تاریخ نگارش : بیست و یکم ارديبهشت 1391
مقام مادر درپرتو آیات کلام الله مجید
حاجیه تقی زاده فانید
بدون تردید مادر یکی از نعمتهای گرانبها و بزرگ الهی است، که به انسانها ارزانی شده است. مادر نعمتی است که با وجود او انسان همواره در زندگی احساس خوشبختی و آرامش میکند. و از برکت دعایش قلههای بلند افتخار را یکی پس از دیگری میپیماید.
کلید واژه : مقام مادر درپرتو آیات کلام الله مجید
بدون تردید مادر یکی از نعمتهای گرانبها و بزرگ الهی است، که به انسانها ارزانی شده است. مادر نعمتی است که با وجود او انسان همواره در زندگی احساس خوشبختی و آرامش میکند. و از برکت دعایش قلههای بلند افتخار را یکی پس از دیگری میپیماید.
وجود مادر مایهی افتخار، سربلندی و موفقیت است. مادر مربی گرانقدر و ارزشمندیست که با نبودش هر لحظه ممکن است، فرزند راه نادرست و منحرف را انتخاب کند. خداوند انسان را با وجود (مادر) و عدمش مورد آزمایش و امتحان قرار میدهد؛ با وجود مادر، انسان باید به او خدمت کند احترامش را داشته باشد و رضایت او را بدست آورد و با نبودش، صبر و تحمل داشته باشد و در حقش دعای خیر کند. تاریخ ثابت کرده است که خداوند بهترین انسانهای روی زمین را با وفات مادرانشان مورد آزمایش خود قرار داده است، در رأس آنها خیرالبشر منجی عالم بشریت حضرت محمد مصطفی صلیالله علیه و آله وسلم میباشد. ایشان در سن ٨ سالگی از وجود نعمت مادر محروم میشود. خداوند از ابتدای زندگی، آن حضرت را مورد آزمایش قرار میدهد و خواست الهی بر این است که او را از اوان کودکی از وجود پر مهر و گرانبهای مادر محروم بگرداند تا اینکه آن حضرت بدون نوازشهای مهربانانهی مادری پرورش یابد و با سختیهای زندگی و مشکلات آن مبارزه کند. این نشان میدهد، مادر نعمت بس عظیم و بزرگی است و دارای یک جایگاه خاص و ویژه در اسلام است.
جایگاه مادر در پرتو آیات کلام الله مجید:
یکی از مهمترین اموری که فرد مسلمان باید به آن توجه داشته باشد، ادای حقوق مادر است. مسلمان باید بداند که اسلام تا حدّی به مقام و منزلت مادر افزوده که بشریت تا به حال نظیر آن را ندیده است. این مقام والا بلافاصله بعد از ایمان به خدا و طاعت ذات واحدش میآید. در قرآن کریم آیات بیشماری وجود دارد که خشنودی مادر و پدر را درست بعد از رضایت خداوندِ سبحان قرار میدهد و به این ترتیب بر فضیلتِ نیکی و احسان به والدین میافزاید.
خداوند متعال میفرماید: «و قضی ربک الا تعبدوا الا إیّاه و با لوالدین احسانا إمّا یبلغنَّ عندکَ الکِبَر احدهما او کلاهما فلاتقل لهما اُفٍّ ولاتنهرهما و قل لهما قولاً کریما» [اسرا: ٢٣]
(و حکم کرده پروردگار تو که نپرستید به جز او، و با مادر و پدر احسان کنید، اگر برسد به پیش تو، به کهنسالی یکی یا هر دو تا، پس نگو به آنها اف و بانگ نزن بر آنها و بگو به آنها قول مودبانه.)
امام قرطبی رحمهالله فرموده است: «حق تعالی در این آیه ادب و احترام والدین و حسن سلوک با آنها را به عبادت خود وصل نموده و واجب قرار داده است، که «أن اشکرلی و لوالدیک» (یعنی: من را و والدینت را سپاس گوی) از این آیه ثابت میگردد که پس از عبادت خداوند، اطاعت والدین از همه مهمتر و مانند شکرگزاری خداوند، شکرگذاری والدین واجب است.»
در جایی دیگر خداوند متعال میفرماید: «واعبدوا الله و لاتشرکوا به شیئا و بالوالدین احسانا...» [نساء: ٣٦]
(تنها خدا را عبادت کنید و هیچ چیزی را شریک او مکنید و نیکی کنید به پدر و مادر ...)
علامه ابن کثیر رحمهالله در تفسیر این آیه میگوید: «حق خداوند تبارک و تعالی این است که ذات یگانهاش، که هیچ شریک و همتایی ندارد، عبادت شود سپس در مرتبهی بعدی حق مخلوقاتش میآید که مهمترین و اولی ترین آنها حق مادر و پدر است و به همین دلیل خداوند حق والدین را قرین حق خود قرار میدهد.»
بهشت زیر پای مادران است:
حضرت معاویه بن جاهمه روایت میکند که، پدرم جامهه به محضر رسول اکرم حاضر شد و اظهار داشت: قصد شرکت در جهاد دارم، و به منظور مشوره با حضرت عالی به محضرتان رسیدهام آن حضرت صلیالله علیه وسلم از وی پرسیدند: آیا مادرت حیات دارد؟ وی عرض کرد: آری آن حضرت صلیالله علیه وسلم فرمودند: پس نزد او بمان و در خدمت او باش زیرا بهشت تو، در زیر قدمهای او است.
حضرت اسماء بنت ابیبکرصدیق نیر روایت میکند که، در دوران معاهده قریش و رسول اکرم صلیالله علیه وسلم، مادرم که هنوز به اسلام مشرف نشده بود، به نزدم آمد؛ من از رسول خدا صلیالله علیه وسلم پرسیدم: یا رسول الله! مادرم به نزد من با امید و آرزو آمده آیا من او را خدمت کنم؟ آن حضرت صلیالله علیه وسلم فرمودند: آری او را خدمت کن و با او چنان رفتار کن که یک دختر با مادر خود رفتار میکند.
حق مادر از پدر بیشتر است:
حضرت ابوهریره روایت میکند که شخصی از رسول اکرم پرسید: چه کسی بر من بیشتر حق خدمت و رفتار خوب دارد؟ آن حضرت صلیالله علیه وسلم فرمودند: مادرت، باز مادرت، باز مادرت؛ پس از آن پدرت، پس از آن خویشاوندان نزدیک و پس از آن خویشاوندانی که در رتبهی بعد از آن قرار داشته باشند.
حکم اطاعت از مادر در انجام معصیت:
علامه قرطبی رحمهالله در این باره میگوید: «فرمانبرداری از پدر و مادر در ارتکاب گناه کبیره و یا ترک فرائض جایز نیست، اما اطاعت از آنها در امور مباح الزامی میباشد. و از حسن نقل میکند که میگوید: اگر مادر به خاطر شفقت و دلسوزی او را از حضور در نماز عشاء منع کرد نباید از او اطاعت کند».
به این ترتیب پیوند به خاطر خدا، بالاترین پیوند است و اگر والدین کسی مشرک بودند باید به آنها نیکی و احسان کند نه اطاعت و پیروی، و این زندگانی چند روزهی دنیا به پایان میرسد، و همگی به سوی خداوند سبحان بر میگردند.
یکی از شاعران جوان در قطعه شعری جایگاه مادر را چنین توصیف کرده است.
مادر سرشت از عالم افلاک دارد/ از مهر ایزد پرتو مادر خاک دارد / مادر بود تندیس زیبای محبت
قلبش بود امواج دریای محبت / گلواژه ای بهتر زنام مادران نیست / بی نام مادر رونق در بوستان نیست / صدها فضیلت از برای امهات است / جنت به زیر پای امهات است / نیکی به مادر از اهم واجبات است / در احترام والدین فوز و نجات است / سلف صالح و نیکی آنها با مادرانشان .
اگر اندکی در زندگی سلف صالح و اصحاب رسول اکرم تأمل کنیم، در مییابیم که آن بزرگواران نمونههای زنده و عملی آیات قرآن و دستورات پیامبر اسلام بودند، آنها دستورات الهی و اوامر فرستادهاش را مو به مو اجرا میکردند. بر اساس روایات صحیحه وقتی ده آیه را برای حفظ انتخاب میکردند، تا عملاً آن آیات را در زندگی خود پیاده نمیکردند، به سراغ ده آیهی دیگر نمیرفتند. نیکی به والدین نیز یکی از دستورات قرآن است که در اینجا به بررسی مثالهایی از نیکی و احسان اصحاب و سلف صالح نسبه به پدر و مادر میپردازیم:
ابومره خدمتکار امهانی دختر ابوطالب میگوید: با حضرت ابوهریره به زمینش در «عقیق» رفتم وقتی وارد زمینش شد با صدای بلند فریاد، زد السلام علیک و رحمت الله و برکاته مادرجان!
مادرش جواب داد: وعلیک السلام و رحمت الله و برکاته. او گفت: مادر جان، خدا به تو جزای خیر دهد همان طور که در کوچکی تربیت و تر و خشکم کردی.
مادرش گفت: پسرم، خدا به تو هم جزای خیر دهد و از تو راضی و خشنود باشد چنان که در کهن سالیام به من نیکی و احسان نمودی.
مولف کتاب (عیون الاخبار) مینویسد: از عمربن زید پرسیدند: احسان و نیکی پسرت باتو چگونه است؟ گفت: هرگز در روز راه نرفتم مگر اینکه او پشت سرم بود و در شب راه نرفتم مگر اینکه او جلویم بود و هرگز پشت بام خانهای که من داخلش بودم نرفت. و همچنین روایت شده است که حضرت امام حسن بن علی هرگز با مادر خود (حضرت فاطمه) غذا نمیخورد زیرا که میفرمود: شاید هنگام غذا خوردن من از جایی لقمۀ بردارم که چشم مادرم به آنجا بوده و دوست داشته که از آنجا لقمه بردارد و یا شاید من بیشتر از مادرم غذا بخورم و مادرم گرسنه بماند، لذا این بی احترامی به مادر محسوب می شود.
1)
: Thanks for heipnlg me to see things in a different light.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.