تاریخ نگارش : سي و يکم تير 1392
توکل ، کلید توانگری
حدیث پناهی
انسان، به تنهایی در مسیر پر پیچ و خم زندگی، احساس سرگردانی و پوچی خواهد کرد؛ چرا که لحظاتی در زندگی به وجود می ایند که از اسباب و وسایل عادّی، کاری ساخته نیست و آنچه دل انسان را آرام می کند، یاد خداست. بروس بارتون می گوید: «هرگز کسی به دستاورد دلپذیری نرسیده است، مگر آن که در گوشه ای از وجود خود، به چیزی برتر از شرایط زمانه، ایمان داشته باشد».2 از این رو، برای به دست آوردن روحیه قوی و رسیدن به هر موفّقیتی، نیاز حتمی انسان، اتّصال به قدرت بی پایان خداوند است. حافظ، این نیاز را چنین توصیف می کند:
تکیه بر تقوا و دانش، در طریقت، کافری است
راهرو، گر صد هنر دارد، توکّل بایدش.
کلید واژه : توکّل
توکّل، کلید توانگری
توکّل چیست؟
توکّل، به معنای اعتماد به خداوند در تمام کارها و تکیه بر اراده اوست. امام جواد(ع) می فرماید: «اعتماد بر خداوند متعال، بهای هر چیز گرانی است و نردبان رسیدن به هر بلندی».3 چنین توکّلی، با اعتقاد به این که همه امور، با اراده و مشیت خداوند سامان می گیرد و آنچه او مقدّر کند، جز به صلاح نخواهد بود، موجب می گردد که علل و عوامل عادّی دنیایی که موجب ایجاد موانع و مزاحمت های روحی (از قبیل: نومیدی، عدم اعتماد به نفس، ترس، سستی اراده و عدم تعادل) می شوند، بی اثر شوند و یا اثر آنها خنثا شود و قاطعیت و عزم و اراده فرد، تقویت گردد: «هر که کار خود را به خدا بسپارد، پشتش قوی می گردد».4 پیامبر(ص) نیز می فرماید: «هر که دوست دارد نیرومندترین مردم باشد، باید به خداوند، توکّل کند».5
کسی که به خداوند توکّل کند، دیگر نگران نتیجه کار خود نخواهد بود و با اراده قوی، به انجام دادن تکالیف خود در زندگی خواهد پرداخت. چنین نگرشی، روحیه انسان را در برابر سختی ها محکم و استوار می کند. دکتر نورمان پیل می گوید: «توکّل به خدا، به عنوان یک نگرش مذهبی، فرد را در برابر ناملایمات زندگی، توانا می کند و نیروی روحی بیشتری را در اختیار آدمی قرار می دهد. همچنین او بهتر می تواند سختی ها و مشکلات زندگی را قبول کند».
توکّل باید حقیقی باشد
آثار و فواید بسیار زیاد توکّل، وقتی به دست می اید که مفهوم توکّل، به درستی درک شود. همان طور که گفته شد، توکّل به معنای اتّکا به قدرت خداوند و واگذار کردن نتیجه امور به اوست و اعتقاد به این که هر امری، با اراده خداوند، صورت می گیرد: «ایمان بنده ای، راست نیست، مگر آن که اعتمادش به آنچه در دست خداوند است، بیشتر باشد از آنچه در دست خویش دارد».
چنین اعتقادی، موجب احساس آرامش و بی نیازی در انسان می شود. از طرفی، سنّت خداوند بر این قرار گرفته که با امدادهای غیبی خود، توکّل کنندگان را یاری دهد: «هر که بر خدا توکّل کند، امور سخت برای او نرم و آسان می شود و اسباب و وسیله ها، برایش فراهم می گردد و در آسایش، راحتی و کرامت، جای می گیرد»8 و «هر که از خدا یاری جوید، خداوند، او را یاری خواهد کرد».
بنا بر این، لازمه توکّل، داشتن حسن نیت به خداوند است و اعتقاد به این که خداوند، جز صلاح و خیر، چیز دیگری برای کسی نمی خواهد و آنچه برای انسان مقدّر کرده، به او خواهد داد: «هر که اطمینان داشته باشد که آنچه خدا برایش مقدّر کرده، به او می رسد، دلش آرام می گیرد» و این که در هر پیشامدی، خیری نهفته است، اگر چه حکمت آن، پوشیده باشد. با این اعتقاد، انسان از زندگی خود راضی خواهد بود و بر قضا و قدر الهی، خشنود می گردد: «ریشه خشنودی، حسن اعتماد به خداست» و «هر که به بهره و نصیب خود خشنود شود، راحت گردد».
چنین حُسن نیتی، توفیق و یاری خداوند را در پی خواهد داشت: «کسی که حُسن نیت داشته باشد، توفیق، او را یاری خواهد کرد»
امام صادق(ع)، می فرماید: «همانا خداوند، کمک به بندگان را به میزان انگیزه آنان مقدّر فرموده است. پس هر کس که از نیت درست برخوردار باشد، از حمایت کامل خداوند نیز برخوردار خواهد بود و کسی که نیتش درست نباشد، به همان اندازه که کوتاهی کرده، از کمک کمتری نیز برخوردار خواهد بود».
پس لازم است که نیت های خود را خالص کنیم تا بیشترین بهره را از حمایت خداوند دریافت کنیم. همان گونه که پیامبر فرموده است: «خداوند می فرماید: هر گاه دل بنده ام را بنگرم و دریابم که از روی اخلاص و برای خشنودی من، طاعتم را به جای آورد، هدایت و تدبیر امور او را خود به عهده می گیرم».
توکّل و دیگر هیچ؟!
ممکن است برداشت نادرستی از توکّل، این ذهنیت را به وجود آورد که در صورت توکّل بر خدا، دیگر احتیاجی به تلاش و زحمت نیست؛ امّا چنین تصوّری، درست بر خلاف مفهوم توکّل است؛ زیرا توکّل، به معنای واگذار نمودن نتیجه امور به خداوند و راضی بودن بر تقدیرات الهی است و این، وظیفه انسان را سنگین تر می کند؛ چرا که کاری که برای خداوند انجام گیرد، باید کامل تر و بی نقص تر انجام شود تا سزاوار پیش کشی خداوند را داشته باشد. مَثَلِ کسی که توکّل کند و تلاش نکند، مانند کشاورزی است که بدون کاشتن دانه، در انتظار محصول است. امام رضا(ع)، می فرماید: «کسی که از خدا توفیق بخواهد، ولی تلاش نکند، خود را مسخره کرده است».16
حکیم سنایی نیز چنین می سراید:
راه جُستن ز تو، هدایت از او
جَهد کردن از تو، عنایت از او.
از نشانه های توکّل در مراتب بالاتر را می توان ناامید شدن از غیر خدا و تنها، دل بستن به آنچه در نزد اوست (تمام زمین آسمان) دانست. جبرئیل امین، در پاسخ پیامبر که از او درباره توکّل سؤال کرده بود، چنین می فرماید: «توکّل، دانستن این مطلب است که مخلوق، نه زیانی می زند و نه سودی می رساند، نه اعطا می کند و نه جلوگیری می کند: چشم امید از خلق بریدن! هر گاه بنده چنین باشد، دیگر برای احدی جز خداوند، کار نمی کند و امید و بیمش از کسی جز خداوند نیست و چشم طمع، به هیچ کس جز خداوند ندارد».
پیامبر(ص) نیز می فرماید: «هر که می خواهد توانگرترین مردم باشد، باید به آنچه در دست خداست، اطمینان بیشتری داشته باشد تا به آنچه در دست غیر اوست».
مهم ترین اثر توکّل، احساس انتقال قدرت الهی به انسان است. کسی که به خداوند توکّل می کند، در واقع، با قدرت نامحدود الهی، پیوند خورده و به نیرویی دست یافته که هیچ چیز را یارای برابری با آن نخواهد بود: «هر که به خدا توانگر شود، مردم به او نیازمند می شوند»
و چه کلامی دل نشین تر از این وعده الهی که: «هر که (در هر کاری) به خدا توکّل کند، خدا او را کفایت خواهد کرد».
منبع: حدیث زندگی > مهر و آبان 1386، شماره 37
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.