تاریخ نگارش : پانزدهم مرداد 1390
آیا خداوند ما را مجبور به انجام گناه میکند یا خودمان ؟ (پاسخ به شبهه)
حسام الدین ابوالحسنی
پاسه به شبهه پیرامون جبر و اختیار در کارها و رابطه انسان و خدا در جبر و اختیار
این مقاله توسط بنده پاسخی بود به یکی از شبهات مطروحه توسط شبهه افکنان سایت بی خدایان

ناشر : حسام الدین ابوالحسنی
آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره انعام آیه 125:

پس کسى را که خدا بخواهد هدایت نماید دلش را به پذیرش اسلام مى‏گشاید و هر که را بخواهد گمراه کند دلش را سخت تنگ مى‏گرداند چنانکه گویى به زحمت در آسمان بالا مى‏رود این گونه خدا پلیدى را بر کسانى که ایمان نمى‏آورند قرار مى‏دهد (125)

پاسخ به شبهه افکن:

در تفسیر نمونه در تفسیر آیه آمده است که

اولا در اینجا باید به چند نکته توجه کرد:

1-کرارا گفته ایم که منظور از هدایت و اضلال الهی فراهم ساختن یا از میان بردن مقدمات هدایت در مورد کسانی است که آمادگی و عدم آمادگی خود را برای پذیرش حق با اعمال و کردار خویش اثبات کرده اند . آنان که پویندگان راه حقند و جویندگان و تشنگان زلال ایمان ، خداوند چراغهای روشنی را راه آنها قرار میدهد تا برای به دست آوردن این آب حیات در ظلمات گم نشوند ، اما آنها که با اعتنائی خود را نسبت به این حقایق ثابت کرده اند از این امدادهای الهی محروم و در مسیر خود با انبوهی از مشکلات روبرو میگردند و توفیق هدایت از آنها سلب میشود. بنا بر این نه دسته اول بر پیمودن این مسیر مجبورند و نه دسته دوم در کار خود ، و هدایت و ضلالت الهی در واقع مکمل چیزی است که خودشان خواسته اند و انتخاب کرده اند.

نکته نوشته شده توسط ابوالحسنی( شاید برای شما این سوال پیش بیاید که منظور از انتخاب چیست و انسان در چه زمانی این انتخاب را انجام داده است؟ در پاسخ به این سوال باید بگویم که در دین اسلام و شیعیان اعتقاد به وجود عالمی به نام ذر وجود دارد. در این عالم است که انسان آفریده شده مسیری که خدا به او نشان داده شده است را میبیند و اندک گروهی هستند که سالم باقی می مانند و بیشتر انسان ها هم هستند که گمراه میشوند. همانطور که در آیه 3 سوره دهر خداوند سبحان میفرمایند : ( انا هدیناه السبیل اما شاکرا و اما کفورا) یعنی ما راه را به او نشان دادیم ، یا کافر میشود و یا با انتخاب خود شکر گذار است.

و این که در تفسیر آمده است که این مکمل آن است که خود انتخاب کرده اند یعنی اینکه وقتی در عالم ذر خود انسان ها انتخابشان را کردند ، آنگاه خدا در قلب آنهایی که راه درست پیش گرفتند مینشیند و دیگران را سنگدل میگرداند ، پس اختیار انتخاب راه هدایت و ضلالت در دست انسان است .

2- منظور از صدر ( سینه‌ ) در اینجا روح و تفکر است و این کنایه ر بسیاری از موارد به کار میرود ، و منظور از شرح ( گشاده ساختن ) همان وسعت روح و بلندی فکر و گسترش افق عقل ادمی است ، زیرا پذیرا شدن حق ، احتیاج به گذشتهای فراوانی از منافع شخصی دارد که جز صاحبان ارواح وسیع و افکار بلند آمادگی برای آن نخواهند داشت.

3- حرج ( بر وزن حرم) به معنی تنگی فوق العاده و محدودیت شدید است ، و این حال افراد لجوج و بی ایمان است که فکرشان بسیار کوتاه و روحشان فوق العاده کوچک و ناتوان است ، و کمترین گذشتی در زندگی ندارند.

آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره انعام آیه 107: و اگر خدا مى‏خواست آنان شرک نمى‏آوردند و ما تو را بر ایشان نگهبان نکرده‏ایم و تو وکیل آنان نیستى.

پاسخ به شبهه افکن:

در تفسیر نمونه در باب تفسیر این آیه آمده است که :

در این آیه از زبان پیغمبر (ص) میگوید : من نگهبان و حافظ شما نیستم (و ما انا علیکم بحفیظ ).

در اینکه منظور از این جمله چیست ، مفسران دو سخن گفته اند ، که به بیان آن میپردازیم.

1-اینکه من (پیامبر)حافظ اعمال و مراقب و مسئول کارهای شما نیستم ، بلکه خداوند همه را نگهداری میکند و پاداش و کیفر هر کس را خواهد داد ، وظیفه من تنها ابلاغ رالت و تلاش و کوشش هر چه بیشتر در راهخ هدایت مردم است.

2- من مامور و نگهبان شما نیستم ، که جبر و زور شما را به ایمان دعوت کنم ف بلکه تنها وظیفه منبیان منطقی حقایق است و تصمیم نهائی با خود شماست.

نوشته ابوالحسنی( باز هم دیده مشود که مسئول انتخاب انسان است.)

رجوع میشود دوباره به تفسیر نمونه و در ادامه ان مینویسد:

در آیه بعد برای تاکید به این موضوع که تصمیم نهائی در انتخاب راه حق و باطل با خود مردم است ، میگوید:این چنین ما آیات و دلائل را در شکلهای گوناگون و قیافه های مختلف بیان کردیم (و کذلک نصرف الایات).ولی جمعی به مخالفت برخواستند و بدون مطالعه و هیچگونه دلیل ، گفتند این درسها را از دیگران ( از یهود و نصاری و کتابهای آنها) فرا گرفته ای ( و لیقولوا درست).ولی جمع دیگری که آمادگی پذیرش حق را دارند ، و صاحب بصیرتند و عالم و آگاهند ، بوسیله آن چهره حقیقت را میبینند و می پذیرند‌( ولنبینه لقوم یعلمون).

و در آخر این آیه است که تهمت به پیامبر زده شده که تهمت به پیامبر (ص)از نظر فراگیری تعلیماتش از یهود و نصاری ، مطلبی است که بارها از طرف مشرکان عنوان شد و هموز هم مخافان لجوج آن را تعقیب میکنند.

آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره انعام آیه 59 : و کلیدهاى غیب تنها نزد اوست جز او [کسى] آن را نمى‏داند و آنچه در خشکى و دریاست مى‏داند و هیچ برگى فرو نمى‏افتد مگر [اینکه] آن را مى‏داند و هیچ دانه‏اى در تاریکیهاى زمین و هیچ تر و خشکى نیست مگر اینکه در کتابى روشن [ثبت] است

پاسخ به شبهه افکن:

اولا در این ایات به علم وصف نشدنی خداوند پرداخته شده است ، و چیز خاصی درمورد انسان ندارد ولی من آن را بیان میکنم.

باز هم سراغ تفسیر نمونه میرویم تا بهره مندش شویم :

در این آیات نخست به علم خدا پرداخته میشود و میگوید:

( خزانه های غیب (یا کلیدهای غیب ) همه در نزد خدسات ، و جز او کسی نمیداند ( و عنده مفاتح الغیب لا یعلمها الا هو).

مفاتح جمع مفتح بر وزن بهتر به معنی کلید است ، و نیز ممکن است جمع مفتح ( بر وزن دفتر ) به معنی خزینه و مرکز نگهداری چیزی بوده باشد. در صورت اول معنی آیه چنین میشود که تمام کلیدهای

غیب به دست اوست و در صورت دوم تمام خزانه های غیب.

این احتمال نیز وجود دارد که هر دو معنی در یک عبارت مراد باشد ، و همانطور که در علم اصول ثابت کرده ایم مانعی از استعمال یک لفظ در چند معنی وجود ندارد، و در هر دو صورت این دو لازم و ملزوم یکدیگرند ، زیرا هر کجا خزانه ای هست ، کلیدی وجود دارد. ولی بیشتر به نظر میرسد که مفاتح به معنی کلیدها باشد ، نه خزائن ، زیرا هدف در اینجا بیان علم خداستو آن با مساله کلید که وسیله آگاهی از ذخایر مختلف است ، مناسبتر میباشد ، در مورد دیگر که کلمه مفاتح در قرآن به کار رفته ، نیز منظور از آن کلید است.

سپس برای توضیح و تاکید بیشتر میگوید :آنچه در بحر و بر است خدا میداند و این نکته اشاره ای دارد به اینکه خدا از تاریخچه شکفتن برگ درختان ، تعداد گلبولهای خون انسان و اعماق دریاها و خشکی نیز آگاه است.

پس این آیه فقط به قدرت خدا به آگاهی کامل از همه چیز اشاره دارد.

آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره ابراهیم آیه 4: ما هیچ پیامبرى را جز به زبان قومش نفرستادیم تا [حقایق را] براى آنان بیان کند پس خدا هر که را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى‏کند و اوست ارجمند حکیم

پاسخ به شبهه افکن:

در تفسیر این ایه باز هم کتاب زیبای المیزان است که سخم میراند:

پیامبران بعد از تبیین دعوت الهی برای مردم خداوند هر کس را بخواهد گمراه میکند و هر کس را بخواهد هدایت مینماید.

اشاره ای است به اینکه هدایت و ضلالتدر نهایت امر ، کار پیامبران نیست ، کار آنها ابلاغ و تبیین است ، این خداست که راهنمائی و هدایت واقعی بندگانش را در دست دارد.

ولی برای اینکه تصور نشود معنی این سخن جبر و الزام و سلب آزادی بشر است ، بلافاصله اضافه میکند: او عزیز حکیم است (و هو العزیز الحکیم) به مقتضای عزت و قدرتش بر هر چیزی تواناست و هیچکس را تاب مقاومت در برابر او نیست ، اما به مقتضای حکمتش بی جهت و بی دلیل کسی را هدایت و یا کسی را گمراه نمی سازد ، بلکه گامهای نخستین با نهایت آزادی اراده در راه سیر ال الله از ناحیه بندگان برداشته میشود و سپس نور هدایت و فیض حق بر قلب آنها می تابد همانگونه که در سوره عنکبوت آیه 69 ) آنها که در راه مجاهده کردند بطور قطع آنها را هدایت به راه های خویش خواهیم کرد.)

همچنین آنها که با لجاجت و تعصب و دشمنی با حق و غوطه ور شدن در شهوات و آلوده شدن به ظلم و ستم ، شایستگی هدایت را از خود سلب کرده اند ، لز فیض هدایت محروم ، و در وادی ضلالت ، گمراه می شوند. همانگونه که میفرماید )این چنین خداوند گمراه میکند هر افکار آلوده و بی شک و تردید را.غافر -34) و نیز میفرماید: ( خداوند گمراه نمیکند به آن مگر فاسقین را.بقره-26 ) و همچنین میفرماید : و یضل الله الظالمین : (( خداوند ستمگران را گمراه میسازد . ابراهیم-27))

و به این ترتیب سرچشمه هدایت و ضلالت به دست خود ماست.

از زبان ابوالحسنی:

به غیر از عالم ذر که قبلا توضیح دادم ، باید بگویم که در اینجا گفته شده ما گذاشتیم انسان گامهای اولیه را خودش بردارد تا راه و هدفش مشخص گردد و سپس نور هدایت و یا ضلالت بر قلبش بیفتد.

شما یک معلم را در نظر بگیرید. در روز اول دانش آموزان را دیده است و منتظر است که آنها راهشان را انتخاب کنند. بعد از گذشت چند ماه یکی از دانش آموزان درس خواندن را انتخاب و دیگری هم درس نخواندن و تفریح را انتخاب میکند. باز هم چند ماه میگذرد و این دانش آموز دوم کارش را ادامه میدهد . در زمام نمره دادن معلم به این دانش آموز نمره ای به او میدهد که آن دانش آموز تجدید میشود. با توجه به اینکه معلم تذکرات لازم را به او داده است . آیا معلم از اول میخواسته او بد باشد و دیگری خوب و یا اول دانش آموز خودش راه را رفته و بعد معلم نسبت به عملش او را به سزای کارش رسانده؟

پس معلوم است که ما هم اینگونه بودیم ، راه را انتخاب کردیم و خدا نور هدایتش را در قلب مؤ منین و یا پلالت را در قلب فاسقین میندازد.



آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره اعراف آیه 155: موسى از میان قوم خود هفتاد مرد براى میعاد ما برگزید و چون زلزله آنان را فرو گرفت گفت پروردگارا اگر مى‏خواستى آنان را و مرا پیش از این هلاک مى‏ساختى آیا ما را به [سزاى] آنچه کم‏خردان ما کرده‏اند هلاک مى‏کنى این جز آزمایش تو نیست هر که را بخواهى به وسیله آن گمراه و هر که را بخواهى هدایت مى‏کنى تو سرور مایى پس ما را بیامرز و به ما رحم کن و تو بهترین آمرزندگانى.

پاسخ به شبهه افکن:

این آیه اشاره به زمانی است که خداوند با موسی حرف زد و بنی اسراییل به موسی گفتند به خداوند بگو که خود را به ما نشان دهد و زلزله ای رخ داد که عده ای جان دادند.ادامه در تفسیر آمده...

نوشته ابوالحسنی: در تفسیر اینکه چرا گفته شده که ( خدایا تو هر کس را بخواهی هدایت میکنی و هر کس را بخواهی گمراه میکنی) هم قبلا توشیحات لازم داده شده است.

در تفسیر نمونه آمده است که :

و آنگاه که موسی بهوش آمد گفت خدایا اگر تو میخواستی میتوانستی ما را پیش از این هلاک گردانی؟ یعنی من چگونه پاسخ آنها را بدهم که بر نمایندگانشان چنین گذشته است.و گفت پروردگارا این درخواست نابجا تنها سول سفیهان ما بود.آیا مارا به خاطر سخنان آنها هلاک میکنی؟ و در ادامه موسی میگوید :پروردگارا میدانیم که این آزمایش تو بود و تو هر که را که بخواهی و مستحق ببینی با آن گمراه میکنی و هر کس را بخواهی وشایسته بدانی هدایت مینمائی. در اینجا مقسران در زمینه معنی (فتنه) سخن بسیار دارند ، ولی با توجه به این که معنی این کلمه بارها در قرآن به معنی آزمایش آمده است مفهوم آیه درمورد بحث چندان پیچیده نیست.

آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره فاطر آیه 8 : آیا آن کس که زشتى کردارش براى او آراسته شده و آن را زیبا مى‏بیند [مانند مؤمن نیکوکار است] خداست که هر که را بخواهد بى‏راه مى‏گذارد و هر که را بخواهد هدایت مى‏کند پس مبادا به سبب حسرتها[ى گوناگون] بر آنان جانت [از کف] برود قطعا خدا به آنچه مى‏کنند داناست.

پاسخ به شبهه افکن:

در تفسیر نمونه :

اما چه کسی اعمال سوء بذکاران را در نظرشان جلوه میدهد؟ خداوند؟ هوای نفس ؟ و یا شیطان؟

بدون شک عامل اصلی هوای نفس و شیطان است ، اما چون خدا این اثر را در اعمال آنها آفریده میتوان آن را به خدا نسبت داد ، زیرا انسان ها هنگامی که گناهی مرتکب میشوند در آغاز که فطرتشان پاک و وجدانشان بیدار و عقلشان واقع ین است از عمل خود ناراحت میشوند ،‌اما هر در آن را تکرار میکند از ناراحتی کاسته میشود. تدریجا به مرحله بی تفاوتی میرسد و اگر باز هم تکرار کند به مرحله ای میرسد که زشتی ها برایش زیبا جلوه میدهد.

و خداوند در این آیه میفرماید :آیا این افراد که اعمالشان در نظرشان تزیین شده است ، آن را زیبا می بینند ؟ آیا چنین کسی همانند افراد واقع بین است؟!

سپس به علت تفاوت این دو گروه میپردازد که خدا هر کس را که بخواهد گمراه میکند و هر کس را که بخواهد هدایت میکند.

اگر گروه اول اعمالشان در نظرشان تزیین شده است این نتیجه اضلال الهی است ، اوست که این خاصیت را در دل انسان قرار داده که با تکرار گناه یاد خدا از دلش برود و نفس انسان است که با آن خو میگیرد و عادت میکند و همرنگ آن میشود.

و اوست که به مومنان پاکدل چشمانی نافذ و بینا و گوشهای شنوا برای درک حقیقت آنچنانکه هست می بخشد

ادامه توسط ابوالحسنی:

این آیه اشاره دارد به این که اگر گفته شده خداست که گمراه میکند یا هدایت میکند ، دلیلش این است که خداوند چون قلب انسان را طوری قرار داده که با تکرار گناه از بین برود ، پس اگر انسانی گناهی را تکرار کند یاد و ذکر خدا از قلبش خارج میشود و آن زمان است که گمراه شده است. پس باز هم عامل اصلی این گمراهی هوای نفس انسان است.

آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره آل عمران-آیه 129: و آنچه در آسمانها و آنچه در زمین است از آن خداست هر که را بخواهد مى‏آمرزد و هر که را بخواهد عذاب مى‏کند و خداوند آمرزنده مهربان است.

پاسخ به شبهه افکن:

بهره مندی از تفسیر نمونه:

این آیه در حقیقت تاکیدی است برای آیه قبل و میگوید :‌(آمرزش و مجازات به دست پیامبر نیست ، بلکه به فرمان خداوندی است که حکومت آنچه در آسمانها و زمین است ، به دست اوست ، آفرینش از اوست ، مالکیت ، و تدبیر آنها نیز از اوست.

بنا بر این اوست که میتواند گناهکاران را هر گاه صلاح ببیند ببخشد ، و یا مجازات کند.و در پایان آیه به رحمت واسعه خداوند تبارک و تعالی اشاره دارد ، و میگوید:در عین حال که مجازات او شدید است « او آمرزنده مهربان است. » و رحمت او بر غضبش پیشی می گیرد.

مفسر علیقدر ، طبرسی در ذیل آیه نقل میکند که یکی از دانشمندان پرسید: خداوند با آن رحمت وسیعش و بی پایانش چگونه بندگان را به خاطر گناهان مجازات میکند؟

او در پاسخ گفت : « رحمت» خدائند ، «حکمت» او را از بین نمیبرد ، زیرا رحمت او همچون حس ترحم ما از احساسات و رقت قلب سرچشمه نمیگیرد ،بلکه رحمت او همیشه آمیخته با حکمت است ف و حکمت ایجاب میکند ، که گنهکاران ( جز در موارد خاصی ) به مجازات برسند.

ابوالحسنی:پس بازهم دیده شد که منظور از این که هرکس را بخواهد هدایت و هرکس را بخواهد گمراه میکند ، این است که آمرزش دست خداست و دست پیامبر نیست و آدمی که راهش را انتخاب کرد و خوب بود را خدا پاداش میدهد و آدمی را که تعدی و گناه کرد به کیفر کار خود می رسد.

آیه ای که شبهه افکن آورده بود و من با همان آیه جوابش را میدهم.

سوره روم-آیه 4 : [فرجام] کار در گذشته و آینده از آن خداست و در آن روز است که مؤمنان از یارى خدا شاد مى‏گردند .



پاسخ به شبهه افکن:

از تفسیر نمونه :

شان نزول این آیه مربوط است به جنگ رومیان و ایرانیان که در آن زمان رخ داد و ایرانیان پیروز شدند . مشرکان مکه با خود گفتند چون ایرانیان مجوسی هستند و مشرک و رومیان اهل کتاب اند ، پس ما نیز به این صورت بر مسلمانان پیروز میشویم.

آیات فوق نازل شد و قاطعانه گفـت:گرچه ایرانیان در این نبرد پیروز شدند اما چیزی نمیگذرد که از رومیان شکست خواهند خورد و حتی حدود شمان این پیشگوئی را نیز بیان داشت و گفت این امر قط در طول چند سال به وقوع می پیوندد.



این قسمت توسط ابوالحسنی نوشته میشود:

این یشگویی قرآن چند نکته را همین جا بیان میکند.این پیشگویی قاطع قرآن از یکیو نشانه اعجاز این کتاب آسمانی برای همه جهانیان است و به علم بی پایان پروردگار عالم اشاره میکند و البته از سوی دیگر نقطه مقابل تفاءل مشرکان بود ، مسلمانان را طوری دلگرم ساخته که حتی میگویند بعشی از مشرکان روی این مسئله شرط بندی مهمی کردند."

در ادامه سخنان کتاب تفسیر نمونه: اگر میبینید خداوند از آینده خبر میدهد ، به خاطر ان است که همه چیز و همه کار به دست اوست. چه قبل از پیروزی و چه بعد از پیروزی این قوم شکست خورده.

بدیهی است که بودن همه چیز به دست خداست و به فرمان و اراده او ،‌مانع اختیار و آزادی اراده ما ، و تلاش و کوشش و جهاد در مسیر اهداف مورد نظر نیست. به تعبیر دیگر این عبارات نمی خواهد اختیار را از دیگران سلب کند ، بلکه می خواهد داین نکته را روشن سازد که قادر باالذات و مالک علی الاطلاق او است و هر کس هر چیزی دارد از او دارد.

سوره اسراء آیه 15:و هر کس به راه آمد ، به سود خودش به راه آمده است و هر کس به بیراهه رفته تنها به سود خود بیراهه رفته است و هیچ بردارنده ای بار گناه دیگری را بر نمی دارد و ما تا پیامبری بر نینگیزیم ، به عذاب نمی پردازیم.