دریافت نسخه PDF مقاله - 250KB
تاریخ نگارش : بیست و یکم خرداد 1390
از «طاغوت مجازی» تا «یاقوت مجازی»
محمد حسین شاه آبادی
طرح اصلاح فضای سایبر، بر اساس آموزه‌های قرآنی
ما وقتی می‌توانیم ساز و کار صحیح جامعه مجازی را در نظام ولایت الهی به دست آوریم که در جامعه حقیقی آن را حل کرده باشیم. از آن جا که معتقدیم راه حل‌های اسلامی در همه شرایط زمانی و مکانی پاسخگو است، باید این راه حل‌ها را ابتدا در جامعه حقیقی و سپس در جامعه مجازی پیاده کنیم. در این مقاله ضمن بر شمردن این راه حل‌ها، مبانی قرآنی آن نیز بررسی می‌شود.
کلید واژه : اینترنت اسلامی- اینترنت ملی- نظام ولایی- طاغوت
ناشر : جامعه مجازی تدبر در قرآن کریم
1- بخواهیم یا نخواهیم، باید شبکه اینترنتی ایرانی- اسلامی داشته باشیم. شبکه‌ای که تحت ولایت الهی باشد. مبنای دینی‌اش هم معلوم است. قرآن رابطه‌ی مومنین را با هم «رابطه ولایی» می‌داند: وَ الْمُؤْمِنُونَ وَ الْمُؤْمِناتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُقیمُونَ الصَّلاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ یُطیعُونَ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ أُولئِکَ سَیَرْحَمُهُمُ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ عَزیزٌ حَکیمٌ. اما رابطه‌ی منافقین از جنس نفاق و دو رویی است: الْمُنافِقُونَ وَ الْمُنافِقاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ یَأْمُرُونَ بِالْمُنْکَرِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ وَ یَقْبِضُونَ أَیْدِیَهُمْ نَسُوا اللَّهَ فَنَسِیَهُمْ إِنَّ الْمُنافِقینَ هُمُ الْفاسِقُونَ. یعنی معلوم نیست چه کسی ولایت می‌کند. هر کس به طریقی آتش فتنه را گرم می‌کند، بدون این‌که مومنین بتوانند دشمنان را بشناسند و با آن مقابله کنند. البته گروه دیگری هم هستند که «کافرین» نام دارند. کافرین نیز در خباثت کمتر از منافقین نیستند، اما فرق آن‌ها با منافقین در نوع تعاملشان است. زیرا رابطه آن‌ها با هم نیز از جنس ولایت است، اما «ولایت طاغوت»: وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ.

با یک مطالعه‌ی اجمالی و تفکر سطحی به راحتی می‌توان فهمید که امروز دشمن اصلی اسلام از جنس نفاق است. نه این‌که کفر، ساکت و بی‌خطر باشد، ‌اما او هم از همین ابزارِ نفاق استفاده می‌کند.

امروز ما نمی‌دانیم سیاست‌گذاران، سرمایه‌گذاران، مجریان و حتی فریب‌خوردگان دنیای شوم ارتباطات و رسانه چه کسی و یا چه کسانی هستند (اگر چه گمانه‌زنی‌هایی می‌کنیم و یا سرکرده‌های آن‌ها [آمریکا و اسرائیل] را به دشمنی می‌خوانیم)؛ اما آن چه که به وضوح می‌بینیم،‌ قربانی شدن انسان‌های مظلوم و ارزش‌های ناب است که توسط دشمن ناشناس صورت می‌گیرد. دشمنی که ما را با بازی‌های کودکانه -به جای مبارزه- سرگرم کرده و خود مشغول نسل‌کشی فکری این مردمان شده است. نمونه‌ی بارز این جنگ ناجوان‌مردانه هم « فضای مجازی»‌ یا «دنیای اینترنت» است. دنیایی با ظاهر فرینده و محتوای ناسالم. حال، آیا ما فکر می‌کنیم که اگر جشنواره‌ی وبلاگ‌های مذهبی بگذاریم و یا [‌حتی] به رقابت با ابر جستجوگرهای گوگل و مانند آن بپردازیم، فضای سایبر را از آلودگی‌های فرهنگی و اخلاقی پاک کرده ایم؟ خیر،‌ حقیقت غیر از این است. توپ زدن در زمین حریف دیگر بس است، باید توپ و میدان را از آن خود کنیم و تا رسیدن به آرمان نهایی از پا ننشینیم.

دلیل دیگر برای الزام دستیابی به اینترنت ایرانی- اسلامی بحث اطلاعاتی و امنیتی است. واقعیتی که همه می‌دانند ولی از آن سخن نمی‌گویند. همه می‌دانند که اطلاعات در اینترنت یا بدون محدودیت و امنیت است (که این برای ما و امثال ماست) و یا دارای ضریب امنیتی بالاست (که این برای سران کفر و نفاق است). نتیجه این می‌شود که آن‌چه ما داریم در چنگ آن‌هاست و در مقابل، آن‌چه آن‌ها دارند در غفلت ماست. و نتیجه‌ی این نتیجه هم معلوم است: هدایت فرهنگ و جریان‌های فکری در جهان، به دست دشمنان خدا می‌افتد و در نهایت بر ما سیطره‌ی علمی،‌ تکنیکی و فرهنگی می‌یابند؛ غافل از این‌که: وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکافِرینَ عَلَى الْمُؤْمِنینَ سَبیلاً. برای تبیین بحث،‌ خوب است که به این جملات بیاندیشیم:

«ما باید امروز درصدد ساختن تمدن خود باشیم و باور کنیم که این ممکن است. در تبلیغات گذشته‌ى این کشور در خصوص ناتوانى ایرانى و توانایى غربیها آن‌قدر مبالغه شده که امروز اگر کسى بگوید ما کارى کنیم که غربیها به علم ما احتیاج پیدا کنند، مى‌بینید که در دلها یک حالت ناباورى به وجود مى‌آید: مگر چنین چیزى ممکن است؟ بله؛ من عرض مى‌کنم مى‌شود. شما همت کنید پنجاه سال دیگر این‌طورى شود ... پنجاه سال دیگر کشور شما باید جایى باشد که هر کس به یک پیشرفت علمى احتیاج دارد، ناگزیر باشد زبان فارسى یاد بگیرد؛ یعنى کشور شما آن‌قدر اثر علمى و تحقیقاتى تولید کند که همین‌طور که امروز زبان انگلیسى عمدتاً به برکت پیشرفت فناورى امریکا و بعضى از کشورهاى دیگر در دنیا رایج شده، شما بتوانید زبان فارسى را به تبع رشد علمى‌تان در دنیا رایج کنید. شما باید بتوانید در قله قرار بگیرید؛ این شدنى است و اگر همت بگماریم، قطعى است.»

دلیل سوم فضای آلوده اینترنت از نظر اخلاقی است. کمتر کسی است که از این درد نرنجد. حتی اگر برای مقدس‌ترین و ارزشی‌ترین کارها سراغ اینترنت بروید، بعید است که از فضای آلوده‌ی آن مکدر نشوید. این امر بدیهی است و از این جهت است که نمی‌توان بسیاری از فعالیت‌ها –مثل جشنواره‌های وبلاگ‌های مذهبی،‌ مسابقات اینترنتی و...- را برای مخاطبین -و خصوصاً مخاطبین جوان و نوجوان و کودک- تجویز کرد. اما اگر خطوط ارتباطی در اختیار خودمان باشد، می‌توانیم فضایی را –و لو کوچک- ایجاد کنیم که از این‌گونه خباثات پاکیزه باشد و بتواند مدرسه‌ها، کانون‌های فکری و پرورشی، و خانواده‌های پایبند به ارزش‌های انسانی و اسلامی را اطمینان بخشد که با مراجعه به این محیط، از گزند شیاطین در امان خواهند بود.

چهارمین دلیل،‌ سرعت اینترنت و محدودیت‌های متناظر آن است. اگر ما اینترنت ایرانی- اسلامی داشته باشیم، چون با نظارت حکومت ولایی اداره می‌شود، می‌تواند بیشترین سرعت‌ها را داشته باشد؛ زیرا نه وابسته به اجانب است که بخواهند ایجاد اخلال کنند، و نه معضلات اخلاقی دارد که به واسطه آن محدود شود.

پس معلوم شد که خواه ناخواه باید اینترنت ایرانی- اسلامی را بنا نهیم. اینترنتی که «الله» در آن ولایت کند و «طاغوت» و «حزب شیطان» را به وسیله‌ی «حزب‌الله» نابود کند.

این جاست که بحث جوامع مجازی جدی می‌شود. ما وقتی می‌توانیم سازو کار صحیح جامعه مجازی را در نظام ولایت الهی به دست آوریم که در جامعه حقیقی آن را حل کرده باشیم. از آن جا که معتقدیم راه حل‌های اسلامی در همه شرایط زمانی و مکانی پاسخگو است، باید این راه حل‌ها را ابتدا در جامعه حقیقی و سپس در جامعه مجازی پیاده کنیم. راه حل‌هایی چون حضور ولی، نظارت همگانی یعنی امر به معروف و نهی از منکر و... . زیرا آن چه تمدن اسلامی را ساخته است، بی‌شک می‌تواند در فضای مجازی بازتولید شود.

2- می‌توان به بحث‌های عمیق‌تری هم پرداخت. بحث‌هایی که تا امروز رایج بوده و اکنون نیز طرفداران زیادی دارد. اینکه آیا اینترنت ایرانی- اسلامی ممکن است یا نه؟ اینکه چرا ما به دنبال چیز دیگری و از جنس دیگری نباشیم؟ و...

اگر این سوال‌ها ذهن شما را مشغول نکرده‌اند و یا اعتقادی به آن‌ها ندارید، این بند را رها کنید و به بند بعد بروید. اما برای پاسخ به این پرسش، پیشنهاد می‌کنیم که چشمان خود را ببندید و به سیصدسال پیش بروید. فرض کنید سیر تولد رسانه‌ها را به دست شما سپرده‌اند. از روزنامه و مجله و کتاب شروع کنید، تا به رادیو و سینما و تلویزیون و اینترنت برسید. معایب و مزایا را بسنجید و آن‌گاه بگویید که کدام را تولید می‌کنید و کدام را رها می‌سازید. این کار را برای صد سال آینده هم انجام دهید و آینده جهان –وخصوصاً جهان اسلام- را حدس بزنید. فقط به این نکته توجه داشته باشید که وقت زیادی ندارید و در این مدت اندک، باید در علم و فرهنگ و فن‌آوری ابرقدرت شوید.

برای گره نخوردن در پیچ و خم فلسفی کار، پیشنهاد می‌کنیم که به غرب و مخلوقات غربی نگاه نکنید و با فکری باز ببینید که چه طور می‌توان رسانه‌های آینده‌ی دنیای اسلام را اختراع کرد. شاید لازم نباشد که ما از فیبر نوری استفاده کنیم، ‌شاید دنیای مجازی ما از جنس دیگری باشد، شاید... چه کسی به این مسایل فکر کرده است؟ باید شروع کنیم به فکر کردن، با این توجه که وقت زیادی نداریم و در این مدت اندک، باید در علم و فرهنگ و فن‌آوری ابرقدرت شویم.
3- دنیای اینترنت ما مختصاتی دارد که باید ریز به ریز آن مشخص شود. در یک تقسیم‌بندی عمده می‌توان گفت که برای اجرایی شدن این طرح، دو کار اساسی باید انجام گیرد: یکی کارهای فنی است و دیگری فعالیت‌های محتوایی.

الف) فعالیت‌های فنی:
1.تحقیق و اجرای خطوط ارتباطی ایرانی- اسلامی: ما این مرحله را به بحث‌ها کارشناسی مهندسان متخصص موکول می‌کنیم. اما به عنوان تذکر باز هم یادآوری می‌کنیم که لزوماً نباید ما همان کاری را بکنیم که غربی‌ها کرده‌اند. شاید خداوند میان‌برهایی را جلو راه مجاهدان درگاهش گذاشت که اصحاب شیطان هیچ‌وقت نتوانند به آن دست یابند. به هر حال فرق است بین هدایت الهی و ضلالت شیطانی: اللَّهُ وَلِیُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ. پس ممکن است که راه‌های ما از خطوط تلفن و فیبر نوری و... خیلی موفق‌تر باشد.

2.ساخت نرم‌افزار اینترت اکسپلورر ایرانی- اسلامی: این نرم‌افزار، یک راهکار کوتاه‌مدت است که تا قبل از رسیدن به آن خطوط اصلی باید اجرا شود. با نصب این نرم افزار بر روی رایانه، تنها سایت‌هایی قابل اجرا خواهند بود که قبلاً به آن معرفی شده باشند و یا در آینده معرفی شوند، یعنی وقتی کاربر نرم‌افزار را نصب می‌کند، به جای این‌که از نرم‌افزارهای فایرفایکس، اینرنت‌اکسپلورر ویندوز،‌ اُپِرا و... استفاده کند، با همین نرم‌افزار به اینترنت متصل می‌شود و تنها سایت‌هایی را به کار می‌گیرد که به آن معرفی شده‌اند‌. طبیعی است که هر روز به مجموعه سایت‌هایی که این نرم‌افزار آن‌ها را پشتیبانی می‌کند افزوده می‌شود و مشکلات ابتدایی آن (کمی سایت‌ها، محدود بودن امکانات و...) حل می‌شود. با این روش، به جای این‌که با رویکردی منفعل به دنبال فیلترینگ دنیای اینترنت باشیم، ‌در محیطی سالم به ساخت فعالانه‌ی جهان مجازی می‌پردازیم. اینک خود بگویید، ‌در این صورت، آیا مدرسه‌ها و خانواده‌ها و دلسوزان نسل جدید،‌ دیگر نگرانی‌های گذشته را خواهند داشت؟

و چه زیباست؛ در دنیایی که همه به فکر شکستن حریم‌ها و رسیدن به آزادی‌های نامحدود حیوانی هستند، ‌گروهی می‌خواهند خود را محدود کنند تا جز آن‌چه که خدا دوست دارد‌، انجام ندهند: وَ الَّذینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّهِ.

اگر این نرم‌افزار با موفقیت کار خود را انجام دهد،‌ توسط سازمان‌های رسمی کشور پشتیبانی می‌شود و تبدیل به نرم‌افزار ملی ‌می‌گردد و خاطیان از آن شناسایی می‌شوند. نه این‌که با خاطیان برخورد شود، بلکه هنجارهای اجتماعی،‌ همان‌طور که ماهواره‌داران را توبیخ می‌کنند،‌ این افراد را نیز طرد می‌کنند و ارزش‌ها دوباره به جایگاه واقعی خود باز می‌گردند.

ب) فعالیت‌های محتوایی:
در مدتی که گروهی مشغول تحقیق و تأسیس خطوط ارتباطی و نرم‌افزار ایرانی- اسلامی، بر مبنای نظام ولایی هستند؛ گروه دیگری باید محتوای این فضای پاک را تأمین کنند. این گروه نه کارمندان حقوق‌بگیرند و نه کارفرمایان فرمایشی. همان مردمی که با ارزش‌ها و برای ارزش‌ها زندگی می‌کنند، این دنیا را خواهند ساخت و وظیفه‌ی ولایت و نظام ولایی فقط پشتیبانی،‌ هدایت و سازماندهی این افراد و محصولات آنان است: إِنَّما أَنْتَ مُنْذِرٌ وَ لِکُلِّ قَوْمٍ هادٍ.
برای این کار پیشنهاد می‌کنیم که دنیای مجازی اولیه‌ی خود را در فضای اینترنت کنونی بسازیم. این کار با تأسیس یک سایت ساده آغاز می‌شود. سایتی که هیچ محتوای جدیدی تولید نمی‌کند و فقط و فقط معرفی کننده‌ی آن محصولاتی است که توسط مردمان جهانِ ولایت تولید می‌شود. انواع سایت‌ها، وبلاگ‌ها، ‌آلبوم‌های فیلم، عکس،‌ موسیقی، ‌مداحی، رایان‌نامه و... با انواع موضوعات کودک، نوجوان، زن،‌ مرد،‌ دانشجو، تبلیغات، تجارت، ازدواج،‌ مهدویت، علم، دانشگاه، حوزه و... در این سایت معرفی می شود.‌

شاید برای هر موضوع و یا قالب، ده‌ها و صدها عنوان یافت شود. اگر ویژگی‌های هرکدام از این سایت‌ها و وبلاگ‌ها مشخص شود، ساختار جامعی از موجودی‌های امروز حاصل می‌شود. این سایت روز به روز پربارتر می‌شود و کاربران ارزش‌مند آن روز به روز افزایش می‌یابند. به جای این‌که این کاربران، سایت گوگل را صفحه‌ی اصلی خود قرار دهند، این سایت را مبنا می‌کنند؛ به جای این که از موتور جستجوهای آنان بهره بگیرند، از جستجوگرهای خودی استفاده می‌کنند؛ به جای این که بلاگرهای متفرقه را پشتیبان خود بدانند، از خدمات ایرانی- اسلامی بهره می‌برند. و به جای هر چیز غیر خودی، خودی‌ها را استفاده می‌کنند: «باید همه مغزها به کار بیفتند تا خودمان هر چیزى را که احتیاج داریم بسازیم. خدا با شماست و این بزرگترین پشتوانه است.»
هر سایت یا وبلاگ نیز می‌تواند ذیل چندین عنوان و موضوع ذکر شود، چرا که اکثر آن‌ها چند بعدی و ذی‌وجوه هستند.

وقتی این نقشه‌ی جامع از موجودی‌ها به دست آمد، می‌فهمیم که در کجا ضعف داریم و در چه حیطه‌ای قوی عمل کرده‌ایم. بدین وسیله جای خالی کارها معلوم می شود و وظیفه‌مان برای آینده روشن می‌گردد. مثلاً معلوم می‌شود که در تولید سایت کودک ضعیف عمل کرده‌ایم و برای جبران چه‌کارهایی باید انجام دهیم. (سایت‌های بازی، فیلم کودک، عکس کودک و... را تولید کنیم.)

این جاست که نظام ولایی نقاط ضعف را شناسایی می‌کند و آ‌ن‌ها را به ولایت‌مداران اعلام می‌نماید. حال، این‌که چه کسی کدام قسمت را به عهده می‌گیرد، ‌به عهده‌ی مخاطبین و کاربران است.

فایده‌ی دیگری که از این کار حاصل می‌شود، مشخص شدن تکنولوژی‌های آینده بر اساس نیازهاست. برای توضیح، خوب است که به این نمونه توجه کنید: ده سال پیش،‌ اگر گوگل بود، اما گوگل ارث (google earth) نبود. بر اساس نیازهای سیاسی و اقتصادی و... این امکان به سایت گوگل افزوده شد؛ ده سال پیش، اگر گوگل بهترین جستجوگر بود، اما امکان جستجو بر اساس رنگ یا چهره را نداشت، بر اساس نیاز این امکان را نیز به سایت خود افزود. برهمین منوال ببینید که هر روز و هر دقیقه چه نیازهایی در این دنیا تولید می‌شود و چه تکنولوژی‌هایی پاسخ‌گوی این نیازها می‌گردند. آیا نیازهای جامعه‌ی الهی قدرت این رشد و تمدن‌سازی را ندارند؟ موتورهای جستجو، نقشه‌های مختلف، آلبوم‌های مجازی و... در این تمدن اسلامی چگونه خواهند بود؟ چه کسی به این موضوعات فکر کرده‌است؟

طبیعی است که خیلی از نواقص و آفت‌ها در طول این راه مشکل‌ساز شوند. مثلاً توجیه اقتصادی اینترنت در دنیای غرب،‌ شاید بر مبنای بی‌اخلاقی، شرکت‌های هرمی یا ربا باشد. بدیهی است که در این صورت و در حالت‌های مشابه، راه ما و غرب از هم جدا می‌شود و این‌جاست که ما باید به تولیدهای بومی و اسلامی خود پایبند شویم و بکوشیم که زیباترین و جدیدترین راه حل‌ها را برای این مسائل بیابیم. به هرحال این وعده‌ی تخلف‌ناپذیر خداست که اگر به یاریش بشتابیم، یاری‌مان می‌کند: وَ لَیَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ.

در این راستا مطالعه و ایده گرفتن از سایت‌های موجود را نفی نمی‌کنیم و البته آن‌ را توصیه هم نمی‌کنیم زیرا معتقدیم که خداوند راه‌های خود را به اولیایش نشان خواهد داد و آن‌ها را از غیر خود بی‌نیاز خواهد کرد: أَ لَیْسَ اللَّهُ بِکافٍ عَبْدَهُ؟

مشکل دیگر،‌ مشکل نظارت ولایت بر این سازمان است. می‌بینیم که نظارت در قسمت‌های دیگر نظام ولایی دارای انتقاداتی است. آن جا که به حق نظارت صورت می‌گیرد -مثل نظارت شورای نگهبان بر نامزدهای انتخاباتی- فریاد «آزادی،‌‍ آزدای» توسط باطل –و به اسم حق- گوش فلک را کر می‌کند، تا آن‌جا که بسیاری از اهل حق نیز جا می‌زنند؛ و آن جا که نظارت خیلی حداقلی و بی‌مبنا انجام می‌پذیرد‌ -مثل صدا و سیما- فریاد اهل حق و پابرهنگانِ پایبند به ارزش‌های اسلامی بلند می‌شود که هر چه انقلاب اسلامی کاشت،‌ سودجویان صدا و سیما درو کردند. آنان می‌خواهند به این وصیت پیر و مرادشان عمل کنند که دل‌سوزانه فرمود: «نگذارید انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بیفتد. نگذارید پیشکسوتانِ شهادت و خون در پیچ و خم زندگى روزمره خود به فراموشى سپرده شوند...»

هرچند که در این مرحله هم اهل باطل آرام نمی‌نشینند و به همین حداقل‌ها هم اعتراض می‌کنند. اما مشکل آن‌ها «نظارت» نیست، بلکه مشکل در «نظارتِ‌الهی» است. آن‌ها از بنده و شما بهتر می‌دانند که تمام جستجوها و ایمیل‌ها و مکالمات و... در فضای مجازی کنترل می‌شود اما چون در آن‌جا نظارت‌گر «طاغوت» است، پس آنان را باکی نیست: یُریدُونَ أَنْ یَتَحاکَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَ قَدْ أُمِرُوا أَنْ یَکْفُرُوا بِهِ

پس در این مقوله نیز نباید منفعت‌سنجی کرد و به افواه عوام نگریست، بلکه باید با تیزبینی و بصیرت کامل، مصلحت جامعه را تشخیص داد و به صلاح مردم اندیشید. نه آن‌قدر دایره‌ی دین و دین‌مداری را تنگ بگیریم که جز معصومین در آن نگنجند، و نه آن‌قدر باز و بی‌پروا عمل کنیم که اسلام آمریکایی و اسلام متحجرین را هم شامل شود. جهان مجازی اسلامی- ایرانی را افکار عمومی مسلمانان پابرهنه کنترل می‌کند و ولایت هم وظیفه‌ی نظارتی و هدایتی خویش را اعمال می‌نماید. «ما مظلومین همیشه‌ی تاریخ، محرومان و پابرهنگانیم. ما غیر از خدا کسی را نداریم و اگر هزار بار قطعه‌قطعه شویم، دست از مبارزه با ظالم برنمی‌داریم. »

تاریخ اسلام نشان داده که هر جا اسلام و دین و دین‌مداری پررنگ شده، ‌نفاق نیز رشد مضاعف کرده است. اصلاً‌ تولد نفاق در همین مرحله است. پس طبیعی است که با رشد چنین فضایی،‌ نفاق هم شروع به گسترش کند که در این صورت، باید با سلاح بصیرت مردم و ولایت ولیّ، به جنگ او رفت و برای رسیدن به ولایت ولی‌الله‌الاعظم زمینه سازی نمود.

برای این‌که توانایی خود را در این موارد باور کنیم، کافی است که به موفقیت‌های دیگر خود نگاه کنیم. تا دیروز چه کسی فکر می‌کرد که ایران اسلامی به انرژی هسته‌ای دست یابد؟ چه کسی این همه رشد سیاسی و اقتدار ملی راباور می‌کرد؟ باور کنیم که توانستیم و باز هم می‌توانیم. آن روز است که حاصل تلاش‌های خود را به دنیا صادر می‌کنیم و همه را تحت پرچم الهی می‌آوریم.

پس به طور خلاصه مراحل اساسی طرح به این ترتیب‌اند:
1.تحیقیق و تأسیس شبکه اینترنی ایرانی- اسلامی بر اساس نظام ولایت و نظارت ولایت الهی
2.تولید نرم‌افزار اینترنت ایرانی- اسلامی
3.تدوین سایت جامع معرف‌ محصولات ایرانی- اسلامی
4.سیاست‌گذاری برای آینده‌ی فضای مجازی بر اساس وضع موجود و با توجه به وضع مطلوب.
به امید پیروزی جبهه حق!

والحمدلله رب العالمین