تشکیلات:
تمام امور و اقدامات زنبوران عسل از روی قاعده و قانون و نظم و تشکیلات است به همین دلیل خداوند علیم در سوره نحل به پیامبر(ص) می فرماید کار زنبور عسل برای کسانی که اهل تفکر هستند نشانه و آیت خداوندی است.

۳۱) بهینه سازی:
غذای زنبور عسل از گل ها و شکوفه ها است نتیجه اش عسل است که موجب شفا و طراوات ما می شود و این حاصل نمی شود مگر با فداکاری بزرگ و عجیب زنبوران. جالب است بدانیم کل عمر یک زنبور ۵ هفته بیشتر نیست. غذای روزانه یک زنبور شهد ۲ تا ۳ گل کافی است در صورتی که هر زنبور در هر ساعت ۳۰۰ گل را می مکد و آن را به عسل تبدیل می کند.

۳۲) تعامل با یکدیگر:
معمولا زنبورها وقتی که از صحرا به کندو بر می گردند خسته هستند و به وسیله شاخک خود قدری با دربان ها صحبت می کنند. بعد وارد کندو شده و توشه خود را که شیره گل و گرده باشد به مامورین مخصوص حمل و نقل می دهد تا در انبارها ذخیره شود.

۳۳) جمع آوری توشه برای روزهای سرد و سخت زمستان:
زنبورها در تابستان با تمام نیرو با استفاده از انرژی خورشید شهد گل را با آمیختن نور خورشید به آن جمع آوری و پس انداز می کنند تا در روزهای سرد پاییزی و زمستانی آسوده باشند. ما انسانها روزهای سختی را در پیش داریم، روزی که دست ما به جایی بند نیست.

بنابراین باتوجه به حدیث شریف دنیا مزرعه آخرت است باید برای روزهای آتی جهان آخرت زاد و توشه مناسب و تقوی، حسن خلق، صبر، نماز، انس با قرآن و عترت(ع) جمع کنیم.همچنین برای ادامه زندگی دنیوی خود محتاج دیگران نباشیم و دست خود را به سوی هرکس دراز نکنیم، عزت نفس خود را حفظ کنیم.جالب توجه است که زنبور بدون یک لحظه استراحت وقتی که محموله اش را به زنبور مخصوص حمل و نقل تحویل می دهد بلافاصله و بدون توقف به دنبال کار خود می رود.

۳۴) پرستاری شایسته از همنوعان:
بعضی از زنبورها که وظیفه شان پرستاری از تخم، لارو، شفیره و ملکه است جمعا باید از ۴۷ هزار تخم، لاروف شفیره و ملکه پرستاری کنند این خود قابل تامل است.

۳۵) گرامیداشت روز جشن عمومی:
معمولا زنبوران روز مهاجرت خود را جشن فداکاری می گیرند و یک روز فقط در عمرشان بیکاری و جشن است آن هم همین روز مهاجرت است که با اشتها و میل خود عسل می خورند آن هم فقط از دسترنج خودشان نه دیگران. در این روز زنبور عسل به علت خوشحالی نیش نمی زنند. اصلا آن قدر مست و هیجان زده هستند که به دشمن خود توجه نمی کنند. مربی یا زنبور دار به راحتی با دست می تواند بچه زنبور را بگیرد و در سبد یا جعبه بریزد.

▪ تذکر: هر وقت ملکه جوان می خواهد به دنیا بیاید ملکه پیر یا حاکم وقت تعدادی از زنبورهای کارگر حدود ۷۰ هزار عدد را با خود همراه می کند و مهاجرت می کنند و به صورت خوشه ای یک جا جمع می شوند که در اصطلاح به آن بچه زنبور می گویند. این جمعیت، خانه آباد و پر از عسل خود را برای نوزادان و نسل آینده رها کرده خود را برای درست کردن خانه جدید آماده می سازند. اگر صاحب کندو متوجه بچه زنبور یا همان خوشه زنبور شود و آنها را وارد یک کندوی خالی کند یک کلنی جدید به وجود می آید در صورتی که زنبوردار آنها را نگیرد زنبورها بعد از چند ساعت همگی به همراه ملکه به حرکت درآمده خودشان شکاف کوه صخره یا درخت کهن را برای خانه انتخاب می کنند و مشغول خانه سازی و جمع آوری عسل می شوند.

۳۶) وفاداری نسبت به حاکم یا رهبر:
زنبور عسل در سخت ترین شرایط از ملکه خود محافظت می کند. بعضی مواقع اتفاق می افتد که هزاران زنبور به دلیل عوامل مختلف می میرند ولی ملکه در میان لاشه ها و زنبورهای نیمه جان زنده مانده است یعنی یک دیوار جاندار درست می کنند تا از ملکه خود محافظت کنند. در مواقع قحطی تا آخرین قطره عسل خود را به ملکه می خورانند و خود از گرسنگی می میرند ولی نمی گذارند که او بمیرد.

اگر ملکه بمیرد یا مفقود شود زنبورها صدای مخصوص از خود به وجود می آورند که دقیقا شبیه گریه است و حتی ما هم می توانیم بشنویم. یتیم شدن زنبورها را از گریه زنبورها می فهمیم. حتی دست از کار و فعالیت می کشند و نوحه گری می کنند. جالب است در حوادث نابودی دسته جمعی یا قحطی، آخرین فردی که می میرد ملکه است.

مرگ ملکه بعضی مواقع ممکن است به علت سهل انگاری زنبوردار در هنگام بازدید و قرار دادن ملکه دربین قاب باشد، یا اینکه زنبوردار قابی را که درحال بازدید است بلند کند پشت سر کندو داشته باشد ملکه بیفتد و در بین علف ها یا زیر پا برود.

اگر ما ملکه زنبورها را برباییم زنبورها ناامید می شوند و از کار باز می مانند و اگر ملکه را به آنها بازگردانیم زنبورها اظهار شادی می کنند، او را نوازش می نمایند و در مقابل وی از سر و کول یکدیگر بالا می روند و بعضی از آنها، سر را روی زمین می گذارند و شکم و پاها را به هوا بلند می کنند و در آن حال می رقصند و آ واز می خوانند.

۳۷) عشق به وطن:
زنبور عسل هیچ وقت وارد کندوی دیگری نمی شود. تمام تلاشش این است که ماموریت محوله را به خوبی انجام داده به وطن خویش برگردد. بخصوص زنبورداران نگهبان هرگز اجازه نمی دهند که زنبور دیگر یا حیوان دیگر وارد حریم آنها شود. چنانچه حیوانات موذی مثل موش، مارمولک یا مار وارد کندو شود بلافاصله او را کشته و جسد آن را مومیایی می کنند تا تعفن آنها موجب آزار ساکنین نشود.

۳۸) معماری و مهندسی:
زنبور عسل چنان با نقشه مشخص اقدام به ساختن حجره ها و سلول ها می کند که بسیار ماهرانه و مهندسی است. آنها با ساختن خانه ای مسدس کمترین مصالح را در خانه سازی به کار می برند و طوری صفحه موم آج شده داخل قاب را گونیا می گیرند که هیچ جای اضافی به قول مهندسین ما “پرت” به وجود نمی آ ید. در زمینی که آ نها اقدام به خانه سازی می کنند جای مهم یا کم اهمیت، دو نبش یا سه نبش هیچ مفهومی ندارد و تمام سطح قاب را یکسان استفاده می کنند.

۳۹) نرساندن آزار و اذیت به دیگران:
با این تعداد جمعیت یعنی حدود ۹۰ هزار عدد زنبور در یک کندو که همه اقشار و صنوف اعم از حاکم، مهندس، پرستار، بنا، نگهبان و انباردار و … وجود دارند طوری باهم سازگاری و تعامل دارند که هیچ وقت به همدیگر آزار نمی رسانند بلکه همه همدیگر را کمک می کنند.

۴۰) ساختن سنگر دفاعی در مقابل دشمن:
در نقاطی که حشره عسل خور موسوم به “آتروپوس” فراوان است زنبورها مقابل کندو به وسیله موم یک طارمی ایجاد می کنند به طوری که خودشان می توانند از بین دو میله کاری عبور نمایند اما آتروپوس که شکم بزرگی دارد قادر به عبور از آن نیست.

“و کاَیّن من آیه فی السموات و الارض یمرون علیها و هم عنها معرضون”
چه بسیار نشانه و آیه که در آسمانها و زمین وجود دارد (انسانها) از آن می گذرند و (بی توجه) به آن پشت می کنند.

۴۱) انعطاف پذیری:
ملکه از روشنایی و پرواز در فضا و گردش روی گل ها چشم می پوشد و رضایت می دهد مغز او فوق العاده کوچک شود و در مقابل دستگاه تناسلی وی بسیار بزرگ گردد و کارگران از لذات عشق صرف نظر می کنند و موافقیت می کنند اندام تناسلی شان کوچک و مغزشان بزرگ شود و در روشنایی و فضای بیکران پرواز کنند و روی گل ها بنشینند.

نباید بگوییم کارهای زنبور عسل فقط از روی غریزه است، بلکه آنها عقل و هوش ذکاوت بالایی دارند. زیرا زنبورها می توانند یک کرم عادی یعنی (تخم روز( )لارو) را از خانه خود بیرون بیاورند و درخانه دیگر جا بدهند. به او غذای مخصوص یا ژله سلطنتی (ژله رویال) بخورانند تا مبدل به یکی از افراد خانواده سلطنتی یا ملکه شود.

کارگران قبل از انتقال لارو به مکان جدید ابتدا خانه ای به شکل بادام زمینی که به آن شاخون یا سلول ملکه می گویند و حدود یک بند انگشت است می سازند. تخم روز یا لارو به داخل آن منتقل و سپس غذای مخصوص ژله را در این سلول پر می کنند و درش را با موم می بندند. پس از ۱۱ روز همین لارو تبدیل به ملکه می شود. همچنین آنها می دانند ملکه دو نوع تخم می گذارد یک تخم نر، یک تخم ماده.

کارگران از تخم ماده ملکه برای ساخت ملکه جدید استفاده می کنند. به ظاهر هر دو نوع لارو شبیه به هم است ولی تشخیص زنبورها بالاتر از این است که اشتباه کنند. وزن مغز زنبور عسل ۱۷۴ مرتبه از وزن بدن او سبک تر است.

۴۲) ماموریت اکتشافی:
بعد از این که ملکه به همراه تعداد زیادی از زنبوران جهت مهاجرت از کندو خارج شود گروهی از زنبوران به عنوان مامور اکتشاف جهت مکان یابی به جنگل ها، تپه ها و کوه های اطراف عازم می شوند و وقتی مکان مناسب را پیدا کردند بر می گردند به ملکه خبر می دهند.

۴۳) مشورت:
ماموران اکتشاف وقتی مکان های جدید را شناسایی کنند به ملکه اطلاع می دهند. ممکن است چند مکان توسط ماموران شناسایی و پیشنهاد شود. در این موقع زنبورها با ملکه مشورت می کنند. برای انتخاب جا این مشورت ممکن است چند ساعت حتی یک یا دو روز طول بکشد. بعد وقتی به تصمیم واحدی رسیدند همگی یک جا گروهی حرکت می کنند. برای مکان جدید در اصطلاح به این گروه زنبورها “وحشی” می گویند یعنی به سوی طبیعت بازگشته اند.

۴۴) دقت و سرعت عمل:
زنبورهای مهاجر وقتی وارد کندوی جدید شوند جهت ساختن خانه جدید یا حجره موم عجله می کنند چون ملکه جهت تخم گذاری عجله دارد حتی تخم ها را روی زمین یعنی کف کند و می ریزد. زنبورها هم با صمغ و عسلی که با خود آورده اند نسبت به درز پوشی و بستن منفذها اقدام و موم بافی را شروع می کند.

باز تاکید می شود زنبور عسل فقط از روی غریزه کار نمی کند بلکه عقل و هوش هم دارد. چون وقتی ما برای ایجاد خانه جدید به آنها موم می دهیم آنها بلافاصله از موم ما جهت ساخت حجره ها استفاده می کنند. می فهمند اگر فقط از موم خودشان استفاده کنند ممکن است دو ماه طول بکشد تا خانه جدید را بسازند ولی با کمک ما می توانند ظرف یک هفته خانه شان را کامل کنند.

۴۵) آموزش نظامی، ردیابی و نقش کشی راهداری:
زنبورها به محض انتقال به مکان جدید محیط را شناسایی می کنند. همه اشیاء و بناهای منطقه را با رایانه مغزی خود نشانه گذاری می کنند.معمولا ۲ تا ۳ روز طول می کشد تا محیطی به شعاع ۷ کیلومتر را دقیقا نشانه گذاری کنند. در این بین اگر گل در فاصله نزدیک وجود داشته باشد، ظرف چند ثانیه زنبورها آن را پیدا کرده از رنگ و بو و شهد آن آگاهی پیدا می کنند. بعد از چند دقیقه شهد یا گرده را به کندو حمل می کنند.

۴۶) توانایی انجام مهارت های گوناگون:
زنبورها چند نوع کار را به سرعت و دقت یاد می گیرند و نیازهای خود و همنوعان خود را تامین می کنند مثل تهیه زهر برای دفاع از خود، نقشه کشی، معماری، تولید عسل، تولید موم، جمع آوری گرده گل، تولید بره موم، تولید ژله رویال.

جای تاسف است بعضی جوانان ما مدارج عالیه تحصیلات دانشگاهی را طی می کنند ولی مهارت تامین نیازهای زندگی خود را ندارند و فقط می بینیم مدرک لیسانس، فوق لیسانس، دکترا را یدک می کشند. شاید روشن کردن یک بخاری گازی اتاق خود را بلد نباشند! یا هواگیری رادیاتور شوفاژ یا پختن نان یا غذای خود را بلد نیستند. اگر مادر یک روز غذا درست نکند از گرسنگی مستاصل می شوند!

۴۷) تنظیم رابطه با دیگران:
زنبور عسل دریافته که بدون تعامل با دیگران نمی تواند آ سایش و آرامش داشته باشد. همیشه با زندگی اجتماعی داشتن بینش و نگاه جهانی را مد نظر خود قرار دارد. ولی بعضی مواقع ما انسا ن ها تنهایی را ترجیح می دهیم. نمی خواهیم با جامعه هماهنگ باشیم.

چرا زنبورها خانه هایشان را ۶ ضلعی می سازند؟ زنبورها برای استحکام خانه ها، صرفه جویی در مصالح و اینکه تمام ردیف ها حتی یک میلیمتر فضای اضافی وجود نداشته باشد و دیگر اینکه خودشان استوانه ای شکل هستند هرکدام بتوانند به راحتی در خانه هایشان کارکنند تا مزاحم دیگران نشوند خانه هایشان را ۶ ضلعی می سازند.

۴۸) احترام به بزرگتر (مافوق):
هرجا که ملکه باشد زنبورهایی که در حول و حوش او هستند روی خود را به او می کنند و محال است که یک زنبور طوری بایستد که پشت او به طرف ملکه باشد. در موقعی که ملکه راه می رود، به هرجا که می رسد زنبورها فورا تغییر وضع می دهند و هرکس به ملکه پشت کرده وضع خود را اصلاح می نماید و روی خود را به ملکه می کند.