تاریخ نگارش : هفتم دي 1393
خوان د نقران
حمیدرضا همایون
فواید خواندن قران

-1خداوند، به قرائت کننده قرآن،پاداشی بزرگ خواهد داد. پیامبر اکرم فرمود: هر کس برای رضای خدا و آگاهی عمیق در دین، قرآن بخواند، ثواب ملائکه و انبیا و رسولان را خواهد داشت.

-2بالا رفتن مقام و درجه قاری در بهشت:«حفص می‌گوید: از امام کاظم شنیدم که میفرمود:درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است.به قاری گفته میشود: بخوان و [در مراتب بهشت] بالا برو. سپس می‌خواند و مقامش بالا میرود»

-3امیخته شدن قرآن با گوشت و خون قاری:امام صادق ( علیه السّلام) فرمود: « هر جوان مومنی که قران بخواند، قرآن با گوشت و خونش آمیخته خواهد شد.»

-4 صفای دل: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمود: بدون شک این دلها زنگار میگیرد؛همچنانکه آهن زنگ میزند عرض شد:صیقل آن چیست؟فرمود به قرائت قران.

-5اتسجابت دعا: امام باقر (علیه السّلام) فرمود: « دعا را هنگام چهار چیز غنیمت بشمارید : قرائت قرآن و.... »
-6نورانی شدن خانه: پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود :«انه هایتان را با تلاوت قرآن نورانی کنید و...»

-7افزایش برکت خانه: امام صادق ( علیه السلام) از امیر مومنان علی چنین نقل میکند:« خانه‌ای که در آن قرآن تلاوت و یادی از خدا شود برکتش زیاد شده ملائکه در انجا حاضر می‌شوند و شیاطین را دور می‌کنند»
-8بهترین عبادت:پیامبر (صلّی الله علیه و آله)فرمود:« بهترنی عبادت امت من، تلاوت قران است».

-9بخشش گناهان،نوشته شدن حسنه و پاک شدن گناهان.

-10تخفیف عذاب از پدر و مادر : امام صادق ( علیه السّلام) می‌فرماید: « هر کس قرآن را تلاوت کند چشمانش روشنایی یابد و از پد ر و مادرش عذاب کم می‌شود هر چند کافر باشند.»

-11باروری ایمان
12- روشنایی چشمان پیامبر اکرم( صلّی الله علیه و اله) می‌فرماید: چشم درد داشتم به جبرئیل شکایت کردم گفت پیوسته به قرآن نگاه کن


ناشر : با استفاده از اینترنت ، حمیدرضا همایون
فضیلت خواندن قرآن و توسل به آن ، قرآن و عترت


قرآن، همراه با عترت است و آن دو، ریسمان محکمی هستند که از سوی خدا به سوی خلق کشیده شده اند و توسل به عترت به هر نحوی که باشد، از خدمت کردن و برآوردن حاجتشان و احترام و محبت به آنها، نگریستن به ایشان، نشستن در حضورشان، انس گرفتن با آنان، اندیشیدن در شئون و حالات، تدبر در رفتارشان، گوش دادن به سخنان آن بزرگواران، شنیدن نام ها به ذکر مناقب و احوال آن بزرگان و یادآوری شمایل و صفاتشان، بدون دشمنی با آنان، عبادت است. بلکه از بزرگ ترین عبادات و از جمله اسباب و وسایلی است که موجب دخول در بهشت می گردد.
هم چنین نگاه کردن به سطرهای قرآن، گوش دادن به حروف، خواندن کلمات، نوشتن سوره و آیه، بزرگ داشت و احترام نهادن به خواننده آن و به تصوّر درآوردن معانی، مفاهیم، تدبر در معانی، نظر و تامّل در اشاره ها، لذت بردن از لطایف و فرمانبرداری از امر و نهی، عبرت گرفتن از حکایت ها و مَثَل ها، بهره یابی و پند گرفتن از نصایح و اندرزهای قرآن، عبادت محسوب می گردد، بلکه از بزرگ ترین عبادات می باشد. و در فضیلت توسل به قرآن، همین بس که خدای تعالی، خود در قرآن کریم می فرماید: «چون قرآن خوانده شد گوش فرا دهید و ساکت باشید، بلکه مورد رحمت خدا قرار بگیرید.»
یک روایت
امام سجاد علیه السلام و امام صادق علیه السلام فرمودند: هرکس به حرفی از کتاب خدای تعالی گوش فرا دهد، بدون اینکه آن را بخواند، خدای تعالی برایش یک حسنه و نیکی نوشته، یک گناهِ او را می زداید و او را یک درجه بالا می برد. و هر که آن را با نگاه کردن و بدون صدا بخواند، خدای تعالی به هر حرفی، یک نیکی برایش نوشته و یک گناه می زداید و یک مرتبه، بالای می برد. و هر که یک حرف از ظاهر آن بیاموزد، خدای تعالی ده نیکی برایش می نویسد و ده گناهش را می زداید و ده درجه او را بالا می برد.
سپس فرمودند: هرکس حرفی از قرآن را در نماز بخواند، خدای تعالی به ازای هر حرف، به او ده ها نیکی می نویسد و ده ها گناه می زداید و ده ها درجه، او را بالا می برد. و هرکه قرآن را ختم کند، درخواست او [چه دیر و چه زود] مورد اجابت واقع می شود.
و امام صادق فرموده است: در موقع خواندنِ قرآن، هم بخوان و هم به نوشته بنگر که آن با ارزش تر است و نگاه به نوشته قرآن، عبادت است.
و نیز فرمود: قرآن، پیمان خدا بر خلق است. پس سزاوار است که هر مسلمان به پیمانش بنگرد و هر روز [حداقل] پنجاه آیه بخواند.


مهمانیِ معنوی
از پیامبر خدا صلی الله علیه و آله وسلم است که فرمود: قرآن، طعام و مهمانی خدای تعالی است، پس از مهمانی او یاد بگیرید به هر مقدار که می توانید.
به درستی که این قرآن، ریسمان خدا است و آن، نورِ آشکار و شفابخشِ سودمند است. حافظ و نگهبانِ کسی است که به آن تمسک کند. هرکه از آن پیروی کند، وی را نجات می دهد و منحرف نمی شود، کج نمی شود تا راست گردد و شگفتی های آن به سر نمی آید و تمام نمی شود و هرچه از آن بهره یابی، کهنه نمی گردد. پس آن را بخوانید که خدا به خواندن هر حرف، ده نیکی به شما پاداش می دهد.
و نیز فرمود: خانه هایتان را به خواندن قرآن، روشنی بخشید و آنها را مانند یهودیان و مسیحیان، گورستانِ خاموش قرار ندهید. چه آنها نماز را تنها در کنیسه ها و دیرها انجام دادند، خانه هایشان را از عبادت خدا تعطیل کردند. اگر در خانه ای، بسیار قرآن تلاوت شود، خیر در آن بسیار می شود و اهل آن خانه، در وسعت (گشایش روزی) قرار می گیرند و به اهل آسمان روشنی می بخشد، چنان که اهل دنیا از ستارگان آسمانی، روشنی می گیرند.
و نیز فرمود: هر کسی که خدا به او قرآن را عطا نماید و او گمان کند که به دیگری چیز بهتری عطا کرده است، او بزرگی را کوچک و کوچکی را بزرگ شمرده است.
کلام الهی
هر سخن، ظهور و نمودی را برای سخنگو به همراه دارد و حالت و مرتبه ای را که گوینده در وقت سخن گفتن دارا می باشد، آشکار می سازد. و نیز سخن هر گوینده ای، مناسبِ مقام خود اوست، نه مقامِ شنونده، از این رو برای بشر ممکن نیست از جهت بشریّتِ خود، سخن فرشتگان را از جهت بشریّت خود بشنود.
و اینکه کلام خدای تعالی، اگر در مقام اطلاق (بدون تنزّل و فرود آمدن در مراتب پایین تر که قابل درک بشر باشد) ظاهر شود، هیچ چیزی از آفریده ها، در برابرش نمی ماند و همه در کلامِ او فانی می شوند. لیکن خدای تعالی به خاطر نهایت رحمت و کمالِ مهربانی که نسبت به آفریده هایش دارد، اسما و صفات و کلام خود را در سطح فهم بشر فرو فرستاد. بنابراین قرآن با نقش ها و لفظ های خویش، نمایان گر خدای تعالی می باشد که اسماء و صفات حق را در کلام و خطاب خدای تعالی ظاهر ساخته است و این امر از جهت مهربانی به بندگانش می باشد. پس بر بندگان لازم است که آن را بزرگ شمرده، در وقت خواندن قرآن، برون خویش را از ناپاکی و پلیدی و آنچه در دیدگاه مردم ناپسند است، پاک و پاکیزه گردانند و درون را با غسل یا وضو یا تیمم، از آلودگی بزدایند و روان خود را از خودبینی که نمایان گر شیطان و نهانخانه فضولاتِ اوست، با فروتنی در برابر بارگاه کبریایی خدا و خشوع در برابر عظمت خدا که در کلامش ظاهر است، پاکیزه دارند.

حالتِ قاری قرآن
[تلاوت کنندگان قرآن] باید در موقع خواندن و گوش دادنِ قرآن، حالت حزن و اندوه به خود گیرند و جان ها را نرم و رقیق ساخته، فروتنی و خشوع و خشوعِ آنان افزوده گردد.
و قول خدای تعالی که «لا یَمَسُّهُ اِلاّ المُطَهَّرون» یعنی قرآن را جز پاکیزگان لمس نمی کنند، جهت بیان این مطلب است که لمس کردن نقوش و حروف قرآن جز به پاکیزگی ظاهر از خُبث و حَدَث شایسته نیست.
و اینکه تماس با باطن و مقصود قرآن و اتّصال به لطائف و حقایق آن و بهره یابی از علوم و برکات آن ممکن نیست جز با طهارت باطن، از پستی های اخلاقی و ناپاکی ها و شک و تردید و وسواس، و نیز باید خود را از علوم عادی و افکار عامیانه تقلیدی که از مردم گرفته شده است پاکیزه نگاه دارد. و در اینجا قول خداوند است که می فرماید: آن کسانی که به آنان، دانش داده شد و قبل از فرو فرستادن قرآن، به صحَّت آن آگاه بودند، هرگاه آیه ای از قرآن بر ایشان تلاوت شود، به خاک می افتند و به حال سجده قرار می گیرند و می گویند: منزَّه است پروردگار ما که وعده پروردگار البته انجام می شود. [و آنان به هنگام سجده] می گریند و حالت خشوعِ آنها، افزوده می گردد. را بخواند و نسبت به آن خضوع و فروتنی نداشته باشد و دلش برای آن نرم نگردد و اندوه و ترس در باطنش پیدا نشود، عظمت شأن حق تعالی را خوار داشته، در زیانی آشکار به سر می برد.
پس خواننده قرآن به سه چیز احتیاج دارد، دلِ خاشع، بدن آسوده و جایگاه خلوت.
پس هنگامی که نسبت به خدا، دلش خاشع شد، شیطان از او می گریزد. اگر روانِ خویش را از اسباب و وسایل، جدا ساخت، قلب او برای خواندن قرآن، مجرّد (تنها) می شود و هیچ چیز، عارضِ دل او نمی گردد و او را از روشنایی قرآن که باید دلِ او را روشن کند و از فواید آن نیز، محروم نمی گرداند.
* * *
هرگاه، مجلسِ خلوت برای خود انتخاب کرد و از مردم کنارجویی نمود، پس از آنکه به دو خصلت اول متّصف گشت، روح او با خدا انس می گیرد و سِرِّ او به خدا پیوند می یابد و شیرینی سخن گفتنِ خدای تعالی را با بندگان صالحِ خویش درمی یابد و به لطفی که خداوند با آنان دارد [که او را به عنایت و اشارتِ کلامِ خود اختصاص داده] پی می برد و کرامات آن را می پذیرد و اشارات بدیع و تازه آن را درک می کند. پس چون پیاله ای از این آبشخور نوشد، آن حال را بر حالت های دیگر و آن وقت را بر وقت های دیگر ترجیح داده، اختیار می دهد، بلکه بر هر طاعت و عبادتی نیز ترجیح می دهد. زیرا که در آن حال، بدون واسطه با پروردگار مناجات می کند.
پس بنگر چگونه کتابِ خدایت، و منشور ولایتت را می خوانی و چگونه باید و نبایدهای او را پاسخ می گویی و چگونه از حدود الهی فرمانبرداری می کنی که آن، کتاب عزیز است که هیچ باطلی نه از پیش و نه از پس، در آن راه نمی یابد. آن از سوی خدایِ حکیمِ ستود فرو فرستاده شده است، پس آن را با ترتیل (واضح، آهسته و با تأنّی) بخوان. در جایگاه وعده و وعیدِ آن توقّف نما. در مثل ها و اندرزهایش اندیشه کن. پس بترس از اینکه مبادا حروف آن را به پا داری و در آنها دقت کنی ولی حدودش را ضایع گردانی.



حکایتی از اینکه چرا ما قرآن می خوانیم با اینکه چیزی از آن نمی فهمیم؟

یک پیرمرد آمریکایی مسلمان همراه با نوه کوچکش در یک مزرعه در کوههای شرقی کنتاکی زندگی می کرد. هرروز صبح پدربزرگ پشت میز آشپزخانه می نشست و قرآن می خواند. نوه اش هر بار مانند او می نشست و سعی می کرد فقط بتواند از او تقلید کند.
یه روز نوه اش پرسید : پدربزرگ من هر دفعه سعی می کنم مانند شما قرآن بخوانم ، اما آن را نمی فهمم و چیزی را که نفهمم زود فراموش می کنم و کتاب را می بندم ! خواندن قرآن چه فایده ای دارد؟
پدر بزرگ به آرامی زغالی را داخل بخاری گذاشت و پاسخ داد : این سبد زغال را بگیر و برو از رودخانه برای من یک سبد آب بیاور. پسر بچه گفت : اما قبل از اینکه من به خانه برگردم تمام آب از سوراخهای سبد بیرون می ریزد!؟ پدر بزرگ خندید و گفت : " آن وقت تو مجبور خواهی بود دفعه بعد کمی سریعتر حرکت کنی." و او را با سبد به رودخانه فرستاد تا سعی خود را بکند .
پسر سبد را آب کرد و سریع دوید ، اما سبد خالی بود قبل از اینکه او به خانه برگردد. در حالی که نفس نفس می زد به پدربزرگش گفت که حمل کردن آب در یک سبد غیر ممکن بود و رفت که در عوض یک سطل بردارد .
پیرمرد گفت : "من یک سطل آب نمی خواهم ، من یک سبد آب می خواهم ، تو فقط به اندازه کافی سعی خود را نکردی ." و او از در خارج شد تا تلاش دوباره پسر را تماشا کند .
این بار پسر می دانست که این کار غیر ممکن است ، اما خواست به پدر بزرگش نشان دهد که اگر هم او بتواند سریعتر بدود باز قبل از اینکه به خانه باز گردد آبی در سبد وجود نخواهد داشت .
پسر دوباره سبد را در رود خانه فرو برد و سخت دوید ، اما وقتی که به پدربزرگش رسید سبد دوباره خالی بود.نفس نفس زنان گفت : " ببین! پدربزرگ ، بی فایدست .
پیرمرد گفت : "باز هم فکر می کنی که بی فایدست ؟ به سبد نگاه کن."
پسر به سبد نگاه کرد و برای اولین بار فهمید که سبد فرق کرده بود ، سبد زغال کهنه و کثیف حالا به یک سبد تمیز تبدیل شده بود؛ داخل و بیرون آن.
پسرم ، چه اتفاقی می افتد وقتی که تو قرآن می خوانی . تو ممکن است چیزی را نفهمی یا به خاطر نسپاری ، اما وقتی که آن را می خوانی تو تغییر خواهی کرد؛ باطن و ظاهر تو و این کار الله است در زندگی ما.