دریافت نسخه PDF مقاله - 476KB
تاریخ نگارش : اول مهر 1393
راهکارهای تقریب مذاهب در سیره و گفتار امام رضا(ع)
ندا سلیمانی فر
امّت اسلامی - برخلاف دستور و ارشاد الهی- به دلایلی از همان روز نخستِ پس از رحلت پیامبر« صَ» دچار شکاف و انشقاق شد. این امر در طول همه سالیانِ دراز پس از پیامبر، آسیب های بسیاری بر امت اسلام وارد نموده است. هرچند این وضعیت نمی باست به وجود می آمد؛ لکن از نظر دانایان و دلسوزان چاره این کار در نشستن و گریستن و تماشای تداوم آسیب های آن نبود. لذا از همان آغاز امامان از اهل بیت پیامبر«ص» که دلسوزترین افراد به حال امّت بودند در صدد برآمدند تا با تدارک راهکارها و در پیش گرفتن رفتارهایی نه تنها مانع از آسیب های هرچه بیشتر آن شوند بلکه نوعی از وحدت و همزیستی سودمند را در درون امت اسلام شکل دهند. امام رضا« ؛ » از جمله این امامان گرامی است که با بررسی سیرت و صورت زندگی اش به دست می آید که نگاه و نگرش و روشش به جدّ تقریبی و هم گرا بوده و با تذکار اُخوّت ایمانی، گفتگوی سازنده، تأکید بر مشارکت پیروان اهل بیت در مراسم و مناسک عبادی و اجتماعی دیگر هم کیشان، سفارش به برقراری روابط اخلاقی و عاطفی با آنها، ترویج خردورزی و آزاداندیشی و با صیانت از یکپارچگی دینی- حاکمیتی در جامعه اسلامی در صدد تأمین تقریب و همگرایی در میان امت اسلام برآمده است.
کلید واژه : تقریب مذاهب؛زمینه ها؛ راهکارها؛ منادیان تقریب؛ سیره امام رضا« ؛ »
ناشر : فروغ وحدت دوره 10، شماره 39، بهار 1394، صفحه 73-84 | http://foroughevahdat.mazaheb.ac.ir/article_9884_1290.html
مقدمه
همگرایى و همزیستی مسالمت آمیز در میان فرق و مذاهب اسلامى امرى گریزناپذیر و غیرقابل چشم پوشی به شمار می آید و نه موضوعی از سر مصلحت؛ لذا لازم است به عنوان یک ضرورت دائمی به آن نگریست و در جهت تحقق هرچه بیشترِ آن به جدّ و جهد کوشید. شناساندن پرچم داران اندیشه همگرا و تقریب ساز در میان مذاهب اسلامى و در بین کوشندگان در این عرصه، و بهره برداری از تجربیات گرانسنگ آنها در این مسیر، از مهم ترین ابزارها در پشتیبانى فکرى از اندیشه ارجمند تقریب و همگرایی است.امام رضا(علیه السلام) همچون سایر امامان ارجمند از اهل بیت(ع) و به تأسی از سیره اجداد بزرگوارش- به ویژه امام علی (ع) - نقش بسیار پر رنگ و اثربخشی در همگرایی و وحدت آفرینی در میان مذاهب اسلامی از خویش برجای نهاده است. جای جای سیره این امامِ همام بیانگر جذابیت ها و هدایتگری های تعاملی، تقریب ساز، وحدت نواز و درس آموز است. در این مقال با بررسی منابعی که مشتمل بر سیره و گفتار آن حضرت است و با مدد از پژوهش های پیشین ارائه شده در این راستا، به قدر توان و استعداد به بخشی از این رهنمودها اشاره رفته است.
لازم به ذکر است که اموری همچون اشتراک در اصول اعتقادی(توحید، نبوت، خاتمیت، معاد) نیز اشتراک در اعتقاد به ضرورت دوستی با خاندان پیامبر(ص)، اشتراک در امور سیاسی مانند: ضرورت تشکیل حکومت دینی، انتخاب زمامدار عادل و توجه به دشمن مشترک، اشتراک در منابع دینی همچون: قرآن کریم، سنت، عقل، همچنین اشتراک در بسیاری از امور عبادی و فروع عملی و فقهی، همه از بسترهای یاریگر تقریب و دستگیر برای تعامل در میان فِرَق و مذاهب اسلامی است.
نوشتار حاضر با عنایت به عنوان آن که تبیین راهکارهای تقریب مذاهب اسلامی با تاکید بر گفتار و رفتار(سیره) امام رضا« ؛ » است در دو بخش «زمینه های تقریب» و «راه کارهای دستیابی به آن» تنظیم یافته است

پیشینه تحقیق
اصطلاح «تقریب مذاهب» در آیات و روایات استعمال نشده بلکه در دوره معاصر مطرح و مرسوم گردیده است. ظاهراً در سال 1327ش، جمعیتی به‌نام «جماعة التقریب بین المذاهب الاسلامیه‏» در قاهره تشکیل شده که این جماعت مرکزی به نام «دارالتقریب بین المذاهب الاسلامیه» را بنیان نهاده و مجله‏ای هم به نام «رسالةُ الاسلام» منتشر کرده است. بنیان گذاران این جمعیت از شخصیت‏های معروف جهان اسلام، مانند: شیخ عبدالمجید سلیم، شیخ محمود شلتوت، شیخ محمد محمد مدنی، سید عبدالحسین‏شرف الدین، آیت الله العظمی بروجردی و علامه‏ شیخ محمد تقی قمی بودند. البته آیت‏الله بروجردی و مرحوم «کاشف الغطاء» از این اندیشه حمایت فکری و مالی به عمل می‏آورده اند.
لازم به ذکر است که اندیشه و فعالیت تقریبی - و نه نام آن- در سده های متقدِّم اسلامی نیز وجود داشته است. به عنوان مثال شیخ طوسی(م460ق) در کتاب الخلاف نظریات وآراء علمای فریقین را بدون تعصب و برای بیان روش فقهی در استنباط احکام ارائه داده است. نیز علامه طبرسی(م548ق) تفسیر شریف «مجمع البیان» را مشتمل بر آراء مفسران مشهور فریقین از صحابه و تابعین سامان داده است؛ به گونه ای که شیخ محمود شلتوت آن را به عنوان بهترین تفسیر به دارالتقریب پیشنهاد داده و همین تفسیر با پاورقی‌های علمای الازهر چاپ و به عنوان «تفسیر قرآنِ تمامِ مذاهب» معرفی گردیده است.
با جست و جویى که در منابع گوناگون انجام گرفت، به دست آمد که در باب راهکارهای تقریب مذاهب در سیره امام رضا(ع) مقالاتی چند سامان یافته است که به شرح ذیل معرفی می گردد:
1- « راهبردهای تقریب مذاهب در سیره امام رضا(ع)» از معصومه صابری که در جشنواره رضوی ارائه شده است.2- « نقش امام رضا(ع) در وحدت اجتماعی و تقریب مذاهب اسلامی» از زهرا شیخوند که در جشنواره رضوی ارائه شده است.3- « گونه‌های مقابله با فرقه‌های کج‌اندیش در سیره امام رضا(ع)» از دکتر نهله غروی و عبدالله میراحمدی که در شماره 23 از فصلنامه شیعه شناسی، منتشر شده است. 4- « روش های رویارویی امام رضا(ع) با پیروان ادیان، فرق و مذاهب اسلامی» از یحیی میرحسینی و محمود کریمی که در شماره 23 از فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات منتشر شده است. و نوشتاری با عنوان« اخوت اسلامی و هم بستگی اجتماعی اساس سیره امام رضا(ع)» در تاریخ ۶ مهر ۱۳۹۱ش در سایت قطره منتشر شده است.

مروری بر چند اصطلاح
1- تقریب
در فرهنگ لغت، تقریب از ریشه (قُرب) ضد(بُعد) و به معنای (دُنُو) و نزدیک کردن دانسته شده است.چنانکه صاحب الافصاح گوید:«و تقرَّب‏َ بهِ‏ تَقَرُّبا و تِقِرَّابا، یعنی: به دنبال نزدیک شدن به او». و قارَبَ‏ الشى‏ءَ: یعنی به او نزدیک شد. و تقارب‏ الشیئان: یعنی آن دو چیز به هم نزدیک شدند. در اصطلاح این واژه به معنای:« نزدیک شدن پیروان مذاهب اسلامی با هدف تعارف و شناخت یکدیگر به منظور دست یابی به تآلف و اُخوّت و تفاهم دینی براساس اصول مسلَّم و مشترکات اسلامی است»
2- مذاهب اسلامی
مذاهب جمع مَذهَب است. اگر کلمه مذهب از ریشه «ذَهَب» به معنی رفتن گرفته شده باشد در آن صورت مذهب، اسم مکان است به معنای محل رفتن ؛ لذا به محل وضوء گرفتن، مذهب گفته شده؛ همچنانکه مذهب مصدری دانسته شده که به معنی رفتن یا مکانی برای رفتن است( البته اگر واژه مذهب از «ذهب» و به معنی «گرایش به نظریه ای پیدا کردن» باشد، در آن صورت مذهب مصدر میمی است به معنای «عقیده، اعتقاد، آیین،سیره است چنانکه گفته شده: و المَذْهَبُ: المُعْتَقَد الذی یُذْهَبُ إِلیه؛ یعنی مذهب باوری است که فردی آن را پذیرفته است. و ذَهَب فلانٌ لِذَهَبِه أَی لمَذْهَبِه الذی یَذْهَبُ فیه. و حَکى اللحیانی عن الکسائی: ما یُدْرَى له أَینَ مَذْهَبٌ، و لا یُدْرَى لَهُ ما مَذْهَبٌ. یعنی: اصل و أصالت او مشخص نیست. بنابراین نوع مذهب بیانگر نوع اصالت شخص است [مَذْهَبُ‏] الرَّجلِ: سیرتُه.و مذهبه‏ فی الدین: اعتقاده . به نظر می رسد معنای دوم(گرایش خاص فکری و رفتاری) هم از همان معنی اول(رفتن و مکان رفتن) گرفته شده است).
بنابراین مقصود از مذاهب اسلامی، آن دسته از مکاتب اعتقادی و فقهی معروف اسلامی هستند که دارای نظام اجتهادی منسجم و مستند به کتاب و سنت می باشند. از نظر مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی، مذاهب فقهی به رسمیت شناخته شده عبارتند از: مذهب حنفی، شافعی، مالکی و حنبلی از اهل سنت و مذاهب اثنی عشری و زیدی از شیعه و مذهب اباضی باقیمانده از خوارج – با تعدیل بسیار – است.(متن استراتژی مجمع تقریب مذاهب، فصل اول مفاهیم) در هر صورت در یک نگاه فراگیر، می توان گفت: مذاهبی که – به راستی و درستی- منتسب به اسلام اند؛ یعنی مبانی و معیارهای اساسی و بنیادین دین اسلام همچون: توحید، معاد، نبوت پیامبر اکرم، احکام فقهی – متناسب با دیدگاه ائمه فقهی مشهور- و ارزش های اخلاقی و تعالیم انسان ساز اسلام را باور دارند؛ لکن در فهم پاره ای مباحث و باورها و فروعات با یکدیگر دارای اختلاف برداشت هستند، می توانند به عنوان مذاهب اسلامی به شمار آیند.

3- تقریب مذاهب اسلامی
پیش فرض مسأله تقریب این است که اسلام به عنوان کامل ترین شرایع آسمانی دارای تنه قوی و مستحکمی است که اجزای آن را توحید، نبوت و معاد تشکیل می دهند و مذاهب اسلامی به عنوان شاخه های این درخت تنومند می باشند که همه شاخه ها و پیروان آن با انسجام و هماهنگی کامل باید در راستای حفظ اصل این شجره طیبه تلاش کنند.
با توجه به معنایی که پیشتر از واژه تقریب ارائه شد، مقصود از «تقریب بین مذاهب اسلامی» در وهله اول عبارت است از: تلاش برای شناسایی اشتراکات و همسانی ها و هم سخنی ها در میان مذاهب اسلامی و ایجاد مؤانست و تآلیف و تآخی و تفاهم هرچه بیشتر در پرتو آن اشتراکات. نیز توضیح و توجیه و تفسیر مباحث اعتقادی، عبادی و اخلاقی با جهت گیری آشکار نمودن اشتراکات یا لایه های اشتراکی موجود در آنها یکی از مهمترین ابزارها برای توفیق در امر تقریب است.
در مراحل دیگری از فعالیتهای تقریبی می توان بر مبنای اهداف بلند مدت و کوتاه مدت مشترک و همسان در میان مذاهب اسلامی، به تقویت تقریب پرداخت. به نظر می رسد که هدف کلان و بلند همه مذاهب اسلامی عبارت از سعادت اخروی و ابدی تک تک افراد و آحاد امت اسلامی در پرتو تعهد همه مسلمانان به برنامه قرآن و سنت است. هدف کوتاه مدت آنها نیز عبارت از فراهم کردن رفاه مادی و ایجاد بستر توسعه همه جانبه از رهگذر شکل گیری حاکمیت دینی در جامعه است. نیز مقابله با دشمن مشترک و جلوگیری از تضعیف مذاهب اسلامی – با دسیسه بیگانگان- در اثر نزاع و درگیری داخلی از اهداف آنهاست.
البته برخی معتقدند که این مهم رخ نمی دهد مگر در مکانی واحد و به اجماع فقهای بزرگ مذاهب اسلامی که از آراء و نظریات مذاهب آگاهی دارند و نیز مطرح کردن مسائل مورد اختلاف در جوی سالم و آرام و به دور از تعصب و تصلب همراه با رعایت اصل ادب و احترام متقابل و براساس تفاهم و تبادل نظریات و آراء برای دستیابی به حقایق و واقعیت های اسلامی در ابعاد علمی، کلامی، حدیثی،تفسیری، فقهی، اصولی و ... و سرانجام نشر نتیجه این مباحث و مناظره ها در میان پیروان مذاهب ؛ لکن می توان گفت، اندیشه تقریب و نیز عمل تقریبی می تواند در همه جا و در ذهن و اندیشه و رفتار آحاد و گروه های امت اسلامی - از عامی گرفته تا عالم - نمود و بروز و سرانجام اثرگذاری داشته باشد.
4- امام رضا« ؛ »
علی بن موسی الرضا« ؛ » در سال 148 هجری در مدینةُ الرسول متولد شد و از سال 183 امامت امت اسلام و پیروان اهل بیت را برعهده گرفت. وی در سال 203 هجری به دست مأمون به شهادت رسید.
این شخصیت برجسته هرچند فقط برای شیعیان امامیه، جایگاه امامت و زعامت سیاسی و مرجعیت علمی و معنوی را داراست لکن در نزد دیگر فرق شیعه همچون زیدیه، اسماعیلیه و... نیز به عنوان فرزند امام و نواده رسول الله مورد اعتناء و اهتمام است. اهل سنت نیز وی را فرزند رسول خدا دانسته و جایگاه فرازمند علمی و معنوی وی ستوده اند. بر این اساس سیره و مرام این امام عریز برای الگوشدن در مسیر تقریب مذاهب اسلامی مقبولیت لازم را داراست.
اوضاع سیاسی- فرهنگی دوران حیات امام رضا (ع)
در دوران حیات امام رضا« ؛ » نفوذ افکار و آرای گوناگون در جامعه اسلامی از راه ترجمه کتابهای یونانی و هندی و رومی و ایرانی و... افزایش یافت؛ زیرا مأمون عباسی به ترجمه کتابهای یونانی علاقه داشت لذا به پادشاه روم نامه نوشت و از او درخواست نمود تا کتابهایی را که درباره علوم قدیم در خزانه روم وجود دارد، برای وی بفرستد. پادشاه روم نیز درخواست وی را پذیرفت و هیأتی از دانشمندان از طرف مأمون این کتابها را از روم به سرزمین های اسلامی آورده و به دستور خلیفه آنها را به عربی ترجمه کردند بدین ترتیب ترجمه کتابهای بیگانه در میان مسلمانان رواج یافت. بعضی از این کتابها دارای موضوعات فلسفی بود. با ترجمه این کتابها مسلمانان با فرهنگ بیگانه به ویژه فرهنگ یونان آشنا شدند. البته در این میان آنچه بیشتر باعث نگرانی می شد، حضور افراد متعصب و متصلِّب از پیروان ادیان: زرتشتی، صابئی، نسطوری، رومی و برهمنان هندی در میان مترجمانی بود که آثار علمی مختلف را از زبانهای: یونانی، فارسی، سریانی، هندی و لاتین به عربی ترجمه می کردند. چه، آنان از این فرصت استفاده نموده، به نشر عقاید خرافی و فاسد خود می پرداختند. به همین علت عقاید سست و نابهنجار به جامعه اسلامی راه یافت . بعلاوه این حرکت موجب اضطراب فکرى و آشفتگى فرهنگى‏ در میان امت اسلامى شد و وحدت امت را به خطر انداخت .
از طرفی مأمون عباسی گرایش اعتزالی داشت؛ لذا علمای بزرگ معتزلی را به دربار خود نزدیک می ساخت. پیروان این مذهب طرفدار عقل و منطق و رأی و قیاس بودند و در اعتماد بر عقل محدود و خطاپذیر بشری افراط می ورزیدند و دستورات و احکام دینی را با عقل خود می سنجیدند وآنچه را که عقلشان صریحاً تایید می کرد ، می پذیرفتند و بقیه را رد وانکار می کردند!
مجموع این وضعیت مسائل جدید و شبهات و مشکلات گوناگونی برای مسلمانان به وجود آورده بود. این شرایط خاص فکری و فرهنگی وظیفه سنگینی بر دوش امام هشتم می گذاشت. آن حضرت با شرکت در جلسات و بحث ها و مناظرات آزاد با حضور بزرگان مذاهب اسلامی و فلاسفه، متکلمان و علمای اهل کتاب و ... بی پایگی و اشکالات افکار آنها را روشن می ساخت و اصالت عقیده و فرهنگ اسلامی را بر همگان آشکار می نمود.
تقریب در سیره امام رضا« ؛ »
راه تقریب راه اسلام است و در این راه پیروزی، قطعی است. تقریب می خواهد با از بین بردن تعصبات، مسلمانان را در معرض نسیم فرصتها قرار دهد. کاخ اصلاح را بر پایه دانش و شناخت صحیح و عاری از خرافات بنا نهد؛ زیرا تنها راه نجات از سیاستهای تفرقه جویانه، پیروی از دین است.
امام رضا« ؛ » تقریب مذاهب را به معنی پذیرش دیگر مذاهب یا سکوت در مقابل اعتقادات و نظریات آنها نمی دانست. بلکه تعامل صحیح و احتجاج بر اساس نظریات و اعتقادات آن مذاهب را سرلوحه رفتار تقریبی خویش قرار می داد. لذا آن حضرت اصحاب خویش را از شتاب زدگی در پذیرش یا نفی عقاید سایر مکاتب و مذاهب باز می داشت. می توان اقدامات امام رضا« ؛ » را در جهت تقریب بین مذاهب اسلامی در سفارش به گفتگوی مثبت و همراه با آگاهی با پیروان مکاتب و مذاهب مختلف، تشویق به امر به معروف و نهی از منکر، تاکید بر حضور و همگامی در عبادات، مراسم و مناسک اجتماعی، تشویق به برقراری روابط اجتماعی و عاطفی و اخوت دینی و هم چنین معرفی گروه های انحرافی و تقریب سوز جست وجو نمود.
چنانکه یکی از بهترین روش ها برای تقریب و همبستگی میان مذاهب مختلف اسلامی، شناساندن دقیق و درست این مذاهب به پیروان یکدیگر و از بین بردن تهمتهای نادرست و دروغ های مغرضین است. لذا مناظرات امام رضا با سران و پیشوایان مذاهب را می توان یکی از بسترهایی دانست که این امامِ عالم با طرح دیدگاه های استوار و راستین اسلامی موجب زدودن دروغ پردازی ها و نگاه های غیر واقعی پیروان دیگر مذاهب به مذهب شیعه و تفکر اهل بیت می شد و موجب جذب و جلب نگاه مثبت آنها به مذهب اهل بیت می شد. از این رو در تاریخ می خوانیم که بزرگان اهل سنت از دوره های پس از شهادت امام رضا تا هم اکنون بر سر قبر آن حضرت حضور یافته و وی را زیارت می کنند.حتی برخلاف اتهامات وهابیون، در کتب تاریخی و روایی اهل سنت بخش هایی در ارتباط با زیارت امام رضا و گفتار واظهار نظر اکابر وعلمای طراز اول اهل سنت پیرامون زیارت امام رضا«؛»آمده است.
نیز هر چند امام رضا« ؛ » امام پیروان اهل بیت است اما جمع بین امامت بر پیروان اهل بیت و وحدت اجتماعی اسلام نقطه روشن و تأسی‌پذیر در روش آن حضرت برای همه است ؛ به گونه ای که انصار و اتباع ایشان صرفاً شیعه نبودند بلکه در میان کسانی که به ایشان عشق می‌ورزیدند و سعی در برقراری ارتباط با وی داشتند و احادیث او را می‌شنیدند از اهل سنت نیز حضور داشتند.(مبلغی،1391، سایت ایسنا). به عنوان نمونه، یحیى بن یحیى تمیمى(م226ق) که مذهب اهل سنت داشته است از اصحاب حضرت رضا بوده است. نیز عبدالسلام بن صالح هروی که شیخ طوسى او را از اهل سنت مى شمارد(رجال طوسی،صص360 و 369) و حسین بن مهران سکونى که از بزرگان واقفه بوده، از حضرت رضا حدیث روایت کرده اند.

1- دعوت به اُخوّت ایمانی
جامعه بشری از پیوندهای متنوعی برخوردار است که در این میان پیوند ایمانی از استوارترین آنها محسوب می گردد؛ چنانکه قرآن کریم اخوت ایمانی را سرآمد همۀ پیوندها و مایه حیات و صلاح جامعه اسلامی دانسته است:« إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ »
این آیه گویای آن است که مؤمنان ، پیش از آنکه در زندگی اجتماعی خود از پیوندهای قومی ، قبیله ای ، شهروندی و ملی برخوردار باشند، از رابطه ویژه و پیوندی عمیقی به نام اخوت ایمانی برخوردارند که بر پایه ایمان استوار شده و بر هر پیوند دیگری مقدم است. این پیوند که از ایمان سرچشمه می گیرد در آموزه های اسلامی نمودی ویژه یافته است؛ چرا که این پیوند ، مانند پیوند دوستی ، رفاقت و دیگر تعاملهای اجتماعی نیست که اعتباری و مجازی باشد ؛ بلکه پیوندی عمیق و معنوی است. در راستای اندیشه همگرا، امام رضا« ؛ » می فرماید:« کسى که‏ در راه خدا براى خود برادرى برگزیند، خانه‏اى در بهشت براى خود انتخاب کرده است». . نیز آن حضرت در بیانی تقریب ساز و وحدت آفرین فرموده است: « کسی که شب را به صبح آورد در حالی که به امور مسلمانان اهتمام نورزیده باشد، از مسلمانان به شمار نمی آید»

2- گفتگوی(مناظره) عقلانی و سازنده
امام رضا« ؛ » که به «عالم آل محمد» شهره بود گفتگو و مباحثه دینی را از وظایف خویش می‏دانست؛ لذا گفتگو و مناظره آن حضرت با غیرمسلمانانی چون عمران صابی، جاثلیق، هیربد هیربدان یا هیربد اکبر و رأس‌الجالوت و گفت‌وگو و مناظره وی با «ابوقره» از سران اصحاب حدیث درباره مسائل خداشناسی ، گفتگو با «یحیی بن ضحاک سمرقندی» درباره امامت و مناظره دنباله‏دار با «سلیمان مروزی» درباره توحید(همان، صص190-179) هریک نشان از استقبال حضرتش از مناظرات داشته است(نک:کریمی، 1391،گونه‌شناسی ...مذاهب در سیره امام رضا).
چنانکه با الهام‏ از آیه: «ادْعُ إِلی‏ سَبیلِ رَبِّکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَن...» ؛ با حکمت و اندرز نیکو، به راه پروردگارت دعوت نما! و با مخالفان به روشى که نیکوتر است، استدلال و مناظره کن»! درباره وظایف امام می فرمود: « امام باید در برخورد با مخاطبان خود از سه ابزار «حکمت و برهان»، «موعظه و خطابه» و «جدال نیکو» استفاده ‏کند». گواینکه به سبب همین روشن‌گری و روشمندی وی است که در زیارت نامه اش می‌خوانیم: «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى عَلِیِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا الَّذِی ارْتَضَیْتَهُ ...... نَاصِراً لِدِینِکَ وَ شَاهِداً عَلَى عِبَادِکَ وَ کَمَا نَصَحَ لَهُمْ فِی السِّرِّ وَ الْعَلَانِیَةِ وَ دَعَا إِلَى سَبِیلِکَ بِالْحِکْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَة»
؛ پروردگارا بر علی بن موسی الرضا که مرضی توست درود فرست؛ همو که یاریگر دین تو و گواه بر بندگانت بود و در نهان و آشکار آنان را ارشاد می نمود و با روشی حکیمانه و با موعظه نیکو آنها را به سوی تو فرا می خواند.
بر این اساس، بررسی و تحلیل مناظرات و گفتگوهای امام رضا« ؛ » با بزرگان مذاهب اسلامی و دیگر مکاتب راهکار و رهنمودی بسیار مفید است؛ زیرا در پرتو آن، روش هایی را که آن حضرت در بحث ها و گفتگوهای خویش با دیگران داشته در اختیار همگان قرار می گیرد و الگوسازی می شود.
نکته شایان توجه آنکه هرچند تبادل افکار و اندیشه ها، طرحی مثبت و مؤثر است، اما اصول و آدابی ویژه دارد که لازم است در هنگام گفت وگو مورد توجه قرارگیرد . یکی از این آداب ، رعایت شیوه درست گفتمان است. قرآن کریم درباره گفتگو با صاحبان دیگر ادیان می فرماید : « وَ لا تُجادِلُوا أَهْلَ الْکِتابِ إِلاَّ بِالَّتی‏ هِیَ أَحْسَنُ إِلاَّ الَّذینَ ظَلَمُوا مِنْهُمْ وَ قُولُوا آمَنَّا بِالَّذی أُنْزِلَ إِلَیْنا وَ أُنْزِلَ إِلَیْکُمْ وَ إِلهُنا وَ إِلهُکُمْ واحِدٌ وَ نَحْنُ لَهُ مُسْلِمُون‏ » ؛ با اهل کتاب جز به روشى که از همه نیکوتر است مجادله نکنید؛ مگر کسانى از آنان که ستم کرده اند؛ و (به آنها) بگویید: ما به تمام آنچه از سوى خدا بر ما و شما نازل شده ایمان داریم، و معبود ما و شما یکى است، و ما در برابر او تسلیم هستیم!
همانطور که از آیه فوق استفاده می شود گفت و شنود نیکو آن است که دو طرف گفت گو بر نقاط مشترک تأکید ورزند و باورهای درست طرف مقابل را بپذیرند آنگاه به گفتگو در دیگر زمینه ها بپردازند. امام رضا (ع) با آگاهی از این شیوه درست، در گفت وگوها و مناظراتی که با صاحبان ادیان مختلف داشت، ابتدا بر نقاط مشترک دین اسلام با آنها تأکید می ورزید. برای مثال آن حضرت هنگامی که جاثلیق از وی پرسید: در باره نبوت عیسى و کتابش چه عقیده‏اى دارى؟ آیا منکر آن دو هستى؟ پاسخ داد:
« من به نبوت عیسى و کتاب او و به آنچه امتش را بدان بشارت داده و حواریون نیز آن را پذیرفته‏اند ایمان دارم و به هر «عیسایى» اى که به نبوت پیامبر اسلامصَو کتاب وی ایمان نداشته و امت خود را به او بشارت نداده، کافرم »
یکی دیگر از اصول و آداب گفتگوی همگرا، داشتن اطلاعات کافی و بصیرت در خصوص موضوع مورد گفتگو است. گفتگو کننده نباید وارد مقوله ای شود که از آن آگاهی لازم ندارد. امام رضا ؛ در مناظرات خویش با هر گروهی با استناد به کتابهای آن گروه به مباحثه می پرداخت و آنها را مجاب می کرد؛ چنانکه آن حضرت در پاسخ به رأس الجالوت فرمودند: « تو هیچ دلیلی از من نپذیر مگر دلیلی که در تورات به زبان موسی بن عمران، و در انجیل به زبان عیسی بن مریم و در زبور به زبان داوود نقل شده باشد و از همین رو ست که این امام رؤوف در مورد پرهیز از انجام کار بدون بصیرت می فرماید: « العامل‏ على‏ غیر بصیرة کالسائر على غیر الطریق لا یزیده سرعةُ السیر إلا بعداً عن الطریق »؛آن کس که بدون بصیرت دست به کاری بزند به کسی می ماند که در بیراهه سیر کند و هرچه تندتر گام بر دارد از راه دور تر می شود
هشتمین وصی پیامبر(ص) در تمامی مناظرات خود با دادن آزادی بیان به طرف مقابل و محترم شمردن عقاید وی، و با تأکید بر نقاط مشترک و مورد پذیرش به بیان دیدگاه ها و نظریات صحیح پرداخته، از زوایای مختلف شبهات و سؤال های مطروحه را پاسخ می داد. آگاهی های گسترده امام ؛ از مکاتب و مذاهب مختلف و زبانهای گوناگون، علم سرشار الهی، صبر و شکیبایی بی نظیر، تسلط و اشراف کامل ایشان به قرآن کریم و روایات، به کار بردن استدلال های محکم و متقن عقلی، بیان شیوا و فصیح مطالب، رعایت ادب، روحیه حق گرایی و... از جمله ویژگی های ایشان در نشست های علمی بود که موجب جذب و جلب مخاطب و خنثی کردن هرگونه نفرت و کینه و دشمنی و تفرقه می شد.

3- تأکید بر مشارکت در مراسم و مناسک عبادی و اجتماعی
بر کسی پوشیده نیست که درخواست امام رضا ؛ از شیعیان و پیروان اهل البیت برای شرکت در مراسم عبادی، مناسک دینی– اجتماعی، و تاکید بر حضور در جمعه و جماعات و...که تحت اشراف مخالفان و رقبای سیاسی، فکری و احیاناً دشمنان اهل بیت برپا می شد، به منظور ایجاد وحدت اجتماعی و تقریب مذاهب اسلامی بوده است. تاکید حضرت رضا ؛ برای شرکت در نماز جماعت و بیان اهمیت و جایگاه آن و حتی ترجیح آن بر فضیلت نماز اول وقت حضور به هم رسانیدن در نماز جمعه و عیدین از هر گروه و مذهب به صورت طبقات مختلف برای بازخوانی درس برادری و همبستگی و نیز تاکید بر وجوب، فضیلت، ثواب و فواید و پاداش فراوان حج همگی از پیام ها جلوه های وحدت آفرین رضوی در اجتماع است که آتش اختلافات و تنازعات را فروکش نمایند و طبقات مختلف از هر گروه و مذهب با هر اندیشه و عقیده ای، گردهم آیند و به سوی معبود واحد نشینند تا از این طریق از مشکلات جامعه خود آگاه شوند.
در همین راستا جدّ علی بن موسی الرضا، امام صادق ؛ به استحباب حضور در نماز جمعه اهل سنت و حتی قرار گرفتن در صف اول نماز آنها توصیه می نماید و پاداش بزرگی برای آن مطرح می کند:« من صلی معهم فی الصف الاول کان کمن صلی خلف رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم) فی الصف الاول»
یعنی: هرکس با برادران اهل سنت و در صف اول نماز جماعت آنها نماز بخواند؛ گویی در صف اول نماز در پشت سر پیامبر نماز خوانده است.
چنان که حضرت رضا ؛ خود نیز –عملاً- برای ایجاد همدلی و برقراری اخوت اسلامی و تقریب مذهبی در بین مسلمانان، همیشه در این مراسم شرکت می نمود.
تاکید این امام همام در این رابطه به اندازه ای صریح و فراوان است که به روشنی می توان دریافت که از روی مصلحت اندیشی یا ترس و اضطرار نبوده، بلکه آن جناب بدین وسیله قصد داشته تا به مسلمانان بیاموزد که به خاطر اختلافات خود را از یکدیگر جدا نسازند و به ایجاد ناهمدلی و تفرقه در بین امت اسلام دامن نزنند. چنانکه آن حضرت، تلاش داشته تا به همگان بیاموزد، که حیات واقعی و معنوی جامعه ی وحدت محور، با وجود تنوع اجتهاد و افکار مختلف در آن، در گرو زندگی مسالمت آمیز آحاد آن جامعه با یکدیگر و درک متقابل از همدیگر و در نتیجه، فراهم آمدن جامعه ای بدون تنش و تشنج است.

4- سفارش به برقراری روابط اخلاقی و عاطفی
توصیه های فراوان امام رضا ؛ و بیان شیوه های تحقق همزیستی اجتماعی در میان مسلمانان و حتی با پیروان مذاهب غیر اسلامی که در موارد و عرصه های مختلف صورت می گرفت را می توان در راستای وحدت اجتماعی و تقریب مذاهب اسلامی دانست. سفارش به رعایت اصول دینی و اخلاقی مانند: مدارا، اخوت، معاشرت نیکو با مخالفان، حسن خلق، چشم پوشی از عیوب دیگران، خیرخواهی و اهتمام به امور مسلمانان و رفع حوایج آنها، حمل عمل برادران دینی بر صحت، مشورت و استفاده از آرای دیگران و تاکید بر صلح، سلام، ملاقات، عیادت و دیگر مظاهر اخلاقی و عاطفی را بایستی از مصادیق بارز این مسئله در سیره و سنت ایشان دانست.
آن حضرت در بیانی شیوا به خوش خلقی و گفتار نیک با مخالفان دستور می دهد و بیان می دارد که:« رأس العقل بعد الإیمان بالله التودُّدُ إلى الناس و اصطناع الخیر إلى کل بر و فاجر» ؛ پس از ایمان به خداوند، مهربانى کردن با مردم و نیکى کردن به خوب و بد آنها بیانگر خردمندی و دوراندیشی است»
همچنین وی در زمینه ایجاد وحدت اجتماعی وتقریب مذاهب اسلامی از قول پیامبر رحمت حضرت محمد ص به اصحاب خود سفارش می کند که شما هرگز نمی توانید با دارایی خود، همه مردم را بهره مند سازید؛ پس با اخلاق نیکو چنین کنید.
پیداست که این فرمایش ایشان به قصد همگرایی با مخالفان مذهبی صورت گرفته، چه آن ها نیز در زمره برادران اسلامی و ایمانی می باشند و پیروان اهل بیت نباید خود را جدای از دیگر مسلمانان بدانند.

5- ترویج خردورزی و آزاداندیشی
از مهمترین و بنیادی ترین اهداف پیامبران - از جمله پیامبر اسلام- ترویج و توسعه و تعمیق تعقل و خردورزی در میان ابناء بشر بوده است؛ چنانکه در بیان امام علی ؛ هدف رسالت پیامبر اسلام، اثاره و تحریک و برانگیختن قوه و استعداد عقل ورزی و اندیشیدن در میان مردم معرفی شده است
جالب آنکه در روایات آمده که به طول رکوع و سجود افراد نگاه نشود بلکه به میزان تعقل و خردورزی آنها توجه شود. که این بیانگر توجه تام دین مبین اسلام و ارزش بسیار این دین برای عقل است. در این رابطه آیات و روایات بسیاری مطرح است که از آن می گذریم.
تجربه بیش از 14 قرن از گذشت اسلام نیز ثابت کرده است که بیشترین خسارات و لطماتی که بر پیروان این دین - چه از درون حوزه اسلام و چه از برون - وارد شده عمدتاً ناشی از عدم تمسک و توجه امت اسلام به توصیه های قرآن کریم و پیامبر اعظم در رابطه با تعقل و اندیشه ورزی بوده است! چه در نتیجه این بی توجهی، افراطی گری های گونه گون و بسیاری رخ نموده و خرمنِ آتشِ فتنه های رنگارنگی برای جان و مال و ناموس مردم فراهم شده است.
امام رضا ؛ با گفتار و رفتار خویش خردگرایی را ترویج و تبلیغ می نمود؛ چنانکه مردم را به تفکر و پیشه ساختن «بینش» سفارش می نمود. آن حضرت برای رشد خردورزی در جامعه به قصد ایجاد وحدت اجتماعی و تقریب مذاهب اسلامی، آزاداندیشی را سرلوحه کار خویش قرار داده بود. بر این اساس آن حضرت نه تنها اجازه تفتیش عقاید به صحابه و نزدیکان خود نمی داد؛ بلکه به هنگام خرده گیری برخی از صحابه به وی در عدم اجازه به انجام این کار، درخواست آنها را ردّ و حتی آنها را به خاطر چنین امری مورد انتقاد قرار می داد و می فرمود:« اگر خداوند می خواست به اجبار همه مردم روی زمین دارای ایمان راستین و کامل می شدند... که در این صورت استحقاق دریافت پاداش را از دست می دادند... لذا انسانها باید آزاد بیندیشند و با نیروی خرد و بدون هیچ اجباری ایمان استوار و راستین را به کف آورند»
به عنوان نمونه هایی از استدلال های عقلی آن حضرت در برابر واقفیه که منکر وفات امام کاظم ؛ بودند، وی به این دلیل عقلی تمسک جست که: «اگر امام کاظم(ع)زنده بود، میراثش تقسیم نمی‏شد و همسرانش ازدواج نمی‏کردند» . همچنین یکی از استدلال‌های واقفیه در نپذیرفتن وفات امام هفتم، اعتقاد به نیاز مردم به آن حضرت بوده است که امام رضا ؛ در پاسخ ادعای آنها می فرماید: «اگر قرار بود خداوند به دلیل احتیاج مردم به شخصی، عمر او را طولانی کند، سزاوارترین فرد برای این هدف، رسول خدا بود .

6- صیانت از یکپارچگی دینی- حاکمیتی در جامعه اسلامی
اقدامات وحدت بخش امام رضا ؛ درست در راستای فعالیت های وحدت آفرین جدّش امام علی(ع) و با تأسی به سیره آن حضرت بوده است. لذا در پاسخ به سؤالی که درباره چرایی مشارکت و حضور امام رضا ؛ در فعالیت های سیاسی و فکری و علمی زمان خویش مطرح است، باید گفت: بر اساس نصوص متعددی که در منابع فریقین موجود است، امام رضا ؛ به میل و خواسته خود ولایتعهدی مأمون را نپذیرفته؛ بلکه ولیعهدی بر امام تحمیل شده است . چنانکه از جمله دلائل قبول ولایتهدی از سوی امام ؛ نیاز شدید جامعه اسلامی در آن روزگار - که دوره‎ای سراسر نزاع فکری و فرهنگی و کشمکش های مذهبی بود- به رهبری شایسته در حل مشکلات و هجوم شبهه ها و هم چنین جلوگیری از انحراف دراسلام بوده است؛ گواینکه این امام همام در پاسخ به سؤال ابن عرفه، نظر به همین مطلب داشته است. ابن عرفه از امام می پرسد: ای فرزند رسول خدا! به چه انگیزه ای وارد ماجرای ولیعهدی شدی؟ امام (ع) پاسخ می دهد به همان انگیزه که جدم علی ؛ وادار به ورود در شورا شد.

نتیجه گیری
از نوشتار حاضر به دست می آید که:
1- اختلاف موجود در میان امت اسلامی هرچند واقعیتی ناپسند است؛ لکن درمان پذیر یا لااقل قابل کاهش و تخفیف است.
2- امامان از اهل بیت پیامبر ص به عنوان دلسوزترین و مسؤولیت پذیرترین افراد نسبت به امت اسلام از همان آغاز در صدد تلطیف و تخفیفِ شکاف موجود در میان امت برآمده اند.
3- اندیشه، نگرش و سیره عملی امام رضا ؛ دلالت بر اهتمام جدّی و اثرگذار این امام همام در برقرای همبستگی اسلامی و مؤانست و معاشرت ایمانی و انسانی در میان امت اسلام دارد.
4- الگو گیری از شیوه تقریب ساز امام رضا ؛ و پی گیری آن موجب شکل گیری هرچه بیشتر انسجام و یک رنگی در میان امت اسلام می گردد.


منابع ومآخذ
کتب:
. بن بابویه، محمد بن على، عیون أخبار الرضا علیه السلام - تهران، چاپ: اول، 1378ق.
ابن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال - قم، چاپ: دوم، 1406 ق.
ابن سیده، على بن اسماعیل؛ المحکم و المحیط الاعظم، قاهره: دار الکتب العلمیه، 1377 تا1392 ق
ابن منظور، محمد بن مکرم؛ لسان العرب، نشر أدب الحوزه، قم، 1405ق
ابن ندیم، محمد بن اسحاق؛ بی تا. الفهرست، قاهره: المکتبه التجاریه الکبری، بی تا.
بی آزار شیرازی، عبدالکریم، همبستگی مذاهب اسلامی(مجموعه مقالات)تهران،دانشگاه مذاهب اسلامی، چاپ اول، 1387ش
جزائرى، نعمت الله بن عبد الله، قصص الأنبیاء، ترجمه: یوسف عزیزی، تهران،انتشارات هاد، چاپ اول، 1380 ش.
جناتی، محمد ابراهیم ، همبستگی ادیان و مذاهب اسلامی، قم ، انتشارات انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۱ش
الحر العاملی، محمد بن الحسن؛ تفصیل وسائل الشیعة؛ تحقیق: مؤسسه آل البیت لإحیائ التراث، چاپ دوم، قم، مؤسسه آل البیت الحیائ التراث، 1414ق
رافعی، مصطفی؛ اسلامنا فی التوفیق بین السنة و الشیعه، بیروت: مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1403ق
حکیمى، محمدرضا و محمد حکیمى و...، الحیاة، ترجمه احمد آرام، تهران، چاپ اول، 1380ش.
الحمیرى الیمنی،نشوان بن سعید؛ شمس العلوم ودواء کلام العرب من الکلوم، محقق: حسین بن عبد الله العمری و مطهر بن علی الإریانی و یوسف محمد عبد الله: بیروت و دمشق: دار الفکر المعاصر، دار الفکر، الطبعة الأولى، 1420ق.
شریف رضی، محمد بن حسین، نهج البلاغه(ترجمه و شرح فیض الإسلام)، تهران، چاپ پنجم، 1379ش.
شیخوند، زهرا؛ نقش امام رضا«ع» در وحدت اجتماعی و تقریب مذاهب اسلامی(مجموعه مقالات: به کوشش دبیرخانه دائمی جشنواره بین المللی امام رضا) چاپ اول: امید مهر،1391ش.

صابری، معصومه؛راهبردهای تقریب مذاهب در سیره امام رضا«ع»(مجموعه مقالات: به کوشش دبیرخانه دائمی جشنواره بین المللی امام رضا) چاپ اول: امید مهر،1391ش.
الصعیدی، عبدالفتاح، و حسین یوسف موسی، الافصاح فی فقه اللغه، چاپ اول: قاهره: دار الکتب المصریه، 1348ق
صمیمی، سید رشید، آسیب شناسی تقریب مذاهب اسلامی، فصلنامه کوثر معارف: سال سوم، شماره4، 1386ش
طباطبایى، سید محمد حسین‏، المیزان فى تفسیر القرآن‏، قم: دفتر انتشارات اسلامى‏‏، 1417ق‏

طبرسى، فضل بن حسن، زندگانى چهارده معصوم علیهم السلام(ترجمه إعلام الورى) ترجمه: عزیزالله عطاردی،تهران، چاپ اول، 1390ق.
طریحی، فخر الدین؛ مجمع البحرین؛ تحقیق : السید أحمد الحسینی، چاپ دوم: مکتب النشر الثقافة الإسلامیة، 1367ش
طوسى، محمد بن الحسن، مصباح المتهجّد و سلاح المتعبّد - بیروت، چاپ: اول، 1411 ق.
طه حسین، آیینه اسلام، ترجمه: محمد ابراهیم آیتی، تهران: شرکت انتشار، 1340ش
قندوزی، سلیمان بن ابراهیم ، ینابیع الموده لذوی القربی، قم: دارالاسوه ، چاپ دوم ، 1422ق

کریمی محمود و یحی میرحسینی؛ گونه‌شناسی روش‌های مقابله با ادیان و مذاهب در سیره امام رضا«ع»،(مجموعه مقالات همایش علمی ـ پژوهشی امام رضا علیه السلام؛ ادیان، مذاهب و فرق)، تهران ـ دوم مهرماه 1391
کشى، محمد بن عمر، رجال الکشی: اختیار معرفة الرجال، قم،مؤسسة آل البیت، چاپ اول، 1363ش.
کلینى، محمد بن یعقوب، کافی (ط - دار الحدیث) - قم، چاپ: اول، ق‏1429.
محقق ارزگانی، قربانعلی ، فضائل ائمه اطهار (ع) از دیدگاه اهل سنت، مجمع جهانی شیعه شناسی، قم، 1386ش
مرتضى العاملی،السید جعفر؛ الحیاة السیاسیة للإمام الرضا( ع )بی جا، بی نا، چاپ دوم 1403ق
منسوب به على بن موسى علیه السلام، الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا، مشهد، چاپ اول، 1406ق.
وطن دوست، رضا ، وحدت و همگرایی در اندیشه اسلامی، نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، مشهد، 1389ش

مقالات:
محسنی، محمد آصف؛ استراتژی و عوامل تقریب مذاهب اسلامی،مجله پگاه حوزه،شماره203، اسفند 1385ش.
میرحسینی، یحیی و محمود کریمی؛روش های رویارویی امام رضا(ع) با پیروان ادیان، فرق و مذاهب اسلامی،
فصلنامه مطالعات فرهنگ - ارتباطات، شماره 23،صص 95 -114. پاییز 1392 ش
نگرشی تطبیقی به تقریب مذاهب و ناسیونالیسم: ، ش 15،صص57-86،

سایت های اینترنتی:
بی نام، اخوت اسلامی و هم بستگی اجتماعی اساس سیره امام رضا(ع)،سایت قطره
بی نام، زیارت امام رضا از دید گاه اهل سنت ،1391، خبرگزاری رسا
کیکاوسی،سید محمد؛آسیب شناسی تقریب مذاهب اسلامی: موانع روانی-رفتاری،سایت تقریب نیوز ، ۷ تیر ۱۳۹۱ ، کد مطلب: 99780