تاریخ نگارش : نوزدهم مهر 1390
آسیب شناسى ترجمه هاى قرآن
محمدامین احمدی فقیه
این نوشتار در پى آسیب شناسى ترجمه هاى قرآن است. نویسنده آغاز به روش شناسى نقد ترجمه ها پرداخته و از دو روش نام مى برد: ۱ـ نقد و بررسى خاص، نقد و بررسى عام، آنگاه از تاریخچه نقد ترجمه سخن گفته و به کتاب ها و مقالاتى که در زمینه نقد، نگارش یافته است اشاره مى کند. سپس آسیب هاى ترجمه قرآن را مورد بررسى قرار داده و آنها را به پنج نوع تقسیم مى کند: آسیب هاى علمى، آسیب هاى فنى، آسیب هاى مبنایى، آسیب هاى اخلاقى، آسیب هاى ترجمه مستشرقان. در ادامه، به توضیح هر یک از عناوین فوق با بیان موارد و مصادیق آنها مى پردازد.
کلید واژه : ترجمه قرآن، آسیب شناسی ترجمه، آسیب شناسى علمى، آسیب شناسى فنى، آسیب شناسى اخلاقى، ترجمه هاى مستشرقان.
ناشر : مجله پژوهش های قرآنی-سازمان تبلیغات اسلامی-نویسنده محمدعلی رضایی اصفهانی
درآمد:
مترجمان قرآن خدمات بزرگى به قرآن کرده و در راه گسترش فرهنگ قرآنى گامهاى بلندى برداشته اند. امّا ترجمه قرآن در طول تاریخ اسلام، سیر تکاملى را پیموده است، و به اعتراف مترجمان قرآن، ترجمه نهایى و مطلوب تاکنون حاصل نشده است. از این رو لازم است ترجمه قرآن سیر تکاملى خویش را ادامه دهد، و این حرکت تکاملى بدون نقد و بررسى و آسیب شناسى ترجمههاى پیشین امکان ندارد. بنابراین آسیب شناسى ترجمههاى قرآن به معناى نادیده گرفتن زحمات و نقاط قوّت ترجمهها نیست. و اگر نامى از مترجمى محترم به میان مىآید، نوعى احترام به اوست و این نقدها همچون اصل ترجمهها چراغ راه آیندگان خواهد شد، تا ترجمههاى استوارتر و دقیق تر و کامل تر از قرآن شکل بگیرد.
روش شناسى نقد ترجمههاى قرآن
آسیب شناسىها و نقدهاى ترجمه قرآن به چند شیوه انجام شده است:
الف: نقد و بررسى خاص
در این شیوه ناقد یک ترجمه خاص مثل ترجمه «مجتبوى» را انتخاب کرده و به بررسى و نقد آن پرداخته است. که این شیوه خود به دو صورت فرعى انجام گرفته است:
۱ - نقد و بررسى ترتیبى یک ترجمه
یعنى ناقد با بررسى سوره به سوره یا آیه به آیه به صورت ترتیبى به نقد ترجمهها پرداخته است.
۲ - نقد و بررسى موضوعى یک ترجمه
یعنى ناقد موضوعات مختلف همچون لغزشهاى ادبى، کلامى، ویرایشى و ... را در یک ترجمه خاص پیگیرى کرده است.
ب: نقد و بررسى عام:
در این شیوه ناقد بدنبال نقد ترجمه شخص خاصى نیست بلکه موضوعات گوناگون (مثل لغزشهاى ادبى - تفسیرى و ...) را در ترجمههاى متعدد پى جویى مى کند. و از آنها مثال مىآورد. تذکر: در آسیب شناسى ترجمه قرآن لازم است به روش و سبک مترجم قرآن توجّه شود. (که در برخى موارد در مقدمه یا پى نوشت ترجمه بیان شده است) چرا که براساس یک روش ترجمه، نمىتوان ترجمه به روش دیگر را نقد کرد، و همین گونه در مورد سبکهاى ترجمه قرآن. براى مثال اگر کسى بر اساس روش ترجمه تحت اللفظى، ترجمه کرده است نمى توان به او اشکال کرد که چرا فعل فارسى را در آخر جمله نیاورده است و نیز کسى که براساس شعر ترجمه کرده است، لازم است به مشکلات و تنگناهاى شعرى توجّه کنیم سپس او را نقد کنیم.
تاریخچه نقد ترجمههاى قرآن
آغازگر نقد ترجمه قرآن، در نیم قرن اخیر، در عرصه مطبوعات، استاد شهید مطهرىرحمه الله بوده است که در سال ۱۳۲۴ ش در مجله «یغما» نقدى بر ترجمه مرحوم ابوالقاسم پاینده از قرآن کریم منتشر ساخت و بعد از ایشان مرحوم سید محمد فرزان به طور مبسوط نقد و بررسى ترجمه پاینده را به پایان رسانید. البته نقد ترجمههاى فارسى بین سالهاى ۱۳۶۸ - ۱۳۴۰ ش رکوردى هیجده ساله را شاهد بود، و تنها یک مقاله در سال ۱۳۵۹ ش از آقاى سید محمد محیط طباطبائى در مجله آینده در نقد ترجمه آقاى شهرام هدایت با عنوان «نظرى جدید بر ترجمهاى جدید از قرآن مجید» منتشر شد. و سالهاى ۱۳۷۱ - ۱۳۶۹ ش نیز بدون نقد سپرى شد. اما از سال ۱۳۷۲ ش نقدهاى متعدد شروع شد و در سال ۱۳۷۵ ش به ۲۳ مقاله در سال رسید.××× ۱ حجت،هادى، تاریخچه نقد ترجمههاى فارسى قرآن کریم، ترجمان وحى، ش ۵۵ / ۶ ×××
کتابشناسى نقد ترجمههاى قرآن
در دهه اخیر نقدهاى چندى به ترجمههاى قرآن زده شده و به شیوههاى مختلف، ترجمهها، آسیب شناسى شده است از جمله: ۱ - ترجمههاى ممتاز قرآن در ترازوى نقد، محمد على کوشا، انتشارات کتاب مبین، ۱۳۸۲ ش که به نقد ترجمههاى آقایان امامى - آیتى - خرمشاهى - فولادوند - خرم دل - ترجمه احمد آرام از آیات قرآن کریم در الحیاه - ترجمه خانم فاطمه مشایخ از تلخیص المیزان، پرداخته است. در این کتاب از روش خاص و ترتیبى در نقد ترجمهها استفاده شده است. ۲ - تاریخ ترجمه از عربى به فارسى، دکتر آذرتاش آذرنوش، ۱۳۷۵ ش. ایشان به بررسى ترجمههاى کهن فارسى همچون ترجمه طبرى (= رسمى) کشف الاسرار میبدى و ترجمه تفسیر ابوالفتوح رازى و ... پرداخته است. شیوه ایشان در نقد، در بخش اول کتاب به صورت خاص و ترتیبى است. اما در بخش دوم کتاب از شیوه عام و موضوعى استفاده کرده است و بیشتر به نقد ترجمهها از دیدگاه دستور زبان فارسى پرداخته است. ۳ - آسیب شناسى ترجمه قرآن کریم در واژه و ساختار، پایان نامه آقاى امیر مسعود صفرى، دانشگاه امام صادقعلیه السلام ۱۳۸۰ ش در این کتاب به نقد ترجمههاى متعددى همچون ترجمه آیه اللَّه مکارم شیرازى، فولادوند، خرمشاهى و ... به صورت عام و موضوعى پرداخته شده است. این کتاب آسیبهاى ترجمهها را به دو بخش واژگانى و ساختار تقسیم کرده و براى هر کدام مثالهاى متعددى آورده است. سپس ترجمه مطلوب خود را از آیه مورد بحث ارائه کرده است. ۴ - قرآن پژوهى (هفتاد بحث و تحقیق قرآنى) بهاء الدّین خرمشاهى، مرکز نشر فرهنگى مشرق، تهران ۱۳۷۲ ش. در این کتاب از ص ۳۲۳ تا ص ۵۳۸ در مورد ترجمههاى متعدد، سخن و نقد آمده است از جمله: ترجمه قرآن مجید به قلم فولادوند، آیتى، بهبودى، فارسى، خواجوى، خرمشاهى، الهى قمشهاى و ترجمه جدید قرآن به انگلیسى.
مقاله شناسى نقد ترجمههاى قرآن
در دهههاى اخیر مقالات متعددى در مورد ترجمههاى قرآن در مجله مترجم، مجله بینات و مجله ترجمان وحى و ... منتشر شده است که در این مقالات نیز گاهى از روش خاص و گاهى از روش عام استفاده شده است. فهرستى از این مقالات را آقاىهادى حجت در مجله ترجمان وحى شماره شش آورده است خوانندگان را به آن ارجاع مىدهیم، و در اینجا تنها به برخى از مهمّترین مقالات به زبان غیر فارسى اشاره مىکنیم که عبارتند از: ۱ - نخستین ترجمه قرآن به زبان فرانسه، دکتر جواد حدیدى، ترجمان وحى، شماره ۱. ۲ - ترکیبهاى اضافى در ترجمه روسى قرآن، دکتر احمد پاکتچى، ترجمان وحى، شماره ۱. ۳ - نگاهى به ترجمههاى آذربایجانى قرآن، رسول اسماعیل زاده، ترجمان وحى، شماره ۱. ۴ - ترجمهاى یهودوار از قرآن به زبان فرانسه، دکتر جواد حدیدى، ترجمان وحى، شماره ۶. ۵ - نقد و بررسى ترجمههاى آذرى قرآن کریم، ترجمه ضیاء بینادف و واسیم محمد على یئو، رسول اسماعیل زاده، ترجمان وحى، شماره ۳. ۶ - گزارشى کوتاه درباره ترجمههاى قرآن کریم به زبان روسى، دکتر احمد پاکتچى، ترجمان وحى، شماره ۳. ۷ - مصاحبهاى کوتاه با دکتر میرزا ملا احمد، مترجم قرآن به زبان تاجیکى، ترجمان وحى، شماره ۳. ۸ - ترجمههاى قرآن کریم به زبان آلبانیایى، پروفسور دکتر گازمند اشپوزا، ترجمان وحى، شماره ۴. ۹ - قرآن در چین، جین یى جیو، برگردان محسن جعفرى مذهب، ترجمان وحى، شماره ۴. ۱۰ - بررسى ترجمههاى قرآن به زبان ترکى استانبولى، گروه ترجمه ترکى استانبولى مرکز ترجمه، ترجمان وحى، شماره ۴. ۱۱ - ترجمه قرآن کریم به زبان روسى از سابلوکوف تا پور و خووا، دکتر عمادالدین حاتم، ترجمان وحى، شماره ۴. ۱۲ - مارمادوک پیکتال مترجم قرآن کریم به زبان انگلیسى، مرتضى کریمى نیا، ترجمان وحى، شماره ۵. ۱۳ - دومین ترجمه قرآن مجید به زبان فرانسه، دکتر جواد حدیدى، ترجمان وحى، شماره ۷. ۱۴ - نظرى اجمالى بر ترجمههاى لاتینى قرآن مجید،هارتموت بابزین، ترجمه دکتر علیرضا انوشیروانى، ترجمان وحى، شماره ۷. ۱۵ - ترجمه شاعر آلمانى فریدریش روکرت، دکتر محمود العلى حسینات، ترجمان وحى، شماره ۷. ۱۶ - معرفى چند ترجمه قرآن به زبان ازبکى، ابراهیم خدایار، ترجمان وحى، شماره ۷. ۱۷ - پروفسور «بیلاوسکى» اسلام شناس و مترجم لهستانى قرآن کریم، ترجمان وحى، شماره۷. ۱۸ - تاملى در برخى از نقاط قوت و ضعف ترجمه رودى پارت، مسعود انصارى - ترجمان وحى، شماره ۸. ۱۹ - گزارشى از ترجمههاى ژاپنى قرآن،محمد القائم صفا ساوادا، ترجمان وحى، شماره ۸. ۲۰ - ترجمه و تفسیرى روایى از قرآن مجید به زبان فرانسه، جواد حدیدى، ترجمان وحى، شماره ۹. ۲۱ - آیا ترجمه جرج سیل قابل اعتماد است، دبیلو، جى. شلابیر، ترجمه عباس امام - على وجیهى - ترجمان وحى، شماره ۱۰. ۲۲ - ترجمه آهنگین قرآن کریم به زبان انگلیسى، گفتگو با دکتر فضل اللَّه نیک آیین، مرتضى کریمى نیا، ترجمان وحى، شماره ۱۰. ۲۳ - نگاهى به ترجمه جدید آلمانى قرآن از خانم زیگریت یمینى (شولتس)، مرتضى کریمى نیا، ترجمان وحى، شماره ۱۴. ۲۴ - ترجمهاى متین و ماندگار از قرآن مجید به قلم استاد قرایى، بهاءالدین خرمشاهى، ترجمان وحى، شماره ۱۴. ۲۵ - نگرشى بر تاریخ ترجمه قرآن کریم به زبان ترکمنى، بى بى مریم شرعى - ملاعاشور قاضى، ترجمان وحى، شماره ۱۵. ۲۶ - بررسى ترجمه انگلیسى یوسف على، آرتور جفرى، عباس امام، ترجمان وحى، شماره ۱۵. ۲۷ - ترجمه قرآن کریم به زبان بوسنیایى و ارزشهاى ساختارى آن، دکتر اسعد دور اکوویچ، ترجمه یعقوب جعفرى - ترجمان وحى، شماره ۱۵. ۲۸ - ترجمه بسیار قدیمى از قرآن کریم، سید على موسوى گرمارودى شماره ۷ بینات، شماره ۳۱ این مقاله به معرفى ترجمه فارسى قدیمى در تاجیکستان مىپردازد، و آن را بررسى مىکند.
تقسیم بندى آسیبهاى ترجمههاى قرآن
آسیبهاى ترجمههاى قرآن را از جهات متعدد مىتوان تقسیم کرد ولى ما در این نوشتار از تقسیم بندى ذیل استفاده مىکنیم: اول: آسیبهاى علمى ترجمه. دوم: آسیبهاى فنى ترجمه. سوم: آسیبهاى مبنایى. چهارم: آسیبهاى اخلاقى. پنجم: آسیبهاى ترجمههاى مستشرقان.
اول: آسیبهاى علمى ترجمه
مترجم قرآن باید شرایط، و آمادگىها و دانشهاى ویژهاى داشته باشد. حال اگر مترجم شرایط یا علوم لازم را براى ترجمه نداشته باشد، ترجمه او گرفتار آسیبهاى زیر مىشود: ۱ - آسیبهاى تفسیرى در اثر عدم آگاهى کامل مترجم از تفسیر آیات. ۲ - آسیبهاى فقهى در اثر عدم اطلاع کافى مترجم از علم فقه و عدم توانایى در استنباط از آیات الاحکام. ۳ - عدم اطلاع مترجم از علوم تجربى و نقش آن در تفسیر و ترجمه، که گاهى سبب لغزشهایى در ترجمه آیات شده و آسیبهایى را در پى مىآورد. ۴ - عدم تسلّط مترجم بر زبان مبدأ که بدنبال آن آسیبهاى زیر پدید مىآید: الف: آسیبهاى ادبى در اثر ضعف ادبیات عرب. ب: آسیبهاى واژه شناسى در اثر عدم اطلاع از ریشه و معانى لغات یا عدم مراجعه به کتابهاى لغت. ۵ - عدم تسلط مترجم بر زبان مقصد: عدم آگاهى مترجم از ساختار دستورى زبان مقصد و معانى واژگان و کاربردهاى آنها موجب لغزشهاى متعدد مىشود.
دوم: آسیبهاى فنّى ترجمه
ترجمه هر کتاب ضوابط و قواعد خاصّى دارد، که در ترجمه قرآن نیز لازم است رعایت شود. عدم توجّه به این ضوابط و قواعد و رعایت نکردن آنها موجب مىشود که مترجم قرآن گرفتار آسیبها و لغزشهاى زیر شود:
۱ - آسیبهاى ویرایشى
لغزشهاى ویرایشى گاهى موجب دشوارى درک متن ترجمه مىگردد و گاهى معناى آن را غلط مىسازد. مثال: «نسقیکم ممّا فى بطونه» (نحل / ۶۶) فولادوند: از آنچه در ]لابلاى[ شکم آنهاست. «یخرج من بطونها شراب» (نحل/ ۶۹) فولادوند: ]آنگاه[ از درون ]شکم[ آن، شهدى که ... که در این ترجمه در مورد واژه «بطون» از کروشه به دو صورت مختلف استفاده شده است و یک جا «شکم» داخل کروشه و یک جا خارج کروشه قرار گرفته است. که دو معنا را براى یک واژه نشان مىدهد. مثال دیگر: «ذلک بانهم قالوا لیس علینا فى الامّیّین سبیل» (آل عمران/ ۷۵) حلبى: این ]بدان سبب[ است که ایشان گفتند: بر ما گناهى نیست ]در ادا نکردن مال[ غیر اهل کتاب و یا ]اعراب بى کتاب[...» در این ترجمه معادل «باء» که سببیت بوده بدون دلیل داخل کروشه رفته و نیز معادل «فى» در کروشه قرار گرفته و واژههاى «ویا» به متن اضافه شده در حالى که در آیه نیست. مثال دیگر: «فى قلوبهم مرض فزادهم اللَّه مرضا» (بقره/ ۱۰) فولادوند: در دلهایشان مرضى است؛ و خدا بر مرضشان افزود؛ در این آیه «فزادهم» با «فاء» آمده که ارتباط کامل جمله بعد و قبل را نشان مىدهد ولى این ارتباط با «کاما ویرگول» قطع شده است ولى «دلهاىشان» که سه کلمه است به همدیگر وصل شده است.
۲ - عدم هماهنگى درونى متن ترجمه
یکسان سازى معانى جملهها و آیات مشابه در ترجمه کارى دشوار است. از اینرو برخى مترجمان از آن صرف نظر مىکنند و ترجمه آنها گرفتار عدم هماهنگى درونى مىشود. مثال: «والذین هم على صلواتهم یحافظون» (مؤمنون/ ۹) : «و کسانى که ]وقت[ نمازهاى خویش را نگهبانى کنند.» در ترجمه ابوالقاسم پاینده (چاپ پنجم ۱۳۵۷ ش) دو گونه ترجمه شده است: «و کسانى که مواظب نمازشان باشند.» (معارج / ۳۴) مثال دیگر: «بما قدّمت ایدیهم» در ترجمه مجتبوى (چاپ اول ۱۳۷۱ ش) دو گونه ترجمه شده است: «به سبب آنچه کرده اند» (بقره / ۹۵) «به سبب آنچه دستهاشان پیش فرستاده است.» (جمعه / ۷) مثال دیگر: «فاخذهم اللَّه بذنوبهم» در ترجمه فولادوند (چاپ اول، ۱۳۷۳ ش) سه گونه ترجمه شده است: «پس خداوند به ]سزاى[ گناهانشان ]گریبان[ آنان را گرفت.» (آل عمران/ ۱۱) «پس خدا به ]سزاى[ گناهانشان گرفتارشان کرد.» (انفال/ ۵۲) «خدا آنان را به کیفر گناهانشان گرفت.» (غافر/ ۲۱) مثال دیگر: «والّذین هم لفروجهم حافظون» در ترجمه آقاى خرمشاهى (چاپ اول ۱۳۷۴ ش) دو گونه ترجمه شده است: «و کسانى که پاکدامنى مىورزند.» (مومنون / ۵) «و کسانى که ناموسشان را حفظ مىکنند.» (معارج / ۲۹)
۳ - حذف و اضافه نابجا در ترجمه آیات
گاهى حذف و اضافهها هیچ توجیه قابل قبولى ندارد. مثال: «لاجرم أنّ اللَّه یعلم ما یسرّون و ما یعلنون انّه لا یحبّ المستکبرین» (نحل/ ۲۳) فولادوند: «شک نیست که خداوند آنچه را پنهان مىدارند و آنچه را آشکار مىسازند، مىداند، و او گردن کشان را دوست نمىدارد.» در این ترجمه عبارت «انّ» معنا شده است و بجاى آن واژه «و» اضافه شده است بدون آنکه داخل پرانتز یا کروشه برود. در حالى که بهتر بود از واژه «در حقیقت» و مانند آن معادل «انّ» استفاده مىشد. مثال دیگر: «الم تکن ارض اللَّه واسعه فتهاجروا فیها» (نساء/ ۹۷) مکارم: مگر سرزمین خدا، پهناور نبود که مهاجرت کنید؟! در این ترجمه تعبیر «فیها» ترجمه نشده است. مثال دیگر: «ولآمرنّهم فلیبتّکنّ آذان الانعام و لآمرنّهم فلیغیّرنّ خلق اللَّه» (نساء/ ۱۱۹) مکارم: و به آنان دستور مىدهم که (اعمال خرافى انجام دهند و) گوش چهارپایان را بشکافند، و آفرینش (پاک) خدایى را تغییر دهند. در این ترجمه نیز جمله «لآمرنّهم» دوم ترجمه نشده است. البته گاهى اینگونه حذفها توجیه مىشود که با توجّه به قرینه ما قبل و براى جلوگیرى از تکرار حذف شده است.××× ۲ ربانى، محمد، جوابیهاى از نقد ترجمه قرآن کریم حضرت آیه اللَّه مکارم شیرازى، بینات، شماره ۱۶۰/۱۰. ××× ولى بنظر مىرسد که این توجیه براى حذف یک جمله قرآن در ترجمه کافى نیست.
۴ - اشکالات ساختارى (صرفى، نحوى و دستورى)
عدم شناخت یا عدم توجّه به نظام ساختارى و دستور زبان زبان مبدأ و مقصد مثلا نحو و صرف یا دستور زبان فارسى، موجب مىشود که ترجمه گرفتار لغزشهاى متعدد شود. اینک چند مثال: مثال: «و ان کانت لکبیره الاّ على الذین هدى اللَّه» (بقره/ ۱۴۳) آیتى: هر چند که این امر جز بر هدایت یافتگان دشوار مىنمود. امامى - الهى قمشهاى: هر چند که این کار جز ... در این آیه واژه «ان» مخففه از مثقله (انّ) است به دلیل آنکه «لام» در «لکبیره» مفتوح است. براى معناى آن «حتما و مسلما» و مانند آنها مناسب است. پس «ان» وصلیه یا شرطیه نیست تا معناى آن «هر چند» باشد. مثال دیگر: «ولا تُسأل عن اصحاب الجحیم» (بقره/ ۱۱۹) خرمشاهى: و با تو درباره دوزخیان چون و چرا نکنند. فعل «تسئل» مجهول است اما در ترجمه اول جمله معلوم معنا شده است. و بهتر بود اینگونه ترجمه مىشد: «و درباره اهل دوزخ، از تو پرسشى نخواهد شد.» مثالى دیگر: «و جعلنا من الماء کلّ شىءٍ حىّ» (انبیاء/ ۳۰) الهى قمشه اى: و از آب هر چیز را زنده گردانیدیم. فعل «جعل» گاهى دو مفعولى بمعناى «گردانیدن» است و گاهى یک مفعولى و به معناى «آفریدن و پدید آوردن». و در جمله فوق یک مفعولى است؛ چون «حیاً» نیامده است. در حالى که مترجم گمان کرده که دو مفعولى است. بنابراین ترجمه صحیح آیه اینگونه مىشود: و هر چیز زندهاى را از آب پدید آوردیم. (آیتى - خواجوى - مجتبوى) مثال دیگر: «یا ایّتهاالنّفس المطمئنّه» (فجر/ ۲۷) خرمشاهى: و هان اى نفس مطمئنه مثال دیگر: «إمرأهً مؤمنهً» (احزاب / ۵۰) الهى قمشهاى: زن مؤمنهاى. در این ترجمهها صفت، مونث آورده شده است. در حالى که در فارسى مطابقت صفت و موصوف در تذکیر و تأنیث لازم نیست. مثال دیگر: «فأتت به قومها تحمله قالوا یا مریم لقد جئت شیئاً فریّاً» (مریم/ ۲۷) الهى قمشهاى : «آنگاه قوم مریم که به جانب او آمدند که از این مکان همراه ببرند گفتند...» مترجم گمان برده است که «قوم» فاعل «اتت» است در حالى که «مفعول» است. و فاعل آن ضمیر «مریم» است که در فعل مستقر است. یعنى ترجمه صحیح جمله اینگونه مىشود: و «مریم» در حالى که او را در آغوش گرفته بود، وى را نزد قومش آورد؛ گفتند: «اى مریم! به یقین چیز شگفت (و زشت) آورده اى! (ترجمه جمعى) مثال دیگر: «و کنت علیهم شهیداً ما دمت فیهم» (مائده / ۱۱۷) الهى قمشه اى: «تو خود بر آن مردم گواه و ناظر اعمال آنان بودى مادامى که من در میان آنان بودم.» مترجم گمان کرده است که ضمیر «کنت» خطاب است در حالى که ضمیر متکلم است.
سوم: آسیبهاى مبنایى ترجمه
ترجمه قرآن داراى مبانى زیر است: ۱ - مبانى وجودى (امکان ترجمه). ۲ - مبانى فقهى. ۳ - مبانى تفسیرى. ۴ - مبانى کلامى. ۵ - مبانى ادبى. ۶ - مبانى قرائى. ۷ - مبانى زبان شناختى. ۸ - مبانى روش شناختى. عدم توجّه به مبانى صحیح ترجمه قرآن موجب لغزش در ترجمه مىشود و آسیبهاى جدى را متوجّه ترجمه مىسازد.
چهارم: آسیبهاى اخلاقى در ترجمه
همان گونه که در مباحث شرایط مترجم بیان شد، رعایت آداب و اخلاق و طهارت روحى از شرایط کمال ترجمه است. ولى گاهى فقدان این شرایط مترجم را گرفتار لغزشهایى مىکند که به علمیت و اعتبار ترجمه آسیب مىزند. برخى از این آسیبها عبارتند از:
۱ - تعصبهاى قومى، مذهبى و کلامى
بهترین راه دفاع از حق، بیان حقیقت است. اما گاهى افراد بر عقیده خویش (که گمان مىکنند حق است) پافشارى زیاد مىکنند و کمکم گرفتار تعصّب شده، حقایق موجود را انکار مىکنند یا مطالب غیر ثابت را بعنوان دلایل قطعى مطرح مىکنند و یا پا را از این فراتر مىگذارند و به مغالطه دست مىیازند. اینگونه شیوهها در تفسیر و ترجمه نه تنها مفید نیست بلکه آسیب جدى به شمار مىآید که موجب لغزش در ترجمه و بى اعتبار شدن آن مىشود. مثال آن را در ترجمه آندره شورقى یهودى مىبینیم که آیات قرآن را که یهودیان را سرزنش مىکند از ترجمه فرانسوى قرآن خود حذف کرده است. و این نوعى اقدام تعصب آمیز مذهبى و خیانت در امانت بشمار مىآید.
۲ - تقلید
برخى مترجمان به جاى دقت و بررسى در تفسیر و ترجمه، به تقلید روى مىآورند، و همان مطالب گذشتگان را بدون کم و زیاد (در محتوا) نقل مىکنند و فقط گاهى به ویرایش لفظى یا تغییر اندک در الفاظ بسنده مىکنند. در حالى که همان گونه که گذشت ترجمه نوعى تفسیر است، و همانگونه که در تفسیر تقلید جایز نیست××× ۳ التفسیر هو ایضاح مراد اللَّه تعالى من کتابه العزیز فلایجوز الاعتماد فیه على الظنون والاستحسان و لا على شىء لم یثبت انه حجه من طریق العقل او من طریق الشرع للنهى عن اتباع الظن و حرمه اسناد شىء الى اللَّه بغیر اذنه (البیان فى تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم موسوى خوئى، ۳۹۷). ××× در ترجمه نیز جایز نیست؛ چون تقلید در تفسیر و ترجمه، سخن گفتن و نسبت دادن مطالب از روى جهل به خداست و این نوعى افتراء و کذب است که مسلماً حرام است. مثال: در ترجمه لاتینى ماراچى اشتباهاتى صورت گرفته است که «سیل» و «رادول» از او تقلید کردهاند و همان لغزشها را تکرار کردهاند. و نیز آقاى «رادول» به تقلید از تفسیر طبرى، ماجراى «غرانیق» را وارد ترجمه قرآن کرده است.
پنجم: آسیبهاى ترجمههاى مستشرقان
خاورشناسان ترجمههاى متعددى از قرآن به زبانهاى اروپایى و آفریقایى و حتى هندى کرده اند، اما همگى با یک هدف و انگیزه به ترجمه قرآن نپرداختهاند بلکه: الف: برخى خاورشناسان مغرض هستند که به دنبال ابطال قرآن کریم بودهاند. از این رو ترجمههایى غیر معتبر و افتراء آمیز نوشته اند. که در اینجا به چند نمونه اشاره مىکنیم. ترجمه انگلیسى سیل (Sale) از قرآن (سال ۱۷۳۴) شدیداً مورد انتقاد قرار گرفته و برخى مترجمان××× ۴ اچ. جى. سرور (H.G. Sarwar) مسلمان هندى که قرآن را در سال ۱۹۳۰ م به انگلیسى ترجمه کرد و در مقدمه ترجمه خویش به «سیل» به شدت انتقاد کرده است. ××× مسلمان که خود، قرآن را به زبان انگلیسى ترجمه کرده اند، سیل را شیاد و دروغگو خوانده است زیرا کلمات معینى را با قصد تحریف معنا به ترجمه افزوده است، و با اینکه عربى مىدانسته است، بدترین معادلها را ارائه کرده است.××× ۵ دبلیو. جى. شلایر، آیا قرآن ترجمه جرج سیل قابل اعتماد است؟ ترجمه: عباس امام. على وجیهى، ترجمان وحى، ش ۶۵ /۱۰ ××× مثال: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم». (سیل) In the name of the most merciful God. در این ترجمه بخشى از آیه یعنى «رحمان» یا «رحیم» را ترجمه نکرده است و این اشکال ۱۱۴ بار تکرار شده است. همین آیه را «سرور» اینگونه ترجمه کرده است: (We Commence( With the name of God. the most merciful )to begin with( the most merciful )to the end) مثال دیگر: ماراچى (Marracci) در سال ۱۶۹۸ م ترجمهاى کامل از قرآن تحت عنوان (Refutatio Alcorani)به زبان لاتین منتشر ساخت که در پانوشت ذیل آیه ۵۲ سوره حج با توجّه به آیه ۲۰ سوره نجم، داستان جعلى «غرانیق» را از تفسیر جلالین و طبرى نقل کرده است که شیطان این سخنان را بر زبان پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم جارى ساخت اما اندکى ]یا چندى[ بعد منکر آن سخنان گردید و کلمات و عبارت دیگرى را جایگزین آنها ساخت این عبارت چنین بود. «افرأیتم اللاّت و العزّى و مناه الثّالثه الاخرى، تلک الغرانیق العلى و انّ شفاعتهنّ لترتجى» سپس سیل تحت تاثیر ترجمه ماراچى قرار گرفت و بعد رادول (۱۸۶۱ م Rodwell، مترجم قرآن به زبان انگلیسى( تا حدودى از ترجمه سیل تأثیر پذیرفت. آقاى «سرور» هر دو را به شدت مورد انتقاد قرار داد و مطلب را جعلى خواند. مثال دیگر: «و ما ارسلنا من قبلک من رسولٍ و لا نبىٍّ الاّ اذا تمنّى ألقى الشّیطان فى امنیّته» (حج/ ۵۲) «سیل» آیه فوق را این گونه ترجمه کرد: (We have sent no apostle or prophet, before thee, but when he read, Satan suggested some error in his reading,) در این ترجمه واژه «ead« و «eading« به معناى خواندن و قرائت به کار رفته است در حالى که در آیه فوق واژه «تمنى» و «امنیه» وجود دارد. سیل در این ترجمه از ماراچى تبعیت کرده است ولى سرور از واژه »his longings« (تمناى وى) استفاده کرده است. و جالب آن است که «رادول» بخشى از داستان جعلى «غرانیق» را همراه با آیات سوره نجم ترجمه کرده است که چنین است: (DO you see Al - Lat and Al - Ozza, and Manat the thired idol besides? These are exalted females, and verily their intercessiom is to be hoped for.××× ۶ این بخش ترجمه آیات ۱۹و۲۰ سوره نجم همراه با آیات شیطانى غرانیق است که در بالا از تفسیر طبرى نقل شد. ××× وى ادّعا مىکند که بعداً جمله اخیر بعد از علامت سئوال ( = besidesالاخرى( حذف شد و به جاى آن این عبارت افزوده شد: «ألکم الذّکر و له الانثى . تلک اذاً قسمهٌ ضیزى» (نجم/ ۲۲ - ۲۱) what ? shall ye have male progeny and God female? This were indeed an unfair Partition. بررسى: داستان «غرانیق» افسانهاى جعلى است که طبرى در تفسیر خود آورده است××× ۷ طبرى، جامع البیان، ۱۱۹۵ / ۱ ××× و دیگران از او نقل کرده اند، سند این روایت از نظر علم رجال ضعیف است و مخالف عصمت پیامبرصلى الله علیه وآله وسلم است. مفسّران و علماى اسلام در طول تاریخ آن را تکذیب کردهاند.××× ۸ نک: فتح البارى، ۳۳۳/۸، تفسیر کبیر فخر رازى، ۵۰/۲۳، تاریخ قرآن، محمد هادى معرفت، ۲۴-۲۳ ××× بنابراین نقل یک داستان جعلى در یک تفسیر روائى، نمىتواند مبناى یک ترجمه قرار گیرد و مترجم به خود جرأت دهد که آن را در متن ترجمه بیاورد. مثال دیگر: آندره شورقى (شورکى) یهودى بلند آوازه و متخصّص در ترجمه کتابهاى مذهبى در سال ۱۹۹۱ ترجمهاى از قرآن به زبان فرانسه منتشر کرد. وى در ترجمه خویش برخى جملات را که به سرزنش یهود مىپردازد حذف کرده است از جمله: «و اذ قال موسى لقومه یا قوم إنّکم ظلمتم انفسکم باتّخاذکم العجل فتوبوا الى بارئکم فاقتلوا انفسکم ذلکم خیرلکم عند بارئکم فتاب علیکم إنّه هو التّوّاب الرّحیم» (بقره/۵۴) Quand Mussa dit a son Peupele: "O mon Peupel Vous Vous Lesez en prenant Le Veau: retournez a Votre Createur". در این ترجمه تقریباً دو سوم از متن آیه، از کلمه «توبوا» به بعد ترجمه نشده است.××× ۹ حدیدى، جواد، ترجمهاى یهودىوار از قرآن مجید به زبان فرانسه، ترجمان وحى، ۱۵-۱۲/۶. ××× که این نوع ترجمه از متخصصى همچون آندره شورقى، نوعى خیانت آگاهانه و بر اساس تعصبات مذهبى به شمار مىآید. ب: برخى خاورشناسان آگاه و حق طلب بودهاند و در مطالعه قرآن به دنبال حقایق بودهاند حتّى برخى آنان مسلمان شدهاند. اما این دسته نیز لغزشهایى دارند، که البته لغزشهاى آنان (همچون مترجمان مسلمان غیرخاورشناس) طبیعى است. مثال: آندره دورى یه (Andre du Ryer) در سال ۱۶۷۴ م قرآن را از عربى به فرانسه ترجمه کرد و در مقدمه کتاب بدون تعصب به شرح عقاید مسلمانان مىپردازد از جمله این که: «ترکان××× ۰۱ فرانسویان قرون وسطى همه مسلمانان را «عرب» مىنامیدند، سپس از سال ۱۴۵۳ م که ترکان عثمانى قسطنطنیه را فتح و امپراطورى بزرگى تأسیس کردند، اعراب جاى خود را به «ترکان» دادند. تنها از اواخر قرن هیجدهم به بعد بود که فرانسویان، رفته رفته، اقوام و ملیتهاى مختلف اسلامى را از هم باز شناختند. (ترجمان وحى، ۴۱/۱، مقاله «نخستین ترجمه قرآن به زبان فرانسوى»، دکتر جواد حدیدى.) ××× (= مسلمانان) به خداى یگانه که خالق زمین و آسمان است و در روز رستاخیز نیکوکاران را پاداش مىدهد و تبهکاران را به کیفر مىرساند، معتقد هستند محمدصلى الله علیه وآله وسلم و عیسى و موسى و ابراهیمعلیهم السلام را پیامبرانى بزرگ مىدانند. در روز، پنج نوبت نماز مىگزارند... . اما ایشان در این ترجمه لغزشهایى نیز دارد از جمله: در نامگذارى سورهها، سوره «ماعون» را به پیروى از آیه «ارأیت الذى یکذّب بالدین» سوره «دین» (Lalog = دین، قانون شرع در متون کهن( و سوره «همزه» را توسعاً سوره شکنجه (Persecution) نامیده است.××× ۱۱ ترجمان وحى، ۴۵/۱. ××× مثال دیگر: ترجمه قرآن کلوداتى ین ساوارى در سال ۱۷۸۳ م به زبان فرانسوى منتشر شد. او در موارد متعدد به لغزشهاى ترجمه «ماراچى» اشاره مىکند و اشکالات او را در ترجمه بر ملا مىسازد.××× ۲۱ ترجمه ساوارى، ص ۲۴۶ زیرنویس ۱ و ص ۲۷۹ زیرنویس ۱ و ص ۴۹۰ زیرنویس ۲. ××× ولى در عین حال گاهى خودش گرفتار لغزش مىشود، از جمله در مورد سوره «المسد» مىنویسد: «تبت یدا أبى لهب و تب . ما أغنى عنه ماله و ما کسب» (مسد / ۲-۱) ۱ . La Puissance d’ Abu - lahab s’est evanouie. Il a Peri lui - meme. ۲. A quoi lui ont servi ses immenses richesses? ۱. قدرت ابولهب به سستى گرایید و او نابود شد. ۲. ثروت بى پایانش او را به چه کار آمد؟ در این ترجمه فعل ماضى «تبت» که در مقام نفرین است به صورت ماضى ساده اخبارى ترجمه شده است و «ما» نافیه در آیه دوم «ما» استفهامیه ترجمه شده است. ۳۱
پی نوشت ها
________________________________________
۱- حجت ، هادی ، تاریخچه نقد ترجمه های فارسی قرآن کریم، ترجمان وحی، ش ۶ / ۵۵. ۲- ربانی، محمد، جوابیه ای از نقد ترجمه قرآن کریم حضرت آیه الله مکارم شیرازی، بینات ، شماره ۱۰ / ۱۶۰. ۳- التفسیر هو ایضاح مراد الله تعالی من کتابه العزیز فلایجوز الاعتماد فیه علی الظنون و الاستحسان و لا علی شیء لم یثبت انه حجه من طریق العقل او من طریق الشرع للنهی عن اتباع الظن و حرمه اسناد شیء الی الله. بغیر اذنه (البیان فی تفسیر القرآن، سید ابوالقاسم موسوی خوئی، ۳۹۷) ۴- اچ. جی. سرور (H.G. sarwar) مسلمان هندی که قرآن را در سال ۱۹۳۰ م. به انگلیسی ترجمه کرد و در مقدمه ترجمه خویش به «سیل» به شدت انتقاد کرده است. ۵- دبلیو. جی. شلایر. آیا قرآن ترجمه جرج سیل قابل اعتماد است؟ ترجمه: عباس امام. علی وجیهی، ترجمان وحی، شماره ۱۰ / ۶۵. ۶- این بخش ترجمه آیات ۱۹ و ۲۰ سوره نجم همراه با آیات شیطانی غرانیق است که در بالا از تفسیر طبری نقل شد. ۷- طبری، جامع البیان، ۱ / ۱۱۹۵. ۸- نک: فتح الباری، ۸ / ۳۳۳، تفسیر کبیر فخر رازی، ۲۳ / ۵۰، تاریخ قرآن، محمد هادی معرفت، ۲۳ – ۲۴. ۹- حدیدی، جواد، ترجمه ای یهودی وار از قرآن مجید به زبان فرانسه، ترجمان وحی، ۶ / ۱۲ – ۱۵. ۱۰- فرانسویان قرون وسطی همه مسلمانان را «عرب» می نامیدند، سپس از سال ۱۴۵۳ م. که ترکان عثمانی قسطنتنیه را فتح و امپراطوری بزرگی تأسیس کردند، اعراب جای خود را به «ترکان» دادند، تنها از اواخر قرن هیجدهم به بعد بود که فرانسویان، رفته رفته، اقوام و ملیت های مختلف اسلامی را از هم باز شناختند. (ترجمان وحی، ۱ / ۴۱ ، مقاله «نخستین ترجمه قرآن به زبان فرانسوی» دکتر جواد حدیدی.) ۱۱- ترجمان وحی، ۱ / ۴۵. ۱۲- ترجمه ساواری، ص ۲۴۶ زیرنویس ۱ و ص ۲۷۹ زیرنویس ۱ و ص ۴۹۰ زیرنویس ۲. ۱۳- حدیدى، جواد، دومین ترجمه قرآن مجید به زبان فرانسه، ترجمان وحى، ش ۳۰ / ۷
مقاله: رضائی اصفهانی، محمد علی