1)
شریفی : به نظر من اشاره به شبیه سازی حیوانات دارد که در آن ظاهرا سلولهایی از گوش حیوان استخراج می شود
2)
: با سلام و احترام
لطفا نظرات غیر کارشناسی و از روی ظن و گمان را درج نکنید یا اگر درج میکنید کارشناس محترم سایت پاسخگو باشند. با توجه به احکامی که در تایید ژن کلونینگ بصورت کنترل شده وجود دارد و با توجه به شأن نزول این آیه بعید است که پیرامون رد نمودن بحث مهندسی ژنتیک باشد!!!
3)
: با سلام
بدون شک منظور تراریخته کردن و کلونینگ است. تمام بره های کلون شده پس از مدتی به دلیل نقص بدنی دچار عوارض دردناک و کشنده ای می شوند و در آزمایشگاه ها از بین برده می شوند. همه موجودات در نهایت تکامل هستند پس هر گونه تغییر در توالی ژنوم موجودات عدول از حالت بهینه و منجر به ایجاد نقص خواهد بود. این است که کشورهای مدرن هر نوع تولید و انتشار موجودات تراریخته را ممنوع کرده اند. از جمله فرانسه، آلمان، سوئیس و ...
4)
: به نظر من هم بعید است ارتباطی با مهندسی ژنتیک داشته باشد:
(وَ لَآمُرَنَّهُمْ فَلَیُبَتِّکُنَّ آذانَ الْأَنْعامِ) و به آنان فرمان میدهم که گوشهاى چهارپایان را بشکافند و یا قطع کنند!
این بخش از آیه، اشاره به یکى از اعمال خرافی و زشت دوران جاهلیت است که در میان بتپرستان رواج داشت. آنان برای علامتگذاری، گوش بعضى از چهارپایان زنده را میشکافتند و یا به کلى قطع میکردند و سوار شدن بر آنرا ممنوع میدانستند و از آن استفاده نمیکردند و در واقع حلال خدا را حرام میکردند![1]
در آن دوره، برخی مردم شتری را که پنج بار زاییده و پنجمین بچهاش نر بود به گمان خود مورد احترام و تقدیس قرار داده و گوش حیوان را از بالا شکاف داده و یا آنرا میبریدند تا کسی او را نکشد![2] بریدن گوش این حیوانات، بخشی از آیین بتپرستی به شمار میآمد؛ از اینرو در این آیه، خداوند چنین سنت جاهلی را به رسمیت نشناخته و نتیجهاش حلال بودن این حیوانات میباشد که شامل گوش آنان نیز خواهد بود.
نقل چنین بدعتی میتواند تنها برای نشان دادن یکی از راههای فریب شیطان از راه ترویج خرافهگرایی باشد.
[1]. فیض کاشانی، ملا محسن، الاصفی فی تفسیرالقرآن، ج 1، ص 239، قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1418ق؛ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج 3، ص 173، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
[2]. زمخشری، محمود، الکشاف عن حقائق غوامض التنزیل، ج 1، ص 566، بیروت، دار الکتاب العربی، چاپ سوم، 1407ق.