دریافت نسخه PDF مقاله - 384KB
تاریخ نگارش : نوزدهم مرداد 1394
حضرت مریم (ع)در قرآن
ندا سلیمانی فر
حضرت مریم از زنان بزرگوار و از شخصیتهای برجسته جهان بشریت است
اصولا در قرآن کریم جز مریم نام هیچ زنى برده نشده، تنها آن جناب است که در حدود بیست و چند سوره و در سى و چند آیه نام او را برده استدر دین اسلام حضرت مریم از جمله معدود زنانی است که به مقام کمال و مطلوب انسانی دست یافته است.
در قرآن کریم بارها از این بانوی بزرگ سخن به میان آمده و پاکدامنی و عفت و حیا و ایمان و فضایل برجسته اخلاقی او تأیید شده است؛ حضرت مریم دختر عمران و از نسل حضرت داود است. مادرش، حنّه، نذر کرد که فرزندی را که در شکم دارد خدمتگزار بیت المقدس گرداند حضرت مریم از ابتدا تحت سرپرستی پیامبر زمان، حضرت زکریا، قرار گرفت.
مادراین نوشتار برآنیم که عوامل مؤثّر در تربیت معنوی حضرت مریم را مورد بررسی قرار دهیم .درابتدا به نسب پاک ومطهر ایشان می پردازیم وبعد در پی ذکر صفات و ویژگی های اخلاقی این بانوی بزرگوار در آیات قرآن برمی آییم.
ناشر : تحقیق درس تفسیر ترتیبی 2 سال 1388( استاد سروری مجد)
نسب حضرت مریم
پدر
وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ
پدر حضرت مریم (ع) عمران بن ماثان بن یعاقیم از فرزندان داود نبی (ع) داست
. طبق بعضی از روایات، از سوی خدا به عمران وحی شد که به زودی خداوند پسر پربرکتی که میتواند بیماران غیرقابل درمان را درمان کند و مردگان را به فرمان خدا زنده نماید به تو عنایت خواهد کرد، عمران این مطلب را به همسرش حَنّه خبر داد. حَنّه وقتی که باردار شد، تصور میکرد که فرزند مذکور، همان است که در رحم دارد (غافل از آن که منظور از آن پسری که خداوند به عمران وحی نمود، نوة عمران به نام عیسی ـ علیه السلام ـ است، که حَنّه برای مادر او (مریم) باردار میباشد.)
مادر
مادر حضرت مریم (ع) حنه ،همسر عمران (ع) وخواهرش مادر یحیی (ع) همسر زکریا بود؛یعنی مریم ویحیی پسر خاله ودختر خاله ء هم بودند
بر پایه نقل تاریخ نگاران ومفسران ،این دو خواهرسالهای طولانی صاخب فرزند نشدند .دربارهء حنه مادر مریم (ع) گفته شده که روزی زیر سایه درختی نشسته بود وپرنده ای رادید که جوجه های خود راغذا می دهد .مشاهده ی این محبت مادرانه آتش عشق فرزند رادر دل او شعله ور ساخت واز صمیم قلب از درگاه خداوند فرزند تقاضا کرد وچیزی نگذشت که دعایش مستجاب وبه مریم (ع) باردار شد
برخی ویژگی های مادر حضرت مریم (ع) باتوجه به آیات قرآن
إِذْ قالَتِ امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فی بَطْنی مُحَرَّراً فَتَقَبَّلْ مِنِّی إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ
زنِ عمران گفت: «پروردگارا، آنچه در شکم خود دارم نذر تو کردم تا آزاد شده [از مشاغل دنیا و پرستشگر تو] باشد پس، از من بپذیر که تو خود شنواى دانایى.»
مادر مریم، جایگاهى خاص دارد. از بیان نذر او، اخلاص او، نامگذارى او و استعاذه او این برداشت استفاده مىشود. «نَذَرْتُ لَکَ»، «سَمَّیْتُها»، «أُعِیذُها بِکَ»
1-رشد معنوى مادر حضرت مریم تا آنچنان بود که بعد از سالها انتظاربرای فرزند دارشدن ، فرزند خود را نذر خدمت خانه خدا مىکند. «امْرَأَتُ عِمْرانَ رَبِّ إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ»
2 بهره مندی مریم از مادری دوراندیش که قبل از تولد حضرت مریم به فکر مسیر خدمات او درآینده می باشد.
3- از خودگذشتگی حضرت مریم واینکه تنها فرزندش را در راه خدا نذر کرد «نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً»
4-مادر مریم با اینکه تنها دخترش را نذر خداکرده، هنوز در حال دعا می باشد ومی گوید خدایا این نذر را ازمن قبول کن « فَتَقَبَّلْ»
سر تعجب مادر مریم از تولد دختر
سر آن که مادر مریم از تولد مریم متعجب شد وپسر را غیر از دختر دانست ،ماهیت نذر اوبود,زیرادختر گاه به سبب حیض باید از مسجد خارج شود ؛ولی محرر از مسجد خارج نمی شود ،از این رو وقتی فرزندش دختر شد ،چنین گفت (لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى)افزون بر این که در خدمت به مسجد وعباد آن هیچ گاه پسر قابل مقایسه بادختر نیست.
مادر مریم برای ذریه فرزندش مریم نیز دعاکرد
وَ إِنِّی أُعیذُها بِکَ وَ ذُرِّیَّتَها مِنَ الشَّیْطانِ الرَّجیمِ( و او و فرزندانش را از شیطان رانده شده، به تو پناه مىدهم.») از اینجا معلوم می شود که مادر مریم از نسل آینده فرزندش آگاه بود وبرای آنها دعامی کردواین آگاهی صرف انتظار عادی نبود
سرپرست حضرت مریم
مطابق تواریخ، عمران پدر مریم ـ علیها السلام ـ ، قبل از تولد مریم ـ علیها السلام ـ از دنیا رفت، از این رو وقتی که مریم ـ علیها السلام ـ خدمتگذار مسجد شد، نیاز به سرپرست داشت، حَنّه مریم را که کودک بود به بیت المقدس نزد علما و دانشمندان یهود آورد و گفت: «این کودک هدیه به بیت المقدس است، سرپرستی او را یک نفر از شما برعهده بگیرد.»چون آثار عظمت از چهرة مریم ـ علیها السلام ـ دیده میشد، گفتگو در میان دانشمندان بنی اسرائیل در گرفت، هر کدام از آنها میخواست این افتخار نصیب او شود. سرانجام تصمیم گرفتند قرعه کشی کنند، به کنار نهری آمدند. حضرت زکریا ـ علیها السلام ـ نیز جزء آنها بود. قلمها و چوبهایی را که به وسیلة آنها قرعه میزدند حاضر کردند، نام هر یک از داوطلبان سرپرستی مریم ـ علیها السلام ـ را روی آن چوبها نوشتند و آن قلمها را در میان آب انداختند، هر قلمی که در میان فرو میرفت، بازنده بود و تنها قلمی که روی آب ماند، قلمی بود که نام زکریا روی آن نوشته شده بود. به این ترتیب سرپرستی زکریا ـ علیه السلام ـ نسبت به مریم ـ علیها السلام ـ قطعی شد، و در واقع حضرت زکریا ـ علیه السلام ـ از همه شایستهتر به سرپرستی مریم ـ علیها السلام ـ بود، زیرا علاوه بر مقام نبوت، شوهر خالة مریم ـ علیها السلام ـ نیز بود
ویژگی های حضرت مریم در قرآن
1-پاکی وطهارت مریم به عنوان نمونه والگوبرای تمام مومنان
در قرآن کریم بارها از این بانوی بزرگ سخن به میان آمده و پاکدامنی و عفت و حیا و ایمان و فضایل برجسته اخلاقی او تأیید شده است. به عنوان نمونه در سوره تحریم آیه 12 او به عنوان نمونه و الگو برای تمام مومنان معرفی شده و پاکدامنی و طهارت او گوشزد شده است.
وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها وَ کُتُبِهِ وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتِینَ و همچنین به مریم دختر عمران که دامان خود را پاک نگه داشت، و ما را از روح خود در آن دمیدیم او کلمات پروردگار و کتابهایش را تصدیق کرد و از مطیعان فرمان خدا بود!
" وَ مَرْیَمَ ابْنَتَ عِمْرانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا ..."
این آیه عطف است به جمله" امرأت فرعون"، و تقدیرش این است که:" و ضرب اللَّه مثلا للذین امنوا مریم ...- خداوند مریم را مثل زده براى کسانى که ایمان آوردهاند ؛
" الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیهِ مِنْ رُوحِنا"-
در این قسمت از آیه مریم را به خاطر عفتش مىستاید، و ستایش مریم (ع) در قرآن کریم مکرر آمده، و شاید این به خاطر رفتار ناپسندى باشد که یهودیان نسبت به آن جناب روا داشته، و تهمتى باشد که ایشان به وى زدند، و قرآن کریم در حکایت آن مىفرماید:" وَ قَوْلِهِمْ عَلى مَرْیَمَ بُهْتاناً عَظِیماً" « و بهتان بزرگى که به مریم زدند، .» و در سوره انبیاء هم نظیر این قصه آمده مىفرماید:" وَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَها فَنَفَخْنا فِیها" « و به یاد آور زنى را که دامان خود را از آلودگى به بىعفتى پاک نگهداشت و ما از روح خود در او دمیدیم. .».
" وَ صَدَّقَتْ بِکَلِماتِ رَبِّها"- یعنى مریم کلمات پروردگار خود را که به قول بعضى همان وحى انبیا باشد، تصدیق کرد. بعضى دیگر گفتهاند: مراد از کلمات خداى تعالى در اینجا وعده و تهدید و امر و نهى خداست. ولى این وجه درست نیست، زیرا بنا بر این، دیگر احتیاج نبود نام کتب خدا را ببرد، چون کتب آسمانى همان وعده و وعید و امر و نهى است.
شاید منظور از تصدیق کلمات پروردگارش و تصدیق کتب خداى تعالى این باشد که مریم (ع) صدیقه بوده، هم چنان که در آیه زیر فرموده:" مَا الْمَسِیحُ ابْنُ مَرْیَمَ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ أُمُّهُ صِدِّیقَةٌ"
« مسیح پسر مریم غیر از فرستادهاى نبود، فرستادهاى که قبل از او هم فرستادگانى بودند و مادرش صدیقه و راستگو بود..».
" وَ کانَتْ مِنَ الْقانِتِینَ"- یعنى مریم از زمره مردمى بود که مطیع خدا و خاضع در برابر اویند، و دائما بر این حال هستند، و اگر مریم (ع) را با اینکه زن بود، فردى از قانتین خواند با اینکه کلمه مذکور جمع مذکر است، بدین جهت بود که بیشتر قانتین مردان هستند.
مؤید اینکه قنوت به این معنا است این است که قنوت به همین معنا در آیهاى دیگر، در خصوص مریم (ع) آمده، آنجا که ملائکه به حکایت قرآن کریم مریم را ندا داده مىگویند:" یا مَرْیَمُ اقْنُتِی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدِی وَ ارْکَعِی مَعَ الرَّاکِعِینَ" « اى مریم! براى پروردگارت قنوت و سجده کن، و با راکعان رکوع کن. ».
2-طعام بهشتی
در دین اسلام حضرت مریم از جمله معدود زنانی است که به مقام کمال و مطلوب انسانی دست یافته است.
کُلَّما دَخَلَ عَلَیْها زَکَرِیَّا الْمِحْرابَ وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً قالَ یا مَرْیَمُ أَنَّى لَکِ هذا قالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ یَرْزُقُ مَنْ یَشاءُ بِغَیْرِ حِسابٍ
زکریا هر بار که در محراب بر او وارد مىشد، نزد او [نوعى] خوراکى مىیافت. [مى] گفت: «اى مریم، این از کجا براى تو [آمده است؟ او در پاسخ مى] گفت: «این از جانب خداست، که خدا به هر کس بخواهد، بىشمار روزى مىدهد.»
[رزقى که همواره نزد مریم بوده رزق معمولى و عادى نبوده است]
و در این جمله،" رزقا" را بدون الف و لام آورده و این اشاره است به اینکه رزق نامبرده، طعام معهود در بین مردم نبوده، هم چنان که بعضى هم گفتهاند: هر وقت زکریا به مریم سر مىزد، میوه زمستانى را در تابستان و میوه تابستانى را در زمستان نزد او مىدید.
مؤید این حکایت این است که اگر رزق نامبرده از طعامهاى معمول آن روز و طعام موسمى بود، نکره آمدن" رزقا" این معنا را مىرساند، که زکریا هیچوقت اطاق مریم را خالى از طعام نمىدید بلکه همواره نزد او رزقى را مىیافت، و در این صورت زکریا از پاسخ مریم قانع نمىشد، براى اینکه پاسخ مریم این بود که این رزق از ناحیه خداست، و از ناحیه خدا بودن رزق اختصاص به رزق مریم ندارد، رزق همه مردم از ناحیه خدا است و جا داشت دو باره زکریا بپرسد این رزقى که خدا روزیت کرده به وسیله چه کسى به تو رسیده، چون ممکن است افرادى از مردم که به معبد آمد و رفت دارند برایش آورده باشند، پس از اینکه مىبینیم زکریا از پاسخ مریم قانع شده، معلوم مىشود رزق نامبرده رزق معمولى نبوده است.
3-برتری مریم برزنان عالم
تنها بانویی که در قرآن کریم به نام خاص اوتصریح شده است وبا کمال تجلیل از وی سخن به میان امده است ،حضرت مریم (ع) است :
وَ إِذْ قالَتِ الْمَلائِکَةُ یا مَرْیَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ وَ طَهَّرَکِ وَ اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ
و [یاد کن] هنگامى را که فرشتگان گفتند: «اى مریم، خداوند تو را برگزیده و پاک ساخته و تو را بر زنان جهان برترى داده است.»
اولین نکته شایان ذکر درباره آیه مزبور آن است که اصطفای اول چون بدون حرف جر استعمال شده ,اصطفای نفسی است واصطفای دوم که با (علی )استعمال شده ،استعمال قیاسی است .بنابرین ( إِنَّ اللَّهَ اصْطَفاکِ )یعنی تو صفوه وبرگزیده و مختار وبر چیده شده ی خدایی ،(و اصْطَفاکِ عَلى نِساءِ الْعالَمینَ)یعنی نه تنها تو صفوه وبرجسته ای ،بلکه بر همه ی زنان علم برتری ،وچون کلمه( عَلى نِساءِ الْعالَمینَ)مطلق است ,نمی توان گفت که مریم (ع) نسبت به زنان عصر خود مصطفی وبرجسته بود.اطلاق آیه آن است که نسبت به همه ی زنان جهان برجستگی دارد،لیکن درزمینه خاص ،یعنی از این جهت در بین زنان عالم مورداصطفای خاص است که بتواند بدون داشتن همسر مادر شود
دومین نکته این که کسانی که کلام ملائک رابشنوند وتردیدنکنندکه این کلام ملائکه است]محدثند،چنانکه از آیه مزبور به خوبی برمی آیدکه مریم (ع)محدثه است. نکته دیگرآنکه باتوجه به آیه
یا مَرْیَمُ اقْنُتی لِرَبِّکِ وَ اسْجُدی وَ ارْکَعی مَعَ الرَّاکِعینَ
اى مریم، فرمانبرِ پروردگار خود باش و سجده کن و با رکوعکنندگان رکوع نما.»
که پس از آیه مزبورآمده است شاید بتوان گفت :آن برجستگی های سه گانه ،یعنی برگزیدگی ،مطهره بودن وبرتری زنان عالم ,محصول این بندگی های سه گانه باشد ،بنابر این خدای سبحان به حضرت مریم می فرماید :اگر میخواهی این فضایل مستدام بماندعلل واسباب آن رااستمرار ببخش ؛از پروردگارت اطاعت کن وسجده کن وبانمازگزاران نماز بخوان.
4-عبادت زاهدانه و متواضعانه
عبادت زاهدانه و متواضعانه حضرت مریم علیهاالسلام در میان قوم متعصب و متحجّر، با ملامت و مرارت های بی شماری همراه بود. لیک آن بانو بر استقامت محقانه خویش پای فشرد و ظفر یافت.
وَاذْکُرْ فِی الْکِتابِ مَرْیَمَ اِذِانْتَبَذَتْ مِنْ اَهْلِها مَکانَا شَرقیّا.
«در این کتاب مریم را یاد کن آن دم که در مکانی در طرف شرقی مسجد از کسان خود کناره گرفت.»
علاوه بر طعام بهشتی که در محراب عبادت نصیب او می گردید، در هنگام وضع حمل هم مورد التفات کریمانه حضرت حق قرار گرفت و کرامات کم نظیری شامل حال او گردید:
اولاً: جاری شدن چشمه آب گوارا در زیر پای آن محدثه.
فَناداها مِنْ تَحْتِها أَلاَّ تَحْزَنی قَدْ جَعَلَ رَبُّکِ تَحْتَکِ سَرِیًّا
پس، از زیر [پاى] او [فرشته] وى را ندا داد که: غم مدار، پروردگارت زیر [پاى] تو چشمه آبى پدید آورده است.
ثانیا: با روئیدن رطب تازه بر درخت نخل فرتوت و خشکیده بارقه امید دمیده گشت. بنابراین با عنایات بی شائبه خداوند برای یک مادر با عفاف، هم غذا مهیا شد، هم آب گوارا!
وَ هُزِّی إِلَیْکِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُساقِطْ عَلَیْکِ رُطَباً جَنِیًّا
و تنه درخت خرما را به طرف خود [بگیر و] بتکان، تا بر تو خرماى تازه مىریزد.
فَکُلی وَ اشْرَبی وَ قَرِّی عَیْناً فَإِمَّا تَرَیِنَّ مِنَ الْبَشَرِ أَحَداً فَقُولی إِنِّی نَذَرْتُ لِلرَّحْمنِ صَوْماً فَلَنْ أُکَلِّمَ الْیَوْمَ إِنْسِیًّا
و بخور و بنوش و دیده روشن دار. پس اگر کسى از آدمیان را دیدى، بگوى: «من براى [خداى] رحمان روزه نذر کردهام، و امروز مطلقاً با انسانى سخن نخواهم گفت.»
5-قضیه پدر نداشتن حضرت عیسی (ع)
قضیه پدر نداشتن حضرت عیسی (ع) در قرآن مجید به صورت مسئله ای تاریخی نقل شده است . حاکی از اینکه مردم بر سر حضرت مریم که شوهری نداشته است ، فریاد کشیده و او را به بی عفتی متهم کرده اند از این رو لازم شده است که او روزه سکوت بگیرد تا خود نوزاد به قدرت خدای متعال به سخن آید و از مادرش رفع تهمت کند.
فَأَتَتْ بِهِ قَوْمَها تَحْمِلُهُ قالُوا یا مَرْیَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَیْئاً فَرِیًّا (یا أُخْتَ هارُونَ ما کانَ أَبُوکِ امْرَأَ سَوْءٍ وَ ما کانَتْ أُمُّکِ بَغِیًّا
پس مریم در حالى که نوزادش را در آغوش گرفته بود، او را به نزد بستگان خود آورد. گفتند: اى مریم! به راستى کار بسیار ناپسندى مرتکب شدهاى.
اى خواهر هارون! پدرت مرد بدى نبود و مادرت (نیز) بدکاره نبود.
6-صدیقه بودن حضرت مریم
مَا الْمَسیحُ ابْنُ مَرْیَمَ اِلاّ رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِ الرُّسُلُ وَ اُمُّهُ صِدِّیقَةٌ کانا یَاکُلان الْطَّعامَ اُنْظُرْ کَیْفَ نبیِّنُ لَهُمُ الایاتِ ثُمَّ انْظُرْ انّی یُوفَکوُنَ.
«عیسی پسر مریم به جز پیامبری نیست که پیش از او نیز پیامبرانی بودند و مادرش زنی راستگو بود، هر دو (مانند مردمان) غذا می خوردند، بنگر چگونه آیات خود را برای آنان بیان می کنیم، و سپس بنگر چگونه روی بر می گردانند.»
خداوند کریم عیسای پیغامبر را فرزند زنی یاد می کند که او در صداقت و سلامت گفتار و کردار شهره زمانه است.
و آن دو را از سلک خاکیان می نامد که با تهذیب و تأدیب نفس خویش با افلاکیان محاوره و مراوده ای دیرینه داشتند.
از دامن حضرت مریم علیهاالسلام راستگو و درست کردار، پیامبری چون عیسی مسیح علیه السلام عروج می کند.
نتیجه
عوامل مؤثّر در تربیت معنوی حضرت مریم عبارتند از:
الف- روح پاک مادر. «فَتَقَبَّلَها رَبُّها بِقَبُولٍ حَسَنٍ»
برای پرورش کسی مانند مریم (ع) که مادرپیامبری چون حضرت مسیح خواهد شد ،شرایطی لازم است
چشم پوشیدن مادر ازهمه ی حقوق خویش و وقف فرزند در راه خدا
2-فرزند رابه خداسپردن ،برای تربیت صحیح(خدای تکفل زکریا (ع) نشان داد که برای تربیت فرزند صالح به مربی ومعلمی چون زکریا نیاز است)
3اجابت دعای مادر از ناحیه خدای سبحان
ب-جسم سالم. «نَباتاً حَسَناً»
پ-تعلیم و تربیت الهى.
ج-«کَفَّلَها زَکَرِیَّا»حضرت مریم در محیطی امن وروحانی وبه دست انسانی شایسته والهی چون زکریا تربیت شد
دال- تغذیه پاک. «وَجَدَ عِنْدَها رِزْقاً» که در تاریخ آمده است: )کوتاه سخن اینکه آن چه از اهداف تربیتی داستان حضرت مریم علیهاالسلام می آموزیم آن است که با اندیشه دینی و دست یابی به هدف نهایی و کمال معنوی که همان قرب به حق می باشد، باید مجدّانه و مدبّرانه گام برداشت تا مراد حاصل آید.
حضرت مریم علیهاالسلام با استعانت از درگاه خداوند منان، مکنونات قلبی خویش را به اطاعت بی قید و شرط آفریدگار هستی در آورد.
بنابراین شایسته است همه زنان و مردان عالم، کردار و رفتار هدفمند آن بانوی نمونه را، به عنوان الگوی تربیتی و اخلاقی، سرلوحه کار خویش قرار دهند.
پی نوشت ها
التحریم : 12
.عبدالله،جوادی آملی،تسنیم،قم،مرکزنشراسرا1387 ه.ش چاپ اول ج14ص.97(و عمران بن ماثان بن عازور بن صاروى ابن الردى بن آسال بن عازور بن النعمان بن أیبون بن روبائیل بن سلیتا بن أوباخش و هو ابن لوبانیة بن بوشنا بن أیمن بن سلتا بن حزقیل بن یونس بن متى بن إیحان ابن بانومر بن عوریا بن معققا بن أمصیا بن نواسر بن حزالى بن یهورم بن یوسقط ابن أسا بن راخیعم بن سلیمان بن داود بن أتسى بن عوید بن عمى ناذب بن رام ابن حضرون بن قارص بن یهوذا بن یعقوب بن إسحاق «1» بن إبراهیم- علیهم السلام(بلخی، مقاتل بن سلیمان تفسیر مقاتل بن سلیمان،.بیروت.داراحیاالتراث1423ق. ج4، ص: 380
قال و حدثنی أبی عن الحسن بن محبوب عن علی بن رئاب عن أبی بصیر عن أبی عبد الله ع قال إن قلنا لکم فی الرجل منا قولا فلم یکن فیه کان فی ولده أو ولد ولده فلا تنکروا ذلک إن الله أوحى إلى عمران أنی واهب لک ذکرا مبارکا یبرئ الأکمه و الأبرص و یحیی الموتى بإذنی و جاعله رسولا إلى بنی إسرائیل فحدث بذلک امرأته حنة و هی أم مریم فلما حملت بها کان حملها عند نفسها غلاما «فَلَمَّا وَضَعَتْها أنثى قالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى ... وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» لأن البنت لا تکون رسولا یقول الله «وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ» فلما وهب الله لمریم عیسى ع کان هو الذی بشر الله به عمران و وعده إیاه فإذا قلنا لکم فی الرجل منا شیئا فکان فی ولده أو ولد ولده فلا تنکروا ذلک. (قمی علی بن ابراهیم.تفسیر قمی قم دارالکتب،1367ش، ج1، ص: 101)
عبدالله،جوادی آملی،تسنیم ج14،ص136
همان 137
آلعمران : 35
قرائتی ,محسن، تفسیر نور، تهران.مرکزفرهنگی درسهایی از قرآن 1383.ش ج2، ص: 50
اآلعمران : 35
قرائتی ,محسن، تفسیر نور, ج2، ص: 50
(عبدالله،جوادی آملی،تسنیم ج14ص.145 وبراساس روایت از تفسیر عیاشی (عن حفص البختری عن أبی عبد الله ع فی قول الله «إِنِّی نَذَرْتُ لَکَ ما فِی بَطْنِی مُحَرَّراً» المحرر یکون فی الکنیسة و لا یخرج منها فَلَمَّا وَضَعَتْها أنثى «قالَتْ رَبِّ إِنِّی وَضَعْتُها أُنْثى وَ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما وَضَعَتْ وَ لَیْسَ الذَّکَرُ کَالْأُنْثى» إن الأنثى تحیض فتخرج من المسجد و المحرر لا یخرج من المسجد( عیاشی،محمدبن مسعود،کتاب التفسیر،تهران ،چاپخانه علمیه1380ق.، ج1، ص: 171)
آلعمران : 36
عبدالله،جوادی آملی،تسنیم ج14،ص.137
، مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القران،تهران ،1360ش،اتشارات فراهانی ج4، ص: 51
تحریم :12
سوره نساء، آیه 156
سوره انبیاء، آیه 91
، آلوسی ،سید محمود ، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم،بیروت ،دارالکتب العلمیه 1415 ق . ، ج14، ص: 359
همان
سوره مائده، آیه 75
موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان،قم ،انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش ج19، ص: 580
سوره آل عمران، آیه 43.
موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان ، ج19، ص: 580
آلعمران : 37
موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان ، ج3، ص: 274
آلعمران : 42
. جوادی آملی ,عبدالله؛تفسیر موضوعی قرآن کریم (سیره یپیامبران (علیهم السلام) در قرآن ,قم ه.ش11379,مرکز نشر اسراء, چاپ دوم ج6-7, ص372 و بلخی، مقاتل بن سلیمان تفسیر مقاتل بن سلیمان ، ج1، ص: 275
همان
آلعمران : 43
ه جوادی آملی ,عبدالله؛تفسیر موضوعی قرآن کریم .ص374
مریم:16
مریم : 24
مریم : 25
مریم : 26
مریم:28-27
مائده:75
قرائتی ,محسن، تفسیر نور ، ج2، ص: 53
منابع وماخذ
1-قرآن کریم
2-آلوسی ،سید محمود ، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم،بیروت ،دارالکتب العلمیه 1415 ق . ، ج14،
3- بلخی، مقاتل بن سلیمان تفسیر مقاتل بن سلیمان،.بیروت.داراحیاالتراث1423ق. ج4،
4- جوادی آملی ,عبدالله؛تفسیر موضوعی قرآن کریم (سیره یپیامبران (علیهم السلام) در قرآن ,قم ه.ش11379,مرکز نشر اسراء, چاپ دوم ج6-7,
5- جوادی آملی ,عبدالله، ،تسنیم،قم،مرکزنشراسرا1387 ه.ش چاپ اول ج14
6- عیاشی،محمدبن مسعود،کتاب التفسیر،تهران ،چاپخانه علمیه1380ق.، ج1، ص: 171)
7- قرائتی ,محسن، تفسیر نور، تهران.مرکزفرهنگی درسهایی از قرآن 1383.ش ج2،
8- قمی علی بن ابراهیم.تفسیر قمی قم دارالکتب،1367ش، ج1، ص: 101)
9-مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القران،تهران ،1360ش،اتشارات فراهانی ج4،
10-موسوی همدانی ،سید محمدباقر ، ترجمه تفسیر المیزان،قم ،انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374 ش ج19،