----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
اعراف
جزء : نهم
وَ لَمَّا رَجَعَ مُوسي‏ إِلي‏ قَوْمِهِ غَضْبانَ أَسِفاً قالَ بِئْسَما خَلَفْتُمُوني‏ مِنْ بَعْدي أَ عَجِلْتُمْ أَمْرَ رَبِّکُمْ وَ أَلْقَي الْأَلْواحَ وَ أَخَذَ بِرَأْسِ أَخيهِ يَجُرُّهُ إِلَيْهِ قالَ ابْنَ أُمَّ إِنَّ الْقَوْمَ اسْتَضْعَفُوني‏ وَ کادُوا يَقْتُلُونَني‏ فَلا تُشْمِتْ بِيَ الْأَعْداءَ وَ لا تَجْعَلْني‏ مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمينَ150قالَ رَبِّ اغْفِرْ لي‏ وَ لِأَخي‏ وَ أَدْخِلْنا في‏ رَحْمَتِکَ وَ أَنْتَ أَرْحَمُ الرَّاحِمينَ151إِنَّ الَّذينَ اتَّخَذُوا الْعِجْلَ سَيَنالُهُمْ غَضَبٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ ذِلَّةٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ کَذلِکَ نَجْزِي الْمُفْتَرينَ152وَ الَّذينَ عَمِلُوا السَّيِّئاتِ ثُمَّ تابُوا مِنْ بَعْدِها وَ آمَنُوا إِنَّ رَبَّکَ مِنْ بَعْدِها لَغَفُورٌ رَحيمٌ153وَ لَمَّا سَکَتَ عَنْ مُوسَي الْغَضَبُ أَخَذَ الْأَلْواحَ وَ في‏ نُسْخَتِها هُديً وَ رَحْمَةٌ لِلَّذينَ هُمْ لِرَبِّهِمْ يَرْهَبُونَ154وَ اخْتارَ مُوسي‏ قَوْمَهُ سَبْعينَ رَجُلاً لِميقاتِنا فَلَمَّا أَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ قالَ رَبِّ لَوْ شِئْتَ أَهْلَکْتَهُمْ مِنْ قَبْلُ وَ إِيَّايَ أَ تُهْلِکُنا بِما فَعَلَ السُّفَهاءُ مِنَّا إِنْ هِيَ إِلاَّ فِتْنَتُکَ تُضِلُّ بِها مَنْ تَشاءُ وَ تَهْدي مَنْ تَشاءُ أَنْتَ وَلِيُّنا فَاغْفِرْ لَنا وَ ارْحَمْنا وَ أَنْتَ خَيْرُ الْغافِرينَ155
ترجمه جناب آقاي صفوي
150) و چون موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود بازگشت به آنان گفت: پس از رفتنم مرا بد جانشینى کردید. آیا مى خواستید کار پروردگارتان ( فرو فرستادن تورات ) پیش از زمانش تحقق یابد ؟ آن گاه صحیفه هاى تورات را افکند و سر برادرش هارون را با چنگ زدن به موهایش گرفت و او را به سوى خود مى کشید. هارون گفت: اى پسر مادرم، این قوم مرا به ناتوانى کشاندند و نزدیک بود مرا به خاطر مخالفت با گوساله پرستى بکشند. پس دشمنان را با نکوهش من شادمان مساز، و مرا در مخالفت با خود همراه این ستمکاران مشمار.

151) موسى برادرش را معذور دانست و گفت: پروردگارا، من و برادرم را ببخشاى و ما را به رحمت خویش درآور که تو مهربانترین مهربانانى.

152) به یقین، کسانى که تندیس گوساله را به خدایى گرفتند، به زودى خشمى شدید از جانب پروردگارشان و ذلّتى فراگیر در زندگى دنیا به آنان خواهد رسید. و ما کسانى را که به خدا دروغ مى بندند این گونه کیفر مى دهیم.

153) و کسانى که کارهاى ناروا کردند، سپس بعد از آن توبه نمودند و ایمان آوردند، قطعاً پروردگارت پس از توبه آنان آمرزنده گناهانشان است و بر آنان رحمت مى آورد.

154) و آن گاه که خشم موسى فرو نشست، صحیفه هاى تورات را برگرفت، و در نوشته آنها رهنمود و رحمتى است براى کسانى که از پروردگارشان بیم دارند.

155) و موسى از میان قومش هفتاد مرد را برگزید تا همراه او در آن زمانى که با او وعده نهاده بودیم، به کوه طور آیند. آنان با درخواست رؤیت خدا مرتکب ستمى بزرگ شدند و به سزاى آن زمین لرزه اى برخاسته از صاعقه آسمانى آنان را بلرزاند و هلاکشان کرد. هنگامى که لرزش آنان را فراگرفت. موسى گفت: پروردگارا، اگر مى خواستى، آنان را پیش تر به هلاکت مى رساندى و نیز مرا. آیا ما را به کارى که بى خردانمان کرده اند نابود مى کنى ؟ این جز آزمون تو نیست که هر که را بخواهى به وسیله آن گمراه و هر که را بخواهى هدایت مى کنى. تویى سرپرست ما، پس ما را ببخشاى و بر ما رحمت آور و تویى بهترین آمرزندگان.

169
169