تاریخ نگارش : سی ام فروردين 1390
گروه هایى که مورد لعن قرآن کریم واقع شده اند(1)
فاطمه نصیری خلیلی
شرع مقدس مى فرماید: (والله لا یحب الظالمین) [۱] (و خداوند بیدادگران را دوست نمى دارد) و (ان الله یأمر بالعدل و الاحسان) [۲] (در حقیقت خدا به دادگرى و نیکوکارى فرمان مى دهد).

کلید واژه : لعن- لعن‌شده‌ها
ناشر : پایگاه شیعه‌ها
قرآن کریم کتاب هدایت، سازندگى و هم زیستى است و در تمام مسایل مورد نیاز بشر اصول و قواعدى را بیان فرموده است، یکى از دستورات قرآن، تبیین رفتار و کردار بشر و ارتباط انسان ها با یکدیگر است. دستورات اخلاقى اسلام و قرآن در جهت هدایت بشر از یک نگاه عقلى و منطقى برخوردار است، چنان که عقل خوبى و زشتى هر چه را درک نماید شرع نیز براى تأکید بر آن و ارشاد مردم دستور خاصى را بیان مى فرماید. به عبارت دیگر هم چنان که زشتى ظلم، دروغ و تهمت داراى استدلال عقلى است.
شرع مقدس نیز مى فرماید: (والله لا یحب الظالمین) [۱] (و خداوند بیدادگران را دوست نمى دارد) و (ان الله یأمر بالعدل و الاحسان) [۲] (در حقیقت خدا به دادگرى و نیکوکارى فرمان مى دهد).
در خصوص سب و لعن نیز دیدگاه قرآن هم سو با نگاه عرفى و عقلانى است و تمایلات طبیعى و فطرى بشر را تأیید مى فرماید. یعنى همان گونه که عرف، عقلا و عقل، رفتار ظالم و ستمگر، شیطان، کسانى که جلوى رشد و کمال انسان را گرفته و موجب نابودى حرث و نسل مى گردند و نشر دهندگان فساد را محکوم مى نماید و از کسانى که به آنها مبادرت مىورزند بیزارى مى جوید، قرآن نیز این گونه افراد را محکوم و لعن نموده و از مسلمانان خواسته است راه چنین گروه هایى را نپیموده و آنان را از جامعه اسلامى دور سازند.

در اینجا لازم است گروه هاى مختلفى را که قرآن کریم از آنان یاد نموده و مشمول لعن و نفرین قرار گرفته اند، مورد بررسى قرار دهیم.


*** گروه هایى که مورد لعن واقع شده اند عبارت اند از:

۱. شیاطین
۲. کافران
۳. کتمان کنندگان حقایق
۴. آزار دهندگان رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)
۵. ستمکاران
۶. فسادگران در زمین
۷. نسبت دهندگان دروغ به خداوند بزرگ
۸. رهبرانى که مردم را به سوى آتش فرا مى خوانند
۹. نسبت دهندگان به فحشا، زنا و …


** لعن شیطان
از آن جا که سرچشمه همه شرور و بدى ها شیطان است و شیطان سمبل ظلم، دروغ، تمرّد و تکبر در برابر حق است، قرآن کریم لعنت الهى را از ابلیس و شیطان آغاز نموده است، چرا که او نخستین متمردى بود که از دستور الهى در سجده بر آدم سرپیچى نمود و مشمول لعن ابدى گردید; (و انّ علیک لعنتى الى یوم الدین); [۳] لعنت من تا روز قیامت بر تو ـ شیطان ـ است.
آیات فراوانى درباره دورى شیطان از پیشگاه خداوند و رحمت او وجود دارد، البته شایسته توجه است همان گونه که علت رانده شدن شیطان تمرد و سرپیچى از دستور الهى و تکبر در برابر حق بوده، هر کسى خواه از جن یا انس، ویژگى هاى شیطان را داشته باشد، با شیطان تشابه پیدا مى کند و شاید از این جهت گفته شده: «شیاطین جن و انس». بنابراین هر کسى در شرور و بدى غوطهور شود چهره شیطانى به خود مى گیرد و حکم لعن و رانده شدن از درگاه الهى او را در برمى گیرد و همان گونه که شیطان از درگاه الهى رانده شد، انسانى که از ویژگى هاى شیطانى برخوردار باشد مورد لعن الهى قرار مى گیرد.
این مطلب از لعن گروه هاى دیگر نیز به دست مى آید چنان که در آیات دیگر نیز گروه هایى ـ مسلمان یا کافر ـ مورد لعن واقع شده اند که در زندگى فردى و جمعى از ویژگى هاى شیطانى برخوردار بوده اند.

** لعن کافران
دومین گروهى که به لعن الهى گرفتار شده اند کافران هستند، یعنى کسانى که به جاى عبودیت و بندگى خداى بزرگ، مانند شیطان از فرمان الهى سرپیچى نموده و به حضرتش کفر ورزیدند و حال آن که هر چه دارند از آفریننده عالم است. در این باره آیات فراوانى وجود دارد; بنگرید:
۱. (ان الله لعن الکافرین و أعدّ لهم سعیراً); [۴] خداى بزرگ کافران را لعنت نموده و براى آنان عذاب سختى را آماده نموده است.
۲. (لعن الذین کفروا من بنى اسرائیل على لسان داود و عیسى بن مریم ذلک بما عصوا و کانوا یعتدون); [۵] کافران از بنى اسراییل با زبان داوود و عیسى بن مریم مورد لعن قرار گرفتند، و این نفرین به خاطر معصیت و تجاوزگرى آنان بود.
۳. (انّ الذین کفروا و ماتوا و هم کفار اولئک علیهم لعنه الله و الملائکه و الناس اجمعین); [۶] همانا کسانى که کفر ورزیدند و در همان کفرشان مردند، لعنت خداوند و همه فرشتگان و مردم بر آنها باد.
۴. (فلمّا جاءهم ما عرفوا کفروا به فلعنه الله على الکافرین); [۷] هنگامى که آمد به سوى آنها آنچه که آن را مى شناختند به آن کفر ورزیدند، پس لعنت خداوند بر کافران.
۵. (و قال انّما اتخذتم من دون الله أوثاناً موده بینکم فى الحیوه الدنیا ثم یوم القیامه یکفر بعضکم ببعض و یلعن بعضکم بعضاً و مأویکم النار و مالکم من ناصرین); [۸] ابراهیم گفت: شما غیر از خدا بت هایى براى خود برگزیده اید که مایه دوستى و محبت میان شما و زندگى دنیاست، سپس روز قیامت هر یک بر دیگرى کافر مى شوید و یکدیگر را لعن مى کنید و جایگاه شما آتش است و هیچ یار و یاورى نخواهید داشت.
۶. (یوم تقلب وجوههم فى النار یقولون یا لیتنا أطعنا الله و اطعنا الرسولا و قالوا ربنا انا اطعنا سادتنا و کبراءنا فاضلونا السبیلا ربنا آتهم ضعفین من العذاب و العنهم لعناً کبیراً); [۹] در آن روز که صورت هاى آنها در آتش دگرگون خواهد شد ـ از کار خود پشیمان مى شوند ـ و مى گویند اى کاش خدا و پیامبر را اطاعت مى کردیم و مى گویند: پروردگارا! ما از مهتران و بزرگان خود اطاعت کردیم و آنها ما را گمراه ساختند. پروردگارا! آنها را عذاب دو چندان ده و آنها را به لعن بزرگى گرفتار نما.

** اهل کتاب
این اصطلاح براى کسانى به کار برده مى شود که به خدا و پاره اى از پیامبرانى که داراى کتاب الهى هستند اعتقاد دارند، در عین حال به پیامبرى خاتم رسولان، حضرت محمد بن عبدالله سر تسلیم فرود نیاورده اند.
قرآن کریم درباره آنان مى فرماید:
۱. (ألم تر الى الذین أوتوا نصیباً من الکتاب یؤمنون بالجبت و الطاغوت و یقولون للذین کفروا هؤلاء أهدى من الذین آمنوا سبیلاً اولئک الذین لعنهم الله و من یلعن الله فلن تجد له نصیراً); [۱۰] آیا نمى بینى کسانى که به آنان نصیبى از کتاب داده شده ـ اهل کتاب ـ به جبت و طاغوت ـ بت ها ـ ایمان آورده اند و در مورد کفار مى گویند که راه آنها هدایت کننده تر از راه مؤمنان است. آنها کسانى هستند که خداوند آنها را لعنت مى کند و کسى که خدا لعنتش کند یاورى براى او نمى یابى.
۲. (فبما نقضهم میثاقهم لعناهم وجعلنا قلوبهم قاسیه یحرفون الکلم عن مواضعه و نسوا حظاً مما ذکروا به); [۱۱] پس چون ـ بنى اسراییل ـ پیمان شکستند، آنان را لعنت کردیم و دل هایشان را سخت گردانیدیم چنان که موعظه در آنها اثر نکرد. آنها کلمات خدا را از جاى خود تغییر مى دادند، و از بهره بزرگ آن کلمات که به آنها پند مى داد ـ در تورات ـ خود را محروم ساختند.
۳. (و قالت الیهود ید الله مغلوله غلت أیدیهم و لعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان ینفق کیف یشاء…); [۱۲] یهودیان گفتند: دست خدا بسته است، دیگر تغییرى در خلق نمى دهد و چیزى را از عدم به وجود نمى آورد! به واسطه این گفتار دروغ، دست آنها بسته شده و به لعن خدا گرفتار گردیده اند. همانا دو دست خدا گشاده است و هر گونه بخواهد انفاق مى کند.
۴. (ان الذین یکتمون ما انزلنا من البینات و الهدى من بعد ما بیناه للناس من فى الکتاب اولئک یلعنهم الله و یلعنهم اللعنون); [۱۳] آن گروه از اهل کتاب که آیات و دلایل روشن و رهنمودى را که فرو فرستادیم ،بعد از آن که براى مردم در کتاب توضیح داده ایم، نهفته مى دارند، آنان را خداوند لعنت مى کند و لعنت کنندگان لعنتشان مى کنند.

** آزار دهندگان خدا و رسول خدا
۱. (ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فى الدنیا و الآخره و اعدّ لهم عذاباً مهیناً); [۱۴] همانا کسانى که خداوند و رسولش را اذیت مى کنند خداوند آنها را در دنیا و آخرت لعنت مى فرستد ـ از رحمت خود دور ساخته ـ و براى آنها عذاب خوار کننده اى مهیا کرده است. همچنین پیش از این آیه مى فرماید: (انّ الله و ملائکته یصلّون على النّبى یا ایها الذین آمنوا صلّوا علیه و سلّموا تسلیماً) [۱۵]، مقام پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) آن قدر والا و بلند است که آفریدگار عالم هستى و تمام فرشتگانى که تدبیر این جهان به فرمان حق بر عهده آنها گذارده شده است، بر او درود مى فرستند، پس اى آدمیان شما نیز با این پیام جهان هستى هماهنگ شوید و اى کسانى که ایمان آورده اید بر او درود بفرستید و سلام بگویید و در برابر فرمان او تسلیم باشید.
هرگاه صلات، به خدا نسبت داده شود به معناى فرستادن رحمت است، و هرگاه به فرشتگان و مؤمنان منسوب گردد به معناى طلب رحمت مى باشد. از سویى فعل مضارع «یصلّون» بر استمرار دلالت دارد. همچنین درباره چگونگى صلوات بر پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) از خود آن حضرت پرسیده شد، فرمود: «اللهم صلّ على محمد و آل محمد کما صلیّت على ابراهیم انک حمید مجید، و بارک على محمد و آل محمد کما بارکت على ابراهیم و آل ابراهیم انک حمید مجید». [۱۶]
آیه (انّ الذین یؤذون الله و رسوله) [۱۷]نقطه مقابل آیه صلوات مى باشد، یعنى کسانى که خدا و پیامبرش را ایذا و اذیت نمایند خداوند آنان را در دنیا و آخرت از رحمت خود دور مى سازد و براى آنان عذاب خوار کننده اى فراهم آورده است.
البته باید توجه نمود که «ایذا»ى خداوند به چه معناست؟ بعضى در این باره گفته اند که ایذاى خداوند به معناى کفر و الحاد است و برخى دیگر مى گویند: همان ایذاى پیامبر و مؤمنان است. آنچه مسلم است ایذا و آزار مفهوم وسیعى دارد; خواه کفر و الحاد باشد و یا نسبت هاى ناروا، تهمت، ایجاد مزاحمت و… چنان که در آیه دیگرى مى فرماید: (انّ ذلکم کان یؤذى النبى); [۱۸] این کار شما پیامبر را آزار مى دهد. در سوره توبه نیز آمده است: (و منهم الذین یؤذون النّبى و یقولون هو اذن) [۱۹];گروهى از آنها پیامبر را آزار مى دهند و مى گویند او آدم خوش باورى است که گوش به حرف هر کس مى دهد. آنان پیامبر اسلام را به خاطر انعطافى که در برابر سخنان مردم نشان مى داد به خوش باورى و ساده دلى متهم مى کردند.
همچنین در برخى روایات شیعه و اهل سنّت در خصوص مقام حضرت زهرا آمده است رسول خدا(صلى الله علیه وآله وسلم)فرمود: «فاطمه بضعه منى فمن أغضبها أغضبى»; [۲۰] فاطمه پاره تن من است هر کس او را به خشم آورد مرا به خشم آورده است.
و در جاى دیگر فرمود: «ان فاطمه منّى یؤذینى ما آذاها»; [۲۱] فاطمه پاره تن من است هر چه او را آزار دهد مرا مى آزارد.
۲. (اولئک الذین لعنهم الله فأصمهم و اعمى أبصارهم); [۲۲] آنان ـ منافقان ـ را خداوند لعن کرده و گوش و چشمانشان را کور و کر گردانیده است.

** قتل مؤمن به طور عمد
(و من یقتل مؤمناً متعمداً فجزاءهُ جهنم خالدا… و غضب الله علیه و لعنه و اعدّ له عذاباً عظیماً); [۲۳] هر کس به عمد مؤمنى را بکشد جزاى او جهنم است که جاودانه در آن خواهد ماند و خدا بر او خشم گیرد، او را لعنت کند و عذابى شدید براى او مهیا ساخته است.

** ستمگران
۱. (فأذن مؤذّن بینهم انّ لعنه الله على الظالمین); [۲۴] پس ندا داد ندا دهنده اى ـ در بهشت ـ که لعنت خداوند بر ستمگران باد.
۲. (ألا لعنه الله على الظالمین); [۲۵] آگاه باشید که لعنت خداوند بر ظالمان و ستمگران است.
۳. (یوم لا ینفع الظالمین معذرتهم و لهم اللعنه و لهم سوء الدار); [۲۶] در آن روز ستمکاران را پوزششان سود ندهد و براى آنها خشم و لعنت و منزلگاه بدى مهیا شده است.
۴. (و تلک عادٌ جحدوا بایات ربهم وعصوا رُسُله و اتبعوا أمر کل جبار عنید و أتبعوا فى هذه الدنیا لعنه و یوم القیامه ألا انّ عاداً کفروا ربهم ألا بعداً لعاد قوم هود); [۲۷]و این قوم عاد آیات پروردگارشان را انکار کردند و بر رسولان عصیان نموده و از دستور هر فرمانده خیره سرى تبعیت کردند. پس در این دنیا و در روز قیامت نصیبشان لعنت است; همانا قوم عاد به پروردگارشان کفر ورزیدند هان مرگ بر عادیان: قوم هود.

** فسادگران در زمین
(و یفسدون فى الأرض اولئک لهم اللعنه و لهم سوء الدار); [۲۸] و فساد مى کنند در زمین، برایشان لعنت است و بد جایگاهى.

** دروغ گویان
۱. (وَ من أظلمُ ممن افترى على الله کذباً اولئک یعرضون على ربهم و یقول الأشهاد و هؤلاء الذین کذبوا على ربهم ألا لعنه الله على الظالمین); [۲۹] و کیست ستمکارتر از آنکه بر خدا دروغ بندد، آنان عرضه مى شوند بر پروردگار خویش و شاهدان مى گویند: اینهایند، آنان که بر پروردگار خویش دروغ بستند، همانا لعنت خداوند بر ستمکاران باد.
۲. (فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابنائنا و ابناءکم و نسائنا و نساءکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لعنه الله على الکاذبین); [۳۰] پس هر که با تو در آن ـ حق ـ بعد از آنکه علم آن به تو رسیده محاجه و ستیزه کند، پس بگو بیایید، بخوانیم فرزندان ما و فرزندان شما را و زنان ما و زنان شما را و خودمان و خودتان را. سپس نفرین کنیم و لعنت خداوند را بر دروغ گویان خواستار شویم.
۳. (و الخامسه ان لعنه الله علیه ان کان من الکاذبین); [۳۱] و در مرتبه پنجم بگوید: لعنت خدا بر او باد اگر از دروغ گویان باشد.

** رهبرانى که مردم را به آتش فرا مى خوانند
(و جعلنا هم ائمهً یدعون الى النّار و یوم القیامه لا ینصرون و أتبعناهم فى هذه الدنیا لعنه و یوم القیامه هم من المقبوحین); [۳۲] و ما آنها را پیشوایانى قرار دادیم که به سوى آتش فرا مى خوانند و روز رستاخیز یارى نخواهند شد. در این دنیا ـ در نتیجه اعمالشان ـ لعنت ابدى نصیبشان کردیم و در روز قیامت از زشت رویانند.

** نسبت دهندگان به زنا
(انّ الذین یرمون المحصنات الغافلات المؤمنات لعنوا فى الدنیا و الاخره و لهم عذاب عظیم); [۳۳] کسانى که زنان پاکدامن و بى خبر ـ از هر گونه آلودگى ـ و مؤمن را متهم مى کنند، در دنیا و آخرت از رحمت الهى بدورند، و عذابى بزرگ در انتظار آنان است.



[۱] آل عمران /۵۷
[۲] نحل /۹۰
[۳] سوره ص/ ۷۸٫
[۴] احزاب/ ۶۴٫
[۵] مائده/ ۷۸٫
[۶] بقره/ ۱۶۱٫
[۷] همان، آیه ۸۹٫
[۸] عنکبوت/ ۲۵٫
[۹] احزاب/ ۶۶ ـ ۶۸٫
[۱۰] نساء/ ۵۱ ـ ۵۲٫
[۱۱] مائده/ ۱۳٫
[۱۲] همان، آیه ۶۴٫
[۱۳] بقره/ ۱۵۹٫
[۱۴] احزاب/ ۵۷٫
[۱۵] احزاب/۵۶
[۱۶] مجمع البیان، ذیل آیه و تفسیر نمونه، سوره احزاب.
[۱۷] احزاب/۵۷
[۱۸] احزاب/ ۵۳٫
[۱۹] توبة/۶۱
[۲۰] صحیح بخارى، ج ۵، ۲۶٫
[۲۱] صحیح مسلم، ج ۴، ص ۱۹۰۳، باب فضائل فاطمه و تفسیر نمونه، سوره احزاب.
[۲۲] محمد/ ۲۳٫
[۲۳] نساء/ ۹۳٫
[۲۴] اعراف/ ۴۴٫
[۲۵] هود/ ۱۸٫
[۲۶] غافر/ ۵۲٫
[۲۷] سوره هود، آیه ۵۹ ـ ۶۰٫
[۲۸] رعد/ ۲۵٫
[۲۹] هود/ ۱۸٫
[۳۰] آل عمران/ ۶۱٫
[۳۱] نور/ ۷٫
[۳۲] قصص/ ۴۱ ـ ۴۲٫
[۳۳] نور/ ۲۳٫