تاریخ نگارش : هفتم بهمن 1390
در ضرورت و لوازم بودن در جمع
محمد علی زارعیان
در اسلام ضرورت بودن در جماعات و بودن با جمع مومنان و مسلمانان بسیار توصیه شده است و با تعابیر مختلف افراد را به قرار گرفتن در جمع دعوت کرده اند. این مقاله قصد دارد تا از زاویه ای به جمع نگاه کند که از آن زاویه بودن در جمع از لوازم حیات به حساب می آید و جدایی از جمع مساوی است با مرگ. در ادامه این نگاه نیز به یک ضرورت اساسی در ماندگاری جمعها که لازمه رسیدن آنها به نتیجه مطلوب است پرداخته شده است.
کلید واژه : جمع، شیطان، دشمن، حیات، جدایی از جمع، دام شیطان
إِنَّ الشَّیْطَانَ لَکمُْ عَدُوٌّ فَاتخَِّذُوهُ عَدُوًّا إِنَّمَا یَدْعُواْ حِزْبَهُ لِیَکُونُواْ مِنْ أَصحَْابِ السَّعِیرِ(سوره مبارکه فطر/ آیه 6)
در لزوم حرکت جمعی و کار جمعی بسیار گفته شده و شنیده شده است ولی هنوز برای خیلیها، بودن در جمع و کارهای جمعی و تشکیلاتی به عنوان یک جایگزین برای کارهای فردی و یک اتفاق دست دوم تلقی می شود. به عبارتی هنوز خیلی ها نمی فهمند که حیات آدمی وابسته است به حضور در جمع است، چرا که به فرموده پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) «شیطان درباره انسان مانند گرگ براى گوسفند است که گوسفند دورافتاده و برکنارمانده را مىگیرد. پس از تفرقه بپرهیزید و به جماعت و همراهى با مردم و مسجد پایبند باشید.» در این روایت از شیطان به گرگ تعبیر شده و مجتمع انسانی را گوسفندان در معرض گرگ به حساب می آورد و فرد جدا از جمع را گوسفند جدا شده از گله می داند که هر لحظه حیاتش توسط گرگ تهدید می شود. البته این تعبیر محدود به این روایت نیست و روایات با این تعبیر فراوان است. اندکی تامل در این روایات کافی است تا ما را به این نتیجه برساند که جدایی از جمع معادل شده با خطر قطع حیات.
روایات بسیاری درباره ضرورت تشکیل جمع و منافع تشکیل آن نقل شده است که نقطه ثقل در همه این روایات مقابله با شیطان است. یعنی تا شیطان از صفحه روزگار محو نشده است تشکیل جمع و حضور در جمع یک ضرورت غیرقابل انکار و بدون جایگزین است. چرا که به فرموده رسول خدا صلّى اللَّه علیه و آله شیطان به یک نفر و دو نفر مىپردازد. ولى چون سه تن شدند، دیگر [از آنان ناامید مىشود] و دیگر به آنان نمىپردازد.
جدای از این ضرورت بسیاری از صفات مثبت آدمی نیز برای بروز پیدا کردن نیاز به قرار گرفتن در جمع دارند. همچنین بسیاری از رذائل اخلاقی نیز تا جمعی تشکیل نشود بروز نخواهند کرد. یعنی رشد در بستر جمع اتفاق می افتد و فرد جدا از جمع فردی ناقص است.
طبعا در هر جمعی روابطی حاکم خواهد شد و این روابط حقوقی متقابل را به وجود خواهند آورد تا جمع بتواند به حیات خود ادامه دهد. در ادبیات دین اخ و صدیق بهترین مصادیق برای تعریف این رابطه هستند و حقوق متقابل دوست و برادر در بسیاری از مواضع توسط معصومین بیان گردیده است. رابطه اخوت یا برادری از آنجا که ضربه ای بزرگ بر پیکر شیاطین است تمام تلاش خود را به کار می بندند تا از ادامه و محکم شدن آن جلوگیری کنند و اینجاست که سوره حجرات به عنوان مرامنامه ای برای برادران مومن رخ می نماید که به آفتهای مختلف پیش روی تحقق این رابطه می پردازد و دستورات لازم برای رفع این آفات را به مومنان متذکر می گردد. جالب اینجاست که ضمانت عمل به این مرامنامه را این گونه بیان می دارد که ذکر می کند واعلموا ان فیکم رسول الله یعنی درک حضور رسول در جمع مانع پیدایش آفات مختلف در پیش روی تحقق رابطه اخوت می باشد. این رابطه تا حدی رشد می یابد که در کلام معصومین مومنان به صورت جسدی واحد معرفی می گردند که اگر یکی از چیزی شکایت داشته باشد درد آن در تمام جسد انتشار می یابد. گاهی نیز مومنان را به عنوان چشم یکدیگر معرفی می کند.
البته جمع نقطه نهایی و غایت نیست بلکه نقطه ابتدای راه مومنان است چرا که با این اتفاق تازه دشمنی های شیطان در اشکال جدید رخ می نماید. اینجاست که باید رجوعی به آیات سوره انفال کرد آنجا که می فرماید: وَ أَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ الی آخر. این آیات لزوم تجهیز در برابر دشمنان را به مومنان گوشزد می کند و به پیامبر امر می کند تا مومنان را به قتال با دشمن تحریض کند. نکته ای که این آیات متذکر آن می گردند این است ک ه صبر را به عنوان یک عامل ضروری برای قوت جمع ذکر می کنند. یعنی مهمترین ضعفی که در اجتماعات و در مقابله با دشمن نمود می یابد بی صبری های مومنان است.
آنچه گذشت در ضرورت تشکیل جمع بود ولی بعد از این بیان آنچه ضروری می نماید این است که بیان کنیم این جمع چه باید بکند و چگونه باید جمع بودن خود را حفظ کند. اگر بخواهیم تعریف کنیم که یک جمع چه باید بکند باید رجوع کنیم به تک موعظه خداوند برای مومنان که فرمود: قُلْ إِنَّما أَعِظُکُمْ بِواحِدَةٍ أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنى وَ فُرادى. یعنی قیام لله، عنوان کلی هر کار و حرکت جمعی است. طبیعتا ریز کردن این عنوان کلی و تفصیل آن در موقعیتهای مختلف را خود افراد جمع باید انجام دهند. و این کار نیازمند تفکر جمعی و رسیدن به اولویتهای کاری به تناسب استعداهای جمع و نیازهای جامعه است.
اما مهمترین نکته در پایداری جمع ها چیست؟ با مراجعه به کلام معصومین علیهم السلام به این نقطه خواهیم رسید که مهمترین عنصر برای پایداری جمع مساوات است. البته مساوات کمترین و ابتدایی ترین عامل است ولی نقطه شروع استحکام جوامع است. اینجا روایت امام صادق علیه السلام رخ می نماید که در قالب حق مسلمان بر مسلمان هفت حق را معرفی می کنند که با تاملی بیشتر می توان یافت که همه این حقوق در جهت استحکام روابط بین جمع مومنین و قوت آنان در برابر دشمن قسم خورده شان شیطان است. در این روایت ساده ترین حقی که هر مسلمان بر دیگری دارد مساوات است، یعنی هر چه برای خود دوست می داری برای برادرت نیز دوست بداری و هر چه زشت می داری برای او نیز زشت بداری. اگر قدری تامل کنیم خود نیز به این نکته خواهیم رسید که کافی است در یک جمع فقط همین مساوات حاکم شود تا جمع بتواند به حیات خود ادامه دهد الا ان یشاءالله. چرا که در این حال خودخواهی های افراد در جمع فروکش خواهد کرد و بدیهی است که نقطه شروع تفرقه در بین جمعهای مختلف خودخواهیهای افراد است. کافی است افراد هر چه برای خود اراده می کنند برای دیگران هم بخواهند، چرا که به تدریج در این فضا افراد با یکدیگر یکی شده و همان جسم واحد شکل خواهد گرفت.
نکته ای که در پایان ذکرش ضروری است این است که باید دانست همان طور که هر انسانی اجلی دارد جمعها نیز برای خود اجلی دارند و لذا باید هر فرصتی را که برای حرکتهای جمعی پیش می آید غنیمت دانست و استفاده کرد تا سررسید اجل جمع مصادف نشود با حسرتهای بی پایان برای افراد. البته جمعها نیز می توانند به مثابه شهیدان به حیات ابدی برسند و این بستگی دارد به غایتی که هر جمع برای خود در نظر می گیرد و جبهه ای که برای مبارزه خود اختیار می کند.
نظری ثبت نشده است.
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.