----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
یوسف
جزء : دوازدهم
قالَ يا بُنَيَّ لا تَقْصُصْ رُؤْياکَ عَلي‏ إِخْوَتِکَ فَيَکيدُوا لَکَ کَيْداً إِنَّ الشَّيْطانَ لِلْإِنْسانِ عَدُوٌّ مُبينٌ5وَ کَذلِکَ يَجْتَبيکَ رَبُّکَ وَ يُعَلِّمُکَ مِنْ تَأْويلِ الْأَحاديثِ وَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْکَ وَ عَلي‏ آلِ يَعْقُوبَ کَما أَتَمَّها عَلي‏ أَبَوَيْکَ مِنْ قَبْلُ إِبْراهيمَ وَ إِسْحاقَ إِنَّ رَبَّکَ عَليمٌ حَکيمٌ6لَقَدْ کانَ في‏ يُوسُفَ وَ إِخْوَتِهِ آياتٌ لِلسَّائِلينَ7إِذْ قالُوا لَيُوسُفُ وَ أَخُوهُ أَحَبُّ إِلي‏ أَبينا مِنَّا وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّ أَبانا لَفي‏ ضَلالٍ مُبينٍ8اقْتُلُوا يُوسُفَ أَوِ اطْرَحُوهُ أَرْضاً يَخْلُ لَکُمْ وَجْهُ أَبيکُمْ وَ تَکُونُوا مِنْ بَعْدِهِ قَوْماً صالِحينَ9قالَ قائِلٌ مِنْهُمْ لا تَقْتُلُوا يُوسُفَ وَ أَلْقُوهُ في‏ غَيابَتِ الْجُبِّ يَلْتَقِطْهُ بَعْضُ السَّيَّارَةِ إِنْ کُنْتُمْ فاعِلينَ10قالُوا يا أَبانا ما لَکَ لا تَأْمَنَّا عَلي‏ يُوسُفَ وَ إِنَّا لَهُ لَناصِحُونَ11أَرْسِلْهُ مَعَنا غَداً يَرْتَعْ وَ يَلْعَبْ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ12قالَ إِنِّي لَيَحْزُنُني‏ أَنْ تَذْهَبُوا بِهِ وَ أَخافُ أَنْ يَأْکُلَهُ الذِّئْبُ وَ أَنْتُمْ عَنْهُ غافِلُونَ13قالُوا لَئِنْ أَکَلَهُ الذِّئْبُ وَ نَحْنُ عُصْبَةٌ إِنَّا إِذاً لَخاسِرُونَ14
ترجمه جناب آقاي صفوي
5) یعقوب گفت: اى پسرک من، خوابت را براى برادرانت حکایت مکن، زیرا آنان بر تو حسد مى برند و قطعاً براى تو نیرنگى مى اندیشند و شیطان آنان را تحریک خواهد کرد که نیرنگ خود را به کار بندند، چرا که شیطان براى آدمى دشمنى آشکار است.

6) و همان گونه که در خواب دیدى، پروردگارت تو را برمى گزیند و از بندگان خالص خود قرار مى دهد و از تعبیر خواب ها و تحلیل درست رخدادها به تو مى آموزد و نعمتش را بر تو تمام مى کند و به واسطه تو نعمت خود را بر خاندان یعقوب نیز تمام مى کند، چنان که پیش تر آن را بر پدرانت ابراهیم و اسحاق تمام کرد. به یقین، پروردگار تو به حال بندگانش آگاه و کارهایش همه از روى حکمت است.

7) اى پیامبر، از تو سرگذشت یوسف را مى پرسند، قطعاً در داستان یوسف و برادرانش براى جویندگان حقیقت نشانه هایى است بر این که خدا یکتاست و عهده دار امور بندگان خالص خویش است.

8) یاد کن هنگامى را که برادران یوسف درصدد توطئه برآمدند و با یکدیگر گفتند: همه مى دانیم که یوسف و برادرش بنیامین نزد پدرمان از ما محبوب ترند، در صورتى که ما گروهى نیرومندیم و همه کارهاى پدر به دست ما انجام مى شود. قطعاً پدرمان در برترى دادن یوسف و برادرش بر ما در خطایى آشکار است.

9) برخى از آنان گفتند: یوسف را بکشید، و برخى دیگر گفتند او را در سرزمینى دور دست بیفکنید که نتواند بازگردد، آن گاه توجّه پدرتان به شما معطوف مى شود، بعد از او توبه مى کنید و مردمى شایسته مى شوید.

10) گوینده اى از آنان گفت: یوسف را نکشید، و کارى که به هلاکت او مى انجامد نکنید. اگر مى خواهید کارى کنید او را در قعر چاه بیفکنید، تا برخى از کاروانیان او را برگیرند و با خود به سرزمینى دور دست ببرند.

11) پس همه بر این رأى اتفاق کردند و نزد یعقوب رفتند و گفتند: اى پدر، تو را چه دلیلى است که ما را بر یوسف امین نمى دانى، در حالى که ما قطعاً خیرخواه او هستیم ؟

12) فردا او را با ما بفرست، که اگر با ما بیاید، در چمنزار گردش مى کند و به بازى و تفریح مى پردازد و ما حتماً مراقب او هستیم.

13) یعقوب در پاسخ فرزندانش گفت: این که یوسف را ببرید مرا اندوهگین مى کند، و مى ترسم وقتى از او غافلید گرگ او را بخورد.

14) گفتند: اگر گرگ او را بخورد با این که ما گروهى نیرومندیم، قطعاً زیانکار خواهیم بود.

236
236