تاریخ نگارش : چهارم اسفند 1391
نقدی بر سریال زمانه
محمدصادق بهمن زادگان جهرمی
این روزها سریال زمانه مخاطبان زیادی را جذب کرده سریالی که با توجه به داشتن فیلمنامه قابل قبول از نظر چفت و بست دراماتیک وهمچنین برخورداری از کارگردانی زبده، توانسته است تا اندازه ای رضایت مخاطب ایرانی را از جهات مختلف تامین کند، مخاطبی که این روزها به ندرت با آثار خوب تلویزیونی مواجه است اما باید گفت "زمانه" توانسته است در این زمانه ی نابسامان آثار هنری، مخاطب خود را تا انتها با خودش همراه سازد و در این مورد نمره قبولی گرفته است.
کلید واژه : سریال زمانه،نقدی بر سریال زمانه،
رزشهائی که تبدیل به ضد ارزش شد
این روزها سریال زمانه مخاطبان زیادی را جذب کرده سریالی که با توجه به داشتن فیلمنامه قابل قبول از نظر چفت و بست دراماتیک وهمچنین برخورداری از کارگردانی زبده، توانسته است تا اندازه ای رضایت مخاطب ایرانی را از جهات مختلف تامین کند، مخاطبی که این روزها به ندرت با آثار خوب تلویزیونی مواجه است اما باید گفت "زمانه" توانسته است در این زمانه ی نابسامان آثار هنری، مخاطب خود را تا انتها با خودش همراه سازد و در این مورد نمره قبولی گرفته است.
اما بپردازیم به موضوعاتی که دراین ملودرام خانوادگی – اجتماعی، به آن پرداخته شده است و درون مایه داستان برآن قرار گرفته است موضوعی که از دو جهت می توان به آن پرداخت :
۱- تم اصلی داستان بر این اصل استوار است که " از مکافات عمل غافل مشو " که فیلمنامه در پرداخت به این موضوع، خوب عمل کرده وبا ایجاد موقعیتهای موازی دراماتیک و با خلق فراز و فرودهای مناسب و قرار دادن مخاطب در موقعیتهای مشابه برای هر شخصیت توانسته به خوبی حس هم ذات پنداری را که از اصول اولیه درام موفق است را ایجاد کند.
مخاطب با هر دو شخصیت اصلی داستان (بهزاد - ارغوان) همراه می شود وتا اندازه ای هر دو را در انتخاب رفتارهایشان محق می داند و داستان از این راهکار به خوبی بهره برده تا بیننده را به جائی بکشاند تا خودش مکافات اعمالی که در طول داستان با آن احساسانه موافقت می کرد را ببیند. تا اینجای کار باید به این مجموعه تبریک گفت اما :
۲- محتوایی که این تم بر آن قرار می گیرد (پیرنگ داستان) موضوع مهمی چون ازدواج است امری که بنا به دلایل عدیده ای در هر جامعه ای می تواند بالقوه محمل خوبی برای پایه قرار دادن داستانی باشد و از این نظر ایده ای است که هیچگاه غبار کهنگی بر آن نمی نشیند.
اما آنچه مهم بوده و مورد انتقاد نویسنده است نوع نگاه به این مساله است.
در داستان زمانه التهاب داستان (نقطه بحران)، ازدواج مخفیانه دو شخصیت اصلی آن است و آنچه بعدا این بحران را دامن زده و به حد اعلی (نقطه اوج) می رساند رو شدن این مساله است.
در داستان می بینیم که مادری بر اثر شنیدن ازدواج مخفیانه دخترش سکته کرده و می میرد.
و یا مادر پسر از شنیدن این موضوع بسیار آشفته شده و تا مرز سکته پیش می رود.
خواهری خواهر خود را مسئول مرگ مادر می داند و دلیلش را مخفی کردن ازدواج او بیان می کند .
دختری با شنیدن این موضوع، دیگر حتی حاضر نیست با همسرش ( بهزاد) صحبت کرده ویا حتی حرفهایش را بشنود .
و ....
حال باید دید تمام این امور و اتفاقات بر پایه کدام فاجعه شکل گرفته است؟
ازدواج دختری با پسری که هردو بالغ بوده و صاحب اختیار بشمار می روند هم امری موافق شرع است و هم (با توجه به ظاهر سریال) امری قانونی، (هر چند مخفیانه بوده اما به اصل قضیه مربوط نمی شود) اما اینکه چرا در سطح فرهنگ جامعه (اگر سریال را بیانگر فرهنگ اکثر جامعه بدانیم) به یک تابو تبدیل شده است خود مطلبی است که نیاز به مباحث مفصلی دارد حال نکته متوجه داستان دامن زدن بر این موضوع وضد ارزش نشان دادن آن است.
اما اکنون با اثری مواجه هستیم که برای نشان دادن و یاد آوری اصل مهمی چون " مکافات عمل " اصل مهم دیگری چون " حلیت ازدواج در شرع " را به چالش کشیده است .
شاید اگر این غوغاهای به وجود آمده پیرامون این مساله، به شکلی (ولو مختصر) زائیده تفکر عوامانه اجتماع عنوان می شد می توانستیم این اثر را اثری با نگاه آسیب شناسانه بیان کنیم.
---------------------
منبع : http://www.zitova.com/thread9126.html