تاریخ نگارش : اول ارديبهشت 1394
آیا حضرت فاطمه زهرا (س) دارای مقام عصمت کبری هستند؟
جمیل صاحبی
مقام حضرت فاطمه زهرا (س)
کلید واژه : مقام حضرت فاطمه زهرا (س)
ناشر : http://www.pasokhgoo.ir
این بانوی بزرگوار اسلام به شهادت آیات قرآن و ادله مختلف نه تنها واجد مقام عصمت هستند. بلکه دارای بالاترین مراتب عصمت و طهارت می باشند؛ به این معنا که مقام عصمت خود دارای مراتب و درجاتی است که معصومین متناسب با مقام و مرتبه ای که به دست می آورند از آن بهره مند می شوند، در مراتب پایین تر فرد اگر چه از انجام گناه عمدی مصون است. ولی امکان دارد که دچار خطا و اشتباه شوند. ولی در مرتبه عصمت مطلق، فرد معصوم نه تنها از انجام گناه کوچک و بزرگ مصون است. بلکه حتی خطا و اشتباه هم در رفتار و معرفت و آگاهی ها و بیانات او راه ندارد ، که می توان یکی از معانی عصمت کبری در مورد حضرت زهرا را اشاره به همین مطلب دانست؛ یعنی ایشان از جمیع جهات معصوم بودند هم در عمل و هم در معرفت و شناخت از گناه و خطا به صورت مطلق پاکیزه و طاهر بودند،بهترین راه برای شناخت عصمت مطلق حضرت زهرا (سلام الله علیها)، تحلیل آموزههای قرآن و سنت است. هیچ راهی بهتر و مطمئنتر و قناعتبخشتر در این مسئله غیر از تحلیل آموزههای وحیانی وجود ندارد.
قرآن کریم فرمود:
« إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَ یُطَهِّرَکمُْ تَطْهِیرًاً؛(1) خدا فقط میخواهد آلودگی را از شما خاندان پیامبر بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند».
به گفته علمای شیعه و سنی این آیة مبارکه در شأن پیامبر، امیرمؤمنان فاطمه زهرا و حسنین نازل شده است.(2)
مراد از ارادة الهی در این آیه ارادة تکوینی است و نه ارادة تشریعی،(زیرا اراده تشریعی برای همه افراد وجود دارد و اختصاصی به اهل بیت ندارد) از این آیه معلوم میشود که خداوند متعال با ارادة تکوینی تخلف ناپذیر خود موهبت طهارت از هر گونه رجس و ناپاکی را ـ خواه در اندیشههای عقل نظری و خواه در نیت و جنبة عقلی عملی ـ به اهل بیت از جمله حضرت زهرا عنایت فرموده است. پس بر اساس آیة تطهیر حضرت زهرا(س) دارای عصمت مطلقه است چون تطهیر در آیه مطلق است.(3)
دلیل دیگر بر عصمت مطلق حضرت زهرا(س) این کلام پیامبر(ص) است که در منابع شیعی و سنی نقل شده:
«فاطمه بضعه منّی یسرّنی ما یسرّها ویغضبنی ما یغضبها؛(4) فاطمه پاره وجود من است. شادمانم میکند هر کسی او را شاد کند. خشمگین میکند مرا کسی که او را خشمناک کند». در برخی روایات نیز رضایت و غضب فاطمه (س) با رضایت و غضب الهی پیوند خورده است.
این حدیث دلیل بر عصمت فاطمه زهرا(س) است، زیرا اگر انسانی پاک از هوى و معصوم از هوس و مصون از اشتباه نباشد، رضا و غضب او معیار حق و باطل نخواهد بود. ممکن است رضای او رضای خداوند در مقام فعل و غضب او غضب حق تعالى در موطن فعل نباشد، ولی اگر انسان کاملی از گزند هوى طاهر و از آسیب هوس مصون شد، هرگونه رضا و غضب او معیار تشخیص حق و باطل خواهد بود، چون مظهر اسم راضی و غضبان حق تعالى بوده و میزان اعمال و اوصاف دیگران خواهد شد، و چون پیامبر اکرم(ص) میزان اعمال امت است و رضا و غضب او رضا و غضب خداوند است. هرگاه حضرت زهرا نیز دارای مقامی باشد که رضا و غضب او موجب رضا و غضب پیامبر اکرم(ص) گردد، معلوم میشود عقل عملی آن بانو همانند عقل نظریاش معصوم از باطل میباشد و همتای سایر معصومین در عصمت است. پس این حدیث نیز دلیل بر عصمت مطلق فاطمه زهرا(ع) است.(5)
دلیل دیگر بر عصمت مطلقه حضرت زهرا(ع) این حدیث است که امام حسن عسکری فرمود:
«نحن حجج الله على خلقه وجدتنا فاطمة حجّه علینا؛(6) ما همه حجت خدا بر مردم و جدّه ما فاطمه حجت خدا بر ماست».
اگر حضرت فاطمه زهرا دارای مقام عصمت کبری نبود ،هرگز نمیتوانست حجت خدا بر ائمه معصوم باشد.
دلیل دیگر این است که فرزند فاطمه حضرت بقیةالله فرمود:
«وفی ابنة رسول الله(ص) لی اسوه حسنه؛(7) دختر رسول خدا برای من نیکوترین سرمشق است».
از این که امام معصوم حضرت بقیة الله جدّهاش حضرت فاطمه زهرا (ش) را الگو و سرمشق خود خوانده است، معلوم میشود که آن حضرت دارای مقام عصمت مطلقه بوده و از هر گونه لغزش علمی و عملی کاملاً مصون بوده است. معنا ندارد امام معصوم فردی غیر معصوم را سرمشق خود بخواند.
با توجه به آنچه بیان شد، عصمت حضرت فاطمه (س) در بالاترین مراتب خود قابل اثبات است، حتی اگر تنها یک دلیل برای آن باشد.
اما در مورد اکتسابی یا الهی بودن چنین عصمتی، ما معتقدیم که مراحلی از عصمت تمام معصومان اکتسابی است. این مراحل برای هر انسانی قابل دست یابی است، اما مراحل بالای عصمت که مخصوص معصومان و امامان و پیامبران است، موهبتی الهی است که به دنبال عصمت اکتسابی فراهم می شود و حضرت زهرا نیز از این قانون مستثنی نیست.
پینوشتها:
1. احزاب (33) آیه 33.
2. ر،ک: صادقی، سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی، نشر مؤسسة آثار امام خمینی 1387ش.، ص 360.
3. ر،ک: جوادی آملی، پیرامون وحی و رهبری، نشر الزهراء، تهران بیتا.، ص 217 تا 219.
4. محسن امین، اعیان شیعه، نشر دار الاحیاء التراث العربی بیروت، ج 2، ص 541، به نقل از ابوالفرج اصفهانی.
5. ر،ک: وحی و رهبری، همان، ص 225.
6. سیمای اهل بیت در عرفان امام خمینی،همان، ص 355.
7. همان، ص 378.