وَاجْعَلْ لِی وَزِیرًا مِنْ أَهْلِی (29)
و از فامیل نزدیکم (اهل بیتم ) برای من وزیر و یاوری منصوب کن .
اِجْعَلْ : قرار بده، منصوب کن ، امر ساده ، فَعَلَ یَفْعَلُ. جَعَلَهُ حاکماً:او را به عنوان حاکم منصوب کرد .( المنجد)
وَزِیراً: (فَعَلَ یَفْعِلُ ، صفت مشبهه ، مفرد مذکر ) وزیر: وزر: ثقل و سنگینى. وزیر: کمک و یار که مقدارى از وظائف سنگین طرف را حمل مى کند. دستیار ، پشتیبان تقدیم وزیر به خاطر اهمیّت وزارت است. و همچنین وزیرا که صفت مشبه مفرد مذکر می باشد می رساند که این شخص مرد باشد نه زن .
مِنۡ: از
أَهْلِ : ( ثلاثی مجرد ، ءهل ، جامد غیر مصدری ، مفرد ، مذکر )فامیل نزدیک ، طایفه ، قوم و خویش ( المنجد )
[ نظرات / امتیازها ]