1)
: سوال اینست چرا ستمکارند؟
برای چه کسی ستم کرده اند؟ به خود یا خدای خود؟
هیچکدام از این ترجه ها به نظر من معنی واقعی را نمی رساند در واقع جوینده را اقناع نمی کند. چرا چنین است؟
من جوابم را در هیچکدام از ترجمه ها نیافتم. چون احساس میکنم همه ترجمه ها در کل تحت اللفضی اند. معنی و منظور آیه شریفه را نمی رسانند.
مثلا اگر یکی از والدین به جهت بیماری خدای نکرده مقداری کفر بگوید باید او را ترک کرد در حالیکه هیچ یار و یاوری ندارد. هیچ کمکی ندارد. اصلاً درآمدی ندارد. تکلیف چیست؟
به که باید مراجعه کرد.
من مادر پیری دارم شوهرش 30 سال پیش فوت کرده . بسیار ناشکر است قدر نعمت های الهی را نمیداند
توصیه ها هم افاقه ندارد. یعنی سواد درک عمیق نعمت های الهی را ندارد
پس من چیکار کنم؟
آیا وی را ترک کنم؟
آیا کماکان از او فرمانبرداری کنم؟
زندگی را برایم مشکل کرده.
تکلیف چیست؟
لطفاً پاسخ دقیق بدهید. امانی
2)
: دوست عزیز هم آیه درست است هم ترجمه شما بابد اول معنای کفر رو بدونید کفر به معنیه قبول غیر خدا ست یعنی خدا که مظهر تمام خوبی ها و نیکویی ها و زیبایی هاست پس کافر کسی است که طرفدار بدی ست و به دیگران و خود بدی کند طرفدار زشتی هاست و به مردم و اطرافیان ستم کند مثل پدر یا مادری که به فرزندش ستم کند و از اون بخواهد به دیگران هم ستم کند .. منظور اینست نه مادر شما که کارهایش خداییست فقط از روی زبان میگوید خدا قبول ندارم