تاریخ نگارش : يازدهم مهر 1393
آن زندگی، سبک دارد. آن سبک، زندگی دارد.
روح الله متوسل
به نظرمی رسد این روزها برای رسیدن به آرامش؛ هم فردی و هم جمعی (اجتماعی)، بیش از پیش نیاز به ارائه ی یک "سبک زندگی" داریم؛ سبک و روشی از جنس قرآن و فطرت
این طور نیست؟

الان در جامعه بعضی ها گرچه به ظاهر از دروغ بدشان می آید -بیزارند- اما در عمل -عمق وجودی شان- احساس بدی نسبت به کذب ندارند و همچنین غیبت، کم فروشی، ربا خواری ... و قِس عَلی هذا
مُُداقّه کنید خواهید دید زندگی -زنده گی- از زاویه ی دیدِ جوان و میان سالِ امروز ایران اسلامی -تلقّی شان- ؛ لااقل در عمل -نه در فکر و نه در حرف- این است که هر قدر آن -زندگی- پر زرق تر و برق‌ تر باشد -مَصرفی تر و مُسرفی تر- زندگی بهتر ...
چقدر از امکانات و وسایل، برای رفع نیاز و چند وسیله از وسیله های منازل ما بر اساس نیاز واقعی است؟
هم اکنون نگاه جوانان نسبت به وضعیت معاش و اقتصاد در قرن جاری چگونه است؟ و تعریفشان از رازق بودنِ خالق+شان چیست؟ و مسؤولین امر اقتصاد چگونه مدیریت و چگونه زندگی می کنند؟!
با صله و سرکی آرام در روزمرّگی اطرافیان -وچه بسا خودمان-، "زندگی زیبا" و "تجمّل در زندگی" را مختلط می یابی.
هیچ شکّی نیست که آموزش سبک زندگی دینی را باید از سنین مهدکودک و پش دبستانی بلکه قبل از آن آغاز کرد.خانواده ها، مهد کودک‌ها، آموزش و پرورشی که حداقل 12 سال با دانش آموزان ارتباط مستقیم دارد،حوزه و دانشگاه، رسانه‌ و سازمان های دولتی ... وظیفه دارند؛
فی المثل خانه ای را فرض کنید که در آن اتاقی -چون قدیم اطاقی- ویژه مهمان تعبیه شده که همه ی درب های ساختمان أعم از آشپزخانه، اتاق خواب، اتاق بچه هاهاها، حمام، سرویس بهداشتی، انباری، بالکن ... به اتاق مهمان باز نمی شود و این مسکن اسم "اُپن،OPEN" را به خود یدک نمی کشد؛ وضعیت قابل رؤیت مسکن امروز را هم نه در فرض بلکه در نظر آورید؛ آرامش مهمان و میزبان و تداوم صله این دو، در کدام شرایط هموار است؟ بی شک نوع برنامه و کارکرد وزارت مسکن در ارائه سبک زندگی اسلامی مؤثر است.
-در وبگردی شبانه این مطلب از یک وبلاگ را مرتبط یافتم؛ ببینید "اگر من معمار بودم، در تمام خانه‌ها اتاقی می‌ساختم با یک پنجره‌ی نورگیر بلند. اصلاً خانه‌ی آدم باید یک کنجی داشته باشد پهلوی پنجره‌ای نورگیر. بعد میز پایه کوتاه بگذاری همان کنج و بساط سماور را بچینی روش. استکان‌های کمرباریک لب طلایی. قندان برنجی. قوری چینی. یک تشکچه بگذاری با پشتی کنار میز. مهمان که آمد برایت بنشیند کنار پنجره، روبروی تو. چایی بریزی برایش و بگوید رُزهایت امسال چه خوب گل داده‌اند."-
رسانه ملی نباید هر نوع آگهی بازرگانی را که به بخشی از سبک زندگی اسلامی افراد به ویژه جوان و نوجوان جامعه آسیب می رساند، پخش کند.
فراموش نکنیم که رسانه (به طور کلی) با پخش بعضی از برنامه ها به بخشی از سبک زندگی اسلامی افراد به ویژه جوان و نوجوان جامعه، کمک می کند.
حتی نوع پوشش و لباس هم نشانگر گوشه‌ای از سبک زندگی است؛ نیست؟
"عدم تمایل به بچه دار شدن"
"تأخیر در بچه دار شدن"
"تک فرزندی"، از چه ناشی می شود؟
در غرب و نگاه غیردینی این مسئله (سبک زندگی) در مبنای فردگرایی و اصالت سود و لذت،تعریف می شود؛ یعنی هر شیوه‌ که فرد بیشتر خوشش آید و آن را دوست‌تر داشته باشد سبک زندگی ایده آل خواهد بود!
این جمله باید از تکرار به باور تبدیل شود "اسلام برای همه ی زندگی حرف برای گفتن دارد"، به این معنا که یک مسلمان می‌بایست با نگاه دینی، سبک زندگی خود را انتخاب نماید.

ناکارآمدی زندگی دین دانان (نه دین داران) امروزه، و أیضا (همچنین) نشت و نفوذ عرفان های کاذب -خطر متصوّفه- و اقبالش برای بعضی از افراد (خصوصا جوانان) از ناکارآمدی اسلام نیست ولیکن دلیلش ارائه نکردن الگوی زندگی اسلامی ای است که مطابق با حال و هوای این دوران -قرن 21- باشد.
تجربه شخصی این حقیر این است که اگر بپذیریم "مجموعه‌ای ازارزش‌ها، طرز تلقی‌ها، روش ‌های رفتاری، سلیقه‌ها و حالت‌ها که در بستر و محیطی مناسب، نهادینه می شود، سبک زندگی است"؛ یکی از آن هزاران بستر و محیط مناسب برای قرار گرفتن در مسیر سبک زندگی دینی، ورود خود یا فرزند نور چشم ما به حوزه علمیه و یا ارتباط تنگاتنگ با آن فضاست. که با نگاهی منصفانه به زندگی بزرگان و علماء و طلبه های موفق حوزه ها، این مهم، قابل تأمل و بررسی بیشتری است.