از آیه: تا آیه:
انتخاب سوره :
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، شما هم می توانید ترجمه ای در سايت ثبت کنید، تا با نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود.
 » آیت الله مشکینی
یا ( کسی را دیده ای ) مانند آن که به دهکده ای عبور کرد که ( سقف خانه ها فرود آمده و ) دیوارها بر روی سقف هایش فرو ریخته ( و اجساد ساکنانش پراکنده و پوسیده ) بود؟ [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
1) پورمحمدی : ترجمه کامل ثبت نشده است.
شاه آبادی (داور) : طالبان یکی از دو بال اسلام منحرف (به تعبیر امام خمینی: اسلام آمریکایی) است. لذا مسائل ظنی و احتمالی ما را از توجه به اصل مطلب بازندارد.
2) عطار : Time Freezing
Time Reversing
بحث زمان یه کم باز کنم:
آینشتین Albert Einstein وچهارم بعد ای زمان نظریات خود بیان کرد به نسبت زمان که وجود خارجی ندارد!
مثلا اجسام در سرعت نور حرکت میکنند، حرکتشان کندتر میشه وبه این سبب قیاس زمان بااین شرایط فرق خواهد شد نه اینکه زمان عامل اصل است وتغییر پیدا کرد.
همینتور در مسئله ورورد به چاله سیاه که حرکت اجسام با طبیعت که میشناسیم تغییر پیدا میشه بتبع: زمان برای سنجش و اندازه گیری فرق خواهد شد.
ودرجه مطلق (تقریبا) 273 سانتی گراد زیر صفر؛ اتمها از حرکت جا میمانند ومتوقف میشن وزمان به صفر میرسه.Freez.
وجهان به سوی متلاشی شدن همه چیز سوق میشه وزمان بازهم به صفر خواهد رسید.
چون زمان وحدت قیاس ومعیار؛ لاغیر، ووجود خارجی ندارد.
مانند وحدت متر یا سانتی گراد یا ...
کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ
"ویبقی وجه ربّک ذو الجلال وإلاکرام"
به آیات "لو أنّ قرآنا ..."
"أَ لَمْ تَرَ إِلَی الَّذی حَاجَّ إِبْراهیمَ فی‏ رَبِّهِ ..."
رجوع کنید
3) بیضایی : آلبرت انیشتین فقط یک حسابدار ماهر و دست نشانده یهودی ها بود که با فرضیات مضحک خود علم فیزیک را تا به امروز گیج و مبهوت و قفل کرده!!!
به عنوان مثال یکی از نظریات مضحک این شخص سرعت نور بود که ادعا داشت بالاترین سرعت است اما در دانش فیزیک پلاسما که حدود سی تا پنجاه سال جلوتر از دانش فعلی است ثابت شده سرعت جهشی پلاسما هزاران برابر سرعت نور است.
متاسفانه هنوز بشریت برای درک فیزیک پلاسما آمادگی ندارد....! والله العلم

4) بیضایی : کلیه نظریات انیشتین و هاپکینز در دانش فیزیک پلاسما با سند و مدرک مردود شناخته شدند بهمین علت جامعه علمی فعلی در حال حاضر با اساتید و دانشجویان فیزیک پلاسما بشدت دشمنی و مخالفت میکنند....
تصور کنید 100 سال پیش کسی روی منبر میرفت و از تلفن هوشمند و اینترنت و هوش مصنوعی حرف میزد مردم چه عکس العملی نشان میدادند؟؟؟ او را به جرم ارتداد میکشتند دقیقا همین وضع در مورد دانش پلاسما وجود دارد و تعداد زیادی دانشجو پلاسما در اروپا و امریکا به قتل رسیدند...
و لذا بشریت هنوز آمادگی جهش علمی را ندارد و دانش بین المللی تحت کنترل صهیونیستهاست...!
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » آیت الله مکارم شیرازی
یا همانند کسی که از کنار یک آبادی ( ویران شده ) عبور کرد ، در حالی که دیوارهای آن ، به روی سقفها فرو ریخته بود ، ( و اجساد و استخوانهای اهل آن ، در هر سو پراکنده بود او با خود ) گفت: «چگونه خدا اینها را پس از مرگ ، زنده می کند؟!» ( در این هنگام ، ) خدا او را یکصد سال میراند سپس زنده کرد و به او گفت: «چقدر درنگ کردی؟» گفت: «یک روز یا بخشی از یک روز.» فرمود: «نه ، بلکه یکصد سال درنگ کردی! نگاه کن به غذا و نوشیدنی خود ( که همراه داشتی ، با گذشت سالها ) هیچ گونه تغییر نیافته است! ( خدایی که یک چنین مواد فاسدشدنی را در طول این مدت ، حفظ کرده ، بر همه چیز قادر است! ) ولی به الاغ خود نگاه کن ( که چگونه از هم متلاشی شده! این زنده شدن تو پس از مرگ ، هم برای اطمینان خاطر توست ، و هم ) برای اینکه تو را نشانه ای برای مردم ( در مورد معاد ) قرار دهیم. ( اکنون ) به استخوانها ( ی مرکب سواری خود نگاه کن که چگونه آنها را برداشته ، به هم پیوند می دهیم ، و گوشت بر آن می پوشانیم!» هنگامی که ( این حقایق ) بر او آشکار شد ، گفت: «می دانم خدا بر هر کاری توانا است». [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » آیت‌الله موسوی همدانی (ترجمه‌المیزان)
یا مثل آن مردی که بر دهکده ای گذر کرد که با وجود بناهایی که داشت از سکنه خالی بود ، از خود پرسید خدا چگونه مردم این دهکده را زنده می کند پس خدا او را صد سال بمیرانید ، آن گاه زنده اش کرد و پرسید چه مدتی مکث کردی؟ گفت: یک روز و یا قسمتی از یک روز خداوند فرمود: ( نه ) بلکه صد سال مکث کردی ، به خوردنی و نوشیدنی خویش بنگر که طعمش در این صد سال دگرگون نشده و به دراز گوش خویش بنگر ، ( ما از این کارها منظورها داریم یکی این است که ) تو را آیتی و عبرتی برای مردم قرار دهیم استخوانها را بنگر که چگونه آنان را برمی انگیزانیم و سپس آنها را با گوشت می پوشانیم همین که بر او روشن شد که صد سال است مرده و اینک دوباره زنده شده گفت: می دانم که خدا به همه چیز توانا است . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » استاد الهی قمشه‌ای
یا به مانند آن کس ( عزیر ) که به دهکده ای گذر کرد که خراب و ویران شده بود ، گفت: ( به حیرتم که ) خدا چگونه باز این مردگان را زنده خواهد کرد! پس خداوند او را صد سال میراند سپس زنده کرد و برانگیخت و بدو فرمود که چند مدّت درنگ نمودی؟ جواب داد: یک روز یا پاره ای از یک روز درنگ نمودم ، خداوند فرمود ( نه چنین است ) بلکه صد سال است که به خواب مرگ افتاده ای ، نظر در طعام و شراب خود بنما که هنوز تغییر ننموده ، و الاغ خود را بنگر ( که اکنون زنده اش کنیم تا احوال بر تو معلوم شود ) و تا تو را حجت و نشانه ای برای خلق قرار دهیم ( که امر بعثت را انکار نکنند ) و بنگر در استخوانهای آن که چگونه درهمش پیوسته و گوشت بر آن پوشانیم. چون این کار بر او روشن گردید ، گفت: به یقین می دانم که خدا بر هر چیز قادر است. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » استاد مهدی فولادوند
یا چون آن کس که به شهری که بامهایش یکسر فرو ریخته بود ، عبور کرد [ و با خود می ] گفت: «چگونه خداوند ، [ اهلِ ] این [ ویرانکده ] را پس از مرگشان زنده می کند؟». پس خداوند ، او را [ به مدت ] صد سال میراند. آن گاه او را برانگیخت ، [ و به او ] گفت: «چقدر درنگ کردی؟» گفت: «یک روز یا پاره ای از روز را درنگ کردم.» گفت: « [ نه ] بلکه صد سال درنگ کردی ، به خوراک و نوشیدنیِ خود بنگر [ که طعم و رنگِ آن ] تغییر نکرده است ، و به درازگوش خود نگاه کن [ که چگونه متلاشی شده است. این ماجرا برای آن است که هم به تو پاسخ گوییم ] و هم تو را [ در مورد معاد ] نشانه ای برای مردم قرار دهیم. و به [ این ] استخوانها بنگر ، چگونه آنها را برداشته به هم پیوند می دهیم سپس گوشت بر آن می پوشانیم.» پس هنگامی که [ چگونگیِ زنده ساختن مرده ] برای او آشکار شد ، گفت: « [ اکنون ] می دانم که خداوند بر هر چیزی تواناست.» [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » جناب آقای صفوی (بر اساس المیزان)
یا مانند داستان کسی که بر دیاری گذر کرد در حالی که دیوارهایِ آن بر بام هایش فروریخته و یکسره ویران شده بود . گفت : چگونه خداوند مردم این سرزمین را پس از مرگشان زنده می کند ؟ پس خداوند او را به مدّت صد سال میراند ، آن گاه زنده اش کرد و به او گفت : چه مدت در این جا مانده ای ؟ گفت : یک روز یا پاره ای از روز درنگ کرده ام . فرمود : نه ، بلکه صد سال درنگ کرده ای . به خوراک و نوشیدنی خود بنگر که در این مدت دگرگون نشده است ; و گمان مکن که چون دگرگون نشده ای ، این مدت طولانی بر تو نگذشته است ; به الاغ خود بنگر که به استخوان هایی چند تبدیل شده است . ما تو را میراندیم و پس از گذشت صد سال به تو حیات بخشیدیم تا آنچه باید تحقق یابد و تا تو را برای مردم نشانه ای ] بر روز رستاخیز [ قرار دهیم . اکنون به استخوان های الاغت بنگر که چگونه آنها را رشد می دهیم و فراز می آوریم سپس بر آنها گوشت می پوشانیم . پس هنگامی که امر زنده شدن مردگان بر او آشکار شد ، گفت : می دانم که خدا بر انجام هر کاری تواناست . [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » حجت الاسلام انصاریان
یا چون آن کسی که به دهکده ای گذر کرد ، در حالی که دیوارهای آن بر روی سقف هایش فرو ریخته بود [ و اجساد ساکنانش پوسیده و متلاشی به نظر می آمد ] گفت: خدا چگونه اینان را پس از مرگشان زنده می کند؟ پس خدا او را صد سال میراند ، سپس وی را برانگیخت ، به او فرمود: چه مقدار [ در این منطقه ] درنگ کرده ای؟ گفت: یک روز یا بخشی از یک روز درنگ کرده ام. [ خدا ] فرمود: بلکه صد سال درنگ کرده ای! به خوراکی و نوشیدنی خود بنگر که [ پس از گذشت صد سال و رفت و آمد فصول چهارگانه ] تغییری نکرده ، و به دراز گوش خود نظر کن [ که جسمش متلاشی شده ، ما تو را زنده کردیم تا به پاسخ پرسشت برسی و به واقع شدن این حقیقت مطمئن شوی ] ، و تا تو را نشانه ای [ از قدرت و ربوبیّت خود ] برای مردم [ در مورد زنده شدن مردگان ] قرار دهیم ، اکنون به استخوان ها [ یِ دراز گوشت ] بنگر که چگونه آنها را برمی داریم و به هم پیوند می دهیم ، سپس بر آنها گوشت می پوشانیم. چون [ کیفیتِ زنده شدنِ مردگان ] بر او روشن شد ، گفت: اکنون می دانم که یقیناً خدا بر هر کاری تواناست. [ نظرات / امتیازها ]
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  فاطمه پورمحمدي - ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن‏
یا مانند آن کسى که بدهکده‏اى گذشت که با وجود بناها که داشت خالى بود و گفت: خدا چگونه مردم این دهکده را زنده میکند خدا او را صد سال میراند آن گاه زنده‏اش کرد و گفت چه مدت بوده‏اى گفت یک روز یا قسمتى از روز بوده‏ام. گفت بلکه صد سال بوده‏اى! به خوردنى و آشامیدنى خود بنگر که دگرگون نشده و الاغ خود را نیز بنگر و ما تو را آیت و نشانه‏اى براى مردم قرار میدهیم.
استخوانها را بنگر، که چگونه پخش میکنیم یا از جایش بلند میکنیم و سپس آن را بگوشت مى‏پوشانیم وقتى بر او روشن و آشکار شد گفت میدانم که خدا بر هر چیز توانا است. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  محمد به روز سعدآباد - آیتی
یا مانند آن کس که به دهى رسید. دهى که سقفهاى بناهایش فروریخته بود. گفت: از کجا خدا این مردگان را زنده کند؟ خدا او را به مدت صد سال میراند. آن گاه زنده‏اش کرد. و گفت: چه مدت در اینجا بوده‏اى؟ گفت: یک روز یا قسمتى از روز. گفت: نه، صد سال است که در اینجا بوده‏اى. به طعام و آبت بنگر که تغییر نکرده است، و به خرت بنگر، مى‏خواهیم تو را براى مردمان عبرتى گردانیم، بنگر که استخوانها را چگونه به هم مى‏پیوندیم و گوشت بر آن مى‏پوشانیم. چون قدرت خدا بر او آشکار شد، گفت: مى‏دانم که خدا بر هر کارى تواناست. (259)
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » ارفع
259 یا مثل آنکه از کنار روستایى عبور مى‏کرد در حالى که دیوارها و سقفهاى آن فرو ریخته بود و از سکنه خالى بود. از روى تعجب گفت:
خداوند اینها را بعد از مرگ چگونه زنده مى‏کند؟! پروردگار صد سال او را میراند و بعد او را زنده کرد و به او فرمود: چقدر بوده‏اى؟ گفت:
یک روز یا بخشى از روز. فرمود: بلکه صد سال مرده بوده‏اى. به غذا و آب خود بنگر هنوز تغییر نکرده و به الاغ خود نیز بنگر. ترا براى مردم نشانه‏اى قرار دادیم و بنگر به استخوانها و ببین چگونه آنها را برمى‏داریم و به هم پیوند مى‏دهیم و گوشت بر آن مى‏پوشانیم. وقتى حقیقت برایش روشن شد، گفت: دانستم که خداوند بر همه چیز تواناست. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » اشرفی
یا چون آنکه گذشت بر دهى و آن افتاده بود بر سقف هایش گفت چگونه زنده کند این را خدا پس از مرگش پس میرانیدش خدا صد سال پس زنده کردش گفت چند درنگ کردى گفت درنگ کردم یک روز یا برخى از روز گفت بلکه درنگ کردى صد سال پس بنگر به خوردنى خود و آشامیدنى خود که بوى نگردانیده و بنگر به درازگوشت و تا بگردانیم ترا نشانه براى مردمان و بنگر به استخوانها که چگونه از جاى برداریمش پس بپوشانیمش گوشت پس چون روشن شد مر او را گفت میدانم که خدا بر همه چیزى توانا است (259) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » برزی
یا [احوال‏] مانند آن کس [عزیر] که بر شهرى گذر کرد که سقف‏ها و دیوارهایش فرو ریخته بود، [با خود] گفت: «خداوند چگونه [مردم‏] این [قریه‏] را بعد از مرگشان زنده مى‏کند؟» آن‏گاه خداوند او را صد سال میراند سپس او را برانگیخت. [آن ملک‏] گفت: «چقدر درنگ کرده‏اى؟» گفت: «یک روز یا بخشى از روز را درنگ کرده‏ام.» گفت: «بلکه صد سال درنگ کرده‏اى، به خوردنى و نوشیدنى خود بنگر که تغییر نکرده است و به دراز گوش خود بنگر [که استخوان‏هایش متلاشى شده است!] و ما تو را نشانه‏ى [عبرتى‏] براى مردم قرار مى‏دهیم و به استخوان‏ها بنگر که چگونه آن‏ها را پیوند مى‏دهیم، سپس بر آن‏ها گوشت مى‏پوشانیم.» پس آن‏گاه که [قدرت الهى‏] براى او آشکار شد، گفت: «مى‏دانم که خداوند بر هر چیزى تواناست.»
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
 » بروجردی
یا مانند آنکه بدیارى گذر کرد که ویرانه و خراب بود گفت بحیرتم که خدا چگونه اهل این دیار را زنده کند بعد از مردن آنها پس خدا او را صد سال میرانید سپس زنده کرد و باو گفت چه مدت درنگ کردى؟ جواب داد یک روز یا اندکى خداوند فرمود بلکه صد سال بود که بخواب مرگ رفتى به طعام و شراب خود نظر کن هنوز تغییر نکرده و الاغ خود را نیز بنگر تا حال بر تو هویدا شود و ما تو را حجت براى خلق قرار دادیم باستخوانهاى متلاشى شده الاغ نظر کن که چگونه بهم پیوسته و بر آن گوشت میپوشانیم و چون آنکار بر او آشکار شد گفت همانا بحقیقت یقین دارم که خداوند بر هر چیز قادر و تواناست (259) [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  سيد علي بهبهاني - تفسیر نور
یا همانند کسى (عُزَیر) که از کنار یک آبادى عبور کرد، در حالى که دیوارهاى آن بر روى سقف‏هایش فرو ریخته بود (و مردم آن مرده و استخوان‏هایشان در هر سو پراکنده بود، او با خود) گفت: خداوند چگونه اینها را پس از مرگ زنده مى‏کند؟ پس خداوند او را یک صد سال میراند و سپس زنده کرد (و به او) گفت: چقدر درنگ کردى؟ گفت یک روز، یا قسمتى از یک روز را درنگ کرده‏ام! فرمود: (نه) بلکه یک‏صد سال درنگ کرده‏اى، به غذا و نوشیدنى خود (که همراه داشتى) نگاه کن (که با گذشت سالها) تغییر نیافته است. و به الاغ خود نگاه کن (که چگونه متلاشى شده است، این ماجرا براى آن است که هم به تو پاسخ گوییم) و (هم) تو را نشانه (رستاخیز) و حجتى براى مردم قرار مى‏دهیم. (اکنون) به استخوان‏ها(ى مَرکب خود) بنگر که چگونه آنها را بهم پیوند مى‏دهیم و بر آن گوشت مى‏پوشانیم. پس هنگامى که (این حقایق براى آن مرد خدا) آشکار شد، گفت: (اکنون با تمام وجود) مى‏دانم که خداوند بر هر کارى قادر و تواناست. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  ايوب مرادي - ترجمه فرانسوی حمید الله
ou comme celui qui passait dans par un village désert et dévasté: ‹Comment Allah va-t-Il redonner la vie à celui-ci après Sa mort?› dit-il. Allah donc le fit mourir et le garda Ainsi pendant cent ans. puis il le ressuscita en disant: ‹Combien de temps as-tu demeuré ainsi?› ‹Je suis resté un jour, dit l'autre, ou une partie de la journée.› ‹Non! dit Allah, Tu es resté cent ans. Regarde donc Ta nourriture et Ta boisson: rien ne s'est gâté; mais Regarde Ton âne... et pour faire de Toi un signe pour les gens, et Regarde ces ossements, Comment nous les assemblons et les revêtons de chair›. et devant l'évidence, il dit: ‹Je sais qu'Allah est Omnipotent› [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  . پوربافراني - ترجمه مجتبوی
یا مانند آن کس- عزیر- که بر دهکده‏اى گذر کرد که دیوارها و سقفهایش فرو ریخته بود گفت: خدا چگونه این- اهل این دِه- را پس از مردنش زنده مى‏کند؟ خداوند او را صد سال میراند و بازش برانگیخت- زنده‏اش ساخت-، گفت: چند درنگ کرده‏اى؟ گفت: روزى یا برخى از روزى درنگ کردم. گفت: بلکه صد سال است که درنگ کرده‏اى، به خورش و آشامیدنى‏ات بنگر که دیگرگون نشده است، و به دراز گوش خود بنگر [که استخوانهایش پوسیده، تا پاسخ خود را بیابى‏] و تا تو را براى مردم دلیل و نشانه‏اى [بر رستاخیز] کنیم، و به استخوانها بنگر که چگونه مى‏جنبانیم و به هم مى‏آوریم و سپس گوشت بر آن مى‏پوشانیم. پس چون [توانایى خداوند در زنده‏کردن مردگان‏] براى او روشن و هویدا شد گفت: مى‏دانم که خدا بر هر چیزى تواناست. [ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
1) : ای کاش هر صد سال یک بار ، این عمل ، تکرار میشد ، تا ، نه فقط یک نفر ، بلکه همه مردم دنیا ، این معجزه را با چشم خود میدیدند .. و همه به جواب سوآل شان میرسیدند ..
2) عطار : چهنّم=جهنّم؛ إشتباه تایپ کردم.
از لحاظ علم(Sience) مُعجزه(پدیده) وقتیکه سه با تکرار میشه به قانون تبدیل میشه وأمر طبیعی به حساب میاد وقانون مدّون میشه ونظریه پردازی براش تشکیل میشه و...
از نظر مردم؛ مُعجزه (حادثه-واقعه) اگه بیشتر مردم دیدند یا شنیدند و نقل شدند وتکرار شد؛ به أمر طبیعی وعادی تبدیل میشه.
واقعیت اینه هرچی در آفریده جهان بالقوّه مُعجزه هست.
مگه ألکترونها دور نترونها میچرخند معجزه نیست!
دیدن نور خورشیدرا معجزه نیست؟!
مگه علماء علّت وجود جاذبیّت بین أجرام کشف کردند یا خلق کردند تا معجزه به حساب نمیاد؟!
...
إحتمال توّلد نوزاد سالم وبه 10 سال رشد کنه و سالم بماند کمتر از یکم در میلیارد در میلیارد در میلیارد ... ای صفر میباشد؛معجزه نیست؟!
چون تکراری شد وفراوان هست برای ما عادی ومعجزه به نظر نمیاد.
کی میتواند تضمین میانجامد که جنین تا یک روز زنده بماند؟!
هرچی توی این گیتی معجزه هست.
3) عطار : در هر روز وهر لحظه میلیونها معجزه را میبینیم (مانند تولّد نوزاد)؛ أمّا هیهات قبول کنیم حقیقت وحق را!
چون وقتیکه منفعت وخودخواهی بر همه چیز غلبه وأولویّت دارد... هیچ معجزه هم فایده نداره ونداشت!
به همین سبب چهنّم را خلق شده تا از أوّل أنسانهای مُعانِد را صیقل میشوند.
و خود جهنّم تعجّب میکنه؛ چرا اینقدر مُعانِد ولجوج هست!
"وتقول هل من مزید"
مگه بازهم هست!عجب!
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  مرضيه علمدار .ب - تفسیر نور استاد خرمدل
‏یا ( آیا آگاهی از ) همچون کسی که از کنار دهکدهذای گذر کرد ، در حالی که سقف خانه ها فرو تپیده بود و دیوارهای آنها بر روی سقفها فرو ریخته بود ؛ گفت : چگونه خدا این ( اجساد فرسوده و از هم پاشیده مردمان اینجا ) را پس از مرگ آنان زنده میکند ؟ پس خدا او را صد سال میراند و سپس زنده اش گرداند و ( به او ) گفت : چه مدّت درنگ کرده ای ؟ گفت : ( نمیدانم ، شاید ) روزی یا قسمتی از یک روز . فرمود : ( نه ) بلکه صد سال درنگ کردهای . به خوردنی و نوشیدنی خود ( که همراه داشتی ) نگاه کنتغییر نیافته است . و بنگر به الاغ خود ( که چگونه از هم متلاشی شده است . ما چنین کردیم ) تا تو را نشانه ( گویائی از رستاخیز ) برای مردمان قرار دهیم . ( اکنون ) به استخوانها بنگر که چگونه آنها را برمیداریم و بهم پیوند میدهیم و سپس بر آنها گوشت میپوشانیم . هنگامی که ( این حقائق ) برای او آشکار شد ، گفت : میدانم که خدا بر هر چیزی توانا است .‏
[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.
  حجت الاسلام سيد محمدرضا واحدي - حجه الاسلام سیدمحمدرضا واحدی
یا داستان عزیر را نشنیده‌ای که چون از کنار آبادیِ فرو ریخته‌ای می‌گذشت، با خود گفت: خدا چگونه مردم این آبادی را پس از مرگ‌شان زنده می‌کند؟ پس خدا جانش را گرفت و بعد از صد سال زنده‌اش کرد و پرسید: چه مدتی است که در این مکان هستی؟ گفت: یک روز و شاید تنها بخشی از یک روز است که اینجا هستم. خداوند فرمود: نه، بلکه صد سال است که اینجا هستی. اینک به خوردنی و نوشیدنیِ خویش نگاه کن که با گذشت صد سال، هنوز طعمش دگرگون نشده است؛ اما الاغت را ببین که چگونه از بین رفته و متلاشی شده است. اینها همه نشانه‌ی قدرت الهی در احیای مردگان است و ماجرای تو را هم نشانه‌ی اثبات معاد برای مردم قرار می‌دهیم. اینک به استخوان‌های الاغت بنگر که چگونه آنها را به هم پیوند می‌دهیم و سپس آن را با گوشت می‌پوشانیم. عزیر با دیدن این حقایق و زنده شدن الاغ مرده و پوسیده‌اش گفت: باور دارم که خدا بر همه چیز تواناست.

[ نظرات / امتیازها ]
امتیاز داوران :
امتیاز کاربران :
نظرات کاربران :
نظری ثبت نشده است.
بازديد کننده گرامی چنانچه تمایل دارید، نظر شما به نام خودتان ثبت و در سايت نمایش داده شود، قبل از ثبت نظر عضو سايت شويد و یا اگر عضو سايت هستيد لاگین کنید.[ عضويت در سايت ][ ورود اعضا ][ ورود ميهمان ]
نظر شما ثبت شد و بعد از تائید داوران بر روی سایت قرار می گیرد.