بیست و یکم آبان 1390
اجتناب از اختلافات حزبی؛ توصیه امام هادی(ع) به شیعیان
مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) اظهار کرد: امام هادی(ع) در اوج دوران درگیریهای کلامی اهل حدیث و معتزله به شیعیان توصیه میکردند که از ورود به اختلافات حزبی و نزاعهای فرقهای آن روزگار پرهیز کنند.
مصطفی صادقی، عضو هیئت علمی و مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) در گفتوگو با خبرگزاری قرآنی ایران(ایکنا) اظهار کرد: امام هادی(ع) در سن شش و بنابر قولی در هشت سالگی در سال 220 هجری به امامت رسیدند و طبعاً پایین بودن سن ایشان میتوانست برای تعدادی از شیعیان در پذیرش امامت ایشان مشکلآفرین شود.
صادقی با اشاره به دوران امامت امام جواد(ع)، افزود: با توجه به اینکه امام جواد(ع) نیز در دوران کودکی به امامت رسیده بودند، تا حدود زیادی مسئله سن کم امام، برای شیعیان حل شده بود، بنابراین امامت ایشان در سن کم در میان شیعیان تقریباً بهراحتی پذیرفته شد و مشکلاتی که برای امام جواد(ع) اتفاق افتاد، کمتر برای امام هادی(ع) پیش آمد.
عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) ادامه داد: البته تقدیر خداوند بر این قرار گرفته بود که چند امام اخیر در سن پایین به امامت برسند تا مسئله امامت امام دوازدهم(عج) در میان مردم با پذیرش بهتر و راحتتری مطرح شود و مردم آمادگی این را داشته باشند که امامت ایشان در سنین پایین و بعد غیبت صغری و کبرای ایشان را بپذیرند.
وی با بیان اینکه دلایل اعتقادی و کلامی امامت ائمه(ع) در سنین پایین در کتابهایی همچون «کافی» مرحوم کلینی گردآوری شده، عنوان کرد: در منابع تاریخی نیز آمده است که هنگامی که امام جواد(ع) به دستور معتصم عباسی به بغداد فراخوانده میشوند، امام هادی(ع) را به عنوان جانشین خود در مدینه معرفی میکنند و این مطلب نشان دهنده امامت امام هادی(ع) بعد از امام جواد(ع) است.
صادقی با تأکید بر اینکه علم امام(ع) از دیگر دلایل و علایم اثبات امامت است، خاطرنشان کرد: از دیگر ادله اثبات امامت امام هادی(ع) وجود نص از جانب امام جواد(ع) است که ایشان در دوران حیات خویش تصریح به امامت ایشان کرده بودند.
مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) با اشاره به تغییر شرایط سیاسی و فرهنگی در دوران امام هادی(ع) تأکید کرد: تغییر روند فکری در دستگاه حاکمه یکی از شرایطی است که در دوران امام هادی(ع) اتفاق افتاد و در آن دوران سختگیری بسیار زیادی از جانب حکومت بر شیعیان و در رأس آنها امام هادی(ع) اعمال شد.
وی با بیان اینکه این تغییر روش و شرایط سیاسی متأثر از تغییر اوضاع و شرایط فرهنگی بود، گفت: از میان خلفای عباسی مأمون و معتصم با اینکه مخالف ائمه(ع) بودند، اما از نظر دیدگاه فکری معتزلی بوده و به اندیشه شیعه نزدیکتر بودند. مأمون متمایل به اندیشه اعتزال بود و به امیرمؤمنان علی(ع) اعتقاد داشت، چندانکه شهید مطهری از مأمون به شیعه امامکش تعبیر میکند.
صادقی ادامه داد: پس از مأمون و معتصم تفکر اهل حدیث غلبه پیدا میکند و حکومت از معتزله به اهل حدیث و اشاعره منتقل میشود. متوکل هوادار تفکر اهل حدیث بود و دیدگاه اهل حدیث و اشاعره، دیدگاهی ظاهری و طبعاً در مقایسه با معتزله نسبت به شیعیان سختگیرتر بودند. متوکل سختگیری زیادی را برای امام هادی(ع) و شیعیان از مصر تا ایران ایجاد کرد.
مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) با اشاره به اینکه متوکل از نظر شرایط سیاسی، دستنشانده عدهای است که خلافت تحت نظر آنها کنترل میشود، افزود: به همین دلیل آنها پس از مدتی متوکل را کشته و خلیفه دیگری را به جای او مینشانند. از همین روست که برخی آغاز انحطاط دوران خلافت عباسیان را از زمان متوکل میدانند، زیرا خلافت از زمان متوکل دیگر در دست عباسیان نیست و در دست مردانی از ماوراءالنهر است.
وی تصریح کرد: امام هادی(ع) در موضوع اختلافات حزبی و نزاعها به شیعیان تأکید میکردند که وارد درگیریهای اشاعره و معتزله نشوند. در آن دوران بحثی تحت عنوان حادث یا قدیم بودن قرآن در جامعه مطرح شده بود و اشاعره به قدیم بودن قرآن و معتزله به حادث بودن آن معتقد بودند و امام هادی(ع) به مناسبتهای مختلف بر مسئله حدوث قرآن تأکید میکردند. بحث حدوث و قدم قرآن کریم از زمان امام رضا(ع) اوج و شدت گرفت و از نظر سیاسی مشکلاتی را در جامعه سبب شد، بهطوریکه مردم تکفیر یکدیگر، خون دیگران را مباح میشمردند و به قتل و خونریزی میپرداختند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) ادامه داد: نکته دیگر رشد و گسترش غالیان در جامعه بود که از زمان امام صادق(ع) آغاز شده و در زمان امام هادی(ع) نیز مشکلات فراوانی را برای ایشان ایجاد کرد. امام هادی(ع) با استشهاد به قرآن به شبهات و عقاید منحرف پاسخ میدادند و با لعن غلاة، به شیعیان تأکید میکردند که از مصاحبت با آنان بپرهیزند.
مدیر گروه تاریخ تشیع پژوهشکده تاریخ و سیره اهل بیت(ع) با اشاره به علت مهاجرت امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) از مدینه به سامرا، افزود: حاکم مدینه به متوکل نامهای مینویسد که اگر اوضاع مدینه را بر وفق مراد خود میخواهی، باید تصمیمی درباره ابوالحسن علی بن محمد(ع) بگیری، زیرا وی در مدینه یاران و شیعیان بسیاری پیدا کرده و این امر میتواند برای ادامه حکومت خطرآفرین باشد.
صادقی با بیان اینکه این نامه نشاندهنده اوج رغبت مردم در مراجعه به امام(ع) و عقاید تشیع است، ادامه داد: متوکل نیز برای آنکه امام هادی(ع) را در کنار خود داشته باشد، با تمسک به حیله، ایشان را با احترام از مدینه به سامرا دعوت کرد. بغداد که مرکز خلافت عباسیان بود، تبدیل به یک شهر نظامی شده بود و لشکریان دائماً در آن شهر در تردد بودند. این مطلب باعث نارضایتی و ناراحتی مردم و سکنه بغداد شده بود و بههمین جهت عباسیان به دنبال شهر جدیدی برای مرکز خلافت بودند که وجود نظامیان در آن شهر منجر به نارضایتی مردم نشود.
وی گفت: عباسیان به سبب دلایل مذکور سامرا را به عنوان پایتخت و مرکز خلافت برگزیدند. این شهر پس از مدتی کاملاً تبدیل به یک مرکز نظامی شد که البته این مطلب دوام چندانی نداشت و دیگربار پایتخت به بغداد منتقل شد. امام هادی(ع) و امام حسن عسکری(ع) از آن جهت عسکریین گفته شدهاند که در سامرا، پایتخت آن روزگار عباسیان اقامت داشتهاند. امام هادی(ع) در شهر سامرا شرایط مساعدی نداشتند و دائماً تحت نظر بودند تا اینکه بهطور نامشخصی به دست متوکل به شهادت رسیدند.