تاریخ نگارش : نهم خرداد 1390
عصر غیبت (34) سیرت و آثار امام مهدی (عج)
رضا رضائی
10 - ... یکون اعلم الناس ، و احکم الناس و اتقى الناس و احلم الناس ، و اسخى الناس ، و اعبد الناس ... و تنام عیناه و لا ینام قلبه ، و یکون محدثا... و یکون دعاؤ ه مستجابا حتى انه دعا على صخره لا نشقت بنصفین .(975)
او داناترین ، حکیم ترین پرهیزکارترین ، بردبارترین بخشنده ترین و عابدترین مردمان است ، دیدگانش در خواب فرو مى رود ولى دلش همیشه بیدار است و فرشتگان با او سخن گویند... دعایش همواره به اجابت مى رسد. اگر در مورد سنگى نفرین کند از وسط به دو نیم مى شود.
11 - دلالته فى خصلتین ، فى العلم و استجابة الدعوة .(976)
مهدى (عجل الله تعالى فرجه شریف ) دو نشانه بارز دارد که با آنها شناخته مى شود یکى دانش بیکران و دیگرى استجابت دعا.
12 - اکثر کم علما و ارحمکم رحما.(977)
دانش او از همه افزون تر و مرحمتش از همه گسترده تر است .
13 - فوالله ما لباسه الا الغیظ و لا طعامه الا الجشب (978)
به خدا سوگند که لباس مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف جز پوشاکى درشت و خوراک او جز غذایى سخت و بى خورش نیست .
14 - و یشترط على نفسه لهم ، ان یمشى حیث یمشون و یلبس کما یلبسون و یرکب کما یرکبون و یکون من حیث یریدون و یرضى بالقلیل و یملأ الارض بعون الله عدلا کما ملئت جورا، یعبد الله حق عبادته و لا یأخذ حاجبا و لا بوابا(979)
او نیز در حق خود تعهد مى کند که از راه آنها برود جامه اى مثل جامه آنها بپوشد مرکبى همانند مرکب آن ها سوار شود آن گونه که مردم مى خواهند و به کم راضى و قانع شود زمین را به یارى خداوند پز از عدالت کند چنان که پر از ستم شده باشد خدا را آن طور که شایسته است بپرستد و براى خود دربان و نگهبان اختیار نکند.

10 - ... یکون اعلم الناس ، و احکم الناس و اتقى الناس و احلم الناس ، و اسخى الناس ، و اعبد الناس ... و تنام عیناه و لا ینام قلبه ، و یکون محدثا... و یکون دعاؤ ه مستجابا حتى انه دعا على صخره لا نشقت بنصفین .(975)
او داناترین ، حکیم ترین پرهیزکارترین ، بردبارترین بخشنده ترین و عابدترین مردمان است ، دیدگانش در خواب فرو مى رود ولى دلش همیشه بیدار است و فرشتگان با او سخن گویند... دعایش همواره به اجابت مى رسد. اگر در مورد سنگى نفرین کند از وسط به دو نیم مى شود.
11 - دلالته فى خصلتین ، فى العلم و استجابة الدعوة .(976)
مهدى (عجل الله تعالى فرجه شریف ) دو نشانه بارز دارد که با آنها شناخته مى شود یکى دانش بیکران و دیگرى استجابت دعا.
12 - اکثر کم علما و ارحمکم رحما.(977)
دانش او از همه افزون تر و مرحمتش از همه گسترده تر است .
13 - فوالله ما لباسه الا الغیظ و لا طعامه الا الجشب (978)
به خدا سوگند که لباس مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف جز پوشاکى درشت و خوراک او جز غذایى سخت و بى خورش نیست .
14 - و یشترط على نفسه لهم ، ان یمشى حیث یمشون و یلبس کما یلبسون و یرکب کما یرکبون و یکون من حیث یریدون و یرضى بالقلیل و یملأ الارض بعون الله عدلا کما ملئت جورا، یعبد الله حق عبادته و لا یأخذ حاجبا و لا بوابا(979)
او نیز در حق خود تعهد مى کند که از راه آنها برود جامه اى مثل جامه آنها بپوشد مرکبى همانند مرکب آن ها سوار شود آن گونه که مردم مى خواهند و به کم راضى و قانع شود زمین را به یارى خداوند پز از عدالت کند چنان که پر از ستم شده باشد خدا را آن طور که شایسته است بپرستد و براى خود دربان و نگهبان اختیار نکند.
15 - یسیر بالتقى و یعمل بالهدى . (980)
تقوا را پیشه خود مى سازد و از روى بصیرت و هدایت گام بر مى دارد.

10 - سیرت مدیریتى
1 - المهدى سمح بالمال ، شدید على العمال ، رحیم بالمساکین . (981)
مهدى (عجل الله تعالى فرجه شریف ) بخشنده اى است که مال را به وفور مى بخشد، بر کارگزاران و مسؤ ولان دولت خویش بسیار سخت مى گیرد، بر بى نوایان بسیار رؤ وف و مهربان است .
2 - یفرق المهدى اصحابه فى جمیع البلدان و یا مرهم بالعدل و الاحسان و یجعلهم حکاما فى الاقالیم و یأمرهم بعمران المدن .(982)
حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه شریف ) یارانش را در همه شهرها پراکنده مى کند، و به آنان دستور مى دهد که عدل و احسان را شیوه خود سازند، و آنان را فرمانروایان کشورهاى جهان گرداند و به آنان فرمان مى دهد که شهرها را آباد سازند.
3 - یبعث الى امرائه بسائر الامصار بالعدل بین الناس .(983)
والیان خود را به شهرها مى فرستد و دستور مى دهد که عدالت را در میان مردم پیاده کنند.
4 - یکون من الله على حذو لا یغتر بقرابة ، و لا یضع حجرا على حجر،... یفتح الله به باب حق و یغلق به باب کل باطل .(984)
او دقیقا فرمان خدا را اجرا مى کند، با کسى حساب خویشاوندى ندارد، سنگ روى سنگ نگذارد... و خداوند به وسیله او درهاى حق و حقیقت را بگشاید و درهاى باطل را ببندد.
5 - یحق الحق .(985)
حق را احقاق نماید.
6 - لا یدع بدعة الا ازالها و لا سنة الا اقامها.(986)
بدعتى در همه جهان نمى ماند جز اینکه از بین مى برد، و سنتى نمى ماند جز اینکه برپاى مى دارد.
7 - فیستشیر المهدى اصحابه .(987)
مهدى (عجل الله تعالى فرجه شریف ) با یاران خود مشورت مى کند.
8 - وزراء المهدى من الأعاجم ما فیهم عربى ، یتکلمون العربیة و هم اخلص الوزراء، و افضل الوزراء.(988)
وزیران حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه شریف )، همه عجم غیر عرب هستند، و در میان آنها حتى یک نفر هم عرب نیست ، اما به عربى سخن مى گویند و آنها خالصترین و برترین وزیران هستند.
9 -... یعمل بکتاب الله ، لا یرى منکرا الا انکره .(989)
به کتاب خدا عمل مى کند و هر کجا منکرى را ببیند، آن را زشت و ناپسند شمرده و انکار نماید.
10 - الولى الناصح .(990)
سرپرست خیرخواه .
11 - یخذو فیها على مثال الصالحین .(991)
او بر رویه نیکان رفتار مى نماید.
12 - یکون اولى الناس بالناس من انفسهم ، و اشفق علیهم من آبائهم و امهاتهم ، و یکون اشد الناس تواضعا لله عزوجل ، و یکون آخذ بالناس بما یامر به ، واکف الناس عما ینهى عنه .(992)
او براى مردم از خودشان سزاوارتر، از پدر و مادرشان مهربانتر، و در برابر خداوند از همه متواضع تر است . آنچه به مردم فرمان مى دهد، خود بیش از دیگران به آن عمل مى کند، و آنچه مردم را از آن نهى کند، خود بیش از همگان از آن پرهیز مى کند.
13 - یعطف الهوى على الهدى ، اذا عطفوا المهدى على الهوى ، و یعطف الرأى على القرآن اذا عطفوا القرآن على الرأى ... یأخذ الوالى من غیرها عمالها على مساوى اعمالهم ... فیریکم کیف عدل السیرة و یحیى میت الکتاب و السنة .(993)
چون مهدى (عج الله تعالى فرجه الشریف ) ظهور کند، خواهش هاى نفسانى را به هدایت آسمانى بازگرداند، پس از آنکه رستگارى را به هواى نفس بازگردانده باشند. آرا و افکار را پیرو قرآن کند، پس از آنکه قرآن را تابع راى خود گردانده باشند... کسى بر شما حکومت خواهد کرد که غیر از خاندان حکومتهاى امروزى است ، او مسؤ ولان و کارگزاران را بر اعمال بدشان کیفر خواهم داد... پس مهدى (عج الله تعالى فرجه الشریف ) به شما نشان خواهد داد که روش عادلانه در حکومت چگونه است و آنچه را که از کتاب و سنت متروک مانده ، زنده خواهد ساخت .

آثار
با توجه به حضور محدود و کوتاه مدت آن حضرت در دوران پدر بزرگوار خود و محدودیت هاى فراوانى که در دوره غیبت براى آن حضرت وجود داشت . نباید انتظار داشت که مطالب زیادى از آن امام همام به دست ما برسد، اما با وجود همه این محدودیت ها، از آن حضرت آثارى چند به یادگار مانده است که گرچه محدود است ، اما برخى از آنها بسیار مهم و راهگشا مى باشد.(994) آثار آن حضرت عبارتند از:

1 - روایات و احتجاج ها
این روایت به ایام کودکى و دوران کوتاه زندگى آن حضرت در زمان حیات پدر بزرگوارشان باز مى گردد.(995)

2 - دعاها و نمازها
دعا، رابطه صمیمانه و زمزمه عاشقانه انسان با خداست . در دعاهایى که از آن حضرت به دست ما رسیده ، مضامین بلند و متعددى مطرح شده است . مضامینى همچون : شناخت خداوند، مقام شامخ اهل بیت علیه السلام ، مقام امام زمان (عج الله تعالى فرجه الشریف )، قیامت انتظار فرج مؤ منان در عصر انتظار، پیروزى حق بر باطل ، صبر در شدائد، رفع گرفتارى ها از مؤ منین در حق پیامبر و امامان معصوم علیه السلام ،قضاى حوائج ، و بسیارى مسائل اخلاقى و رفتارى دیگر.(996) افزون بر دعاها، نمازهاى متعددى نیز از آن حضرت نقل شده است . (997)

3 - زیارت نامه ها
زیارت ، امام شناسى و گویاى رابطه انسان با امام است . در زیارتنامه هاى منسوب به آن حضرت معارفى بلند از امام شناسى ، شأن و مرتبت آن بزرگواران و وظائف و تکالیف مؤ منان نسبت به آنان و نیز برخى حقایق و مجاهدت ها و تاریخ امامان معصوم علیه السلام آورده شده است . (998)

4 - توقیعات و بیانات
آن حضرت توقیعات (نامه هاى ) متعددى به برخى از نایبان خاص (999) (نواب اربعه )، یا نایبان عام (همچون شیخ مفید) (1000) و یا بعضى از شیعیان و پیروان (1001) خود دارد. بعضى از این نامه ها در جواب برخى پرسش ها (1002) و بعضى دیگر ابتدائا از جانب آن حضرت صادر شده است . محتواى این نامه ها حاوى مسائل متعدد و مختلفى است . مسائلى همچون : پرسش ‍ و پاسخ ‌هاى فقهى ، نقش امام در دوران غیبت ، برخى هشدارها و پیشگوئى ها، تأیید و تکذیب برخى افراد، وظائف منتظران مرجعیت فقها در عصر غیبت و.... (1003)
افزون بر توقعات ، از آن جمله سخنان فراوانى نیز در باب مسائل مختلف به یادگار مانده است . این سخنان از جانب کسانى نقل شده است که به حضور حضرت شرفیاب مانده است . این سخنان از جانب کسانى نقل شده است که به حضور حضرت شرفیاب شده اند. ((محمد بن عثمان عمروى )). دومین سفیر آن حضرت مى گوید: اللهم انجزلى ما وعدتنى ( بار خدایا آنچه که به من وعده کردى ، انجام ده )، و دیدم که در ((مستجار ))، پرده کعبه را گرفته و عرضه مى دارد: اللهم انتقم لى من اعدائى (1004) (بار خدایا انتقام مرا از دشمنانم بگیر).(1005)

خلاصه
در مورد ((سیرت )) و ((آثار )) امام مهدى (عج الله تعالى فرجه الشریف )، اخبار فراوانى به دست ما رسیده است .
((سیرت )) امام مهدى (عج الله تعالى فرجه الشریف ) از دو زاویه قابل بررسى است : ((عصر غیبت )) و ((دوران ظهور.))
در ((عصر غیبت ))، امام (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) در میان جامعه و مردم حضور دارد و از احوال ایشان باخبر است و در حفظ و نجات آنان سعى وافر دارد.
در ((دوران ظهور )) از سیرت تربیتى ، اخلاقى ، مدیریتى و... ویژه اى برخوردار است . توجه به این سیرت ها مى تواند الگو و سرمشق خوبى براى پیروان آن حضرت باشد.
از امام (عج الله تعالى فرجه الشریف ) على رغم محدودیت هاى فراوان ، آثار گرانبهاى زیادى به یادگار مانده است . از جمله این آثار، دعاها و توقیعات آن حضرت است که حاوى مطالب عمیق و نکات در خور توجهى است .
... پایان

پی نوشت :

895- بحارالانوار، ج 53. ص 181. ( ((ابر )) ، کنایه از مخفى بودن عنوان و شخصیت است و ((خورشید)) ، کنایه از تأثیر سود بخش آن حضرت در جامعه انسانى ). تاریخ الغیبة الکبرى ، سید محمد صدر، ص 51.
896- الاحتجاج ، طبرسى ، ج 2، ص 596.
897- همان .
898- دفع گرفتارى ها و بلاها ممکن است مستقیما توسط خود آن بزرگوار، و یا از طریق وسائط و یاران مخصوص وى ، و یا به وسیله دعاى آن حضرت صورت گیرد (تاریخ الغیبة الکبرى ، سید محمد صدر، ص 153). مى دانیم که حضرت ، مستجاب الدعوة است (این المضطر الذى یجاب اذا دعا)، دعاى ندبه .
899- النجم الثاقب ، ص 314؛ بحار الانوار، ج 52. ص 178؛ منتهى الامال ، ج 2، ص 316، (به نقل از: تاریخ الغیبة الکبرى ، سید محمد صدر، ص 116 - 117).
900- الغیبة ، نعمانى ، ص 84، (باب ان فى القائم سنة من الانبیاء)؛ الکافى ، ج 1، ص 336، (با اندکى تفاوت در عبارات )؛ بحارالانوار، ج 51. ص 142 و ج 52. ص 154؛ مکیال المکارم ، ج 2، ص 375.
901- الغیبة ، نعمانى ، ص 72،. (به نقل از: روزگار رهایى ، کامل سلیمان ، ترجمه على اکبر مهدى پور، ج 1، ص 223).
902- کمال الدین ، ج 2، ص 440.
903- براى آگاهى از نمونه هایى از موارد مذکور، ر. ک : تاریخ الغیبة الکبرى ، سید محمد صدر، ص ‍ 122 - 130
904- علامه طباطبایى در این زمینه بیانى نغز دارد که فلسفه حضور امام غایب را در میان جامعه روشن مى کند. وى مى گوید: ((امام چنان که نسبت به ظاهر اعمال مردم پیشوا و راهنما است ، همچنان در باطن نیز سمت پیشوایى و رهبرى دارد و اوست که قافله سالار کاروان انسانى که از راه باطن به سوى خدا سیر مى کند.))ر. ک : شیعه در اسلام ، علامه طباطبایى ، ص 183 - 187.
905- امام باقر علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 336؛ منتخب الاثر، ص 482. لازم به یادآورى است که در کمال الدین ، ج 2، ص 675؛ بحارالانوار، ج 52، ص 338، به جاى ((اخلاقهم )) ، ((احلامهم ))آورده شده است ؛ یعنى حضرت ((قائم )) فرزانگى آنان را به تمامیت مى رساند. و در اصول کافى ، ج 1، ص 25 از امام باقر علیه السلام این گونه روایت شده است : اذا قام قائمنا وضع الله یده على رؤ وس العباد فجمع بها عقولهم و کملت بها احلامهم
906- امام باقر علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 352 (به نقل از: الغیبة نعمانى ).
907- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، الملاحم و الفتن ، ص 71 و نیز ر. ک : بحارالانوار، ج 51، ص 91 یملأ الله قلوب امة محمد صلى الله علیه و آله غنى .
908- امام على علیه السلام ، منتخب الاثر، ص 473 - 474.
909- امام باقر علیه السلام ، بشارة الاسلام ، ص 239 و 261 (به نقل از روزگار رهایى ، ج 2، ص 629).
910- امام باقر علیه السلام ، الزام الناصب ، ص 177.
911- پبامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، کمال الدین ، ج 2، ص 411.
912- امام صادق علیه السلام ، الغیبة ، شیخ طوسى ، ص 32.
913- نهج البلاغة ، خ 138.
914- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، بحارالانوار، ج 51. ص 75 ؛ الغیبة ، شیخ طوسى ، ص 114.
915- امام صادق علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 362.
916- امام صادق علیه السلام ، منتخب الاثر، ص 474.
917- امام باقر علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 372 .
918- امام صادق علیه السلام ، شیخ طوسى ، ص 273 ؛ الکافى ، ج 3، ص 368.
919- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، بحار الانوار، ج 51،. ص 81 ؛ منتخب الاثر،ص 147 ؛ مجمع الزاوئد، ج 7، ص 313.
920- امام باقر علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 390.
921- امام باقر علیه السلام ، الکافى ، ج 8، ص 278.
922- الملاحم و الفتن ،ص 66.
923- امام باقر علیه السلام ، منتخب الاثر،ص 157 ؛ ینابیع المودة ، ج 3،ص 78 و 132 ؛ روزگار رهایى ، ج 2، ص 602.
924- امام باقر علیه السلام ،الغیبة ، نعمانى ، ص 233 ؛ بحارالانوار، ج 2، ص 354.
925- امام باقر علیه السلام ، کمال الدین ، ج 1، ص 331.
926- امام صادق علیه السلام ، الغیبة ، شیخ طوسى ، ص 32.
927- امام صادق علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 340.
928- امام صادق علیه السلام ، بحارالانوار،ج 52، ص 376 و 381.
929- امام صادق علیه السلام ، منتخب الاثر،ص 308؛ بحارالانوار،ج 52، ص 338. 930- امام باقر علیه السلام ، الغیبة ، نعمانى ، ص 231 ؛ بحارالانوار، ج 52. ص 353.
931- مفاتیح الجنان ، دعاى افتتاح .
932- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، بحارالانوار، ج 51. ص 83.
933- امام صادق علیه السلام ، بحار الانوار، ج 52. ص 327.
934- امام رضا علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 359.
935- دعاى ندبه .
936- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، سنن ابن ماجه ، تحقیق ، محمد فؤ اد عبدالباقى ، ج 2، ص 1366 ؛ بحارالانوار، ج 51. ص 88 .
937- امام صادق علیه السلام ، منتحب الاثر، ص 474.
938- امام صادق علیه السلام امام المهدى ، ص 371 (به نقل از: روزگار رهایى ، ج 2، ص 650).
939- امام باقر علیه السلام ، منتخب الاثر، ص 157.
940- منتخب الاثر، ص 482.
941- پیامبر اکرم صلى الله و اله و سلم ، بحار الانوار، ج 52، ص 315
942- پیامبر اکرم الزام الناصب ، ص 163، بحار الانوار، ج 52، ص 83 (با اندکى تفاوت )
943- صحیح مسلم به شرح النووى ، ج 18، ص 39.
944- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، بحارالانوار، ج 52. ص 309.
945- امام باقر علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52. ص 390.
946- امام صادق علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52. ص 336 (به نقل از: الخرایج و الخرایج ).
947- امام صادق علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 336.
948- امام صادق علیه السلام ، منتخب الاثر، ص 483.
949- ((حدیث معراجیه ))، کمال الدین ، ج 1، ص 256؛ بحارالانوار، ج 52. ص 37 (در صفحه 321 از امام باقر علیه السلام چنین آمده : ((... و یرقى فى الاسباب )) مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف ) بر مرکب هاى پرصدایى که آتش و نور در آنها تعبیه شده است ، سوار مى شود و به همه آسمانها سفر مى کند.) و نیز ر.ک :خورشید مغرب ، محمد رضا حکیمى ،ص 39.
950- امام صادق علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 338.
951- امام صادق علیه السلام ، بشارة الاسلام ، ص 240 و 259 (به نقل از: روزگار رهایى ، ج 2، ص ‍ 645).
952- امام باقر علیه السلام ، الغیبة ، نعمانى ، ص 125 (به نقل از: تاریخ مابعدالظهور، سید محمد صدر، ص 850).
953- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، بحارالانوار، ج 52، ص 353.
954- امام صادق علیه السلام ، بحارالانوار، ج 52، ص 269.
955- امام على علیه السلام ، نهج البلاغه ، خ 138.
956- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، الکافى ، ج 1، ص 412.
957- امام حسین علیه السلام ، اعلام الورى ، ص 384 (به نقل از: روزگار رهایى ، ج 1، ص 86.)
958- امام صادق علیه السلام ، ینابیع المودة ، ج 3، ص 62.
959- الزام الناصب ، ص 242.
960- دعاى ندبه .
961- امام صادق علیه السلام ، الارشاد، شیخ مفید، ص 391 ؛ سفینة البحار، ج 2، ص 705 (به نقل از: روزگار رهایى ، ج 1، ص 464.)
962- امام صادق علیه السلام الغیبة ، شیخ طوسى ، ص 277 ؛ بحارالانوار، ج 52، ص 354.
963- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، منتخب الاثر، ص 491.
964- امام صادق علیه السلام ، ینابیع المودة ، ج 3، ص 62؛ الزام الناصب ، ص 223.
965- امام صادق علیه السلام ، الغیبة ، نعمانى ، ص 123 ؛ بحارالانوار، ج 52. ص 292 و 338.
966- امام کاظم علیه السلام ، بحارالانوار، ج 86، ص 81.
967- امام رضا علیه السلام ، عقدالدرر، ص 158.
968- امام صادق علیه السلام ، الملاحم و الفتن ، ص 58. (شاید تشبیه به شیشه از جهت تسلیم و عدم مقاومت آن باشد).
969- امام رضا علیه السلام ، الزام الناصب ، ص 10.
970- امام رضا علیه السلام ، جمال الاسبوع ، ص 310؛ صحیفه مهدویه ، ص 290.
971- امام صادق علیه السلام ، عیون اخبار الرضا علیه السلام ، جلد 1، ص 36.
972- امام باقر علیه السلام ، بحارالانوار، جلد 52، ص 317؛ منتخب الاثر، ص 309.
973- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، الملاحم و الفتن ، ص 108. (به نقل از روزگار رهایى ، جلد 2، ص ‍ 950.)
974- امام حسین علیه السلام ، الغیبة ، نعمانى ، ص 127؛ منتخب الاثر، ص 309.
975- امام رضا علیه السلام ، الزام الناصب ، ص 9. (به نقل از روزگار رهایى ، ج 1، ص 132.)
976- امام رضا علیه السلام ، عیون اخبار الرضا علیه السلام ، جلد 1، ص 170؛ الزام الناصب ، ص 10.
977- امام امیرالمؤ منین علیه السلام ، الغیبة ، نعمانى ، ص 114؛ بحارالانوار، ج 51، ص 115؛ منتخب الاثر، ص 309.
978- امام صادق علیه السلام ، الغیبة ، نعمانى ، ص 122؛ بحارالانوار، ج 52، ص 354.
979- امام على علیه السلام ، منتخب الاثر، ص 469.
980- امام صادق علیه السلام ، بحار الانوار، ج 52. ص 269. ( در بعضى نسخ ((یشیر )) آمده است ).
981- امام صادق علیه السلام ، الملاحم و الفتن ، ص 137؛ الحاوى للفتاوى ، ج 2، ص 150 (به نقل از: روزگار رهایى ، ج 2، ص 598).
982- امام صادق علیه السلام ، الامام المهدى ، ص 271.
983- الزام الناصب ، ص 202 و 228.
984- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، الملاحم و الفتن ، ص 108 (به نقل از روزگار رهایى ، ج 2، ص ‍ 950.)
985- اعلام الورى ، ص 384.
986- الزام الناصب ، ص 233، ینابیع المودة ، ج 3، ص 62.
987- امام صادق علیه السلام ، الزام الناصب ، ص 201.
988- پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ، ینابیع المودة ، ج 3، ص 133؛ روزگار رهایى ، ص 599.
989- امام باقر علیه السلام ، بحارالانوار، ج 51. ص 141 و 378.
990- مفاتیح الجنان ، زیارت حضرت صاحب الامر.
991- امام امیرالمؤ منین علیه السلام ، نهج البلاغه ، خ 150.
992- امام رضا علیه السلام ، الزام الناصب ، ص 10.
993- امام على علیه السلام ، نهج البلاغه ، ص 138.
994- مثل این روایت : و اماالحوادث الواقعة فارجعوا فیها الى رواة حدیثنا فانهم حجتى علیکم و انا حجة الله علیهم . (الاحتجاج ، طبرسى ، ج 2، ص 543).
995- ر. ک : کمال الدین ، ج 2، ص 454 - 465، ح 21؛ الاحتجاج ، طبرسى ، ج 2، ص 532؛ بحارالانوار، ج 52، ص 86.
996- براى اطلاع از مجموع دعاهاى آن حضرت ر. ک : صحیفة المهدى (عج الله تعالى فرجه الشریف ) جواد قیومى اصفهانى ؛ الصحیفة المهدیة ، سید مرتضى مجتهدى . (و ترجمه فارسى آن با نام صحیفه مهدیه ، محمد حسین رحیمیان ). در اینجا به یک نمونه از دعاهاى آن حضرت اشاره مى شود:
اللهم ارزقنا توفیق الطاعة ، و بعد المعصیة ، و صدق النیة ، و عرفان الرحمة ، و اکرمنا بالهدى و الاستقامة ، و سدد السنتنا بالصواب و الحکمة ، واملا قلوبنا بالعلم و المعرفة و طهر بطوننا من الحرام و الشبهة ، و اکفف ایدینا عن الظلم و السرقة ، و اغضض ابصارنا عن الفجور و الخیانة ، واسدد اسماعنا عن اللغو و الغیبة .
و تفضل على علمائنا بالزهد و النصیحة ، و على المتعلمین بالجهد و الرغبة ، و على المستمعین بالاتباع و الموعظة ، و على مرضى المسلیمن بالشفاء و الراحة ، و على موتاهم بالرأفة و الرحمة ، و على مشایخنا بالوقار و السکینة ، و على الشباب بالانابة و التوبة ، و على النساء بالحیاء و العفة . و على الاغنیاء بالتواضع و السعة ، و على الفقراء بالصبر و القناعة ، و على الغزاة بالنصر و الغلبة و على الاسراء بالاخلاص و الراحة ، و على الامراء بالعدل و الشفقة ، و على الرعیة بالانصاف و حسن السیرة .
و بارک للحجاج و الزوار فى الزاد و النفقة ، واقض ما اوجبت علیهم من الحج و العمرة ، بفضلک و رحمتک ، یا ارحم الراحمین . (مصباح ، الکفعمى ، ص 281).
بار الها! به ما توفیق فرمانبردارى ، و پرهیز از گناه و نافرمانى ، و نیت پاک و بى آلایش ، و شناخت و معرفت به آنچه نزد تو ارزشمند است ، عطا فرما، و ما را به هدایت و پایدارى ، گرامى دار، و زبان ما را به صدق و صواب بر کلام حکیمانه و شایسته گویا ساز، و دل ما را از علم و معرفت لبریز فرما، و شکم ما را از طعام حرام و شبهه ناک پاک گردان ، و دست ما را از ظلم و تعدى و تجاوز بازدار، و چشم ما را از گناه و خیانت محفوظ دار، و گوش ما را از شنیدن سخنان بیهوده و غیبت مسدود گردان .
و به دانشمندان ما زهد و بى رغبتى به دنیا و نصیحت و خیر خواهى ، و به دانش آموزان ما جدیت و شوق و رغبت ، و به شنوندگان ، پیروى و پندپذیرى ، و به بیماران مسلمان شفا و آسایش ، و به مردگان آنان رأفت و رحمت ، و به پیرمردان ما رقار و متانت ، و به جوانان ، بازگشت به سوى تو و توبه ، و به زنان ، حیا و عفت عنایت فرما.
و به ثروتمندان تواضع و سعه صدر، و به فقیران صبر و قناعت ، و به رزمندگان نصرت و پایدارى ، و به اسیران آزادى و آسایش ، و به امیران و فرماندهان دادگرى و مهربانى ، و به مردم انصاف و سرشت نیک عطا فرما.
و به توشه و سرمایه حجاج و زائران برکت عنایت کن ، و حج و عمره اى که بر آنان واجب ساخته اى ادا فرما، به فضل و رحمتت ،اى مهربان ترین مهربانان )).
997- ر. ک :صحیفه مهدیه ،سید مرتضى مجتهدى ، ترجمه محمد حسین رحیمیان ، ص 127 - 152.
998- همان ؛ بحارالانوار، ج 102، ص 195 و 212،و ج 101،ص 317،و 94ص 36.
999- ر. ک : الاحتجاج ، طبرسى ، ج 2، ص 535 و 542.
1000- همان ، ج 2، ص 596.
1001- بحارالانوار،ج 51، ص 294، 297 و 299.
1002- الاحتجاج ، طبرسى ، ج 2، ص 577.
1003- براى اطلاع از مجموعه توقعیات آن حضرت ر. ک : فرمایشات حضرت بقیة الله ، محمد خادمى شیرازى ؛ روزگار رهایى ، کامل سلیمان ، ترجمه على اکبر مهدى پور، ج 2، ص 1285. مناسب است در انتها یک نمونه از نامه اى آن حضرت (نامه شیخ مفید)، ضمیمه شود.
بسم الله الرحمن الرحیم
اما بعد: سلام علیک ایها الولى المخلص فى الدین ،المخصوص فینا بالیقین ، فانا نحمد الیک الله الذى لا اله هو، و نسأله الصلاة على سیدنا، و مولانا، و نبینا محمد و آله الطاهرین ، و نعلمک - أدام الله توفیقک لنصره الحق ، و أجزل مثوبتک على نطقک عنا بالصدق - أنه قد أذن لنا فى تشریفک بالمکاتبة ، و تکلیف ما تؤ دیه عنا الى موالینا قبلک ، أعزهم الله بطاعته ، و کفاهم المهم برعایته لهم و حراسته ، فقف ، - ایدک الله بعونه - على أعدائه المارقین من دینه على مان أذکره ،و أعمل فى تأدیته الى من تسکن الیه بما نرسمه ان شاء الله .
نحن و ان کنا ناوین بمکاننا النائى عن مساکن الظالمین ، حسب الذى أراناه الله تعالى لنا من الصلاح ، و لشیعتنا المؤ منین فى ذلک ، ما دامت دولة الدنیا الفاسقین فانا نحیط علما بانبائکم ، و لایعزب عنا شى ء من أخبارکم ، و معرفتنا بالذل الذى أصابکم مذ جنح کثیر منک الى ما کان السلف الصالح عن شاسعا و نبذوا العهد المأخوذ وراء ظهورهم کأنهم لا یعلمون . انا غیر مهملین لمراعاتکم ، و لا ناسین لذکرکم و لولا ذلک لنزل بکم اللاواء و اصطلمکم الاعداء، فاتقوا الله - جل جلاله - و ظاهرونا على انتیاشکم من فتنة قد أنافت علیکم ، یهلک فیها من حم أجله ، و یحمى عنه من ادراک أمله ، و هى امارة لازوف حرکتنا و مباثتکم بامرنا و نهینا، و الله متم نوره و لوکره المشرکون .
اعتصموا بالتقیة من شب نار الجاهلیة یحششها عصب امویه ، یهول بها فرقة مهدیة ، انا زعیم بنجاة من لم یرم فیها المواطن ، و سلک فى الطعن منها السبل المرضیة .
اذا حل جمادى الاولى من سنتکم هذه ،فاعتبروا بما یحدث فیه ، واستیقظوا من رقدتکم لما یکون فى الذى یلیه .
ستظهر لکم من السماء آیة جلیة ، و من الارض مثلها بالسویة ، و یحدث فى ارض المشرق ما یحزن ،و یقلق ، و یغلب من بعد على العراق طائف عن الاسلام مراق ، تضیق بسوء فعالهم على أهله الارزاق . ثم تنفرج الغمة من بعد ببوار طاغوت من الاشرار ثم یسر بهلاکه المتقون الاخیار، و یتفق لمریدى الحج من الافات ما یؤ لونه منه على توفیر علیه منهم و اتفاق ، و لنا فى تیسیر حجهم على الاختیار منهم و الوفاق ، شأن یظهر على نظام و اتساق .
فلیعمل کل امرى ء منکم بما یقرب به من محبتنا، و یتجنب ما یدنیه من کراهتنا فان أمرنا بغتة فجأة ، حین لا تنفعه توبة ، و لا ینجیه من عقابنا ندم على حوبة .
والله یلهمکم الرشد، و یلطف لکم فى التوفیق برحمة . (الاحتجاج ،ج 2، ص 596).
به نام خداوند بخشنده مهربان
اما بعد، سلام بر تو اى دوست با اخلاص در دین ، که در اعتقاد به ما از روى علم و یقین امتیاز دارى . در نظر تو خداوندى را که جز او خدایى نیست سپاس گذارده و از او، درود و رحمت بر آقا و مولا و پیامبرمان حضرت محمد و نیز خاندان پاکش را خواستاریم .
و تو که - پروردگار، توفیقت را براى یارى حق دوام بخشد و پاداشت را به خاطر سخنانى که با صداقت از جانب ما مى گویى افزون گرداند - را آگاه مى کنیم که به ما اجازه داده شده که تو را به شرافت و افتخار مکاتبه مفتخر سازیم و موظف کنیم که آنچه به تو مى نویسیم به دوستان که نزد تو مى باشند برسانى ؛ دوستانى که خداوند به اطاعت از خود گرامى شان بدارد و با حراست و عنایت خود امورشان را کفایت نماید و مشکلاتشان را برطرف سازد. پس تو - که خداوند با یارى اش در برابر دشمنانش که از دینش خارج شده اند تأییدت نماید - به آنچه که یادآور و متذکر مى شویم متوجه و آگاه باش و در رسانیدن و ابلاغ آن به کسانى که اعتماد به آنها دارى بر طبق آنچه که براى تو - اگر خدا بخواهد - ترسیم و تعیین مى کنیم ،عمل نما.
ما اگرچه هم اکنون در مکانى دور از جایگاه ستمگران سکنى گزیده ایم - که خداوند صلاح ما و شیعیان با ایمان ما را مادامى که حکومت دنیا به دست تبهکاران مى باشد در این کار به ما ارائه فرموده است ، ولى در عین حال بر اخبار و احوال شما آگاهیم و هیچ چیز از اوضاع شما بر ما پوشیده و مخفى نیست . از خوارى و مذلتى که دچارش شده اید باخبریم ؛ از آن زمان که بسیارى از شما به برخى از کارهاى ناشایستى میل کردند که پیشینیان شما از آن ها دورى مى جستند، و عهد و میثاق مأخوذ خدائى را آنچنان پشت سر انداختند که گویا به آن پیمان آگاه نیستند.
ما شما را رها نکرده و یادتان را از خاطر نبرده ایم ؛ اگر جز این بود (توجهات ما نبود) بلاها و مصیبت ها بر شما فرود آمده ، و دشمنان ، شما را ریشه کن مى نمودند. پس تقواى خدا پیشه کنید، و ما را یارى دهید، تا از فتنه اى که به شما روى آورده ، شما را نجات بخشیم ؛ فتنه و آشوبى که هرکس مرگش فرا رسیده باشد از آن دور ماند. و آن فتنه ، نشانه نزدیک شدن حرکت و جنبش ما و آگاه کردن شما به امر و نهى ما است (یا اظهار و پخش کردن شما،امر و نهى ما را). و خداوند نور خود را تمام خواهد کرد،گر چه مشرکان را خوش نیاید.
چنگ زنید (در آن فتنه ) به تقیه ، چه هر که آتش جاهلیت را برافرزود، گروههاى اموى آن را شعله ور ساخته و با آن ،گروه هدایت شده را هرسان کنند. من عهده دار نجات کسى هستم که در آن فتنه ، براى خود مقام و جایگاهى نجوید و در عیب جویى از آن به راهى پسندیده گام گذارد.
از حادثه اى که به هنگام فرارسیدن ماه جمادى الاولى در همین سال روى خواهد داد، عبرت گیرید، و از خوابى که شما را فراگرفته براى حوادث بعدى بیدار شوید.
به زودى از آسمان نشانه اى روشن و آشکار و از زمین نیز علامتى همانند آن براى شما پدیدار مى شود. در مشرق زمین ، حوادثى غمبار و نابسامان کننده ، روى خواهد داد، و بعد از آن گروههایى که از اسلام روى گردانیده و خروج کرده اند، بر عراق سلطه پیدا خواهند کرد. بر اثر بدکارى و سوء اعمال آنان ، اهل عراق دچار سختى معیشت مى گردند. و پس از مدتى با هلاکت و نابودى فرمانروایى بدکار، ناراحتى ها برطرف مى شود،و سپس پرهیزکاران نیکوکار از هلاکت و نابودى او شاد مى گردند.
کسانى که از گوشه و کنار دنیا به حج مى روند،به تمام آرزوها و اهداف خود مى رسند،و هر چه مى خواهند در دسترس آنها وجود خواهد داشت . و ما را در آسان نمودن حج آنان بر طبق دلخواهشان ، برنامه اى است که با انسجام و نظم ظاهر مى گردد.
بنابراین ، هر یک از شما باید کارى کند که وى را به محبت و دوستى ما نزدیک مى نماید،و از آنچه که خوش آیند ما نبوده و باعث کراهت و خشم ما است ، دورى گزیند، زیرا امر ما ناگهان فرا مى رسد، در هنگامى که توبه و بازگشت براى او سودى ندارد و پشیمانى او از گناه ، ازکیفر ما نجاتش نمى بخشد.
خداوند راه رشد و هدایت را به شما نشان دهد و به رحمت خود، وسائل توفیق را به آسانى برایتان فراهم فرماید.
سپس امضاء و گواهى امام علیه السلام در پایان نامه آمده است .
لازم به یادآورى است که براى شیخ مفید،دو توقیع صادر شده است ؛ یکى در سال (410 ه‍) و دیگرى در سال (412 ه‍) آنچه در اینجا آورده شده ، توقیع اول است .
1004- بحارالانوار،ج 51. ص 351،و ج 52، ص 30؛ الغیبة ، شیخ طوسى ، ص 151، منتخب الاثر، ص ‍ 359.
1005- براى اطلاع از مجموعه سخنان آن حضرت (عج الله تعالى فرجه الشریف ) به همان منابع پى نوشت شماره 109 رجوع شود.
منبع:کتاب تاریخ عصر غیبت