----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
کهف
جزء : پانزدهم
وَ کَذلِکَ أَعْثَرْنا عَلَيْهِمْ لِيَعْلَمُوا أَنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ أَنَّ السَّاعَةَ لا رَيْبَ فيها إِذْ يَتَنازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقالُوا ابْنُوا عَلَيْهِمْ بُنْياناً رَبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قالَ الَّذينَ غَلَبُوا عَلي‏ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِمْ مَسْجِداً21سَيَقُولُونَ ثَلاثَةٌ رابِعُهُمْ کَلْبُهُمْ وَ يَقُولُونَ خَمْسَةٌ سادِسُهُمْ کَلْبُهُمْ رَجْماً بِالْغَيْبِ وَ يَقُولُونَ سَبْعَةٌ وَ ثامِنُهُمْ کَلْبُهُمْ قُلْ رَبِّي أَعْلَمُ بِعِدَّتِهِمْ ما يَعْلَمُهُمْ إِلاَّ قَليلٌ فَلا تُمارِ فيهِمْ إِلاَّ مِراءً ظاهِراً وَ لا تَسْتَفْتِ فيهِمْ مِنْهُمْ أَحَداً22وَ لا تَقُولَنَّ لِشَيْ‏ءٍ إِنِّي فاعِلٌ ذلِکَ غَداً23إِلاَّ أَنْ يَشاءَ اللَّهُ وَ اذْکُرْ رَبَّکَ إِذا نَسيتَ وَ قُلْ عَسي‏ أَنْ يَهْدِيَنِ رَبِّي لِأَقْرَبَ مِنْ هذا رَشَداً24وَ لَبِثُوا في‏ کَهْفِهِمْ ثَلاثَ مِائَةٍ سِنينَ وَ ازْدَادُوا تِسْعاً25قُلِ اللَّهُ أَعْلَمُ بِما لَبِثُوا لَهُ غَيْبُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ أَبْصِرْ بِهِ وَ أَسْمِعْ ما لَهُمْ مِنْ دُونِهِ مِنْ وَلِيٍّ وَ لا يُشْرِکُ في‏ حُکْمِهِ أَحَداً26وَ اتْلُ ما أُوحِيَ إِلَيْکَ مِنْ کِتابِ رَبِّکَ لا مُبَدِّلَ لِکَلِماتِهِ وَ لَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَداً27
ترجمه جناب آقاي صفوي
21) و بدینسان مردم را از حالشان باخبر ساختیم تا همگان ( مؤمنان و کافران ) بدانند که وعده خدا حق است و در رستاخیز هیچ تردیدى نیست. آرى آن گاه اصحاب کهف را از خوابشان بیدار کردیم و مردم را از حالشان باخبر ساختیم که آنان درباره حقانیت معاد با یکدیگر کشمکش مى کردند. ولى منکران معاد با این نشانه بزرگ به حقیقت راه نیافتند، از این رو گفتند: بنایى ( دیوارى ) بر آنان بسازید و رهایشان کنید، پروردگارشان به حالشان آگاه تر است، امّا کسانى که در آنچه بدان باور داشتند ( حقانیت معاد ) پیروز شدند، گفتند: ما حتماً بر آنان مسجدى بنا مى کنیم تا یادشان زنده بماند.

22) به زودى مردم در شمارِ اصحاب کهف اختلاف خواهند کرد، برخى خواهند گفت: آنان سه تن بودند و چهارمین آنها سگشان بود، و برخى دیگر خواهند گفت: آنان پنج تن بودند و ششمین آنها سگشان بود ـ آنان تیر در تاریکى مى افکنند و از روى جهل سخن مى گویند ـ و برخى نیز خواهند گفت: آنان هفت تن بودند و هشتمین آنها سگشان بود. بگو: پروردگارم به شمار آنها داناتر است، جز اندکى از مردم کسى شمار آنها را نمى داند. پس اى پیامبر، با کسانى که درباره آنها سخن مى گویند جز به شیوه اى آشکار که آیات قرآن بر آن دلالت دارد جدال مکن و از هیچ یک از آنان درباره اصحاب کهف نظرخواهى مکن.

23) و هرگز در مورد کارى که آهنگ آن را دارى مگو: قطعاً من فردا آن را انجام مى دهم.

24) مگر این که به همراه آن بگویى: اگر خدا بخواهد. و چنانچه آن را فراموش کردى، پروردگارت را با این وصف که همه امور به دست اوست و جز به اراده او کارى انجام نمى گیرد یاد کن و بگو: امید است که پروردگارم مرا به چیزى که از یاد او پس از فراموشى، به هدایت نزدیک تر است ( به ذکر همیشگى خود ) هدایت کند.

25) و اصحاب کهف سیصد سال در غارشان به خواب ماندند و نُه سال نیز بر آن افزودند.

26) بگو: خداست که به مدت درنگشان در غار از همه داناتر است، زیرا غیب آسمان ها و زمین تنها از آنِ اوست. چه بینا و شنواست! براى آنان کارگزارى جز او نیست و هیچ کس را در فرمانروایى خود شریک نمى گیرد.

27) آنچه از لوح محفوظ که نگارش یافته پروردگار توست بر تو وحى مى شود تلاوت کن. سخنان او را دگرگون کننده اى نیست، و جز او هرگز پناهگاهى براى خود نخواهى یافت.

296
296