----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
انعام
جزء : هفتم
وَ إِذْ قالَ إِبْراهيمُ لِأَبيهِ آزَرَ أَ تَتَّخِذُ أَصْناماً آلِهَةً إِنِّي أَراکَ وَ قَوْمَکَ في‏ ضَلالٍ مُبينٍ74وَ کَذلِکَ نُري إِبْراهيمَ مَلَکُوتَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ لِيَکُونَ مِنَ الْمُوقِنينَ75فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ اللَّيْلُ رَأي‏ کَوْکَباً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لا أُحِبُّ الْآفِلينَ76فَلَمَّا رَأَي الْقَمَرَ بازِغاً قالَ هذا رَبِّي فَلَمَّا أَفَلَ قالَ لَئِنْ لَمْ يَهْدِني‏ رَبِّي لَأَکُونَنَّ مِنَ الْقَوْمِ الضَّالِّينَ77فَلَمَّا رَأَي الشَّمْسَ بازِغَةً قالَ هذا رَبِّي هذا أَکْبَرُ فَلَمَّا أَفَلَتْ قالَ يا قَوْمِ إِنِّي بَري‏ءٌ مِمَّا تُشْرِکُونَ78إِنِّي وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذي فَطَرَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ حَنيفاً وَ ما أَنَا مِنَ الْمُشْرِکينَ79وَ حاجَّهُ قَوْمُهُ قالَ أَ تُحاجُّونِّي فِي اللَّهِ وَ قَدْ هَدانِ وَ لا أَخافُ ما تُشْرِکُونَ بِهِ إِلاَّ أَنْ يَشاءَ رَبِّي شَيْئاً وَسِعَ رَبِّي کُلَّ شَيْ‏ءٍ عِلْماً أَ فَلا تَتَذَکَّرُونَ80وَ کَيْفَ أَخافُ ما أَشْرَکْتُمْ وَ لا تَخافُونَ أَنَّکُمْ أَشْرَکْتُمْ بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ عَلَيْکُمْ سُلْطاناً فَأَيُّ الْفَريقَيْنِ أَحَقُّ بِالْأَمْنِ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ81
ترجمه جناب آقاي صفوي
74) و یاد کن هنگامى را که ابراهیم به پدرش آزر گفت: آیا بت هایى ]ناتوان[ را خدایان خود مى گیرى و به پرستش آنها مى پردازى ؟ بى گمان، من تو و قوم تو را در گمراهى آشکارى مى بینم.

75) و بدین سان به ابراهیم ملکوت آسمان ها و زمین ( وجود ربطى آنها به خدا ) را نشان دادیم تا حقایقى را دریابد و از کسانى باشد که به آیات ما یقین دارند.

76) از این رو هنگامى که تاریکى شب او را فراگرفت و ستاره اى را دید، گفت: این پروردگار و مالک من است که تدبیر امور مى کند، اما چون غروب کرد گفت: غروب کنندگان را دوست ندارم، چرا که آنها درخور تدبیر نیستند.

77) آن گاه ماه در پى آن برآمد و هنگامى که ماه را دید طلوع مى کند گفت: این پروردگار و مالک من است و تدبیر امور در اختیار اوست، اما وقتى آن هم غروب کرد گفت: اگر آن کس که حقیقتاً پروردگار من است مرا راه ننماید بى گمان در زمره مردم گمراه خواهم بود.

78) پس از آن خورشید از افق برآمد و چون خورشید را در حال طلوع دید گفت: این پروردگار من است این از همه بزرگ تر است، اما همین که خورشید نیز غروب کرد گفت: اى مردم، من از شرک ورزیدن شما و از آنچه شریک خدا شمرده اید دور و برکنارم.

79) بى تردید، من به کسى روى کردم که آسمان ها و زمین را پدید آورده است و من به غیر او تمایل نخواهم یافت و از مشرکان نخواهم بود.

80) و قومش با او بر سر این که تدبیر امور در اختیار خدایان آنهاست به محاجه پرداختند و او را از گزند بت ها بیم دادند. ابراهیم گفت: آیا با من درباره پروردگارى خدا محاجّه مى کنید در حالى که او مرا به سوى خود هدایت کرده است ؟ و من از آنچه شما شریک او مى پندارید بیم ندارم تا به پرستش آن ناگزیر باشم، مگر این که پروردگارم ترس از آن را براى من بخواهد. علم پروردگارم همه چیز را فرا گرفته است، آیا درنمى یابید و متذکّر نمى شوید ؟

81) چگونه من از آنچه شریک خدا مى پندارید بترسم در حالى که شما نمى ترسید از این که چیزهایى را شریک خدا قرار داده اید که او هیچ حجّتى بر خدایى آنها بر شما فرو نفرستاده است ؟ با این وصف، اگر اهل دانشید کدام یک از ما دو گروه به ایمنى سزاوارتر است ؟

137
137