تاریخ نگارش : نهم آبان 1390
راههای شناخت منافق
غلامرضا تاجری
چه کسانی منافق هستند ؟ وچگونه آنها رادر اجتماع شناسائی کنیم :
منافق کسی است که در ظاهر مسلمان ولی در با طن کافر باشد .
هنگامی که خبری را می گوید دروغ می گوید.
وقتی وعده ای می دهد تخلف می کند .
ادعای اصلاح ولیکن در عین حال در حال انجام فساددر جامعه می باشد.
تحقیر ایمان مردم و تضعیف اعتقادات آنان میکند ، نسبت به یک کسی منتهی درجه خشم داشته باشد ولی برای اینکه او را بفریبد تظاهر کند به محبت و مهربانی و قربان صدقه اش برود. اگر مومنین مردم را ترغیب می کنند به آنچه که « معروف» نامیده می شود و کار خیر است و اگر باز می دارند از کارهای« شر» اینها درست در جهت عکس فعالیت و کار می کنند و نقش بازدارندگی دارند. یعنی موقع کار که می شود عقب نشینی می کنند، از داخل به جامعه اسلامی صدمه و ضربه می زنند. منافق کسی است که فکر و اندیشه اش یک جور می گوید و زبانش جور دیگر ، درست بر ضد آن. احساسات و عواطفش در یک جهت است ولی تظاهرات ظاهریش در جهت دیگر . در دل خدا را قبول ندارد اما متظاهر به خداپرستی است
کلید واژه : نفاق ، منافق ، منافقین ، منافقون ،دورو، کافر، ظاهر،باطن
چه کسانی منافق هستند ؟ وچگونه آنها رادر اجتماع شناسائی کنیم :
منافق کسی است که در ظاهر مسلمان ولی در با طن کافر باشد .البته به افراد دورو که دل وزبانشان هم یکی نباشد منافق می گویند ولی بهترین راه شناسائی منا فق در جامعه این است که ببینیم :چه کسانی هستند که بین زن وشوهر ، بین افرادخانواده ، بین ملت ودولت ، بین خود ومردم ، بین مردم وخدا ،بین خود وخدا ورسول نفاق می اندازند ؛ آنها منافق اند .
رسول گرامی اسلام فرموند : سه خصلت از علامتهای منافق است:
اول: هنگامی که خبری را می گوید دروغ می گوید.
دوم: آنگاه که به او اطمینان شود خیانت می کند.:
سوم: وقتی وعده ای می دهد تخلف می کند
آیات 8 تا 14 سوره بقره به سیره رفتاری و گفتاری منافقین اشاره می کند:
الف : ادعای اصلاح در عین فساد
صلاح و فساد هر فرد وجامعه ای بر طبق معیارهای آن جامعه تعیین می شود آنچه منافقین می کنند هر چند در نظر آنها اصلاح به حساب می آید اما با معیارهای اسلامی کاری جز فساد نیست همچون کسانی که در مقطعی از زمان به دنبال اصلاح جامعه اما مطابق با معیار های غربی بودند وهنوز نیز هستند در حالیکه ادعای اسلام وحقوق بشر ودمکراسی نیز می کنند کار این گروه مدعی اصلاحات جز فساددر زمین نبوده و نیست دولت اسرائیل سرکوب گر وظالم ومفسد نمونه بارز آنست
ب: تحقیر ایمان مردم و تضعیف اعتقادات آنان
این گروه خود را صاحب عقل و اندیشه و خرد و دانش می دانند و مردم را به خاطر تبعیت و اطاعت از فرامین خدا و پیامبر سفیه می دانند اما قران خود این گروه را سفیه واقعی معرفی می کند که در تشخیص حق از باطل اینقدر ناتوانند سوره انفال آیه چهل ونه نیز اشاره ای به این معنا داردتوهین هایی که در چند سال گذشته به مقدسات و اعتقادات مردم می شدرا می توان نمونه های عینی رفتار منافقین دانست .
شناسائی وتوصیف افراد منافق ازدیدگاه شهید مطری:
استاد شهید از جمله شخصیت های برتر علمی اسلام می باشد که شوریدن بر کفر و نفاق را سرلوحه افکار و اعمال الهی خود قرار داده بود و با تکیه بر عقاید و آرای صحیح و متکی بر ادله عقلی و نقلی فراوان هرگز از صراط مستقیم خارج نگشت و فکر و قلم و حضورش در هر حیطه ای از علوم و شئون اسلامی منشأ خیر و برکت و هدایت جامعه اسلامی گردیدلذا اونفاق و منافق را چنین شرح می دهد:
نفاق چیست ؟
نفاق یعنی راههای مخفی و پنهانی.
نفاق از جمله مختصات انسان است . یعنی این قدرت برای انسان هست که در دلالت تظاهرات ظاهری نسبت به حالات درونی خودش تصرف کند . یعنی نسبت به یک کسی منتهی درجه خشم داشته باشد ولی برای اینکه او را بفریبد تظاهر کند به محبت و مهربانی و قربان صدقه اش برود.
منافق کیست ؟
اگر مومنین مردم را ترغیب می کنند به آنچه که « معروف» نامیده می شود و کار خیر است و اگر باز می دارند از کارهای« شر» اینها درست در جهت عکس فعالیت و کار می کنند و نقش بازدارندگی دارند. یعنی موقع کار که می شود عقب نشینی می کنند، از داخل به جامعه اسلامی صدمه و ضربه می زنند.
منافق کسی است که فکر و اندیشه اش یک جور می گوید و زبانش جور دیگر ، درست بر ضد آن. احساسات و عواطفش در یک جهت است ولی تظاهرات ظاهریش در جهت دیگر . در دل خدا را قبول ندارد اما متظاهر به خداپرستی است . پیغمبر را قبول ندارد اما متظاهر به احترام به پیغمبر است . قرآن کریم را قبول ندارد اما متظاهر به احترام به قرآن است .متظاهر به احترام به علی علیه السلام است و همینطور همه مقدسات دین ، یک پرده ای بر روی کفر خودش کشیده است .
منافق دو در برای خودش قرار داده ؛ یک در ورودی که به آن در به اسلام وارد می شود و یک در خروجی که باید فرض کنیم در پنهانی است . از یک در وارد می شود و از در دیگر خارج می شود .
قرآن می فرماید : یک عده مردم منافق و دور و پیش تو (پیامبر) می آیند و تظاهر به اسلام و ایمان می کنند. می گویند شهادت می دهیم که تو پیغمبر خدا هستی . خدا می داند که تو پیغمبری و خدا شهادت می دهد که این منافقین اعتراف ندارند و دروغ می گویند.
ادله نفاق چیست ؟
هرچه که بشر بدوی تر و از تمدن دورتر بوده و در درجات پایین تر زندگی می کرده است ، از صراحت بیشتری برخوردار بوده است . یعنی آنچه که در درون داشته است از فکر و احساسات و عواطف و از رغبتها و بی میلیها و از مهربانیها و خشمها و از ایمانها و بی ایمانیها هرچه داشته است همان را ظاهر می کرده است و هرچه بشر پیش رفته و تکامل پیدا کرده است ، قدرتش بر تصنع – که نفاق نوعی تصنع است – افزایش پیدا کرده است .
اگر ما مردم عصر خودمان را با صدر اسلام مقایسه کنیم نفاق هزاران درجه بیشتر شده است .
اساساً اگر عصر ما را از نظر انسانی بخواهند ارزیابی کنند نه از نظرصنعتی اگر یک جنبه انسانی را بخواهند ملاک و مشخصه عصر و زمان ما قرار بدهند باید بگویند عصر نفاق . اگر بگویند در عصر ما آن بزرگترین ماشینی که ابتکار و اختراع شده است چه ماشینی است ؟ بنظر من ماشین قلب حقایق ، اینکه بشر اینهمه توانایی پیدا کرده است که حقایق را وارونه جلوه بدهد.
خطر نفاق و منافق:
خطر نفاق و منافق از خطر کفر بیشتر و خیلی افزونتر است برای اینکه نفاق همان کفر است ولی در زیر پرده.
از نظر ما شیعیان که علی و تاکتیک علی علیه السلام با پیغمبر فرقی نداشت ولی چطور است که پیغمبر با این سرعت پیشروی می کند و دشمن را یکی بعد از دیگری ساقط می کند ولی علی علیه السلام وقتی که با دشمنانش روبرو می شود سخت دچار و گرفتار است . آن پیشروی برایش نیست و در مواقع زیادی از دشمن شکست می خورد . چرا؟ برای اینکه پیامبر با کسانی می جنگید که کافر بودند . ولی علی علیه السلام از اول با منافقین طرف بود.
بشر وقتی درجامعه ای قرار گرفت که دید اگر بخواهد بر خلاف اصولی که مردم آن جامعه به آن اعتقاد دارند تظاهر کند جامعه او را در هم می کوبد ، فوراً تظاهر می کند به همان لباس در می آید ولی جامعه خودش باید آگاه باشد و گول تظاهر و فریب را نخورد .
پیغمبر(ص) از دوچیز اظهار نگرانی می کرد : از نفاق و منافق و دیگر از اینکه توده امت جاهل و نادان باشند .
اگر دو خطر (نفاق و نادانی ) با هم پیدا بشود یعنی از یک طرف منافقها و بی دینهای متظاهر و ریاکارها پیدا بشوند و از طرف دیگر مردم جاهل و نادان باشند ، آنها اینها را ابزار خودشان قرار می دهند . حادثه کربلا بر اثر همین دو عامل (نفاق و نادانی) بوجود آمد . مردم جاهل و نادان ابزار دست ابن زیادها قرار گرفتند . و یک عده قلیل منافق توانستند از توده ای مسلمان ولی جاهل و احمق لشگری انبوه علیه فرزند پیغمبر بوجود بیاورند .
روش زندگی منافقان :
1 - منافقین با افرادی که قران دستورداده با آنها دوستی نکنید دوست می شوند :
یکی از ویژگی‌های منافقین ارتباط و دوستی با دشمنان اسلام و کسانی است که فساد می کنند یا اسلام را قبول ندارند . منافقین با کسانی که خارج از دین‌ اسلام هستند و با مؤمنین سرستیز دارند دوستی می کنند
2 – منافقین مردم را به انجام کارهای مُنکر دعوت می‌کنند:
منکر یعنی آن چیزی که مخالف شرع است و مخالف عقل است. این که شنیدید امر به معروف، نهی از منکر، معروف یعنی "شناخته شده". منکر یعنی "ناشناخته". عرب وقتی می‌خواهد بگوید من فلانی را نمی‌شناسم می‌گوید "انکره". یعنی نمی‌شناسمش، نه این که با او مخالفم. منکر یعنی ناشناخته. معروف، اسمش در فارسی هم معروف است می‌گوییم این معروف است، یعنی شناخته شده است، منتها در کجا شناخته شده و ناشناخته؟ در نزد شرع و عقل یعنی چیزی را که عقل یا شرع می‌شناسد، تأییدش می‌کند، این می‌شود معروف. چیزی را که عقل و شرع قبولش ندارد و نمی‌شناسد می‌شود منکر.
می‌گوید این‌ها به منکر فقط فرمان می‌دهند، یعنی آن چیزی که شرع نمی‌پذیرد، عقل نمی‌پذیرد. یعنی برخلاف مسیر پیامبر اسلام و رهبری اسلام است، برخلاف آن امر می‌کنند. به همین جهت است که این‌ها منافق هستند. «و ینهون عن المعروف» از آن چه که خدا و پیامبر و عقل به عنوان معروف این را می‌شناسند یعنی درست است و تأیید می‌کنند از آن، نهی می‌کنند. «و یقبضون ایدیهم» دستشان را می‌بندند. «نسوالله فنسیهم» اینها خدا را فراموش کردند خدا هم فراموششان می‌کند. «ان المنافقین هم الفاسقون» فاسق یعنی کسی که از راه حق خارج شده است. می‌خواهید بدانید چه کسی است؟ منافقین همان کسانی هستند که از مسیر حق خارج شده‌اند.
«وعدالله المنافقین و المنافقات و الکفار»(توبه:68) نمی‌دانم چرا در این آیات خدا تأکید می‌کند به زن منافق، چون در صدر اسلام نوعاً منافقین مرد بودند، به جز یک دو سه‌تایی که حالا اتفاقاً از زن‌های خود پیامبر هم بودند. ولی این جا تأکید می‌کند که منافق چه مرد و چه زن منافق و کفار خدا به اینها وعده می‌دهد آتش جهنم را «نار جهنم خالدین فیها» آن هم آتشی ابدی «هی حسبهم» همین بسشان است «و لعنهم‌الله» خدا این جا عصبانی می‌شود به قول معروف از کوره در می‌رود! خدا لعنتشان بکند «و لهم عذاب مقیم» و برای اینها عذابی است که این عذاب احاطه به اینها دارد، یعنی بر سرشان ایستاده و اینها نمی‌توانند از آن عذاب فرار کنند. ضرورت شناخت منافق از غیر منافق خیلی مهم است ،یکی از ارکان بصیرت آن است که بتوانیم منافقین واقعی را بشناسیم تا ضمن شناساندن آنها به دیگران، خود مراقب گفتار و رفتار آنها باشیم که روی ما تأثیر نگذارند.
شناخت منافقین جامعه از دیدگاه امیرالمؤمنین حضرت علی (علیه¬السلام):
امیرالمؤمنین (علیه¬السلام) می¬فرمایند: ویژگی منافقین این است که وقتی باشماروبرو می شوند، حق را شبیه به باطل جلوه می دهند«إِنَّ الْفِتَنَ إِذَا أَقْبَلَتْ شَبَّهَتْ وَ إِذَا أَدْبَرَتْ نَبَّهَت»‏. وقتی ابر¬های نفاق در جامعه گسترده شد و راه حق باطل نشان داده شد، منافق نقاب از چهره¬ی خود کنار می¬زند تا بلکه بتواند از مقبولیت گذشته خود استفاده کند و مسیر جامعه را به سوی راهی که خود می¬پسندد منحرف سازد.