از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید ترجمه ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » آیت الله مشکینی
و چون موسی به وعده گاه ما آمد و پروردگارش با وی ( بدون واسطه ) سخن گفت ، عرض کرد: پروردگارا ( خود را ) به من نشان ده تا به تو بنگرم ( و تو را به رؤیت خاص باطنی که پس از مشاهده همه مظاهر جلال و جمال دنیوی و اخروی حاصل می شود ببینم ) گفت: هرگز مرا ( در دنیا به چنین رؤیتی ) نخواهی دید ، و لکن به سوی این کوه بنگر ، اگر در جای خود ثابت ماند تو هم مرا خواهی دید ( استعداد وجودیت بر این رؤیت کمتر از استعداد کوه است در برابر تجلّی من ) . پس چون پروردگارش بر کوه تجلّی کرد آن را خرد و غبار کرد و موسی بی هوش افتاد و چون به هوش آمد گفت: تو ( از دیده شدن با چشم ) پاک و منزهی ، به سویت بازگشتم و من نخستین گرونده ام. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) زارع بیدکی : بسیار خوب
2) : بسیار عالی
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » آیت الله مکارم شیرازی
و هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد ، و پروردگارش با او سخن گفت ، عرض کرد: «پروردگارا! خودت را به من نشان ده ، تا تو را ببینم!» گفت: «هرگز مرا نخواهی دید! ولی به کوه بنگر ، اگر در جای خود ثابت ماند ، مرا خواهی دید!» اما هنگامی که پروردگارش بر کوه جلوه کرد ، آن را همسان خاک قرار داد و موسی مدهوش به زمین افتاد. چون به هوش آمد ، عرض کرد: «خداوندا! منزهی تو ( از اینکه با چشم تو را ببینم ) ! من به سوی تو بازگشتم! و من نخستین مؤمنانم!» [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » آیت‌الله موسوی همدانی (ترجمه‌المیزان)
و چون موسی به وعده گاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، عرض کرد: پروردگارا خودت را به من بنما که ترا بنگرم ، گفت: هرگز مرا نخواهی دید ولی به این کوه بنگر اگر بجای خویش برقرار ماند شاید مرا توانی دید و همین که پروردگارش بر آن کوه جلوه کرد آن را متلاشی نمود و موسی بیهوش بیفتاد و چون به خود آمد گفت: منزهی تو ، سوی تو باز می گردم و من اولین مؤمن هستم . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » استاد الهی قمشه‌ای
و چون ( قوم تقاضای دیدن خدا کردند ) موسی ( با هفتاد نفر بزرگان قومش که انتخاب شده بودند ) وقت معین به وعده گاه ما آمد و خدایش با وی سخن گفت ، موسی ( به تقاضای جاهلانه قوم خود ) عرض کرد که خدایا خود را به من آشکار بنما که جمال تو را مشاهده کنم. خدا در پاسخ او فرمود که مرا تا ابد نخواهی دید و لیکن به کوه بنگر ، اگر کوه طور ( بدان صلابت ، هنگام تجلی ) به جای خود برقرار ماند تو نیز مرا خواهی دید. پس آن گاه که تجلی خدایش بر کوه تابش کرد کوه را مندکّ و متلاشی ساخت و موسی بی هوش افتاد. سپس که به هوش آمد عرض کرد: خدایا تو منزه و برتری ( از رؤیت و حس جسمانی ، از چنین اندیشه ) به درگاه تو توبه کردم و من ( از قوم خود ) اول کسی هستم که ( به تو و تنزّه ذات پاک تو از هر آلایش جسمانی ) ایمان دارم. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) محراب بگی : آیا این 70 نفر هم بیهوش شدند؟
چرا در تفاسیر و معانی دیگر نامی از این هفتاد نفر برده نشده است؟
ابراهیمی (داور) : لطفا سوالاتتان را در بخش سوالات در ذیل آیه مربوطه بپرسید.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » استاد مهدی فولادوند
و چون موسی به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، عرض کرد: «پروردگارا ، خود را به من بنمای تا بر تو بنگرم.» فرمود: «هرگز مرا نخواهی دید ، لیکن به کوه بنگر پس اگر بر جای خود قرار گرفت به زودی مرا خواهی دید.» پس چون پروردگارش به کوه جلوه نمود ، آن را ریز ریز ساخت ، و موسی بیهوش بر زمین افتاد ، و چون به خود آمد ، گفت: «تو منزهی! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنانم.» [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » جناب آقای صفوی (بر اساس المیزان)
و چون موسی در موعدی که برای او مقرر کرده بودیم آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، گفت : پروردگارا ، خودت را به من بنمای تا به تو بنگرم . پروردگارش گفت : هرگز مرا نخواهی دید ، ولی به این کوه بنگر ، اگر پس از آن که من بر آن ظاهر شدم ، برجای خود ماند ، مرا خواهی دید ، و آن گاه که پروردگارش بر آن کوه جلوه کرد ، به جلوه اش کوه را از هم پاشید و موسی بیهوش بر زمین افتاد و چون به هوش آمد گفت : پروردگارا ، منزهی تو ! به سوی تو بازآمدم و توبه نمودم و من از میان کسانی که ایمان دارند که تو دیده نمی شوی ، نخستین نفرم . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » حجت الاسلام انصاریان
زمانی که موسی به میعادگاه ما آمد ، و پروردگارش با وی سخن گفت ، عرض کرد: پروردگارا! جمال با کمال ذات بی نهایتت را [ به قلب من ] بنمای تا تو را [ به رؤیت ویژه باطنی ] بنگرم. خدا فرمود: هرگز مرا نخواهی دید ، ولی به این کوه بنگر اگر [ پس از جلوه من ] بر جای خود ثابت و برقرار ماند ، تو هم به زودی مرا خواهی دید. چون پروردگارش بر کوه جلوه کرد ، آن را متلاشی نمود و موسی بی هوش شد ، پس هنگامی که به هوش آمد گفت: تو منزّهی [ از اینکه مشاهده شوی ، ] به سویت بازگشتم ، و من [ در میان مردم این روزگار ] نخستین باور کننده [ این حقیقت که هرگز دیده نمی شوی ] هستم. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه اسدي - آیتی
چون موسى به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت: اى پروردگار من، بنماى، تا در تو نظر کنم. گفت: هرگز مرا نخواهى دید. به آن کوه بنگر، اگر بر جاى خود قرار یافت، تو نیز مرا خواهى دید. چون پروردگارش بر کوه تجلى کرد، کوه را خرد کرد و موسى بیهوش بیفتاد. چون به هوش آمد گفت: تو منزهى، به تو بازگشتم و من نخستین مؤمنانم. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » ابوالفضل بهرامپور
و چون موسى به وعده‌گاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: بار الها! خود را به من بنماى که تو را بنگرم. گفت: هرگز مرا نخواهى دید، لیکن به این کوه بنگر، پس اگر در جایش برقرار ماند مرا خواهى دید، سپس همین که پروردگار او بر کوه تجلّى کرد، آن را متلاشی ساخت وموسی بی هوش افتاد.وچون به هوش آمد گفت:منزهی تو،به سوی تو بازگشتم ومن نخستین مؤمن هستم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » امید مجد
چو موسی به فرمان یکتا اله
بگردید حاضر در آن وعده گاه
خداوند با وی سخنها بگفت
چه درهای معنا در آنجا بسفت
چنین گفت موسی به پروردگار
که خود را به من می نما آشکار
به پاسخ بفرمود یکتا خدا
که هرگز نخواهی ببینی مرا
ولیکن بر آن کوه می کن نظر
بر آن لحظه ای می شوم جلوه گر
اگر طاقت آورد آن سخت کوه
بدان اقتدار و جلال و شکوه
تو هم نیز آنگاه با چشم خویش
ببینی مرا در فرا روی پیش
بتابید آنگاه نوری به کوه
که آن کوه آمد به عجز و ستوه
بشد منهدم کوه با آن وقار
چو تابید یکدم بر او کردگار
بیفتاد بیهوش موسی به خاک
پس از آن به خود آمد آن مرد پاک
بگفتا خدایا تو پاکی و من
دگر توبه کردم ز باطل سخن
منم اولین شخص مومن به تو
رسولست سرمشق هر راهرو
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » معزی
و هنگامی که آمد موسی به وعده‌گاه ما و سخن گفت با او پروردگارش گفت پروردگارا مرا بنمایان که بنگرم بسوی تو گفت هرگز نخواهی مرا دید و لیکن بنگر بسوی کوه تا اگر آرام گرفت بر جای خود بزودی مرا بینی پس گاهی که تابید پروردگار او به کوه گردانیدش هموار (پست) و بیفتاد موسی بیهوش و هنگامی که به هوش آمد گفت منزّهی تو بازگشتم بسوی تو و منم نخستین ایمان‌آرندگان‌ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  رضا رضائي - سایت تبیان
ترجمه آیتی :
چون موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، گفت : ای پروردگار من ، بنمای ، تا در تو نظر کنم گفت : هرگز مرا نخواهی دید به آن کوه بنگر ، اگر بر جای خود قرار یافت ، تو نیز مرا خواهی دید چون پروردگارش بر کوه تجلی کرد ، کوه را خرد کرد و موسی بیهوش بیفتاد چون به هوش آمد گفت : تو منزهی ، به تو بازگشتم و من نخستین مؤمنانم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ترجمه مجتبوی
و چون موسى به وعده‏گاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت- بى‏میانجى-، گفت: پروردگارا [خود را] به من بنماى تا به تو بنگرم. گفت: هرگز مرا نخواهى دید، و لیکن به این کوه بنگر، پس اگر در جاى خود قرار و آرام داشت مرا خواهى دید. و چون پروردگارش بر آن کوه تجلى کرد، آن را خرد و پراکنده ساخت و موسى مدهوش بیفتاد و چون به هوش باز آمد، گفت: [بارخدایا،] تو پاکى به تو بازگشتم و من نخستین باوردارنده‏ام. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
143. And when Musa came at Our appointed time and his Lord spoke to him, he said: My Lord! show me (Thyself), so that I may look upon Thee. He said: You cannot (bear to) see Me but look at the mountain, if it remains firm in its place, then will you see Me; but when his Lord manifested His glory to the mountain He made it crumble and Musa fell down in a swoon; then when he recovered, he said: Glory be to Thee, I turn to Thee, and I am the first of the believers.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ترجمه فرانسوی :
Traduction 1
Et lorsque Moïse vint à Notre rendez-vous et que son Seigneur lui eut parlé, il dit: "Ô mon Seigneur, montre Toi à moi pour que je Te voie!" Il dit: "Tu ne Me verras pas; mais regarde le Mont: s'il tient en sa place, alors tu Me verras." Mais lorsque son Seigneur Se manifesta au Mont, Il le pulvérisa, et Moïse s'effondra foudroyé. Lorsqu'il se fut remis, il dit: "Gloire à Toi! A Toi je me repens; et je suis le premier des croyants".

Traduction 2
Et lorsque Moïse vint à Notre rendez-vous et que son Seigneur lui eut parlé, il dit : "Ô mon Seigneur, montre Toi à moi pour que je Te voie !" Il dit : "Tu ne Me verras pas; mais regarde le Mont : s'il tient en sa place, alors tu Me verras." Mais lorsque son Seigneur Se manifesta au Mont, Il le pulvérisa, et Moïse s'effondra foudroyé. Lorsqu'il se fut remis, il dit : "Gloire à toi ! A Toi je me repens; et je suis le premier des croyants".

Traduction 3
Et lorsque Moïse vint à Notre rendez-vous et que son Seigneur lui eut parlé, il dit : «Ô mon Seigneur, montre Toi à moi pour que je Te voie ! » Il dit : «Tu ne Me verras pas; mais regarde le Mont : s'il tient en sa place, alors tu Me verras.» Mais lorsque son Seigneur Se manifesta au Mont, Il le pulvérisa, et Moïse s'effondra foudroyé. Lorsqu'il se fut remis, il dit : «Gloire à toi ! A Toi je me repens; et je suis le premier des croyants».

Traduction 4
Et lorsque Moïse vint à Notre rendez-vous et que son Seigneur lui eut parlé, il dit: «O mon Seigneur, montre Toi à moi pour que je Te voie!» Il dit: «Tu ne Me verras pas; mais regarde le Mont: s'il tient en sa place alors tu Me verras.» Mais lorsque son Seigneur Se manifesta au Mont Il le pulvérisa, et Moïse s'effondra foudroyé. Lorsqu'il se fut remis, il dit: «Gloire à Toi! A Toi je me repens; et je suis le premier des croyants». [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ترجمه آلمانی :
Und als Mose zu unserem Termin kam und sein Herr mit ihm sprach (oder: als Mose zu unserem Termin gekommen war und sein Herr mit ihm gesprochen hatte), sagte er:,Herr! Laک mich (dich) sehen, damit ich dich anschaue!` Gott (w. Er) sagte:,Du wirst mich nicht sehen. Aber schau den Berg an! Falls er (bei meinem Erscheinen) fest auf seiner Stelle bleibt, wirst du mich sehen.` Als nun sein Herr dem Berg erschien, lieک er ihn (durch seine bloکe Gegenwart) zu Staub zerfallen. Und Mose fiel (wie) vom Blitzschlag getroffen (bewuکtlos) zu Boden. Als er wieder zu sich gekommen war, sagte er:,Gepriesen seist du! (Wie konnte ich danach verlangen, dich anzuschauen!) Ich wende mich (reumütig) dir wieder zu und bin der erste von denen, die (an dich) glauben.`
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ترجمه اسپانیائی :
Cuando Moisés acudió a Nuestro encuentro y su Señor le hubo hablado, dijo «¡Señor! ¡Muéstrate a mí, que pueda mirarte!» Dijo: «¡No Me verás! ¡Mira, en cambio, la montaña! Si continúa firme en su sitio, entonces Me verás». Pero, cuando su Señor se manifestó a la montaña, la pulverizó y Moisés cayó al suelo fulminado. Cuando volvió en sí dijo: «¡Gloria a Ti! Me arrepiento y soy el primero de los que creen».
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
ترجمه ترکی :
Musa, tâyin ettiğimiz vakitte gelip rabbi onunla konuşunca rabbim demişti, bana görün de bakayım sana. Rabbi, beni kesin olarak göremezsin sen demişti, fakat şu dağa bak, eğer yerinde durabilirse görebilirsin beni. Derken rabbi, dağa tecellî edince dağ, yerle bir oldu ve Musa bayılıp yere yığıldı. Kendisine gelince de seni noksan sıfatlardan tenzîh ederim dedi, tövbe ettim sana ve ben, inananların ilkiyim.

Abdülbaki Gölpınarlı Meali
Ne zaman ki, Musa, mikatımıza geldi, Rabbi ona kelâmıyla ihsanda bulundu. "Ey Rabbim, göster bana kendini de bakayım sana". dedi. Rabbi ona buyurdu ki; "Beni katiyyen göremezsin ve lâkin dağa bak, eğer o yerinde durabilirse, sonra sen de beni görecek

Süleyman Ateş Meali
Mûsâ, tayin ettiğimiz vakitte bizimle buluşmağa gelip de Rabbi ona konuşunca: "Rabbim, bana görün, sana bakayım!" dedi. (Rabbi) buyurdu ki: "Sen beni göremezsin; fakat dağa bak, eğer o yerinde durursa, sen de beni göreceksin!" Rabbi dağa görününce onu

Muhammed Esed Meali
Mûsâ, tâyin ettiğimiz vakitte gelip Rabbi onunla konuşunca Rabbim demişti, bana görün de bakayım sana. Rabbi, beni kesin olarak göremezsin sen demişti, fakat şu dağa bak, eğer yerinde durabilirse görebilirsin beni. Derken Rabbi, dağa tecellî edince d

Ali Bulaç Meali
Musa tayin edilen sürede gelince ve Rabbi O’nunla konuşunca: 'Rabbim, bana göster, Seni göreyim' dedi. (Allah:) 'Beni asla göremezsin, ama şu dağa bak; eğer o yerinde karar kılabilirse, sen de beni göreceksin.' Rabbi dağa tecelli edince, onu param pa

Elmalılı Hamdi Yazır Meali
Ve Musa belirlediğimiz vakitte, belirlediğimiz yere (Sina Dağına) varınca, Rabbi onunla konuştu. (Musada:) "Ey Rabbim" dedi, "göster bana (Kendini) ki seni göreyim!" (Allah): "Beni asla göremezsin. Ama yine de (istersen) şu dağa bir bak; eğer o öyle
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني - خرمشاهی
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، گفت پروردگارا خود را به من بنمایان تا بر تو بنگرم، فرمود هرگز مرا نخواهى دید، ولى [اگر اصرار مى‏ورزى‏] به آن کوه بنگر، اگر در جایش استوار ماند، مرا خواهى دید، و چون پروردگارش بر کوه تجلى کرد، آن را پخش و پریشان کرد و موسى بیهوش در افتاد، سپس چون به خود آمد گفت پاکا که تویى، به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمن [به این حقیقت‏] هستم‏ [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مريم محراب بگي - ترجمه خرمشاهی
و چون موسى به میعاد ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت‏، گفت پروردگارا خود را به من بنمایان تا بر تو بنگرم‏؛ فرمود هرگز مرا نخواهى دید، ولى (اگر اصرار مى‏ورزى‏) به آن کوه بنگر، اگر در جایش استوار ماند، مرا خواهى دید؛ پس چون پروردگارش بر کوه تجلى کرد، آن را پخش و پریشان کرد و موسى بیهوش درافتاد؛ سپس چون به خود آمد گفت پاکا که تویى‏، به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمن (به این حقیقت‏) هستم‏.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » قرآن کریم با ترجمه و شرح واژگان از استاد ابوالفضل بهرام پور
و چون موسی به وعده گاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت، عرض کرد: بار الها ! خود را به من بنمای که تو را بنگرم. گفت: هرگز مرا نخواهی دید، لیکن به این کوه بنگر، پس آگر در جایش برقرار ماند مرا خواهی دید، سپس همین که پروردگار او بر کوه تجلی کرد، آنرا متلاشی ساخت و موسی بیهوش افتاد و چون بهوش آمد گفت: منزهی تو، به سوی تو بازگشتم و من نخستین مؤمن هستم. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه علمدار .ب - تفسیر نور استاد خرمدل
‏هنگامی که موسی به میعادگاه ما آمد و پروردگارش با او سخن گفت ، ( و کلامی را شنید که به کلام کسی نمی‌ماند ، خواست ذاتی را هم ببیند که چیزی مثل او نیست . لذا ) عرض کرد : پروردگارا ! ( خویشتن را ) به من بنمای تا تو را ببینم ( و جمال والای تو را بنگرم . تا افتخار گفتار و دیدار نصیبم گردد . خدایش بدو ) گفت : ( تو با این بنیه آدمی و در این جهان مادی تاب دیدار مرا نداری و ) مرا نمی‌بینی . ولیکن ( برای اطمینان خاطر از این که تاب دیدن مرا نداری ) به کوه ( که همچون تو ماده و بسی نیرومندتر از تو است ) بنگر ، اگر ( در برابر تجلّی ذات من ) بر جای خود استوار ماند ، تو هم مرا خواهی دید . امّا هنگامی که پروردگارش خویشتن به کوه نمود ، آن را درهم کوبید و موسی بیهوش و نقش زمین گردید . وقتی که به هوش آمد گفت : پروردگارا ! تو منزّهی ( از آن که با چشمان سر قابل رؤیت باشی . بلکه این چشمان دل و خِردند که می‌توانند تو را مشاهده کنند ) . من ( از این پرسش پشیمانم و ) به سوی تو برمی‌گردم و من نخستینِ مؤمنان ( به عظمت و جلال یزدان در این زمان ) هستم .‏
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » کوثر
و چون موسى به وعده گاه ما آمد و پروردگارش با او گفت: پروردگارا! به من نشان بده بر تو بنگرم. گفت: هرگز مرا نخواهى دید ولى به این کوه بنگر اگر بر جاى خود بماند مرا خواهى دید. پس چون پروردگارش به کوه جلوه کرد، آن را پراکنده نمود و موسى بى‏هوش افتاد. پس چون به هوش آمد گفت: تو منزهى! به درگاهت توبه کردم و من نخستین مؤمنان هستم [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حجت الاسلام سيد محمدرضا واحدي - حجه الاسلام سید محمدرضا واحدی
آنگاه که موسی به میقات ما آمد و خدا بی واسطه با او سخن گفت، گفت: خدایا! خودت را به من نشان ده تا تو را ببینم. خدا گفت: هرگز مرا نخواهی دید؛ اما به آن کوه نگاه کن، اگر وقتی من بر آن ظاهر شدم، در جای خود باقی ماند و قرار یافت، تو هم می‌توانی مرا ببینی. پس خدا بر کوه جلوه کرد. کوه تاب نیاورد و از هم پاشید و موسی نیز با دیدن آن صحنه از هوش رفت. آنگاه که به هوش آمد گفت: خدایا! تو پاک و منزهی از اینکه به چشم دیده شوی. من از درخواستم پشیمانم و اینک توبه می‌کنم و اولین مومن هستم.
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.