----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- ----- -----
انتخاب آيه : انتخاب سوره :
تقسیم بندی موضوعی انتخاب متن فارسی :
صافات
جزء : بیست و سوم
وَ جَعَلْنا ذُرِّيَّتَهُ هُمُ الْباقينَ77وَ تَرَکْنا عَلَيْهِ فِي الْآخِرينَ78سَلامٌ عَلي‏ نُوحٍ فِي الْعالَمينَ79إِنَّا کَذلِکَ نَجْزِي الْمُحْسِنينَ80إِنَّهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُؤْمِنينَ81ثُمَّ أَغْرَقْنَا الْآخَرينَ82وَ إِنَّ مِنْ شيعَتِهِ لَإِبْراهيمَ83إِذْ جاءَ رَبَّهُ بِقَلْبٍ سَليمٍ84إِذْ قالَ لِأَبيهِ وَ قَوْمِهِ ما ذا تَعْبُدُونَ85أَ إِفْکاً آلِهَةً دُونَ اللَّهِ تُريدُونَ86فَما ظَنُّکُمْ بِرَبِّ الْعالَمينَ87فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ88فَقالَ إِنِّي سَقيمٌ89فَتَوَلَّوْا عَنْهُ مُدْبِرينَ90فَراغَ إِلي‏ آلِهَتِهِمْ فَقالَ أَ لا تَأْکُلُونَ91ما لَکُمْ لا تَنْطِقُونَ92فَراغَ عَلَيْهِمْ ضَرْباً بِالْيَمينِ93فَأَقْبَلُوا إِلَيْهِ يَزِفُّونَ94قالَ أَ تَعْبُدُونَ ما تَنْحِتُونَ95وَ اللَّهُ خَلَقَکُمْ وَ ما تَعْمَلُونَ96قالُوا ابْنُوا لَهُ بُنْياناً فَأَلْقُوهُ فِي الْجَحيمِ97فَأَرادُوا بِهِ کَيْداً فَجَعَلْناهُمُ الْأَسْفَلينَ98وَ قالَ إِنِّي ذاهِبٌ إِلي‏ رَبِّي سَيَهْدينِ99رَبِّ هَبْ لي‏ مِنَ الصَّالِحينَ100فَبَشَّرْناهُ بِغُلامٍ حَليمٍ101فَلَمَّا بَلَغَ مَعَهُ السَّعْيَ قالَ يا بُنَيَّ إِنِّي أَري‏ فِي الْمَنامِ أَنِّي أَذْبَحُکَ فَانْظُرْ ما ذا تَري‏ قالَ يا أَبَتِ افْعَلْ ما تُؤْمَرُ سَتَجِدُني‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرينَ102
ترجمه جناب آقاي صفوي
77) و پس از آنان، تنها نسل او را باقى گذاشتیم و دیگر نسل ها را از میان بردیم.

78) و پیامش را در میان امّت هایى که پس از او آمدند زنده نگاه داشتیم و تا قیامت نیز زنده نگاه خواهیم داشت.

79) سلام بر نوح باد، سلامى از جانب همه امت هاى بشرى تا روز رستاخیز

80) ما همه نیکوکاران را آن گونه که به نوح پاداش دادیم، جزا مى دهیم.

81) او از بندگان حقیقى ما و از مؤمنان راستین بود.

82) اما دیگران را ( = کافران قوم نوح را ) به طوفان غرق کردیم.

83) و به راستى ابراهیم از جمله پیروان مکتب نوح بود.

84) آن گاه که با دلى پاک از هرگونه شرک و خوى ناپسند و کدورت گناه به سوى پروردگارش آمد و به او ایمان آورد.

85) ] و [ آن گاه که به پدر و قومش گفت: چه چیزى را مى پرستید ؟

86) آیا جز خدا معبودانى را مى طلبید که شایستگى آنها براى پرستش دروغ محض است ؟

87) با این وصف پندارتان درباره پروردگار جهانیان چیست ؟ ] گمان مى کنید با شما چه خواهد کرد ؟ [.

88) روزى مردم شهر براى مراسم عید آماده شدند و ابراهیم را نیز فراخواندند. او نگاهى به ستارگان انداخت،

89) و گفت: من بیمارم و از حضور در این مراسم ناتوان.

90) پس مردم از او روى گرداندند و خود از شهر بیرون شدند.

91) ابراهیم به سوى معبودانشان رفت و با خشم گفت: چرا از این خوراکى ها که براى شما تهیّه دیده اند، نمى خورید ؟

92) شما را چه شده است که سخن نمى گویید و پاسخ مرا نمى دهید ؟

93) سپس بر آنها تاخت و با دست راستش بر آنها نواخت.

94) قوم ابراهیم از رخداد بُتکده آگاه شدند و شتابان به سوى او روى آوردند.

95) ابراهیم را گرفتند و در حضور مردم، درباره شکننده بت ها از او سؤال کردند. ابراهیم گفت: آیا چیزى را که خود مى تراشید مى پرستید ؟

96) با این که خدا شما و آنچه را مى سازید، آفریده است.

97) بت پرستان گفتند: بنایى براى او بسازید ] و در آن آتش بیفروزید [ سپس او را در آتش فروزان بیفکنید.

98) آرى، خواستند براى نابودى ابراهیم چاره اى کنند، ولى ما با سرد کردن آتش و تأمین سلامت او، آنان را پست ترین مردم قرار دادیم.

99) و او به پدر و قوم خود گفت: همانا من به سوى پروردگارم روانه مى شوم و به سرزمینى مى روم که با آسودگى خاطر به عبادت او بپردازم و به درگاهش نیایش کنم; حتماً او مرا راهنمایى خواهد کرد.

100) و در دعایش گفت: پروردگارا، فرزندى از زمره درستکاران به من عطا فرما.

101) پس ما او را به پسرى نوجوان و بردبار بشارت دادیم.

102) آن گاه اسماعیل تولد یافت و رشد کرد و هنگامى که به سنّ جوانى رسید و توانست پا به پاى پدرش ابراهیم به کار و تلاش روزانه بپردازد، ابراهیم گفت: پسرجانم، من مکرّر در خواب مى بینم که تو را سر مى بُرم، پس در این امر بیندیش و ببین نظرت چیست ؟ اسماعیل گفت: اى پدر، آنچه را بدان مأمور مى شوى انجام ده; اگر خدا بخواهد، مرا از صابران خواهى یافت.

449
449