دریافت نسخه PDF مقاله - 172KB
تاریخ نگارش : هفتم مرداد 1394
راه های گرایش عمیق دانش آموزان به نماز
ریحانه ایزدی
چکیده:
نیاز به پرستش و نیایش یکى از نیازهاى اساسى و عمیق است که در عمق روان بشر وجود دارد وجزئى از وجود و کشش فطرى انسان است. استاد شهید علّامه مطهرى(رحمه الله) در این باره مى فرماید:
"یکى از پایدارترین و قدیمى ترین تجلّیات روح آدمى و یکى از اصیل ترین ابعاد وجود انسان ها حس نیایش و پرستش است".
مطالعه آثار زندگى بشر نشان مى دهد هر زمان، هرجا که بشر وجود داشته است، نیایش و پرستش هم وجود داشته است.
خداوند تبارک و تعالى در قرآن مجید، مى فرماید: «فاَقِم وجهَکَ لِلدّینِ حنیفاً فطر اللّهِ الّتی فَطَرالنّاسَ علَیها لا تبدیلَ لِخلقِ اللّهِ ذلکَ الدّینُ القَیِّمُ ولکنَ اکثرالناس لا تعلمون» (روم: 30); پس روى خود به سوى دین حنیف کن که مطابق فطرت خداست; فطرتى که خدا بشر را بر آن فطرت آفریده و در آفرینش خدا دگرگونى نیست، این است دین مستقیم، ولى بیش تر مردم نمى دانند.
همه کودکان به طور فطرى میل به پرستش و نیایش در وجودشان وجود دارد. اگر مشاهده مى شود که گروهى از کودکان و نوجوانان نسبت به مسائل دینى ـ از جمله نماز ـ رغبت و تمایلى از خود نشان نمى دهند، این مربوط به عوامل محیطى است که فطرت کودک را از مسیر خود منحرف کرده است.
به نام خدا
عنوان مقاله:
راه های گرایش عمیق دانش آموزان به نماز
نویسنده مقاله: ریحانه ایزدی
کارشناس ارشد رشته فقه وحقوق اسلامی
کارشناس امورتربیتی اداره کل آموزش وپرورش خراسان رضوی
Email: reihanehizadi@Gmail.com
چکیده:
نیاز به پرستش و نیایش یکى از نیازهاى اساسى و عمیق است که در عمق روان بشر وجود دارد وجزئى از وجود و کشش فطرى انسان است. استاد شهید علّامه مطهرى(رحمه الله) در این باره مى فرماید:
"یکى از پایدارترین و قدیمى ترین تجلّیات روح آدمى و یکى از اصیل ترین ابعاد وجود انسان ها حس نیایش و پرستش است".
مطالعه آثار زندگى بشر نشان مى دهد هر زمان، هرجا که بشر وجود داشته است، نیایش و پرستش هم وجود داشته است.
خداوند تبارک و تعالى در قرآن مجید، مى فرماید: «فاَقِم وجهَکَ لِلدّینِ حنیفاً فطر اللّهِ الّتی فَطَرالنّاسَ علَیها لا تبدیلَ لِخلقِ اللّهِ ذلکَ الدّینُ القَیِّمُ ولکنَ اکثرالناس لا تعلمون» (روم: 30); پس روى خود به سوى دین حنیف کن که مطابق فطرت خداست; فطرتى که خدا بشر را بر آن فطرت آفریده و در آفرینش خدا دگرگونى نیست، این است دین مستقیم، ولى بیش تر مردم نمى دانند.
همه کودکان به طور فطرى میل به پرستش و نیایش در وجودشان وجود دارد. اگر مشاهده مى شود که گروهى از کودکان و نوجوانان نسبت به مسائل دینى ـ از جمله نماز ـ رغبت و تمایلى از خود نشان نمى دهند، این مربوط به عوامل محیطى است که فطرت کودک را از مسیر خود منحرف کرده است.
مقدمه:
آموزش نماز و پرورش روحیه مذهبی مناسب برای اقامه آن، ابتدا از خانه شروع میشود و خانواده نقش مهمی در انتقال فرهنگ نماز از خود بروز میدهد. آنچه در مورد فرزند در گرایش به نماز مهم است، وجود انگیزه است، و آنچه در تربیت و آموزش نماز اهمیت دارد، رسوخ روح معنوی نماز به اعماق دل اوست، نه تحمیل فرم و قالب به او. زمانی آموزش نماز به توفیق میانجامد و قرین موفقیت میگردد که با احساس خوشایندی همراه باشد.
بدون تردید همه انسان ها به طور فطری استعداد و گرایش به نیایش دارند، اما آنچه که درباره کودکان و نوجوانان مهم است، چگونگی روش های آموزش و نحوه ارائه و انتقال این ارزش هاست.
آداب و عبادت های مذهبی چون پاسخی به عالیترین نیازهای معنوی انسان است، اگر به طور طبیعی و با جلب رضایت قلبی جوانان ارائه شود، احساس خوشایندی در آنان برمی انگیزد و آنان را به راحتی جذب میکنند، چرا که احساسات و عواطف،مهمترین نقش را در تکوین و رشد و پرورش شخصیت جوان دارد. بدیهی است زمانی که نوجوان در معرض یادگیری و آموزش احکام و عبادات قرار دارد، لازم است از قبل برای این موضوع زمینه سازی شود تا همراه با آموزش، احساس خوشایندی در او ایجاد گردد و به این ترتیب، نتیجه ای مطلوب به بار آورد. در این صورت، تقویت چنین گرایش فطری نیز بسیار آسان و طبیعی خواهد بود. کسب عادت ها و رفتارهای مذهبی پیش از آنکه متأثر از اندرزها و سخنان والدین باشد، معلول پذیرش رفتار، عواطف و احساسات مرتبط و همراه با مهر و محبت آنان است.
با بر انگیختن احساساتی خوشایند در حین انجام فرایض مذهبی در کودکان و نوجوانان، زمینه یادگیری رفتارها و احساسات مطلوب فراهم میگردد و این نیز به نوبه خود موجب تقویت انگیزه و گرایش به نیایش و ارتباط با پروردگار متعال میشود. یادگیری بیشتر رفتارها و گفتارهای کودکان و نوجوانان، بر اساس مشاهداتی است که نسبت به اعمال والدین دارند و احساسی که فضای ارتباطی خانواده در آن ها پدید میآورد. در کانون خانواده است که گرایش دینی افراد تقویت مییابد و خمیر مایه شخصیت مذهبی در آنان تکوین مییابد. در همین مکان است که رغبت ها، احساسات خوشایند و ناخوشایند و رفتارهای متعادل و نا متعادل و نگرش ها و باورهای درست یا غلط منعقد میگردد.
امام علی (ع) میفرماید:
"قلب الحدث کالارض الخالیة ما ألقی فیها من شیء قبلته فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لبّک" قلب نوجوان، همچون زمینی خالی است. هر بذری که در آن افکنده شود میپذیرد. من پیش از آنکه دلت سخت گردد و فکرت مشغول شود، به ادب و تربیت تو مبادرت نمودم.
عوامل گرایش نوجوانان و جوانان به نمازدرخانواده
بسیاری از رفتارها و گرایشات کودک و نوجوان، از قبیل گرایش به نماز و روزه و شرکت در کارهای خیر و اهمیّت دادن به وظایف و تکالیف دینی، غالباً متأثر از تجارب خوشایند تربیتی آنان در خانه و خانواده است. کودکان به شدت نیازمند و تشنه یادگیری هستند و احتیاج به امنیت و آرامش خاطر و اتصال به یک منبع قدرت و رحمت و عطوفت دارند. آوای ملکوتی قرآن و نوای دلنشین اذکار نماز، حتی در دوران بارداری مادر موجب جنب و جوش و شکوفایی گرایش و احساسات دینی در کودک میشود.
سکوت، عصبانیت، رفتار، نگاه و سخن پدر و مادر و اطرافیان، برای کودکان سر مشق و اِعمال بجای هر کدام، سبب ارضای نیاز و اغنای گرایش فطری آنهاست. آنان پیوسته میآموزند و نسبت به هر چیز کنجکاوند. خانواده باید تلاش کند تا آموخته های مذهبی آنان با تجارب و احساسات خوشایندی شکل بگیرد. سعه صدر، ابراز احساس خرسندی و روحیه رضایتمندی، گرایش به این احساسات مذهبی را برای کودکان گوارا میسازد. بر این اساس، زیباترین و خوشایندترین حالات و اوقات کودکان و نوجوانان در خانواده زمانی است که پدر و مادر آماده اقامه نماز میشوند، آنگاه که کودک همه شادی و نشاط را در چهره بر افروخته و شادمان اطرافیان خویش مشاهده میکند ، یعنی به هنگام وضو گرفتن و جا نماز انداختن و معطر ساختن لباس نماز و خود را به زیباترین شکل آراستن و گوش فرا دادن به آوای دلنشین قرآن و اذان که نسیم آرامش بخشی در کالبد افراد میدمد و روح چون پرنده ای که از بند و قفس آزاد شود، در فضایی ملکوتی بال و پر میگشاید و به سوی محبوب حقیقی اوج میگیرد.
خانوادهها میتوانند بسیاری از رفتارهای مطلوب و احساسات خوشایند و دوست داشتنی خود را به طور غیر مستقیم در قالب ارزشها و احکام دینی و از طریق بهرهگیری از الگوهای رفتاری، در وجود کودکان و نوجوانان تثبیت نمایند.
مشاهده رفتار اطرافیان، انگیزه ای قوی و غنی برای یادگیری و آموزش فرزندان است، در حالی که آموزش های خطابی و توصیه های مستقیم و آمرانه، نه تنها چندان رغبت و انگیزه ای در درون جوان و نوجوان ایجاد نمی کند، بلکه گاهی مایه آزردگی و تنفر نیز میشود.
اعضای خانواده، اگر توجه داشته باشند که در خانه یا سفر یا گردش، در میهمانی و یا حین کار و به طور کلی در هر موقعیتی که ندای پر طنین و دلنشین اذان را میشنوند، از هر کاری که دارند، دست کشیده و پیش از هر چیز دیگر به اقامه نماز اهمیت دهند، در تلقی و نگرش فرزندان نسبت به این فریضه الهی تأثیر مضاعف خواهد داشت.
باید برای تعلیم و تربیت نماز زمینه سازی کرد و همه جوانب و ابعاد گوناگون قضیه را در نظر گرفت و کوشید تا همه عوامل مهم و دست اندر کار و تأثیر گذار از وحدت و هماهنگی لازم برخوردار باشند.
متأسفانه بعضى از والدین به دلیل عدم حساسیت و اهمیت نسبت به مسائل دینى و گاهى به دلیل سخت گیرى ها و آموزش هاى غلط و عدم آشنایى آنان با سیره ائمّه اطهار(علیهم السلام)و روش هاى تربیتى، به گونه اى با کودک رفتار مى کنند که آنان نسبت به مسائل دینى بى تفاوت، کم رغبت و بعضاً از آن متنفّر مى شوند.
بعضى از والدین حساسیت و دقتى که در امور دنیوى (تغذیه، لباس، درس و مانند آن) فرزندانشان از خود نشان مى دهند در مسائل معنوى و دینى آن ها ندارند.
خداوند تبارک و تعالی می فرماید:و أمر اهلک بالصّلاة و اصطبر علیها طه، 20 آیه 132.) و تو اهلت را به برپایی نماز بخوان و در این امر پایداری و صبوری پیشه کن.)
مهاتما گاندی» رهبر بزرگ هند چه زیبا میگوید:
من در زندگی عمومی و خصوصی خود، تلخکامیهای بسیار سختی داشتهام که مرا دستخوش ناامیدی میساخت. اگر توانستهام بر این ناامیدیها چیره شوم، به خاطر دعا و نمازهایم بوده است. دعا و نماز را مانند حقیقت، بخشی از زندگی خود به شمار نمیآورم، بلکه تنها به خاطر نیاز و احتیاج شدید روحی، آن را به کار میبستهام، زیرا اغلب خود را در حال و وضعی مییافتم که احتمالاً بدون نماز و دعا نمیتوانستم شادمان باشم.
هر چه زمان میگذشت، اعتقاد من به خدا افزایش مییافت و نیاز من به دعا و نماز بیشتر میشد و صورتی مقاومتناپذیر به خود میگرفت. بدون آن، زندگی سرد و تهی بود. به همان اندازه که غذا برای بدن لازم است، دعا و نماز برای روح ضرورت دارد. در واقع، آن قدر که دعا و نماز برای روح لازم است، غذا برای بدن ضرورت ندارد، زیرا اغلب لازم است که به خاطر سلامت بیشتر، به خودمان گرسنگی بدهیم و از غذا خوردن خودداری کنیم، اما در مورد دعا و نماز، چنین اجتنابی نمیتواند وجود داشته باشد. همه مردم با هم برابرند.
عوامل گرایش نوجوانان به نمازدرمدرسه
هر قدر شخصیت الگوهای تربیتی و پرورشی برای دانش آموزان، محبوب و دوست داشتنی تر باشد، تأثیر پذیری آنها افزایش مییابد. اگر چنین فضایی بر مدارس حاکم باشد، روحیه معنوی دانش آموزان افزایش مییابد و در نمازخانه مدرسه ارتباط شوق آمیز همسالان گسترش مییابد. استفاده از رنگ های آرامش بخش، همچون آبی و نیلی و فیروزهای، بهرهگیری از خطوط منحنی دیوارها و محراب، فضای سالن نمازخانه مدرسه را گیرا و دلنشین میسازد. استشمام بوی عطر و گلاب و نورپردازی جالب با رنگ های سبز و پخش ملایم نوای گوش نواز تواشیح مربوط به اسماء اللّه، قبل از شروع نماز، محیط را سرشار از حال و هوایی معنوی و روحانی میکند. بیان قصه های لطیف و خاطرههای زیبا و اجرای نمایشنامههای دلانگیز با زبانی شیرین و دوست داشتنی، برای ارائه احکام و روشهای اخلاقی و نماز سازی و تصویر سازی از ارزش ها و رفتار انسان های وارسته و رهبران و اسوه های مذهبی، تأثیرات بسیار مؤثری در یادگیری و گرایش و پایداری نسبت به ارزش های مذهبی و فهم درست از اقامه حقیقی نماز، در بین دانش آموزان به جای خواهد گذاشت.
برپایی نماز در مدارس، همراه با معلمان و مربیان و مدیر و همچنین اقامه نماز در پارک ها و یا برگزاری آن در میدان های ورزشی، اردوها و مجامع عمومی، میتواند برای دانش آموزان دل انگیز و به یاد ماندنی باشد.
توجه به سرویس های بهداشتی و وضو خانه مدارس و پاکی و تمیزی آن، در ترغیب دانش آموزان برای گرفتن وضو و شرکت در جمع دانش آموزان در نماز خانه مدرسه، برخورد با چهره گشاده و باز در این هنگام، همه و همه زمینه های آماده سازی و تقویت و افزایش گرایش به نماز را در دانش آموزان فراهم میسازد. در خانواده بزرگ مدرسه نیز، قدرت و تحمل و صبر و حوصله مدیر، ناظم و مربی پرورشی و معلم راهنما برای برپایی نماز باید بالا باشد و از سخت گیری های بی مورد و تحقیر دانش آموزان در فراخوانی به این امر الهی، جداً باید خود داری شود، برای نماز از بهترین مکان ها و بهترین لباس ها استفاده شود و از محل تنگ و تاریک و کثیف و مخروبه پرهیز گردد. ناظم نباید با تند خویی و عتاب و خطاب، زمینه آزردگی روانی دانش آموزان را فراهم آورد. مراقبت باید غیر مستقیم باشد و اگر احیاناً دانش آموزی در انجام نماز کاهلی نشان میدهد، باید در مرحله اول علت آن بررسی شود و سپس زمینه شرکت وی در جمع دوستان و همسالان در نماز خانه فراهم آید. برگزاری مراسم و دعوت برای ناهار و یا افطار در نماز خانه، به مناسبت های مختلف، جزء خاطرات فراموش نشدنی دانش آموزان خواهد بود. صبر و بردباری و رفتاری متین و معقول مسؤولان مدرسه، اگر همراه با عطوفت و مهربانی باشد، در دانش آموزان احساس و نگرشی مثبت نسبت به اقامه نماز پدید میآورد.
معلمان و مربیان پرورشی ما باید با پی بردن به این اصل که تربیت کودکان و نوجوانان ما موضوعی حساس و ظریف است با راهکارها و شیوههای مناسب آنها را ترغیب و تشویق کنند تا نماز اول وقت را با علاقمندی اقامه کرده و نسبت به حلاوت شیرینی این امر آگاهی پیدا کنند.
ترغیب و تشویق دیگران به خواندن نماز علاوه بر اینکه نیاز به بررسی عوامل جلوگیری کننده دارد ، نیازمند توجه به عوامل روانشناسانه مثل تشویق و تحسین نمازگزار یا کودک در سن بلوغ فکری و دینی نیز هست.
نماز تنها عامل بازدارنده از همه لغزش ها و تنها تکیه گاه امن و مأمن مستحکم برای انسان ها خصوصاً جوانان است که هرگز نفس خویش را از افتادن در مهلکه حوادث مصون نمی بینند و شاید به همین سبب باشد که در کتاب آسمانی قرآن ، کمتر عبادتی چون نماز مورد اهمیت قرار گرفته است تا آنجا که حدود صد و چهارده مورد این کلمه در قرآن به کار رفته و در پانزده مورد امر به آن شده است.
علامه طباطبایی (رحمة الله) صاحب تفسیر ارزشمند المیزان می فرمایند: « بر مردم است که قلب ها را متوجه و متمایل به یاد ذکر خدا سازند. زیرا هیچ تلاشی و همتی برای انسان در زندگیش نیست مگر برای رسیدن به سعادت و نعمت و هیچ ترسی ندارد مگر ترس از افتادن در بدبختی و سختی و شقاوت و خداوند تنها سبب و یگانه عاملی است که امور خیر در دست اوست و نیز همه خوبی ها به او برمی گردد و او قادر بر بندگان و ضامن سعادت ایشان است. پس توجه و اعتماد و اتصال به او موجب نشاط و شادابی و کمال مطلوب است. پس قلب ها به یاد او از نگرانی ها و اضطرابات مطمئن می شوند و تسکین می یابند .
هماهنگى میان خانه، مدرسه درپایبندی به نماز
براى رسیدن به اهداف تربیت دینى و ترویج فرهنگ نماز، همکارى همه نهادها، به خصوص نهادهاى فرهنگى و تربیتى، ضرورت تام دارد. خانه، مدرسه و جامعه در انجام وظایف تربیتى و پرورش مسائل دینى مکمّل یکدیگرند
فرهنگ انس با نماز به عنوان یک حرکت ارادى، آگاهانه و مستمر، باید از آغاز دوران کودکى در نظام تربیتى خانه، مدرسه و جامعه به عنوان یک اصل مهم تربیتى، مدّنظر قرار گیرد تا فطرت خداجوى کودک به گونه اى رشد و پرورش یابد که هیچ عامل و شرایطى نتواند موجبات انحراف او را فراهم سازد.
در آموزش و پرورش قدیم، همه مسؤولیت هاى تربیتى را مدرسه به عهده مى گرفت، اما در تربیت جدید، این حقیقت پذیرفته شده است که آموزش و پرورش مدرسه بدون هم کارى آگاهانه و فعّالانه خانواده، نتیجه مطلوب نخواهد داد; زیرا کودک بیش تر اوقات فراغت خود را در خارج از مدرسه و غالباً در خانه و جامعه مى گذراند و از والدین و جامعه متأثر مى شود که خنثا کردن اثرات محیط خارج از محیط در مدت محدود درسى بسیار سخت و گاهى غیرممکن است. در واقع، امروز اگر خانواده، مدرسه و جامعه نسل جدید را به سوى یک هدف و روش واحدى سوق ندهد، نمى توان امیدى به پیشرفت دینى جامعه داشت .
اهمیت دادن والدین به نماز باعث می شود که روح معنوی نماز در بین فرزندان به رشد و شکوفایی برسد و پدر و مادر نمازخوان الگوی مناسب و به جایی برای فرزندان در خواندن نماز هستد..
برای سالم ماندن خانه و آرامش افراد آن، بایستی روح معنویت و یاد خدا به وسیله نماز و ذکر او در فضای آن ایجاد شود و فضایل اخلاقی در هر کدام از اعضا خانواده ایجاد شود و رذایل اخلاقی از روح تک تک افراد آن زدوده شود، چرا که در غیر این صورت، هم اهل خانه نابود می شوند و هم اعمال آنها از قبیل نماز و غیره را از بین می برد.
لازم است تلاش دستاندرکاران تعلیم و تربیت بر این باشد که پیوندی واقعی (نه ظاهری و صوری) بین خانه و مدرسه و جامعه ایجاد کنند. با اینگونه پیوند، هم خانه به فضایی اسلامی و آکنده از ارزشهای معنوی تبدیل میشود، و هم مدرسه، نقش سازنده و هدایتگری در زمینه ارزشهای دینی مییابد. از اینرو، با هماهنگی و یکسانی فضای حاکم و ارزشهای معنوی و دینی در خانه و مدرسه، بسیاری از تعارضات و مشکلاتی که ممکن است برای کودکان در نتیجه ناهماهنگی بین خانه و مدرسه و جامعه ایجاد شود، برطرف میشود.
آیا اجبار در امر نماز دانش آموزان کار صحیحی است؟
انسان به اقتضاى فطرت الهى خود ، موجودى است مختار و کرامت خویش را مى تواند با اختیار خود کسب نماید..
این توانایى انسان به حکم نیرویى است که آن را «اراده» مى نامند و تحت فرمان عقل عمل مى کند. این توانایى بزرگ از مختصات انسان است و براساس این توانایى است که انسان یک موجود آزاد، انتخابگر، صاحب اختیار مى باشد
در دعوت کودکان و نوجوانان به دین، باید به گونه اى عمل کنیم که آن ها احساس آزادى کنند و با توجه به این موضوع که انسان فطرتاً خداجوست، با تذکر روش هاى صحیح، این فطرت را در وجود آنان بیدار نماییم و آن ها را به طرف پذیرش دین سوق دهیم.
پیامبر گرامى(صلى الله علیه وآله) نیز با نرم خویى و با زبان لیّن افراد را به دین اسلام دعوت مى کردند. به تجربه نیز ثابت شده است که با زور و اکراه نمى توان کسى را به راه راست هدایت کرد.
خداوند تعالى مى فرماید:(اَفَأَنْتَ تُکْرِهُ النّاسَ حَتّى یَکوُنوا مؤمنین ("یونس: 99"; اى رسول! تو کى توانى همه را با جبر و اکراه مؤمن گردانى؟
اگر به مفاد آیه (لا اکراهَ فىِ الدّین، قد تَبیّنَ الرُّشدُ مِن الغَىِّ»(بقره: 256); توجه نماییم، خداوند مى فرماید: اى پیامبر، وظیفه تو تبیین است. تبیین کردى، دیگر جاى اکراه وجود ندارد.
و یا مى فرماید: «اِنَّما علیکَ الْبَلاغُ اِنَّما اَنْتَ مُنْذِرُ» (آل عمران: 20): کار تو فقط ابلاغ است، تو فقط منذر هستى.
بنابراین، نباید هیچ گاه کودکان و یا نوجوانان را مجبور به نماز و دین دارى کنیم یا نباید به آن ها مزایاى زیادى بدهیم وتطمیع کنیم. اگر بدون استفاده از این دو حربه تهدید و تطمیع، بتوانیم آن ها را به عقیده اى معتقد کنیم، آن اعتقاد درونى خواهد بود; یعنى اعتقادى که نه براى جلب منفعت است و نه به دلیل ترس از قدرت.
زور و اجبار و تحمیل که گاهی از سوی والدین در برخی خانواده ها علیه فرزندان اعمال می شود موجب انزجار نسل جوان از ارزشها و فرائض دینی شده و نماز و نمازگزاران را با زور و تحمیل و تحقیر توأمان تداعی نموده و از نماز و نمازخوان ها فاصله می گیرند. غنچه با زور گل نمی شود. فراموش نکنیم که تمامی سوره های قرآن (جز یکی) با رحمن و رحیم آغاز شده و بهترین راه تقویت بنیه دینی در بین مردم زبانی نرم و استدلالی محکم و موعظه ای شیرین و نیکو داشته شده است.
حضور در نماز جماعت، به خصوص در اماکنی که از فضای مادی و معنوی خوبی برخوردارند و با مدیریت خوب و امام جماعت پویا و متعهد و آگاه، اداره می شوند، در تقویت علاقه و اعتقاد ما و فرزندان به دین و عبادات و نماز تأثیر فوق العاده ای دارد.
آموزش مسائل مذهبى به کودکان و نوجوانان، آگاهى، بصیرت و فنون تربیتى را مى طلبد. والدین باید بدانند که شیوه هاى سنّتى و منسوخ، که هیچ سنخیتى با تعالیم آسمانى اسلام و علوم جدید ندارد، جوابگوى نیازهاى کودکان و نوجوانان نمى باشد و با این روش ها نمى توانند کودکان و نوجوانان خود را مذهبى بار آورند. بدین روى، توصیه مى شود با مطالعه و بررسى سیره ائمّه اطهار(علیهم السلام)و سفارش هاى آنان، به تربیت مذهبى کودکان و نوجوانان اقدام نمایند.
بعضى از والدین و مربیان اصرار دارند، حتى از روى جبر و اکراه، بدون توجه به حال و روحیه کودک، او را نمازخوان بار آورند، اما ناخودآگاه افرادى لامذهب و عقده اى مى پرورانند. چنین افرادى در نخستین فرصتى که به قدرت و استقلالى دست یابند، ترک دین و عبادت خواهند گفت. روشن است که مسؤولیت چنین کارى بر عهده کسانى است که چنین زمینه اى فراهم ساخته اند.
والدین،مربیان و ائمه جماعات باید به گونهای به تبیین و تفهیم فلسفه نماز بپردازند که دانش آموزان از سوی عشق و علاقه و نه از روی تکلیف و جبر به اقامه نماز روی آورند. بهتر است بیش از هر چیز، جاذبه های رفتار خود را در بیان ارزش ها، با فراهم کردن مقدمات نماز افزایش دهیم. بایدتلاش کنیم که بچه ها یک تلقی و شناخت خوب و لطیف از خداوند متعال داشته باشد.
واجبات دینی از جمله نماز باید به طوری به جوانان تفهیم شود که آنها نماز را مکالمه ای دوستانه با خداوند قلمداد کنند. از روی شناخت و برای رسیدن به کمال به اقامه نماز بپردازند. برای میسر شدن این امر، خانوادهها و معلمان باید یک نوع تلقی و نگرش مثبت و سازنده نسبت به احکام اسلام در جوانان ایجاد کنند.
مربیان و معلمان باید به جای امر و نهی از زبان دوستانه برای ترغیب جوانان به نماز استفاده کنند. متأسفانه در بسیاری از مدارس شرکت دانشآموزان در نماز جماعت اجباری است. این مساله به دلیل حاکم بودن جبر، بچهها را از نماز گریزان میکند. معلمان میتوانند با رفتار و اخلاق خوب خود و شرکت در نماز جماعت به طور غیرمستقیم دانشآموزان را به نماز خواندن ترغیب کنند.
امام جماعت باید خوش اخلاق، خوش برخورد و باحوصله باشد، و رابطه صمیمی و دوستانه را جایگزین رابطه امرانه کند. جوانان به دلیل نداشتن شناخت کافی و کامل از دین بداخلاقی امام جماعت را به پای دین می گذارند. ائمه جماعات باید خود را از نظر بعد علمی تقویت کنندو با شناخت اصول روانشناسی و آگاهی نسبت به شرایط جامعه، نیازهای جوانان را درک کنند. آنها بایدبا زبان خود جوانان به بیان آموزهها و احکام دینی بپردازند. آنها باید باحوصله و سعه صدر سوالات و شبهات جوانان را برطرف کنند. در این صورت جوانان ما بیشتر به سمت مسجد و عبادت ترغیب می شوند.در واقع اقامه نماز کاملا اختیاری است و برای نخواندن نماز هیچ امتیاز و نمرهای از دانشآموزان نباید کسر شود. چرا که برخی در ساعت دیگری این فریضه را به جای میآورند و برخی نیز به صورت فرادی نماز میخوانند لذا زنگ نماز الزامی، اما شرکت در آن کاملا اختیاری است.
منابع:
( محمدرضا رضوانطلب، پرستش آگاهانه، ص 51، به نقل از: احیاى فکر دینى، ص 151)
(نهج البلاغه، نامه 31)
(محمدرضا مطهرى، راهنمایى و مشاوره از دیدگاه اسلام، ص 422)
( مهاتما گاندی، ترجمه محمود تفضلی، صص 106-107)
( محمدرضا مطهرى، راهنمایى و مشاوره از دیدگاه اسلام، ص 42)
( الیور ارونسون، روانشناسى اجتماعى، ترجمه حسین شکرکن، ص 34)
بخش اخلاق و عرفان اسلامی تبیان