تاریخ نگارش : سيزدهم بهمن 1391
امتحانات سخت با ذکر لا اله الا الله !!
مسعود ورزیده
اخیراً باب شده که برخی از این مبلغات منافق و دروغ‌گو، در محافل «ذکر» می‌دهند و برخی از آنان نیز مردم را از زیارت عاشورا و اذکار دیگر، به بهانه‌ها و اراجیف «من درآوردی» پرهیز می‌دهند! که پرهیز دادن از ذکر «لا إله الا الله»، به بهانه‌ی این که ذکر بزرگی است و شما را درگیر امتحانات سخت و مشکلات عدیده می‌نماید نیز یکی از همین ترفندهای شیطانی آنان است. چرا که فرمان پرهیز از این ذکر، فرمان شیطان است و نه اسلام.
کلید واژه : لا اله الا الله
ناشر : | پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)


امتحانات سخت با ذکر لا اله الا الله !!

اخیراً باب شده که برخی از این مبلغات منافق و دروغ‌گو، در محافل «ذکر» می‌دهند و برخی از آنان نیز مردم را از زیارت عاشورا و اذکار دیگر، به بهانه‌ها و اراجیف «من درآوردی» پرهیز می‌دهند! که پرهیز دادن از ذکر «لا إله الا الله»، به بهانه‌ی این که ذکر بزرگی است و شما را درگیر امتحانات سخت و مشکلات عدیده می‌نماید نیز یکی از همین ترفندهای شیطانی آنان است. چرا که فرمان پرهیز از این ذکر، فرمان شیطان است و نه اسلام.

لا اله الا الله

متأسفانه جلسات مذهبی بانوان که در قالب هیئت‌های خانگی برگزار می‌گردد، از کنترل کمتری برخوردار است و به همین دلیل سنگر مانور دشمنان اسلام از یک سو و دنیاطلبان سوداگر که از طریق انحراف و فریب اذهان عمومی ارتزاق می‌کنند از سوی دیگر قرار گرفته است و باید اذعان داشت که ساده‌لوحی، بی‌بصیرتی و زودباوری برخی از عوام نیز زمینه‌ را برای جولان، تک‌تازی و چپاول آنان فراهم‌تر نموده است. تا جایی که بسیار مشاهده شده برخی از این بانوان ساده‌لوح، به شکل مرید به گرد مبلغین و مبلغات دروغ‌گو جمع شده و با اهدای تراول، جواهرات، پول نقد و حتی گاهی خانه و ویلا، او را مساعدت، اطاعت و تبعیت می کنند!

اخیراً باب شده که برخی از این مبلغات منافق و دروغ‌گو، در محافل «ذکر» می‌دهند و برخی از آنان نیز مردم را از زیارت عاشورا و اذکار دیگر، به بهانه‌ها و اراجیف «من درآوردی» پرهیز می‌دهند! که پرهیز دادن از ذکر «لا إله الا الله»، به بهانه‌ی این که ذکر بزرگی است و شما را درگیر امتحانات سخت و مشکلات عدیده می‌نماید نیز یکی از همین ترفندهای شیطانی آنان است. چرا که فرمان پرهیز از این ذکر، فرمان شیطان است و نه اسلام.

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) از همان آغاز بعثت به مردمان هر عصر و نسلی فرمودند: «یا ایها الناس قولوا لا اله الا الله تفلحوا» - بگویید: لا اله الا الله [تا] رستگار شوید. حال عده‌ای (آن هم به نام اسلام و ذکر) مدعی شوند که نگویید «لا اله الا الله» تا به امتحانات سخت دچار نشوید؟!

اساساً همه‌ی دعوت انبیای الهی و امتحان‌های الهی برای این است که مردمان به «لا اله الا الله» پی ببرند و در گفتار و عمل به صورت مکرر و پیوسته متذکر این معنا باشند تا رستگار شوند. لذا این ذکر حلال مشکلات و معضلات در دنیا و آخرت است و نه سبب بروز آنها.

در روایت امام باقر و امام صادق (علیهماالسلام) آمده است:

«لا إله الاّ الله» و «الله اکبر» بسیار بگویید، زیرا چیزی نزد خدای عزوجل محبوب‌تر از گفتن «لا إله الاّ الله» و «الله اکبر» نیست. (اصول کافی، ج4، ص 268)

در احادیث و روایات نیز مکرر تأکید شده است که هیچ ذکری بالاتر، گرانقدر‌تر و حتی هم طراز با ذکر «لا إله الاّ الله» نیست. دقت شود که فرموده‌اند: هیچ ذکری. و اتفاقاً این ذکر عظیم است که راهنما، مشکل‌گشا، نشاط‌آور و سبب اطمینان قلب از هر «حزن و خوفی»‌ است

امام صادق (علیه السلام) می‌فرمایند:

هر کس در روز صدبار بگوید: «لا إله الاّ الله» در آن روز از نظر عمل بهترین مردم است، مگر (از) کسی که زیادتر گفته باشد. (اصول کافی، ج4، ص 267).

امام صادق (علیه السلام) به ابان بن تغلب می‌فرمایند:

ای ابان! چون به کوفه رفتی این حدیث را [برای مردم] بازگو کن: «من شهد أن لا اله الا الله مخلصاً و جبت له الجنه ...» هر کس از روی اخلاص شهادت دهد به «لا إله الاّ الله» بهشت بر او واجب می‌شود.

ابان گوید: عرض کردم: از هر دسته گروهی نزد من [به دیدنم] می‌آیند، آیا برای همه‌ی آنان این حدیث را روایت کنم؟ فرمود:

آری ای ابان؛ چون روز قیامت شود و خداوند همه‌ی اولین و آخرین را گرد آورد، «لا إله الاّ الله» را از آنها بگیرد، جز آن کس که بر این امر (استوار) باشد. (یعنی کسی که به صورت پیوسته و مستمر، در قول و عمل به صورت خالصانه به ذکر «لا إله الاّ الله» مشغول است.)

پس، کسانی که به نام تبلیغ دین مردم را از ذکر «لا إله الاّ الله» پرهیز می‌دهند، رمال‌های بی‌دین و بلندگوهای شیطان هستند و کسانی که مسلمان و مۆمن هستند، باید از صمیم قلب و باور عقلی و نیز از روی اخلاص با صدای بلند در گفتار و عمل صالح و مخلصانه و به صورت مستمر بگویند: «لا إله الاّ الله»


همراهی زبان و قلب برای ذکر لااله الا الله

ذکر «لا إله الاّ الله» ذکری است که اول باید به زبان و بیان گفته شود و بعد به قلب ایمان آورده شود و سپس در عمل و در هر آنی و هر کاری نصب العین قرار گرفته و لحاظ شود تا مبادا انسان در گفتار، گرایش قلبی و اعتقاد و نیز در عمل، لحظه‌ای دچار «إله‌»ها و شرک گردد. حالا آن را از ریشه می‌زنند و می‌گویند: حتی به زبان نگویید(؟!)

در احادیث و روایات نیز مکرر تأکید شده است که هیچ ذکری بالاتر، گرانقدر‌تر و حتی هم طراز با ذکر «لا إله الاّ الله» نیست. دقت شود که فرموده‌اند: هیچ ذکری. و اتفاقاً این ذکر عظیم است که راهنما، مشکل‌گشا، نشاط‌آور و سبب اطمینان قلب از هر «حزن و خوفی»‌ است.

کسانی که به نام تبلیغ دین مردم را از ذکر «لا إله الاّ الله» پرهیز می‌دهند، رمال‌های بی‌دین و بلندگوهای شیطان هستند و کسانی که مسلمان و مۆمن هستند، باید از صمیم قلب و باور عقلی و نیز از روی اخلاص با صدای بلند در گفتار و عمل صالح و مخلصانه و به صورت مستمر بگویند: «لا إله الاّ الله»

لا اله الا الله، علاج وسوسه

امام رضا علیه السلام از پدرانش از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم از جبرئیل نقل می کند که خداوند می فرماید: «کلمه ی لا اله الا الله » دژ محکم من است. کسی که آن را بگوید، داخل قلعه ی من می شود و کسی که داخل قلعه ی من شد، از عذاب من ایمن خواهد بود.»( بحار الانوار، ج 49، ص 126) آن حضرت شرط اساسی آن را قبول ولایت ائمه علیهم السلام دانسته است.

لا اله الا الله کلام بسیار شریفی است که به واسطه ی آن، در مرحله ی اول، تمام معبودهای ساختگی و دروغین نفی می‌شود (لا اله) و در مرحله ی دوم، مقام و منزلت معبود حقیقی را در خداوند منحصر می کند (الا الله).

حروف این کلمه ی توحیدی به گونه ای چینش شده است که در گفتن آن به حرکت لب ها نیازی نیست و این از امتیازات مهم این ذکر است و عنایتی است از طرف خداوند به بندگانش، به سبب تحقق اخلاص در این ذکر توحیدی. امام صادق علیه‌السلام مرتبه ی بالاتر اخلاص در این کلمه را چنین بیان می کند: «کسی که" لا اله الا الله" بگوید، داخل بهشت می‌شود و اخلاص در آن، این است که" لا اله الا الله" مانع او از ارتکاب محرمات الهی شود.»( بحار الانوار، ج 8، ص 359)

امام صادق علیه السلام می فرماید: «کسی که صد مرتبه" لا اله الا الله" بگوید، در آن روز [که این ذکر را می گوید] از نظر عمل، افضل از همه ی مردم است، مگر از کسی که زیادتر گفته باشد.»( وسائل الشیعه ی، ج 7، ص 183)

خواندن هزار مرتبه "لا اله الا الله" سبب نجات از گرفتاری ها و رهایی از قید و بندها است(هزار و یک ختم، ص 33) و مداومت بر آن، علاج وسوسه است. مرحوم آیت الله کشمیری برای نفی خواطر و درمان حدیث نفس ذکر" لا اله الا الله" را سفارش می کرد.(صداقت، روح و ریحان، ص 89؛ صداقت، صحبت جانان، ص 121)


با افکار گناه آلود و شیطانی چه کنیم؟

کنترل ذهن و خطورات گناه‏ آلود، یکى از مراتب مشکل خودسازى است. اما ذهن واردات خویش را از چشم و گوش مى‏گیرد. بنابراین این صادرات و واردات، باید کنترل شود. پس بهترین راه این است که آنچه را به ذهن منتقل مى‏کنیم، از فیلتر عبور دهیم.

گناه

اگر مى‏ بینید گفته‏ اند چشم را از نامحرم و گوش را از شنیدن مطالب نامناسب حفظ کنیم، براى این است که بعدا ذهن از این مناظر عکس‏بردارى کرده و با آن مأنوس مى‏شود. اگر ظرف ذهن را از مطالب سازنده، عبرت‏ انگیز و صحنه ‏هایى که آیات و نشانه‏ هایى که در رابطه با مبدأو معاد دارد، انباشته کنیم، دیگر ذهن پریشان و مشغول نمى‏شود.

تلاوت قرآن و تدبر در آیات آن و نیز اندیشه در روایات و احادیث معتبر در این زمینه راهگشا است؛ مثلاً در جلد پنجم کافى صفحه 542 باب الزانى آمده است که حضرت مسیح(علیه السلام) فرمودند: اگر موسى(علیه السلام) از زنا نهى نمود، من از اندیشه درباره زنا نهى مى‏کنم، زیرا اندیشه سوء همانند آن است که در اتاقى مزین و پاک، آتشى دودآلود برافروزند که آتش نزند اما همه جا را سیاه مى‏کند... گرچه فکر بد، مجازات‏ و عقوبتى ثابت ندارد؛ اما محاسبه دارد؛ چنان که در قرآن آمده است: اوتخفوه یحاسبکم به اللّه‏... ؛(بقره، آیه 284). شاید سرّ تدبّر و تفکر بزرگان در حقایق، عبرت‏ها و... جایگزین عمل بوده است؛ زیرا که روح و ذهن آدمى ظرفى است که اگر با مثبت‏ها پر نشود، منفى‏ها را جذب مى‏کند.

انسان پیوسته محل خطور خواطر و ورود خیالات و افکار است گرچه گاهی به آنچه در خواطر او می گذارد التفاوت نداشته باشد و چون هر فکر و خیالی را سببی و منشأیی است پس منشأ خیالات بد و افکار باطله، شیطان و منشأ خواطر محموده و افکار خوب ملائکه است. در روایتی از پیامبراکرم صلی الله علیه و آله و سلم است که فرمودند: در دل آدمی دو نوع افکار و خواطر وارد می شود یکی از جانب ملک و آن افکاری است که مشتمل است بر عزم امورخیر و دیگری از جانب شیطان و آن خواطری است که متضمن عزم بر امور شر است. وساوس شیطان و خواطر نفسانی از جمله اموری است که باعث تیرگی و ظلمت و کدورت نفس و مانع وصول به سعادت و ضایع کننده روزگار و اوقات است زیرا سرمایه انسان یعنی عمر را صرف امور باطل و بیهوده می کند که درنتیجه سیاهی دل و نابودی دین و دنیای انسان را به دنبال دارد. غفلت از خدا و اقبال به دنیا و تعلقات دنیوی سبب وسوسه شیطان است و راه علاج و نجات از وسوسه ها و خواطر ذکر و یاد خداست.

از خدا حیاء کن! شرم کن! انجام نده! حتی فکر معصیت هم نکن! چون عمل، برای خداوند دیگر بیرونی و درونی ندارد. آیه‏اش را خواندم. یادت نرود که هیچ عملی نیست که ما آن را شهود می‎کنیم. اینها همه مقدّمه «حق حیاء» بود و چون من در جلسه گذشته گفتم که بعداً درباره حق حیاء صحبت می‏کنم اینها را گفتم

ذکر قلبی و همراهی آن باز ذکر زبانی به طوری که قلب دائما به یاد خدا و صفات او باشد و فرصتی ندهد که شیطان وسوسه کند.« إِنَّ الَّذینَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّیْطانِ تَذَکَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُونَ؛ کسانی که متقی و پرهیزکارند هر گاه برسد ایشان را وسوسه ای از شیطان هشیار و متذکر خدا می شوند، پس به واسطه تذکر دیده بصیرت ایشان بینا و از چنگ وساوس رها می گردد.»

نکته مهم آن است که منشأ خواطر و وساوس شیطانی، یکی فشار غرایز و امیال به خصوص میل جنسی است و دیگری صفات رذیله ای است که در نفس انسان وجود دارد بنابراین برای خلاصی و نجات از چنگال وساوس و خواطر و افکار پلید باید اولا امیال نفسانی را از راه های مشروع آن ارضا و یا کنترل نمود و ثانیا نفس را از رذایل پاک کرد تا در اثر طهارت قلب و یاد خدا، قوه عاقله تسلطی بر سایر قوا پیدا کند و عنان آنها را در اختیار بگیرد به طوری که نتوانند خودسرانه به هر وادی که خواستند تاخت و تاز کنند. در این حالت است که قوه واهمه و متخیله تحت تدبیر قوه قرار می گیرند و سد محکمی در برابر نفوذ افکار شیطانی ایجاد می گردد. (معراج السعاده، انتشارات هجرت، ص125 تا 139)

حضرت مسیح(علیه السلام) فرمودند: اگر موسى(علیه السلام) از زنا نهى نمود، من از اندیشه درباره زنا نهى مى‏کنم، زیرا اندیشه سوء همانند آن است که در اتاقى مزین و پاک، آتشى دودآلود برافروزند که آتش نزند اما همه جا را سیاه مى‏کند...

انسان با حیاء حتی «فکر گناه» هم نمی‏کند!

از خدا حیاء کن! شرم کن! انجام نده! حتی فکر معصیت هم نکن! چون عمل، برای خداوند دیگر بیرونی و درونی ندارد. آیه‏اش را خواندم. یادت نرود که هیچ عملی نیست که ما آن را شهود می‎کنیم. اینها همه مقدّمه «حق حیاء» بود و چون من در جلسه گذشته گفتم که بعداً درباره حق حیاء صحبت می‏کنم اینها را گفتم.

تو باید چنین خدایی را قبول داشته باشی! این حرف من نیست، کلام الله است. من از خودم نگفتم، آیات قرآن این چنین می‏گوید و قابل انکار هم نیست. تازه من گفتم که بحث معرفتی نکردم. آن خودش بحث دیگری است که در جای خودش می‏گوییم درجاتی دارد و... بحث ما خیلی عرفی بود. یک بحث تربیتی و عرفی کردم که همه متوجّه شوند.

این که روایات متعدّده می‏فرماید: از خدا خجالت بکشید آن‎طور که سزاوار است! یعنی این مطلب که گفتم. هر کس سزاوار یک نوع شرم کردن و یک‎طور خجالت کشیدن است. آن‎طور که سزاوار است انسان از خدا خجالت بکشد این است که در روابط گوناگون هر نوع عمل قبیحی را انجام ندهد. (توصیه های اخلاقی مرحوم آیت الله آقا مجتبی تهرانی(ره)
منبع: سایت جامع اخلاق
پایگاه اطلاع رسانی حضرت آیت الله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی(ره)