تاریخ نگارش : بیست و هشتم مرداد 1390
علی از ولادت تا شهادت
حسن سلطانی
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم جه نامم شه ملک لا فتی را
زمانی که خرد سال بودم پیامبر مرا در اغوش می گرفت وبه سینه می فشردومرا در بستر خود می خوابانید .او غذا در دهان من می گذارد .ومن چون بچه ای که به دنبال مادرش می رود همه جا همراه او بودم .هر روز یکی از فضایل اخلاقی خود رابه من تعلیم میکرد ودستور می داد که از ان پیروی کنم .
کلید واژه : فزت و رب الکعبه
ناشر : http://shams47.blogfa.com/post-22.aspx
*علی از ولادت تا شهادت *
علی (ع)یکی از پرورش یافتگان مکتب وحی در سیزدهم رجب سال سی ام عام الفیل به دنیا امد .خدا را به نام او خواندندوطلب نصرت کردند .گلها به احترام او قیام کردندوزیبایی به پای بوسش امد .علی در سایه سار وحی و رسالت بالیدواز همان دوران کودکی تحت تربیت پیامبر قرارگرفت .
خود ان حضرت در دوران خلافت در خطبه قاصعه به این دوره تربیتی اشاره می کند ومی فرماید :شما یاران پیامبراز خویشاوندی نزدیک من با پیامبر خداوموقعیت خاصی که با ان حضرت داشتم اگاهید ومی دانید زمانی که خرد سال بودم پیامبر مرا در اغوش می گرفت وبه سینه می فشردومرا در بستر خود می خوابانید .او غذا در دهان من می گذارد .ومن چون بچه ای که به دنبال مادرش می رود همه جا همراه او بودم .هر روز یکی از فضایل اخلاقی خود رابه من تعلیم میکرد ودستور می داد که از ان پیروی کنم .
نخستین افتخار علی (ع)پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام یا به عبارت صحیح تر ابراز واظهار اسلام دیرینه خویش است .زیرا او از کودکی یکتا پرست بود وهرگز دامانش به شرک الوده نشد تا اسلام او به معنای دست کشیدن از دست ساخته های جاهلیت باشد .پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام ارزشی است که قران کریم بر ان تکیه کرده است وبه صراحت اعلام کرده است کسانی که در گرایش به پیشگام بوده اند در پیشگاه خدا ارزش والایی دارند. انجا که می فرماید: :وپیشگامان انان مقربانند.دلائل پیشگامی علی (ع)در متون اسلامی به اندازه ای است که بیان انها از حد گنجایش بیرون است فقط جهت نمونه به چند مورد از انها اشاره می شود :
الف)پیش از همه خود پیامبر در مورد پیشقدم بودن علی (ع)در جمع یاران تصریح کرد وفرمود:نخستین کسی که در روز رستاخیز با من در کنار حوض کوثر ملاقات می کند پیشقدم ترین شما در اسلام علی ابن ابیطالب است.
ب)دانشمندان ومحدثان نقل می کنند :حضرت محمد(ص)روز دوشنبه مبعوث شد وعلی(ع) فردای ان روز با او نماز خواند.
ج)امام در خطبه قاصعه می فرماید:ان روز اسلام جز به خانه پیامبر وخدیجه راه نیافته بودومن سومین نفر انها بودم .نور وحی ورسالت را می دیدم وبوی نبوت را می شنیدم .
د)امام در جای دیگر در سبقت خوددر اسلام چنین یاد می کند :خدایامن نخستین کسی هستم که به سوی تو باز گشت وپیام تورا شنیدوبه دعوت پیامبر پاسخ گفت وپیش از من کسی جز پیامبر اسلام نماز نگزارد.
بعد از انکه فرشته وحی بر پیامبر نازل شدوفرمان خدا را ابلاغ کردکه پیامبر دعوت همگانی خود رااز طریق دعوت خویشان وبستگان اغاز کندتنها کسی که به پا خواست وپشتیبانی خود را از هدف مقدس پیامبر اعلام کرد علی (ع)بود .در ان زمان پیامبر دست خودرابر دست علی نهاد وجمله اشنای تاریخ را بر زبان جاری ساخت :هان ای خویشاوندان وبستگان من علی برادر ووصی وخلیفه من در میان شماست .
علی (ع)کسی که سر براسمان های برین واخلاص وعشق سائیدودر شب لیله المبیت در جایگه وبستر خاتم پیامبران ارمید تاتیغ کفر بر گلبوته دل ارای محمدی فرود نیاید. قران کریم این فداکاری بزرگ را در تاریخ جاودانه ساخته است ودر ایه ای اورا از کسانی معرفی می کندکه درراه خدا جان خود را فدا می کنند :
ومن الناس من یشری نفسه ابتغا مرضات الله والله رووف بالعباد.(بقره.207)
پس از ورود به مدینه وقتی پیامبر تصمیم گرفت میان مسلمانان مهاجر وانصارپیمان برادری منعقد سازد مسلمانان را دو به دو دست به دست هم داد علی تنها ماند.اشک در چشمانش حلقه بست وبه پیامبرعرض نمود:بین من وکسی پیوند برادری بر قرار نساختی .؟پیامبر فرمود :تو برادر من در دو جهان هستی .این موضوع میزان عظمت وفضیلت علی (ع)رابه خوبی نشان می دهد.
زندگی علی (ع)از هجرت تا وفات پیامبر شامل حوادث ورویدادهای فراوان به ویژه فداکاری های بزرگ در جبهه های جنگ است .از بیست وهفت غزوه ای که پیامبر با مشرکان یهودوشورشیان داشت علی (ع)در بیست وشش غزوه (غیر از غزوه تبوک که به سبب حساسیت شرایط بیم توطئه منافقان می رفت به دستور پیامبر در مدینه ماند )شرکت داشت .
بیش از نیمی از کشته شدگان جنگ بدربه ضرب شمشیر او از پای در امدند .در جنگ احد هنگامی که گروهی از مشرکان به طرف پیامبر یورش اوردند علی (ع)تنها ویک تنه از جان پیامبر دفاع وحمله مشرکین رادفع کرد.همان جا بود که صدایی از اسمان شنیده شد که می گفت:لا فتی الا علی لا سیف الاذوالفقار.وجبرئیل بود که به رسول خدا فرمود:راستی که علی مواسات می کند فرشتگان از مواسات این جوان به شگفت امده اند.پیامبر فرمود :چرا چنین نباشداو از من است ومن از او هستم .جبرئیل گفت :من هم از از شما هستم .
در جنگ خندق هنگامی که حضرت علی (ع)در مقابل قهرمان نام دار عرب عمروبن عبدودکه نیرومند ترین ودلاور ترین مرد رزمنده عرب به شمار می رفت قرار گرفت پیامبر اسلام فرمود:برز الاسلام کله الی الشرک کله :تمام اسلام در برابر تمام کفر قرار گرفته است .لذا این کارزاری سرنوشت ساز بود که اینده اسلام وشرک را مشخص می ساخت .وسرانجام کسی که با فداکاری بی نظیر خود اسلام را نجات دادوریشه اسلام از این فداکاری جان دیگری گرفت علی (ع) بود .پیامبر اکرم به مناسبت این اقدام بزرگ سخنی فرمود که محدث معروف اهل سنت - حاکم نیشابوری - با این تعبیر نقل کرده است: پیکار علی بن ابیطالب در جریان جنگ خندق با عمروبن عبدود از اعمال امت من تا روز قیامت برتر است.
در جنگ خیبر که رایت داران سپاه اسلام یکی پس از دیگری بدون نتیجه باز می گشتند پیامبر فرمود :فردا پرچم را به دست کسی خواهم دادکه خداوند این دژرا به دست او می گشاید.کسی که خدا ورسول خدا او را دوست دارند .فردای ان روز کسی جز علی(ع)رهسپار این ماموریت نشد وان قلعه مستحکم را با شجاعتی بی نظیر فتح کرد .
این چنین بود که علی (ع)پس از پیامبر شایسته ترین فرد برای اداره امور جامعه بود ودر حوزه اسلام به جز پیامبر اسلام هیچ کس از نظر فضیلت وتقوا و....وسایر صفات عالی انسانی به پایه علی(ع) نمی رسید.به دلیل همین شایستگی ها ان حضرت بار ها به دستور خداوبه گفته پیامبر گرامی اسلام رهبر اینده مسلمانان معرفی می شد که از همه انها مهم تر جریان غدیر می باشد :
سال دهم هجری فرا رسید وپیامبر برای اخرین بار اهنگ سفر حج کرد زیرا خدایش به وی مژده داده بودکه به زودی از خاک به افلاک خواهد کوچید.
ان حضرت با انبوه مسلمانان روانه مکه شد وبعد از انجام مناسک حج به سوی مدینه باز می گشتند که در جعفه این ایه بر پیامبر نازل گردید:
ای رسول ابلاغ کن انچه را که از سوی پروردگارت بر تونازل گردیده است واگر این فرمان را انجام ندهی رسالت الهی را ابلاغ نکرده ای وخداوند تو را حفظ خواهد فرمود .همانا خداوند کافران را هدایت نمی کند .(مائده/67)
این ایه در روز هیجدهم ذی الحجه در محل غدیر خم برپیامبر نازل شد وان حضرت ماموریت یافت که فرمان اکید حق تعالی را در مورد ولایت وامامت بلافصل حضرت امیر المومنین علی بن ابیطالب به تمام امت ابلاغ کند .
در این ایه ان حضرت در مقام رسول مخاطب قرار گرفته است زیرا تبلیغ با مقام رسالت مناسبت بیشتری دارد.
امر خداوند به صورت بلغ صادر گردیده است نه به صورت ابلغ که دلالت بر تاکید دارد .این امر به صورت ماانزل یعنی با فعل مجهول عنوان گردیده است که دلالت موضوع بدون اسناد به فاعل دارای اهمیت است وانگاه که فرمود من ربک صراحت دارد که این فرمان از ناحیه حق تعالی است نه از طرف رسول الله (ص).
سیاق این ایه دلالت داردکه این فرمان قبلا اعلام گردیده ولی ان حضرت به دلائلی ان را به تاخیر انداخته است به همین منظور خداوند ابلاغ ان را مورد تاکید قرار می دهد وپیامبر را از عدم ابلاغ برحذر می دارد ودر پایان به او اطمینان می دهد که وی را از گزند دشمنان حفظ خواهد فرمود .
پیامبر فرمان توقف داد.انها که جلوتر رفته بودند باز گشتند .نماز ظهر برگزار شد وبعد از نماز برای ابلاغ امر الهی اجتماعی گرد هم امدند از جهاز شتران منبری مرتفع ساختندتاهمگان حضرت را ببینند ان حضرت پس از حمد وثنای الهی خطبه ای ایراد فرمود.ابتدا از توحید وضرورت استعانت از حق تعالی وسایر اعتقادات ونیز از رحلت قریب الوقوع خود سخن گفت وشرط نجات از گمراهی ابدی را تمسک به قران وعترت خویش عنوان کردوسپس فرمود:ای گروه مسلمانان تاکنون جبرئیل امین سه بار از جانب خداوند به من وحی فرمودکه تمام انبیای قبل از تو خلفا وجانشینان خود را معرفی کرده اند وچون در این روز ولایت وامامت علی از طرف خداوند بر تمام موجودات عالم عرضه شده است تو نیز باید ولایت وپیشوایی اورابه مردم ابلاغ کنی .انگاه پیامبر دست علی (ع)را بالا بردوفرمود: ای مردم از شما می پرسم نسبت به مومنان در تصرف امور وسنجش مصلحت چه کسی سزاوار تر از خودشان است؟
مردم یک صدا پاسخ دادند:خداورسول دانا ترند .
انگاه پیامبر منشور اسمانی خلافت را قرائت فرمود:هر کس که من مولا وسرپرست اویم این علی مولا وسرپرست اوست .پروردگارا دوست بدار هر که اورا دوست می داردودشمن بدار هر که اورا دشمن می دارد.یاری کن هر که اورا یاری کند .یاری مکن هر که بی یارش گذارد .دوستدار ان باش که دوست علی باشد.کیفر ده ان که با او ستیزه جوئی کند .حق را بر محور وجودش بچرخان .هر گونه ای که او باشد.هان هر حاضری به غائبان ابلاغ کند.
ان حضرت مدتی طولانی با مردم سخن گفت .در حدود هفتادوسه بار مردم را با بیان معاشرالناس مورد خطاب قراردادوانان را از مخالفت با علی (ع)برحذر داشت.بعداز بیانات کافی واتمام خطبه وسفارش های لازم فرشته وحی این پیام را فرود اوردکه:امروز دین شمارا کامل ونعمتم رابر شماتمام کردم وخشنود گشتم که دین شما اسلام باشد.
وبدین ترتیب یگانه مرد نامی اسلام بعد از پیامبر به مقام امامت منصوب گردیدوفصل نوینی در تاریخ اسلام گشوده شد.
از این نظر انتظار می رفت که پس از در گذشت پیامبر علی(ع)زمام اموررا در دست بگیرداما عملا چنین نشدوسیر خلافت اسلامی پس از پیامبر منحرف گردیدوعلی(ع)از صحنه سیاست وتصمیم گیری امور جامعه اسلامی دور ماند.
امام در خطبه شقشقیه از ان ایام چنین یاد می کند:من ردای خلافت را رها ساختم ودامن خود را از ان در پیچیدم وکناررفتم .در حالی که در این اندیشه فرورفته بودم که ایا با دست تنهابدون یاور به پا خیزم وحق خود ومردم را بگیرم یادراین محیط پر خفقان وظلمتی که پدید اورده اندصبرکنم؟محیطی که پیران را فرسوده جوانان را پیر ومردان با ایمان را تا واپسین دم زندگی به رنج وامی دارد.عاقبت دیدم بردباری وصبربه عقل وخرد نزدیک تر است.لذا شکیبایی ورزیدم .ولی به کسی می ماندم که خاردر چشم واستخوان در گلو داردبا چشم خود دیدم که میراثم را به غارت می برند.
...
سرانجام پس چهار سال وچند ماه حکومت در شب نوزدهم ماه رمضان سال چهلم هجری به دست عبدالرحمان بن ملجم مرادی - که یکی از مارقین بود - ضربت خورد ودر شب بیست ویکم ما ه شربت شیرین شهادت نوشید .اری او علی بود.
کسی که در وصف نمی گنجدوهرگز نمی شود گفت براستی علی کیست؟
نه خدا توانمش خواند نه بشر توانمش گفت
متحیرم جه نامم شه ملک لا فتی را
...
انچه بیان گردیداشاره ای کوتاه به زندگانی ان حضرت بود نه بحث وبررسی موضوع امامت وادله عقلی ونقلی مربوط به ان .
این مهم است که در این ماه پر فیض وبرکت بکوشیم تااز دریای عظیم علم ومعرفت این امام همام جرعه ای به حد طاقت بنوشیم وهرگز سیراب نشویم.
امیداست انچه در این مختصراز اندیشه ناتوان وذهن قاصر بیان گردیدمورد عنایت حضرتش قرارگیرد.
________________________________________________
*علی در حدیث دیگران*
علی نزدیکترین مردم به خدا وبهترین فرداز نظر منزلت وبالاترین کس از جهت فداکاری ومجاهدت است. ابوبکر.خلیفه اول
مادرزمان پیامبربه علی چنان می نگریستیم که مردمان به ستاره.براستی اگر علی نبود عمر هلاک می شد. عمر.خلیفه دوم
علی جوان مردی بزرگ بودکه از سرچشمه وجدانش مهر ونیکویی سیل اسا سرازیر می شد واز دلش شعله های نیرومند دلاوری زبانه می کشیدشجاع تر از شیر بود.اما شجاعتی امیخته به مهربانی ولطف علی به واسطه عدالتش شهید شد زیرا مردم طاقت تحمل ان را نداشتند.ما را نرسد جز ان که اورا دوست بداریم وبه او عشق بورزیم. توماس کارلایل
http://shams47.blogfa.com/post-22.aspx