1)
: به نظر من ، ترجمه صحیح این هست ، پروردگارت را یاد کن در حالت فروتنی و پنهانی ، نه با زاری و ترس ، متاسفم که بزرگان علوم دینی چنین ترجمه ای رو به خورد ما میدهند لطفآ به دون الجهر دقت کنید که تایید پنهانی بودن نه جاروجنجال و ریا کردن ، تضرع هم یعنی فروتنی در مقابل گردنکشی و تکبر که خداوند متکبران رو دوست نداره، خداوند در آیه پنجاه و هفت و هشت سوره یونس بندگانش رو به شاد بودن امر میکند،نه به گریه و زاری و ترس
رمضانی (داور) : علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه بیان میکنند: «در این آیه ذکر و یاد پروردگار را بدو قسم تقسیم شده، یکى توى دل و یکى به زبان و آهسته، آن گاه هر دو قسم را مورد امر قرار داده، و اما ذکر به صداى بلند را مورد امر قرار نداده بلکه از آن اعراض کرده، و این نه به خاطر ذکر نبودن آن است، بلکه به خاطر این است که چنین ذکر گفتنى با ادب عبودیت منافات دارد، دلیل این معنا روایتى است که از رسول خدا (ص) وارد شده.
" تضرع" از" ضراعة" و به معناى تملق توأم با نوعى خشوع و خضوع است، و" خیفة" یک نوع مخصوصى از ترسیدن را گویند، و منظور از آن، آن نوعى است که با ساحت مقدس بارى تعالى مناسب است، بنا بر این در معناى" تضرع" میل و رغبت به نزدیک شدن به شخص متضرع- الیه، و در معناى" خیفه" پرهیز و ترس و میل بدور شدن از آن شخص نهفته است، پس مقتضاى اینکه ذکر را توصیف کرد به دو وصف تضرع و خیفه، این است که آدمى در ذکر گفتنش حالت آن شخصى را داشته باشد که چیزى را هم دوست دارد و به این خاطر نزدیکش مىرود و هم از آن مىترسد و از ترس آن به عقب برگشته و دور مىشود، و خداى سبحان هر چند خیر محض است، و شرى در او نیست، و اگر شرى به ما مىرسد از ناحیه خود ما است، و لیکن خداى تعالى ذو الجلال و الاکرام است، هم اسماء جمال را دارد که ما و هر چیزى را به تقرب به درگاهش دعوت نموده و بسویش جذب مىکند، و هم داراى اسماء جلال است که قاهر بر هر چیز است، و هر چیزى را از او دفع و دور مىکند، پس ذکر شایسته او- که داراى همه اسماء حسنى است- به این است که مطابق با مقتضاى همه اسماءش بوده باشد چه اسماء جمالیه او و چه اسماء جلالیهاش (نه اینکه تنها بر طبق اسماء جمالیهاش باشد) و این صورت نمىگیرد مگر اینکه تضرعا و خیفة و رغبا و رهبا باشد.»
2)
: با سلام آیا اذکر به معنای ذکر خداست یعنی اینکه ما دایما ذکر الله بگو ییم یا اینکه هر کار و عملی که منجر به یاد خدا در قلب بشود را شامل میشود؟
رمضانی (داور) : علامه طباطبایی در تفسیر المیزان در ذیل آیه بیان میکنند: «با توجه به جمله " وَ لا تَکُنْ مِنَ الْغافِلِینَ" که از داخل شدن در زمره غافلان نهى فرمود، و مقصود از غافلان آن کسانى هستند که غفلت در ایشان مستقر شده. با این بیان روشن مىشود آن ذکر مطلوبى که در این آیه به آن امر شده عبارت است از اینکه انسان ساعت بساعت و دقیقه بدقیقه بیاد پروردگارش باشد، و اگر احیانا غفلت و نسیانى دست داد مجددا مبادرت به ذکر نموده و نگذارد که غفلت در دلش مستقر گردد، و در آیه بعدى نیز دلالت بر این معنا هست، و بزودى خواهد آمد.
پس آنچه که از آیه استفاده مىشد استمرار بر ذکر خدا در دل است در حالت تضرع و خیفه ساعت بساعت و ذکر به زبان در صبح و شام.»