● سوره اعراف آیه 166 - آیا مسخ، جسمانى بوده یا روحانى؟
«مسخ» یا به تعبیر دیگر، «تغییر شکل انسانى به صورت حیوان» مسلماً موضوعى بر خلاف جریان عادى طبیعت است.
البته «موتاسیون» و جهش و تغییر شکل حیوانات به صورت دیگر، در موارد جزئى دیده شده است، و پایه هاى فرضیه تکامل در علوم طبیعى امروز بر همان بنا نهاده شده.
ولى مواردى که در آن «موتاسیون» و جهش دیده شده، صفات جزئى حیوانات است، نه صفات کلى، یعنى هرگز دیده نشده: نوع حیوانى بر اثر «موتاسیون» تبدیل به نوع دیگر شود، بلکه خصوصیاتى از حیوان ممکن است دگرگون گردد، و تازه جهش در نسل هائى که به وجود مى آیند دیده مى شود، نه این که: حیوانى که متولد شده است با جهش تغییر شکل دهد.
بنابراین دگرگون شدن صورت انسان یا حیوانى به صورت نوع دیگر امرى است خارق العاده.
اما بارها گفته ایم، مسائلى بر خلاف جریان عادى طبیعى وجود دارد، گاهى به صورت معجزات پیامبران.
و زمانى به صورت اعمال خارق العاده اى که از پاره اى از انسان ها سر مى زند ـ هر چند پیامبر نباشند ـ (که البته با معجزات، متفاوت است).
بنابراین، پس از قبول امکان وقوع معجزات و خارق عادات، مسخ و دگرگون شدن صورت انسانى به انسان دیگر، مانعى ندارد.
و همان طور که در بحث اعجاز انبیاء گفته ایم، وجود چنین خارق عاداتى نه استثناء در قانون علیت است، و نه بر خلاف عقل و خرد، بلکه تنها یک جریان «عادى» طبیعى در این گونه موارد شکسته مى شود که نظیرش را در انسان هاى استثنائى کراراً دیده ایم.
بنابراین، هیچ مانعى ندارد که: مفهوم ظاهر کلمه «مسخ» را که در آیه فوق و بعضى دیگر از آیات قرآن آمده است، بپذیریم و بیشتر مفسران هم همین تفسیر را پذیرفته اند.
قالب : اعتقادی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : http://persian.makarem.ir/ |
موضوع اصلی : فطرت- سرشت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 145 - منظور از «أَحْسَنِها»
منظور از «أَحْسَنِها»
این که: در آیه بالا مى خوانیم: «بهترین این دستورات را بگیرند»، نه به این معنى است که در میان آنها، «بد» و «خوب» بوده است و آنها وظیفه داشته اند خوب ها را بگیرند و بدها را رها کنند، و یا «خوب» و «خوب تر» داشته، و موظف بوده اند تنها «خوب ترها» را انتخاب نمایند.
بلکه گاهى کلمه «افعل تفضیل» به معنى «صفت مشبّهه» مى آید و آیه مورد بحث ظاهراً از این قبیل است، یعنى «احسن» به معنى «حسن» است، اشاره به این که: جمیع این دستورات حسن است و نیک.
این احتمال نیز در آیه فوق وجود دارد که «احسن» به همان معنى بهتر و افعل تفضیل بوده باشد، اشاره به این که: در میان این دستورات، امورى مجاز شمرده شده است (همانند قصاص) و امورى از آن بهتر معرفى شده (همانند عفو و گذشت).
یعنى به پیروانت بگو: تا مى توانند آنچه بهتر است انتخاب کنند، فى المثل عفو را بر قصاص (جز در موارد خاص) ترجیح دهند
قالب : لغوی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : |
موضوع اصلی : عمل انسان |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
● سوره اعراف آیه 145 - معنى «لوح»
معنى «لوح»
ظاهر آیه این است که خداوند، الواحى بر موسى(علیه السلام) نازل کرد که شرایع و قوانین «تورات» در آن نوشته شده بود، نه این که: الواحى در دست موسى(علیه السلام)بود و به فرمان خدا این دستورات در آن منعکس گردید.
اما این که: این الواح چگونه بوده ؟ و از چه جنس و ماده اى؟ در قرآن، بحثى از آن به میان نیامده، تنها کلمه «الواح» به طور سربسته آمده است، و این کلمه جمع «لوح» است، که در اصل از ماده «لاحَ یَلُوحُ» به معنى ظاهر شدن و درخشیدن، گرفته شده و چون با نوشتن بر روى یک صفحه، مطالب آشکار مى گردد و مى درخشد، به صفحه اى که بر آن چیزى مى نویسند، لوح مى گویند.
قالب : لغوی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : |
موضوع اصلی : تورات |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره شعراء آیه 80 - شفا در قرآن
در فرهنگ قرآنی، این خداوند است که بیماری ها را شفا می دهد و دیگران، وسیله و واسطه اند .
قالب : اجتماعی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : |
موضوع اصلی : شفا |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره یونس آیه 57 - درمان با قرآن
همه دردها و ناراحتی های خود را می توانید با قرآن ریشه کن سازید; قرآن بخوانید و به آن عمل کنید و با روح قرآن مرتبط و همنوا گردید تا همه سیستم های روح و جسم شما در تعادل مطلوب خود قرار گیرند;
قالب : اعتقادی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : |
موضوع اصلی : ویژگی های قرآن |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 96 - تعبیر به «أخذ»
تعبیر به «أخذ»
در آیه فوق کلمه «أخذ» که به معنى گرفتن است، در مفهوم مجازات و کیفر دادن به کار رفته، و این در حقیقت به خاطر آن است که معمولاً کسى را که مى خواهند مجازات کنند، نخست مى گیرند و او را با وسائلى مى بندند که هیچ گونه قدرت فرار نداشته باشد، سپس او را کیفر مى دهند.
قالب : لغوی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : |
موضوع اصلی : وعده الهی |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره اعراف آیه 96 - مفهوم برکات
مفهوم برکات
«برکات» جمع «برکت» است و همان طور که سابقاً گفتیم، این کلمه در اصل به معنى «ثبات» و استقرار چیزى است و به هر نعمت و موهبتى که پایدار بماند اطلاق مى گردد، در برابر موجودات بى برکت که زود فانى، نابود و بى اثر مى شوند.
قابل توجه این که: ایمان و تقوا نه تنها سبب نزول برکات الهى مى شود، بلکه باعث مى گردد آنچه در اختیار انسان قرار گرفته در مصارف مورد نیاز به کار گرفته شود.
فى المثل امروز ملاحظه مى کنیم قسمت بسیار مهمى از نیروهاى انسانى و منابع اقتصادى در مسیر «مسابقه تسلیحاتى» و ساختن سلاح هاى نابودکننده صرف مى گردد، اینها مواهبى هستند فاقد هر گونه برکت، به زودى از میان مى روند و نه تنها نتیجه اى نخواهند داشت، ویرانى هم به بار مى آورند.
ولى اگر جوامع انسانى ایمان و تقوا داشته باشند، این مواهب الهى به شکل دیگرى در میان آنها در مى آید و طبعاً آثار آن باقى و برقرار خواهد ماند و مصداق کلمه برکات خواهند بود.
قالب : لغوی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : |
موضوع اصلی : توفیق الهی |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
نظری ثبت نشده است.
● سوره حج آیه 6 - معاد جسمانی
معاد جسمانى
بدون شک هر جا قرآن سخن از بازگشت انسان ها و رستاخیز به میان آورده، منظور، بازگشت این انسان با روح و جسم، در آن جهان است، و آنها که معاد را منحصر به جنبه «روحانى» آن کرده اند و تنها قائل به بقاى ارواحند، به هیچ وجه آیات قرآن را مورد بررسى قرار نداده اند.
مثلاً روشن است آیاتى همچون آیه فوق، با صراحت سخن از معاد جسمانى مى گوید و گر نه معاد روحانى چه شباهتى به دوران جنینى و زنده شدن زمین هاى مرده به وسیله نمو گیاهان دارد؟
مخصوصاً آخرین جمله آیات مورد بحث، که به صورت نتیجه نهائى آمده، به وضوح این مطلب را ثابت مى کند، آنجا که مى گوید: وَ أَنَّ اللّهَ یَبْعَثُ مَنْ فِی الْقُبُورِ: «و خداوند کسانى را که در قبرها هستند برمى انگیزاند»; چرا که قبر جایگاه جسم است، نه روح.
اصولاً، تمام تعجب مشرکان از همین مسأله بوده است که: چگونه انسانى که تبدیل به خاک شد، بار دیگر به زندگى باز مى گردد، و الاّ مسأله بقاى روح، نه تنها چیز عجیبى نبوده، که مورد قبول اقوام جاهلى نیز بوده است
قالب : اعتقادی |
گوینده : راضیه کارکنان نصرآبادی |
منبع : http://persian.makarem.ir |
موضوع اصلی : قیامت |
|
امتیاز داوران : |
|
امتیاز کاربران : |
|
نظرات کاربران : |
1)
بخشی : خانم محترم باید توجه داشت که اگر در جائی صحبت از جسم میشود همیشه اجسام مادی نیست بلکه ممکن است اجسام دارای صورت و قالب باشند ولی مادی نباشند مانند صورتهای برزخی